فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۲۱ تا ۷٬۹۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیوند دین و فلسفه در اندیشة فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر درصدد است پیوند میان دین و فلسفه را از منظر فارابی با استناد به اصل متن آثار وی مورد پژوهش قرار دهد. در این طریق، نخست به تحلیل علل تاریخی نیاز به فلسفه پرداخته شده و سپس انگیزه های فارابی برای ایجاد این پیوند معرفی شده اند؛ تا از این ره گذر، ضرورت ایجاد چنین پیوندی میان دین و فلسفه روشن گردد. مدّعای مقاله آن است که فارابی، با دو روش متفاوت در پی برقراری این پیوند بوده است. روش نخست بر توجّه به سیر تاریخی تکوین زبان استوار است؛ که از این منظر، فارابی به تقدّم زمانی فلسفه بر دین باور دارد. اما در روش دوم، او با توجّه به تمایزهای روش شناختی دین و فلسفه در مقام تعلیم، به تبیین نسبت میان آن دو پرداخته است. حال دربارة این دو روش باید گفت که روش نخست قابل نقد است؛ اما می توان از روش دوم دفاع کرد.
چشم زخم در میانه دین و جادو؛ مطالعه موردی سنت های وابسته به چشم زخم در روستای پیربالا، آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی باورها و آداب و رسوم مرتبط با چشم زخم در چارچوب مردم شناسی دین و آیین است. در مردم شناسی دین همواره میان مناسک دینی و جادویی تفاوت هایی ترسیم شده است. در این پژوهش ابتدا به ارائه تعاریف مشخص از دین و جادو از منظر مردم شناختی پرداخته خواهد شد و سپس مبتنی بر آن تعاریف مجموعه باورها و آداب و رسوم وابسته به چشم زخم در روستای پیربالای آذربایجان شرقی بررسی شده و درهم آمیختگی عناصر جادویی و دینی در آن باورها و مناسک تجزیه و تحلیل می شود. روستای پیربالا در هجده کیلومتری جنوب غربی شهرستان مرند از توابع استان آذربایجان شرقی قرار دارد. داده های مورد مطالعه در این پژوهش از طریق مشاهدات میدانی و ثبت مصاحبه با ساکنان آن روستا گردآوری شده و درون چارچوب پژوهشی مذکور تجزیه و تحلیل شده است. تمایزهای موجود میان عناصر دینی و جادویی در عمل و در بطن زندگی روزمره چندان هم پررنگ و مشخص نبوده و نتایج این پژوهش درهم آمیزی قابل توجهی را میان آن ها نشان می دهد. اصل و منشأ باور به چشم زخم اکنون برای اهالی پیربالا خصلتی دینی دارد و به طور دقیق از گفتمان دینی حاکم بر فرهنگ شیعی برمی خیزد. با این حال از شواهد قوم نگاشتی چنین برمی آید، ورای این باور دینی و در سطوح پایین تر، رفتارها، سلوک و ابزارهایی در زمینة دفع چشم بد نمایان می شوند که از ساحت دینی فراگذشته و مواجهه ای تجربی و انسانی تر را با نیروهای شرّ دامن می زند.
مرز فلسفه و کلام
حوزههای تخصصی:
تأثیر شناخت الهی (اسماءالحسنی) در مسیر معرفت به حق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که مسئله انسان شناسی د رطول تاریخ بشر ‘مورد توجه علما‘عرفا‘معلمین اخلاق‘روانشناسان و حتی انسانهای معمولی بوده است و به گزاف نیست که اگر بگوئیم همه اختلافاتی که در عرصه اندیشه رخ داده است ریشه در عیارتعریفی دارد که از انسان و ابعاد وجودی او بدست می آید ‘و تعریفی که در این مقاله از انسان داده می شود‘فارغ از همه ممیزات فکری ‘فرهنگی ‘تاریخی ‘ نژادی و علمی اش می باشد که مورداحترام و تکریم خداوند است که از عیاری یکسان نزد پروردگاربرخورداراست و همین نکته حکایت از قابلیت بالای او‘در دریافت حقایق هستی و توانمندی بالای او در ابعاد گوناگون دارد ‘ یعنی هم می تواندزیباترین فضیلتهای اخلاقی را بیافریند و هم می تواند منشاء بروز و ظهور رذیلت های اخلاقی باشد یعنی قابلیت های متضاد. در اینجا درصدد هستیم ابتدا انسان را بما هوانسان بشناسیم و سپس هدف از خلقت اورا مطرح کنیم و به این نتیجه برسیم که انسان می تواندبا شناخت نفس خود به شناخت خدا(وسیرو سلوک در راه اوبامدداز اسماءالهی (اسماءالحسنی)برسد.ودراین راستا از کلام بزرگانی چون صدرالمتألهین شیرازی (ملاصدرا)و امام خمینی (ره)و... استفاده خواهد شد.
سلطان جهانم به چنین روز غلام است.
منبع:
موعود ۱۳۷۷ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
منشأ اختلاف اشیاء: پژوهشی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مقاله، دیدگاه های میرزا مهدی اصفهانی از یک سو، محدثان مانند ملا صالح مازندرانی از یک سوی، و نیز اندیشمندانی که ذهن فلسفی دارند، مانند صدرالدین شیرازی، ملاهادی سبزواری، میرداماد، فیض کاشانی را به طور تطبیقی بررسی می کند. محورهای این بررسی تطبیقی، عَرَضی بودن اختلاف اشیاء، و نقش اطاعت و عصیان فاعل مختار در آن است.
فرقه سبائیه
حوزههای تخصصی:
بررسی تعارض تئوری های علمی و آیات قرآن در آفرینش نخستین انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة چگونگی خلقت نخستین انسان در منابع اسلامی مطرح شده است و نیز در برخی علوم تجربی محلّ بحث و نظر بوده است. این مقاله به بررسی نسبت فرضیه های علمی با دیدگاه قرآنو احادیث دربارة چگونگی آفرینش نخستین انسان، با روش توصیفی تحلیلی می پردازد. حاصل تحقیق بیانگر آن است که مدلول آیات و روایات، ظهوری آشکار، بلکه صراحت در آفرینش نخستین انسان از خاک دارد و پیدایش آدمی را از موجود زنده دیگر نفی می کند. دو تئوری ثبات انواع و رویش از زمین مدعی پیدایش مستقل انسان و تئوری تحول انواع مدعی پیدایش او از دیگر موجودات زنده به نحو تکاملی است. گرچه دو تئوری اول از منظر نفی خلقت انسان از موجودی دیگر با دیدگاه قرآنو روایات همسوست، اما تئوری رویش از زمین با مفاد آیات و روایات ناهمخوان و خود از نظر علمی بی اعتبار است. تئوری ثبات انواع نیز از نظر تجربی قابل اثبات نیست، اما بر فرض اعتبار می تواند مؤید گزاره های دینی باشد. تئوری تحول انواع در فرض ابطال با دیدگاه قرآنو روایات برخوردی نخواهد داشت، اما در صورت پذیرش آن به عنوان یک فرضیه یا تئوری علمی، با مفاد آیات و روایات در تعارض است. در این تعارض، مفاد آیات و روایات به سبب برخورداری از پشتوانة معتبر، بر فرضیة یادشده مقدّم می گردد و این فرضیه نمی تواند قرینه ای برای حمل مدلول آیات و روایات برخلاف ظاهر آن ها باشد.
نگاهی به مطالعات ادیان و بایسته های آن
حوزههای تخصصی:
تاثیرات بی واسطه ذهن بر خارج از منظر ابن سینا، گذار به رویکرد شناختی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذهن به معنی قوای ادراکی انسان که مرتبط با مغز و اندام حسی است به شیوه های گوناگون عالم خارج را تحت تأثیر قرار می دهد. این مقاله در پی بررسی تأثیرات بی واسطه ذهن بر عالم خارج شامل جهان طبیعت، بدن انسان و اذهان دیگران در آثار ابن سینا است. بر اساس بررسی و تحلیل آثار ابن سینا در این خصوص حیطه ادراکی نفس با قوای حس، خیال، متخیله و واهمه در اموری چون دعا، سحر، عشق، حالات بدن و ... تأثیر می گذارد. تحلیل آرای ابن سینا درباره ذهن و تأتیرات مستقیم و بی واسطه آن بر خارج از خود، القاکننده نوعی گرایش شناختی (مبتنی بر تأثیرات ذهن و ادراکات ذهنی) در علم النفس ابن سینا می باشد که بر تأثیر نگرش و اندیشه بر رفتار تأکید می کند.
بحثی درباره مقاله مفاهیم غیر محصل و منطق ماهیات تأملی در مقاله قضیة معدوله و محصله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار پاسخگونه ای است به مقالة « مفاهیم غیرمحصّل و منطق ماهیات » (مندرج در شمارة 62، ص 161-172)، که در نقد مقالة قضیة معدوله و محصّله (مندرج در شمارة 61، ص 81-103)، ارائه شده بود. و نویسنده، خود، در آغاز، ماجرا را توضیح می دهد:
ملاصدرا و معناشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
صدرا یک بار اشاره می کند که آنچه عارفان بدان اسم می گویند، نزد فیلسوفان به نام ""مشتق"" شناخته می شود. اما در مواضع دیگری، خود از واژه ی اسم استفاده می کند و حتی تقسیم بندی ظریفی میان اسم، صفت و ذات را معرفی می نماید. در باب معنای اسم، او در موضعی به صراحت اعلام می کند که اسم ها به ازای معانی کلی عقلی هستند و نه به ازای هویات عینی، و حتی برای نام ها در عالم اسماء، به موازات اشیاء، قائل به جنس و فصل می گردد. اما در موضع دیگری بیان می کند که اینطور نیست که تنها ماهیت های کلی دارای نام باشند، بلکه اشخاص و معقولات ثانی هم می توانند موضوع له نام باشند.
گویی برداشت صدرا از معنا گاهی بسیار تنگ و گاهی وسیع تر بوده است. این وسعت نظر هنگامی که او درباره ی نام های بی مسما و مسماهای بدون نام سخن می گوید بیشتر به چشم می آید و در هنگام بحث از امکان و چگونگی نامیدن خداوند به اوج می رسد. در اسفار، نام خداوند را نامی برای همه ی اشیاء و مسمای نام خداوند را مسمایی برای همه ی نام ها می شمرد. چنین قبض و بسطی در اشاره های صدرا به معنا، است که تلاش نویسندگانی چون سجاد رضوی را در تطبیق نظر صدرا بر [گوشه هایی از] نظریات معناشناسی معاصر نامطلوب می سازد. در واقع نظر به بنیادهای به کلی دیگرگون فلسفه ی اصالت وجود، ظهور هرگونه شباهت ظاهری میان معناشناسی معاصر و معناشناسی صدرایی را باید به دیده ی تردید نگریست.