فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا مهم ترین ادلّه فخر رازی برای اثبات نظریّه او در مورد «خلق اعمال» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. هر سه دلیلی که وی برای ردّ ضرورت اختیار و تمام سیزده دلیلی که برای اثبات نظریّه «کسب» خویش اقامه کرده است، ابطال شده اند. سپس تفسیرهایی که او با توجّه به نظریّه مذکور ارائه داده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. به این منظور، همه آیاتی که وی تحت تأثیر این نظریّه، برخلاف معنای ظاهری تفسیر کرده است، جمع آوری شده و با توجّه به سایر آیات، معنای ظاهری و متبادر از الفاظ و شأن نزول آیات، و صحّت و سقم برداشت های او معیّن و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از برداشت هایی که فخر رازی تحت تأثیر نظریّه خلق اعمال از آیات قرآن داشته، صحیح نیست
کاربرد اصل تشکیک در معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو در وهله اول معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا و سپس جایگاه مبنایی اصل تشکیک در وجود را مورد مداقه فلسفی قرار می دهد. از این رهگذر به دست می آید که اصل تشکیک در وجود، در همه ارکان معاد جسمانی که عبارت از نفس، بدن مثالی، قوه خیال و امور لذت بخش و دردآور می باشند، جایگاه مبنایی را ایفا می کند؛ به گونه ای که بدون در نظر گرفتن این اصل، معاد جسمانی مورد نظر ملاصدرا تثبیت نخواهد شد. در پایان، ضمن تطبیق معاد جسمانی صدرا و اصل تشکیک با آیات و روایات، این مطلب حاصل می شود که در بحث معاد، عمدتاً با سه دسته آیات و روایات روبه رو هستیم که معاد جسمانی صدرا با هر سه دسته قابل جمع است.
وحدت یا دوگانگی علم و ایمان در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه عقل و دین
بدون تردید، ایمان یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین مقوله های مرتبط با انسان است، چراکه انسان ها دغدغه ای مهم تر و دیرپاتر از نیل به سعادت و رستگاری و نیک فرجامی ندارند و ایمان سنگ بنای سعادتمندی و رستگاری انسان است. نخستین مسئله - و شاید مهم ترین مسئله - درباره ایمان چیستیِ معنا و مفهوم آن است.
این مقاله درصدد تبیین معنا و مفهوم ایمان در حکمت متعالیه است. بررسی دقیق آثار فلسفی و کلامی ملاصدرا و شاگردان مکتب صدرایی نشان می دهد که ایمان از نظر آنها، به ویژه از نظر صدرالمتألّهین، برابر با علم – به معنای تصدیق منطقی یا یقین علمی و جزمی – است و چیزی غیر از آن نیست. ولی تحقیق و بررسی متون و منابع دینی و دیدگاه سایر حکما و متکلمان اسلامی درباره مقوله ایمان ومسائل مرتبط با آن خلاف نظر آنها را به اثبات می رساند و ایمان را جدای از علم و چیزی فراتر از آن نشان می دهد. این مقاله، ضمن ارائه معنا و مفهوم درست ایمان، درصدد کشف نظر حکمت متعالیه درباره ایمان به معنای اشاره شده و نقد و بررسی آن است. بدین منظور، نخست، جایگاه فلسفیِ بحث از ایمان و پس از آن، معنای لغوی واژه ایمان تبیین می شود و سپس، با استفاده از عبارات مکتوب بجامانده از بنیانگذار حکمت متعالیه و برخی از شاگردان بی واسطه و باواسطه او، دیدگاه آنان دربارة مفهوم و ماهیت ایمان استخراج و ارائه می شود و پس از آن، نقطه-نظرات آنان بررسی و در ادامه، یافته نگارنده در این باره با استناد به دلایل عقلی و نقلی بیان می گردد. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است: ماهیت ایمان در دیدگاه حکمت متعالیه چیست؟
تأملی بر روش شناسی در علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جدید اسلام در جهان معاصر و ضرورت نقش آفرینی آن به عنوان منبعی غنی در سامان بخشیدن به هویت فرهنگی و تمدنی مسلمانان در پرتو علوم مبتنی بر معرفت دینی و توحیدی از یک سو و بازتولید متونی با جهت گیری های غیردینی و گاه متعارض با دین و اندیشه توحیدی در حوزه علوم انسانی در کشورهای اسلامی از سوی دیگر، مسئله روش شناسی را به واسطه نقش قابل تأمل آن در تولید علوم و معارف انسانی جایگاهی ویژه می بخشد. از این رو نوشتار حاضر بر آن است تا با مروری نقادانه و موشکافانه بر روش شناسی های رایج علوم انسانی و مقومات معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی هر یک، امتیازات روش رئالیزم صدرایی را به عنوان روشی کارآمد در تولید علوم انسانی اسلامی نشان دهد.
علم پیشین خداوند و نقش آن در خلق اعمال و سرنوشت بندگان در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله علم پیشین خداوند و نقش آن در خلق اعمال بندگان و سرنوشت (سعادت و شقاوت اخروی) آنان به عنوان تجسّم عملکرد دنیویشان، قصه ای دیرین، شیرین و دلکش و درعین حال، دقیق، ظریف و پیچیده است، در این زمینه ملاصدرا بر آن است که: اولاً؛ اعمال بندگان اعم از اختیاری و اضطراری معلول و تابعی از تقرّر و تعین پیشینشان در علم الهی است و سرنوشت (سعادت و شقاوت اخروی) آنان به عنوان تجسّم اعمال دنیوی شان، ثابت و تخلف ناپذیر است. ثانیاً؛ بعثت پیام آوران الهی، ارسال رسل و انزال کتب با عنایت به تخلف ناپذیری اعمال بندگان و سرنوشت آنان از علم پیشین خداوند جز زمینه سازی و تحریک بندگان، جهت اظهار ما فی الضّمیرشان، اثر دیگری ندارد. ثالثاً؛ شرور اخلاقی منتسب به بندگان برخلاف شرور وجودی و طبیعی که اموری عدمی و نسبی اند از قبیل امور اعتباری خلاف فرمان عقل / شرع به شمار می روند. در پژوهش حاضر سعی شده است، مدّعیات سه گانه یاد شده، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
رؤیت حق تعالی از منظر علّامه طباطبائی؛ با تکیه بر تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
مسله رؤیت پذیری خداوند سابقه ای طولانی در میان ملل و نحل دارد. در جهان اسلام، اقوال متعددی از سوی اندیشمندان در این زمینه ابراز شده است، عده ای بر رؤیت بصری حکم نمودند. عده ای دیگر، حکم بر عدم رؤیت بصری خداوند داده و درصدد توجیه آیات و روایات دال بر رؤیت برآمدند. عده ای نیز سعی در حفظ ظاهر این گونه آیات و روایات برآمده، و از عدم انحصار رؤیت در رؤیت بصری سخن به میان آوردند. عده ای هم، دست از ظاهر قرآن برداشته و به تأویل و توجیه آیات و روایات پرداخته اند. علّامه طباطبائی، مطابقات با روایات، رؤیت قلبی خداوند را می پذیرد، اما ازآنجاکه خداوند از جسمیّت و لوازم آن منزّه است، رؤیت بصری خداوند را مردود می داند. از نظر ایشان رؤیت قلبی خداوند، به معنای علم حضوری به حضرتش می باشد، نه به معنای علم حصولی.
تبیین برخی از مطالب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان «عقل و ایمان» یا «علم و دین» موضوعی است که از گذشته های دور ذهن اندیشه ورزان را به خود مشغول داشته و دیدگاه های متنوع و مختلفی از سوی صاحب نظران در این باب ارائه شده است. یکی از نظریات مهم و بدیع در این باب، از آنِ حضرت استاد آیة الله جوادی آملی a است که در کتاب منزلت عقل در هندسهٴ معرفت دینی بازتاب یافته است. پس از نشر این اثر، مقاله ای با عنوان «جایگاه عقل و وحی در هندسهٴ معرفت بشری» در فصلنامهٴ معرفت فلسفی، شمارهٴ 24 منتشر گردید که در آن تأملات و پرسش هایی در خصوص این کتاب مطرح شده بود. مقالهٴ حاضر حاوی نکات و توضیحاتی ناظر به آن تأملات و پرسش ها است.
چالش های انگاره «علم بلامعلوم» در تبیین کیفیت علم قبل الایجاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله «علم قبل از ایجادِ خداوند به اشیا؛ برتری دیدگاه علم بلامعلوم بر نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی» (معین الدینی و نصیری، 1393: ش23/165 188) در اثبات برتری انگاره «علم بلامعلوم» در تبیین کیفیت علم قبل الایجاد، از سویه های مختلف دچار مشکل می باشد. مسیری که مقاله طی می کند، بر خلاف ادعای اثبات برتری و بیان مزایا، در جهت ابطال نظر رقیب و اثبات نظر منتخب می باشد. این خط سیر بر محور این نکات ترسیم شده است: تبیین تحویلی نگر به نظریه رقیب و فرو کاستن آن در برخی مبانی و ابعاد، نقدهایی بر نظریه رقیب بر اساس تقریر ناقص و نامقبول از آن، نفی حیثیت ذات الاضافه از مفهوم علم، رد علم حضوری، و طرح نظریات نامرتبط به موضوع مقاله، و از همه شگفت آورتر انتساب نظر خود به روایات در حد برداشت مستقیم عنوان و محتوا از روایات و تخطئه نظر مقابل، و معنون نمودن نظر منتخب با عنوان اختراعی «علم بلامعلوم» بدون تبارشناسی پدیدآورندگان آن. به رغم جهت گیری عنوان مقاله برای نشان دادن برتری نظر منتخب، ابطال نظر رقیب، در نفی ادعای حیثیت ذات الاضافه از مفهوم علم و انتساب متهورانه نظر خویش به ساحت پاک اهل بیت مقصور می گردد. بررسی ناقدانه این مقاله و سنجه روش مند مدعیات آن با معیارهای دقیق، می تواند راهگشای پاسداری از میراث حکیمان متأله و احتراز از ظاهرگرایی در سامان الهیات باشد.
قضایای حسن و قبح: عقلانی یا عقلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال اثبات عقلانی بودن قضایای حسن و قبح و ردّ عقلایی بودن آنهاست. ابتدا دیدگاه حکمایی همچون فارابی، ابن سینا و محقق طوسی مطرح شده که قضایای حسن و قبح را از مشهورات دانسته اند. سپس به دو تفسیر از دیدگاه حکما اشاره شد: حکیم لاهیجی قضایای حسن و قبحْ را یقینی و حتی بدیهی می د اند، اما محقق اصفهانی این بحث را از مشهورات بهشمار می آورد. حق آن است که از کلمات حکما، عقلانی بودن قضایای حسن و قبح در کنار عقلایی بودن آنها فهمیده می شود؛ چه آنکه یک قضیه ممکن است از یک جهت جزو یقینیات باشد که صدقش با برهان اثبات گردد و از لحاظی دیگر، جزو مشهورات باشد که واقعیتی جز شهرت و تطابق آرای عقلا نداشته باشد. در ادامه، به بررسی ادلة محقق اصفهانی پرداختیم. این دلیل را که چون قضایای حسن و قبح بدیهی نیستند پس مشهوری اند، نپذیرفتیم؛ چون نمی توان از عدم بداهت، عدم عقلی بودن را نتیجه گرفت. دربارة دلیل دوم که عقلا صرفاً به سبب حفظ نظام اجتماعی به حسن و قبح حکم می کنند، روشن شد که عقلا در اعتبار احکام به مصالح و مفاسد واقعی توجه دارند، از این رو حکم آنها منشأ عقلانی دارد و صرفاً برخاسته از اعتبار نیست.