ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۰۱ تا ۷٬۷۲۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
۷۷۰۵.

بررسی آرای ریچارد مارتین دربارة تجسیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه شیعه معتزله اهل حدیث تجسیم ریچارد مارتین صفات الهی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۵۴۳ تعداد دانلود : ۷۳۸
شناخت دقیق آرای خاورشناسان دربارة معارف اسلامی و نقد علمی دیدگاه های آنان برای ما مسلمانان ضرورتی انکارناپذیر است. به همین منظور راقمان این سطور در مقالة حاضر تلاش کرده اند تا به بررسی آرای مارتین دربارة تجسیم بپردازند. روش تحقیق در این پژوهش مطالعة کتابخانه ای و رویکرد آن تحلیلی- انتقادی است. این بدان معنا نیست که از روش های توصیفی استفاده نشده است. اگرچه بررسی دیدگاه های مارتین در خصوص تجسیم مرکز توجه و تحلیل بوده، جهت تکمیل این تحقیق، در مواقع مورد نیاز از نظرهای عالمان مسلمان استفاده شده است. به نظر مارتین اعتقاد به جسمانیت خدا در بعضی فرقه های اسلامی، از برداشت های ظاهری از توصیف های قرآنی مبنی بر جسم داشتن خداوند ناشی شده است. وی سابقة طرح بحث در مورد صفات الهی را در خلال ربع دوم قرن دوم هجری می داند. بررسی آرای مارتین دربارة تجسیم، گویای تتبع بسیار وی در منابع اسلامی است، اما اشتباه های غیرقابل اغماضی که از او سرزده نشان می دهد که وی به همة منابع معتبر اسلامی مربوط به تجسیم به ویژه منابع شیعی دسترسی یا اشراف نداشته است. مارتین به دلیل مراجعة یک سویه به منابع اهل سنت از پرداختن به نظرات مکتب اهل بیت در خصوص تجسیم غافل شده است.
۷۷۰۷.

بندیکت قدیس؛ عارف یا راهب؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان مسیحی رهبانیت بندیکت قدیس قواعد بندیکت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۵۴۴ تعداد دانلود : ۶۴۸
این پژوهش با هدف درک عمیق تر رهبانیت بندیکت و آشکار شدن ارتباط آن با عرفان مسیحی، برای آگاهی بیشتر از این بُعد مسیحیت کاتولیک و با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. مقاله درباره پدر رهبانیت مسیحی غرب، یعنی بندیکت اهل نورسیا (480 547)، با توجه به کتاب قواعد اوست. این تحقیق، پس از معرفی بندیکت، عارف بودن او را مورد بحث قرار می دهد. بدین منظور، تعریف و مؤلفه های اصلی عرفان و نیز رهبانیت مورد توجه قرار گرفته است. سپس، وجود دو عنصر اصلی عرفان، یعنی شهود عرفانی به خدا و گرایش به وحدت، در تعالیم بندیکت بررسی و اثبات شده است. در نهایت، با توجه به رابطة عرفان و رهبانیت و دیدگاه های پیروان بندیکت و شارحان «قواعدِ» بندیکت، نتیجه گرفته شده که تعریف «عارف» بر بندیکتِ راهب صادق است.
۷۷۱۱.

الحلال و الحرام من الاطعمه و الاشربه عندالفریقین (عربی)(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الاطمعه الاشربه الحیوان المائی الحیوان البری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۲ تعداد دانلود : ۸۴۸
معرفه ما یحل اکله من الحیوان و ما لا یحل، ان یُرجع إلی الشرع، فما اباحه الشرع فهو مباح و ما حظره فهو محظور. اما ما حرم شرعا فجملته: حرمه الخبائث و الاشیاء الضاره بالبدن و شرب المسکرات و النجاسات و المتنجسات و عدم الاذن شرعاً لحق الغیر و اما الحیوانات ففیه التفصیل الآتی: المشهور بین فقهاء الامامیه تحریم حیوان البحر الا المسک الذی له فلس و اختلف فقهاء الامامیه فی المارماهی و الزمار و الزهو. و لا یحل عند الحنفیه من الحیوان المائی شیءٌ سوی السمک فیحل اکله سواء کان ذافلوس ام لا. و ذهب ما عدا الحنفیه إلی إباحه کل حیوانات البحر بلا تذکیه حتی ما تطول حیاته فی البر کالتمساح و السلحفاه البحریه و الضفدع. و حلیه الانعام (البهائم) الوحشیه من الحیوان البری مما لا خلاف فیه بین المسلمین و المشهور بین الامامیه حلیه الحمول الثلاثه الاهلیه التی تحمل الاثقال و تُرکب: الخیل و البقال و الحمیر. و ذهب الشافعیه و الحنابله ـ و هو قول للمالکیه ـ إلی الإباحه الخیل سواء کان عرابا او براذین و ذهب الحنفیه إلی حل اکلها مع الکراهه التنزیهیه. و ذهب الشافعیه و الحنابله الی حرمه اکل الحمار الاهلی، و فی البغال قال الشافعیه و الحنابله: إنه یتبع اخس الاصلینُ. لحم الحیوانات المفترسه حرام عند فقهاء اهل البیت و الحنفیه و الشافعیه و الحنابله غیر ان الضبع و الثعلب قال بحلها ابویوسف و محمد؛ و یحرم من الحیوانات: المسوخات عند فقهاء اهل البیت و لم یتعرض فقهاء سائر المذاهب للمسوخات.
۷۷۱۲.

طرح آشتی ترادف سینوی و عینیت صدرایی در باب صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۷۱۷.

بررسی انتقادی معنای زندگی از منظر اگزیستانسیالیسم الهی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی اگزیستانسیالیسم الهی هستی امر قدسی فرد انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۳ تعداد دانلود : ۹۳۲
مسئله معنای زندگی از اساسی ترین پرسش های انسان معاصر غربی است که مورد توجه اگزیستانسیالیست های الهی نیز قرار گرفته است. در این نوشتار، راهکار اگزیستانسیالیسم الهی مورد بررسی قرار می گیرد. آنچه که با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی به دست آمد این است که اگزیستانسیالیست های الهی می کوشند، با بازنگری در تلقی سنتی از خدا، خداوند را به مثابه امر مطلق و مقدس و متعالی درنظر بگیرند و روزنه ای نوین به سوی او بگشایند، تا بدین ترتیب، معنای زندگی را در برقراری نسبت با او قرار بدهند. البته، این موضع فلسفی قطعاً برای بسیاری از دینداران که وجود خداوند را استدلال پذیر و مبرهن نیز می دانند حداقلی و غیرقابل قبول است.
۷۷۱۹.

آسیب شناسی معرفت دینی با تأکید بر آرای علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی آسیب شناسی معرفت دینی آسیب های مبناشناختی آسیب های روش شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
تعداد بازدید : ۱۵۴۲ تعداد دانلود : ۸۰۶
آسیب شناسی معرفت دینی به معنای شناخت آفاتی که به درک و باور دینی زیان می رساند از بحث های نوپایی است که البته می توان برخی نمودهای آن را از لابه لای آثار پیشینیان نیز استخراج نمود. علامه طباطبایی در قامت یک متفکر دینی با غور در منابع اسلام، ضمن شناخت آسیب های معرفت دینی، به مقابله با آنها پرداخته و از این رهگذر، شیوه های متفاوتی برای فهم صحیح دین ارائه نموده است. نوشتار حاضر ضمن برشمردن مهم ترین آسیب های معرفت دینی در دو بخش مبانی و روش های فهم دین، با تأکید بر آرای آن عالم ربانی، علاوه بر تحلیل نوع آسیب و آثار مخرب آن در معرفت دینی، راهکارهای ایشان را برای مقابله با این آسیب ها بررسی کرده است. در نگاه ایشان، راه برون رفت از آسیب هایی مانند نسبی گرایی، التقاط، بدعت، خرافه پرستی، عدم جامعیت، تفسیر به رأی و جداانگاری دین از زندگی فردی و اجتماعی، پرورش عقل قطعیِ جامع نگر و تمرکز آن بر قرآن است.
۷۷۲۰.

ابهام و پیچیدگى؛ ره‏آورد تمدن کنونى بشر

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۱
«ابهام» اگر در حد مقدمه باقى بماند، صفتى خوب و در برخى موارد، لازم است؛ زیرا تا این حالت نباشد، ضرورت تفکر براى رسیدن به حقیقت، رخ نمى‏نماید. اما اگر ثابت و پا برجا بماند نه تنها مفید نبوده بلکه مانند خوره‏اى به جسم و جان بشر افتاده و او را از پا در مى‏آورد. حال اگر ابهام، صفت یک تمدن قرار گیرد، طبعا همه شؤون جوامع درگیر با آن را دچار اختلال مى‏کند. در این نوشتار، نویسنده ضمن تعریف و تبیین واژه ابهام، تمدن غرب را به آن گرفتار مى‏بیند. البته به بیان درد بسنده نکرده، راه‏هاى درمان را نیز بیان مى‏کند. خیز تا از در میخانه گشادى طلبیم به ره دوست نشینیم و مرادى طلبیم بود آیا که در میکده‏ها بگشایند گره از کار فرو بسته ما بگشایند(2) ما در برهه‏اى از بسترِ زمان زندگى مى‏کنیم که دقیقا در حاشیه پایانى تاریخ و زمان واقع شده، فردا به تاریخ ملحق خواهد شد؛ و این زمانى است که فقط از همین لحاظ، مى‏توان «آخرالزمان»ش نامید؛ اما نمى‏توان بصراحت، آخرالزمان موعود را بر این برهه تطبیق نمود. با این همه بایسته است که وضع موجود را به بحث و بررسى کشیده و با به چالش گذاردن همه داشته‏ها و یافته‏هاى تمدن امروز، آخرالزمان (به معناى اعم و اخص) را بکاویم و «تمدن توسعه یافته کنونى غرب» را تحلیل کرده و رگه‏هاى تفکر و عمل آن را بازیابى و بازخوانى کنیم، تا از این رهگذرِ پر حادثه به رهیافتهایى ناب در رابطه با «آخرالزمان موعود» نایل آییم. به همین جهت، نوشتار حاضر ابتدا به کاوش در ماهیت اساسى تمدن غرب پرداخته و با ره‏آوردهاى نقّادانه، به بررسى آخرالزمان موعود مى‏پردازد. «ابهام» که به عنوان یک بستر اساسى و ساز و کار بنیادى براى تحقق تمدن کنونى معرفى مى‏شود، نظریه نوینى را پیش‏روى متفکران و اندیشمندان قرار مى‏دهد. ما تنها به بررسى اجمالى این نظریه و عوامل پیدایش ابهام در بستر تمدن پیشرفته غرب، مى‏پردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان