فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۰۱ تا ۶٬۰۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رابطه خیال و اراده در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیال به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ادراکی انسان، نقش موثری در رفتار انسان ها و سعادت آن ها دارد. مقاله حاضر با هدف تبیین ماهیت خیال، ماهیت اراده و چگونگی ارتباط خیال و اراده در نفس انسان تدوین گردیده است. روش مورد استفاده در این مقاله تحلیل متون صدرایی و استنتاج بوده است. خیال واسطه بین احساس و تعقل است و وظیفه حفظ، بازسازی و جعل (انشا) صور ذهنی را برعهده دارد. اراده به عنوان میل، خواست و قصد در افراد، اقتضای گزینش فعل و یا ترک آن تحت تأثیر عقل یا گمان است. اراده مانند علم وجه التفاتی دارد؛ یعنی باید به چیزی یا موضوعی تعلق گیرد.(مراد) تصور یا صورت خیالی، قالب و چهارچوب وجه التفاتی در اراده است. لذا تبیین کننده رابطه خیال و اراده است. تصور فعل، تصدیق به فایده آن، شوق انجام فعل و اراده و عمل مراحل شکل گیری فعل ارادی اند. ملا صدرا از معدود فیلسوفانی است که در تلاشی موفق بحث خیال و رابطه اش با اراده را مورد توجه قرار داده و نکات بدیعی را در این حوزه طرح نموده است.
واکاوی نظریه اخلاقی خواجه نصیر با رویکردی معرفت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی، یکی از مهم ترین و قابل تأمل ترین نظریات در حوزه اخلاق فلسفی اسلامی است. در این نوشتار، نظریه اخلاقی وی را از منظر معرفت شناسی اخلاق که خود یکی از شاخه های اصلی فرااخلاق است بررسی می کنیم. مسئله ابتدایی، امکان معرفت اخلاقی در نظریه اوست. با توجه به اینکه وی حسن و قبح افعال را عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که معرفت به درستی یا نادرستی، احکام اخلاقی را امکان پذیر لحاظ می کند. دومین مسئله ، روش توجیه احکام اخلاقی است. بر مبنای یافته های این پژوهش، وی درباره توجیه گزاره های اخلاقی، تعریف گرای طبیعت گرا است. درنهایت نیز با توجه به اهمیت مسئله نسبی گرایی در معرفت شناسی اخلاق، مطلق یا نسبی بودن نظریه اخلاقی خواجه نصیر ارزیابی خواهد شد. بر اساس مبانی اصلی نظریه اخلاقی وی می توان نتیجه گرفت که وی نسبی گرایی اخلاقی را رد می کند و کلیت و جهان شمولی احکام اخلاقی را می پذیرد.
آراء فلسفی شهید آیت الله مصطفی خمینی (ره)
منبع:
حضور ۱۳۷۶ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
ارتباط دین و اخلاق از دیدگاه کانت و آیت الله مصباح(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ارتباط دین و اخلاق و چگونگی آن از مهم ترین مسائل فلسفی پیش روی فلاسفة معاصر از جمله کانت و استاد مصباح است. انسان اخلاقی کانت، صرفاً به وسیلة سابقة عقل عملی خود، قانون و تکالیف اخلاقی را می یابد و اعتبار امور اخلاقی نزد او، به هیچ دستور دینی ای بستگی ندارد. این در حالی است که بنا بر نظر استاد مصباح خیر و شر اخلاقی، از رابطه ای که بین افعال اختیاری انسان و نتایج نهایی آنها برقرار است، مشخص می شود؛ به این صورت که اگر یک فعل با کمال نهایی رابطة مثبت داشته باشد، خیر است وگرنه، شر تلقی می گردد. اگرچه این اصل از هیچ اعتقاد دینی ای اخذ نشده، اما در پی این پرسش که کمال نهایی چیست و چگونه باید رابطه افکار و کمال نهایی را کشف کرد، نیازمندی به دین پدیدار می شود. به طور کلی دین و اخلاق در نگاه استاد مصباح در تعامل با یکدیگرند.
آسیب شناسی کرامت انسان از منظر نهج البلاغه (عوامل و زمینه سازهای معرفتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بیان ارتباط بین باورها و شناخت های نادرست انسان از انسان و جهان هستی و کرامت انسانی، و اثرگذاری این باورها و شناخت های نادرست بر آسیب پذیری کرامت انسانی از منظر نهج البلاغه پرداخته است. جهل و ناآگاهی انسان از جایگاه خود در نظام آفرینش و پیامدهای سوء آن از قبیل گرایش به لذت های دنیوی و مشغول شدن به خوشی های آن و فراموش کردن و غفلت از هدف متعالی انسانی و پرداختن به یک زندگی شبه حیوانی و اثرگذاری آن در سقوط انسان از مقام والای کرامت انسانی، در این مقاله مورد پژوهش واقع شده است. همچنین رابطه بین باور و شناخت نادرست انسان از جهان هستی - مانند تصور حیات طبیعی محض یا نگاه استقلالی به آن و نیز نگاه بدبینانه به آن - و آسیب پذیری کرامت انسانی، مورد بررسی واقع شده است.
نگرشسیستمى در تحلیل ایمان دینى_4
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۴ شماره ۱۶۵
حوزههای تخصصی:
مسأله فیض در حکمت اسلامی : بحثی در باب مسأله صدور «فیض» و نسبت آن با حقیقت محمدیه
منبع:
ایمان آذر ۱۳۲۲ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
از نگاه حکیمان مسلمان، خداوند تنها وجود بخش هستی است. از آن جا که هستی از خدا فرا نمی گذرد و جز او همه چیز هیچ است؛ پس برای خداوند، هدف و غرضی مگر ذات خود او نیست و از آن روی که ذات هستی پیوسته و همیشه بوده، فاعلیت او نیز همیشگی و جاودانه است. این ویژگی را «فیض» خداوند می نامند. از آن جا که خداوند مراتب عالی توحید ذاتی و صفاتی را داراست، بسیط و بی تکثر است. نخستین صادرش بیش از یکی نیست و این، نخستین خلیفه واسطه ی تداوم فیض او بر دیگران است و به دلیل این که فیض دائم است، واسطه نیز چنین می باشد.
بنابر متون دینی و نوشته های دانشمندان حوزه ی دین، نخستین صادر که صلاحیت واسطه شدن میان خلق و خالق را داشته باشد، حقیقت محمدی(ص)، نور اهل بیت(ع) و در عصر حاضر امام زمان(عج) است. مستند و برهانی ساختن پیش فرض ها در این موضوع، نیازمند بررسی دقیق آموزه ی فیض از نظر لغت و اصطلاح(عرفان و فلسفه) و در آینه آیات و روایات است. همین طور، فهم دقیق واسطه ی فیض و تطبیق آن بر وجود حضرت حجت(عج) نیز به بررسی تاریخچه و سیر بحث و معانی صحیح واسطه بودن نیاز دارد. تفکیک درست حوزه ی براهین انسان کامل، غایت مندی و واسطه در فیض، که هر سه برای اثبات وجود و استمرار امام(ع) اقامه شده و نیز پاسخ به اشکالاتی که متوجه این براهین است، استحکام و کارآمدی چنین براهینی را بالا می برد. چنان که جست و جوی نظایر این براهین در کلام و فلسفه غرب، به همگانی شدن آن کمک می کند.
معناشناسی اتهام جنون به پیامبر(ص) با تکیه بر پاسخ های قرآن به این اتهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
آیات قرآن به روشنی بیانگر آن هستند که مشرکان صدر اسلام، هنگام نزول قرآن کریم و به تناسب زمان، مکان و شرایط، در برابر قرآن و پیامبر(ص)، عکس العمل های مختلفی از خود نشان می دادند که بخشی مهمی از آن ها اتهامات وارده به به حضرت بود؛ که شایع ترین آن ها، اتهام جنون به پیامبر(ص) است که قرآن بیش از سایر اتهام ها بدان پرداخته است. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و مراجعه به تفاسیر متقدم و معاصر، با استقرای تام آیاتی که اتهام جنون نسبت به پیامبر(ص) در آن ها بیان شده، با تأکید بر سیر نزول آیات و تکیه بر دو رویکرد درون متنی و جامعه شناختی(معناشناسی توصیفی و تاریخی)، اتهام مذکور مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ های قرآن به آن به صورت تفصیلی بیان شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بر اساس رویکرد جامعه شناختی، مجنون در باور جاهلی به معنای بی عقل نیست، بلکه به معنای جن زده است و قرآن برای دفاع از پیامبر(ص) در مقابل این اتهام، نخست به تأکید با عناصر لفظی از قبیل قسم، روی آورده و سپس مشرکان را به تفکر در زندگی پیامبر(ص) که هم نشین آنان بوده است و تفکر درباره خالق آسمان و زمین دعوت می کند، باشد که به خالق و مدبر عالم هستی پی ببرند، و به توحید ایمان بیاورند؛ زیرا عامل اصلی این اتهامات، عدم باور به توحید است.
بررسی جوهر و عرض از دیدگاه ملاصدرا و عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
67 - 92
حوزههای تخصصی:
از منظر عرفان نظری و حکمت متعالیه به ویژه بر مبنای وحدت شخصی وجود، ماهیت، احکام آن، نسبت ماهیت با وجود و مسائل مترتب، تصویر متفاوتی از مکاتب فلسفی پیشین به ویژه مشاء می یابد. بالتبع جوهر و عرض نیز که از مقولات ماهوی هستند تبیین متفاوتی می یابند. این پژوهش به ترسیم جوهر و عرض از دو منظر ملاصدرا و عرفان نظری می پردازد و سرانجام براین اساس، جوهر و عرض در حکمت متعالیه و عرفان نظری، با وجود حفظ صورت اصطلاحی سیری استکمالی در جهت عمومیت معنایی و نیز گستره سعه وجودی طی می کند. در منظر ملاصدرا، در جوهر، سه عنصرِ «بدون موضوع بودن»، «مقوم بنفسه بودن» و «تقویم غیر» حفظ می شود با این تفاوت که اولا تبیین جدیدی از موضوع، تقویم و علیت در مراتب گوناگون ارائه می شود و ثانیا، این سه در یک جهت یکسان، ترسیم می شوند. به تناسب تغییر تفسیری در معنای جوهر، عناصر مبین عرض شامل نیاز به موضوع و نیازمندی در تقویم به غیر در رابطه با جوهر دگرگون می شوند و عرض مراتب و تقسیمات متنوعی می یابد. در عرفان نظری نیز همگام با رویکرد نهایی ملاصدرا، رابطه جوهر و عرض، تقسیمات آنها و عناصر سازنده تبیین معنایی آن ها دارای تفاوت نگاه مرحله ای می گردد
مبنای انسان شناختی تمایز عقل و ایمان نزد توماس آکویناس و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در بحث رابطه عقل و ایمان به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه الهیات و فلسفه، توماس آکویناس یکى از متکلمان برجسته مسیحى در قرون وسطا بارویکرد عقل گرایى خود، عقل را مستقل از ایمان، بلکه حاکم بر آن مى داند. در عقل گرایی جدید نیز که دکارت مؤسس آن دانسته می شود، چیزی فراتر از عقل وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هر آنچه با عقل قابل شناسایی نباشد، در حوزه معرفت قرار نمی گیرد. هرچند دکارت و توماس آشکارا دو روش کسب معرفت، یعنی عقل و ایمان را از هم جدا می کنند ، اما بین آنها تناقضی نمی بینند، بلکه بین آن دو به هماهنگی بنیادی قائل اند.
در این مقاله با توجه به تفوق و برتری اراده بر عقل که در انسان شناسی دکارت و آکویناس دیده می شود، به تبیین نسبت بین ایمان و عقل براساس بینش آنان از انسان پرداخته می شود.
تاریخ و عقاید معتزله
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۲ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی: