خدای سبحان در قرآن کریم، رسالت پیامبر اکرم(ص) را تلاوت آیات، تعلیم کتاب و حکمت، و تزکیه نفوس معرفی می کند. جامع همه این رسالت ها، رسالت دعوت به سوی خداست. قرآن کریم با بیان این رسالت جامع، روش های آن، یعنی حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بیان کرده است. خدای سبحان شیوه های گوناگون دعوت را به رسول خدا(ص) آموخته و خود نیز در تبیین و تفهیم معارف قرآنی، آنها را به کار گرفته است. در این پژوهش، با اذعان به وجود استدلال عقلی به لحاظ صورت و ماده در قرآن، به بررسی برخی از الگوهای صوری استدلال در قرآن، یعنی الگوی قیاسی می پردازیم. بررسی تمام صورت های استدلال، مانند صورت مصرّح و مضمر، صورت بسیط و مرکب، صورت قیاس، استقراء و تمثیل و بررسی تفصیلی تمام صورت های قیاسی، یعنی اقترانی حملی و شرطی و استثنایی اتصالی و انفصالی، و همچنین بررسی روش برهان، خطابه و جدل در قرآن، نیازمند پژوهش های متعدد و مستقل است و در این تحقیق مختصر نمی گنجد. به همین دلیل در این پژوهش، به اختصار به بررسی برخی از صورت های استدلال، یعنی صورت قیاسی می پردازیم و سایر مباحث را به پژوهش های دیگر واگذار می کنیم
بحث «اخلاق محیط زیست»، از مباحثی است که در دوران ما توجه بسیاری از فیلسوفان را به خود جلب کرده است که در آن از شناخت طبیعت از سوی انسان و رابطه انسان با محیط زیست و احساس مسؤولیت نسبت به آن، سخن به میان می آید. در این مقاله به این سؤال پاسخ داده می شود که آیا طبیعت دارای ارزش ذاتی است یا ارزش آن غیری است؛ یعنی طبیعت از این جهت ارزش دارد که در خدمت مصالح و منافع انسان است و همچنین آیا طبیعت دارای ارزش واقعی مستقل از ذهن انسان است یا انسان است که برای آن ارزش قائل است و صرف نظر از ارزش گذاری انسان، فاقد ارزش است؟
صدرالمتألهین بر اساس مبانی فلسفی خود، به لحاظ این که جهان را مخلوق خدایی می داند که از اسمای حسنا و صفات علیا برخوردار است، به ویژه با عنایت به حکمت و عدالت الاهی، نظام هستی را نظام احسن می خواند و این نظام احسن صرف نظر از آنکه در خدمت انسان باشد، دارای ارزش ذاتی است. افزون بر آن، چون سراسر عالم مظاهر صفات و اسمای خدای متعال است، سزاوار است که آدمی به تمامی موجودات به عنوان مظاهر و تجلیات اسمای حسنای خدا محبت کند. زیرا جملگی آنها پرتوی از آثار قدرت حق و از انوار وجود مطلق او است و مقتضای محبت به آنها حاکی از ارزش ذاتی آنها است.
مفهوم «امام حق» از مهمترین مفاهیم قرآنی است که از دیرباز مورد توجه مکاتب مختلف فقهی، کلامی، عرفانی، تفسیری، روایی و تاریخی بوده است. تاکنون با رویکرد معناشناسانه به آن پرداخته نشده است. گرچه کاربرد واژه «امام» در معنای پیشوای حق در قرآن کریم 5 مرتبه است امّا می توان گفت اکثر آیات قرآن کریم در خدمت پرورش انسان کامل است. این پژوهش با استفاده از روش معناشناسی به تبیین مفهوم «امام حق» و استخراج مؤلفه های معنایی آن از قرآن کریم پرداخته است؛ زیرا معناشناسی به دلیل به کارگیری نگاه تحلیلی و موشکافانه به متن، برای دستیابی حقیقی به مفهوم واژگان، روشی مناسب است. با بررسی رویکرد هم زمانی در 5 آیه ای که مفهوم «امام حق» در آنها به کار رفته، روشن شد که «امام حق» در کاربرد وحیانی بر محور هم نشینی با مفاهیم جعل، هدایت و دعوت و بر محور جانشینی با مفاهیم خلیفه، آیه، کلمه، امه، صراط در یک حوزه معنایی قرار می گیرد. کشف مؤلفه های معنایی «امام» سبب آشکار شدن معارف نهفته در باطن آیات و نشان دادن اندیشه نظام مند قرآن کریم است.
قاعده""الاتفاقی""یکی از قواعد فلسفه اسلامی به حساب آمده است‘و از این حیث که تصور میرود استنتاج احکام علوم تجربی بر اساس آن قرار دارد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.مرحوم شهابی (مجتهد خراسانی)در کتاب رهبر خرد در مبحث مجربات‘در حالیکه تفسیر رایج و سنتی این قاعده را میپذیرد ‘ درستی احکام حاصله از آن را مورد تردید قرار میدهد.علامه شهید سیدمحمدباقر صدر در کتاب الاسس المنطقیه للاستقراء صحت این قاعده را به عنوان یک قاعده قبلی عقلی مورد تردید قرار میدهد‘واستدلال میکند که این قاعده حداکثر خود یک قاعده تجربی است‘ولذا نمیتوان درستی احکام علوم تجربی را بدان متکی ساخت. نویسنده این مقاله این قاعده را درآثار ارسطو وابن سینا به تفصیل بررسی میکند و نشان میدهد که مضمون این قاعده چنانکه در برهان شفا به کار گرفته شده است خلاف آن چیزی است که از گفته ارسطو میتوان برداشت نمود‘وخلاف آن چیزی است که ابن سینا خود در طبیعیات شفاء به هنگام بررسی""امراتفاقی"" بیان داشته است .با این حال تأکید شده است که این قاعده در برهان شفا برای مشخص کردن علتی به کار میرود که براساس اعتقاد به اصل علیت میدانیم لامحاله موجود است ‘ و نه برای تبدیل رابطه مقارنت به رابطه سبیبیت چنانکه اخیراً تصور شده است . در ضمن به برخی از اشکالات تفسیر مرحوم صدر از این قاعده اشاره گردیده و در پایان به نظرات کانت و هیوم نیز در تأیید صحت نحوة استدلال ابن سینا اشاره شده است.
بیشترین واژه های به کار رفته در وهابیت «توحید» و «شرک» می باشند؛ به همین جهت، باید به بررسی و تبیین مفهومی که وهابیت از این دو واژه در نظر دارد، پرداخت. از انتقادهای تندی که وهابی ها به دیگر فرق اسلامی وارد می کنند می توان از زیارت قبور انبیاء، صالحان و علما و توسل به آنها تحت عنوان تعظیم شعائر دینی یاد کرد. در این نوشتار ابتدا با استناد به آیات و روایات، اقسام توحید و مراتب شرک بیان شده و سپس به صورت تطبیقی، حد و مرز توحید و شرک و عبادت و غیر عبادت، مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه توسل و تمسک به اولیای الهی را به عنوان یک فریضه دینی بر می شمارد که به لحاظ جایگاه و مقام رفیع ایشان در نزد پروردگار یگانه، وسیله ای برای تقرب الهی و استجابت دعا است. و در پایان از جامعه اسلامی و فرق دینی خواسته شده که با رصد موشکافانه ی جریانات استکباری و ضداسلامی، ضمن حفظ وحدت و انسجام، با بصیرت و هوشیاری در مقابل این جریان تکفیری ایستادگی کنند و این لکه ی ننگ را از جامعه اسلامی بزدایند.