فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رابطة عقل و ایمان از مهم ترین مسائل در حوزة فلسفة دین است که با حل آن بسیاری از مسائل دیگر فلسفه حل می شوند. ازاین رو مسئله رابطه عقل و ایمان و اینکه آیا این دو متعارضند یا خیر، از جمله اموری است که به تأمل و دقت نیاز دارد.
در این تحقیق رابطه عقل و ایمان از دیدگاه ملاصدرا را بررسی می کنیم تا هماهنگی یا ناهماهنگی آن دو مشخص شود. اما قبل از بیان این رابطة دیدگاه ملاصدرا لازم است دو نکته را ذکر کنیم که ما را در این بحث یاری می رساند:
نخست اینکه تعارض میان عقل و ایمان زمانی پیش می آید که عقل از حدی که برای آن مشخص شده است، پا فراتر نهد و در محدوده غیب (که متعلق ایمان است) گام نهد، زیرا غیب تنها به واسطه ایمان قابل دستیابی است و زمانی متحقق می شود که عقل به قصور خود پی برده باشد و به دنبال آن نیاز به ایمان را احساس کرده و بندهای مدرکات و معلومات را نیز پاره کرده باشد. از همین رو حضرت امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «غایه العقل الاعتراف بالجهل».
دیگر اینکه آنچه محل تعارض است، اعتقادات نظری است نه احکام عملی. زیرا احکام عملی دین مبین اسلام، محدوده غیب است که ادراک عقل در آن حجیت ندارد و عقل تنها به طور غیرمستقیم لوازم بیانات شرع را استنباط می کند.
معیارهای تمایز دلالت تضمنی و التزامی از مجازِ در لفظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق مباحث الفاظ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
بحث دلالت های ثلاث از مباحثی است که به تبع تحول در جایگاه مباحث الفاظ در منطق سینوی پدیدار شد. ابن سینا برای نخستین بار اعتنای بیشتری به مباحث الفاظ نموده و از جمله مباحثی که وی بدان می پردازد، دلالت های سه گانه الفاظ (تطابقی، تضمنی، و التزامی) است. در این میان دلالت التزامی بیش از دو دلالت دیگر مورد توجه منطق دانان بوده است. این دلالت از آن جهت که بر معنایی خارج از معنای موضوع له دلالت می کند، مشابه برخی از دلالت های مجازی بوده و همین مشابهت باعث خلط در تفکیک این دو حیطه از هم می گردد. در این پژوهش، تفاوت حیطه استعمال (دلالت تصوری و تصدیقی)، عدم احتیاج به تلازم بَیّن بالمعنی الاخص بین معنای مجاز و حقیقی و عدم استلزام معنای مجاز نسبت به حقیقی، به عنوان سه وجه تمایز دلالت التزامی و تضمنی از مجاز، به شیوه ای تحلیلی توصیفی تبیین گردیده است که به وسیله آن ها، مصادیق دلالت های سه گانه و مجازِ در لفظ، به صورت کاملاً آشکار قابل تفکیک و شناسایی باشند.
بررسی و نقد انتقادات فخررازی به حدوث روحانی نفس ناطقه از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
حادث یا قدیم بودن نفس ناطقه انسانی از مسائل چالش برانگیز و قدیمی فلسفه است. ابن سینا در مقابل افلاطون که نفس را قدیم می دانست، با اقامه براهینی در صدد اثبات حدوث نفس بر می آید. در مقابل، فخررازی با طرح انتقاداتی به براهین ابن سینا، نظریه او به چالش می کشاند. در پژوهش حاضر اثبات می گردد که اشکالات فخر رازی ناشی سوء برداشت او از مبانی ابن سینا در اثبات ماده اولی از طریق برهان فصل و وصل، وحدت نوعی نفوس انسانی و تمایز افراد آن با اعراض مفارق، علّت معّد بودن استعداد بدنی جهت افاضه نفس ناطقه از سوی عقل فعّال، براهین ابن سینا در محال بودن تناسخ و قاعده ""لا معطل فی الوجود"" می باشد. هر چند مبانی ابن سینا در برخی زمینه ها مانند تعلق نفوس جزئی و خیالی به ابدان افلاک بعد از قطع تعلق بدنی، توانائی پاسخ گوئی به اشکالات رازی را ندارد.
نظریة حرکت جوهری در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایه های معنایی متن، و بررسی چند معنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن می پردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسی ناپذیر دارد یا علی رغم شخصی بودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. در این تحقیق با تمرکز بر نظریة حرکت جوهری، تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی می رساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و درنتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم می کند.
بقای فردی نفس از نگاه ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم درباب معاد، مسئله بقای فردی است و ظواهر آموزه های ادیان الهی هم بر آن تأکید می کند؛ اما ابن رشدگرایان، انکار معاد فردی انسان را به ابن رشد، فیلسوف بزرگ اسلامی، نسبت داده اند. برخی از سخنان ابن رشد، این نسبت را تأیید می کند؛ زیرا وی نفس انسانی را مجرد می داند، به معاد جسمانی باور ندارد و کثرت عددی را منحصر در مادیات می داند. نتیجه این سه مقدمه آن است که پس از مرگِ تن، نفسِ مجرد انسانی نمی تواند متکثر باشد؛ پس باید به وحدت نفس انسانی بعد از مرگ قائل باشیم. ابن رشد از آن جهت که یک مسلمان است، باید به کثرت عددی نفوس انسان در معاد اعتقاد داشته باشد. برای نفی این نسبت به وی می توان راه حل هایی ارائه کرد؛ اول اینکه، آن قاعده را بر همان معنای ظاهری اش بپذیریم که کثرت عددی تنها در انواع مادی وجود دارد؛ ولی باز بپذیریم که او به کثرت عددی انسان در معاد ملتزم است؛ زیرا او به وجود نوعی بدن جسمانی نه عین جسم دنیوی پس از مرگ قائل است. دوم اینکه، برخی از سخنان ابن رشد حاکی از آن است که یا به این قاعده در همه جا ملتزم نیست یا مفهوم ماده را عام می گیرد و به مطلق قابلیت حمل می کند، نه ماده جسمانی؛ برای نمونه، وی کثرت عددی را در بین علل عالی، براساس شرافت رتبه می پذیرد.
مبانی معنا شناختی ساخت و ادراک مفاهیم در علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
کارکرد معرفتی اقناع و تخییل از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیل و اقناع از دیدگاه فارابی در دو بعد تصوری و تصدیقی اهمیت فراوانی دارد. این مسئله در کنار تصریح وی به برتری حد تام و یقین نیازمند تبیین است. از نگاه وی، بیشتر مردم به مرحله ادراک عقلی نمی رسند. مقصود فارابی از تخییل این است که حقیقت واحد و ثابتی به میزان توان ادراکی افراد ممثل شود. اقناع هم نوعی ظن است که احتمال عناد و خلاف در آن می رود. با استفاده از اقناع و تخییل، می توان حقایق تصوری و تصدیقی معقول را به تناسب طاقت و درک افراد تنزل داد و بدین ترتیب از ضرورت معرفت تخییلی و اقناعی سخن گفت. این منافع در صورتی است که تخییل تابع تصور حقیقی و اقناع تابع یقین باشد. بنابراین، می توان اقناع و تخییل را از دیدگاه فارابی منابع معرفتی مهمی دانست.
بررسی و نقد مبانی نظریة مشروعیت در اندیشة سیاسی ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
این تحقیق به بررسی انتقادی مبانی نظریة مشروعیت در اندیشة سیاسی ابن تیمیه پرداخته است، تا با برجسته سازی نقاط ضعف آن بر اساس عقل، کتاب و سنت، به نادرستی دیدگاه وی رهنمون گردد. متأثر بودن برخی از نظام های مدعی حکومت اسلامی در منطقه، از تفکر سلفی گری ابن تیمیه در حوزة مشروعیت سیاسی، اهمیت این تحقیق را دوچندان می سازد. ازاین رو تحقیق حاضر با روشی توصیفی و انتقادی، با تبیین دیدگاه ابن تیمیه در باب مشروعیت سیاسی و مبانی آن، به این رهیافت رسیده که ابن تیمیه به دلیل عدم اتخاذ روش علمی صحیح، نتوانسته است در نظریه پردازی در زمینه مشروعیت سیاسی، موفق عمل کند و پیش فرض هایش دارای اشکالاتی نظیر عدم اعتنا به عقل، عدم فهم معنای صحیح امامت در اسلام، خلط مفاهیم امامت و رسالت و عدم اعتنا به نصوص متواتر، حجیت اجماع و عدالت صحابه است.
