فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۰۲۱ تا ۱۳٬۰۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
نظریه زیادگی اظهار صدق و نظریه غیرتوصیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
نظریههای عمده درباب صدق، صدق را وصفی برای جمله میدانند اما براساس نظریه زیادگی اظهار صدق - که توسط فرانک رمزی و فرگه ارائه شد - صدق، امری زاید و حشو تلقی میشود. استراوسون نیز صدق و کذب را محمول توصیفی برای جملات قلمداد نمیکند. به عقیده وی انتساب صدق به یک جمله، نقش انشایی ایفا میکند نه نقش گزارهساز. از اینرو، دیدگاه وی را نظریه غیرتوصیفی درباب صدق میدانند. نوشتة حاضر، ضمن تبیین این دو نظریة جدید به نقد و بررسی آنها میپردازد.
خانه مهدی (ع) کجاست؟
بررسی معرفت شناسی دینی پلانتینگا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معرفتشناسی دینی، یک حوزهی علمی میان رشتهای است. حوزههای میان رشتهای حاصل تأملاتی هستند که از برقراری ارتباط و نسبت میان دو قلمرو ایجاد میشوند و مسائل و موضوعات تازهای را برای دانشمندان هر دو معرفت فراهم میکنند.
«معرفتشناسی اصلاح شده»، عنوان مکتبی نوظهور در عرصهی معرفتشناسی دینی معاصر و در عرصهی عقلانیت باور دینی است که علیرغم عمر نسبتاً کوتاهش، توان رقابت با سایر گرایشهای موجود در معرفتشناسی دینی را پیدا نموده است. این رویکرد در مقابل الهیات طبیعی، تفسیری دیگر از عقلانیت عرضه میکند و بر آن است که الهیات طبیعی بیجا و بیمورد است زیرا میخواهد که با بیایمانی در سرزمین خودش یعنی عقل متعارف انسانی رودررو شود. آلوین پلانتینگا، بنیانگذار و از مهمترین طرفداران معرفتشناسی اصلاح شده است که با آثار و مقالات متعدد خویش نقش مؤثری در بسط و ترویج این نظریه داشته است. البته سهم نیکولاس ولترستورف و ویلیام پیآلستون در این زمینه قابل انکار نیست.
دلیل نامگذاری این مکتب به معرفتشناسی اصلاح شده، تشابه دیدگاه طرفداران این مکتب به آراء مهم در شاخهی اصلاح شده (یا کالوینیستی) پروتستانیسم میباشد؛ چرا که مبتنی بر آثار جان کالوین، عالم الهیات اصلاح شده، است که به اعتقاد این عالم الهیاتی، به برکت حسن خدایی، به هر جا بنگریم خداوند را میبینیم. پلانتینگا از این رهگذر، مسألهی توجیه را در حوزهای وسیعتر یعنی مابعدالطبیعه مطرح کرد. او در پرتو این دیدگاه که خداوند ناظم و طراح کارکرد اعتقادات است، تصویری جامع و پیچیده دربارهی نحوهی توجیه اعتقادات ارائه کرده است و از این رهگذر، به صورت ترکیبی، دلیل مابعدالطبیعی و معرفت شناسانهای را به نفع عقلانیت اعتقادات دینی اقامه کرده است.
جمال یار(مقاله پژوهشی حوزه)
علّامه طباطبائى و آموزه گناه نخستین!
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۷۴
حوزههای تخصصی:
روح خدا در قرآن و کتاب مقدس
شفاعت در قرآن و حدیث
حوزههای تخصصی:
کتابشناسى سید حیدر آملى(ره)
مبانی روان شناسی الگوی محیط ایدئولوژیک در دین پژوهی تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تجربی دین یکی از اضلاع دین پژوهی است که دین را در قالب رفتار بررسی و به دام تجربه می اندازد روش شناسی محیط ایدئولوژیک یکی از روشهای مطالعه تجربی دین مبتنی بر مبادی ای فراپست مدرنیستی است این روش شناسی در واکنش به حصر گرایی مدرنیسم و تکثر بدون رجحان (نسبی گرایی افراطی) دیدگاه های در پست مدرنیسم متولد شده است و هر نوع مفهوم سازی در خصوص رفتار دینی را بر اساس درکی دگر سان از مشاهده گر و مشاهده شده در قالب یک محیط ایدئولوژیک می فهمد و امکان دیالکتیک تجربی میان دیدگاه های مختلف در خصوص رفتار دینی را فراهم می سازد در این روش شناسی مفهوم سازیها در خصوص رفتار و تجارب دینی از طریق دیالوگ در چهار چوب محیط ایدئولوژیک بین مشاهده گر علمی و موضوع دینی مشاهده شده ساخته می شوند که به یک تجربه گرایی دیالکتیکی در بین دیدگاه ها در خصوص دین منتهی میشود روش شناسی تجربی این الگو پیش فرضهای غیر تجربی هنجاری و جامعه شناختی هر مفهوم سازی و یافته پژوهشی در خصوص دین را آشکار می سازد و از این روی داد محدودیت و در عین حال بی همتایی هر دیدگاهی را مفروضه خود قرار می دهد الگوی محیط ایدئولوژیک عقلانیتی متکثر نه منفرد و سلطه جویانه عینیتی متوازن و نه بدون سوگیری و دیالکتیکی تجربی و نه صرفا مفهومی و هر منوتیکی تجربی و نه شخصی و سازمان نایافته را در دین پژوهی ارتقا می دهد و بر اساس روشن سازی تجربی سوگیری هر دیدگاهی در خصوص دین امکان تسهیل صلح دمکراسی و انسجام مفهوم سازیها را می کاود در این مقاله مطالعات عمده تجربی در خصوص دین نیز بر اساس این روش شناسی مرور شده اند
ابوتمام و کتاب الشجره
کتاب مقدس
تبارشناسى حضرت مهدى (ع) و پاسخ به دو شبهه
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
انسانهاى سترگ، هرچند شهره عام و خاصند و احوال و افکارشان، در معرض دید و کنکاش سایرین قرار دارد اما محسود حاسدان و مورد بغض بیماردلان نیز هستند . بزرگ موعود بشریت هم از این قاعده مستثنا نیست اما زهى شادى و سرور که غبار ظلمت و فسانه از بلور حقیقت پاک شدنى است نه ماندنى .
تشکیکى که در نسب «مهدى آل محمد» شده است نویسنده را بر آن داشت که آستین همتبالا زده و به اثبات تولد، حیات فعلى، علوى، فاطمى و حسینى بودن حضرتش بپردازد و با استناد به کتب خواص اهل سنت، راه انکار را بر عارف و عامى ببندد .
مساله «مهدویت» قضیهاى شخصى و ویژه گروه یا فرقهاى خاص از فرقههاى اسلامى نیست، بلکه عقیدهاى است که عموم مسلمانان در آن اشتراک دارند و اکثر مسلمانان (اعم از شیعه و سنى) بر این باورند که حضرت مهدى علیه السلام مردى از «اهل بیت» پیامبر صلى الله علیه و آله و از «ذریه» آن حضرت است . چنانکه ایمان به آن امام به عنوان «منجى بشریت» از جمله مسائل مقبول نزد سایر امتهاستبه گونهاىکه مىتوان گفت: حضرت مهدى علیه السلام، موعود «امت» هاست تا زمین را از عدل و داد پر کند و در هم کوبنده نظامهاى فاسدى باشد که انسان و انسانیت را لگدمال کردهاند . همچنین حکومت جهانى وى شامل همه جنبههاى زندگانى بشر است و از بزرگترین و درخشندهترین پیروزیها و دست آوردهایى خواهد بود که انسانیت در طول تاریخ، به آن دستخواهد یافت .
از انگیزههاى پژوهش و نگارش در مورد «تبارشناسى حضرت مهدى علیه السلام» این است که بعضى از نویسندگان سنى مذهب همچنان در موضوع هویت و شناختخانوادگى نسب آن حضرت، شبهه افکنى مىکنند . برخى مىگویند: آن حضرت از فرزندان عباس (عموى پیامبر صلى الله علیه و آله) است، برخى دیگر مدعىاند که وى از نسل امام حسن مجتبى علیه السلام است و نام پدرش، عبدالله بوده و هنوز به دنیا نیامده است . گروهى دیگر سکوت اختیار کردند و بالاخره، گروه چهارم از میان اهل سنت - مانند عرفا و اهل کشف (2) - با اعتقاد شیعه اثنى عشریه موافقت کرده، بر این باورند که آن حضرت، نهمین فرزند حسین بن على علیهما السلام است که به دنیا آمده و در غیبتبه سر مىبرد . (3)
مقصد اصلى این مقال، تبیین نسب حضرت مهدى علیه السلام است و این که آن حضرت:
از «آل محمد» صلى الله علیه و آله و «امت» اوست;
بلکه از «ذوى القربى» و «عترت» و «اهل بیت» پیامبر صلى الله علیه و آله است;
بالاتر این که از «فرزندان امام على علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام» و از فرزندان امام حسین علیه السلام و بالاخره نهمین فرزند آن حضرت است .