فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۴۴۱ تا ۱۰٬۴۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
سفینه ۱۳۸۵ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
بررسی تعاریف علم کلام(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار تعریفهایی که دانشمندان از علم کلام ارائه کردهاند به ترتیب تاریخی نقل، و به نکات ضعف و قوت آنها اشاره شده است. برای نشان دادن سیر تحول و تطور علم کلام و نیز نمایاندن مقدار موفقیت دانشمندان در ارائة تعریفی جامع و مانع از علم کلام، که شامل ادوار تاریخی آن باشد، تعریف تفتازانی و لاهیجی ـ که علم کلام را به کلام متقدمان و متأخران تقسیم کردهاند ـ بیشتر کانون توجه قرار گرفته است. سپس پرسشهایی که این تعریفها بیپاسخ گذاشتهاند مطرح گردیده، در نهایت خوانندگان به این نظریه رهنمون میشوند که آنچه را امروزه علم کلام مینامند و علم واحدی تلقی میشود میتوان متشکل از چند علم دانست.
کاتولیک تراز پاپ (نگاهی گذرا به دیدگاه پاپ درباره اسلام)
حوزههای تخصصی:
فاطمه (ع) در سوگ پیامبر (ص)
مدیریت فرماندهی جنگ از دیدگاه امام علی (علیه السلام)
حوزههای تخصصی:
ارتباط خودشناسی و خداشناسی نزد ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت نفس به ویژه ارتباط آن با خداشناسی همواره از موضوعات اصلی مورد توجه فیلسوفان و عرفای اسلامی بوده است. به طوری که, کمتر فیلسوف و عارفی یافت میشود که از معرفت نفس و رابطة آن با خداشناسی سخن نگفته باشد. از این میان، مقالة حاضر در پی آن است که نظرگاه ابن عربی و ملاصدرا را درباره ارتباط خودشناسی و خداشناسی در قالب تقریرهایی از جمله: صورت، انسان کامل، نقص، وجود رابط، احدیت و ظهور و امتناع ارائه دهد. افزون بر آن، به مراحل ارتباط معرفتی نفس و حق و نوع شناخت در خودشناسی و خداشناسی اشاره میشود.
همزیستی ادیان توحیدی از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده اصلح از دیدگاه متکلمان اسلام
حوزههای تخصصی:
مطهری و نظریه ی سازگاری اسلام و مدرنیته(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در چهار قرن اخیر شاهد تغییرات و دگرگونیهای پرشتاب، اثر گذار و بنیادین در حوزهی زیست انسانی بوده و هستیم. مدرنیته، که برآمده و برساختهی تحولات نامبرده میباشد، تقریبا تمامی شؤون زندگی بشر را پوشش و تحت تأثیر قرار داده است، مدرنیته هویت سیال و مرکب داشته و به همین جهت تغییرها و تاویلهای مختلف را برتابیده است. اما با وجود تنوع تصویری و تفسیری، آن را این گونه میتوان معنا کرد:
مدرنیته روش اندیشیدن و زیستن است که مؤلفههای اصلی آن را خردورزی، تغییر و پیشرفت میسازد.
از مدرنیته، به معنای یاد شده، معمولاً دو قرائت ارائه شده است:
1 ) مدرنیته پروژهای غربی است.
2 ) مدرنیته پدیدهای انسانی است که در غرب زایش و رویش داشته و از مختصات فکری و ساختاری نیز برخوردار میباشد.
در این نوشتار که پیرامون سازگاری اسلام و مدرنیته در دیدگاه استاد مطهری نگاشته شده است، استاد با خوانش اول مخالفت میورزد. اما خوانش دوم از مدرنیته در تفکرات استاد قابل بازیابی و بازخوانی میباشد.
