فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
شیعه حقیقى در سیره پیشوایان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی تاریخ و سیره پیامبران و امامان در روایات
هرمنوتیک و تأویل از نگاه علامه طباطبایی و مارتین هایدگر (مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات حکمت نوصدرایی
راه شناخت حقیقت
عوامل پیدایش گناه در نظام اندیشة صدرایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة «گناه» با سعادت یا شقاوت و سرنوشت انسان رابطه ای تنگاتنگ دارد. از نظر صدرالمتألهین، گناه چیزی جز مخالفت با اوامر و نواهی الهی نیست که مانع از رسیدن انسان به سعادت و کمال می شود. علاوه بر این، او گناه را عملی می داند که موجب ظلمت قلب شده، انسان را به سوی شهوات می کشاند. وی معتقد است عوامل و زمینه های متعدد و مختلفی در وجود انسان و یا در خارج از وجود او، انسان را به سوی گناهان سوق می دهند. از جمله این عوامل حب دنیا، هوا های نفسانی، جهل انسان، قلب، شیطان و تقلید کورکورانه هستند، اما او نقش اصلی در انجام گناهان را به انسان نسبت می دهد؛ زیرا او دارای قدرت اختیار و اراده است. از این رو، انسان مسئول همة گناهان خود است.
ایرادهای ارسطو به ایده های افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو در جای جای آثارش از «مابعدالطبیعه» تا «طبیعیات» و «در آسمان» و «کون و فساد»، هر جا می خواهد درمورد موضوعی اظهار نظر کند، با پیش کشیدن افلاطون و دیگر فلاسفة پیش از خود، سعی می کند ایرادهای افکار ایشان را در آن موضوع خاص مطرح کند. شروع از نقد روش مخصوص ارسطو در فلسفه است. به ویژه در مابعدالطبیعه که به قول خود او دانش پرداختن به «موجود بماهو موجود» است و مباحث مربوط به هستی و چیستی موجودات عالم هستی در آنجا مطرح است، ارسطو ابتدا باید آراء مشهور زمان خود و از همه مشهورتر و دست و پاگیرتر «نظریة ایده های افلاطون» را مورد مداقه و نقد قرار دهد. نزاع ارسطو با نظریة ایده های افلاطون از زمان حضورش در آکادمی و دوران دانشجویی او آغاز شد. رسالة کوچک «دربارة ایده ها» ( peri ideon) نوشتة همان دوران است.
ما در این مقاله سعی کرده ایم با طبقه بندی ایرادهای ارسطو به ایده های افلاطون و با برشماری یک به یک و موضوعی آنها ماهیت و شدت این انتقادها را نشان دهیم. در این راه سعی شده بیطرفانه و بدون نتیجه گیری یا داوری خاص، تنها به تحلیل و برشماری ایرادها پرداخته شود که این خود پژوهش مناسبی است.
نزاع دیوانگان با خدا
بازخوانی نسبت مثل افلاطون و ارباب انواع شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
به رغم آن که شیخ اشراق به سبب باور به ارباب انواع یا عقول عرضی، فیلسوفی افلاطونی در جهان اسلام محسوب می شود، مقایسة نظریة مثل در اندیشة افلاطون با نظریة رب النوع ها در حکمت اشراق حکایت از آن دارد که، در عین برخی شباهت های کلی، تفاوت هایی نیز میان این دو فیلسوف در خصوص مبادی عالی اشیا وجود دارد. در جستار حاضر ضمن تبیین مقصود این دو فیلسوف از مثل و ارباب انواع به مقایسة این دو نظر پرداخته ایم و به چند مورد از شباهت ها و اختلافات ایشان در این خصوص اشاره خواهیم کرد. همچنین، به عنوان یکی از موضوعات اصلی مورد بحث در این جستار، به مقایسة نظر این دو فیلسوف در باب مثل و ارباب انواع، از دو منظر هستی شناسی و معرفت شناسی، خواهیم پرداخت.
پلورالیسم بررسى دیدگاه متفکران اسلام
منبع:
معرفت ۱۳۷۶ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
ابهام زدایی از قضایای حقیقیه ، خارجیه ، معدولیه و سالبه المحمول(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
منطق صوری قدیم، از زمان ارسطو تا مظفر، اصطلاحات بسیاری ساخته است که می توان گفت تا به امروز همه آنها تحولات مفهومی فراوانی یافته اند. متاسفانه در میان فیلسوفان مسلمان و منطق دانان معاصر کشورمان که تعلق خاطری به منطق قدیم دارند، بسیاری از این اصطلاحات با ابهام های فراوانی به کار می روند و در واقع، در بیشتر آنها، اشتراک لفظ ""رهزن"" است. نتیجه این ابهام ها و اشتراک های لفظی، اختلاف نظرهای شدیدی است که در مقاله ها، کتاب ها، پایان نامه ها و... نمود یافته است. به نظر نگارنده، ابهام زدایی از این اصطلاح ها و پایان بخشی به این اختلاف نظرها، مادام که منطق قدیم، زبان طبیعی را به کار می برد، ممکن نیست. زبان های مصنوعی منطق جدید و تحلیل های ژرف و گسترده در این منطق، می تواند در ابهام زدایی و حل مسائل منطق قدیم و حتی فلسفه اسلامی کمک بزرگی باشد. یکی از مسائل بسیار مبهم و مورد اختلاف در منطق قدیم و فلسفه اسلامی، تقسیم قضیه به حقیقیه و خارجیه (و ذهنیه) است. در این مقاله، با اشاره ای گذرا به تعریف های گوناگون این دو قضیه (در آثار گذشتگان) و اختلاف نظرهای موجود درباره آن (در آثار گذشتگان و معاصران)، به تحلیل صوری این تعاریف در منطق جدید و نشان دادن نقاط قوت و ضعف آنها پرداخته ایم. به کمک این تحلیل های صوری، به سادگی می توان ریشه بسیاری از اختلاف نظرها را از میان برداشت. در برخی موارد که دشوارتر به نظر می رسند، به حل اختلاف نظرهای موجود پرداخته ایم.
فلسفه خاتمیت پیامبر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم فلسفه خاتمیت پیامبر اسلام (ص) به بررسی دقیق چند مسئله مهم، یعنی تبیین ماهیت قرآن به مثابه معجزه جاوید، معنای بلوغ فکری مردم عصر ظهور اسلام، چیستی و کارکرد اصل امامت و درنهایت معنای جامعیت و کامل بودن اسلام منوط است. برای این منظور، ویژگی های منحصر به فرد قرآن به مثابه معجزه جاوید در مقایسه با معجزات پیامبران دیگر مورد نظر است. همچنین، به اهمیت بلوغ نسبی، نه بلوغ عقلی کامل، بایستی توجه داشت؛ یعنی، مردم عصر رسالت پیامبر به توانمندی هایی رسیده بودند که می توانستند ضمن دریافت کتاب و سنت، آن را حفظ کنند و از تحریف مصون دارند. سوم اینکه، اصل امامت و تعیین امام، که بارها از سوی پیامبر اسلام مطرح شده، طبیعتاً مبین ختم نوبت است و نهایتاً اینکه، مجموعه آموزه های قرآن و سنت پیامبر نشان می دهد که در آنها کلیات ثابت و متغیر لازم برای هدایت معنوی و تحقق سعادت دنیوی و اخروی مردم لحاظ شده و هدایت آنها هم از طریق امامان و هم علمای دینی درنظر گرفته شده است و اصل اجتهاد نیز در فهم احکام اسلامی نقش بسزایی خواهد داشت.
بررسی چیستی علوم انسانی اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
57 - 78
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی اسلامی با رویکردهای مختلفی مطرح شده است. از دیدگاه آیت الله مصباح، علمْ کشف واقع است و دین الهی حق منحصراً دین اسلام است که راه سعادت و شقاوت انسان ها را در حوزه باورها و ارزش ها مشخص می کند. بنابراین، علمِ دینی علمی است که در حوزه های مرتبط با سعادت و شقاوت انسان و باورها و ارزش ها از منابع صحیح دینی و با استفاده از روش شناسی صحیح (روش فقاهتی) بدان رسیده باشیم و نتیجه نیز یقینی باشد. در متون دینی، مسائل مختلفی مطرح شده است که ناظر به علوم طبیعی، پزشکی و ... است. ازآنجاکه شأن دین هدایتگری به سمت سعادت است، علم دینی باید همسو با این شأن تعریف شود. بنابراین، هر گزاره ای که با روش های معتبر اثبات شود علم دینی نخواهد بود، زیرا دین وظیفه ای در قبال کشف روابط علّی میان پدیده ها ندارد. آنچه برای دین ضرورت دارد شناخت و بیان تأثیر پدیده ها در سعادت و شقاوت انسان است. این امر در بسیاری موارد با عمل اختیاری انسان در ارتباط است. در میان علوم، موضوع علوم انسانی بررسی کنش های ارادی و آگاهانه انسانی، و احکام و آثار و پیامدهای آن است، مانند علم اخلاق یا حقوق. بنابراین و با توجه به جایگاه بی بدیل علوم انسانی در ساخت تفکر بشری و سبک زندگی انسان ها، از دیدگاه استاد، اسلامی کردن علوم در گستره علوم انسانی اسلامی محقق می شود. این بررسی به توصیف و بازخوانی نظریات استاد در رابطه با اسلامی کردن علوم انسانی -پرداخته و از منظر ایشان، به برخی ابهامات پاسخ داده است.
چشم به راه «حجت » در آرزوی «منجی »
منبع:
موعود ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی کلیات و نحوه شکل گیری مفاهیم کلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم کلی را از دو منظر می نگرند: هستی شناختی، معرفت شناختی. از منظر هستی شناختی، درباره چیستیِ کلیات، و از منظر معرفت شناختی، درباره نحوه آگاهی ما از مفاهیم کلی و همچنین چگونگی ساخته شدن آنها در ذهن سخن می گویند. این نوشتار، پس از بررسی دیدگاه های هستی شناختیِ مطرح شده درباره کلیات، به نحوه شکل گیری آنها می پردازد.
در این پژوهش، روشن خواهد شد که مفاهیم کلی با مواجهه با جزئیات (هرچند یک مواجهه) ساخته می شوند، و ادراک موارد متعدد و مصادیق مختلف در این فرایند، ضروری نیست؛ هرچند پس از ساخته شدن این مفاهیم، هرقدر شمار مواجهه ها با مصادیق افزوده شود، دقت آن مفاهیم بالاتر می رود و بهتر نمایانگر مصادیق خواهند بود.