فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده فارسی:
در حیطه علم النفس فلسفه اسلامی، حس مشترک به منزله قوه ای ادراکی مطرح شده است که مفاهیم حسی، جعلی و شهودی را ادراک می کند. در این مقاله، رویکرد تاریخی فلاسفه مسلمان در این باب بررسی شده است. در حوزه معرفتی، ادراکات حس مشترک به جهت حصول و حضور بررسی شده است. به واسطه کارکرد معرفتی این قوه در حکمت سینوی، یکی از مهم ترین مسایل حوزه معرفت شناسی (مطابقت و واقع نمایی) واکاوی شده است؛ و در نهایت، کارکرد دین شناختی این قوه در حوزه فلسفه نبوی شیخ در تبیین، دریافت و انتقال جزییات وحی نبوی، ارایه شده است.
بررسی جایگاه علیت و لوازم آن از نظر دو فیلسوف عقلگرا: ابن سینا و دکارت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلهٔ علیت، یکی از مسائل مهم فلسفه است و انتظار می رود حداقل هر فیلسوف عقلگرایی به آن معتقد و پایبند باشد. هدف این نوشتار، بررسی جایگاه علیت از نظر دو فیلسوف عقلگرا، ابن سینا و دکارت است. مقالهٔ حاضر، ابتدا به چگونگی پیشبرد مسئلهٔ علیت در آثار هر یک از این دو فیلسوف بزرگ می پردازد؛ به این صورت که بیان می دارد ابن سینا و دکارت، هر دو معتقد به اصل علیت هستند و آن را می پذیرند؛ بنابراین انتظار می رود که به لوازم این اصل (ضرورت و سنخیت) نیز معتقد باشند و سپس به بیان این مسئله می پردازد که ""آیا این دو فیلسوف در روند بحث علیت هم عملا به لوازم آن معتقدند؟"" در نهایت با پیگیری بحث، به این نتیجه می رسد که ابن سینا هم معتقد به اصل علیت و هم لوازم آن، یعنی ضرورت و سنخیت است؛ اما دکارت، که بنیانگذار فلسفهٔ جدید در غرب است، با طرح اراده و مشیت الهی، در واقع مقدمات زیر سؤال بردن لوازم مهم علیت، یعنی ضرورت و سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم می کند. بنابراین دکارت، در مبانی اعتقاد خود به علیت، عقایدی غیر از ابن سینا دارد که پایبندی او به نتایج و لوازم علیت را مورد تردید قرار می دهد.
یادگیری و عوامل مؤثر بر آن از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری، علاوه بر آن که در روان شناسی از جایگاه مهمی برخوردار است، در بحث های نظری و کاربردهای عملی در تعلیم و تربیت نیز دلالت های برجسته ای دارد. ابن سینا دراین باره آرایی را طرح می نماید که هم با فرهنگ اسلامی سازگار است و هم می تواند در تدوین نظریه تربیتی بومی در دوران معاصر کارآمد باشد. وی یادگیری را آموختن مطلبی می داند که برای یادگیرنده نادانسته بوده است و برای آن سه قسم را مطرح می کند: یادگیری مستقیم و بی واسطه، یادگیری با واسطه عقلی و یادگیری با واسطه وهمی. از میان این سه نوع، آنچه می تواند در بومی کردن روانشناسی یادگیری نقش مهمی ایفا کند، قسم نخست یادگیری است که در روان شناسی یادگیری معاصر نادیده گرفته شده است. ابن سینادر تبیین فرآیند یادگیری نیز معتقد است، فعالیت های تعلیم و تعلم تنها زمینه ساز یادگیری می باشد و علت اصلی یادگیری، افاضه علوم از عقل فعال است. وی علاوه بر استعداد از عوامل مؤثری چون اشتغال و دلبستگی نفس و نیز قدرت و شرافت آن نام می برد که در روان شناسی معاصر مورد غفلت واقع شده است. توجه به این نکات می تواند بر غنی سازی تحقیقات معاصر درباره یادگیری بیفزاید.
برهان صدیقین سینوی و عدم ابتناء بر بطلان تسلسل: دفاعی از برهان ابن سینا در برابر اشکال ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا برای اثبات وجود واجب در کتاب الاشارات، برهانی ارائه می دهد که این برهان نه تنها بر ابطال دور و تسلسل متوقف نیست، بلکه می توان از آن بطلان دور و تسلسل را نتیجه گرفت. صدرالمتألهین بر اصل این برهان اشکال خاصی را وارد می داند که بر مبنای آن تغییراتی را در مقدمات برهان اعمال کرده است. وی در صورت بندی خاص خود، بطلان دور و تسلسل را به عنوان مقدمه اثبات واجب مطرح می کند؛ اما این صورت بندی با اصل برهان ابن سینا همخوانی ندارد. اشکالی که صدرالمتألهین بر اصل برهان وارد می داند، این است که در این برهان، نیاز مجموعه ممکنات به علت خارجی، مبنای اثبات وجود واجب قرار گرفته، حال آن که این مجموعه، مجموعه ای اعتباری است و به علتی حقیقی نیاز ندارد. از نظر ملاصدرا این اشکال می تواند برهان ابن سینا را از حیطه براهین معتبر خارج سازد، از این رو او می کوشد با ارائه صورت بندی دیگری به این برهان اعتبار بخشیده و آن را به برهانی تبدیل سازد که دارای بیش ترین قرابت با شیوه صدیقین است. در این مقاله اثبات می شود که ابن سینا نیز چون ملاصدرا مجموعه ممکنات را امری اعتباری می داند ولی وجود واجب را بدون استعانت از بطلان تسلسل اثبات می کند.
نیاز به تحول فلسفی در پارادایم های علوم معاصر و پیشنهاد نظریه ی فلسفیِ امر وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیش رفت علوم در قرون اخیر، مسایلی در علم مطرح شده است که نیاز به انقلاب در ساختارهای فلسفی علوم را گوشزد می کند. در این جا به عنوانِ جای نشینی برای زیربنای فلسفیِ علوم، نظریه ی فلسفی «امر وجودی» پیشنهاد می شود که با الهام گرفتن از استعاره ی انسان متفکر و بر اساس دیدگاه حکمت متعالیه طراحی گردیده است. این نظریه ایجاد را جای نشین وجود می کند و با مخروطی دیدن نظام آفرینش، خلقت را عملی در ذات خداوند می داند که یک سویه است و از وحدت رو به کثرت دارد. این نظریه پدیده های عالم را «عمل آفرینش» دانسته، مفهوم موجود را حاصل دخالتِ ذهن انسان می انگارد. هم چنین دیدگاه کلی - جزیی را جای نشین دیدگاه کل – جز می کند. از دستاوردهای این نظریه، اتحاد بین اشیا مادی با یک دیگر و با قوانین حاکم بر آن ها و توصیف هماهنگ مفاهیمی چون کمیت، زمان، پیوستگی و ... است.
تفاسیر ارائه شده از دیدگاه ابن سینا در خصوص شناخت انسان از وحدت و کثرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر ابن سینا کثرت نزد تخیل انسان ها و وحدت نزد عقل انسان ها اعرف است. این دیدگاه این گونه مورد اشکال قرار گرفت که اگر وحدت و کثرت به عنوان دو مفهوم کلی در نظر گرفته شوند، در عقل حضور دارند و اگر به عنوان آن چه در محسوسات حاصل اند ملاحظه گردند، در تخیل حضور دارند؛ از این رو تخصیص اعرفیت هر یک از آن ها به یکی از دو قوه خیال و عقل وجهی ندارد. با توجه به جایگاه والای علمی ابن سینا و دقت او در طرح مباحث، اندیشمندان بعدی به توضیح دیدگاه ابن سینا و دفع این اشکال پرداختند. نخستین کسی که به این اشکال پاسخ داد میرشریف جرجانی در شرح کتاب مواقف است. پاسخ جرجانی مورد مخالفت قوشچی در شرح جدید تجرید قرار گرفت. دوانی و دشتکی و دیگران نیز در پی تحلیل دیدگاه ابن سینا و پاسخ به اشکال قوشچی برآمدند. فیاض لاهیجی هم از جمله کسانی است که در توضیح دیدگاه ابن سینا دیدگاه جدیدی ارائه کرد. نتیجه این نزاع علمی پیدایش چهار ملاک برای توضیح اعرفیت وحدت برای عقل و اعرفیت کثرت برای خیال، در مقام فهم عبارت ابن سینا است. به نظر می رسد که نظریه ملاصدرا در توضیح دیدگاه ابن سینا، فهم صحیح تری از عبارت ابن سینا را ارائه می کند.
