فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
57 - 82
حوزههای تخصصی:
متیو لیپمن، پردازشگر مفهوم فلسفه برای کودکان، عنوان فلسفه را در برنامه آموزشی فلسفه برای کودکان، متفاوت از برداشت عمومی فیلسوفان از این واژه انتخاب کرده است؛ تا جایی که می توان اذعان نمود که این مفهوم اساساً در سپهر معنایی فلسفه قرار نمی گیرد و یا بسیار کم وسعت تر از آن است. مقاله حاضر بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی، برنامه فلسفه برای کودکان را در ارتباط و در تراز با جایگاه و مرتبه دانش فلسفه با تأکید بر دو مٶلفه معنا و موضوع فلسفه بررسی نماید. همچنین از دیدگاه تربیت اسلامی که نظام تربیتی در کشور ما به تأسی و تأثیر از آن صورت می گیرد، ضرورت یا عدم ضرورت آموزش فلسفه به کودکان و نیز اولویت آن را بررسی کند. نتایج نشان دهنده آن است که معنا و موضوع فلسفه در «فلسفه برای کودکان» با معنا و موضوع رایج آن در دانش فلسفه که موجود بما هو موجود است، تفاوت دارد. موضوع فلسفه در فلسفه برای کودکان از سطح موضوعات و مسائل محیط طبیعی و اجتماعی فراتر نمی رود؛ چرا که در این برنامه، تأکید بر عدم رسیدگی به موضوعات و مسائل متافیزیکی است. حال آنکه متافیزیک و مسائل آن از جمله موضوع خدا، از موضوعات اساسی در فلسفه بوده و تربیت اسلامی نیز بر مدار آن استوار است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که در تربیت اسلامی، دستور و توصیه مستقیمی به آموزش فلسفه برای کودکان وجود ندارد. اما از سوی دیگر، فلسفیدن به وسیله کودکان نهی نیز نشده است. با این حال، اولویت آموزش ها در تربیت اسلامی، آموزش فلسفه نیست؛ بلکه اولویت با آموزش اصول، عقاید، آداب و اخلاق اسلامی و تأدیب کودکان است. بدین سان فلسفه برای کودکان در اولویت نظام تربیت اسلامی قرار نمی گیرد.
نسبت «فیض» و «اراده» در تفکر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
67 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی و پاسخ بدین پرسش اساسی است: با توجه به این که نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا، به معنای فیضان و سرریزشدنِ «ضروری» موجودات از حق تعالی است، این نظریه، چگونه با اراده ی الهی سازگار می شود؟ به سخن متفاوت، چگونه می توان میان «ضرورت» و «اراده» بر بستر نظریه فیض جمع کرد، حال آن که در ظاهر این دو مقوله همدیگر را نفی می کنند؟ براساس مبانی متافیزیکی، الاهیاتی ابن سینا، نویسنده بدین نتایج دست یافته است: اولاً نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا براساس مبانی و اصولِ متافیزیکی و الاهیاتی معیّنی استوار شده است که از یک حیث این مبانی و اصول با صدر و ذیل فلسفه ی ابن سینا هم پوشانی دارند. ثانیاً به جهت مذکور، نظریه ی فیض تنها براساس همان مبانی و اصول قابل درک است. ثالثاً با توجّه به نگاه ابن سینا به مبادی موجودات، ساختار جهان، ذات و صفات باری تعالی به خصوص علمِ عِنایی و اراده ی او، ضرورتِ فیض نه تنها منافی با اراده ی الاهی نیست؛ بلکه برخاسته از ذات، علم و اراده ی وجوبیِ اوست. یعنی جهانْ لازمه ی ضروریِ ذاتِ واجب براساس اراده ی ضروریِ اوست؛ لذا هیچ ممکنی سوای حق تعالی نمی تواند ضرورتی را بر او تحمیل نماید. دشواریِ فهمِ نظریه ی فیض ابن سینا و اعتراضات، نخست از عدم توجّه و اعتنا به مبانی او، دوم از قیاس و هم سان پنداریِ ذات الاهی با عرصه ی انسانی برمی خیزد. نظریه ی فیضِ ابن سینا یک تحوّلِ منطقی و اساسی در توضیح ظهور کثرت از مبدأ واحد نسبت به اسلاف او به شمار می آید.
بررسی و نقد تحلیل ایزوتسو پیرامون مسئله ی جبر و اختیار در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
161 - 183
حوزههای تخصصی:
« جبر و اختیار » یکی از موضوعات مهم و غامض علوم اسلامی اعم از کلام، فلسفه و عرفان می باشد که دانشمندان هر یک از علوم مذکور برای حل این مسئله، دیدگاه های متفاوتی را برگزیده اند. در این میان ایزوتسو، اسلام شناس و قرآن پژوه معاصر در تحلیل آیات ناظر بر جبر و اختیار در قرآن با بن بست مواجه گردیده و اساسا اندیشه ی قرآنی را متفاوت از منطق عقل بشری دانسته است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی گردآوری شده ، تلاش بر آنست که منشا این نگرش ایزوتسو را جست و جو نموده و پس از یافتن مواضع او در باب جبر و اختیار طی آثار مختلف او ، تحلیل و نقدی نسبت به آن ها ارائه گردد . نتایج حاکی از آنست که اگر چه ایزوتسو در تحلیل قرآنی مسئله ی جبر و اختیار راه خطا را پیموده است اما با توجه به همگرایی و تاسی او از مبانی عرفان ابن عربی در بسیاری از موضوعات از جمله جبر و اختیار ، به نظر می رسد وی پیرو همان آموزه «امر بین الامرین» می باشد که از فحوا و نه نص سخنان ابن عربی نیز می توان همین حکم را استنباط نمود.
رابطه «ایمان» و «عمل صالح» با محوریت آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
113 - 134
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که آیات قرآن چه رابطه و تعاملی را بین ایمان و عمل صالح ترسیم می کند؟ این نوشتار سعی دارد با تحلیل آیات ناظر به ایمان و عمل صالح، دیدگاه قرآن در خصوص رابطه و تأثیر متقابل آن ها را ارائه نماید. در این تحقیق با بررسی آیات متعدد و اشاره به دو دیدگاه مهم دست یافتیم؛ ایمان از نگاه قرآن، عمل ارادی و تصدیق و گرایش قلبی است که بر اساس عقل عملی به خدا، نبوت، معاد و دیگر اصول اعتقادی تعلق می گیرد. این گرایش مغایر با علم، ولی متوقف بر آن است که پس از معرفت لازم نسبت به متعلقات ایمان که مصداق عقل نظری است، تحقق می یابد. عمل صالح رفتاری است که علاوه بر صورت زیبا، سیرت نیکو و حسن فاعلی نیز لازم دارد. اساس سیرت نیکو، ایمان و انگیزه الهی است. تنها چنین عملی از نظر قرآن مستحق پاداش الهی است. عمل صالح از نگاه قرآن در حقیقت ایمان دخالت ندارد، ولی ایمان عامل اصلی عمل صالح و شرط قبولی آن می باشد. از سوی دیگر عمل صالح نه تنها در مقام اثبات نشانه ایمان است، بلکه در مقام ثبوت باعث افزایش و کمال ایمان است.
تحلیل چرایی فواید و کارکردهای دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
135 - 154
حوزههای تخصصی:
دین چه گرهی از گره های بشر را در گذشته و حال گشوده و می گشاید، چه فوایدی را برای بشر به ارمغان آورده است؟ فواید و کار آمدی دین بدیل ناپذیراست؟ اگر بدیل ناپذیر است سر آن چیست؟ افزون برفیلسوفان و متکلمان مسلمان و غیرمسلمان ، بسیاری از فیلسوفان دین، جامعه شناسان، روانشناسان اعم از مومن و غیر مومن برای دین فوائدی بر شمرده اند. که همه آن ها به دو دسته: رئالیست و پراگماتیست قابل تقسیم است. با این تفاوت که دسته نخست برای دین اصالت قائل اند و آن را هم حق و مطابق با واقع می دانند و هم دارای فواید، ولی از منظر مکتب پراگما تیسم، کشف واقعی بودن دین و گزاره های ان مورد نظر نیست، اما در این مکتب نیز کار کردهای مفید و بدیل ناپذیری برای دین حتی برای غیر معتقدان به دین بیان شده است. در این مقاله ضمن طبقه بندی مهم ترین فوایدی دین، چرایی و سر بدیل ناپذیری فواید و کارکرد دین مورد واکاوی قرار گرفته است و باشیوه تحلیلی وتحقیق میان رشته ای و با استناد به مبنای امکان فقری و قاعده عقلی«فاقد شئ معطی شی نیست» و «هر امر عرضی باید منتهی به ذاتی شود» به این نتیجه رسیده است که بدیل ناپذیری خدمات دین به وجود حق تعالی که مبدا ومنشاء دین و کمال مطلق و غنی بالذات است، منتهی می گردد.
گستره موضوعی و روش مفسران فریقین در تفسیر آیات مهدویت (قرن های چهارم و پنجم)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل رویکرد مفسران فریقین قرون چهارم و پنجم هجری قمری به موضوع مهدویت انجام گرفته است. در این پژوهش گستره موضوعات و روش مفسر در طرح موضوعات مهدوی در میان مفسران قرون چهارم و پنجم بررسی شده است. قرن چهارم به دلیل آزادی نسبی که برای دانشمندان و مخصوصاً شیعیان ایجاد شده بود و همچنین افزایش میل به کسب علم در میان امت اسلام، قرن شکوفایی علم و دانش در جهان اسلام بوده و کتب تفسیری افزایش چشمگیری یافتند. براساس یافته های پژوهش تفاسیر فریقین در این قرن به طور گسترده مباحث مهدوی مثل اشراط الساعه و نزول حضرت عیسی؟ع؟ شروع شده و در ادامه به اثبات وجود حضرت مهدی؟عج؟ و نشانه های ظهور، همچنین وقایع پس از ظهور و ویژگی های خاص حضرت مهدی؟عج؟ به علاوه موضوع رجعت از دیگر مباحثی هستند که در تفاسیر این دوره مورد توجه مفسران قرار گرفته است. اما قرن پنجم به خاطر جنگ های صلیبی و... تفاسیر شیعه افول شدید پیدا کرده و به تبع گستره موضوعات کمتری دیده می شود. مفسران در ابتدا تنها با روش روایی به تفسیر آیات می پرداختند اما رفته رفته روش های لغوی و ادبی، عقلی، عرفانی و اجتهادی نیز به روش های تفسیری اضافه شدند و برخی مفسران نیز سعی کردند تا تمام روش های تفسیری را به کار گیرند. مباحث مهدوی را غالباً تفاسیری بیان کرده اند که روش تفسیری روایی داشته اند و یا به روایت در تفسیر خود توجه ویژه داشته اند.
بررسی و نقد رویکرد انتقادی محمد عابد الجابری بر عقلانیت عربی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۹۸-۱۷۷
حوزههای تخصصی:
این مقاله در دو بخش تنظیم شده است. بخش اول به دنبال بررسی رویکرد انتقادی عابدالجابری در بررسی میراث عربی-اسلامی می باشد در این بخش با روش کتابخانه ای به توصیف ابعاد مختلف نظریه جابری پرداخته ایم. او برای بنیاد نظریه خود سه مدخل اساسی تعریف می کند: اول نقد رویکردهای لیبرالی، مارکسیستی و بنیادگرایانه در بررسی میراث، دوم تعریف عقل و عقلانیت و سوم فرآیند روش شناختی جهت بررسی میراث می باشد. جابری بعد از این سه مدخل به نقد عقلانیت عربی-اسلامی در دو سطح تکوین تاریخی و بافت ساختاری و در سه حوزه معرفت، سیاست و اخلاق می پردازد. در بخش دوم با مبنای روش شناسی بنیادین به بررسی نظریه جابری در دو سطح عوامل معرفتی منطقی و عوامل وجودی اجتماعی پرداختیم. بر این مبنا نتیجه گرفتیم که مواضع هستی شناسی و معرفت شناسی جابری در مسیر روش شناسی های برساختی تفسیری حرکت می کند و حوزه های معرفتی که مبتنی بر استقلال سوژه هستند را فعال می کند. در نتیجه مبانی فکری جابری و روش شناسی که وی برای رسیدن به نظریه خود طی می کند در بستر عقلانیت های غربی است.
پیش فرض های فلسفی دانش پزشکی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
3 - 33
حوزههای تخصصی:
همه علوم از جمله علوم تجربی، بر مجموعه ای از مبانی و اصول فلسفی مبتنی هستند. تصوری که انسان از هستی و روابط کلی میان پدیده ها دارد، در سطوح گوناگون فعالیت او به ویژه در چگونگی شناخت پدیده ها اثرگذار است. علی رغم تأثیرگذاری این اصول و مبانی فلسفی بر ذهن و فکر دانشمندان، اما در خود علوم تجربی از آن ها بحث نمی شود؛ بلکه وجود آن ها مسلم و مفروض تلقی می گردد. علم طب در تمدن اسلامی، یکی از موفق ترین و بارزترین علوم تجربی است که از این قاعده مستثنا نبوده و این دانش نیز بر پایه اصول و مبانی فلسفی پزشکان مسلمان، تدوین شده و توسعه یافته است. این مقاله با بررسی و تحلیل منابع پزشکیِ پزشکان مسلمان، پیش فرض های فلسفی را که آگاهانه یا ناآگاهانه مورد توجه و استفاده آن ها بوده و یا اگر به طور صریح در کانون توجه و مطالعه آن ها نبوده، اما زیربنای تبیین علمی آن ها را تشکیل می داده است، با روش تحلیل محتوا استخراج و تبیین می نماید.
بیماری و بلا و نقش آن در تربیت نفس از نگاه قرآن و روایات (مطالعه شده درباره بیماری جدید کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
143 - 158
حوزههای تخصصی:
انسان، گل سرسبد عالم آفرینش است و در مسیر تکامل و تربیت قرار دارد و برای رسیدن به تکامل و تربیت باید آزموده شود. یکی از راههای آزمایش، وجود بیماریها و بلایا در هر زمان و مکان است. قرآن، بیماریها را به «خدا»، «انسان» و «شیطان» نسبت داده است؛ ولی فارغ از اینکه منشأ و علل بیماریها چیست و کیست، جنبه تربیتی آن مهم است. نگاشته پیش رو با اشاره به آیات و روایات، ضمن بیان منشأ، علل و عوامل بیماریها، درمان بیماریها، شفابودن قرآن، به بررسی نقش تربیتی بیماریها برای انسان ازنظر قرآن، پرداخته و با روش توصیفیتحلیلی و براساس منابع کتابخانهای و با رویکرد قرآنی و روایی و با هدف شناخت دیدگاه تربیتی قرآن به بیماریها بهویژه با توجه به پدیدهها و بیماریهای نوظهوری چون شیوع ویروس کرونا تدوین شده و درپی پاسخ به این سؤال است که آیا قرآن و روایات درباره پدیدههای نوظهوری چون کرونا هم دیدگاه و نظری دارند، به این نتیجه رسیده است که قرآن، بهطور کلی بیماریهای جسمی را اعم از اینکه چه نامیده شوند و در چه زمانی گریبانگیر بشر شوند، مطرح میکند و به لحاظ منشأ و فلسفه ظهور آن و راههای درمان آن آیاتی ارائه کرده است. قرآن بیماریها را یکی از عوامل تربیت انسان میداند و چگونگی برخورد با بیماریها و نوع آنها را در تربیت انسان مؤثر میداند.
فلسفه متافیزیک نزد کانت و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
وجود بحران های علمی هر عصر، متفکران را با چالش های جدی مواجه می کند و هر متفکری بر اساس فهم از مسائل علمی و داشته های علمی خود، به نوعی سعی در حل بحران و رساندن علم به ساحل امن یقین را دارد. وجود مسائل جدید و تعارضات در علم و دین و فلسفه، ایمانوئل کانت و علامه طباطبایی را بر آن داشت تا نگاه دوباره و جدی تری به این معضلات علمی و سعی در حل بحران های موجود داشته باشند. و هر دو متفکر به نوعی جواب معضلات زمان خود را در رویارویی دوباره با متافیزیک دیدند. کانت با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت، متافیزیک موجود را نتوانست به عنوان یک علم یقین بخش قبول کند و متافیزیک سنتی را از لیست علوم پاک کرد. علامه بر عکس وی، با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت؛ متافیزیک را علمی یقینی پنداشت به طوری که یقینی بودن سایر علوم هم در سایه وجود و امکان تحقق متافیزیک میسر بود. در مقاله حاضر فلسفه متافیزیک از نگاه هر دو اندیشمند از جهات مختلف مثل تعریف متافیزیک سنتی و روش آن و همچنین کیفیت گزاره های آن و نسبتش با سایر علوم، بررسی خواهد تا روشن گردد چرا در قبال سوالات یکسان، هر کدام راه متفاوتی را پیمودند. و در نهایت به این نتیجه می رسد که متافیزیکی که به دست این دو متفکر رسیده از مبنا متفاوت بوده است، که باعث پیموده شدن دو راه متفاوت شده است.
سنجش و سازش دیدگاه فخر رازی و آلوسی در مسئله کلام الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
283 - 309
حوزههای تخصصی:
تفسیر مفاتیح الغیب فخر رازی و روح المعانی آلوسی، از تفاسیر برجسته اهل سنت به شمار می روند. برخی پژوهشگران، تفسیر روح المعانی آلوسی را نسخه دوم تفسیر کبیر فخر رازی به ویژه در مسائل کلامی دانسته اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی، مسئله «کلام الهی» را از دیدگاه این دو اندیشمند ارزیابی نموده و دریافته است که هر دو مفسر، خداوند را متکلم، و کلام را دو نوع می دانند و علی رغم اشتراک در مبانی کلامی، تفاوت هایی در فهم و روش دارند. فخر رازی از دلایل عقلی در اثبات یا توجیه مدعیاتش بهره می گیرد؛ ولی آلوسی بیشتر سلوک علمای سلف را ترجیح می دهد. رازی «کلام» را دو گونه می داند: لفظی، که مرکب از حروف و اصوات و حادث است، و نفسی، که قائم به ذات الهی و قدیم است. آلوسی معنای مصدری کلام را سخن گفتن و حاصل آن را سخن معنا نموده است. وی معنای دوم را حقیقی دانسته و آن را به دو نوع لفظی و نفسی تقسیم کرده و هر دو را قدیم می داند. از نگاه آلوسی، کلام لفظی، تجلی کلام نفسی و مجرد است که خداوند آن را در صورت های خیالی و حسی ظاهر نموده است.
بررسی تطبیقی عقلانیت باور دینی در پرتو فرزانگی نزد سهروردی و زگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از الگوهای معرفت شناسی باور دینی معرفت شناسی فضیلت گرا است. این نظریه با تمرکز بر فضایل عقلانی بویژه فرزانگی و ویژگی منشی باورمند به ارزیابی باور دینی می پردازد. زگزبسکی در نظریه معرفت شناسی فضیلت ناب با تکیه بر فضایل عقلانی بویژه فرزانگی به تبیین باورهای دینی پرداخته است. آراستگی باورمند به فضایل عقلانی موجب اعتبار معرفتی باور است. سهروردی نیز در نظام الهیاتی اشراقی خود با تکیه بر فضایل اخلاقی و عقلانی و علم حضوری و بهره مندی از فرزانگی به تبیین عقلانیت باورهای دینی اقدام کرده است. با پایه قرار دادن شهود و اشراق با خوانشی فضیلت گرایانه می توان به ارزیابی باورهای دینی پرداخت. شهود و اشراق فرآیند رسیدن به شکوفایی عقلانی در پرتو بهره مندی از فرزانگی است. با بهره مندی از فرزانگی می توان به عقلانیت باورهای دینی بویژه یکتایی، هستی و صفات ویژه خدا دست یافت. لذا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی عقلانیت باور دینی در پرتو فرزانگی نزد سهروردی و زگزبسکی می پردازد.
بررسی دیدگاه ابن سینا درباره چگونگی ترکیب در اجسام مادّی برمبنای نظریه ماده- صورت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه ابن سینا درباره ترکیب را ذیل نظریه ماده- صورت گرایی بررسی کرده ایم. ابتدا نشان داده ایم مسئله ترکیب حقیقی بنابر تعاریف موجود، درخصوص چگونگی حضور اجزای مادّی در ترکیب، دچار مشکلات منطقی و متافیزیکی است؛ سپس ایده ای جدید از ترکیب حقیقی را به دست داده ایم که با دیگر مبانی موردنظر شیخ الرئیس همخوانی ندارد و بنابراین، دیدگاهی خالی از اشکال در این حوزه موجود نیست. در بخش دوم، ازطریق بازسازی استدلالی از مرحوم سبزواری نشان داده ایم ترکیب انضمامی بدان سبب که در قیاس با ترکیب اتحادی، دچار اشکال منطقی نیست، پذیرفتنی تر است. براساس نتایج دو بخش پیشین، در بخش سوم، ترکیب حقیقی را برمبنای وضعیت اجزای مادّی و صوری بررسی کرده ایم. در این مرحله، شش گزینه محتمل و متفاوت درباره وضعیت متافیزیکی ماده و صورت را به دست داده و توسط آن ها دو مسئله را بررسی کرده ایم: نخست، آنکه دیدگاه ابن سینا به کدام گزینه نزدیک تر است؛ دوم، آنکه کدام گزینه پذیرفتنی تر می نماید. نهایتاٌ در بخش چهارم، از زاویه ای دیگر نشان داده ایم تحلیل ترکیب ازمنظر ابن سینا ازطریق تحقق بخشی رابطه حلول یا تعلق نیز امکان پذیر است؛ اما این بیان ابن سینا هم نمی تواند پاسخی مناسب برای مسئله ترکیب باشد؛ زیرا اطلاع بخش نیست و به نوعی این همان گویی محسوب می شود.
تبیین خاتمیت از دیدگاه متفکران مسلمان
منبع:
کلام حکمت سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
11 - 26
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، دیدگاه متفکران مسلمان در تبیین خاتمیت را بررسی می کند و هدف از آن دست یافتن به تبیینی صحیح از خاتمیت به دلیل بحث های دامنه دار در بین متفکران معاصر است. ازبین دیدگاه های موجود، دیدگاه شهید مطهری، اقبال لاهوری و دکتر سروش بررسی شده است. نوع منابع استفاده شده در مقاله حاضر کتب و آثار این متفکران و برخی منابع مربوط به دیدگاه آنها به روش توصیفی است. از بررسی دیدگاه ها در تبیین خاتمیت روشن می شود که متفکران مسلمان دیدگاه های متفاوتی در تبیین خاتمیت ارائه کرده اند. شهید مطهری با منتفی دانستن علل تجدید نبوت ها، خاتمیت را تبیین می کند و به نظر می رسد صحیح ترین دیدگاه در این مورد باشد که براساس آن، راز خاتمیت در جاودانگی و تکامل اسلام است و ارکان آن مبتنی بر وضع خاص قانون گذاری اسلام، استعداد پایان ناپذیر کتاب و سنت و به ویژه عنصر اجتهاد در اسلام است. اقبال لاهوری معتقد است که در دوره جدید به دلیل به کمال رسیدن عقل استقرایی بشر، نیازی به دستورات بیرونی وحی نیست. این استدلال، تام نیست. دکتر سروش با ارائه سه تفسیر متفاوت از خاتمیت، گاهی راز خاتمیت را تجربه تفسیرنشده پیامبر (ص) می داند. به همین دلیل وحی را زنده و انسان ها را هر لحظه از آن بهره مند می داند. گاهی خاتمیت را به معنای استغنا از وحی و گاه به معنای برداشتن عنصر مأموریت و ولایت از تجارب دینی و بسط تجربه های پیامبرانه عنوان می کند که همه این تفاسیر، اشکال دارد و متناقض است.
درنگی در «دلیل تقریر» مهم ترین دلیل اثبات حقانیت بهائیت
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دوران بعثت انبیا، شیادانی برای رسیدن به مطامع دنیوی، ادعای نبوت و رسالت سرداده، خود را به مردم به عنوان حجت های خداوند معرفی کردند. پر واضح است که انبیای الهی، دارای معجزه و بهره مند از علم بی کران الهی بودند؛ اما مدعیان دروغین رسالت و نبوت به دلیل محروم بودن از این نشانه ها، به تراشیدن دلایل و توجیهات بی پایه روی آوردند. حسینعلی نوری یکی از مدعیان دروغین رسالت است که در کتاب های تاریخی نه معجزه ای از او نقل شده و نه بهره ای از دانش برای او بیان شده است. بر همین اساس یارانش برای هموار ساختن راه او، به ارائه دلایلی سخیف و بی پایه دست زده اند. ابوالفضل گلپایگانی، یکی از پیروان نوری است که در کتاب فرائد، دلیلی به نام «دلیل تقریر» ساخته و به زعم خود توانسته حقانیت نوری را به اثبات رساند. بر اساس فرائد، دلیل تقریر از سه عنصر (ادعای رسالت تشریعی، نفوذ و بقا) تشکیل شده است. در این نوشتار به نقد این دلیل می پردازیم و هفت نقد را بیان خواهیم کرد. نقدهایی مانند عدم جامعیت، عدم حجیت منابع این دلیل، مجعول بودن و وجود ابهام مهم ترین نقدهای دلیل تقریر است.
نحوه مواجهه برخی از نویسندگان ایرانی در اثبات و ابطال نظریه تکامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
71 - 98
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان و متفکران ایرانی با اظهارنظر درباره اثبات یا ابطال نظریه تکامل زیستی مورد نظر داروین، به نحو کلی درباره آن داوری کرده اند. دو دسته از ایضاح ها می تواند اظهار نظرهای آتی را دقت بخشد: نخست توجه به اینکه این ادعا متشکل از چندین زیر نظریه است: «خودِ تکامل»، «انتخاب طبیعی»، «نیای مشترک»، و «تدریجی گرایی» به نظر می رسد، در نوشته های برخی از نویسندگان ایرانی به مقدار زیادی با هم خلط شده اند. عموم متفکران ایرانی مانند اصفهانی، علامه طباطبایی، علامه جعفری، مطهری، یدالله سحابی، مکارم شیرازی، مصباح یزدی، سبحانی، مشکینی، عبدالکریم سروش به مسئله انتخاب طبیعی و نیای مشترک اشاره کرده اند و دلیل رد یا ابطال این نظریه را بر اساس این دو مؤلفه می دانند. همچنین لازم است به هنگام سخن گفتن از شأن اثباتی یا ابطالی یک نظریه به تحلیل هایی که در گذشته و در فلسفه علم نسبت به ابطال یا اثبات نظریه علمی ارائه شده است، توجه شود. در این مقاله نشان داده می شود که برخی اظهارنظرهای نویسندگان ایرانی کمتر ناظر به این دو نکته بوده است و البته به برخی استثناها اشاره خواهد شد. یافته های نویسندگان در این مقاله دو نکته است: نخست اینکه نظریه انتخاب طبیعی به عنوان یک اصل، قابلیت اثبات ریاضیاتی دارد و بنابراین ابطال ناپذیر است. دوم اینکه سایر بخش های نظریه تکامل ابطال ناپذیر و اثبات ناپذیرند، اما اصلاح پذیرند. به همین دلیل بخش های زیادی از نظریه، از زمان داروین تاکنون ابطال یا اصلاح شده اند.
بررسی مدعای «اثبات بلاتشبیه» در کتاب التوحید ابن خزیمه و نقد دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
49 - 70
حوزههای تخصصی:
دانشمندان مسلمان درتبیین صفات خبری روش هایی از قبیل تشبیه، تأویل، توقف و اثبات بلا کیف را مطرح نموده اند. محمد بن اسحاق بن خزیمه محدث و فقیه نامدار اهل سنت(311-233ق.) در کتاب التوحید با ذکر انبوهی از آیات، روایات و استدلال ها به اثبات صفات خبری پرداخته است. سؤال این است که مدعای ابن خزیمه و استدلال های او چیست و با چه نقدهایی مواجه است؟ فرضیه ما این است که ابن خزیمه با طرح استدلال هایی از قبیل قوت و قدم صفات خداوند، ادعای «اثبات بلاتشبیه» کرده و به رد تأویل پرداخته است. با مطالعه و کاوش در کتاب ابن خزیمه و پردازش به شیوه توصیفی، تحلیلی، این نتایج حاصل شد: استدلال های ابن خزیمه با تعارضات و محذورات متعددی روبه رو بوده و ابن خزیمه نه تنها توفیقی در رفع تشبیه نداشته، بلکه به جسم انگاری دامن زده است. او در عین تخطئه اهل تأویل به استفاده مکرر از تأویل در تبیین آیات و روایات پرداخته است. کتاب التوحید ابن خزیمه، همواره مستمسک رهبران سلفی همچون ابن تیمیه و مورد توجه وهابیت قرار گرفته و روشن نمودن ناکارآمدی آن می تواند در دفاع از توحید ناب، تأثیرگزار و مفید باشد.
علوم انسانی اسلامی از منظر علامه مصباح یزدی و عطاس (مطالعه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان و چگونگی علوم انسانی اسلامی، از جمله مسائل و موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و متفکران مسلمان قرار گرفته است. یکی از راه هایی که می تواند به پیشرقت این حوزه مطالعاتی و حل مسائل آن کمک کند مطالعه تطبیقی آرا و نظریات شخصیت های برجسته و تأثیرگذار این عرصه است. به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی، برخی از مهم ترین مشابهت ها و تمایزات دیدگاه های علامه مصباح یزدی و سید محمد نقیب العطاس در این زمینه را به اجمال بررسی نماید. از جمله مشابهت ها می توان به مواردی هم چون: امکان و لزوم تدوین علوم انسانی اسلامی، ابتنای علوم انسانی اسلامی بر مبانی خاص خود، نفی حصر روش شناختی تجربی، نقد سکولاریزم به عنوان یکی از مبانی مهم و اساسی علوم انسانی غربی و ... اشاره کرد. در مورد تقاوت ها نیز مواردی هم چون: تعریف علم، دین و علم دینی، معیار صدق و کذب گزاره ها، جایگاه شهود در ابزارها و منابع شناخت، هستی شناسی و تأثیر آن در علوم انسانی اسلامی و ... قابل ذکر و اشاره است.
زوایه دید زمانی در داستان های قرآن و عهد عتیق (مطالعه موردی داستان حضرت ابراهیم و لوط(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زاویه دید زمانی، به بررسی زمان در روایت را بحث و در آن از سه جنبه اصلی ترتیب، دیرش و بسامد مطرح می شود که باید آنها را در کل متن و نه دریک جمله بررسی کرد؛ این نوشتار به صورت توصیفی و تحلیلی به بررسی زاویه دید زمانی در داستان حضرت ابراهیم و لوط در دو کتاب مقدس قرآن کریم و عهد عتیق پرداخته است، نتایج بدست آمده نشان می دهد که اندیشه کلی حاکم بر دو کتاب بر زوایه دید زمانی تاثیر مستقیم داشته است؛ ترتیب در داستان عهد عتیق بارزتر از قرآن کریم می باشد و زمان قرائت با زمان روایت نسبت هماهنگ تری در قران کریم بر عهد عتیق دارد و نیز بسامد در قرآن کریم مکرر و در عهد عتیق در اغلب از نوع مفرد است، این موارد از ایدئولوژی قرآن که هدایتی و تربیتی است و در عهد قدیم تاریخی است، را نشأت گرفته و به صورت کلی سعی در بیان آن را دارد.
تأملی بر معنای ایمان در آیین بودا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین بودا در زمره ادیان بزرگ جهان بهشمار میآید و با جذابیتهای خاص خود درصدد است حیاتی اخلاقی، آرمانی و متفکرانه را به ارمغان آورد. بودیسم با تأکید بر تأمل و خودشناسی به جای اعتقادورزی و شعائرگرایی، معنای ایمان را متحول ساخت؛ هرچند آن را از صحنه زیست بشری محو نکرد. متون بودایی از ایمان (سدها) به بودا بهمثابه راهنما/آموزگار بهعنوان شرط لازم برای آغاز سلوک سخن میگوید؛ اما این ایمان، شرط کافی برای نجات نیست و هرکس میباید همچون بودا در جستوجوی حقیقت برآید تا با تحقق بودای درون خویش به اشراق دست یابد و خود، نجات را تجربه کند. این نکته که ایمان آغازین در بودیسم مستلزم نوعی معرفت است، اختلافنظرهایی را در باب تقدم ایمان یا معرفت برانگیخته است؛ اما بیتردید ایمان کورکورانه و الزامآور در بودیسم مطرود است. در میان فرق گوناگون بودایی، سنت شین (آمیدابودا/سرزمین پاک) با اتکای کامل بر نیروی «دیگر» یا آمیدا و ذن بودیسم با اعتماد بر نیروی «خود» برای تحقق ذهن حقیقی، بهعنوان دو مدل ایمانی شینجین و چوشین مطرح شدهاند. در این مقاله، پس از واکاوی معنای ایمان در متون بودایی، این دو مفهوم ایمانی در مقایسه با ایمان مسیحی و نیز واژههای قرین با سدها بهویژه بهکتی بررسی شدهاند.