فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
5 - 35
حوزههای تخصصی:
چگونگی فهم و تفسیر قرآن و نیز میزان فهم انسان ها از این کتاب الهی، همواره برای قرآن پژوهان دغدغه ای جدی بوده است. یکی از این مسائل، بررسی ضرورت یا عدم ضرورت تخصص های علمی و معرفتی در فهم عمیق و کامل قرآن کریم است. مسئله این مقاله آن است که آیا برای فهم کامل قرآن خصوصا لایه های باطنی و عمیق آن به تخصص های علمی و معرفتی نیاز هست یا نه؟ ادعای مقاله آن است که فهم و تفسیر این کتاب مقدس در سطوح مختلفی امکان پذیر است و انسان ها متناسب با مراتب علمی و عرفانی مختلفی که دارند، در فهم معارف قرآن نیز مختلف اند. از سوی دیگر، بسیاری از مفاهیم و آیات قرآنی تنها با تفسیرهای ظاهری تبیین پذیر نیست بلکه می بایست با بهره گیری از تخصص های علمی و شهودهای باطنی به فهم عمیق تری از آنها دست یازید. در آیات قرآنی به چهار مرتبه «هُدًى لِّلنَّاسِ»، «مَا یعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ»، «هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ» و «لَّا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» اشاره شده است که با چهار مرتبه فهم قرآن در روایات پیشوایان معصوم (ع)، یعنی مرتبه ظهر، مرتبه بطن، مرتبه حدّ و مرتبه مطّلع قابل تطبیق است؛ نیز در برخی روایت ها چهار وجه «عبارات»، «اشارات»، «لطائف» و «حدائق» برای قرآن در نظر گرفته شده است که عبارت به ظاهر قرآن، اشارت به باطن قرآن، لطائف به حدّ قرآن و حقائق نیز به مطّلع قرآن تطبیق می کند. نتیجه اینکه با توجه به وجود مراتب چهارگانه در فهم قرآن کریم، برای فهم کامل مراتب این کتاب مقدس، تجهیز به تخصص های علمی و معرفتی ضرورت دارد.
دگردیسی گنوسی از اندیشه تا آیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه اندیشه گنوسی و سیر تحول آن از موضوعات مورد اختلاف است. در این تحقیق، با بررسی انتقادی فرقه های گنوسی و تحلیل آراء صاحب نظران، به این سوال ها پاسخ داده خواهد شد: الف: مولفه های اندیشه گنوسی چیست؟ ب: سرچشمه های اندیشه گنوسی کدامند؟ ج: آیا پیش از میلاد فرقه ای به گنوسی موسوم بوده اند؟ این تحقیق نشان می دهد که غالب شناخت ما از گنوسی بر آثار جدلیِ مسیحی و بر اسناد قُمران و بحرالمیّت استوار است. براساس اسناد مذکور هیچ گروه و فرقه ای، پیش از میلاد، گنوسی نامیده نشده اند. هرچند سابقه پاره ای از مولفه های اندیشه گنوسی مانند اصالت معرفت و غربت روح به پیش از میلاد و زمان افلاطون می رسد اما برخی دیگر از مؤلفه ها مانند ثنویت و تمایز میان خدای مسیحی و یهودی(خدای متعال و خدای خالق)، اعتقاد به کثرت مسیح ازلی، تقدم معرفت بر ایمان و... محصول دوره شکل گیری آیین های گنوسی و مجادله آنها با آبای کلیسا در سده های نخستین میلادی است.
آسیب شناسی ادراج متنی در احادیث مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
143 - 163
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه احادیث مهدویت، در منظومه معارفی مکتب اهل بیت:، بهره درست و صیانت از این گنجینه پربهاء، نیازمند زمینه هایی است. یکی از این زمینه ها، شناسایی آسیب ها و آفت هاست؛ بدین منظور که حدیث پژوه مهدوی بتواند پیامدهای نامطلوب آن ها را درحوزه فهم حدیث از میان ببرد. بررسی ها حکایت از آن دارد که از آسیب های بنیادین عارض بر احادیث مهدوی، «ادراج» به معنای وارد شدن سخن راوی یا نسخه بردار، بر فرمایش معصوم7 است. از آن جا که گاهی اندک دگرگونی در حدیث، ما را در رسیدن به مقصود معصوم7 ناکام می گذارد و سبب اختلاف دیدگاه خواهد شد، توجه به این آسیب ها اهمیت ویژه ای دارد. و نیز از آن جایی که بررسی ادراج در همه منابع روایی مهدوی و روایات مهدویت، کاری بس بزرگ و گسترده می نماید در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی، انتقادی، برخی از احادیث را بررسی کرده، به این نتیجه رسیده ایم که این پدیده، در برخی از روایات از تمسک به ظهور بدوی حدیث جلوگیری کرده، سبب اختلال در انتقال مفاهیم مورد نظر معصوم7 می شود. اگرچه این آسیب در برابر انبوه روایات معتبر اندک می نماید، اما مناسب است بدان اهتمام و برای این اندک نیز علاجی در نظر گرفته شود. و بهترین راه علاج این روایات تشکیل خانواده حدیث بر پایه منابع اصیل و معتبر حول روایت مورد نظر است.
تحلیل قرآنی رابطه انتظار و مقاومت اسلامی در مکتب شهید سلیمانی
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
87 - 124
حوزههای تخصصی:
مکتب شهید سلیمانی، مکتبی برآمده از مکتب جامع محمدی و ترجمان روزامدی از اسلام ناب محمدی به تأسّی از مکتب امامین انقلاب است که پیش رانی ظهور و جامعه مطلوب مهدوی را با فرایندسازی شاخصه های مقاومت و تاب آوری به سوی انسجام ساختاری و تحول کارکردی پیش می برد؛ از این رو انتظار و مقاومت دو مؤلفه از فرهنگ قرآنی هستند. پرسش این است که دو مؤلفه انتظار و مقاومت در این مکتب، از منظر قرآن کریم چه رابطه ای دارند؟ پژوهش حاضر می کوشد با هدف ارائه تصویری روشن از رابطه انتظار و مقاومت در مکتب شهید سلیمانی، با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها، به این پرسش پاسخ دهد. تحلیل آیات قرآنی ما را به این مهم رهنمون می سازد که این دو مؤلفه رابطه ای دوسویه دارند؛ زیرا مقاومت دارای عناصر بینشی، گرایشی و رفتاری مؤثر بر انتظار همچون توحید محوری، ولایت مداری، شهادت طلبی، استکبارستیزی، اقتدار و استقرار حکومت اسلامی است؛ همچنین انتظار عاملی مؤثر در ایجاد بینش اضطرار به وجود حجّت خدا، تثبیت گرایش عدالت خواهی و امید داشتن به نصرت الهی و استقرار رفتار مقاومتی مانند دفاع از مستضعفان و احیای حاکمیت دین است. با این دید می توان به افق جدیدی از وحدت جهان بشری، آزادی بشریت از هر نوع بندگی، نفی همه جانبه طاغوت، حیات طیّبه و احیای تمدن نوین اسلامی دست یافت.
بررسی انتقادی نتایج نظریه وحدت در فیزیک از نظر هاوکینگ بر اساس وحدت تشکیکی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
259 - 288
حوزههای تخصصی:
استفن هاوکینگ، فیزیک دان نظری معاصر، یافتن یک نظریه وحدت بخش در فیزیک را بسیار مٶثر می دانست. وی با بیان احتمالات سه گانه، مدعی وجود نظریه وحدت بزرگ است و آثار و فواید هستی شناسی همچون: امکان شناخت و توصیف قوانین حاکم بر کیهان، آگاهی از طرز کار جهان بی نهایت ریز در ابتدای آفرینش، پاسخ به پرسش ها درباره شروع، علت آفرینش و نقش خدا به عنوان خالق هستی را بر نظریه وحدت مترتب می داند. در این مقاله، نتایج و برایندهای متافیزیکی نظریه وحدت استخراج شده و در روشی تطبیقی با نظریه وحدت تشکیکی وجود ملاصدرا بررسی می شود. وحدت تشکیکی وجود، تأثیر قابل توجهی در هستی شناسی و نیز معرفت شناسی فلسفی گذاشته و عاملی برای پیوند علوم با یکدیگر، تبیین ارتباط اجزای عالم با هم، تحلیل اختیار انسان بدون منافات با اراده الهی، تبیین آغاز جهان و پاسخ به ابهامات هستی شناسی دیگر است. در این پژوهش نشان داده می شود که با نظریه وحدت وجود ملاصدرا می توان به پرسش های فلسفی هاوکینگ پاسخ داد.
بررسی قرابت فکری صوفیه و شیخیه
حوزههای تخصصی:
این نوشتار برخی از وجوه اشتراکی مکتب شیخیه و صوفیه را در سلوک عملی و گزاره های اعتقادی به بحث می گذارد. اولین بحث در رابطه با ملاقات شیخ احمد احسائی با برخی از اقطاب صوفیه و میزان تأثیرپذیری از آن ها می باشد. مهمترین موضوع قابل طرح در این مبحث، اشتراک مکتب شیخ احمد احسائی با صوفیان در اصول معرفت شناختی است که هر دو آن ها، وصول به حقیقت و شناخت جهان را بر پایه نوعی شهود و علم حضوری می دانند. تشابه مکتب شیخیه با مکتب تصوف در مباحث تفسیری و منطق فهم متون از دیگر مواردی است که در فصلی مجزا بررسی شده است. در منظومه اعتقادی شیخیه و صوفیه از انسان شناسی تا خداشناسی به اشتراک قابل توجهی بر می خوریم که تعدادی از این گزاره ها مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل و بررسی نظریه علامه طباطبائی در مورد صفت تکلم خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
79-94
حوزههای تخصصی:
مسأله چگونگی رابطه صفات خداوند با یکدیگر و با ذات الهی از مسائل دیرینه در میان متفکران مسلمان بوده است. در این میان صفت کلام از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و دامنه بحث در مورد آن به قدیم یا حادث بودن قرآن کریم نیز کشیده شده است. ملاصدرا نظریه اشاعره در مورد قدیم بودن قرآن را مستلزم شرک و متعدد شدن موجودات قدیم و نظریه معتزله در مورد حادث بودن آنرا مستلزم ممکن و حادث بودن واجب الوجود دانست. ولی علامه طباطبائی با اعتباری دانستن کلام و سخن، اشکالاتی به نظریات حادث و قدیم بودن قرآن وارد نمود و با استفاده از همین اصل، اعتباری بودن و با نظر به احادیث و روایات شیعی به نقادی نظریه ذاتی بودن صفت کلام خداوند پرداخت. پژوهش حاضر در روی آوردی توصیفی تحلیلی به تبیین نظریه علامه طباطبائی در مورد فعلی بودن صفت کلام پرداخته و بر آن است که احادیث شیعی بر مدعای فعلی بودن صفت کلام دلالت نمی کنند.
تحلیل و بررسی تطبیقی مفهوم خزائن در تفاسیر المیزان و کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۶۲-۴۳
حوزههای تخصصی:
از ساحت های مورد اشاره در قرآن مفهوم خزائن است که به عنوان سرچشمه جهان خلقت معرفی شده ودر حیطه قدرت خداوند متعال است. در این پژوهش با روش توصیفی-تطبیقی به چگونگی بررسی مفهوم خزائن و تحلیل تطبیقی ابعاد هستی شناختی آن از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان و رشیدالدین میبدی در کشف الاسرار پرداخته شده است. در خصوص علمی یا عینی بودن خزائن، یافته های تحقیق نشان می دهد که خزائن الهی متشکل از دو عالم علم و عین است که این مطلب در نظریه علامه طباطبایی مشهود است، اما نگاه یک وجهی به خزائن در تفسیر میبدی (اکتفا به ساحت عین)، مشهود است. در حوزه ی خزائن و مراتب هستی، علامه طباطبایی خزائن را منبع اعلای فیض الهی دانسته که تنزل از آن بصورت توالی از مبدأ اعلی بر اساس رابطه عِلّی و معلولی است، حال آنکه از نظر میبدی، خزائن ناظر برعلم خداوند بر ادار ه ی امور و احاطه ی به فیوضات و مراتب عوالم و نفس در حوزه ی توانایی و اختیار انسان است، منتها ورودی به کیفیت استقرار نظام مراتبی و نحوه افاده ی فیض ندارد.
بررسی و تحلیل مسألهی وحدت و علم واجبتعالی از منظر علامه خفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
85 - 104
حوزههای تخصصی:
علامه خفری (م. 942 ه. ق.) وحدت واجبتعالی را بر مبنای وجوب وجود و اوصاف وجود حقیقی و با ارائهی ده برهان به اثبات میرساند. وی در مسألهی علم الهی نیز با نقد و رد نظریهی صوَر مرتسمهی ابنسینا و با مطرحکردن علم کمالی اجمالی و تفصیلی بر آن است که علم باریتعالی عین ذات اوست و ذات واجب به اعتبار ذاتش، منشأ انکشاف و ایجاد تمامی موجودات بوده و عین آن چیزی است که در خارج ایجاد کرده است. از دیدگاه علامه خفری نظریهی صور مرتسمه به علت توالی فاسدی که دارد، همچون لزوم محل واقع شدن ذات باریتعالی، انفعال و استکمال ذات باری با آن صور، مردود است. شواهد و قرائن نشان میدهدکه ملاصدرا در مسألهی علم باریتعالی، قبل و بعد الایجاد اشیاء، از آرای علامه خفری تأثیر پذیرفته است. ردیابی و معرفی این تأثیرپذیری و نیز نقد تقسیمبندی علامه خفری در براهین اثبات وحدت واجب، از نوآوریهای این جستار محسوب میشود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی است.
چیستی «معرفت نفس» در فلسفه صدرالمتألّهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصور روشن و متمایز از «خودشناسی» به لحاظ روشی، به دیگر مباحث پیشی دارد، زیرا پیش از تحلیل مسائل خودشناسی و داوری در بود و نبود احکام، اوصاف، پیامدها و متغیرهای وابسته، باید دانست خودشناسی چیست و چه چیزی نیست؟ تحلیل چیستی خودشناسی ما را به دو مسئله مقدماتی میرساند: مراد از معرفت در خودشناسی چیست؟ مراد از خود در اینجا چیست؟ صدرالمتالّهین معرفت را همان حضور و از سنخِ وجود می داند. وی در بابِ حقیقتِ نفس نیز معتقد است، نفس از سنخِ وجودِ سیّال است که سیّالیّت عینِ حقیقتِ آن است و در حرکتِ جوهری خویش از پایین مرتبه هستی به سمتِ تکامل حرکت می کند. با توجّه به اینکه صدرا معرفت نفس را عینِ حضورِ نفس برای خود می داند و حضورِ نفس تابع وجودِ آن است، براساسِ وحدت تشکیکیِ وجود، خود شناسی در دستگاه حکمتِ متعالیه امری بی نهایت مرتبه ای است و تابِعِ وجودِ نفس است. وجودِ نفس در هر مرتبه ای باشد به همان اندازه برای خود حاضِر است. این مراتِب بی شمار در غالِب چهار عنوان کلّی حسّی، خیالی، عقلی و ماورای عقلی قابل دسته بندی است.
تطبیق امت معدوده بر آموزه مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
31 - 42
حوزههای تخصصی:
مهدویت، یکی از بنیادی ترین مبانی اعتقادی تشیع بوده که به شکلی مشابه در ادیان و مذاهب دیگر نیز مطرح است. این حقیقت، به صراحت در برخی آیات قرآن آمده است. آیه هشتم سوره هود، از آیاتی است که به عصر مهدویت اشاره دارد. نوشته حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای، بر اساس مبانی مشهور تفسیری شیعه این آیه را بررسی کرده است. با توجه به حجیت اخبار در مسائل غیر فقهی و استظهار مفسران، آیه هشتم سوره هود، بر قیام امام زمان (عج) قابل تطبیق است.
ابتنای مفهومی منجی گرایی شیعی بر معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
117 - 132
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در پی تدقیق مفهوم شناسی «منجی گرایی شیعی» و جایگاه «معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی» در معرفت به آن مفهوم است. این پژوهش می کوشد به روش تحلیل مفاهیم و نگاهی پدیدارشناسانه به این پرسش پاسخ دهد که حقیقت معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی چه نقشی در مفهوم «منجی گرایی شیعی» دارد؟ در پژوهش حاضر سه اصل «باور به امامت منجی موعود»، «باور به اصل انتظار صحیح ظهور منجی موعود» و «تصور غایت متعالی ظهور منجی» به عنوان داده هایی به شمار می آیند که مفهوم و معنای اساسی منجی گرایی شیعی را سامان می دهند، به این معنا که معرفت به حقیقت منجی گرایی شیعی بدون کمک باورهای سه گانه فوق محقّق نمی شود. اما نکته اساسی این است که هر یک از باورهای سه گانه فوق _ به طور مستقلّ _ پیوند وثیقی با معنای زندگی فرد دارند. یعنی در تفکر شیعی هر یک از آنها بدون ارتباط و پیوند با معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی ماهیتی ندارند. در مجموع هدف این پژوهش کمک به تحقّق نظامی منسجم در حوزه مفاهیم معطوف به اندیشه مهدویت است. همچنین درک دقیق هر یک از مفاهیم مهدوی و نسبت آنها با دیگر باورهای دینی به برون رفت از بسیاری چالش های حوزه مهدویت کمک می کند. نتیجه بحث این است که مفهوم «منجی گرایی شیعی» بدون «معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی» قابل ادراک نیست و معنای آن سامان نمی یابد.
کامل بودن دین در گرو گزاره های دینی یا وجود حجّت مفترض الطاعه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
5 - 27
حوزههای تخصصی:
کامل بودن دین اسلام، یکی از باورهای ضروری مسلمانان است و آیه اکمال نیز سندی محکم بر این دعوی است؛ اما هیچ گاه دانشمندان مسلمان، این پرسش را که چه چیز یا چیزهایی سبب کامل بودن اسلام است؟ به صورت یک پرسش مستقل مورد کاوش قرار نداده اند. با وجود این، با دقت در همین احتجاج ها و یا برخی از اشکالاتی که به عنوان دفع دخل مقدّر، ذیل آیه کریمه آورده اند می توان دریافت که از نگاه عموم مسلمانان، کامل شدن روند نزول و تبلیغ گزاره های دینی (اعم از قرآن و سنت) علت کامل شدن دین است. نگارنده با به چالش کشیدن این سخن، اثبات می کند که کمال اسلام، نه در گرو گزاره های تبلیغ شده از سوی پیامبر که در گرو وجود شخص حجّت مفتَرَض الطاعه خداوند است که مصداق آن در زمان پیامبر (ص) خود ایشان و پس از آن امامان دوازده گانه اند.
ناهمسانی امامت شیعی با اقتدارگرایی هابزی؛ نقد انگاره «لویاتان اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
257 - 280
حوزههای تخصصی:
نسبت سنجی رابطه اصل «امامت» در اندیشه سیاسی شیعه به معنای زعامت سیاسی با «اقتدارگرایی» به عنوان شکلی از حکومت، توسط یک طیف از نویسندگان غربی و بومی پیگیری شده است. برخی که حکمرانی امام را اقتدارگرا می دانند از ترکیب «لویاتان اسلامی» برای اشاره به آن استفاده می کنند و بدون ارائه یک صورت بندی علمی و قانع کننده، به اثر مهم هابز یعنی «لویاتان» ارجاع می دهند. این مقاله از روش تحلیل محتوا بهره می گیرد تا همسانی امامت شیعی با اقتدارگرایی هابزی را نقد کند. ازاین رو، پس از ارائه یک صورت بندی از انگاره «لویاتان اسلامی» بر اساس دیدگاه هابز در توجیه حکومت مطلقه، نادرستی آن را از منظر اندیشه سیاسی شیعه اثبات می کند. نتیجه آنکه به دلیل تفاوت اندیشه سیاسی شیعه با دیدگاه هابز در غایت بودن سعادت و زمینه ای بودن قدرت، نفی استخدام یکجانبه در وضع طبیعی، اهمیت رأی مردم پیش و پس از تأسیس حکومت، الهی بودن حکومت، ضرورت تألیف کارویژه های دینی و دنیوی، تضایف حقوق حاکم و مردم، ضرورت برخورداری حاکم از شرایط ویژه و کاستی در شناخت انسان، ایده «لویاتان اسلامی» مردود است.
رویکردی چندوجهی و قرآن محور به الهیات سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
205 - 226
حوزههای تخصصی:
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به عنوان دو نظریه یا دو روی کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی های او در نسبت با انسان معرفی شده اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می دهد آن دو الهیات می توانند ابعاد و وجوه هستی شناختی و عمل شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت شناختی، زبان شناختی، عمل شناختی، و هستی شناختی، معرفی و پیش رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
بازشناخت علمی- دینی رابطه «مدائن سماء» و «عمود نور» در روایتی از امیرالمؤمنین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روایتی از امام علی(ع) وجود مدائنی در آسمان که هر یک به عمودی از نور اتصال دارند، مطمح نظر قرار گرفته است. بعضی مراد از «مدائن سماء» را شهرهایی شبیه به شهرهای زمینی در آسمان دانسته اند و آن را حمل بر وجود زمین های متعدد در فضا کرده اند. برخی نیز بر جعلی بودن روایت مذکور تأکید کرده اند. بر این اساس نوشتار حاضر با عنایت به اختلاف برداشت ها، جهت تبیین چیستی مدلول روایت مذکور به بررسی متنی و سندی آن با تکیه بر روش های نقد حدیث پرداخته است. بر این اساس می توان با تکیه بر صحت سندی و معنای جامع و فراگیر«محصون بودن» برای واژه «مدائن» و «سیارات» برای «نجوم» در متن، به ترتیب به معانی «مدارهای سیارات» و «نیروی جاذبه خورشیدی» برای «مدائن سماء» و «عمود نور» دست یافت. همچنین طول عمود نور در متن حدیث و شعاع منظومه شمسی یعنی فاصله کمربند کوئیپر از خورشید با نظرداشت مرز بخش سیاره ای (با تقریب بالا) برابر است.
بررسی تطبیقی و تحلیلی چیستی انسان کامل از منظر ابن عربی و امامت از منظر علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان انسان کامل از منظر مکتب ابن عربی، عنوانی کلی و جامع و دارای مصادیق متعدد است که شامل شماری از اولیاء الهی از جمله انبیاء عظام و نیز ائمه اطهار (علیهم السلام) می شود؛ و بدین رو از عنوان امامت و امام عام تر است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل مفهوم، با توصیف دیدگاه ابن عربی در مورد انسان کامل و نیز دیدگاه علامه حلی در مورد امامت، به تطبیق و تحلیل این دو نگاه پرداخته است. از منظر این پژوهش، ابن عربی معتقد است انسان کامل، جامع کمالات، خلیفه الله، برنامه جامع، مظهر اتم اسماء و صفات الهیه، و اسم اعظم الهی است، اما نص بر خلافت ظاهری ضرورتی ندارد، و رسول الله نیز بر خلافت کسی تنصیص نکرد، و عصمت نیز هر چند برای خلیفه باطنی و معنوی ضرور است، اما برای خلیفه ظاهری ضرورت ندارد، اما علامه حلی معتقد است، علم و عصمت ازبایسته های امامت است، و این دو امری خفی هستند، و کشف آن برای مردمان ناممکن است، ناگزیر علم و عصمت مقتضی وجود نص هستند.
نسبت علم الهی با معلوم از دو منظر عرفانی و صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حکیمان و عارفان مسلمان در معنا و منشأ تبعیّت علم از معلوم با یکدیگر اختلاف نظر دارند. هدف این پژوهش، کشف رویکرد عرفان اسلامی و حکمت متعالیه در خصوص این موضوع است. روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و مقایسه، به بررسی تحلیلی و تطبیقی نگرش عرفانی و صدرایی در این موضوع پرداخته است. همچنین، این تحقیق مبتنی بر داده های کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: در معناشناسی نسبت علم با معلوم در نگرش عرفانی، سه بیان متفاوت در سخنان عرفا قابل مشاهده است؛ معنای اول، ناظر به عدم مجعولیّت معلوم توسط علم است؛ معنای دوم تبعیّت، مطابقت علم با معلوم است؛ معنای سوم از تبعیّت به تبعیّت اضافه از طرف اضافه برمی گردد. از سوی دیگر، در نگرش صدرایی، تبعیّت علم از معلوم به تبعیّت در معنای سوم عرفانی تبیین شده است؛ همچنین ملاصدرا بر اساس رهیافت اصالت وجود، به عدم مجعولیّت معلوم و عدم دخالت علم در معلوم گرایش دارد. نتیجه: تبیین عرفانی و صدرایی در این نکته با یکدیگر مشترک هستند که عین ثابت در هر دو اندیشه، حقیقتی متعیّن بالذات و غیرمجعول است؛ از این رو، علم الهی در هیچکدام از دو نگرش، مؤثر و فاعل در عین ثابتِ موجود در صقع ربوبی نیست.
نقد مدخل «امام حسن عسکری (ع)» دائرهالمعارف بزرگ اسلامی براساس شیوه های «نقد محتوایی»، «نقد تحلیلی» و « نقد برآیندی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
43 - 64
حوزههای تخصصی:
مدخل «حسن عسکری؟ع؟ مطالعه ای نو و چند لایه، در سبکِ دائرهالمعارف نگاری است. تکاپوی نویسنده در ارائه تصویری تاریخی از امام و زمانه ایشان، یکی از بهترین مطالعات را به دست داده است. مسئله تحقیق این است، آیا این مدخل در شناخت دقیق عصر امام حسن عسکری؟ع؟ از نظر «محتوا»، «تحلیل ها» و «برآیندگیری» کاملاً توانمند بوده است؟ روش پژوهش پیش رو، بازخوانی نقد محتوا با واکاوی «دقت استنادها»، «سطح تحقیق»، «سنجش تحلیل»، «بررسی برآیند» و «یافته های نویسنده» است. یافته ها حکایت از آن دارند، در یک بررسی انتقادی، هر سه سطح پیش گفته در مدخل مورد نظر، نیازمند ژرف نگری است. به همین سبب، بازنگری در قالب غنی سازی برای مدخل «امام حسن عسکری؟ع؟» پیشنهاد می شود.
بررسی تطبیقی سازگاری مسئله شر با وجود خدا بر اساس دفاع مبتنی بر اختیار پلنتینگا و سعادت محوری علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
139-158
حوزههای تخصصی:
پلنتینگا و آیت الله مصباح(ره) به عنوان دو حکیم خداباور مسیحی و مسلمان با دو رویکرد متفاوت اما عقلی، به تحقیق درباره مسئله شرور پرداخته و شبهه ناسازگاری وجود شرور طبیعی و اخلاقی را پاسخ داده اند. این مسئله بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به شیوه گردآوری کتابخانه ای، بررسی شده است. پلنتینگا مطابق نظریه اختیار، ادعای وجود تناقض منطقی بین مسئله شر و وجود خدا را نمی پذیرد. آیت الله مصباح ضمن پذیرش راه حل های فلاسفه مسلمان، از جمله عدمی بودن شرور، نسبیت شرور، مجعول بالعرض بودن شرور، غلبه خیرات بر شرور، بر راهکار غایت انگاری یا همان کمال و سعادت محور بودن همه افعال انسان، تاکید خاصی کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اگر چه این دو متفکر، در اصل اعتقاد به خدای کامل مطلق(عالم، قادر و خیر محض) اشتراک نظر دارند، اما در روش و نوع مواجهه با نظریه عدل و حکمت الهی اختلاف نظر دارند. در عین حال دیدگاه سعادت انگارانه آیت الله مصباح پاسخ همه شرور طبیعی و اخلاقی را می دهد اما نظریه اختیارانگارانه پلنتینگا صرفاً شرور اخلاقی را پاسخگوست.