فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱۸٬۹۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
باور به معاد، از اصول اساسی ادیان الهی است. موضوع این نوشتار، بررسی تطبیقی امکان، ضرورت و کیفیت معاد از منتظر دین زرتشت و اسلام است. دین زرتشت مانند اسلام، معتقد به حیات پس از مرگ و رستاخیز مردگان بوده و در متون اوستایی و پهلوی در موارد متعددی به حیات پس از مرگ و داوری نهایی اشاره شده است. این نوشتار، پس از تبیین سه محور امکان، ضرورت و کیفیت معاد از دیدگاه دین زرتشت و اسلام، به بیان شباهت ها و تفاوت ها در این زمینه پرداخته است. از جمله شباهت های دو دین در آموزه معاد، می توان به ضرورت معاد و اعتقاد به معاد جسمانی و روحانی اشاره کرد. فراوانی بحث معاد در متون اسلامی، در مقایسه با متون زرتشتی، عدم طرح رستاخیز مردگان در اوستا و ذکر آن در قرآن، از جمله تفاوت ها به شمار می آید. این مقاله، با روش تطبیقی و تحلیلی تدوین یافته و تأکید آن در ارائه مباحث بر قرآن، اوستا و متون پهلوی است.
بدن اخروی از دیدگاه صدرالمتألهین و مقایسه آن با دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت بدن اخروی از مباحث مهم معاد جسمانی است. پرسش این است که آیا بدن محشور در آخرت، عنصری یا مثالی است و یا به طور کلی با بدن دنیوی و مثالی تفاوت دارد؟ ملاصدرا بر اساس مبانی عقلی، از جمله اصالت وجود، تشکیک در وجود، تشخص وجود، حرکت جوهری و تجرد خیال، درصدد اثبات عینیت بدن اخروی و دنیوی برآمده است ولی آنچه موفق به اثبات آن شده است بدن اخروی به وجود ملکوتی مثالی است. علامه طباطبایی که خود پیرو حکمت متعالیه است، با استناد به برخی از دلایل وحیانی و مبانی عقلی، از جمله قاعده حکم الامثال، تلازم نفس و بدن، تبعیت جسد از نفس و اصیل بودن نفس در هویت آدمی، معتقد است آنچه در قیامت برای پاداش کیفر ضروری است همانندی در انسان بودن است که با وجود نفس محقق می شود و لازم نیست بدن اخروی در همه اجزا و صفات، عین بدن دنیوی باشد. از این رو بدن اخروی مثل بدن دنیوی است، اگرچه از نظر نفسانی، انسان محشور در قیامت عین انسان دنیوی است. پایبندی به مبانی حکمت متعالیه و استناد به دلایل نقلی از مشترکات این دو حکیم در تبیین بدن اخروی است ولی اعتماد بیشتر علامه به دلایل نقلی و حضور و تبعیت بدن از نفس در عالم آخرت، مطلبی است که دیدگاه علامه را از ملاصدرا متمایز می کند. در پژوهش حاضر این تمایز با توجه به آثار فلسفی و تفسیری این دوحکیم مورد تحلیل و نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
نظریه عقل در فلسفه فارابی
حوزههای تخصصی:
نظریه فیلسوفان مسلمان در خصوص عقل تا آنجا که مبانی روانشناختی مابعد الطبیعی آن مربوط میشود بر نظریات یونانیان در مورد نفس و قوای دراکه آن مبتنی می باشد. چارچوب اصلی نظریه آنان در خصوص وحی نبوی همان نظریه مشهور درک عقلانی است که ارسطو در سومین دفتر کتاب نفس بطور مبهم آن را مطرح کرده است و بعدها مفسرین و شارحین او، بخصوص اسکندر افرودیسی ، در بسط و پرورانیدن آن کوشیده اند، هرچند بطوری که درفصل بعد خواهیم دید ، مسلمین عناصر دیگری نیز- اعم از رواقی و نوافلاطونی و بالاخص گلمینی از فرهنگ سیال یونانی اوایل سده های آغازین عصر مسیحیت – در این چارچوب کلی وارد ساخته اند. برجسته ترین شخصیت های فلسفی اسلام که بطور صریح در مسأله نبوت بحث کرده و آن را برشالوده طبیعت دراکه نفس بشری استوار ساخته اند، همانا فارابی و ابن سینا میباشند. نظر به اینکه این دو شخصیت در بحث درباره مسأله عقل با همدیگر بعضی تفاوتهای مهم دارند، ( تفاوت هائی که اگر چه بنظر این مؤلف مؤثر در اصل مسآله نبوت نیست لکن فی نفسه واجد اهمیت است) و از طرفی هر یک از آنان اصطلاحات اندک متفاوتی بکار برده است، لذا بجاست که نظریات عقلی هر کدام را مستقلاً مطمح نظر قرار دهیم .
رابطه جامعه و معرفت از دیدگاه نهج البلاغه
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۲شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم حوزه معرفتى، مساله «رابطه ذهن و واقعیتهاى خارج از ذهن مىباشد» زیرا دامنه تاثیرگذارى و حوزههاى نفوذ آن فراوان است . به عنوان نمونه; وقتى کانت مدعى مىشود که همیشه ذهن مؤثر و فعال است و در نتیجه مىگوید عالم شناخت; همان مشاهده خارج با عینک مختص به ذهن است، به تبع این نظریه، دیدگاههایى در دیگر حوزههاى معرفتى نظیر; «تفسیر» ، «تاویل» و . . . شکل مىگیرد . و در مقابل او مارکس، چنان ذهن را عاجز مىداند که تمام روابط اجتماعى را متاثر از واقعیتهاى اقتصادى و ذهن را تابلوى آن مىداند .
اما نظر صحیح کدام است؟ براى رسیدن به یک نظر جامع و همهجانبهنگر، خود را تسلیم امیر بیان و کتاب او که پس از قرآن، امام کتابها است، یعنى نهج البلاغه نمودیم .
لکن براى درک هر چه بیشتر بحث ابتدا به مباحث و مفاهیم کلیدى و تاریخچه جامعهشناسى معرفت پرداختیم، زیرا یکى از متولیان این نوع موضوعات مىباشد، سپس رابطه عین و ذهن از منظر نهج البلاغه را پى گرفته و در نهایت نتیجه بحث را آوردهایم .
مفهوم شناسی و حقیقت یابی حیات طیبه از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیات طیبه، حیات حقیقی انسانی است که حیات دنیوی با همه گسترده گی اش بستر آن، و حیات اخروی با جاودانگی و اهمیتش تبلور این حیات حقیقی است. این حیات اصیل و حقیقی، واقعیتی ورای حیات ظاهری است که در همین دنیا حاصل می شود. حیات طیبه برخاسته از مرتبه بالای روح انسانی است. انسان مؤمن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می یابد، به افاضه الهی از دل ایمانش مؤید به روحی می شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشأ آثاری بس ارزشمند برای انسان مؤمن است، در حقیقت مؤمن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است، ظهور و شکوفایی اش را از ایمان و عمل صالح می گیرد.
تحلیل و نقد نظریه «موهوم بودن زمان»
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
نفى وجود زمان و قول به زمان موهوم، نظریهاى کلامى است که در فلسفه اسلامى به تفصیل مورد مناقشه و نقد واقع شده است. پس از گزارش تحلیلى آراء متکلّمان در انکار وجود زمان، هفت دلیل از مهمترین ادلّه آنها ارائه شده، و پاسخ حکیمان مسلمان به ادلّه یاد شده و نیز مناقشات متکلّمان و دیگر فلاسفه در پاسخها، به تفصیل مورد بحث، نقد و ارزیابى واقع شده است. سپس تفسیر رابطه نفس و زمان در آثار ارسطو و شارحان اسلامى و غربى وى و ارتباط آن با نظریه موهوم بودن زمان، بررسى و نقد گشته است. و در مجموع این نظریه مردود شمرده شده است.
تقسیم بندى معقولات یا مفاهیم کلى نزد فیلسوفان مسلمان
منبع:
معرفت ۱۳۸۰ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
تعریف دین، دین و اجتماع
منبع:
معرفت ۱۳۸۰ شماره ۴۸
قرآن و پلورالیسم دینى
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۰ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
نظریه پلورالیزم، حقیقت و رستگارى را منحصر در دین خاصى نمىداند و همه ادیان را به طور نسبى از حقیقت مطلق بهرهمند مىداند. برخى از متفکران نیز این نظریه را برگزیده و به استناد بعضى از آیات قرآن که صراط مستقیم در آنها به صورت نکره آمده استبر اثبات تعدد و تکثر صراط مستقیم پاى فشردهاند، نگارنده در پى آن است که اثبات کند پلورالیزم دینى از دیدگاه قرآن مردود بوده و صراط مستقیم یگانه است و تعدد و تکثرى در آن راه ندارد. در این راستا به نقد نظریه صراطهاى مستقیم پرداخته و شواهدى از سخنان متفکران آورده و اثبات نموده است که با آمدن شریعت جدید الهى، شریعتهاى پیشین منسوخ گردیده و معیار حق و باطل، شریعت اسلام است که هم جهانى است و هم جاودانى.
نشانه های ظهور
منبع:
موعود ۱۳۷۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
نظریه زیادگی اظهار صدق و نظریه غیرتوصیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
نظریههای عمده درباب صدق، صدق را وصفی برای جمله میدانند اما براساس نظریه زیادگی اظهار صدق - که توسط فرانک رمزی و فرگه ارائه شد - صدق، امری زاید و حشو تلقی میشود. استراوسون نیز صدق و کذب را محمول توصیفی برای جملات قلمداد نمیکند. به عقیده وی انتساب صدق به یک جمله، نقش انشایی ایفا میکند نه نقش گزارهساز. از اینرو، دیدگاه وی را نظریه غیرتوصیفی درباب صدق میدانند. نوشتة حاضر، ضمن تبیین این دو نظریة جدید به نقد و بررسی آنها میپردازد.
چگونگی تأثیر تفکر اشاعره در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم کلام به معنای استدلال در بارة مفهوم آیات وحی و تأویل آن تا زمان خلفای راشدین به دلایلی مرسوم نبود، اما به دلیل ویژگی تعقل گرایی اسلام و وجود علمای فرهیخته، منجر به پیشرفت علم کلام برای مقابله با افکار غیر توحیدی گردید و سه فرقة اشاعره، معتزله و امامیه مهم ترین دیدگاه کلامی اسلامی را پدید آوردند. از میان این سه مذهب کلامی به دلایلی، اشاعره یکه تاز میدان شده اند. این غلبه در ادبیات فارسی و ایرانیان، حتی تا زمان حاضر نمود چشمگیری دارد. پژوهش در افکار اشعری به وجود تشابهاتی با اندیشة ایرانشهری منتهی می شود. شاید بتوان گفت قسمتی از طرز فکر اشاعره که بزرگان نامداری همچون مولوی، سعدی، حافظ، نظامی و عطار مروجان آن بودند، بیشتر تحت تأثیر اندیشه های ایرانشهری است. هدف این مقاله بررسی میزان تأثیر دیدگاه اشعری در محدودة گلستان سعدی است که به زعم نگارندگان این سطور، نسبت به آثار دیگر او کم رنگ تر است و بسیاری از مسائل کلامی نظیر رؤیت خدا، حادث یا قدیم بودن قرآن و عالم، مرتکب گناه کبیره و...ندیده گرفته می شود.گلستان حیطة جولان یک فقیه متکلم متعصب نیست، بلکه نمایندة تجربه و آموخته های یک معلم اخلاق است و به همین دلیل بازتاب تفکر اشعری درحیطة مسائلی است که با تربیت و اخلاق در ارتباط است.این فرضیه در لحن کلام و موضوعات مورد توجه او به خوبی مشهود و با یافتن نمونه قابل اثبات است.
حقیقت محمدیه در حکمت متعالیه
حوزههای تخصصی:
قاعدة الواحد و امکان اشرف از قواعد مهم فلسفة اسلامی بر ضرورت صدور عقل به عنوان صادر اول از ذات حق تعالی حکم میکنند. عقل در حکمت متعالیه، حقیقت و روح متعالی محمد (ص) است که بنابر نقل و عقل تأیید میشود. پیامبر (ص) شالودة هستی، واسطة آغاز نظام تکوین، بقای آن و معاد همة موجودات است و همان انسان کامل است که فیض حق را به موجودات میرساند. ملاصدرا پیامبر (ص) را وجودی منزه از قوه و انفعال و احتیاج میداند و بدین طریق اولویت پیامبر (ص) را در آیات و روایات تعیین میکند. صراط مستقیم الهی و آئینة جامع صفات و آثار الهی در وجود پیامبر (ص) ظهور مییابد و اذن شفاعت خاص اوست.
چیستی و ترابط معنایی «فرهنگ» و «دین» در «فرهنگ دینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولاتی از قبیل فرهنگ و دین، اصلی ترین عناصر قدرت نرم یک کشور در دنیای کنونی قلمداد می شوند. در هم تنیدگی این دو عنصر، ترکیبی پرقدرت و پرکارکرد به نام «فرهنگ دینی» را شکل می دهد که راز اقتدار و پیشرفت همه جانبه هر جامعه ای است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در تعریف معرفت شناسانه، فرهنگ «ادراک عمومی نسبت به محیط» و در تعریف واقع شناسانه، «وضع و روح حاکم بر مجموعه نگرشها و تعاملات اجتماعی و محیطی» می باشد. بر این اساس، فرهنگ دینی «وضع و روح حاکم بر مجموعه نگرش ها و تعاملات اجتماعی و محیطی جامعه است که از منابع و مبانی دینی برمی خیزد». البته «فرهنگ دینی» بُعد «بایسته مدار» فرهنگ در جامعه است. ابزار گردآوری فیش ها به اصطلاح کتابخانه ای است که داده های دیجیتال و غیر دیجیتال را گرد آورده و روش پژوهش توصیفی تحلیلی بر روی داده ها می باشد