فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترنس اروین استدلال می کند که آکوئیناس به پرسشی که ارسطو طرح کرده بود ولی پاسخ نداده بود، پاسخ داد. پرسش این است که آیا بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی ارتباطی وجود دارد؟ پاسخ این است که بله، فضایل اخلاقی به فضایل عقلی برای رسیدن به غایت نهایی جهت می دهند. فضایل اخلاقی می گویند که در زمینه چه اموری باید اندیشید، چقدر به امور دیگر باید پرداخت و چقدر باید برای امور عقلی زمان گذاشت. آکوئیناس علاوه بر فضایل اخلاقی به فضایل موهبتی قائل است و به آنها به ویژه به محبت، در جهت دهی مذکور، نقش محوری می دهد. نگارنده استدلال می کند که اولاً ارسطو هم به این پرسش پاسخ داده بود. ثانیاً بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تفاوت نوعی وجود ندارد. ثالثاً یک فضیلت است که هم در امور عقلی عمل می کند و هم در امور اخلاقی. رابعاً ریشه اشکالات در طبیعت-گرایی اخلاقی آکوئیناس، به تبع ارسطوست.
مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئلة شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، مبانی و راه حل های ملاصدرا در مسئلة شر بررسی شده است. وی از جمله فیلسوفانی است که با تلاش وافر، ضمن طرح انواع شبهاتی که صفات کلیدی علم، قدرت و خیرخواهی خداوند را نشانه رفته اند و به تبع آن احسن بودن نظام عالم را نیز زیر سؤال برده اند، با مددگرفتن از اصول و مبانی حکمت متعالیة خود، راه حل های منطقی برای آن ها ارائه می کند و همچنان بر اعتقاد خود به خیر محض بودن خدا، قدرت مطلقه، حکمت بالغه، علم بی منتها و احسن بودن نظام صادر از او تأکید دارد. اصلی ترین مبنای ملاصدرا در پاسخ گویی به شبهات در این زمینه اصالت وجود است و راه حل های اساسی او در این خصوص، از الگوی عدمی بودن شر و مجعول بالعرض بودن آن تبعیت می کند، یعنی همان راه حل هایی که فیلسوفان یونان باستان نظیر افلاطون و ارسطو در این باب عرضه کرده اند، اما نوآوری ملاصدرا در این باب بازگشت به استفادة کاربردی از اصل اصالت وجود و مساوق قراردادن آن با خیر است، علاوه بر این که از براهین لمّی و انّی در حل مسئله مدد گرفته است؛ مهم ترین یافته های وی حل مشکل ثنویت و هموارکردن بستر توحیدی در حوزة عمل و نظر برای هضم مسئلة شر و پاسخ گویی مناسب به شبهات مطرح شدة آن است. این بحث در مقالة حاضر به تفصیل بیان می شود.
تاثیرات عقل فلسفی بر کلام شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در آغاز، چشم اندازی کلی از زمینه های تاریخی شکل گیری کلام ارائه می دهد، سپس پرسش های بنیادین و پاسخ های درخور و متناسب را مطرح می سازد تا وجوه اشتراک و افتراق و ریشه های تقابل و چالش های کلام دینی و فلسفی را از دیدگاه شیعه بررسی نماید و در این راستا، تعاریف و تقسیم بندی های مختلف عقل و اصالت آن و نگرش درون دینی و برون دینی به علم کلام و شکل گیری کلام فلسفی با گرایش به عقل فلسفی و چالش های جدید را مورد توجه قرار میدهد و با ارائه پیشنهادها و چشم انداز آینده، مقاله را پایان میدهد.
اثبات فیزیکی علم خدا به سرنوشت و عدم تعارض آن با اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه، الهیات، روان شناسی و حتی فیزیک، وجود دیدگاه های جبرگرایانه، تقدیرگرایانه یا اختیارگرایانه نسبت به اعمال انسان است. جبرگرایان معتقدند اعمال انسان و رویداد های طبیعی، تحت تأثیر یک نیروی جبریِ قدرتمند ازجانب خدا هدایت می شوند و انسان چاره ای غیر از پذیرش این نیروهای جبری ندارد. دسته دیگر، تقدیرگرایان هستند که معتقدند تمامی رویداد ها از قبل تعیین شده است و اختیار انسان، نقشی در حوادث پیش آمده برای او ندارد؛ اما گروهی با تفکر اختیارگرایانه معتقدند با وجود علم خداوند به تمامی حوادث و سرنوشت موجودات، انسان با اختیار خود، راهش را انتخاب می کند و در تعیین سرنوشت خود در حد تمامی عوامل خارجی نقش دارد. این مقاله با استفاده از قوانین فیزیک در چارچوب نظریه نسبیت خاص انیشتین و با استفاده از مخروط نوری و نسبیت هم زمانی، نخست چرایی مشخص بودن سرنوشت انسان در علم پیشین خداوند و سپس سازگاری بین اختیار انسان و علم خداوند به سرنوشت او را اثبات می کند و نشان داده می شود که اراده انسان در طول اراده خداوند متعال می باشد.
مسأله تشکیک خاصی در اندیشه میرفندرسکی با نگاهی بر آرای ابن سینا و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
مسأله تشکیک در وجود از مباحث بنیادین فلسفی است. در فلسفه اسلامی برخی تشکیک در وجود را پذیرفته اند و برخی منکر آنند. جستار حاضر در پی آن است که با مقایسه آرای سه اندیشمند مسلمان، موضع خاص میرفندرسکی را در این باره مورد کنکاش قرار دهد و با ارائه ادله معتبر و مستند، نشان دهد که بر خلاف نظر مشهور درباره میرفندرسکی، وی قائل به تشکیک خاصی است.
واکاوی مسئله سعادت از دیدگاه ابن رشد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه های مضاف
ابن رشد اندلسی، بعد از ابن طفیل و ابن باجّه، از فلاسفه و متفکران جامع الاطراف در حوزه غرب اسلامی در سده ششم است. مطالعه آثار ابن رشد هر خواننده ای را به این درک رهنمون می سازد که وی، علاوه بر حکمت نظری، در حکمت عملی نیز آرا و اندیشه های قابل توجهی دارد. از آنجا که اندیشه های عملی ابن رشد تاکنون به صورتی کم رنگ مطرح بوده است، این مقاله در صدد است مسئله سعادت را، به عنوان یکی از مسائل مهم در حوزه نظریات هنجاری اخلاق، به روش توصیفی ارائه نماید. برای تحقق این هدف، در این مقاله تلاش می شود، پس از نگاه معناشناختی به مفهوم سعادت، به تبیین مشخصات، مؤلفه ها، پیش فرض ها و انواع سعادت پرداخته شود. ابن رشد سه مشخصه خیر، خیر برتر و خودبسندگی را برای سعادت قایل است. به نظر می رسد که ماهیت سعادت از دید ابن رشد ماهیتی چند مؤلفه ای با رویکرد غایتِ جامع باشد، نه ماهیتی تک مؤلفه ای با رویکرد غایتِ غالب. همچنین، پذیرش مسئله سعادت در ابن رشد مشتمل بر پذیرش چند پیش فرض از قبیلِ غایت مندی افعال، وحدت غایات، ارتباط آن با کمال و نظریه فضیلت است.با توجه به این مشخصات و پیش فرض ها، ابن رشد بر این عقیده است که سعادت انواع گوناگونی مانند سعادت علمی و نظری، عملی، متافیزیکی، فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی، حقیقی و ظنی، فطری و اختیاری است.
ابن سینا
توصیف، تحلیل و تبیین معرفتی ساختار علم برهانی الهیات در کتاب الشفاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب الهیات شفا در قیاس با آثار مابعدالطبیعی پیش از آن، علاوه بر ابداعات محتوایی، دارای نظام و ساختاری متمایز و اصیل است. گذشته از نظر ابن سینا در مقدمه منطق شفا، پژوهش های برخی پژوهندگانِ فلسفه سینوی نیز، بر چنین دستاوردی دلالت دارد. بازشناسی و فهم بنیان ها و اضلاع معرفتی این ساختار، از آن جهت که می تواند پرده از عمق، گستره و نوع نگاه ابن سینا در تأسیس مابعدالطبیعه ای با وجوه متمایز و ممتاز بگشاید، ارزشمند و ضروری است. هدف این جُستار، توصیف، تحلیل و تبیین ساختار علم مابعدالطبیعه در این اثر سترگ ابن سیناست. از این رو، ابتدا با تحلیل مفهوم کلی ساختار و با تکیه بر علم شناسی ابن سینا، ساختار علوم برهانی در چهار سطح قضیه ای، حدی، قسمی و تألیفی دسته بندی و سپس با توجه به آن، ساختار الهیات شفا در همه سطوح، توصیف و تحلیل شده است. مطابق این بررسی، ساختار علم الهیات در سطح قضایا، اصل موضوعی، در سطح حدود، درختی، و در سطح قسمی و تألیفی، خطی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که دو عامل مبناگرایی و ذات گرایی از دو حیث معرفت شناختی و هستی شناختی به ترتیب بر آفرینش ساختار اصل موضوعی قضایا و ساختار درختی حدود الهیات شفا تأثیرگذار هستند. همچنین، منطق پرسش نیز، به عنوان عامل روش شناختی، در ساختار اصل موضوعی علم الهیات مؤثر است.
احباط و تکفیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امام عسکری (علیه السلام) و شبکه وکالت
حوزههای تخصصی:
دفاع از عقل شیعی
حوزههای تخصصی:
تأملی در هستی شناسی نظم کیهانی در تفکر پیشامدرن با تکیه بر نقش کانونی هرم بزرگ هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
«هرم بزرگ هستی»، بنیادی ترین طرح وجودشناختی اندیشه سنتی است که بر اساس آن، هستی، مرکب از زنجیره عظیمی از پیوندهای متوالی انگاشته می شود که در نظمی سلسله مراتبی، از ناقص ترین موجود تا کامل ترین آن ها تداوم یافته است. قرائت های گونا گون از این طرح وجودشناختی که بر اساس تلقی های متفاوت از وجود و مراتب آن قوام یافته، به تلویح و یا به تصریح پیش فرض همه نظام های اسطوره ای، فلسفی، دینی، سیاسی و اجتماعی در دوران پیش مدرن بوده است. هرم بزرگ هستی، در اغلب تمدن های پیش مدرن، به مثابه نماد نظم کیهانی، نمایان گر سیری نزولی است که از رأس هرم، رو به سوی قاعده آن، پدید آورنده جهانی غیرمادی و آنگاه مادی است. این سیر نزولی، در عین حال که لطافت محض را به تدریج به غلظت و سختی بدل می کند، از وحدت محض رو به سوی کثرت، از عدم تعین رو به سوی تعین، از مطلق به نسبی و از ساحت عریان وجود رو به سوی استتار آن در حرکت است.
نگارنده در این مقاله، به منظور ارائه تصویری روشن از جایگاه و نحوه نشر باور به هرم بزرگ هستی در بستر تاریخ اندیشه و تمدن بشری در دوران پیشامدرن، نخست به نحوی کاملاً مختصر به جایگاه و نحوه تلقی مهم ترین آیین ها و مکتب های اندیشگی شرق در این باره خواهد پرداخت و آنگاه ردپای تلقی سلسله مراتبی از هستی را در بستر اندیشه غربی پی خواهد گرفت و در نهایت به نحوه نگرش طلایه داران سه مکتب اصلی فلسفه در تمدن اسلامی یعنی ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا در باب هرم بزرگ هستی خواهد پرداخت تا از این رهگذر، به تحلیلی جامع از نقش و جایگاه هرم بزرگ هستی در برقرای نظم کیهانی در اندیشه انسان دوران پیشامدرن دست یابد.
سیری در انوار الهدایة
حوزههای تخصصی:
آشنایی با پیامبران:پیام آوران هدایت
منبع:
بشارت ۱۳۸۳ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
هفت دور تاریخ مقدس بشری از دیدگاه اسماعیلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم قرن دوم هجری فرقه اسماعیلیه که به امامت اسماعیل پسر امام جعفرصادق(ع) معتقد بودند، شکل گرفت. اسماعیلیان دیدگاه های ویژه ای را درباره امامت مطرح کردند. از دیدگاه آنان هستی یک لحظه بدون وجود امام نمی تواند باقی بماند وانسان همواره به معلم و مقتدا و رهبری معصوم نیاز دارد. اسماعیلیان تلاش های بسیاری کردند تا سابقه امامت را به سرآغاز خلقت برسانند. برای این منظور نظریه ها و تفسیرهای خاصی از تاریخ و نبوت ارائه داشتند.
بر اساس این نظریه تاریخ مقدس بشری از هفت دور تشکیل شده است و در طی این هفت دور انسان به تکامل می رسد. هر دور با ظهور یک پیامبر که به آ ن ناطق نیز می گویند و وصی او که به آن صامت یا اساس نیز گفته می شد، همراه است و پس از آن ها هفت امام می آیند که هر یک پس از دیگری به امامت می رسند. بدون شک، در شکل گیری این عقیده اندیشه های نو افلاطونی تاثیر داشته است.
«ناطق» جایگاه تنزیل احکام از سوی خداوند به مردم و «اساس» جایگاه تاویل احکام را دارا است و امام هم ظاهر و باطن شریعت را بیان می کند.
در شش دور نخست آدم(ع)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) صاحب شریعت هستند و با آمدن هر ناطق جدید شریعت قبلی نسخ می شود. البته در منابع کهن اسماعیلی اختلاف نظرهایی در این خصوص دیده می شود.
اسماعیلیان برای تبیین بهتر این موضوع به تفسیرهای باطنی خاصی از موضوع امامت و اشتهار عدد هفت و جایگاه ناطق دست زده اند. این مقطع زمانی که برای هر ناطق درنظر گرفته شده ممکن است دور کشف یا دور ستر و نیز ممکن است دور کبیر یا دور صغیر باشد که هر کدام در اصل مقاله به طور مشروح توضیح داده شده است.
در این مقاله سعی شده است با استفاده از منابع کهن کلامی و تاریخی اسماعیلیان به بررسی این عقیده پرداخته شود.
علی (ع) در شعر اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"برجستگى اقبال لاهورى، در پىجویى دگرگونى(ذهنى-روانى)ملّتهاست.اقبال عمل اجتماعى را به عمل فیزیکى محدود نکرد.در سیر زندگى او دیده نشده است که براى استقلال سیاسى ملّت خود، به سلاح تکیه کند ولى تفکّر روشنگرانه او و ایجاد فرهنگ جدیدى مبتنى بر خودى و خود آگاهى و خودباورى در تشکیلات انجمناتّحاد اسلامتوانست راه جدیدى را پیش پاى مسلمانان مشرق زمین قرار دهد.
رویکرد نسل جدید، اقبال لاهورى را در ادبیات سیاسى و فرهنگى روزگار ما، جاودانه کرد.
یادکرد اقبال از على(ع)، موضوع اصلى این مقاله است.این یاد کرد، خشک و بىروح نیست و به همین دلیل، نگاهى ماوراى جانبدارى و علاقه مقدّس مآبانه مذهبى را، مىتوان در نگرش اقبال مشاهده کرد.
یکى از درون مایههاى سخن اقبال لاهورى درباره على(ع)، آن است کهحیدرى بودنرا معادل گردانیدن آفتاب از خاور به باختر تصوّر کرده است و محور عالم را در حیات مىبیند، نه در مرگ.در نتیجه، راز درک و فهم على و نام و نشانش، دانایى به رمز حیات است نه باورمندى به مرگ:
هر که داناى رموز زندگى است
سرّ اسماى على داند که کیست"