یکی از آسیب های جدی در عرصه مهدویت، تعیین وقت برای ظهور است. به رغم وجود روایات متعدد و لحن شدید آن ها در ممنوعیت تعیین وقت برای زمان ظهور امام مهدی Z ، در طول تاریخ، توقیت هایی صورت گرفته است. پژوهش پیش رو بر آن است تا روایاتی را که ممکن است مورد استناد وقت گزاران قرار گیرد، در میان منابع حدیثی شناسایی کند و سپس به واکاوی مراد و مقصود آن ها بپردازد. در این نوشتار که از نوع کتابخانه ای و به روش تحلیلی است، نشان داده شده که در هیچ روایتی به صراحت، برای ظهور، وقت تعیین نشده است.
یکى از شبهات مخالفان دین، طرح نظریه ناسازگارى اسلام با تعقل و خردورزى است. این مقاله با محوریت تفسیر المیزان مى کوشد به برخى از این پرسش ها در این زمینه پاسخ دهد؛ ازجمله: آیا دین با تفکر و تعقل سازگارى دارد؟ آیا تعبد محض در برابر بارى تعالى با عقلانیت منافات دارد؟ رابطه دین با عقل چگونه است؟ راه کارهاى شکوفایى عقل و آفت هاى رشد آن از دیدگاه مفسر المیزان چیست؟ علّامه طباطبائى، در تفسیر المیزان معتقد است که هیچ دینى به اندازه اسلام به این موضوع توجه نداشته است. او جایگاه ویژه اى براى عقل قایل است، راه کارهایى براى رشد و بالندگى خرد انسانى پیشنهاد مى کند. آسیب ها و آفت هاى شکوفایى آن را به تصویر مى کشد، شبهه ناسازگارى عقل و وحى، تعارض تعبد با خردورزى را برنمى تابد، نهى از تفسیر به رأى که ظاهرا با خردورزى منافات دارد را پاسخ مى گوید. بررسى ها نشان مى دهد مفسر المیزان، عقل را رسول باطنى و حجیت آن را ذاتى مى داند و دعوت به خردورزى را دعوت به دین دارى، و دعوت به دین دارى را عین عقلانیت مى داند.
این نوشتار با بررسی ارتباط میان عرفان و سیاست در منظر علامه جعفری، بیان میکند که عرفان مثبت در نگاه ایشان در هر دو قلمرو فرد و و جامعه صاحب نظر است و این دیدگاه، انسانی را کامل تلقی میکند که مجموعه استعدادهای فردی و اجتماعی او در حرکت به سوی حیات معقول به شکوفایی رسیده باشد.
در بررسی ارتباط میان عرفان و مدیریت در نگاه علامه جعفری، نگارنده بر این باور است که در نگاه ایشان، عرفان مثبت که برگرفته از قرآن و سنت پیامبر و ائمه معصومین (ع) است، همان گونه که انسان را موظف به ساختن خویش نموده است، اهل معرفت را به نشر اثرات آن در ساختن جامعه مکلف کرده است.
نگارنده در ادامه با بررسی نقاط عطف نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر که در آن وی را به خودسازی و رعایت تقوای الهی به منظور مدیریت صحیح جامعه امر نموده است، دیدگاه های علامه جعفری را در باب تعامل میان عرفان و مدیریت در عرصه اجتماع برشمرده است.
احتجاج و مناظره یکی از راه های تبلیغ، دفاع از عقاید و کشف حقیقت، می باشد. از این رو یکی از بخش های مهمی که در شیوه تبلیغ ائمه معصوم (علیهم السلام) باید به آنها توجه نمود، احتجاجاتی است که ایشان در برابر مخالفان انجام می دادند. دوران امام حسین (ع) نیز از این امر مستثنی نیست. ایشان با توجه به اینکه آموزه امامت از سوی معاویه و معاندان مورد خدشه و تردید قرار گرفته بود با احتجاجات و مناظرات متعددی به دفاع از اصل امامت پرداختند. شناسایی اصول و فنون حاکم بر این احتجاجات امام حسین (ع) می تواند الگوی مناسبی برای مدافعان از امامت منصوص و حقانیت شیعه باشد.
لذا این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با شیوه کتابخانه ای، به تحقیق و بررسی احتجاجات امام حسین (ع) پیرامون آموزه امامت جهت کشف واستخراج منطق حاکم بر احتجاجات ایشان در دفاع از جایگاه امامت در منظومه فکری شیعه پرداخته است.