فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه اشاعره کردستان ایران نسبت به فلسفه ورزی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش پژوهش کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی استفاده شد که با ابزار مصاحبه صورت گرفت و در آن از 12 نفر از متکلمان صاحب نظر حوزوی و دانشگاهی معاصر کردستان در رابطه با فلسفه ورزی مصاحبه به عمل آمد. سؤالات مصاحبه مبتنی بر اهداف تحقیق، طرح و پرسیده شد. یافته ها نشان داد ند نگرش متکلمین اشعری کردستانی در بخش علمای حوزوی، حاکی از تبعیت آنان از روش سنتی اشاعره در مخالفت با فلسفه ورزی است و در طرح و آموزش مسائل کلام قدیم و جدید، تکیه بر قرآن و سنت و نگاه عقلی مبتنی بر متون دینی را کافی و پیروی از فلسفه ای با ریشه یونانی و تقلیدی را کاری عبث می دانستند؛ اما در جامعه دانشگاهی اشعری مسلک به دلیل تعامل با دانشگاهیان در رشته های علوم انسانی و اساتید و محتوای دروس فلسفی دانشگاهی به فلسفه ورزی تمایل بیشتری داشتند؛ بنابراین، با توجه به روند گسترش فلسفه ورزی در بین اشاعره معاصر جهان، اشاعره کردستان بر همان رویه سنتی مخالفت با فلسفه ورزی اهتمام داشتند.
تحلیل فص اسماعیلی فصوص الحکم ابن عربی درباره رضایت رب از مربوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
129-148
حوزههای تخصصی:
مسئله این مقاله، تبیین دیدگاه ابن عربی درباره رضایت ربّ از مربوب، به ویژه علل رضایت خداوند از حضرت اسماعیل (ع) است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر فصّ اسماعیلی فصوص الحکم، نگارش یافته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ابن عربی، صفت رضا را در حوزه انسانی برای بعضی از افراد، جزء مقامات، و برای برخی، جزء احوال می داند؛ اما صفت رضا در مورد خداوند، یک وصف الهی است و تابع صفات اوست. محور دیدگاه ابن عربی در مورد علل رضایت حق از حضرت اسماعیل (ع)، متکی بر قاعده تجلّی و معرفت ربوبی است. ایشان حضرت اسماعیل (ع) را به دلیل معرفت به این موضوع، ویژگی قابلیت و همچنین برخورداری از صفت صادق الوعد، مورد رضایت خداوند می داند. ابن عربی، از رضایت دو طرفه بین نفس های مطمئنه و خداوند نیز سخن گفته است.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان (سوره مائده)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
7 - 36
حوزههای تخصصی:
در آیه 54 سوره مائده خداوند متعال به مؤمنان عصر بعثت چنین هشدار می دهد که اگر به دین خود پشت کنید خداوند در آینده قومی با ویژگی های برجسته را خواهد آورد که دین او را یاری خواهند نمود. در این باره که مقصود از قوم یاد شده در آیه کیست مفسران دیدگاه های مختلفی ارائه کرده اند که طبق برخی از آنها مقصود قوم فارس یا اهل یمن است در این باره روایات متعددی نیز از پیشوایان معصوم وجود دارد که به حسب آنها مقصود اهل فارس و یمن هستند که به یاری امام زمان7 برخواهند خواست. نوشتار پیش رو پس از بررسی آیه مورد نظر به نقل و تحلیل روایاتی که در این باره وجود دارد و نیز به بررسی دیدگاه مفسران در این خصوص می پردازد و این احتمال که آیه ناظر به نسلی از نژاد فارس و اهل یمن است که در آخرالزمان برای حمایت از دین خداوند نقش آفرینی خواهند کرد را تقویت می کند.
تکامل خودبنیادانه عقل در تفکر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل در تفکّر فارابی بنیادی است که شالوده ی فلسفه را بنا می نهد؛ به گونه ای که می توان همه ی عرصه های تفکّر او را بسطِ قلمروهای عقل نام داد. اما پرسش این است که نقش خود عقلْ در تکامل اش چیست؟ آیا عقل سراپا متّکی به اعطای عقل فعّال است، یا به فعّالیت خود عقل نیز اتّکا دارد؟ با توجه به این پرسش هدف مقاله ی حاضر بازسازیِ تکاملِ خودبنیادانه ی عقل در تفکّر فارابی است. مقاله می خواهد به این پرسش ها از خلال بررسی، توصیف و تحلیل مناسبات افکار فارابی در آثار مختلف او پاسخ دهد. نتیجه ی کوشش حاضر این است که عقل در مسیر تکامل اش از عقل بالقوه تا عقل بالفعل و عقل مستفاد بیشتر به فعّالیّت خود متّکی است و بدین جهت به خودآیینی و در نهایت به هم رتبه شدن با عقل فعّال می رسد؛ زیرا در پی کوشش عقل است که اعطا صورت می گیرد. به یک معنا، عقل در خروج از بالقوه گی به فعلیّت همواره وهله های تجدّد خود را رقم می زند و این تجدّد با کشف معقولات اشیا و درونی شدن آن برای عقل رقم می خورد.
مطالعه تطبیقی میان داده های علمی و دینی درباره سلامت پیامبر (ص) از بیماری صرعِ مؤثر در منشأ وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ با انبیاءالهی مخالفت شده و مورد اتهام قرار می گرفتند ولی نوع تهمت ها شاید برای هر پیامبری خاص و با دیگری متفاوت بوده است. حضرت خاتم النبیین(ص) نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همواره مورد اتهام قرار می گرفتند، این تهمت ها از سوی مستشرقان در راستای بیان مصدر آیات قرآن کریم ارائه شدند تا وحیانیت قرآن کریم را نفی کنند. به این جهت اتهام کهانت، ساحری، شاعری، بیماری صرع را تنها به پیامبر اسلام(ص) نسبت داده اند. لذا این پژوهش با بررسی نظریات از دو جهت داده های علمی و دینی و مقایسه آن ها به دنبال پاسخ به این سؤالات است که آیا بین بیماری صرع و سخنان حکیمانه ارتباطی است؟ آیا حضرت محمد(ص) دارای سابقه بیماری بوده است؟ برای پاسخ به سؤالات روش کتابخانه ای و استنادی و تجزیه و تحلیل به صورت تحلیل محتوایی کیفی(توصیفی- تحلیلی) با تکیه بر رویکرد تاریخی و علم روانشناسی به کار بسته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که براساس شواهد تاریخی، علم روان شناسی، عقلی و نقلی، اعتراف برخی مستشرقان، شبهات مذکور بی اساس و در انگیزه شناسی مطالعات مستشرقان در دسته مغرضانه و تحت تأثیر جنگ های صلیبی که پس از شکست از مسلمانان به سمت جنگ فرهنگی و ایجاد شبهه رفتند، بیان شده است.
بررسی تطبیقی فناء فی اللّٰه از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
111 - 139
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مسائل در حیطه قوس صعود، مباحث مربوط به انتهای قوس صعود و مسئله فناء فی اللّٰه است. در مقاله پیش رو به بررسی تطبیقی این مسئله از منظر سردمداران سه مکتب مهم فلسفه اسلامی یعنی ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا می پردازیم. دو مبحث حرکت جوهری نفس و اتحاد چه اتحاد عاقل و معقول و چه اتحاد نفس با عقل فعال ، به عنوان بنیادی ترین اصول مٶثر در کیفیت تبیین و ترسیم فناء فی اللّٰه به حساب می آیند. برای ابن سینا به خاطر نفی حرکت جوهری نفس و نفی اتحاد و همین طور عدم صراحت در عبارات عرفانی اش، نمی توان قول به فنای حقیقی را قائل شد. همین طور سهروردی مبانی مشابهی با ابن سینا دارد و با عدم قول صریح به حرکت جوهری نفس و با نفی اتحاد، معنایی خاص و غیر حقیقی از فنا را ارائه می دهد و آن را به شدت توجه انسان پاک و طاهر به مبادی عالیه و دست دادن یک حالت روحانیه با جذبه شدید و حالت استغراق معنا می کند. اما ملاصدرا با داشتن مبانی و اصول خاص خود از جمله اثبات حرکت جوهری نفس و پذیرش اتحاد ، فنا را به صورت حقیقی می پذیرد و به علاوه، نقطه پایانی قوس صعود را چیزی بالاتر از دیدگاه ابن سینا و سهروردی می داند و به فنای حقیقی فی اللّٰه قائل است.
بررسی روایات تفویض امرتشریع به اهل بیت (علیهم السلام) و نقد شبهات قفاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
29 - 48
حوزههای تخصصی:
بنابر آموزه های اسلام، تشریع ویژه ذات باری تعالی است و پیامبران و جانشینان ایشان عهده دار تبیین همان شریعت الهی بوده اند. برخی همچون ناصر القفاری با فراهم آوردن متونی از احادیث شیعی، واگذاری قانونگذاری به امامان را از اصول مذهب امامیه بر شمرده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، واکاوی عباراتی است که در متون شیعی به عنوان تفویض تشریع قلمداد شده و قفاری به آن ها استناد نموده تا شیعه را کافر قلمداد نماید. با توصیف و تحلیل روایات و با تأکید بر منابع اهل سنت، در دو محور مفهوم شناسی تفویض تشریع و علت واگذاری قانونگذاری به امامان به مسئله فوق پاسخ داده شده است. دستاورد تحقیق حاکی از آن است که مفهوم صحیح تفویض تشریع، واگذاری امر دین به امامان در مرحله چگونگی ابلاغ شریعت است و نه وضع شریعت در مقابل شریعت الهی و علت این تفویض، تعلیم مستقیم خداوند به اهل بیت و برخورداری از علم الهی و مقام ایشان در تقرب به خداست که اهل بیت را هدف غایی خلقت و واسطه فیض قرار داده و اراده ایشان را با اراده خدا مقارن ساخته است؛ ازاین رو قفاری به معنای صحیح تفویض نزد امامیه نپرداخته و تنها به ذکر چند حدیث بسنده نموده و در نقل روایت، بخشی از احادیث مربوطه را نیز تقطیع نموده تا شبهه خود را زیبا جلوه داده و از این طریق به رد عقاید شیعه بپردازد.
تبیین و تحلیل مبانی تناقض نمای هبوط و عروج از منظر حکمت متعالیه و عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
123 - 152
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو با روش گردآوری کتابخانه ای- نرم افزاری و نیز داده پردازی تحلیلی- انتقادی و استدلالی با هدف تبیین، تحلیل و نقد دیدگاه ها و مبانی آنها درباره هبوط آدم (ع)و تنزل مقام یا ترفیع و عروج وی به منظور پاسخ به شبهه تناقض میان هبوط و عروج به نگارش در آمده و به بررسی دو دیدگاه اصلی و مبانی آن ها در این باره پرداخته و به این نتیجه می رسد که نه تنها –به خلاف دیدگاه برخی مفسران و متکلمان اسلامی- تناقضی میان هبوط و عروج، تکریم و ترفیع مقام وجود ندارد؛ بلکه با تبیین استدلالی مبانی نظریه حکیمان حکمت متعالیه و عارفان مسلمان درباره لزوم هبوط آدم (ع) به جهت عروج و کرامت انسان و با نقد و زیر سؤال بردن مبانی دیدگاه های مقابل که هبوط را نوعی تنزل مقام دانسته اند ، همچنین با ارائه دو تحلیل و تبیین حکمی و عرفانی، بیان می دارد که تنها راه عروج آدم (ع) به کمال نهایی اش هبوط بوده است و هبوط ملازمتی با معصیت تشریعی یا ترک اولی و اخراج از بهشت و در نهایت تنزل مقام ندارد؛ چرا که درحقیقت هبوط گسترش شعاع وجودی حقیقت آدم(ع) و به کارگیری ابزارهای موجود در عالم ماده برای عروج است. درباره هبوط آدم(ع) و پاسخ به پرسش هایی پیرامون آن، کتب و مقالاتی نوشته شده است؛ اما دغدغه اصلی هیچ یک پرسش اصلی این مقاله نبوده است؛ در حالی که پاسخ به آن، راهگشای پاسخ به آن پرسش ها و مبنای حل آنهاست.
نقد و بررسی چیستی رنگ با تأکید بر دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
181 - 210
حوزههای تخصصی:
اکثر قریب به اتفاق فلاسفه سنتی و اسلامی، قائل به واقع انگاری رنگ هستند و رنگ را موجودی خارجی می دانند و بنا به علوم طبیعی هر دوران و دانش فلسفی خود، به بررسی و تبیین چیستی رنگ همت گمارده اند. نظریه واقع انگاری پیرامون چیستی رنگ، شامل آراء فیلسوفان قبل از ابن سینا و خود وی درباره رنگ می باشد. اما از آنجایی که اقوال فیلسوفان مشایی و اشراقی و متعالیه از ابن سینا تا کنون، تغییرات قابل توجهی نداشته است و با کمی تفاوت، همان عبارات، مطالب و دیدگاه های ابن سینا درباره رنگ، در کتب بعدی نیز منتقل شده است، بنابراین بررسی نظریات ابن سینا درباره چیستی رنگ حائز اهمیت است. در این نوشتار، ضمن اشاره به اقوال فلاسفه سنتی، به نقل و بررسی چیستی رنگ با تأکید بر دیدگاه ابن سینا می پردازیم و ضمن نقد نظریه ابن سینا درباره چیستی رنگ، به ارائه فرضیه جدیدی که چیستی رنگ را ترکیبی از یک فرایند می داند، خواهیم پرداخت.
بررسی معانی تصوری و تحریر محل نزاع مسئله اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاهی تصوّر یک مسئله فلسفی مهم تر و دشوارتر از تصدیق آن است، و مسئله اصالت وجود از جمله این مسائل است. در این مقاله به بررسی برخی از معانی تصوّری این مسئله پرداخته ایم. هم چنین به بررسی دو تحریر از محلّ نزاع، و نیز در پرتو ادلّه اصالت وجود به بررسی برخی معانی تصوّریِ دیگر پرداخته ایم. تحریر محلّ نزاع که مسئله مهمی در این زمینه است، در کتب ملّاصدرا ذکری از آن به میان نیامده است، اما کسانی مانند سبزواری و طباطبایی و.... به آن پرداخته اند. در این میان مدرّس زنوزی تحریر جامع و دقیقی از محلّ نزاع این مسئله به دست داده است. برخی بر این نحوه تحریر انتقاداتی وارد کرده اند و ما به آنها پاسخ داده-ایم. در این مقاله به معانی ماهیّت، وجود، اصالت، حدّ در محلّ نزاع پرداخته شده است. نیز به مسائلی از قبیل این که پدیده های شخصی یا نوعی در این مسئله مورد نظر است پرداخته شده است.
معیار ارزش اخلاقی در نگرش صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
159 - 190
حوزههای تخصصی:
تأمل در مبانی فکری ملاصدرا و کاوش در آثار متعدد وی، با توجه به نظریه پردازی های بکری که در این زمینه دارد، افقی نو برابر چشم ها می گشاید؛ به طوری که می توان اندیشه وی را با نگاه تازه ای بازخوانی و ظرفیت فوق العاده آن را در حوزه فلسفه اخلاق مشاهده کرد. از مهم ترین مباحث این حوزه، نظریه ارزش اخلاق و محوری ترین بحث این ساحت، معیار ارزش اخلاق است. خردورزی و حکمت با تهذیب نفس و اخلاق الهی، در نوشته های صدرایی چنان درهم تنیده است که می توان به جرئت این دو را رکن رکین مبانی تفکر وی قلمداد نمود. این نوشتار بر آن است معیار ارزش اخلاق صدرایی را بر همین اساس استنباط نماید. بر خلاف آنچه امروز در خصوص معیار ارزش اخلاق وی مطرح است و از آن به اخلاق فضیلت یاد می شود، نویسنده ضمن تقسیم اخلاق فضیلت، به دو بخش فضیلت محوری و فضیلت گرایی معتقد است سخن حق و صواب در نظریه ارزش اخلاق ملاصدرا آن است که گفته شود ملاصدرا در نگاه عالی و نهایی یک غایت گرای قرب گراست . روی دیگر این حقیقت، غایت گرای فضیلت گراست. اینها دو روی یک سکه اند که اولین آنها در ساحت بلند عرفان و دومی در ساحت حکمت مطرح است و فرقی با هم ندارند
ویژگی های انبیا از دیدگاه یهود
منبع:
کلام حکمت سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
33 - 51
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است ویژگی های انبیای بنی اسرائیل از دیدگاه یهودیان تحقیق و تبیین شود. با توجه به اینکه نبوت یکی از مهم ترین مسایل اعتقادی ادیان ابراهیمی بوده و بنی اسرائیل بیش ترین انبیا را به خود اختصاص داده اند، هدف از پژوهش حاضر تبیین ویژگی های انبیا از دیدگاه یهودیان به منظور رفع ابهام و ایجاد شناخت مبنایی نبوت در دین یهود از متون اصلی این دین بزرگ ابراهیمی است. با بررسی آموزه های عهد قدیم، روشن می شود که با این که نبوت، یک اصل مهم و تأثیرگذار در یهود است، واژه نبی در کتاب مقدس، معنایی وسیع و گسترده داشته و عنوان کلی برای هر شکل و حالت پیامبرانه بوده است. همه انبیا دارای وظایف و ویژگی هایی شبیه هم نبوده و درجه نفوذ و شکل رسالت آنها نیز یکسان نبوده است. با این وجود، برای نبی، ویژگی های کلی را ذکر کرده اند که در پژوهش حاضر به آن پرداخته می شود.
وحدت ماهویِ صورت ادراکی و مُدرَک خارجی در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در چند اثر مهم خود، ماهیت ادراک را عبارت از دریافت صورت مُدرَک (أخذ صورهِ المُدرَک) دانسته است. تعبیر «صوره المُدرَک»، مشتمل بر ابهامی اساسی است که درقالب دو دیدگاه اصلی رقیب در فلسفه اسلامی صورت بندی شده: یکی دیدگاه وحدت ماهوی صورت ادراکی و مُدرَک؛ دیگری دیدگاه شَبَح. داوری درباره این دو دیدگاه با تمرکز بر آثار خود شیخ الرئیس چندان آسان نیست؛ زیرا افزون بر یکدست نبودن و ناسازگاری سخنان او در آثار مختلفش، لوازم نه چندان قابل پذیرش هریک از دو دیدگاه، مشکلاتی را در این حوزه ایجاد می کنند. با توجه به امکان پذیرنبودن بررسی شواهد له و علیه هردو نظریه در یک مقاله، در این پژوهش، بر شواهد نظریه وحدت ماهوی صورت ادراکی با مُدرَک خارجی متمرکز شده و برپایه دو دسته شواهد متنی و فرامتنی فراهم آمده نشان داده ایم در مجموعه آثار ابن سینا نشانه هایی مهم دالّ بر این مسئله وجود دارد که مراد وی از «صورت» در تعبیر «صوره المُدرَک»، شبح به معنای مصطلح آن نیست؛ بلکه براساس آنچه در عبارتی از إشارات نیز آمده، منظور او «حقیقه الشیء» است؛ یعنی «ما به الشیء هو هو» یا «ماهیتِ بالمعنی الأعم شیء».
بررسی و تحلیل رویکردهای تصوف پژوهی لئونارد لویزُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد زوایه دید و اسلوب نظام مندی است که پژوهشگر با اتّکا به آن، به پروژه مفروض خود نزدیک می شود و فهم ژرف تری از موضوع به دست می آورد. گستردگی تصوف سبب شده است که رویکردهای گسترده ای نسبت به آن پدید آید. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با تصوف از رویکردهای متنوعی بهره گرفته اند؛ لذا برای فهم تصوف پژوهیِ شرق شناسان، تبیین رویکرد آنان نیز اهمیت دارد. جستار حاضر با روش توصیفی– تحلیلی، در پی واکاوی رویکردشناسیِ لئونارد لویزُن، عرفان پژوه نامدار آمریکایی بوده است. نقد و تحلیل تصوف از زوایه سمبلیسم و نمادپردازی، به ویژه تبیین سنّت ادبی کفریات، استعاره های شناختی، نظریه زیبایی شناختیِ شهود و از همه مهم تر، تأویل گرایی، مهم ترین سویه های رویکرد زیبایی شناختیِ تحقیقات لویزن را در بر می گیرد. او بر این باور است که استعارات، سمبل ها و تأویل های صوفیه فراتر از علم بلاغت ادبی، و در حوزه «علم احوال» و «معانی مثالی» است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که لویزن در کنار رویکرد ادبی- بلاغی، از رویکرد تاریخی- اجتماعی نیز غافل نمانده است؛ چنان که او تصوف را «دین نهادینه شده توده ها» می داند و معتقد است «تطور تاریخیِ گذر صوفی به ملّا»، برای جریان شناسی اندیشه صوفیان بسیار اهمیت دارد. با وجود این که رویکرد زیبایی شناختی لویزن در شناخت بهتر تصوف کارآیی دارد، اما رویکرد تاریخی او که تصوف را از منظر صرفاً تاریخی و اجتماعی تحلیل می کند، گاه از شناساندن روح تصوف برکنار مانده است.
شناخت پذیری صفات الهی و معناشناسی آن از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
1 - 16
حوزههای تخصصی:
فهم صفات الهی و تبیین دقیق معنای آن ها، همواره یکی از چالش های متفکران اسلامی بوده است. ملاصدرا با تفکیک میان مفهوم و مصداق، در صدد ارائه روشی برای فهم صفات الهی است که در عین تأکید بر شناخت پذیر بودن صفات الهی، منجر به یکسان انگاری صفات خداوند و مخلوقات نشود. ازنظر ملاصدرا همان گونه که وجود یک حقیقت واحد است که در همه اشیا سریان دارد، صفات حقیقی خداوند یعنی علم و قدرت و حیات و اراده نیز به مانند وجود هستند به این معنا که یک علم و قدرت و حیات و اراده داریم که در همه اشیا سریان دارند. او در برخی واژه های خود، ترادف مفهومی صفات الهی را انکار می کند و در برخی دیگر، این ترادف مفهومی را قبول کرده است؛ این اختلاف در بین کلمات ملاصدرا به سبب مقام احدیت و واحدیت خداوند متعال است. از نظر ملاصدرا در صفات خبریه خداوند متعال، باید به روح معنا توجه کرد. این روش که روش راسخین در علم است، سبب تاویل معنای آیات قرآن نبوده و منافاتی با ظاهر آیه ندارد بلکه درواقع تکمیلی بر معنای ظاهری است.
نقش تعلیل فلسفی در توصیف علمی از منظر حکمت سینوی: با تأکید بر آموزه های طبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
103-124
حوزههای تخصصی:
نسبت میان علم و فلسفه از وجوه گوناگونی قابل بررسی است؛ یکی از این وجوه، پرسش از نسبت میان توصیف علمی و تعلیل فلسفی است. پیروان دیدگاه تجربه گرا بر این باور اند که میان پرسش از چرایی پدیده ها در مقام تعلیل، و چگونگی آن ها، در مقام توصیف، نسبتی وجود ندارد و مرزهای علم طبیعی، مستقل از فلسفه است. در این میان بازخوانی اندیشه حکیمانی چون ابن سینا، که توأمان از دانش حکمت و علوم طبیعی بهره مند بودند، می تواند برای رهیافت های جدید در نسبت میان علم و فلسفه راهگشا باشد. در نظام حکمت سینوی، مقام تعلیل از مقام توصیف تمایزاتی دارد، اما از آن مستقل نیست. شیوه تعلیل فلسفی، چه در فلسفه الهی و چه در فلسفه طبیعی، در شیوه توصیف علمی اثرگذار است و از حیث روش شناختی، توصیف در برابر تجویز قرار می گیرد و نه تعلیل. بر این اساس بدون داشتن الگوی مشخص از روابط علّی – معلولی، نمی توان توصیف روشمندی از پدیده های طبیعی و علمی ارائه داد. ویژگی های اساسی در این الگوی علّی شامل: تمایز علیّت بالذّات از بالعرض، علیّت قریب از بعید، علیّت مرکب از بسیط، علیّت بالقوه از بالفعل و همچنین اثرگذاری نسبت میان علل، در اسناددهی و استدلال آوری علمی است.
بررسی مسئله «فرزندآوری خداوند» مبتنی بر استدلال های فلسفی ذیل آیه 3 سوره توحید (بر مبنای تفاسیر ابن سینا، صدرالمتالهین و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۸۳-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
فرزند داشتن خداوند، از مباحثی است که در ادیان و مذاهب مختلف مورد توجه می باشد. مسئله تحقیق، آن است که، «فرزندآوری خداوند» با مبانی برهانی ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی پیرامون آیه ۳ سوره توحید چگونه قابل بررسی است؟ روش تحقیق حاضر، تحلیلی توصیفی است که در طول پژوهش، از بازنویسی و واضح سازیِ استدلال ها، در قالب جداول و گزاره های منطقی بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های تحقیق، ابن سینا بر اساس «لزوم ماهیتِ مشترک مابین والد و مولود» فرزندآوری خداوند را باطل می داند. ملاصدرا سه استدلال مطرح می کند؛ استدلال اول دارای ضعفِ «تبیین ناکافی مقدمه» است. استدلال دوم، با مبانی ایشان در باب حرکت جوهری عالم و دوام فیض ناسازگار می باشد. استدلال سوم ایشان، در مقام مقایسه، تناسب بیشتری با مبانی حکمت متعالیه دارد. استدلال علامه طباطبایی مبتنی است بر ناسازگاریِ فرزندآوری با صمدیت، که نسخه تکمیلی استدلال [بر اساس وجوبِ وجود خداوند] ارائه شده است.
بازخوانی انتقادی دلایل سلفیه در نکوهش علم کلام با تمرکز بر دیدگاه ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
1 - 26
حوزههای تخصصی:
علم کلام از مجموعه علوم عقلی است که از ابتدای پیدایش، موافقان و مخالفانی از فرق و مذاهب اسلامی داشته است. پس از تدوین کتب کلامی، برخی با این علم موافقت کردند و به شرح و تفسیرآن پرداختند و برخی با آن مخالفت کردند و به نقد آن پرداختند. سلفیه به پیروی از اهل حدیث، بهدلیل نقلگرایی حداکثری و کنارگذاشتن استدلال عقلی، با علم کلام مخالفت کرده و ورود در آن را مایه ی خسارت و گمراهی میدانند. برخی از استدلالهای مهم سلفیان در انکار و مخالفت با علم کلام عبارتاند از: اجتناب سلف از ورود به مباحث علم کلام، نهی صحابه و تابعین از ورد به علم کلام، بدعتانگاری علم کلام، اختلاط علم کلام با مباحث خرافی و دروغ و گاه کفرآمیز، مخالفت و تضاد نتایج مباحث کلامی با نصوص قرآنی و حدیثی. پژوهش پیش رو با روشی اسنادی، تحلیلیانتقادی، استدلالهای سلفیه را در بوتهی نقد و ارزیابی قرار میدهد و سستی آنها را آشکار میکند. استدلالهای سلفیان نوعاً مغالطهآمیز بوده و با نصوص قرآنی و حدیثی و همچنین سیره ی صحابه و تابعین و دیگر عالمان در تضاد بوده است. دیدگاه سلفیه پیامدهای تلخی داشته؛ نظیر مشروعیت نداشتن ورود به دیگر علوم و ارزشستیزی از علوم عقلی و آلی و ابزاری و همچنین نوعی انحصارگرایی و مطلقگرایی در فهم مردمان سه سدهی نخستین جهان اسلام.
واکاوی تطور تاریخی آراء مفسران پیرامون واژه «کفاتا» در آیه «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفاتاً»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «کفات» در آیه 25 سوره مبارکه مرسلات به عنوان یکی از صفت های زمین مطرح شده که دقت در آراء مفسران قرآن و تطور پیرامون مفهوم آن، می تواند نمونه ای مناسب از نقش تغییر مقتضیات فرهنگ مخاطبان در نحوه ارائه مطالب تفسیری را ارائه نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، به بررسی روایات معصومان(ع)، آراء لغویان و مفسران(از قرن اول تا دوران معاصر) و سیر تطور آنها پرداخته است که بر اساس نتیجه آن، به رغم آنکه از تفاسیر متقدم تا تفاسیر قرن چهاردهم هجری، به دلیل رویکرد دغدغه های تفهمی مخاطبان قرآن که عمدتا ناظر به فلسفه، کلام، ادبیات، فقه و .. بود، معنای واژه «کفات» که فحوای ضمیمه و جذب کردن نسبت به زمین بود را با ادبیاتی ناظر به جایگاه آرامش و سکونت و تامین مایحتاج انسان و دفن اموات مطرح کردند، از قرن چهاردهم با ترجمه آثار علمی ناظر به رنسانس در تمدن غرب و اولویت یافتن علوم تجربی، گرایش به توضیح بر اساس اصطلاح تخصصی جاذبه در میان مفسران، فزونی یافت.
نگره تفکیک و ادله عقلی جسمانیت نفس، بررسی و نقد (با محوریت شیخ مجتبی قزوینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم نفس شناسی، مسئله تجرّد یا عدم تجرّد نفس است. حکما و متکلمان عقلی از دیدگاه تجرّد و متکلّمان نقلی و پیروان نگره تفکیک از دیدگاه جسمانیت نفس دفاع می کنند. تفکیکیان با ارائه نظریه «جسمانیت نفس با رهیافت جسم لطیف» پرداختند. آنان برای اثبات دیدگاه خود از ادله عقلی مختلفی بهره برده اند. در این پژوهش با روش کتابخانه ای و با مطالعه آثار تفکیکیان، به این ادله می توان دست یافت و پس از تحلیل این ادله، آن ها را در دو دسته «ادله اثباتی» با اقسام «مغایرت نفس با علم و عقل»، «ارتباط با ارواح گذشتگان» و «اختلاف آثار نفس و مجردات» و «ادله سلبی» با اقسام «ادراک کلیات و بسائط توسط نفس»، «علم حضوری نفس به خودش»، «عدم ادراک نفس در پاره ای اوقات» و «عدم نیاز نفس بر ابزار مادّی» تحلیل کرد. با تأمل در این ادله، به دست می آید که آن ها فاقد قوّت کافی برای اثبات مدعای تفکیکیان بوده و انتقادات متعددی بر هر یک از این ادله قابل طرح است.