تحلیلى تطبیقى از شفاعتدر نگاه فخررازى و قاضى عبدالجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شفاعت یکى از باورهاى ادیان، به ویژه دین اسلام است که افزون بر دلالت آیاتى از قرآن کریم، روایات معصومان علیهم السلام در مورد آن به حد تواتر رسیده است. متکلمان مسلمان اتفاق نظر دارند که شفاعت از باورهاى پذیرفته شده در میان عقاید اسلامى است، گرچه در تفسیر آن اختلاف نظر دارند. گروهى همچون معتزلیان به دلیل پیش داورى در مسئله عمل به وعید، ناچار شدند شفاعت را مختص افراد مطیع و نیکوکار بدانند. در نتیجه، شفاعت پیامبر سبب افزایش درجه نیکوکاران است نه نجات گنه کاران، اما اشاعره معتقدند شفاعت، مخصوص مرتکبان گناه کبیره اى است که به دلیلى نتوانسته اند قبل از مرگ توبه کنند.
این مقاله سعى دارد دیدگاه دو تن از دانشمندان مهم مسلمان، فخررازى و قاضى عبدالجبار که یکى نماینده مکتب اشعرى و دیگرى نماینده مکتب معتزلى است، به شیوه توصیفى تحلیلى مورد بررسى قرار دهد. نتایج به دست آمده حاکى از این است که شفاعت اولیاى الهى مشروط به مشیت الهى و تحت ضوابط خاصى است و علاوه بر زیادت در منفعت، باعث رفع عقاب نیز مى گردد.
تحلیل نسخه شناسی آثار ملامحمدصادق اردستانی (د 1134 ق/ 1722 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملامحمدصادق اردستانی حکیم عصر صفوی است که تاکنون آثار و آرای او به خوبی شناخته نشده است. در این مقاله آثار وی را بر پایه کتاب ها و تذکره های منتشرشده در ایران از منظر نسخه شناسی و محتوایی بررسی می کنیم. در این منابع چهارده اثر به حکیم اردستانی منسوب شده است که پس از گردآوری نسخه های خطی آثار وی و ارزیابیِ آن ها این نتایج به دست آمد: 1. نُه عنوان از آثارِ چهارده گانه در واقع سه اثر مستقل: رساله جعلیه صادقیه، حکمت صادقیه، و مراسله حکیم اردستانی اند که هر یک با سه عنوان متفاوت نام گذاری شده اند؛ 2. از اختیارات الأیامنسخه ای یافت شد که احتمال انتسابش به وی بسیار زیاد است؛ 3. در انتسابِ کلید بهشتبه وی تردید جدی وجود دارد؛ 4. در هیچ یک از فهرست کتاب خانه ها از سه اثر باقی مانده از آثار حکیم اردستانی یعنی آیه نور، تباشیر، و حاشیه بر شفاگزارشی نشده است.
رهیافتى براى نظریه پردازى بنیادى در علوم انسانى بر اساس فلسفه اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اساسى که این مقاله به آن پاسخ مى دهد آن است که مبنا و راه و روش ارتباط فلسفه اسلامى و علوم انسانى چیست؟ در این مقاله تلاش مى شود تا با نمایاندن مناسبات فلسفه اسلامى و علوم انسانى، براى تداوم روشمند فلسفه اسلامى در جهت نظریه پردازى در علوم انسانى راهى پیدا شود. براى نیل به مقصود، هر گام به صورتِ طبیعى از گام قبلى برمى آید نوآورى اساسى مقاله بر اساس نظریه علامه طباطبائى درباره «فلسفه» شکل گرفته است. بر اساس نظریه علامه، مسئولیت اثبات وجود موضوع هر علم بر عهده فلسفه است. این در حالى است که از منظر مشهور اندیشمندان اسلامى، موضوع علم براى هویت بخشى هر علم، در مقایسه با دو ملاک دیگر یعنى «روش» و «غایت» ملاک بهترى است. از منظر علامه طباطبائى و استاد شهید مطهرى وظیفه اساسى فلسفه، اثبات وجود موضوع هر علم و نیز تولید روش نظریه پردازى متناسب با موضوع آن علم است. مجموعه یافته هاى محصول اثبات وجود و نحوه وجود موضوع و نیز روش متناسب با آن، محتواى فلسفه علوم انسانى را مى سازد. اگر فلسفه علوم انسانى به نحو روشمندى از معارف اسلامى مرتبط استخراج شود، به رویکردى اسلامى در قلمرو فلسفه علوم انسانى و در نتیجه به نقطه آغازى براى نظریه پردازى دست یافته ایم.
نقد روش پنهان نگاری در کاربست آن برای فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
هرگونه بررسی و پژوهش نیازمند روش است. این ایده اگرچه، ایده ای جدید است، اما گویی در گذشته نیز کاربرد داشته است. پژوهشگران معاصر در بررسی و فهم فلسفه اسلامی کلاسیک تلاش کرده اند روش فلاسفه مسلمان در تألیف آثارشان را نیز به بحث بگذارند. در این مقاله تلاش شده است تا یکی از آرای لئو اشتراوس در باب روش فارابی در نگارش آثارش به نقد کشیده شود. اشتراوس در پی بررسی های خود در باب فلسفه سیاسی اسلامی به این نتیجه رسیده بود که فیلسوفان مسلمان، و به طور خاص فارابی، به چند دلیل ، نوشته های خود را به صورت رمزی و محفلی تألیف کرده اند، روشی که از افلاطون به ارث برده اند و پس از فارابی به ابن میمون نیز سرایت کرده است و بدون دریافت و فهم این روش، نمی توان فهم درستی از فلسفة کلاسیک داشت. این درحالی است که این ادعا هم به لحاظ منطق درونی و هم با توجه به شرایط تاریخی عصر فارابی و قصد وی از تألیف اثر، ادعایی مخدوش است
«سخن گفتن از خدا» در الهیّات دنس اسکوتوس، با نگاهی به تأثیر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مبحث «سخن گفتن از خدا» در عرصه معارف معاصر به طور عمده ذیل مباحث زبان دین مطرح می شود. یوهانس دنس اسکوتوس تحت تأثیر فیلسوف برجسته اسلامی ابن سینا و بر مبنای باور به اشتراک معنویِ «وجود»، به زبان اشتراک معنوی در سخن گفتن از خدا قائل است. اسکوتوس بحث از زبان مشترک معنویِ دین را ذیل تقسیم معرفت انسان به خدا، به معرفت طبیعی و معرفت فراطبیعی مطرح نموده، مفهوم «موجود نامتناهی» را کامل ترین مفهومی می داند که انسان در مرتبه معرفت طبیعی (عقلی) می تواند از خدا داشته باشد و به وسیله آن از خدا سخن گوید، لیکن معرفت حقیقی (معرفت به دور از هرگونه نقص و ابهام) به خدا و باورهایی از قبیل تثلیث، تجسد و ... در مسیحیت را تنها از طریق معرفت فراطبیعی آن هم فقط از نوع معرفت وحیانی ممکن می داند و در این موضع، رویکردی ایمان گرایانه را اتخاذ می کند، اگرچه در عین حال، ارائه استدلال عقلی و برهان بر برخی داده های وحیانی درباره خدا را تأیید می کند. مقایسه دیدگاه های اسکوتوس و ابن سینا در بحث از معرفت فراطبیعی، نشان دهنده همانندی ها و ناهمانندی های تفکرِ این دو فیلسوف در عقل گرایی و امکان سخن گفتن از حقایق وحیانی است.
امکان استعدادی و نسبت آن با امکان ذاتی (از حکمت سینوی تا حکمت صدرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ابن سینا با استفاده از قاعده ی «کل حادث زمانی مسبوق بقوة و مادة تحملها»، وجود ماده و قوه (امکان استعدادی) را اثبات کرده است. فیلسوفان و متکلمان بعد از ابن سینا به نقد و بررسی قاعدة مذکور، استدلال ابن سینا و رابطة امکان ذاتی با امکان استعدادی پرداخته اند. برخی از آنها امکان ذاتی و استعدادی را مشترک لفظی و لذا استدلال ابن سینا را مغالطی دانسته و برخی دیگر، با اثبات اشتراک معنوی این دو امکان، استدلال ابن سینا را مبرّای از اشکال بشمار آورده اند. یکی از لوازم اعتقاد به قاعده ی فوق پذیرش ترکیب جسم از ماده و صورت است؛ بنابراین کسانی مانند شیخ اشراق، فخر رازی و خواجه-نصیر که منکر ترکیب جسم از ماده و صورت هستند، نمی توانند این قاعده را بپذیرند.
مباحث مربوط به امکان استعدادی و رابطة آن با امکان ذاتی تا قبل از ظهور حکمت متعالیه با ابهاماتی همراه بوده است؛ اما بعد از آن، برخی از پیروان این مکتب، با استفاده از اصولی نظیر اصالت و وحدت تشکیکی وجود، قاعده (کل حادث مسبوق ...) و اشتراک معنوی امکان ذاتی و استعدادی و لذا صحت استدلال ابن سینا را اثبات و تبیین کردند.
ساختار تحلیل زبانی نظریات فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با به کارگیری روش تحلیل زبانی در بررسی آرای فلسفی ملاصدرا، نشان داده شده است که الگوی زبانی واحدی را می توان بر تمامی نظریات فلسفی وی منطبق کرد. بدین منظور بر اساس دو نظریه زبانی در مورد ساختار معنایی لفظ مشتق، نشان داده شده است که هنگامی که وی نظام فلسفی خویش را بیان می کند، نظریات فلسفی وی با الگوی زبانی بساطت معنایی مشتق انطباق دارد و هنگامی که بر مبنای قوم به دفاع از نظریات خویش می پردازد، از الگوی زبانی ترکب معنایی مشتق استفاده می کند. الگوی زبانی ارائه شده در این مقاله، بر آرای فلسفی ملاصدرا در مباحث زیر تطبیق داده شده اند: پاسخ به اشکال اعتباری بودن وجود، موضوع حرکت، اتحاد عاقل و معقول. همچنین نشان داده شده است که اگر نخست نظریه زبانی بساطت مشتق را بپذیریم و سپس به سراغ مباحث فلسفی برویم، در پذیرش نظریات فلسفی ملاصدرا نیازمند دلیل نخواهیم بود. همچنین برای مخالفت با نظریات فلسفی ملاصدرا حتماً باید به نظریه ترکب معنایی مشتق قائل باشیم.
چگونگی صدور کثرت از وحدت بر مبنای قاعده الواحد در نزد ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه ی صدور کثرت از وحدت، از مسائل مهم و محوری در فلسفه بوده که از دو جنبه ی فاعلیّت الهی و پیدایش کثرت درعالم، مورد توجه حکمای اسلامی قرار گرفته است. ابن سینا1و سهروردی2 براساس قاعده ی الواحد به تبیین نظریه ی صدور پرداخته اند؛ در این زمینه علی رغم اختلاف در مبانی، هرکدام به روشی خاص عمل نموده چنان که ابن سینا برمبنای جهات دوگانه ی وجوب و امکان در عقول ده گانه و با فرض کثرت اعتباری عقل اول، به توجیه این نظریه می پردازد؛ درحالی که سهروردی با ناقص پنداشتن این دو جهت، تغایر بین نورالانوار و نوراول را مورد بررسی تفصیلی قرارداده و با استناد به جهات موسّع اشراق و مشاهده، به سلسله ی بی شماری از انوار طولی و عرضی قائل می شود. وی همچنین برمبنای قاعده ی امکان اشرف و با تأکید برعالم مثال، طبقه ی ارباب انواع را اثبات می کند که از این حیث تعامل دوسویه ی نورشناسی اشراقی را جایگزین ضرورت انعطاف ناپذیر و یک سویه ی وجودشناسی مشائی می سازد. سهروردی در باب آفرینش، با رد علم عنایی مشائیان، علم خداوند را از نوع اضافه ی اشراقی دانسته و فرایند شکل گیری عالم را به نظام شگفت انگیز انوار نسبت می دهد.
مبانی الهیّات در تفکّر دنس اسکوتوس با نگاهی اجمالی به آرای ابن سینا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مقالة حاضر درصدد است مبانی الهیات را از دیدگاه فیلسوف و متألّه مَدرسی دنس اسکوتوس بررسی کند. این مبانی عبارتند از: تعریف و موضوع الهیات، اقسام الهیات، امکان الهیات به مثابه یک علم، و نسبت عقل و وحی. هم چنین سعی خواهد شد با توجّه به تأثیرپذیری اسکوتوس از ابن سینا در بسیاری از موارد، مقایسه ای اجمالی میان دیدگاه های آن دو انجام شود. هر دو متفکّر موضوع الهیات را خدا و مسائل مربوط به آن می دانند و بر همین اساس الهیات را تعریف می کنند. دربارة امکان الهیات به مثابه یک علم، در حالی که اسکوتوس معتقد است که نمی توان آن را دقیقا یک علم نظری نامید بلکه آن نهایتا یک علم عملی است، ابن سینا الهیات بالمعنی الاخص را دقیقاً یک علم نظریِ یقینی می داند. دربارة نسبت عقل و وحی نیز اسکوتوس ضمن تأیید کارکرد عقل در الهیات، نهایتاً به برتری وحی معتقد است، امّا ابن سینا ضمن قبول اعتبار تامّ وحی، کاملاً اصالت عقلی است.
نظریة تنزیل- تأویل در اندیشة صدرالمتألهین؛ مقدمه ای بر فلسفة دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه صدرالمتألهین دربارة پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و فهم قابل رهگیری است. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر حیث منشأ، فاعل شناسا، روش، مسائل، زبان و زمان بررسی می شود. در این نظریه، دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحدند، اما از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجة این تفاضل در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان می شود؛ به طوری که، زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی از زبانی تنزیلی بهره می برد که رقیقه ای از زبان حکمت محسوب می شود؛ همچنین، با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزه های انبیا اقتباس کنند و بنابراین، فلسفة زمانی از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش هایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آن ها حکایت می کنند. بهره گیری از این روش ها فلسفه را در جایگاهی قرار می دهد که با اقتباسی روش مند از آموزه های دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف، می توان آن را به دینی بودن متصف کرد.
نقد وبررسی شش دیدگاه درباره شرایط انتاج قیاس استثنائی در منطق سینوی (با تاکید بر شرطی متصل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی و داوری نظرات منطق دانان سینوی درباره شرایط انتاج قیاس استثنائی (با تأکید بر شرطی متصل) اختصاص دارد. پس از بررسی متون متعدد منطق سینوی، مجموعه نظرات در شش دسته تقسیم بندی شده است. در دسته اول، شرطی در قیاس استثنائی به صورت مهمله استفاده می شود که با مبانی منطق سینوی در شرطیات هماهنگ نیست. با کنار گذاشتن این نظر درمی یابیم همه منطق دانان سینوی درباره ضرورت لزومی بودن شرطی در قیاس استثنائی و امکان انتاج این قیاس با مقدمه شرطی موجبه کلیه، اشتراک نظر دارند. اما درباره امکان انتاج قیاس استثنائی با مقدمه شرطی سالبه، شرطی جزئیه و حذف شرطی شخصیه اختلافات نظر وجود دارد. سرانجام با تحلیل منطقی و بر پایه شواهد مبتنی بر زبان طبیعی به داوری این اختلافات پرداخته ایم. بر این اساس نتایج زیر بدست آمده است.
1 شرطی در قیاس استثنایی باید کلی و لزومی باشد؛ 2 انتاج قیاس استثنائی از شرطی سالبه بر پایه بحث اختلاف میان سلب لزوم و لزوم سلب می باشد و تعیین موضع درباره آن منوط به تعیین موضع درباره تفسیر شرطی سالبه است؛ 3 قیاس استثنائی با مقدمه شرطی شخصیه، در صورت یکی بودن زمان یا حالت صدق شرطی و استثناء منتج خواهد بود.