فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
وحدت وجود
اصالت فلسفه اسلامی
حوزههای تخصصی:
وحدت و کثرت وجود
فراگیری عام اراده الهی از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسئله های مهم و مرتبط با اراده الهی، عمومیت اراده است. صدرالمتألهین اراده خداوند را فراگیر می داند و عینیت صفات با ذات، قاعدة «بسیط الحقیقه» و تبیین ویژه وی از علیت، مبانی این دیدگاه او به شمار می روند. یکی از مهم ترین چالش های این نظریه، ناسازگاری آن با برخی آیات و روایات و نیز اختیار داشتن انسان است. ملاصدرا در پاسخ به این اشکالات، گاه براساس نظر مشهور مشی کرده است؛ اما با تأمل بیشتر می توان دیدگاه ویژة او را دراین باره، که مبتنی بر نوعی وحدت وجود است، به دست آورد.
بررسی تطبیقی فقر در حکمت متعالیه و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از فقر موجودات ممکن، در هر دو حوزه ی فلسفه و عرفان، سخن بسیار است. در میان مکاتب فلسفی، حکمت متعالیه قرابت بیشتری با عرفان اسلامی دارد و فقری که در این دو حوزه تعریف و تبیین می شود بسیار به یک دیگر نزدیک اند. در حکمت متعالیه، بر پیشانی موجودات ممکن داغ فقر و هلاکت ذاتی خورده است، به گونه ای که عین ربط به علت خویش اند و از خود هیچ ندارند، بلکه به تعبیر دقیق تر، خودی ندارند. در عرفان نیز جز الف قامت یار چیزی دیگر در عالم هستی هویدا نیست و آنچه از کثرت ها در سرای وجود دیده می شود از یک سو عین فقر و روسیاهی و از سوی دیگر، وجوه و شؤونات ذات حق است. در این نوشتار، به مقایسه ی معنا و مفهوم فقر در حکمت متعالیه و عرفان می پردازیم تا در هر دو حوزه، با بیان تفاوت ها و شباهت ها، حقیقت آن سوی این روسیاهی را به تحقیق بنشینیم.
وحدت وجود نزد دوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول وجودی معرفت شناختی نفس بر اساس عقل فعال ملا صدرا و مقایسه آن با مفهوم مطلق هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
صرفنظر ازوجود نفسی ، ملاصدرا با معرفی وجود أنفسی یا وجود رابطی عقل فعال در اشراق الثالث شاهد سوم از مشهد سوم کتاب الشواهد الربوبیه چشم انداز نوینی در نظرگاه صیرورت نفس پدید آورد .او نشان می دهد که گرچه وجود فی نفسه عقل فعال عین وجود آن برای نفس است و لذا شأنی از شئون آن است اما غایت و کمال نفس نیز به شمار می آید .ازاین لحاظ او تلاش می کند تأثیر و انفعال نفس از وجود أنفسی عقل فعال و سرانجام اتصال و بلکه اتحاد نفس با آن را توجیه کند . براین اساس عقل فعال هم فاعل وجود نفس است هم غایت آن .هگل نیز بر اساس مفهوم مطلق نشان می دهد که «مطلق» ماهیت یکسانی با سوژه دارد، لذا این طبیعت «سوژه» است و غایت سوژه تبدیل شدن به مطلق و مطلق شدن است . گویی مطلق نیز شأنی از شئون سوژه است. « نفس» ، در نتیجه به صورت معقول خود خوداندیش یعنی« روح» و خودآگاهی محض تبدیل می شود و به تعبیر دقیق تر با آن اتحاد می یابد . به این سان در این تحول ، سبب و غایت ، هویت واحدی دارند : مطلق، خودش را از رهگذر اندیشیدن به خود ( خودآگاهی ) می آفریند تا در فرآیندی زمانمند ، روح گردد . هدف مقاله حاضر آن است که پس از تحلیل و تطبیق این دو نظرگاه نشان دهد که به رغم تفاوتها ، این دو با استفاده از مفهوم خودآگاهی ، دگرگونی شناختی نفس را تبیین می کند.
گفتار در برهان صدیقین
بررسی تطبیقی «ازخودبیگانگی» از دیدگاه مولوی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
چکیده
بیشتر دیدگاه های حکیم صدرای شیرازی و ملای رومی، با توجه به اشتراکات وسیع فرهنگی، اجتماعی و دینی آنها، شبیه یکدیگر و در نتیجه مکمل هم بوده است و بین آنها تنها اختلاف های اندکی در مبانی فکری وجود دارد. هرچند از نظر پارادایمی، اندیشه های دو متفکر بسیار به هم نزدیک است، صدرالمتألهین در بحث خویش از روش حکمی عرفانی استفاده می نماید و مولوی بیان خود را در قالب روشی عرفانی و به صورت تمثیلی بیان می کند تا برای عموم، قابل فهم تر باشد. یکی از محورهای مهم در اندیشه ایشان، پرداختن به «ازخودبیگانگی» است که البته در عبارات مولوی و ملاصدرا به طور صریح به کار نرفته است؛ اما معادل آن، یعنی «غفلت از خویشتن و خودباختگی» در آثار آنها یافت می شود. در جریان مطالعه تطبیقی افکار این دو، سعی بر آن است تا تصور، ابزارانگار باشد. بر همین اساس، مسئله اصلی پژوهش، در کنار توصیف مواضع خلاف و وفاق، تبیین مواضع نیز بوده است و ازاین رو تعریف و تبیین مسئله ازخودبیگانگی از نظر هر دو اندیشمند و نیز پیامدها، علل بروز و راهکارهای درمان آن به صورت تطبیقی بررسی خواهد شد.
حکیم میرزا ابوالحسن جلوه
مواجهه فلسفی ملاصدرا با عرفان ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی تردید ملّاصدرا از مکتب ابن عربی به طور گسترده ای تأثیر پذیرفته است؛ از این رو، برخی ملّاصدرا را نه مؤسس یک نظام فکری که تابع ابن عربی دانسته اند. چگونه می توان با وجود استفاده گسترده ملاصدرا از ابن عربی، حکمت متعالیه او را فلسفه ای مستقل دانست؟ این پرسش پایه این جستار است. دستاورد این پژوهش نیز عبارت است از اینکه: مکتب فلسفی ملّاصدرا در عین پذیرش اولیه اقوال عرفانی ابن عربی، وجوه تمایزی نیز نسبت به آن دارد؛ تمایزهایی در محورِ نگرش وجودی و تنوع روشی و تأکید بر برهان. همچنین، از آنجا که فلسفه ملّاصدرا به مثابه شبکه معرفتی مشتمل بر نگرش، مسائل، روش و هدف است، در پی دگردیسیِ برخی جنبه های عرفان ابن عربی در فلسفه ملاصدرا، دیگر جنبه های فلسفه او نیز دست خوش تغییرشده است.