مدرنیته با تغییر میآغازد؛ اما تغییر سامانمند و مشخص در حوزهی اندیشه، انگیزه، رفتار و ساختار. تغییر در اندیشه به خردورزی و خرد باوری بشری و در انگیزه به استیلای معرفتی و متقن و در رفتار به نهادمندی و مدیریت سازمانی نمود بیرون یافت. استاد مطهری منطق اسلام را در مورد تغییرات یاد شده یکسان نمیداند. تغییر رفتاری را مادامی که در خدمت انسان باشد از نظر اسلام ممدوح و مقبول میخواند. استاد مطهری برای خرد انسانی جایگاه رفیع ترسیم میکند و ریشهی آن را به اسلام مستند میسازد و اندیشهی خرد ورزانه را نتیجه بخش و کم ریسک مییابد، تا جایی که عقل را یکی از منابع و مبادی استنباط احکام دانسته و اجتهاد را موتور محرکهی اسلام میخواند و با جریانهای عقل ستیز در اسلام به شدت برخورد فکری میکند و به علم و تکنیک، که گونههایی از خردورزی انتقادی (نه به معنای پوپری آن) است، روی میآورد. استاد تغییر در انگیزهها را، که عمدتا با زبان مقاصد و اهداف بیان میشوند، از نظر اسلام میپذیرد، ولی همهی آنها را اولاً مقاصد میانی میداند، نه نهایی و ثانیا با رویکرد انتقادی به مبادی و مبانی اندیشه، یعنی خرد ورزی که مادر پیشرفت میباشد، بر این باور است که ریشهی توسعهی بیرونی، توسعهی درونی و انسانی است و دقیقا در همین جا نقش دین و ایمان در کنار عقلانیت بشری پررنگ شده و جهت پیشرفت و تغییرات را سالم میسازد.
در نهایت ایشان میان اسلام و مدرنیته سازگاری میبیند، نه تعارض و تخاصم.
استناد به آیه:شهود الهی
منبع:
بشارت ۱۳۸۵ شماره ۵۴
تصور یا تصدیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به اهیمت تصور و تصدیق به عنوان اصلی¬ترین ابزار شناخت می¬پردازد. مقوله تصور و تصدیق برگرفته از میراث یونانی و مورد توجه اکثر صاحب¬نظران و از جمله دانشمدان مسلمان است. تصور و تصدیق اگر چه از مقبولیت عام برخوردار است، با این حال با پیچیدگی¬ها و دشواری¬هایی همراه است. به نظر نویسنده این مقاله، چانچه نگاه ما به مسأله عوض شود، می¬تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. آنچه این مقاله مطرح می¬کند این است که بر خلاف باور عام، تصور هم یک نوع تصدیق است و اصولاً آنچه در شأن انسان است، چیزی جز تصدیق نیست. در واقع، آنچه در بعد هستی¬شناسی و شناخت¬شناسی شکل می¬گیرد، تصدیق است: تصدیق وجودی شیء و تصدیق نسبت شیء به شیء دیگر. تصدیق در بعد هستی¬شناسی، همان اقرار به وجود شیء است و در بعد شناخت¬شناسی با تحلیل عقلی چیزی به چیز دیگر نسبت داده می¬شود. با این تعبیر، تصدیق از مقوله فعل خواهد بود و نفس انسان نسبت به درک اشیا و مفاهیم، فعال است نه منفعل. قضایا می¬توانند مطابقت یا عدم مطابقت را با امور خارجی بیان کنند. به محض حضور شیء در نزد نفس خودآگاه انسان و به شرط اشراف و اشعار نفس که به منزلة تأیید خواهد بود علم تحقق می¬یابد. این عمل، خود فعلی است از افعال انسان. بنابراین، علم (تصور و تصدیق) فعلی از افعال انسان است و این فعل خلق و آفرینشی است از جانب او. با این تعبیر، نفس انسان به جای حالت کسر و انکسار در برابر اشیا و امور خارجی، می¬تواند حالت ایجاب و قبول داشته باشد و علم به جای قرار گرفتن در مقوله کیف می¬تواند در مقوله ملک و جده قرار گیرد.
نشست آشنایی با صابئین مندایی در موسسه گفت و گوی ادیان
حوزههای تخصصی: