مسئلة تناسخ یکی از موضوعات پردامنه ای است که در ادیان گوناگون به ویژه ادیان غیرابراهیمی مطرح است. از مسائل مطرح در دین اسلام مسئلة مسخ است. تبیین این مسئله و پاسخ به سؤال های پیرامون آن با توجه به مبانی فکری مختلف و درک صحیحی از تلقی ناصحیح از مسخ، زمینه ارائه دیدگاه های متفاوتی از آن را پدید آورده است. در این مقاله کوشیده شده دیدگاه صدرالمتألهین، به ویژه با توجه به نگاشته مستقل وی در تفسیر، بازبینی شود. صدرا با نگاهی نو به مسئلة مسخ، و تمایز نهادن میان تناسخ و مسخ و تفکیک تعاریف متفاوت از آن، تبیینی خاص از این مسئله ارائه می دهد و روشن کرده که مهم ترین اشکال تناسخ که رجوع دوباره نفس مجرد به عالم ماده است در مسئلة مسخ مطرح در قرآن وجود ندارد.
غالباً اندیشه پیشرفت یکی از سه اصل بنیانی روشناندیشی (سده هجدهم میلادی) شناخته میشود. اما میتوان ریشه این تفکر را در شش قرن پیش از آن، در اندیشه های ابن رشد، فیلسوف برجسته مشائی مسلمان دید. این مقاله در سه بخش میکوشد تا نخست معنایی از اندیشه پیشرفت به دست دهد، سپس نسبت آن را با عقلانیت، فلسفه و واقعبینیِ روشناندیشی بکاود، آن گاه به بررسی دیدگاه ابن رشد نسبت به این تصور بپردازد و نشان دهد که فیلسوفی مسلمان، قرنها پیش، این اصل را اذعان داشته و به لوازمی از آن پایبندی نشان داده است. باور به پیشرفت به نظر هر دو فلسفه بر لزوم تلاش و مسئوولیت پذیریِ متعاطیان فلسفه می افزاید و آنان را به گشایش دریچههای نو فرا می خواند. فلسفه روشن اندیشی بر اساس تحلیل ارنست کاسیرر و فلسفه ابن رشد عمدتاً بر اساس رساله ماندگار وی «فصل المقال» کاویده شده است.
اهمیت نوع نگرش به انسان و ویژگی های اودر مطالعات علوم انسانی و اجتماعی تاحدی است که به عنوان مبنایی در کنار سایر مبانی چون هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی، ارکان نظریات آن حوزه را شکل داده است. هدف این پژوهش تبیین ابعاد و ویژگی های انسان مبتنی بر دیدگاه های علامه طباطبایی(ره) است. دراین تحقیق، غالب آثار فلسفی و تفسیری ایشان با روش تحلیل مضمون به عنوان روشی برای شناخت، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در داده های کیفی بررسی شده اند. سپس گزاره های انسان شناسانه استنباط شده از مضامین حاصله، در قالب دو زاویه تحلیلی "وجودی" و "ماهوی: شامل سه بُعد «ویژگی های فی نفسه نوع انسان»، «ویژگی های نوع انسان با لحاظ حرکت استکمالی در سه ساحت نگرش، گرایش و رفتار» و «ویژگی های نوع انسان با لحاظ اثر حرکت استکمالی بر نفس»" ارائه شده است. چارچوب تحلیلی انسان شناسی حاصل شده از اندیشه های علامه طباطبایی(ره) که جنبه نوآورانه این تحقیق است، دارای قابلیت ممتازی جهت تعالی علوم انسانی و اجتماعی رایج می باشند.