بازسازی قضایای اخلاقی در حکمت متعالیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های حکمت متعالیه ملاصدرا اعتماد بر منطق عقل و استفاده از دستاوردهای شهودی عقلانی متکلمان و عارفان است، به همین سبب سلسله مباحث عمیقی در قضایای اخلاقی و فلسفه ی اخلاق از جانب متکلمان اسلامی پیرامون قضایای منطقی در گرفته است که اصلی ترین آنها در ارتباط با حسن و قبح عقلی یا شرعی است. شخصیت های اندیشمندی نظیر خواجه نصیرالدین طوسی، ملاعلی قوشجی، عبدالرزاق لاهیجی و علامه حلی و ده ها متفکّر دیگر در جریان بوده اند که در ارتباط با این قضیه داد سخن داده اند. همچنین ملاصدرا در حکمت متعالیه بزرگ ترین نظریه پرداز حکیم قرن یازدهم سعی کرده است آن دسته از قضایای منطقی را که به نظر برخی متفکران پیشین موجب ابهام و تناقض در آنهاست حل نماید. او با بیان فرق میان حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی به این ابهامات خاتمه داد و توانست حوزه ی بحث های چندی و چگونگی و چسانی را که از مقوله ی «استی ها» است از حوزه ی شناخت فلسفه که از مقوله ی «هستی ها» است بیرون نماید. ما در این مقاله ضمن بیان نظرات منطقی متکلمان در بحث های قضایای اخلاقی، به تبیین نظر ملاصدرا پرداخته و بر این باوریم که صدر المتألهین با اشکال حمل قضایا به دو صورت ذاتی و شایع صناعی به بازسازی قضایای اخلاقی در حوزه ی فلسفه ی اخلاق پرداخته است.
محکی موجود بما هو موجود از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند که نظام فلسفی ابن سینا نظام عقلانی محضی است که بسیاری از اصول زیربنایی آن را اصول فلسفه ارسطویی تشکیل می دهد و فلسفه او فلسفه مشائی خوانده می شود، ولی با این وجود، ابن سینا هرگز خود را ملزم به حفظ تمامی مبانی فلسفه ارسطویی نمی داند و در بسیاری از موارد به نقد آن ها نیز می پردازد. ابن سینا با پذیرش برخی مبانی ارسطویی و ارائه اصول خاص فلسفی خود، مؤسس نظام فلسفه مشاء اسلامی به شمار می رود که فلسفه ای بر محور موجود است. او موضوع مابعدالطبیعه خود را موجود بما هو موجود می داند و اصول مابعدالطبیعی خود را بر مبنای آن بنا می کند.در طول تاریخ فلسفه، علاوه بر ابن سینا بسیاری از فیلسوفان پس از او نیز در عالم اسلام و در مغرب زمین، موضوع مابعدالطبیعه را موجود بما هو موجود می دانند، اما این هرگز بدین معنا نیست که همه این فلاسفه دارای ساختار مابعدالطبیعی واحدی هستند؛ در فلسفه ابن سینا موجود، مفهومی مشترک معنوی است که به تشکیک بر مصادیقش صدق می کند. معنای موجود بما هو موجود به قدری عام و فراگیر است که تمام موجودات عالم، محکی و مصداق آن قرار می گیرند. دامنه وسیع موجود بما هو موجود، همه موجودات را شامل می شود؛ از خداوند تبارک وتعالی گرفته تا ممکنات مجرد و سپس ممکنات مادی و در نهایت در پایین ترین مرتبه وجود، هیولای اولی. در میان این موجودات خداوند وجود محض مستغنی داشته، به هیچ موجود دیگری وابسته نیست و در مقابل، ممکنات وجود ربطی و تعلقی به واجب الوجود داشته و در حدوث و بقاء نیازمند وجود واجب اند.
تحلیل صفات الاهی از دیدگاه صدرا و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
توحید خداوند متعال و تحلیل اسما و صفات الاهی همواره مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و عرفا بوده است و با توجه به اینکه از سویی، اسماء و صفاتی گوناگون به خداوند متعال اسناد یافته و از دیگر سو، بر وحدت و بساطتش تأکید شده است، این سؤالات مطرح میشود که آیا کثرت اسما و صفات الاهی یک کثرت واقعی است؟ و در فرض واقعی بودن کثرت، آیا اسناد آن ها به خداوند متعال یک اسناد حقیقی است؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا با وحدت و بساطت خداوند سازگار و جمع شدنی است؟ در پاسخ به سؤالات فوق، نظر توماس اکوییناس در مقایسه با نظر صدرالمتألهین مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و در نتیجه، اثبات شده است که صرفاً با مبانی فکری و فلسفی صدرالمتألهین میتوان به سؤالات فوق، پاسخی دقیق و فلسفی داد
علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
ارزش زندگی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان اهل محاسبه و معامله است؛ تا چیزی برای او نیرزد، آن را انتخاب نمی کند. ارزش زندگی به چیست؟ زندگی با وجود ناکامی ها، رنج ها و سختی ها چه ارزشی دارد یا حامل چه ارزش هایی است که وجودش را بر عدمش برتری بخشیده، پذیرش آن را بر عدم پذیرش آن راجح می سازد.
فیلسوف بزرگ جهان اسلام مطابق اصول حکمت متعالیه، وجود را ارزش، خیر و کمال می داند. زندگی نیز که امری وجودی است، دارای ارزش ذاتی می باشد. از آنجا که وجود دارای مراتب است، زندگی انسان متناسب با درجهٴ او از ارزش برخوردار است. البته ارزش های دیگری اعم از تکوینی و ارادی هست که ملاصدرا آنها را زینت بخش زندگی می داند.
خشنودی خدا، کرامت انسانی، فطرت الهی، جاودانگی و عشق، ارزش های زندگی است. نیز هرگونه ارتباط شایسته با منبع وجود و کمال برتر، ارزش محسوب می شود. بنابراین ارتباط با خداوند، معیار ارزش زندگی است. فطرت الهی انسان، نشان می دهد که ارزش از درون انسان می جوشد و نیازی به اعتبار ارزش و نگاه به بیرون نیست. کرامت انسان امری وجودی و به جعل الهی است؛ لذا امری حقیقی است نه مفهومی اعتباری. مایهٴ برتری و کرامت انسان، ظرفیت علمی او است که سبب برتری بر فرشتگان گشت. از نظر ملاصدرا عشق در هر موجودی سریان دارد. هر چه درجهٴ وجود قوی تر باشد، عشق پررنگ تر است. هر چه نفس اشرف و اعلی باشد، محبوب او لطیف تر و پربهاتر است. جاودانگی ارزش است. زندگی انسان، جاودان است و مرگ تقابلی با جاودانگی ندارد. انسان با مرگ به مرتبه ای برتر و حیاتی حقیقی نایل می شود.
بنابراین ارزش زندگی به ارزش های وجودی انسان برمی گردد. این ارزش ها دارای شدت و ضعف است. پس ارزش زندگی نیز دارای درجات و مراتب می باشد.
بازخوانی انتقادی اسلامی سازی علوم انسانی از منظر اسماعیل فاروقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اسلامی سازی دانش، حدود سال 1960 طرح شد و اسماعیل راجی فاروقی از جمله پیشگامان این بحث بوده که آرای وی تاکنون در کانون توجه صاحب نظران بوده است. این نوشتار در صدد تبیین، تحلیل، نقد و بررسی دیدگاه های وی در این زمینه است. فاروقی همچون برخی دیگر، راه حل عقب ماندگی مسلمانان را اصلاح نظام آموزشی و حاکمیت بخشیدن اندیشه و باور اسلامی بر این نظام آموزشی می داند. از آنجا که این نظام متکی بر متون، ساختار و مدیریت مناسب آموزشی است، باید اسلامی سازی در همه این امور صورت گیرد. راهکار فاروقی در این باره، اصول پنج گانه اسلامی حاکم بر علم و نیز مراحل دوازده گانه تولید و تدوین متون است. پژوهش حاضر با مروری انتقادی بر ایده های پیش گفته فاروقی، بر آن است تا مهم ترین چالش های نظریه وی را بررسی کند.
قضا و قدر و ارتباط آن با مسئله اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با بیان هدف و نحوه خلقت عالم و اینکه خداوند خالق عالم است نه فاعل عالم، توحید افعالی خداوند که به معنای نفی فاعلیت تام از ماسوی الله است را مورد بررسی قرار می دهد و بعد از تشریح این مسئله که تنها مؤثر حقیقی در عالم خداوند است، به تبیین معنای قضاء و قَدَر و نقش انسان در رخدادها و رویدادهای حادث در زندگی او می پردازد. در پایان نیز این نتیجه را به دست می دهد که حوادث عالم وجوب و حتمیت خود را از جانب خداوند و بر طبق قانون علیت دریافت نموده، هرگونه صدفه و اتفاقی منتفی است و از جمله عللی که در افعال انسان مؤثر است و در واقع مکمّل تامیّت انسان در افعالش می باشد، اختیاری است که طبق قضاء و قَدَر الهی برای انسان حتمیّت و وجوب یافته و انسان را قادر ساخته تا در طول تأثیر خداوند مؤثر در افعالش گردد؛ لذا نه جبری در کار است و نه اختیار مطلق.
زبان دین از دیدگاه ملاصدرا و قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبانشناسی دینی خواستار کشف رازهای زبان الاهی است که در قالب زبان بشری بیان شده است تا از این طریق، هم بتواند به سؤالات زیادی در مورد نحوهی نزول کلمات الاهی، چگونگی حفظ معانی کلمات در عالم علوی و عالم سفلی و ... پاسخ دهد و هم در مورد راهیابی به فحوای اصلی متون الاهی که همان نظر شارع مقدس است، به حقایقی دست یابد. در راستای فهم «زبان قرآن کریم»، شناخت نظریات ملاصدرا و قاضی سعید قمی از اهمیت بهسزایی برخوردار است؛ زیرا با تقابل این دو دیدگاه، گسترهی این مسایل نزد متفکران اسلامی، به خوبی آشکار میشود. مهمترین موضوع مورد بحث آنها، مسألهی «معناشناسی صفات الاهی» است. ملاصدرا با اختیار کردن زبان رمزی و حقیقی و رد هر گونه استعاره به تفسیر کلمات واجب الوجود پرداخت؛ در مقابل، قاضی سعید به زبان سلبی روی آورد. این نوشتار در صدد کشف علت اختلاف این دو متفکر در گزینش نوع زبان دینی است که دامنهی آن در «رابطهی لفظ و معنا» و «نحوهی دلالت اسم بر مسما» نیز کشیده شده است و پس از بیان دیدگاههای دو طرف در اثبات سخن خویش و رد نظر متقابل، به این مطلب دست مییابد که این اختلاف ریشه در مبانی انسانشناختی و جهانشناختی دارد و سرانجام در این نوشتار، دیدگاه قاضی سعید مورد نقد قرار میگیرد که از جمله پایبند نبودن قاضی سعید بر اصول مورد پذیرش خویش است
تفکر اسلام: حقیقت واحد سیال؛ تبیین صدرایی از انسان راه حلی برای مشکله ی آزادی
حوزههای تخصصی: