فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
155 - 181
حوزههای تخصصی:
بهشت و جهنم از برجسته ترین مسائل حوزه معادشناسی است که در متون دینی به وجود آن ها تصریح شده است. به خلاف اتفاق نظر اندیشمندان اسلامی پیرامون اصل وجود بهشت و جهنم، در جزئیات و ویژگی های آن اختلاف وجود دارد. یکی از این اختلاف ها آفرینش کنونی بهشت و جهنم به شمار می آید. در این میان، خوارج، برخی از معتزله و گروهی از زیدیه منکر آفرینش فعلی بهشت و جهنم شده اند. در مقابل، سایر متکلمان به وجود کنونی بهشت و جهنم باور دارند. از مهم ترین ادله نقلی منکران خلقت کنونی بهشت و جهنم، استناد به آیات خلود، فانی شدن همه مخلوقات و وسعت بهشت است. عبث بودن آفرینش بهشت و جهنم پیش از قیامت و لزوم قرار گرفتن بهشت و جهنم در عالم افلاک یا سایر عوالم، از برجسته ترین ادله عقلی منکران محسوب می شود. قائلان به آفرینش کنونی بهشت و جهنم در اثبات مدعای خود، جدای از روایات به آیاتی مانند آیات ناظر به مهیا بودن بهشت و جهنم، آیات مربوط به معراج پیامبر9، آیات پایانی سوره تکاثر و آیات بیانگر سکونت آدم و حوا در بهشت خویش استناد می کنند. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا، پس از تبیین مبانی هر یک از مکاتب کلامی پیرامون معاد، به بررسی و نقد ادله معتزله، دیدگاه و ادله امامیه و اشاعره پیرامون آفرینش کنونی بهشت و جهنم پرداخته شده است.
تحلیل کارکردگرایانه انتظار در تقویت روحیه مقاومت و پرهیز از روحیه شتاب زدگی
حوزههای تخصصی:
انتظار به عنوان آموزه ای فراگیری و پردامنه با دو رویکرد فرامذهبی و فرادینی توجیه شده و نقش اساسی و مهمی در ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی باورمندان منجی دارد. در این پژوهه در میان کارکردهای مختلف انتظار در امورات فردی و اجتماعی به دو مقوله مقاومت و استعجال با نگرش سلبی و ایجابی پرداخته می شود که در نگرش ایجابی به اثبات نقش انتظار در تقویت روحیه مقاومت و تاب آوری و در نگرش سلبی به نفی روحیه شتاب زدگی و استعجال با شیوه کتابخانه ای همراه با تبیین اطلاعات با روش توصیفی و تحلیلی مبادرت می شود. بی شک مسئله و چالش مهمی که گاه در میان منتظران دیده شده و موجب اختلال در زندگی فردی و اجتماعی آنها می شود، روحیه کم حوصلگی و شتاب زدگی در امر ظهور است که در این نوشتار برای پاسخگویی و برون رفت از این مسئله و برای تقویت روحیه صبر و مقاومت در میان منتظران با بهره گیری از استدلاهای قرآن و روایی همراه با تحلیل های مضمونی به تحقیق و پژوهش دراین باره پرداخته شده است.
ماهیت و حقیقت نفس و ارتباط آن با بدن در فلسفه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظر آغازین، منابعی مانند رؤیاها، حضور ارواح و تنفس موجودات از جمله خاستگاه هایی است که از فَهم آنها تصور نفس پدید آمده است. یکی از بزرگترین مشکلات فکری انسان این است که از خود، تصور درونی و معنوی دارد که تطبیق آن تصور با فهم فراگیر علمی از جهان مادی از جمله جسم، دشوار است. ما خود را موجوداتِ دارای نفس و عقل تصور می کنیم، البته در جهانی که از ذرات مادی بی ذهن تشکیل شده است. حال پرسش این است که چگونه می توان این دو تصور را بر یکدیگر انطباق داد؟ چرا مشکل تصور نفس در کنار تصور بدن این قدر دشوار است؟ دست کم از زمان دکارت، مشکل نفس و بدن به این شکل درآمده است که چگونه می توان ارتباط میان نفس و بدن را تفسیر کرد؟ فلاسفه غرب در مفهوم «من» که هر کس با آن به خودش اشاره می کند، اختلاف شدید دارند. در تبیین این اختلافات چه می توان گفت؟ آیا آنچه به آن اشاره می شود (من)، جسم است و جسمانی؛ یا نه جسم است و نه جسمانی و یا مرکب از این اقسام است؟ هدف ما در این مقاله این است که با کشف و تفسیر داده ها به روش تحلیل- توصیفی، ضمن تعریف فلاسفه غرب از نفس، راه حل آنان در خصوص ارتباط نفس و بدن را تبیین کنیم . می توان یافته این تحقیق درباره نفس را، هست بودن دانست؛ نفس در قالب هیچ تعریف و تبیین علمی نمی گنجد و ما نمی توانیم بگوییم چیست، لیکن می توانیم بگوییم که هست و در پیرامون آن، شعور و حیات وجود دارد .
بررسی رشد و تکامل عقل در عصر ظهور
منبع:
موعودپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
9 - 27
حوزههای تخصصی:
ظلم و ستم و تعدی به حقوق الهی و مردمی نتیجه جهل، نادانی و دورافتادگی بشر از فرهنگ اصیل انسانی است. تربیت دینی، تکامل اخلاقی و شکوفایی عقل و خرد در جامعه بشری از ویژگی های عصر ظهور امام زمان (عج) است. مقاله حاضر با بهره گیری از منابع تفسیری، روایی و کلامی در پی آن است تا ضمن بررسی معنای عقل به تبیین ضرورت تکامل عقول، ابزار تکامل عقول، مفهوم و کیفیت تکامل عقول و خردمند بودن جامعه عصر ظهور بپردازد.
سبک زندگی و موانع آن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
111 - 132
حوزههای تخصصی:
مقوله «سبک زندگی» یک افزوده جدید در علوم اجتماعی و روا ن شناسی نوین است، لیکن عناصر اصلی سبک زندگی نمی تواند موضوع جدیدی باشد، آنچه نو و جدید به نظر می آید، روش های بررسی این مقوله است و نه عناصر اصلی و سازنده آن. موضوع سبک زندگی، همواره در طول تاریخ مد نظر و دغدغه صاحبان ادیان و مکاتب بشری بوده است، پیامبران الهی از طریق کتب آسمانی و حکما، عارفان، متکلمان، فقیهان وحتی ادیبان و مورخان و دیگر ارباب حِرف وصنایع، در ضمن تبیین وشرح اصول مورد نظر خود در صدد انتقال نوع سبک زندگی ایده آل ومطلوب خود به شاگردان وخوانندگان خود بوده اند و این هدف مهم از طریق الگو سازی و تقلید صورت پذیرفته است، حتی در مواردی که تصریح به تقلید و الگوسازی از سوی مذهب و مکتبی نشده است، این کار خود به خود، صورت گرفته است. در این مقاله تلاش نویسنده بر این بوده است که با بررسی سخنان امام علی(ع) در قالب خطبه ها، نامه ها،حکمت های آن حضرت در کتاب شریف نهج البلاغه، برخی از عوامل سازنده و تأثیر گذار، همچنین برخی از موانع و عوامل بازدارنده سبک زندگی مطلوب و ایده آل از نگاه امام علی(ع) را بررسی و مورد تحقیق قرار دهم و در حد توان خود تلاش نموده ام لیکن از آنجاکه سخنان امام در باره سبک زندگی بسیار وسیع وگسترده است، بررسی همه آنها و ابعادشان در یک مقاله امکان پذیر نیست، امید است که محققان دیگر همت نمایند آنها را بررسی کنند.
چگونگی سلوک عرفانی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
133 - 154
حوزههای تخصصی:
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغه های عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض می گردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل می شود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنج ها را بر خویش هموار می کند. هدف اصلی این مقاله این است که با استناد به متون و آثار ابن سینا و با بهره گیری از تحلیل گفتار برخی از شارحان وی اثبات کنیم که وی علاوه بر پایبندی به سیر وسلوک عقلی که مقتضای روش فلسفی وی است، در اواخر عمر خویش و در برخی از آثارش از روش رسمی مشاییان که روش بحثی وعقلی محض است، عدول کرده است و به روش شهودی و اشراق حضوری که بعدها سهروردی آن را گسترش داد؛ روی آورده است. شاهد این ادعا، آثار بر جای مانده اوست. البته چنانچه اثر نفیس او با عنوان «حکمت المشرقیین» به طور کامل باقی می ماند، با شفافیت بیشتری می توانستیم درباره بعد عرفانی او گفتگو کنیم. یافته های ما از آثار ابن سینا اثبات می کند که آن حکیم بزرگ علاوه بر مشی مشایی، اهل سیر وسلوک و ریاضت هم بوده است و برخی از اعمال ناشایستی که به وی نسبت داده اند، از سوی دشمنان و مخالفانش می باشد. روش به کار رفته در این پژوهش، روش تحلیلی توصیفی و بعضا پدیدار شناسی است.
بررسی هستی و چیستی «هنر متعالی» از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
25 - 48
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های برجسته حکمت متعالیه، توجهی است که به زیبایی در صنایع لطیفه دارد. ملاصدرا از منظر وجودشناسی به هنر و زیبایی شناسی هنری و ارتباط عشق و هنر و توانمندی های نهفته در هنر نگاه کرده و به جزییاتی پرداخته که در افق زیبایی شناسی قابل توجه و تأمل است. طبق مفروضات هستی شناختی و انسان شناختی ملاصدرا، انسان دارای عوالمی است و هنر به عنوان صنایع لطیفه انسان در این عوالم رشد و نضج می یابد. در این مقاله تلاش شده است که هنر و آفرینش به عنوان اثر هنری از منظر ملاصدرا تبیین شود. بر اساس نتایج پژوهش در حکمت صدرایی هنر متعالی از نظر ملاصدرا آدمی را به تشبه به باری تعالی می رساند. ملاصدرا به هنر به صورت عام و فراگیر می نگرد و به آن صبغه معنوی و قدسی می دهد. از آنجا که هنر و صنایع لطیفه را با عشق عفیف و زیبایی شناسی معنوی پیوند می زند و هدف از آن را رسیدن به معشوق حقیقی و زیبایی های ملکوتی تلقی می کند و در واقع برای هنر جایگاه ارزشی، معنوی و قدسی قایل است. ملاصدرا در تلقی خود از هنر گامی فراتر نهاده و دیدگاه خود را در قالب یک نظریه واحد که می توان آن را «محاکات متعالی» خواند ارائه می کند .
مواجهه ی آلیستر مگ گراث با الحاد تکاملی ریچارد داوکینز و ارزیابی انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
183-204
حوزههای تخصصی:
ریچارد داوکینز با تاکید بر علم گرایی حداکثری، تعارض میان علم و دین را مطرح می نماید. وی با تقریر برهان نامحتملی وجود خدا را در کمترین احتمال ممکن قرار داده و در نهایت، باور الحادی را استنتاج نموده است. در مقابل، آلیستر مگ گراث نگاه حداکثری داوکینز به مقوله علم را ناصواب دانسته و با استفاده از رئالیسم انتقادی و روان شناسی ادراک، نگاه الحادی وی را به چالش می کشد. مسأله تحقیق پیش رو آن است که این مواجهه را ارزیابی نموده و به سنجش گذارد. در این ارزیابی به لحاظ گردآوری از روش کتابخانه ای اسنادی و به لحاظ مقام داوری از روش تحلیلی سود جسته ایم. دستاورد تحقیق نشان می دهد که اگرچه تحلیلِ مگ گراث از نگاه خداباورانه به عالم هستی به مثابه یک چهاچوب تفسیری، تعارضِ ادعایی داوکینز میان علم و دین را مرتفع می نماید، اما در عین حال نمی تواند خود را از دام نسبیت گرایی معرفت شناسانه برهاند . ضمن اینکه برخی اشکالات وی به برهان نامحتملی خالی از ضعف نیست.
«برکت» و «نفرین» در تورات و رابطه آنها با «میثاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برکت و در مقابل آن، نفرین مفاهیم پیچیده ای اند که ارتباط نزدیک میان کلام و واقعیت را نشان می دهند. خدا یا انسان ها این مفاهیم را در عهد عتیق و در مناسبت های مختلف به کار گرفته اند. برکت و نفرین در تورات به طور مستقیم از جانب خداست و ارتباطی تنگاتنگ با طرح «میثاق» دارد؛ اما در منابع دیگر، آنها مانند افسون های جادویی به نظر می رسند که امور خیر و شر بدان ها نسبت داده می شود. رواج این مفاهیم در متونی غیر از کتاب مقدس نشان دهنده این است که در بین مردم اسرائیل باستان، درک کلی از برکت و نفرین وجود داشته است و مردم آنها را به عنوان اهرم های قدرتمندی برای تأثیرگذاری بر یکدیگر می دانسته اند. برکت در تورات بیشتر به معنی بهره های مادی است و انسان می تواند با درخواست آن یا با انتقال آن به سایرین، نقش داشته باشد. بازگرداندن برکت از جانب انسان به خدا به مفهوم سپاسگزاری از خدا و ستایش اوست. هدف از اعطای برکت از جانب خداوند، بازیابی، تقویت و نگهداری رابطه انسان با خدا و درنهایت، اطمینان از سعادت ابدی انسان است. این تحقیق مبتنی بر تورات و منابع مکتوب است که با روش تحلیلی و با رویکرد نظری به ایضاح مفاهیم برکت و نفرین و نسبت آن با میثاق پرداخته است.
خداباوری و خداناباوری، چیستی دگرگونی اندیشه آنتونی فلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از آغاز و انجام هستی، از جمله مباحث بنیادینی است که فلاسفه با رویکردهای مختلفی مانند قرینه گرایی به آن پرداخته اند. آنتونی فلو یکی از فیلسوفان قرینه گرایی است که در طول دو دوره حیات علمی خود با تکیه بر قرائن، به دنبال واکاوی خداباوری بوده و ابتدا به خداناباوری و سپس به خداباوری روی می آورد. البته دگرگونی باور او به خداوند به معنای دگرگونی کامل همه باورهای روزگار خداناباوری او نیست. چیستی دیدگاه وی در روزگار خداناباوری و خداباوری و واکاوی این مسئله که فلو درحقیقت چه چیزی را از اندیشه خداناباوری خود حفظ و چه چیزی را دگرگون کرد، و دلایل وی با نتایج آن تا چه اندازه سازگار است و چه سستی هایی در اندیشه خداباورانه وی وجود دارد، موضوع این نوشتار است. در نتیجه این واکاوی آشکار خواهد شد که فلو همچنان بر بسیاری از مواضع روزگار خداناباوری خود پا برجاست. اندیشه وی دارای سستی هایی است و فلو درباره دلایل و نتایج خود دچار تناقضاتی شده است.
«حضور دیگری» و نسبت آن با «معنای زندگی» در اندیشه مولانا جلال الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفیتحلیلی، بررسی تأثیر «حضور دیگری» بر معنای زندگی در اندیشه مولانا جلالالدین است. مفهوم حضور «دیگری» در آثار و افکار مولانا مشهود است و بارزترین آن در ارتباط با شمس تبریزی و نفوذ او بر دریافت معنایی دیگر از زندگی در نزد خداوندگار دیده میشود. مولانا معتقد است حضور «دیگری» در یافتن و تحقق معنای زندگی، با عشق به خداوند ارتباط وثیق دارد و تنها در ارتباطی عاشقانه با «دیگری» است که اصلیترین «معنای زندگی» تحقق مییابد. درباره «معنای زندگی» نیز مولانا از مرزهای اندیشه طبیعتگرایانه فراتر رفته و قائل به معنایی ورای طبیعت است؛ از همین رو، باید به رویکرد کشف معنا در باور مولانا قائل بود؛ بنابراین، در اندیشه سترگ او، حضور «دیگری» دارای مراتبی از ماده به معنا است؛ به طوری که معنای زندگی از مراتب پایین آغاز میشود و در وصال عاشقانه با «دیگریِ» استعلایی یعنی خداوند به والاترین صورت خویش نائل میآید.
امام حسن عسکری(علیه السلام) در مواجهه با چالش های عصر امامت در آستانه غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
65 - 82
حوزههای تخصصی:
جامعه امامیه به روزگار امامت امام حسن عسکری؟ع؟ علیرغم کوتاهی آن نسبت به ایام امامت دیگر امامان با چالش هایی روبه رو بوده است که می توانستند در مسیر هدایت پیروان امام خلل های جدی ایجاد نمایند. لذا آگاهی از چالش ها و چگونگی گذر از آنها شناخت مناسب تری از فعالیت های امام یازدهم به دست می دهد(مسئله و ضرورت). در راستاشناسی این چالش ها ابتدا با رصد میراث حدیثی و داده های منابع کهن در مورد حوادث روزگار امامت یازدهمین پیشوای امامیه توصیف این چالش ها و بستر بروز آن مدنظر بوده است و سپس چگونگی مواجهه امام با این چالش ها بیان گردیده است(روش). مصداق شناسی امام، جریان های انحرافی، دور ماندن شیعیان از دسترسی به امام در راستای کسب معارف دینی و بروز اختلاف و انحراف در سازمان وکالت چالش هایی بوده اند که امام در تلاش بوده است تا با تبیین امر امامت، استدلال بر بطلان اندیشه های جریان های انحرافی، بهره گیری از ظرفیت عالمان امامیه برای نشر معارف اهل بیت؟عهم؟، بهره گیری از ظرفیت بزرگان منطقه در رفع اختلاف و اطلاع رسانی مناسب به شیعیان برای در امان بودن از انحراف و خیانت کارگزاران سازمان وکالت جامعه امامیه را از این بحران ها به سلامت عبور دهد (یافته ها).
تحلیل سیر تطوّر مکاتب حدیثی امامیه (بر پایه نظریه ساختار انقلاب های علمی توماس کوهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین نظریاتی که در عصر اخیر درباره الگوواره سیر تحولات علوم مطرح شده، نظریه توماس کوهن در کتاب «ساختار انقلاب های علمی» است. نگارنده با مطالعه ای که در تاریخ حدیث شیعه داشته، سیر تحول مکاتب (پارادایم های) حدیثی شیعه را بسیار هماهنگ با مدلی که از جانب کوهن ارائه شده، دیده است. در اثر پیش رو، به شیوه کتابخانه ای، منابع فقهی و حدیثی شیعه مطالعه و اطلاعات لازم گردآوری شده است و سپس با روش تحلیلی-توصیفی این اطلاعات مورد بررسی قرار گرفته اند و نشان داده شده که در هر دوره ای از ادوار حدیثی شیعه، مکتبی سلطه ای بلامنازع دارد (مرحله پارادایمی/ علم عادی)؛ اما با گذشت زمان هر یک از این مکاتب با نوعی بحران روبرو می شوند (مرحله بحران علمی) و در خلال این دوره، ایده های جدید درباره الگوی پذیرش روایات مورد توجه قرار می گیرند (مرحله انقلاب علمی)، که از میان آنها یکی مقبولیتی عام پیدا می کند و در نتیجه، مکتبی متفاوت جایگزین مکتب حدیثی پیشین می شود (مرحله تغییر پارادایم).
قاعده جری و تطبیق در تفسیر آیات مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
43 - 59
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ، معجزه جاوید پیامبر خاتم (ص)، برنامه هدایتش برای تمامی انسان ها در همه زمان ها و مکان ها جاری است و به زمان و مکان محدود نمی شود. قاعده جری چگونگی تطبیق آیات الهی را بر مصادیق هر عصری ضابطه مند می کند. مقاله حاضر به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است که با استفاده از منابع تفسیری و روایی، مبانی قاعده جری را تبیین نموده و با تطبیق آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، حضرت مهدی (عج) را مصداق آن معرفی کرده است ، جمع آوری کرده و ادله تطبیق آیات بر امام مهدی (عج) را بیان نموده است. نتایج به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که بسیاری از آیات الهی بر اساس قاعده جری و تطبیق، بر امام دوازدهم تطبیق می شود و این انطباق از مبانی متعددی مانند زمان شمولی و جهان شمولی قرآن ، برخورداری از سطوح و لایه های متعدد معنایی آیه، مرجعیت علمی ائمه (ع)، اصل بودن عمومیت ارتباط مفهومی میان ظاهر آیه و جری و تطبیق آن به دست می آید.
هم خوانی یا مباینت نگاه سید عبدالاعلی سبزواری با مکتب تفکیک درباب نسبت فلسفه و نقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیدعبدالأعلی سبزواری از جمله اندیشمندان بزرگ معاصر ، نه تنها شارح حکمت متعالیه که در بسیاری از اصول و مسائل فلسفی منتقد آراء ملاصدراست. موضع انتقادی ایشان نسبت به مسائل متعددی از حکمت متعالیه و تأکید بر استفاده از قرآن و سنت و نیز مقارنت سال های ابتدایی تحصیل ایشان در مشهد با پایه ریزی اندیشه های تفکیک؛ موهم تفکیکی بودن سید سبزواری و در نتیجه عدم توجه لازم به اندیشه های فلسفی و کلامی ایشان شده است. اما، آیا می توان سید سبزواری را از پیروان این مکتب دانست؟ پاسخ منفی است. هر چند قول به اشتراک لفظی، اصالت ماهیت، انکار وحدت وجود، و برخی دیگر از مسائل و نیز برخی مواضع وی در جدایی عقل و نقل، سبزواری را به عقاید تفکیکی نزدیک می نماید، ولی ایشان در استفاده از نقل و استمداد از عقل در فهم قرآن و سنت روش خاص و متفاوت از آنچه در مکتب تفکیک مطرح می شود، دارد. مقاله حاضر، پاسخ به شبهه فوق از طریق بررسی آراء اساتید سبزواری و تحلیل میزان تأثیر پذیری از آنها، مقایسه و تحلیل اندیشه های سبزواری با آراء متفکران مکتب تفکیک و تفاوت میان آنها در تبیین قرآن و سنت می باشد.
پوچی زندگی بدون خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
153 - 187
حوزههای تخصصی:
از نظر ویلیام کریگ، اگر خدا و جاودانگی وجود نداشته باشد جهان، زندگی نوع انسان و زندگی هر فرد، عاری از معنا، ارزش و هدف نهایی و در نتیجه پوچ خواهد بود. از آنجا که نمی توان در جهانی پوچ با خوشبختی زندگی کرد فرد ملحد چاره ای ندارد جز اینکه معنا، ارزش و هدف را به نوعی وارد زندگی خود کند. اما او حق چنین کاری را ندارد زیرا زندگی معنادار، باارزش و هدفمند در گرو ایمان به خدا و جاودانگی است. از این رو فرد ملحد یا باید زندگی عاری از خوشبختی اما سازگار با موضع الحادی داشته باشد و یا در زندگی خوشبخت باشد اما با موضع خود ناسازگار باشد. کریگ نتیجه می گیرد که مسیحیت دو شرط لازم برای زندگی معنادار، باارزش و هدفمند، یعنی خدا و جاودانگی، را تأمین می کند و به همین دلیل فرد مسیحی می تواند خوشبخت و سازگار زندگی کند. او در پایان روش هایی را برای دفاع از موضع مسیحیت در خصوص معنای زندگی ارائه می دهد.
نقد نظریه ی تحول عام در معرفت دینی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۰
1-26
حوزههای تخصصی:
نظریه تحول عام معرفت دینی که موجب شک گرایی و نسبیت گرای در معرفت دینی گشته مبتنی بر مبانی است از جمله 1. جدای دین از معرفت دینی 2. تحول عام در علوم 3. ترابط عمومی تمام معارف 3. تاثیری پذیری معارف دینی از معارف بشری 4. صامت بودن شریعت 5. تاثیر پیش فرض های مفسر بر متن. که بر اساس این مبانی نمی توان به هیچ فهم ثابت و ماندگاری از دین دست یافت، حال در این مقاله به روش عقلی و تحلیلی مبتنی بر نظریات آیت الله جوادی آملی به نقد این نظریه و مبانی آن پرداخته ایم، عدم تحول در برخی علوم همچون گزاره های یقینی، ضروریات عقلی و صدق و کذب گزاره های علوم، وجود تحول تنزلی در کنار تکاملی، عدم تاثیر بالجمله علوم بر معارف دینی، بی دلیل بودن ترابط و تحول عام معارف بشری و به تبع معارف دینی و تناقض درونی موجود در آن، و پذیرش قواعد حاکم بر روش شناختی زبان از عوامل مهم عدم پذیرش تحول عام در معرفت دینی از منظر آیت الله جوادی آملی می باشد و در واقع این نظریه به «تبدل معرفت» می انجامد. همچنین تمایز انگاره بین اصل دین و معرفت شناسی دین و عدم وصول به درک حقیقت دین از نشانه های دیگر مردود بودن این نظریه می باشد.
صفات الهی در خطبه ۱۸۶نهج البلاغه
منبع:
کلام حکمت سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
11 - 31
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه خداشناسی یکی از اصول بنیادین دینداری است بر هر شخص مسلمان و غیر مسلمان دیندار، لازم می آید به شناخت خداوند در حد توان خود بپردازد. ازآنجاکه وادی توحید و شناخت خدا یک وادی خطرناک و لغزنده است که می تواند کمینگاهی برای جنود شیطان قرار بگیرد تا بندگان خدا را با کوچک ترین لغزشی از حقیقت دور کنند. بنابراین، نیاز است که اشرف علوم از اشرف بندگان کسب شود تا دقیق ترین مفاهیم دریافت گردد. بی شک امیر المومنین علی (ع) شخصیتی است که علم و عدل ایشان دوست و دشمن، مسلم و غیر مسلم را به تعظیم و کرنش در مقابل ایشان وادار ساخته است و چه کسی بهتر از ایشان که باب علم نبی هستند برای دریافت معرفت الله وجود دارد. بررسی حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و با جست وجو در منابع دسته اول انجام شده است و صفات الهی در خطبه ۱۸۶نهج البلاغه را بیان می کند. یافته ها نشان می دهد که حضرت امیر صفات خدا را در غالب صفات ذاتیه، فعلیه، صفات ثبوتیه، سلبیه و قدرت خداوند در بحث معاد بیان کرده است. در مقاله حاضر به شرح و توضیح آنها پرداخته شده است. صفات سلبی بیان شده توسط حضرت با چهار عنوان جسمانیت، حدوث، حلول و محدودیت بررسی و صفات ذاتی و ثبوتی و قدرت خداوند تحت بحث معاد را که به دو صفت اصلی قدرت و علم بازمی گردند برای رعایت اختصار و جلوگیری از پراکندگی مطالب، تحت دو عنوان علم و قدرت، ذیل فصل صفات ثبوتی قرار داده و صفات فعل در دو عنوان ربوبیت و خالقیت تقسیم بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته اند.
اقالیم معرفت دینی: نگاهی فراسوی معرفت سکولار و معرفت دینی در نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه جعفری با تکیه بر مفهوم «فرهنگ مشترک بشری» اندیشمندان مختلف در ازمنه و جوامع گوناگون را با یک دید کل نگرانه مورد توجه قرار می دهد و با روش شناسی خاص خود، معرفت دینی را به گونه ای صورت بندی می کند که توجه به آن، ما را به بازنگری و بازاندیشی حوزه های متفاوت اندیشه و الگوهای فکری رایج دعوت می کند. او معرفت دینی را برآیند اقالیم هفت گانه معرفتی (علمی، فلسفی، شهودی، حکمی، اخلاقی، عرفانی، مذهبی) می داند. بر این اساس تقسیم معرفت به دو طیف دینی و سکولار کارکرد و مفهوم خود را از دست می دهد. سکولار اساسا نه به معنی غیر دینی یا ضد دینی بلکه مفهومی خاص جامعه مسیحی به معنای غیررهبانی است که مسلمانان با درونی کردن این مفهوم، آن را به عنوان بنیان نظری و فکری زیست جهان خود برگزیده اند؛ در حالی که دین اسلام هم تفسیر رهبانی و هم تفسیر روحانیتی از دین را نفی می کند و تفقه و ارتباط بی واسطه با خدا را مدنظر قرار می دهد. لذا می توان به جای دوگانه دینی/ سکولار با توجه به مفهوم «عرف» و «فرهنگ مشترک بشری» صورت بندی جدیدی از زیست جهان اسلام ارائه کرد که ریشه در سنت تاریخی و تعابیر فرهنگی و دینی مسلمانان داشته باشد.
رابطه ولایت الهی وضرورت انسان کامل درحکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
227 - 250
حوزههای تخصصی:
مساله ی این جستار، بررسی رابطه تحقق ولایت مطلق حق تعالی ووجود انسان کامل واعتبارمناصب ولایت درحکمت متعالیه است.پرسش این است که چه ارتباطی بین تحقق ولایت الهی ازسویی ووجود انسان کامل وجعل نبوت وامامت ازدیگرسوی درنظام فلسفی حکمت متعالیه وجود دارد؟ دراین پژوهش، مدعای رابطه ی ضروری بین ولایت مطلق حق تعالی وتحقق انسان کامل به عنوان مظهراسماء الهی واعتبارمناصب ولایت(نبوت وامامت) برای وی، تبیین می شود. طبق سنت الهی ازبدوآفرینش انسان تا ختم نظام عالم درهرعصری، انسان کامل وولی الهی وجود دارد. ضرورت تحقیق،دراهمیت موضوع ولایت است واینکه توحید حقیقی نظری وعملی برای انسان، ازمشکاه ولایت وتولی به ولایت ولی الهی حاصل می شود.وجه تمایزاین تحقیق، درطرح موضوع مسأله محور وتبیین فرضیه ها است. روش پژوهش،توصیفی وتحلیلی ازطریق تحلیل مفهومی وگزاره ای است. مهمترین نتایجی که این تحقیق به آنهادست یافته عبارتنداز:1- ولایت مطلق بالذات به حق تعالی اختصاص دارد و دارای وجوه واقسامی است. 2- انسان کامل، حق مخلوق به ؛یعنی جهان به سبب اوآفریده شده وغایت مطلوب جهان است.3- انسان کامل، مظهراسم جامع وجامع اسماء است.4- انسان کامل، دارای مقامات ومراتبی است. 5- ولایت الهی، مستلزم خلافت انسان کامل است.6- ضرورت نبوت نبی (ع) وامامت امام(ع) ثابت است. 7-ولایت تشریعی الهی، مستلزم تداوم تکلیف وهدایت انسان کامل است.8- تداوم تکلیف الهی، مستلزم استخلاف وظهورمنجی (عج) درآخرالزمان است.