فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۴۵-۶۰
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر انطباق فراز «یا مَن دلّ علی ذاته بِذاته» در دعای صباح با تقریرهای مختلف برهان صدیقین است. با روش توصیفی تحلیلی مهمترین این تقریرها مورد بررسی قرار گرفته شده و یافته های این تحقیق نشان می دهد تنها می توان براساس تقریر علامه طباطبایی ادعا کرد که این فراز اشاره بر برهان صدیقین دارد. در این تقریر از اصل وجود واقعیت به وجوب آن نایل آمده و از طریق لوازم همین وجود، وجوب خدا اثبات می شود و به نظر می رسد این همان دلالت ذات بر ذاتی است که امام علی× در دعای صباح به آن اشاره فرمودند. اما بر اساس تقریر ابن سینا و ملاصدرا این فراز از دعا مصداق برهان صدیقین نیست. در تقریر ابن سینا امکان ماهوی مأخوذ است و از استحاله دور و تسلسل کمک گرفته شده و در تقریر ملاصدرا از اصول فلسفی مانند اصالت و تشکیک وجود و ربط علّی استفاده شده که در هر دو تقریر از غیر ذات حق برای اثبات وجوب حق کمک گرفته شده است.
بررسی تطبیقی و تحلیلی چیستی انسان کامل از منظر ابن عربی و امامت از منظر علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان انسان کامل از منظر مکتب ابن عربی، عنوانی کلی و جامع و دارای مصادیق متعدد است که شامل شماری از اولیاء الهی از جمله انبیاء عظام و نیز ائمه اطهار (علیهم السلام) می شود؛ و بدین رو از عنوان امامت و امام عام تر است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل مفهوم، با توصیف دیدگاه ابن عربی در مورد انسان کامل و نیز دیدگاه علامه حلی در مورد امامت، به تطبیق و تحلیل این دو نگاه پرداخته است. از منظر این پژوهش، ابن عربی معتقد است انسان کامل، جامع کمالات، خلیفه الله، برنامه جامع، مظهر اتم اسماء و صفات الهیه، و اسم اعظم الهی است، اما نص بر خلافت ظاهری ضرورتی ندارد، و رسول الله نیز بر خلافت کسی تنصیص نکرد، و عصمت نیز هر چند برای خلیفه باطنی و معنوی ضرور است، اما برای خلیفه ظاهری ضرورت ندارد، اما علامه حلی معتقد است، علم و عصمت ازبایسته های امامت است، و این دو امری خفی هستند، و کشف آن برای مردمان ناممکن است، ناگزیر علم و عصمت مقتضی وجود نص هستند.
نگاهی تطبیقی به نظریه فطرت در اندیشه مولانا و مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نهاد بشر گرایش هایی وجود دارد که فصل ممیز او از حیوانات است ، در فرهنگ قرآنی از آنها به «فطرت» تعبیر می شود. مولوی اساس انسان را بر مبنای فطرت پاک الهی می داند و برای وجود انسان مقام والایی ، قائل است، برخلاف دیگر عرفا که اصولا انسان را با گرایشهای غریزی و امیال نفسانی تعریف می کنند و لذا توصیه به مهار و سرکوب تمایلات نفسانی می دهند. مطهری نیز انسان را واجد فطریاتی می داند که منشأ آنها به یک فطرت یعنی کمال مطلق برمی گردد. دراین مقاله با روش توصیفی- تحلیلی این نتیجه بدست آمد که هر دو اندیشمند، منشاء فطریات را ربوبیت الهی می دانند .همچنین، وجود انسان صحنه تعارض و کشاکش بین قوای معنوی و فطری با امور پست وغریزی است وتنها زمانی انسان در خود احساس پیروزی می کند که قوای فطری بر بخش دانی وجودش غلبه کند. هنگامی که انسان از خود واقعی و فطرت الهی خود دور می شود ،دچار بی قراری ،یاس و حرمان می گردد. همچنان که عواملی مانند امور مادی ، محیط و القائات جامعه می تواند سبب انحراف و دوری از فطرت گردد عواملی همچون وجود انبیا یکی از مهمترین عوامل بازگشت به فطرت اولیه انسان است.
تطبیق امت معدوده بر آموزه مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
31 - 42
حوزههای تخصصی:
مهدویت، یکی از بنیادی ترین مبانی اعتقادی تشیع بوده که به شکلی مشابه در ادیان و مذاهب دیگر نیز مطرح است. این حقیقت، به صراحت در برخی آیات قرآن آمده است. آیه هشتم سوره هود، از آیاتی است که به عصر مهدویت اشاره دارد. نوشته حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای، بر اساس مبانی مشهور تفسیری شیعه این آیه را بررسی کرده است. با توجه به حجیت اخبار در مسائل غیر فقهی و استظهار مفسران، آیه هشتم سوره هود، بر قیام امام زمان (عج) قابل تطبیق است.
نقش توحید در صورت بندی گفتمان سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۰۵-۱۲۶
حوزههای تخصصی:
مفهوم توحید در اندیشه اسلامی یک مفهوم محوری است به گونه ای که مفاهیم دیگر چون معاد، نبوت و امامت در پرتو اصل توحید معنا می یابند. ادعای این پژوهش بر آن است که اندیشه سیاسی الهی امام خمینی+ نیز از جهان بینی توحیدی مستخرج است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب نظریه گفتمان، به ماهیت توحیدی گفتمان سیاسی امام خمینی+ پرداخته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که توحید به مثابه دال مرکزی گفتمان سیاسی حضرت امام ویژگی های خاصی به گفتمان مطروحه توسط ایشان بخشیده است که در بعد ایجابی به برداشت های متفاوتی از اندیشمندان سیاسی دیگر نسبت به مفاهیم آزادی، عدالت و استقلال انجامیده و در بعد سلبی به مرزبندی با هر چه غیر خداست، منجر شده که نتیجه آن خود باوری و خود اتکایی است. واژگان کلیدی امام خمینی+، توحید، گفتمان سیاسی، غیریت سازی، اندیشه سیاسی.مفهوم توحید در اندیشه اسلامی یک مفهوم محوری است به گونه ای که مفاهیم دیگر چون معاد، نبوت و امامت در پرتو اصل توحید معنا می یابند. ادعای این پژوهش بر آن است که اندیشه سیاسی الهی امام خمینی+ نیز از جهان بینی توحیدی مستخرج است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب نظریه گفتمان، به ماهیت توحیدی گفتمان سیاسی امام خمینی+ پرداخته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که توحید به مثابه دال مرکزی گفتمان سیاسی حضرت امام ویژگی های خاصی به گفتمان مطروحه توسط ایشان بخشیده است که در بعد ایجابی به برداشت های متفاوتی از اندیشمندان سیاسی دیگر نسبت به مفاهیم آزادی، عدالت و استقلال انجامیده و در بعد سلبی به مرزبندی با هر چه غیر خداست، منجر شده که نتیجه آن خود باوری و خود اتکایی است.
مفهوم شناسی نظام تأمین اجتماعی در دولت کریمه مهدی موعود(عج) با تأکید بر مفهوم قرآنی حیات طیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
133 - 164
حوزههای تخصصی:
تأمین اجتماعی در مفهوم رایج آن، به تأمین نیازهای مادی محدود می شود. از آن جا که از سویی بنا بر روایات متواتر، دولت کریمه مهدی موعود؟عج؟، دولتی عدالت گستر معرفی و از سوی دیگر در اندیشه معاصر بشری، یکی از ارکان تحقق عدالت اجتماعی، تأمین اجتماعی در مفهوم رایج آن تلقی شده است، این پرسش مطرح است که تأمین اجتماعی در دولت مهدوی؟عج؟ دارای چه مفهومی و تامین کننده کدام نیازهاست و آیا می توان آن را محدود به مفهوم رایج آن تصور کرد؟ فرضیه این پژوهش آن است که با توجه به این که دولت منجی موعود؟عج؟، دولتی با حاکمیت قرآن کریم است، قهراً تمامی راهکارهای عدالت گستری از جمله تأمین اجتماعی، دارای رویکرد و مفهومی قرآنی خواهد بود؛ از این رو، این پژوهش، در پیِ مفهوم قرآنی تأمین اجتماعی و جایگاه آن در دولت منجی موعود؟عج؟است. از سوی دیگر، از آن جا که هدف نظام تأمین اجتماعی، حتی در مفهوم رایج و متداول آن، نهایتاً تأمین آرامش انسان است و به نظر می رسد این هدف، ارتباطی تنگاتنگ با حیات طیبه انسان دارد، در این پژوهش به مفهوم شناسی تأمین اجتماعی در دولت مهدوی؟عج؟ با تأکید بر مفهوم حیات طیبه پرداخته شده است. براین اساس، مفهوم نظام تأمین اجتماعی در دوران ظهور، مفهومی ایمان مدار و عمل صالح محور خواهد بود. دو عنصری که هم در اعتقاد به مهدویت و هم در زمینه سازی دوران ظهور نقش بسیار سازنده ای دارد. این تلقی از تأمین اجتماعی، موجب خواهد شد که در دوران انتظار، تمامی اندیشه ها و قوانین تأمین اجتماعی در جوامع قرآن مدار، در راستای مفهوم آن در دولت مهدوی؟عج؟ و برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و در نتیجه کرامت، امنیت و آرامش هر دو جهانی انسان اجتماعی تنظیم گردد و تمامی تصمیمات و راهکارها در راستای تأمین ایمان و عمل صالح باشد و نه آنچه که در اندیشه سکولار و تنها برای تأمین جنبه های محدود مادی و لذت های دنیوی مطرح شده است؛ که در این صورت زمینه ساز تشکیل هرچه زودتر دولت مهدوی؟عج؟ خواهد بود.
تحلیل قرآنی رابطه انتظار و مقاومت اسلامی در مکتب شهید سلیمانی
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
87 - 124
حوزههای تخصصی:
مکتب شهید سلیمانی، مکتبی برآمده از مکتب جامع محمدی و ترجمان روزامدی از اسلام ناب محمدی به تأسّی از مکتب امامین انقلاب است که پیش رانی ظهور و جامعه مطلوب مهدوی را با فرایندسازی شاخصه های مقاومت و تاب آوری به سوی انسجام ساختاری و تحول کارکردی پیش می برد؛ از این رو انتظار و مقاومت دو مؤلفه از فرهنگ قرآنی هستند. پرسش این است که دو مؤلفه انتظار و مقاومت در این مکتب، از منظر قرآن کریم چه رابطه ای دارند؟ پژوهش حاضر می کوشد با هدف ارائه تصویری روشن از رابطه انتظار و مقاومت در مکتب شهید سلیمانی، با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها، به این پرسش پاسخ دهد. تحلیل آیات قرآنی ما را به این مهم رهنمون می سازد که این دو مؤلفه رابطه ای دوسویه دارند؛ زیرا مقاومت دارای عناصر بینشی، گرایشی و رفتاری مؤثر بر انتظار همچون توحید محوری، ولایت مداری، شهادت طلبی، استکبارستیزی، اقتدار و استقرار حکومت اسلامی است؛ همچنین انتظار عاملی مؤثر در ایجاد بینش اضطرار به وجود حجّت خدا، تثبیت گرایش عدالت خواهی و امید داشتن به نصرت الهی و استقرار رفتار مقاومتی مانند دفاع از مستضعفان و احیای حاکمیت دین است. با این دید می توان به افق جدیدی از وحدت جهان بشری، آزادی بشریت از هر نوع بندگی، نفی همه جانبه طاغوت، حیات طیّبه و احیای تمدن نوین اسلامی دست یافت.
رویکردی چندوجهی و قرآن محور به الهیات سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
205 - 226
حوزههای تخصصی:
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به عنوان دو نظریه یا دو روی کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی های او در نسبت با انسان معرفی شده اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می دهد آن دو الهیات می توانند ابعاد و وجوه هستی شناختی و عمل شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت شناختی، زبان شناختی، عمل شناختی، و هستی شناختی، معرفی و پیش رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
سرچشمه های بحث وجود و ماهیت، و تمایز متافیزیکی آن ها در کتاب الحروف فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب الحروف فارابی، اولین مواجهه مستقیم فلسفی یک متفکر مسلمان با تفکر فلسفی یونان محسوب می شود و مباحث مربوط به تحلیل مفاهیم وجود- موجود و ماهیت به عنوان عناصر اصلی تفکر فلسفی ارسطو، از مهم ترین بخش های این کتاب به شمار می آید. هدف فارابی از نوشتن این کتاب، بسترسازی برای فهم بنیادین تفکر فلسفی یونان در عالم اسلام بوده است. وی بحث را با تحلیل زبانی «موجود» به عنوان یک لفظ غیرمشتق (مثال اول) در زبان عربی آغاز و سه معنای مقولات به مثابه مشارٌالیه، صادق و منحاز بماهیه ما خارج النفس را درخصوص موجود مطرح کرده است. او سه معنا را در دو معنا گرد آورده و بر معنای سوم (منحاز بماهیه ما فی الخارج) متمرکز شده است. فارابی با طرح اقسامی برای معنای سوم موجود و ماهیت به عنوان تشخص دهندگان موجودات خارجی و ذهنی کوشیده است درعین تأکید بر اتحاد خارجی وجود و ماهیت، راهی را برای توجیه کثرت موجودات عالم پیشنهاد دهد؛ حال آنکه به نظر نگارندگان، این راه بدون فرض بحث «تمایز متافیزیکی وجود از ماهیت»، غیرمنسجم است. بحث فارابی در تقسیم کردن موجود به فقیر و غنی، و مطرح کردن مفهوم «ما ینحاز بماهیه فی النفس» درمقابل مفهوم «لا موجود»، جز با پیش فرض قراردادن بحث تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت، قابل فهم نیست و طرح موردنظر این فیلسوف، مسیر را برای مطرح شدن احکام تمایز هستی شناختی وجود از ماهیت ازسوی ابن سینا هموار می کند.
برکات وجودی انسان کامل در نظام هستی
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
1 - 29
حوزههای تخصصی:
از آنجا که فیوضات و الطاف الهی همواره استمرار دارد، حضور انسان کامل نیز همواره تداوم خواهد یافت. در مقاله حاضر، پژوهش گر به معرفی مصداق حقیقی انسان کامل که در هر زمان امام معصوم (ع) می پردازد. وی با بهره گیری از منابع فلسفی، عرفانی، کلامی و مهدوی و با روش توصیفی، عقلی و برهانی، برکات وجودی امام عصر (عج) مانند مظهریت ولایت تکوینی و تشریعی، واسطه بودن برای فیض الهی، عامل بقای عالم بودن و تربیت نفوس مستعد و... را بررسی می کند. کمال طلبی، یکی از ویژگی های فطری انسان است و به همین دلیل، خدای سبحان برای تکمیل و تربیت انسان، خلیفه و جانشین را به صورت انسان کامل قرار داد.
بررسی مفهوم و مصادیق حیات در قرآن و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صدرالمتالهین حیات را مبدا «ادراک» و «فعل» می داند و با توجه به اصول فلسفه خود مثل اصل اصالت، بساطت و تشکیک وجود ثابت کرد که حیات، حقیقتی تشکیکی است که در همه مراتب وجود سریان دارد. بنابراین طبق فلسفه ملاصدرا همه موجودات زنده هستند. در حالی که طبق فلسفه های پیش از ملاصدرا در عالم طبیعت صرفاً حیوانات و انسان ها دارای حیات دانسته می شدند چراکه فقط این دو دسته دارای قوای مدرکه و محرکه بودند و گیاهان و جمادات فاقد این قوا بودند و در نتیجه طبق این فلسفه ها فاقد حیات دانسته می شدند. این دیدگاه با آیات قرآن و مبانی فلسفه ملاصدرا قابل پذیرش نیست. در بسیاری از آیات قرآن به تسبیح عمومی همه موجودات اشاره می کند، تسبیحی که برای انسان قابل فهم نیست. محتوای این آیات نشان دهنده ی این است که همه موجودات دارای آگاهی و حیات هستند. آگاهی و حیاتی که ملاصدرا توانست آن را با اصول فلسفه خود اثبات کند.
دگردیسی گنوسی از اندیشه تا آیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه اندیشه گنوسی و سیر تحول آن از موضوعات مورد اختلاف است. در این تحقیق، با بررسی انتقادی فرقه های گنوسی و تحلیل آراء صاحب نظران، به این سوال ها پاسخ داده خواهد شد: الف: مولفه های اندیشه گنوسی چیست؟ ب: سرچشمه های اندیشه گنوسی کدامند؟ ج: آیا پیش از میلاد فرقه ای به گنوسی موسوم بوده اند؟ این تحقیق نشان می دهد که غالب شناخت ما از گنوسی بر آثار جدلیِ مسیحی و بر اسناد قُمران و بحرالمیّت استوار است. براساس اسناد مذکور هیچ گروه و فرقه ای، پیش از میلاد، گنوسی نامیده نشده اند. هرچند سابقه پاره ای از مولفه های اندیشه گنوسی مانند اصالت معرفت و غربت روح به پیش از میلاد و زمان افلاطون می رسد اما برخی دیگر از مؤلفه ها مانند ثنویت و تمایز میان خدای مسیحی و یهودی(خدای متعال و خدای خالق)، اعتقاد به کثرت مسیح ازلی، تقدم معرفت بر ایمان و... محصول دوره شکل گیری آیین های گنوسی و مجادله آنها با آبای کلیسا در سده های نخستین میلادی است.
طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه(ع) از منظر آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
179 - 207
حوزههای تخصصی:
حرکت هر موجود ذیشعوری براساس نوعی محاسبه و برنامهریزی قبلی است، حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ از این قاعده مستثنا نبوده ما در این تحقیق به دنبال به دست آوردن طرح کلی حرکت آنها هستیم بدون آنکه آن را منحصر به شخص یا زمان خاصی نمائیم تا در سایه آن ربط حرکات پراکنده یا متفاوت آنان را بفهمیم و نقشه کلی آن را در راستای الگوگیری به دست آوریم. مسئله قدرت و دولت زمینهای است که حرکت انبیاء و اولیا در این زمینه مطرح میگردد و خود به خود مسائلی را همچون منشأ، حفظ، توسعه و کیفیت تعامل با سایر قدرتها را به همراه دارد ما در این تحقیق به روش تحلیلی، مسائل قدرت را از نگاه اسلام مطرح و به طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ که عبارت از: انتظار، تقیه و قیام باشد رسیدهایم.
آسیب شناسی ادراج متنی در احادیث مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
143 - 163
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه احادیث مهدویت، در منظومه معارفی مکتب اهل بیت:، بهره درست و صیانت از این گنجینه پربهاء، نیازمند زمینه هایی است. یکی از این زمینه ها، شناسایی آسیب ها و آفت هاست؛ بدین منظور که حدیث پژوه مهدوی بتواند پیامدهای نامطلوب آن ها را درحوزه فهم حدیث از میان ببرد. بررسی ها حکایت از آن دارد که از آسیب های بنیادین عارض بر احادیث مهدوی، «ادراج» به معنای وارد شدن سخن راوی یا نسخه بردار، بر فرمایش معصوم7 است. از آن جا که گاهی اندک دگرگونی در حدیث، ما را در رسیدن به مقصود معصوم7 ناکام می گذارد و سبب اختلاف دیدگاه خواهد شد، توجه به این آسیب ها اهمیت ویژه ای دارد. و نیز از آن جایی که بررسی ادراج در همه منابع روایی مهدوی و روایات مهدویت، کاری بس بزرگ و گسترده می نماید در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی، انتقادی، برخی از احادیث را بررسی کرده، به این نتیجه رسیده ایم که این پدیده، در برخی از روایات از تمسک به ظهور بدوی حدیث جلوگیری کرده، سبب اختلال در انتقال مفاهیم مورد نظر معصوم7 می شود. اگرچه این آسیب در برابر انبوه روایات معتبر اندک می نماید، اما مناسب است بدان اهتمام و برای این اندک نیز علاجی در نظر گرفته شود. و بهترین راه علاج این روایات تشکیل خانواده حدیث بر پایه منابع اصیل و معتبر حول روایت مورد نظر است.
بررسی و نقد ربط وجود خالق به مخلوق از منظر میرزا مهدی اصفهانی بر پایه مبانی حکمی صدرالمتالّهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
25 - 46
حوزههای تخصصی:
صدرالمتالهین در تحلیل دقیق ربط وجود خالق و مخلوق که محصول تحلیلی جدید از اصل علیت و همچنین سنخیت میان علت و معلول می باشد به این نتیجه می رسد به دلیل تعلقی بودن و عین الربط بودن معلول نسبت به علت، وجود مخلوق حیثیتی جز تجلّی وجود خالق ندارد. و این امر را با بیان مبانی بنیادی ای چون اصالت وجود، تشکیک و تشأن وجود به اثبات می رساند. اما در مقابل، میرزا مهدی اصفهانی در مسئله چگونگی ربط وجود خالق و مخلوق با رد تمامی مبانی صدرالمتألهین موضع متفاوت و پیچیده ای را اتخاذ می کند که صرفا در جهت تخریب مبانی نظری ملاصدرا و حفظ عقاید کلامی خویش است نه دادن نظریه ای جدید. ایشان به دلیل عدم ایجاد تشابه میان خالق و مخلوق نظریه علیت و نظریه سنخیت را زیر سوال برده و در جهت حفظ مبانی کلامی خویش در باب قدرت لایتناهی خداوند قاعده الواحد و همچنین نظریه وجود صدرایی را نیز مورد نقد قرار داده است. اما نکته مهم این است که ایشان مبنای جدیدی برای نظریه وجود وضع نمی کند و صرفاً در جهت تبیین فرضیه های پیش داوری شده مثل نفی وحدت وجود، عدم سنخیت وجود خالق و مخلوق و ابطال اصل علیت، از آن سود می برد. در این مقاله موضع فلسفی صدرا و موضع تخریبی میرزا مهدی اصفهانی را در جهت نقد و بررسی اندیشه های میرزای اصفهانی در مباحث ذکر شده مورد واکاوی و مقایسه قرار می دهیم
بررسی و نقد نگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
107 - 130
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان را می توان به سه رویکرد تقسیم کرد. برخی از آنان معتقدند که امام حسن عسکری؟ع؟ فرزندی نداشته است و به همین خاطر معتقدند که ایشان جانشینی ندارد. عمده تکیه این رویکرد بر مدار شبهه عقیم بودن امام یازدهم برمی گردد. رویکرد دوم به جانشینی جعفربن علی معروف به جعفر کذاب اشاره دارد. رویکرد سوم اما به بحثی پردامنه در اندیشه سیاسی شیعه می پردازد که بسیار مورد توجه خاورشناسان واقع شده است. این رویکرد به اصل مسئله مهدویت می پردازد و عمدتاً نگاهی انتقادی و نادرست به آن دارد. این رویکرد، مهدویت به عنوان اصل جانشینی امام یازدهم را دارای ریشه اسطوره ای و سیاسی دانسته و منشعب از سایر ادیان می داند. از حیث روشی، روش پردازش داده ها در این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی و نیز تحلیل محتوا است.
فاعلیت عقل فعال در مهندسی نظام عالم ماده از نظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
عقول به عنوان موجودات مفارق از ماده، در فلسفه اسلامی به خصوص در حکمت متعالیه، جایگاه ویژه ای دارد. بحث وجود شناختی عقول برای حل مسئله چگونگی صدور کثرات عالم مادی از واجب تعالی توسط فلاسفه مطرح شده است.نقش عقول در عالم از دو جنبه مهم، قابل بررسی است. جنبه معرفت شناسی و جنبه وجود شناختی عقول. که در بحث معرفت شناختی عقول، چگونگی اتصال نفس ناطقه با عقل فعال و دریافت صور و معقولات از آن، علم و ادراک، اتحاد عقل و معقول پرداخته می شود. و بحث وجود شناختی عقول به دنبال چیستی صادر نخست و بیان چگونگی صدورکثرات عالم از واجب تعالی و نقش عقول در این روند است که این مقاله عهده دار نقش وجودشناختی و فاعلیت ایجادی عقول است، بالاخص عقل فعال که مهندسی نظام عالم ماده را برعهده دارد و نهایتا به این امر پرداخته است که عقول در دیدگاه ملاصدرا مورد خدشه است و وجود منبسط به عنوان صادر تخست در همه سلسه مراتب وجود ظهور دارد که در هر مرتبه با تعین خاص همراهی می کند.
انگاره سازی معلم ثانی درباره نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئله ای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را درباره جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباط یافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگی های پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناخته شده دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آن ها کرده و به انگاره سازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه درباره این مسئله انگاره سازی کرده است؛ درضمن، این انگاره جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفه اش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس از اثبات ادعای مطرح نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به کارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل گیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی درباره وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول به عنوان گیرنده وحی یاد کرده و با بهره گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف های صورت گرفته درباره رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را به سوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینه فاضله و با قید علی الاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به این همانیِ فیلسوف علی الاطلاق و رئیس اول، این همانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید می شود و چالش پیش آمده درباره پایین آوردن مقام نبی نسبت به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین می رود.
بازخوانی مبانی معرفت شناختی امام خمینی در مواجهه با بیماری همه گیر کوید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
175 - 188
حوزههای تخصصی:
امام خمینی در آثار فلسفی و عرفانی خود، به شرایط سخت با تعابیر «ابتلائات» و «شرور» امعان نظر دارد و به توجیه جایگاه شرور در کل نظام هستی و ریشه آنها در عالم لاهوت و غایت ابتلائات در زندگی میپردازد. بنابر اصول و مبانی عرفانی امام، ابتلا به کرونا به نقص جسمانی مربوط است که ریشه در مرتبه اعیان ثابته و تجلیات اسمای جلالی و درنهایت شئون ذاتی حق تعالی دارد که از آن به «نفایس جواهر اسماء» تعبیر میشود. تقدم اسمای جمال بر اسمای جلال در عرفان با نگره فلسفی حداکثریبودن جهات خیر بر امور شر همسو است و اصل کمون جمال در اسمای جلال یا بطون خیر در هر حادثه ناگوار همراستا با اندیشه دینی جبرانانگاری است. بنابر مبانی فلسفی، حوادث ناگوار را باید در نسبت با کل حوادث عالم سنجید و احسنیت نظام کل بر پایه برهان لمّی مطرح است. برپایه این اصول، شیوع کوید 19 میتواند مقدمه بهبود دعا، تضرع و تقرب به پروردگار، افزایش یاد آخرت و عرصه بروز کمکهای مؤمنانه باشد. همچنین، اعتقاد بر چینش عالم براساس علیت، مستلزم رعایت پروتکلهای بهداشتی و تقویت زیرساختارهای درمانی کشور در زمینه مداوا و پیشگیری است.
کامل بودن دین در گرو گزاره های دینی یا وجود حجّت مفترض الطاعه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
5 - 27
حوزههای تخصصی:
کامل بودن دین اسلام، یکی از باورهای ضروری مسلمانان است و آیه اکمال نیز سندی محکم بر این دعوی است؛ اما هیچ گاه دانشمندان مسلمان، این پرسش را که چه چیز یا چیزهایی سبب کامل بودن اسلام است؟ به صورت یک پرسش مستقل مورد کاوش قرار نداده اند. با وجود این، با دقت در همین احتجاج ها و یا برخی از اشکالاتی که به عنوان دفع دخل مقدّر، ذیل آیه کریمه آورده اند می توان دریافت که از نگاه عموم مسلمانان، کامل شدن روند نزول و تبلیغ گزاره های دینی (اعم از قرآن و سنت) علت کامل شدن دین است. نگارنده با به چالش کشیدن این سخن، اثبات می کند که کمال اسلام، نه در گرو گزاره های تبلیغ شده از سوی پیامبر که در گرو وجود شخص حجّت مفتَرَض الطاعه خداوند است که مصداق آن در زمان پیامبر (ص) خود ایشان و پس از آن امامان دوازده گانه اند.