فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
مکتب تفکیک چه می گوید
منبع:
سفیر ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
فیلسوف یهودی بغدادی
بقاء روح پس از مرگ (3)
احوال و آثار و افکار فلسفی و کلامی نجم الدین کاتبی قزوینی به انضمام ارائه نمونه ای از المفصل فی شرح المحصل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح احوال و افکار منطقی و فلسفی و کلامی نجم الدین دبیران کاتبی قزوینی و معرفی آثار وی موضوع رساله است. کاتبی تحت تأثیر افکار امام فخر رازی بوده و از اینرو به شرح کتابهای محصل و ملخص وی می پردازد. کتاب « المفصّل فی شرح المحصل » در مبحث الهیات و تصحیح آن بخش دوم رساله را تشکیل می دهد و در آن به طرح مباحثی چون امور عامه ، علت و معلول ، مقولات ، اثبات واجب الوجود و احکام نفس ناطقه می پردازد. نگارنده معتقد است که کاتبی همچون فخر درایراد شبهه قوی بوده است هر چند خود نظریه تازه ای را ارائه نداده باشد.
جنبش ذاتی طبیعت
حوزههای تخصصی:
ارزش ذاتی طبیعت در نگاه صدرالمتألهین شیرازی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث «اخلاق محیط زیست»، از مباحثی است که در دوران ما توجه بسیاری از فیلسوفان را به خود جلب کرده است که در آن از شناخت طبیعت از سوی انسان و رابطه انسان با محیط زیست و احساس مسؤولیت نسبت به آن، سخن به میان می آید. در این مقاله به این سؤال پاسخ داده می شود که آیا طبیعت دارای ارزش ذاتی است یا ارزش آن غیری است؛ یعنی طبیعت از این جهت ارزش دارد که در خدمت مصالح و منافع انسان است و همچنین آیا طبیعت دارای ارزش واقعی مستقل از ذهن انسان است یا انسان است که برای آن ارزش قائل است و صرف نظر از ارزش گذاری انسان، فاقد ارزش است؟
صدرالمتألهین بر اساس مبانی فلسفی خود، به لحاظ این که جهان را مخلوق خدایی می داند که از اسمای حسنا و صفات علیا برخوردار است، به ویژه با عنایت به حکمت و عدالت الاهی، نظام هستی را نظام احسن می خواند و این نظام احسن صرف نظر از آنکه در خدمت انسان باشد، دارای ارزش ذاتی است. افزون بر آن، چون سراسر عالم مظاهر صفات و اسمای خدای متعال است، سزاوار است که آدمی به تمامی موجودات به عنوان مظاهر و تجلیات اسمای حسنای خدا محبت کند. زیرا جملگی آنها پرتوی از آثار قدرت حق و از انوار وجود مطلق او است و مقتضای محبت به آنها حاکی از ارزش ذاتی آنها است.
نگاهى به شبهات خطاناپذیرى علم حضورى و پاسخ آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیم علم به حضورى و حصولى از مهم ترین تقسیمات علم در معرفت شناسى اسلامى است. معرفت شناسان معتقدند علم حضورى به سبب آنکه مواجهه با خود معلوم است و واسطه اى در کارش نیست، ارزش معرفت شناختى مطلق دارد و راهیابى خطا در آن ممکن نیست. از طرفى شبهات بسیارى در این باره مطرح شده است تا به نحوى خطاناپذیرى در این نوع علم انکار گردد. مقاله حاضر با تکیه بر نفى واسطه از علم حضورى و تأکید بر خطاناپذیرى آن به رفع شبهات مطرح شده مى پردازد.
آفات علم ( 10 )
منبع:
حوزه سال ۱۳۶۶ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
چیستی فلسفه سنت گرایی با تکیه بر آرای دکتر سیدحسین نصر: مضامین، دلالت ها و بنیان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت گرایی و تجددگرایی در فضای امروز، به عنوان جریانی که به مدرنیسم نگرش دارند، مطرح می شوند. این مقاله با هدف پرداختن به مضامین عمدة اندیشة سنت گرایی، به عنوان درآمدی برای ورود به اندیشة سنت گرایان به رشتة تحریر درآمده است. برای این منظور در این مقاله با تأکید بر آرای سید حسین نصر به عنوان مطرح ترین اندیشمند سنت گرای حال حاضر، به تحلیل چیستی سنت به عنوان نقطة محوری این گفتمان و همچنین بررسی شاخص های فکری و دیدگاه های اصلی این جریان فکری پرداخته شده است. نصر یکی از طرفداران حکمت خالده است که با نقد دنیای متجدد می کوشد معرفت قدسی را جایگزین تجددگرایی سازد. از نظر وی، سنت گروی، اعتقاد به یک امر قدسی است که نه تنها مرجعیت فکری انسان هاست بلکه در رفتار آنها نیز تجلی می یابد.
مبانی و کاربرد قاعده""الاتفاقی""نزد ابن سینا و ارسطو
حوزههای تخصصی:
قاعده""الاتفاقی""یکی از قواعد فلسفه اسلامی به حساب آمده است‘و از این حیث که تصور میرود استنتاج احکام علوم تجربی بر اساس آن قرار دارد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.مرحوم شهابی (مجتهد خراسانی)در کتاب رهبر خرد در مبحث مجربات‘در حالیکه تفسیر رایج و سنتی این قاعده را میپذیرد ‘ درستی احکام حاصله از آن را مورد تردید قرار میدهد.علامه شهید سیدمحمدباقر صدر در کتاب الاسس المنطقیه للاستقراء صحت این قاعده را به عنوان یک قاعده قبلی عقلی مورد تردید قرار میدهد‘واستدلال میکند که این قاعده حداکثر خود یک قاعده تجربی است‘ولذا نمیتوان درستی احکام علوم تجربی را بدان متکی ساخت. نویسنده این مقاله این قاعده را درآثار ارسطو وابن سینا به تفصیل بررسی میکند و نشان میدهد که مضمون این قاعده چنانکه در برهان شفا به کار گرفته شده است خلاف آن چیزی است که از گفته ارسطو میتوان برداشت نمود‘وخلاف آن چیزی است که ابن سینا خود در طبیعیات شفاء به هنگام بررسی""امراتفاقی"" بیان داشته است .با این حال تأکید شده است که این قاعده در برهان شفا برای مشخص کردن علتی به کار میرود که براساس اعتقاد به اصل علیت میدانیم لامحاله موجود است ‘ و نه برای تبدیل رابطه مقارنت به رابطه سبیبیت چنانکه اخیراً تصور شده است . در ضمن به برخی از اشکالات تفسیر مرحوم صدر از این قاعده اشاره گردیده و در پایان به نظرات کانت و هیوم نیز در تأیید صحت نحوة استدلال ابن سینا اشاره شده است.
تبیین حقیقت روح و استعمالات قرآنی و روایی آن با توجه به دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
داشتن شناخت صحیح و روشن از حقیقت «روح» و استعمالات آن در قرآن و روایات، کلید فهم بسیاری از اصول و مبانی دین اسلام است. برای رسیدن به فهمی صحیح و روشن از حقیقت «روح» باید استعمالات قرآنی و روایی آن کانون توجه جدی قرار گیرد؛ به ویژه باید نسبت این استعمالات با یکدیگر تبیین شود. بدیهی است که اگر نسبت این استعمالات، اشتراک معنوی باشد، تفسیر ما از حقیقت «روح» کاملا متفاوت با تفسیری خواهد بود که بر اساس «اشتراک لفظی» صورت می گیرد. نوشتار حاضر با توجه به این مسئله، دیدگاه علامه طباطبائی را به عنوان شخصیتی که کانون توجه اندیشمندان اسلامی است، بررسی کرده است. به نظر می رسد با توجه به آثار علامه، نمی توان مبنای مشخصی را دربارة نسبت استعمالات قرآنی و روایی «روح» به ایشان نسبت داد. برخی از آثار ایشان صراحت در «اشتراک معنوی» استعمالات «روح» دارند؛ درحالی که ایشان در برخی دیگر از آثار، به اشتراک «لفظی» استعمالات «روح» روی آورد و به «اشتراک لفظی» آنها تصریح می کند. پیامدهای تفسیری این عدم تعیین مبنا، اختلاف دیدگاه علامه در تفسیر آیات مرتبط با استعمالات «روح» است. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای اطلاعات را گردآوری می کند و به صورت توصیفی تحلیلی به ارزیابی آنها می پردازد و در پایان، با بررسی استعمالات قرآنی و روایی «روح»، مبنایی ثابت در این زمینه ارائه می دهد.
مقایسه بحث تمایز وجود و ماهیت از منظر ابن سینا و سهروردی
حوزههای تخصصی: