فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۴۱ تا ۹٬۰۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
بازخوانی سند و متن حدیثی درباره تبار امام مهدی
حوزههای تخصصی:
در پاره ای نوشته های تاریخی سده دوم اسلامی و پس از آن، حدیثی از زبان نافع، راوی و برده عبدالله بن عمر، از عمر بن خطاب، دومین خلیفه تاریخ صدر اسلام گزارش شده است که شگفت می نماید؛ حدیثی که مهدی موعود را افزون بر دو ویژگی دیگرش، از تبار این خلیفه و از خاندان او خوانده و مایه بدفهمی ها و تلاش های نافرجامی برای یافتن مصداق مهدی در دو سده نخست تاریخ مسلمانان شده است.
این نوشتار، افزون بر بررسی سندی و متنی این حدیث، نشان خواهد داد این سخن، درست و از زبان عمر بن خطاب است، اما نه آن که وی در مقام نقل قول مستقیم نباشد و درباره آینده یکی از فرزندان خود، چیزی گفته باشد، بلکه حدیث عمر ـ نه آن که موقوف باشد ـ مرفوع و گزارش سخنی از پیامبر بزرگ اسلام درباره برخی ویژگی های مهدی موعود است.
قاسطین، مارقین، ناکثین
عوامل و ارکان علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل درباب ماهیت علم دینی، تبیین عوامل، عناصر و مؤلفه های مؤثر در دینی سازی آن است. مراد از علم دینی در مقام چیستی شناسی، علم دینیِ مطلوب (مقام تعریف و تولید) است، نه علوم موجود (مقام تحقق). علم دینی مطلوب دارای عناصر، مؤلفه ها و متغیرهای رکنی و غیررکنی است که هر کدام، نقش هویت بخشی در علم را به عهده دارند. این عوامل و عناصر عبارتند از: موضوع، محمول، عالِم، معلوم، روش، ابزار، منبع، فایده و کاربرد، هدف و غایت، مبانی، پیش فرض ها، پیش انگاره ها، زمان، مکان، جغرافیا، فرهنگ، تمدن و ...، که بر این اساس، دیدگاه های مختلفی درباره ماهیت و چیستی علم دینی سامان یافته است. در برخی دیدگاه ها، تنها به یک عامل به عنوان عنصر هویت بخش در علم دینی اکتفا شده است و در برخی آرا، ترکیب چند عنصر اساسی، معیار دینی بودن علم دانسته شده است. بر این اساس، اختلاف دیدگاه ها در این زمینه به گونه ای است که یک سرِ آن به انکار علم دینی ختم می شود و از ناحیه دیگر، افزون بر پذیرش اصل امکان علم دینی، اثبات کننده تحقق خارجی آن در طول تاریخ تمدن اسلامی است. به اعتقاد ما، دینی بودن علم صرفاً به عناصر و مؤلفه های خاصی وابسته نیست؛ بلکه عوامل مختلفی، اعم از عناصر رکنی و غیررکنی، در ماهیت و هویت دینی علم سهم دارند که با توجه به میزان نقش این عوامل در دینی بودن دانش، علم دینی نیز امری ذومراتب و تشکیکی خواهد بود.
غایتمندی افعال الهی از دیدگاه متکلمان اسلامی
حوزههای تخصصی:
بحث از غایتشناسی، بهویژه مسئله غایتمندی افعال الهی، از مباحث مهم در حوزه معارف دینی، مخصوصاً در علم کلام است. برای هر ذهن فعال و کنجکاوی، این مسئله مطرح است که آیا افعال الهی معلل به غرض و غایت است یا نه، بهخصوص در حوزه آفرینش که مهمترین فعل الهی است آیا میتوان برای آفرینش الهی غرضی ترسیم کرد؟ و اگر پاسخ مثبت است، آن غرض چیست؟ دانشمندان اسلامی پیرامون غایتمندی افعال الهی دیدگاههای متفاوتی مطرح کردهاند، برخی با توجه بر مبانی آنها در پذیرش حسن و قبح عقلی، افعال الهی را غایتمند دانسته و نفی غایت در افعال الهی را مستلزم اشکالات عدیدهای دانستهاند که متکلمان امامیّه، معتزله و ماتریدیه، جزوه این گروه هستند. برخی دیگر، مانند اکثر اشاعره، با توجه به عدم پذیرش قاعده حسن و قبح عقلی از طرف آنان، غایت در افعال الهی را نفی کردهاند. طایفهای دیگر در مسئله، قائل به تفصیل شدهاند، در نوشتارِ پیشرو، دلایل دیدگاه طوایف مختلف پیرامون غایتمندی افعال الهی مورد بررسی واقع میشود.
پیروی هوشمندانه
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۳ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
مفهوم عقل از نگاه فلاسفه اسلامی – ایرانی و فقدان عقل جدید پس از رنسانس (در اندیشه ی آنها)
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
داستان مسیح و انجیل
منبع:
معارف جعفری ۱۳۴۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تأثیر متقابل دفاع مقدس و فرهنگ مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پلورالیسم دینی
حوزههای تخصصی:
نقش نظریه اعتباریات در جایگاه شناسی علم انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
«انسان شناسی» واژه ای است که، به رغم فراگیر شدن استفاده از آن در مجامع علمی، هنوز نگاه روشنی در خصوص نحوه های دخالت آن در علوم انسانی وجود ندارد. در این نوشتار، به منظور نشان دادن مناسبات بین مباحث فلسفی و علوم انسانی و نشان دادن چگونگی دگرگونی علوم انسانی با ایجاد تغییر در مبانی فلسفی آن، به سراغ بخشی از انسان شناسی محمدحسین طباطبایی رفته ایم که در صدد بیان مقولات عقل عملی یا همان نظریه اعتبارات است. اینکه مفهوم اعتباری، مفهومی است که در لحظه عمل یا فعل پدید می آید، موجب شده این دست مفاهیم به کلی با عقل نظری بیگانه انگاشته شود و روش شناسی کشف آنها بر عهده روش های کیفی قرار گیرد که عموماً در انسان شناسی از آنها استفاده می شود. همین نکته مهم در نظریه اعتبارات موجب شده است تصویری که فلسفه اسلامی از علم «انسان شناسیِ شناختی» دارد، ساختار تازه ای به خود بگیرد، به نحوی که محدوده موضوعِ علم انسان شناسی شناختی به شناخت گونه های مختلف اعتبارات محدود شود.
معرفی کتاب
حوزههای تخصصی: