فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۳۲۱ تا ۱۲٬۳۴۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۵ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
شیخ طوسی
بررسی شرایط امکان اخذ میراث فلسفی یونان در آغاز تأسیس فلسفه در عالم اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو تلاش بر آن است تا با سود جستن از مفهوم شرایط امکان، آغاز فلسفه اسلامی در جهان اسلام مورد بحث قرار گیرد. البته مدنظر این نوشتار، بررسی شرایط امکانِ آغازِ فلسفه اسلامی در نسبت با میراث فلسفی یونان است. به عبارت دیگر می خواهیم ببینیم متفکران مسلمان بواسطه چه شروطی، با میراث فلسفی یونان مواجهه پیدا کردند و توانستند این میراث را به درون کشیده و از آنِ خود کنند. فهمِ این شرایط در آن دوره تاریخی، اگر با فیلسوفان مسلمان وارد گفتگو شویم، امکان هایی را برای امروز ما در برقراریِ نسبت با علوم انسانیِ غربی و بنا نهادن علوم انسانیِ اسلامی خواهد گشود. نشان خواهیم داد که «طلب حقیقت» و «توجه به تفکر از ناحیه تفکر» از شروط مهمی بودند که تاسیس فلسفه اسلامی را در نسبت با میراث فلسفه یونانی ممکن کردند.
بررسی انتقادی پاسخ میرداماد به شبهه حدوث عالم و دیدگاه فیلسوفان صدرایی پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر عقیده حکمای اسلامی، جهان هستی بر اساس یک نظام معقول و منطقی پایه گذاری شده و از لحاظ متافیزیکی دارای مراتب یا عوالمی است. این عوالم در یک خط ارتباطی عمودی - متافیزیکی- قرار دارند. به عبارت دیگر در یک ترتب طولی به نحو علّت و معلولی با هم مرتبطند. امّا تبیین این ارتباط بین مبدأ اول و معلول اول با یک شبهه فلسفی – کلامی مواجه است: ضرورت پیوند معلول به علّت، ایجاب می کند که عالم هستی با مبدأ عالم، معیت داشته باشد؛ در صورتی که لزوم تمایز و تقدم واجب تعالی بر ممکنات اقتضا می کند که عالم ممکنات از واجب تعالی، تأخّر و انفکاک عینی داشته باشد. برای حل این معضل میرداماد به تناسب نظام فلسفی خود، موضوع حدوث در دهر را مطرح نمود. تأسیس این نظریه با استفاده از تقابل دو اصطلاح دهر و سرمد با زمان و زمانیات، اگر چه در سایه نبوغ فکری و قدرت اعجاب انگیز اندیشه میرداماد قابل تحسین است امّا از نظر فیلسوفان صدرایی، طرقی که وی برای تأیید و اثبات نظریه خود دنبال کرده است قابل مناقشه اند.
هم سازى عقل و ایمان
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۴ شماره ۱۷۱
حوزههای تخصصی:
راهبرد اصلی در حل معمای واقع گرایی اخلاقی درابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مباحث مربوط به فلسفه اخلاق در آثار فیلسوفان مسلمان، از جمله ابن سینا نه بصورت مستقل بلکه به نحو پراکنده و بمناسبت سایر موضوعات و مباحث مطرح شده اند. همین پراکندگی و عدم انسجام موضوعی گاه زمینه سوء فهم ها و سوء تعبیرهایی را فراهم آورده و حتی موجب ادعاهایی خلاف واقع در مورد دیدگاه های اخلاقی این فلاسفه گردیده است. از جمله وجود عباراتی در کتب مختلف ابن سینا و ملاصدرا که متضمن این مطلب است که قضایای اخلاقی از سنخ مشهورات می باشند، موجب شده بسیاری از بزرگان ادعا کنند، از نقطه نظر اخلاقیِ ابن سینا ، گزاره های اخلاقی دارای هویتی اجتماعی و اجماعی بوده و واقعیتی بیش از توافق انسانها بر آنها ندارند.. مسلماً چنین ادعایی محذوراتی چون قراردادگرایی و حتی نسبی گرایی اخلاقی را در پی خواهد داشت که از ساحت تفکر این دو فیلسوف بسیار دور است. در این مقاله ضمن بیان عباراتی که متضمن چنین ادعایی هستند، نویسنده می کوشد که ضمن رفع و دفع این سوءفهم و ادعای نادرست، به راهبردی جامع در زمینه تفکیک ساحات مختلف اخلاقی از یکدیگر دست یابد که در موارد مشابه نیز از وقوع مغالطات و سوءتعبیرها جلوگیری نماید. و در پایان نیز با به کار بردن راهکار پیشنهادی به بازخوانی عبارات منقول ازابن سینا پرداخته و نشان می دهد که نمی توان از این عبارات برداشتی مبنی بر ناواقع گرایی اخلاقی و قراردادگرایی نمود.
مطالعه و تحلیل اصل تفاوت های فردی در تربیت از دیدگاه مفسران قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر انسانی نسخه ای منحصر به فرد است و در عالم وجود هیچ دو انسانی با ویژگی های کاملا یکسان یافت نمی شوند. اندیشمندان حوزه تربیت، تفاوت های فردی را با عنوان "اصل تفرد" بیان داشته اند و این اصل از جمله اصولی است که اکثرا به آن توجه داشته اند. در قرآن کریم آیاتی که به این موضوع اشاره داشته اند، گاهی جز مبانی تربیت و گاهی جز اصول تربیت است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل مفهوم، آیاتی را که به این مقوله اشاره داشته استخراج نموده و دیدگاه مفسران قرآن را مورد مطالعه و تحلیل قرار داده است. اندیشمندان حوزه تربیت اسلامی اشاره ای بسیار گذرا به برخی از آیات داشته اند در حالی که قرآن کریم به تفاوت های فردی میان انسانها که شامل تفاوت های جسمی و روحی و اجتماعی است، صحه گذاشته است و این تفاوت ها را طبقه بندی نموده است و آن را از ویژگی های نظام آفرینش و در برخی موارد آزمایش بندگان معرفی کرده است.
تحلیل و بررسى لوازم فلسفى و دینى فیزیک کوانتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیزیک کوانتوم بر مبناى اصل عدم تعین و پیش بینى ناپذیرى در حوزه اتمى بنا شده است. پس از ظهور این فیزیک، برخى تلاش کردند تا برخى لوازم فلسفى و دینى را از این فیزیک استفاده کنند. بى پایه شدن اصالت واقع، از بین رفتن اعتبار اصل علیت و از بین رفتن اعتبار اصل سنخیت، از جمله لوازم فلسفى اى هستند که از این فیزیک گرفته شده اند. واضح است که این لوازم فلسفى بر برخى از اعتقادات دینى نیز اثرگذارند. علاوه بر این لوازم فلسفى، برخى نتیجه این فیزیک را بى اعتبار شدن برهان نظم و بعضى دیگر این فیزیک را راهى جدید براى اثبات خداوند دانسته اند. همچنین فیلسوفان مؤمن و خداباور نتایجى دینى نظیر اثبات اختیار آزاد و اثبات مشیت و قیومیت خداوند را از این فیزیک اخذ کرده اند. در این مقاله ضمن بررسى این لوازم، این نتیجه پذیرفته شده است که این فیزیک هیچ لازمه خاص فلسفى یا دینى اى ندارد.
اوصاف شیعه در نگاه اهل بیت علیهم السلام
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۲ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی تفاسیر عرفانی در موضوع حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله طبقه بندی نظرات مندرج در تفاسیر عرفانی درباره ماهیت حروف مقطعه و انواع معنایابی از این حروف است. در این مقاله آرای ده مفسر عارف و صوفی [سهل تستری، سلمی، قشیری، میبدی، روزبهان بقلی، عبدالرزاق کاشانی، ملاصدرا، اسماعیل حقی، صفی علی شاه، و گنابادی] از قرون مختلف، درباره حروف مقطعه قرآن بررسی و یافته ها در دو سطح طبقه بندی شده است. در سطح نخست انواع یافته های آنان درباره ماهیت حروف مقطعه و در سطح دوم درباره روش و انواع این معنایابی از نظر محتوایی بحث شده است. در سطح نخست هفت نظر طبقه بندی شد: تشابه حروف مقطعه؛ از اسرار بودن این حروف؛ داشتن جنبه بلاغی؛ سوگند خداوند بودن همه یا برخی از این حروف؛ اسامی سوره های قرآن کریم بودن برخی از این حروف؛ اسامی پیامبر بودن برخی از حروف، و اسامی خداوند بودن حروف و نهاده شدن اسم اعظم الهی در آنها. هریک از این نظرات با تفاسیر جامعی مانند جامع البیان طبری، روض الجنان رازی و مجمع البیان طبرسی مقایسه و نشان داده شد که سخنان عرفا درباره ماهیت حروف مقطعه عموماً در تفاسیر رسمی انعکاس داشته است. در سطح دوم معنایابی بر اساس مشابهت و مشاکلت حروف با مفاهیم عرفانی توضیح داده شده است. در این نوع از معنایابی، چهار نوع محتوا مد نظر مفسران عارف بوده است که عبارتند از: معنایابی ناظر به حق و اسماء و صفات او؛ معنایابی ناظر به پیامبر و جامعیت حقیقت و مراتب او؛ معنایابی ناظر به سلوک سالکانه و مواجید عارفانه؛ و معنایابی ناظر به مراتب عالم و مراتب تنزلات وجود.
بررسی دیدگاه جان کالون درباره حس الوهی و مقایسه آن با نظریه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله علاوه بر نظریه حس الوهی جان کالون، تأثیر این نظریه بر دیگران - به خصوص کسانی که در سنت الهیات اصلاحی قرار دارند - و نیز تأثیر این نظریه بر معرفت شناسی اصلاح شده، مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین رابطه الهیات کالونی با الهیات طبیعی و تفسیرهایی که از نظریه او دراین خصوص ارائه شده، به نحو خلاصه بیان گردیده و در نهایت مقایسه ای بین نظریه حس الوهی کالون و نظریه فطرت در سنت فلسفی اسلامی انجام گرفته است.
تأملی در ماهیت خدای دکارتی از دیدگاه فلسفه اسلامی (1)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
روزنه ای به مفاهیم ادیان در دایرة المعارف ها: دایرة المعارف دین و حکمت شرق
حوزههای تخصصی:
اندیشه فلسفی سنخیّت میان خدا و خلق؛ نقدها و پاسخ ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
117 - 141
حوزههای تخصصی:
عدم درک صحیح از مسیله سنخیت میان خدا و خلق، موجب مطرح شدن اشکالاتی از سوی مخالفان شده است. تمامی این اشکالات در این سؤال اساسی خلاصه می شود که: چگونه سنخیت میان خدا و خلق موجب تشبیه او به مخلوقات نمی گردد؟ در پاسخ به این سؤال با مراجعه به متون فلسفه اسلامی و استفاده از روش تحلیلی، درمی یابیم که تنزل معلول از علت به عنوان یکی از مبانی اثبات سنخیت - میان علل فاعلی ایجادی و معلولاتشان رخ می دهد، نه علل طبیعی، و خداوند در این مسیله، شباهتی با علل طبیعی ندارد. افزون بر این، او با شدت وجودی خویش از سایر علل ایجادی نیز متمایز است. لازمه سنخیت، واجب بودن ممکن و تعدد واجب الوجود نیست؛ زیرا وجود همانند ماهیت نیست تا لازم باشد در تمام مصادیقش، ذات خود را حفظ کند. قاعده «معطی شیء فاقد شیء نیست» شامل فاعل بالاراده ای چون خداوند نیز می باشد؛ با این تفاوت که مالکیت خداوند بر وجودی که به مخلوقات عطا کرده، مالکیت حقیقی و برترین نوع مالکیت است. سنخیت میان خالق و مخلوق از جهاتی و تباین میان این دو از جهات دیگر، مستلزم ترکیب در ذات خداوند نخواهد بود؛ زیرا این جهات هر دو به وجود برگشت می کنند که حقیقت واحدی است.
بررسی یک فصل از یک کتاب یا نمونه ای از مسامحات یا اغراض خاورشناسان
منبع:
مکتب تشیع ۱۳۳۹ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
شناخت خدا
حوزههای تخصصی: