فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازتاب اندیشه هستی شناختی ابن عربی در گلشن راز شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مکتب ابن عربی در قرن هفتم تحوّل عظیمی در مبانی عرفان نظری ایجاد کرد. جهان بینی هستی شناسانة ابن عربی بر دو پایة: «خداوند» و «انسان» استوار است. شارحان نظریه های ابن عربی نقش مهمّی در گسترش اندیشه های وی داشته اند. بزرگانی چون «شیخ محمود شبستری» به موازات عرفان عملی، در گسترش نظریه های ابن عربی همت گماشته اند. جستار حاضر بازتابِ جهان بینیِ هستی شناسانة ابن عربی را در مثنوی گلشن راز با رویکرد تحلیلی توصیفی، حول سه محور اساسی: «خداشناسی»، «انسان شناسی»، و «وحدت شخصی وجود»، مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که در اندیشة شبستری تجلّی نقش مهمّی در انبساط و تفصیل وجود بر عهده دارد. رابطة خدا و هستی، رابطة ظاهر و مظهر است. «انسان کامل» در میان مظاهر کونین، آیینة تمام معانی اسماء و صفات حقّ، نسخة کامل کائنات و «کلمة فاصلة جامعه» است. شیخ محمود مانند ابن عربی حقیقت محمّدی را اوّلین حقیقت ظاهر، مبدأ ظهور عالم و صورت اعظم و جامع الة، نقطة پایان ولایت و مظهر انسان کامل می داند که با ظهور او جمیع اسرار و حقایق الة آشکار می شود. به اعتقاد وی شناخت انسان کامل، نیل به مراتب دیگر از معرفت را تسةل می کند، و معرفت هستی با تکیه بر اندیشة وحدت وجود، و با استمداد از نیروی کشف و شهود، نیل به معرفت خداوند را امکان پذیر می سازد؛ اما تقدّم و تأخّر ذاتی بین ذات خداوند و تجلّیّات و تفرّدات او، و مطلقیّتِ خداوند و محدودیّتِ تفرّدات، مانع از شناخت ذات احدیّت است.
بررسی تطبیقی آرای لیندا زاگزبسکی و استاد مرتضی مطهری در باب علم پیشین الاهی و اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مسأله ی علم پیشین الاهی و اختیار انسان یکی از مسائل اساسی فلسفه ی دین است که از دیرباز، ذهن متکلمان و فیلسوفان را به خود معطوف نموده است. بر اساس این مسأله، ازآن جاکه علم مطلق الاهی مستلزم خطاناپذیری آن است، ازاین رو اگر خداوند در زمان t1 بداند که فاعل S فعل a را در زمان t3 انجام می دهد، آنگاه S در زمان t3 فعلی جز a را نمی تواند انجام دهد. ازاین رو، علم پیشین الاهی در تعارضی ظاهری با اختیار انسان است. این مقاله می کوشد آرای لیندا زاگزبسکی (فیلسوف دین معاصر) را با دیدگاه های استاد مرتضی مطهری در این باب مقایسه کند. در این راستا، ابتدا به بررسی پاسخ های سه گانه ی کلاسیک به این مسأله (بوثیوس گرایی، آکام گرایی و مولیناگرایی) از منظر زاگزبسکی می پردازد و نشان می دهد که زاگزبسکی ضمن پذیرش برخی از عناصر این دیدگاه ها و تلفیق آن ها با یکدیگر، سه راه حل بدیع ارائه می کند. مقاله سپس به بررسی دیدگاه استاد مطهری در دو بخش جبر و اختیار و قضا و قدر می پردازد و در پایان، وجوه شباهت و افتراق آرای دو متفکر را نشان می دهد. یافته ی پژوهش آن است که هر دو متفکر سازگاری علم پیشین الاهی را با اختیار انسان می پذیرند، اما «آکام گرایی تومیستی» و دو راه حل دیگر زاگزبسکی به رغم نکات مثبت و درخور پذیرشی که دارند، در نشان دادن این سازگاری ناتوان است، در حالی که راه حل استاد مطهری راه حل دقیقی برای اثبات این سازگاری است.
تفسیری نوین از رابطه عالم ماده و عالم دهر و نقش آن در حل معضل ربط ثابت و سیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای حل مسئله ربط ثابت به سیال، میرداماد و ملاصدرا طبایع مادی را از حیث ثباتشان، مجعول مفارقات می دانند تا محظور ربط ثابت به سیال وجود نداشته باشد. لکن ابهامات زیادی در مورد حیثیت ثبات طبایع که از آن تعبیر به عالم دهر می شود و همچنین رابطه عالم دهر با عالم ماده وجود دارد. در این مقاله ابتدا در قالب یک برهان کیفیت نسبت ما بین عالم دهر و عالم ماده که دوگانگی اعتباری و یگانگی حقیقی طبایع دهری و مادی است، مشخص می گردد. در تفسیر نخست، این وحدت و آن دوگانگی بر اساس تفاوت نحو ادراک موجودات مفارق عقلی و موجودات مادی تبیین گردیده، آنگاه با مشخص نمودن کمبود های این تفسیر، در تکمیل این تفسیر، تفسیر دومی ارائه شده که در آن بر اساس مفهوم ظهور و نقش آفرینی این مفهوم در این مسئله، یگانگی حقیقی طبایع دهری و مادی روشن می گردد.
امکان استعدادی و نسبت آن با امکان ذاتی (از حکمت سینوی تا حکمت صدرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
ابن سینا با استفاده از قاعده ی «کل حادث زمانی مسبوق بقوة و مادة تحملها»، وجود ماده و قوه (امکان استعدادی) را اثبات کرده است. فیلسوفان و متکلمان بعد از ابن سینا به نقد و بررسی قاعدة مذکور، استدلال ابن سینا و رابطة امکان ذاتی با امکان استعدادی پرداخته اند. برخی از آنها امکان ذاتی و استعدادی را مشترک لفظی و لذا استدلال ابن سینا را مغالطی دانسته و برخی دیگر، با اثبات اشتراک معنوی این دو امکان، استدلال ابن سینا را مبرّای از اشکال بشمار آورده اند. یکی از لوازم اعتقاد به قاعده ی فوق پذیرش ترکیب جسم از ماده و صورت است؛ بنابراین کسانی مانند شیخ اشراق، فخر رازی و خواجه-نصیر که منکر ترکیب جسم از ماده و صورت هستند، نمی توانند این قاعده را بپذیرند.
مباحث مربوط به امکان استعدادی و رابطة آن با امکان ذاتی تا قبل از ظهور حکمت متعالیه با ابهاماتی همراه بوده است؛ اما بعد از آن، برخی از پیروان این مکتب، با استفاده از اصولی نظیر اصالت و وحدت تشکیکی وجود، قاعده (کل حادث مسبوق ...) و اشتراک معنوی امکان ذاتی و استعدادی و لذا صحت استدلال ابن سینا را اثبات و تبیین کردند.
حکمت اشراق
استمرار ولایت بعد از خاتمیت بر اساس حکمت ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مکتب اسلام، به ویژه مذهب تشیع، اعتقاد به ولایت و لزوم استمرار آن در همة زمان ها از تفکرات مبنایی و اصولی محسوب می شود؛ به طوری که دین انسان بدون این اعتقاد پوسته ای بیش نیست و فاقد محتواست. هدف از نگارش این مقاله معقول کردن و تبیین مسئلة ضرورت استمرار ولایت پس از خاتمیت بر اساس آثار ملاصدراست. ائمة اطهار (ع) مصادیق اتم و اکمل ولایت اند که پس از ختم رسالت، هدایت بشر و ادارة کائنات به دوش آنان قرار داده شده است. جایگاه بالای ولایت و امکان دسترسی به این مقام و تبیین مبانی فلسفی عرفانی ملاصدرا، که پشتوانه های معتبر روایی نیز دارد و با مسئلة لزوم استمرار ولایت پس از خاتمیت مرتبط است، از دیگر مباحثی است که در این مقاله بررسی شده است.
ارتباط قاعده «الواحد» با قاعده «امکان اشرف»
حوزههای تخصصی:
دو قاعده «الواحد لایصدر عنه الا الواحد» و «امکان اشرف» در فلسفه و به ویژه حکمت متعالیه و عرفان نظری، در مسایل مهمی تأثیرگذار و مبنای اصلی است. میرزا مهدی آشتیانی و علامه طباطبایی کوشیده اند تا برای قاعده امکان اشرف استدلال جداگانه ای، بدون تکیه بر قاعده الواحد، عرضه کنند. سخن این دو اندیشمند و استدلال های آنان خالی از مصادره به مطلوب نیست. قاعده امکان اشرف برآمده از قاعده الواحد و اثباتش بدان وابسته است.
برون شدن از نتایج مشکل آفرین رویکرد کانت به مسئله وجود در پرتو حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
درآمدی بر روش علمی و مؤلفه های آن در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله آغاز راهی برای بازسازی عقلانی تفکر علمی ابن سینا است؛ به عبارت دیگر، آغازی است برای کشف و استخراج فلسفه علم ابن سینا. در این مقاله پس از اشاره به جایگاه علم در منظومه فکری ابن سینا، به بحث از روش علوم پرداخته شده است. ابن سینا در باب روش، قائل به نوعی پلورالیسم یا کثرت گرایی روشی است. این کثرت گرایی به دلیل اصالت عقل، به هیچ عنوان باعث آشوب و هرج و مرج معرفتی نمی شود و هیچ گاه به نسبیت معرفتی منجر نمی گردد. در نهایت مؤلفه ها و مقوم های روش علمی ابن سینا توضیح داده می شود که عبارتند از: ارتباططبیعتباماوراءطبیعت، مفهومصورت، ارتباطمیانعلوم، غایت شناسی و تقدممعرفت شناختیامورعاموبسیط. همه این امور دست به دست هم می دهند تا یک نظام معرفتی کلی و منسجم به وجود آید که در آن، فلسفه و علم در هماهنگی با یکدیگر واقع شوند.
غایت شناسی ادراک
کدام نوع معرفت، موضوع تحلیل فلسفی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسان معمولاً سه معنا را در مورد معرفت به کار می برند. آشنایی، مهارت و معرفت گزاره ای، سه معنای معرفت را تشکیل می دهند. با وجود این، اکثر معرفت شناسان، معرفت گزاره ای را موضوع فلسفه قلمداد می کنند. این مقاله که به روش اسنادی و کیفی نگاشته شده است، می کوشد ضمن تبیین هریک از معانی معرفت، به بررسی معرفت گزاره ای به طور خاص بپردازد و بر اساس تعریف سنتیِ معرفت به باور صادق موجه، شروط سه گانه این تعریف و نظرات در باب آنها را مورد کندوکاو قرار دهد. یافته های این پژوهش نشانگر این نکته است که شروط سه گانه با اشکالاتی از منظر برخی معرفت شناسان روبه روست و با وجود اجماع نسبی در باب تعریف معرفت با شروط سه گانه، از زمان گتیه به بعد این تعریف دچار چالش گردید و شروط سه گانه برای تعریف معرفت ناقص پنداشته شد.
بازسازی نظر خیام درباره وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم عمر خیام با آن که از فلسفه مشا به حساب می آید در چند رساله فلسفی خود به دفاع از نظریه اصالت ماهیت پرداخته و وجود را امری اعتباری و ذهنی می داند وی برای اثبات نظر خود از سه دلیل بهره برده و به شش اشکال پاسخ داده است وی اتصاف ماهیت به وصف وجود را به واسطه تعلق جعل به ماهیت می داند بنابراین تعقل ماهیات و وجود ذهنی انها نیازی به وجود ندارد مفهوم وجود به نظر وی از اوصاف عامه است و روشن ترین مفهومی است که آن را می شناسیم و به همین دلیل موضوع علم فلسفه قرار گرفته است مفهوم وجود یک معنای مشکک میان وجود عینی و ذهنی و رابطی و رابط است
نقدهای فیلسوف شیرازی برمقلدان
منبع:
اشراق ۱۳۸۶ شماره ۴
حوزههای تخصصی: