فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش عواملی چون عواطف و احساسات، خواستههای پیشینی، گناهان و رذایل اخلاقی و ... در تکون معرفت، از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بوده است. ملاصدرا نیز با تلقی خاصی که درباره معرفت الهی دارد و از سویی آن را مترادف با حکمت دانسته؛ و از سوی دیگر، تحقق چنین معرفتی را مسبوق به تهذیب و استکمال نفس انسانی میانگارد، در حقیقت، موانع معرفت به خداوند را همان موانع حکمت و کمال انسانی معرفی میکند. بدین ترتیب، تقرب به عالم قدس و دست رسی به معرفت حضرت حق، در گرو تزکیه نفس و تهذیب اخلاق از زشتی ها، معاصی و رذایلی چون بخل، کبر، عجب، غیبت، حب جاه و ریاست، خصومت، شرب خمر، دروغ گویی و ... و التزام به شریعت خواهد بود.
معیار برتری پیامبران از نگاه قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه دینی، پیامبران نسبت به سایر مردم از ویژگی هایی برخوردار هستند که بقیه مردم از آنها محروم می باشند، ولی در این که خود پیامبران نیز نسبت به هم از ویژگی هایی برخوردار می باشند اختلاف است. عده ای بر این باورند که پیامبران با هم تفاوتی ندارند و عده ای دیگر معتقدند که بعضی پیامبران نسبت به بقیه برتری دارند که از آنان به عنوان پیامبر اولو العزم یاد می کنند. این عده ملاک تفاوت پیامبران اولو العزم را صاحب کتاب و شریعت بودن، ماموریت جهانی داشتن، دارا بودن مقام امامت، و بهره مندی از علم می دانند، ولی با توجه به این که این امتیازات، امتیازات اکتسابی نیست و تفاوت شخصیت حقیقی پیامبران با شخصیت حقوقی آنان در امتیازات اکتسابی آنان می باشد، مقاله با بررسی آیات و روایات اسلامی به این نتیجه رسیده است که ملاک برتری پیامبران اولو العزم گذشته از امتیازات حقوقی امتیازات حقیقی و اکتسابی از قبیل: سبقت در اعتراف به ربوبیت الهی، استواری بر پیمان های الهی، تلاش مضاعف در گسترش توحید، صبر و استقامت در برابر دشمنان خدا، و اخلاق برجسته در تعامل با مردم می باشد.
بررسی تطبیقی مرگ اندیشی از دیدگاه خیام و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشیدن درباره ی مرگ و سخن گفتن از آن یکی از بن مایه های رایج در ادبیات و جریان اندیشگانی یک قوم است. ادبیات هر ملت زمینه ای مناسب برای بازتاباندن و شناسایی اندیشه های ایشان درباره ی مرگ خواهد بود. از سوی دیگر به دلیل ناشناخته بودن ماهیت این پدیده، پیوسته، دیدگاه های اندیشمندان مختلف با یکدیگر متفاوت و گاه متناقض بوده است. بررسی تطبیقی نگرش اندیشمندان گوناگون درباره ی مرگ، حقایق بسیاری را بر ما آشکار می کند که در بررسی جداگانه ی اندیشه ی ایشان، کمتر مجال بروز می یابد. در این جستار کوشیده ایم با رویکردی تطبیقی، به بررسی این پدیده، از دیدگاه خیام، رباعی سرای توانمند قرن پنجم هجری و عطار نیشابوری، شاعر و عارف توانمند قرن ششم بپردازیم. بررسی تطبیقی دیدگاه های این دو شاعر درباره ی مرگ نشان دهنده ی این نکته است که اگرچه هر دو در برخی مسائل، مانند همگانی دانستن مرگ برای همه ی افراد، سرگشتگی دو شاعر در برابر مرگ، تأکید بر ناتوانی بشر از ارائه ی راه چاره برای مرگ و... اندیشه های همگون دارند، در برخی موضوعات نیز با یکدیگر اختلاف دیدگاه دارند؛ برای نمونه عطار افزون بر مرگ طبیعی، به دو نوع مرگ ارادی و مرگ عارفانه عاشقانه قائل است؛ نومیدی مطرح شده در اشعار خیام، در اندیشه ی عطار جایگاهی ندارد؛ مرگ اندیشی عطار بیشتر التزام به توبه و به ندرت، التزام به لذت جویی را بایسته می داند، در حالی که در اندیشه ی خیام، بیشتر تأکید بر لذت جویی و کمتر التزام به توبه است.
نفس چیست ؟
یوحنای دمشقی و آغاز مجادلات کلامی میان اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه قرآن کریم یهودیان را « اشد الناس عداوة للذین آمنوا » معرفی کرده و مسیحیان را « اقربهم مودة للذین آمنوا» خوانده است علل و عواملی چند موجب گشته که دامنه و شدت مخاصمات مسیحیت علیه اسلام گسترده تر و نیرومندتر از یهود باشد. یوحنای دمشقی را نخستین متکلم مسیحی می داننذد که حمله به قرآن و اسلام را به شکل سازمانمند آغاز کرد و آراء و نظریات وی از قرن سوم هجری مورد نقد و رد علمای مسلمان قرار گرفت.
حرکت جوهری انسان و خودبرون افکنی دازاین در فلسفه ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
از مهم ترین مباحث فلسفه دین، مباحث انسان شناختی است، چون انسان هم گیرنده دین و هم مخاطب آن است. از رهگذر نگاه ما به انسان، نگاه ما به دین نیز شاید تغییر کند. مقاله حاضر نگاه دو فیلسوف، یکی از شرق و دیگری از
غرب را در مورد انسان مقایسه می کند. ملاصدرا با طرح حرکت جوهری در مرکز فلسفه خود، به تبیین انسان و جهان و نسبت میان آنها پرداخته است. این طرح که بر اصالت وجود مبتنی است، حرکت اشتدادی انسان در مراتب هستی را بنیان نهاده است و پیدایش انسان در طبیعت، زندگی دنیوی و در نهایت مرگ او را به تفصیل تبیین می کند. برخلاف ملاصدرا که به زبان فلسفه کلاسیک سخن می گوید، هایدگر در تلاش برای خلق زبان فلسفی جدیدی است، چراکه زبان فلسفی کلاسیک را برای تفسیر هستی شناسی جدید ناکافی می داند. فلسفه او نیز بر اصالت وجود مبتنی است و شباهت های بسیاری میان اندیشه های او با صدرا وجود دارد. هایدگر نیز انسان- دازاین - را پیوسته در حال شدن و صیرورت می داند که همواره در حال برون شدن از خود است و رو به آینده دارد. این جستار بر آن است تا با تبیین حرکت جوهری ملاصدرا در انسان و سیر اشتدادی انسان در مراتب هستی و همچنین بررسی خودبرون افکنی دازاین و نسبت دازاین با عالم در فلسفه هایدگر، شباهت ها و مفارقت های اندیشه دو فیلسوف را واکاوی کند.
«تناسخ» و شبهات دینی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از ادیان مانند هندویسم و بودیسم معتقدند که روح انسان پس از مرگش نابود نشده به بدن انسانی دیگر تعلق می گیرد و با بدن جدید، پاداش یا مکافات اعمال پیشین خود را تحمل می کند که در اصطلاع کلامی و ادیان از آن به «تناسخ» یاد می شود.
فلاسفه در کتب فلسفی خود، درباره بطلان تناسخ ادله مختلفی ارایه دادند. برخی روایات نیز به صراحت، آن را انکار می کند. با وجود این، ظاهر بعضی آموزه های دینی بر امکان و وقوع تناسخ در دنیا یا قیامت دلالت دارد. در این مقاله، نخست ادله بطلان تناسخ و سپس شبهات دینی ای که بر امکان و وقوع تناسخ دلالت دارد، تحلیل و تبیین می شود
وجود ذهنی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله وجود ذهنی از مباحث دیرپای حوزه های فلسفه و کلام اسلامی محسوب می شود که در باب نحوه تحقق و تبیین علم نقش برجسته ای دارد. در این مقاله ضمن تأکید بر این که این مسئله از مسایل ابداعی در فلسفه اسلامی است، به دلایل اثبات وجود ذهنی با تکیه بر اندیشه صدرالمتالهین پرداخته شده است که از منظر ایشان، هر مقوله ای که به ذهن می آید به حمل اولی ذاتی ـ نه به حمل شایع صناعی ـ همان مقوله است و آنچه به عنوان مفهوم در ذهن ترسیم می شود، در حقیقت و ذات خود کیف نفسانی است. در نهایت دیدگاه های مطرح در باب وجود ذهنی در قالب نظریه حکماء، نظریه اضافه و نظریه شبح بیان گردیده و سپس مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
منشأ وجودی شرّ در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک در دنیای پیرامون ما شرّ و فساد و ناگواری های بسیاری مثل بیماری و جهل و فساد و سیل و زلزله و مانند آن به چشم می خورد، که در وجود و واقعیت داشتن آن ها نمی توان تردید کرد. شرّ از مباحث مهم در فلسفه، به ویژه در مابعدالطبیعه است و دقیقاً به همین دلیل متفکران بزرگ همواره در باب آن اندیشیده اند و سعی در تبیین آن داشته اند. در این میان افلاطون، که یکی از فیلسوفان بزرگ و اثرگذار است نظری خاص ارائه کرد که بعدها تحت عنوان نظریه عدمی بودن شرّ مورد توجه فیلسوفان قرار گرفت. این مقاله بر آن بوده که ضمن سعی در پژوهش و تلاش برای فهم نظر افلاطون در باب شرّ، معنای عدمی بودن شرّ از نظر او را بکاود. بدین منظور این مقاله با استناد به آثار خود افلاطون نشان می دهد که افلاطون شرّ را امری وجودی می دانسته و منظورش از عدمی بودن آن نیز باید در پرتو نظریه مُثُلش فهمیده شود. به علاوه این مقاله کوشیده است تا مطابق با نظر افلاطون منشأ ورود شرّ را به عالم توضیح دهد.
رویکرد ذهنی گرا و معیارپذیر تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بنیادین در تفسیر متون، معیارپذیری آن است، چرا که اعتبار تفسیر بر آن مبتنی است. هدف از تفسیر متون، به ویژه متون دینی، پی بردن به مراد مؤلف است. از این رو روی کرد رایج در تفسیر متون، به ویژه متون دینی، بر اساس معیارپذیری بوده است. همین روی کرد در سنت تفسیری غرب نیز مدت ها حاکم بوده است. اما با ظهور روی کردهای ذهنی گرای تفسیری در دوره های اخیر، معیارپذیری تفسیر متون با چالش های درخور اعتنایی مواجه شده است؛ این مقاله با بررسی و نقد ادله و مستندات روی کردهای یادشده در تفسیر، به این نتیجه رهنمون می شود که مشکل اساسی این نوع روی کردها، نادیده گرفتن واقعیات عینی و نیز اصول عقلایی و زبان شناختی است؛ واقعه انگاری تفسیر، استقلال معنا و عدم تعین معنای متن افزون بر آن که پشتوانه ی علمی و استدلالی ندارد، در فهم متون، به ویژه متون دینی، با غرض و هدف پدید آورنده ی آن ناسازگار است.
قاعده لطف در کلام اسلامی
حوزههای تخصصی:
قاعده لطف پیشینه ای طولانی در مباحث استدلالی علم کلام دارد و همواره مورد استناد متکلمان در استدلال و اثبات عقاید دینی قرار گرفته و می گیرد؛ شایسته است در تبیین جایگاه این قاعده در تاریخ علم کلام، دیدگاه متکلمان نامدار مورد توجه قرار گیرد و پیشینه این قاعده شناخته شود. مقاله حاضر مروری تاریخی بر دیدگاه متکلمان معتزلی، امامیه و اشاعره دارد و موارد استدلال و استناد به آن را در اثبات پاره ای از مبانی اعتقادی بیان می دارد، مناقشات پیرامون این قاعده بیانگر توجه و تحرک عقلانی متکلمان اسلامی و مباحثه و مناظره آنان در استدلال بر مبانی اعتقادی می باشد.
معرفی و نقد «موسوعة مصطلحات علم الکلام الاسلامی»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
موسوعهْْ مصطلحات علم الکلام الاسلامی فرهنگنامهای در علم کلام اسلامی تألیف آقای دکتر سمیح دغیم است. نویسندة محترم هدف خود را عرضة علم کلام اسلامی در قالب فرهنگنامه با استناد به آثار کلامی دو فرقة اشعریه و معتزله دانسته است. هرچند این فرهنگنامه به گفتة مؤلف محترم آن، از ویژگیهایی همچون تنوع منابع، انتخاب موضوعات اساسی و اصلی و ارائة تعاریف عمده دربارة هر اصطلاح برخوردار است، ضعفهایی نیز دارد که برخی از آنها بدین قرارند: غفلت از آثار مهم مذاهب مختلف، عدم جامعیت در قیاس با اصطلاحات کلام اسلامی، بهکارگیری غیر اصطلاح به جای اصطلاح، عدم ارجاع اصطلاحات مرتبط با یکدیگر، فقدان نظم منطقی متون، تکرار متن، و مطالب بیارتباط.
بررسی حقیقت ظلومیت و جهولیت از منظر ابن عربی، ملاصدرا و امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
بررسی معنا و حقیقت ظلومیت و جهولیت که طبق آیة 72 سوره احزاب باعث پذیرش امانت الهی شده است، مورد نظر این پژوهش است. در این مقاله درصدد هستیم تا با بررسی آرای ابن عربی، ملاصدرا و امام خمینی به این مهم نائل شویم. به این منظور با روش کتابخانه ای- اسنادی به آثار این سه دانشمند مراجعه شده و پس از جمع آوری و تحلیل آرای آنها این نتیجه به دست آمده است که هر چند کلمات ظلوم و جهول به لحاظ ریشة لغوی معنای ذمی دارند، لیکن در عرفان ابن عربی و حکمت متعالیه مراد از امانت الهی، خلافت الهی است که تنها انسان به خاطر دو صفت ظلومیت و جهولیت که دو صفت مدحی برای انسان شمرده می شوند، قابلیت و استعداد آن را دارد تا به این مقام نائل شود. ابن عربی با بیان دو معنای متفاوت از انسان دو تفسیر جداگانه از ظلوم و جهول بودن او ارائه می کند. از نظر ملاصدرا آنچه موجب شده است تا از میان مخلوقات الهی تنها انسان دارای چنین صفتی باشد، ضعف او در خلقت است. در این بین، امام خمینی ظلومیت و جهولیت را دو صفتی می داند که خداوند انسان را به واسطه آن، ستوده است. از نظر او ظلومیت و جهولیت یعنی تجاوز از منازل حس و تعینات و فنای در بقای خداوند.
اخلاق در آیین هندو
جوهر جسمانی در اندیشه مثبتان و نافیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی: