ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
۵۶۴۱.

معناداری اسامی خداوند از منظر نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد (با ابتنا بر دیدگاه ابن سینا درباره معانی صفات واجب الوجود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اسم ِذات الهیات تنزیهی فاضل مقداد معناداری اسامی خداوند معنای اضافی معنای سلبی نصیرالدین طوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
نصیرالدین طوسی پایه گذار جریان «خردورزی فلسفی» در مدرسه فلسفی کلامی حلّه به شمار می رود. صفت بارز این جریان فکری، توجّه جدی به مباحث «امور عامّه» است که آثار آن در مسائل خاص الهیاتی نیز دیده می شود. پژوهش پیش ِرو عهده دار تبیین مسئله معناداری اسامی خداوند در برخی از آثار نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد است که به پیروی از دیدگاه ابن سینا، با رویکرد تنزیهی تشریح شده است. ابن سینا که بر پایه قاعده معرفت شناختی «ناممکن بودن انتزاع دو مفهوم از حقیقت بسیط»، به ترادف مفهومی صفات ذاتی خداوند باور داشت، برای پاسخ به اشکال مقدّری ناظر به معانی متفاوت صفات خداوند در گزاره های الهیاتی، طرحی سه گانه ارائه داد که دربرگیرنده سلب معنای مقابل، اضافه به مخلوق، یا ترکیبی از آن دو بود. نصیرالدین طوسی در آثار خود از نظریه ترادف مفهومی سخنی به میان نیاورد؛ ولی بدون ذکر نام ابن سینا، طرح سه گانه وی را در الفصول النصیریه به کار گرفت. البته طوسی به جای عنوان «معانی صفات»، بحث خود را بر پایه «معانی اسامی خداوند» و اقسام آن سامان داد؛ بدین لحاظ اللّه به عنوان «اسم ذات» به تنهایی، در دسته ای جداگانه ای قرار گرفت و طرح پیشین ابن سینا با ادبیات کلامی فلسفی طوسی، به طرحی چهارگانه ارتقا یافت. بعدها فاضل مقداد در الأنوار الجلالیه، با ادبیات ساده تری آن طرح را تشریح و برخی ابهامات آن را مرتفع ساخت. حاصل دیدگاه تنزیهی محقّق طوسی آن است که اسامی متعدّد خداوند، دلالت بر تحقّق مبادی صفات در ذات احدی ندارند؛ ازاین رو اطلاق اسامی متعدد بر خداوند با بساطت ذات، سازگار است.
۵۶۴۲.

چالش وجود ماده و راه برون رفت از آن (تبیینی نو از نظریه ماده و صورت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هیولی اولی ماده و صورت ثنویت ترکیب وجود سیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۲۳
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانسته اند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیده هایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همان طور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، موجب پیدایش چالش هایی شده و آنه ا را به دردسرهای فراوانی گرفتار کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها، چگونگی موجودیت امری فاقد هر گونه فعلیت و همین طور تبیین چگونگی تلازم و ترکیبی است که بین این دو جوهر برقرار است. در این مقاله ضمن اشاره به بعضی از این چالش ها، در نهایت با استفاده از ظرفیت فلسفه صدرایی، تبیینی نو از ماده و صورت بر مبنای کنار نهادن ثنویت خارجی بین آن دو ارائه شده است. در این تبیین، ماده نه به عنوان جوهری مجزا از صورت که فاقد هرگونه فعلیت است، بلکه به عنوان وجهی از وجوه وجود سیال که لابشرط از هرگونه فعلیت و تعین است، معرفی شده است. این تبیین علاوه بر رفع چالش های نظریه ماده و صورت، مقاصد فیلس وفان از طرح این نظریه را بدون کم و کاست تأمین می کند.
۵۶۴۳.

حمل حقیقت و رقیقت از دیدگاه ملاصدرا و برخی از معاصران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ربط واجب و ممکن حمل حقیقت و رقیقت وحدت شخصی وجود حکمت متعالیه ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۱
بحث حمل از مسائل مهم در فلسفه و منطق است. حمل بمعنای اتحاد میان موضوع و محمول است. از نظر ملاصدرا، ملاک اتحاد منحصر در وجود است؛ از همینرو، تلقی وی از دو حمل اولی ذاتی و شایع صناعی، با دیگران متفاوت است. این دو حمل در نظام حکمی ملاصدرا، برای بیان برخی مباحث وجودشناسی کارساز نبود و در تبیین رابطه بسیط حقیقی با ممکنات، باید از حملی استفاده نمود که سازگاری تامّ با مبانی حکمت متعالیه داشته باشد. بنابرین، صدرالمتألهین نوع سومی از حمل، موسوم به حمل «حقیقت و رقیقت» را مطرح نمود. در این نوع حمل، «حقیقت»، اصل و منشأ پیدایش و ظهور همه اشیاء و مظاهر است و اشیاء، «رقیقه» های آن «حقیقت» بشمار میروند. در این مقاله به ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت که آن را از دیگر اقسام حمل متمایز میسازد، خواهیم پرداخت. در ضمن، درصدد پاسخگویی به برخی پرسشها هستیم: آیا میتوان حمل حقیقت و رقیقت را قسم سومی از حمل دانست یا خیر؟ چنانکه برخی آن را زیر مجموعه حمل شایع صناعی دانسته اند. آیا بنا بر وحدت شخصی وجود، این حمل در صفات فعلی خداوند جریان دارد یا خیر؟ چنانکه عده یی این حمل را در صفات فعلی حق نامعتبر دانسته اند و به قسمی چهارم از حمل، با عنوان حمل ظاهر بر مظهر، قائل شده اند. سرانجام، در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، با تبیین ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت، مشخص خواهیم کرد که این حمل، قسمی سوم از حمل است و در صفات فعلی حق تعالی نیز بنا بر وحدت شخصی وجود، جریان دارد.
۵۶۴۴.

نقد دیدگاه فلوطین در باب حقیقت زمان بر اساس مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلوطین ملاصدرا حرکت زمان دهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
فلوطین بزرگترین فیلسوف نوافلاطونی و از شاخص ترین متفکران دوران باستان است که اندیشه های او تأثیر بسیاری بر فلاسفه بعدی گذارده است. مسئله زمان، نزد فیلسوفان و مکتب های فلسفی بعد از ارسطو به ویژه در تفکّر فلوطین، اهمیّت زیادی دارد. یکی از وجوه اهمیت مباحث مربوط به زمان، چگونگی ارتباط داشتن موجودات سیّال زمانی با موجودات ثابت و مجرد است .در مورد مسأله زمان، فلوطین نخست به نقادی تعریف ارسطو از زمان پرداخته و سپس به تبیین ازلی، أبدی و ثابت بودن مرتبه دهر می پردازد. فلوطین در نهایت دیدگاه ابداعی خویش را در مورد این که زمان تصویر یا ظهور روح در عالم ماده است، برهانی می کند. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی - تطبیقی بیان شده است که اشکالات فلوطین به تعریف زمان از دیدگاه ملاصدرا صحیح نیست. مدعای فلوطین در مورد اینکه زمان تصویر روح می باشد نیز با اشکالات چندی طبق مبانی ملاصدرا در حکمت متعالیه مواجه می باشد.
۵۶۴۵.

تمایز و تلفیق مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی» در احراز عینیت «متعالی» تحلیل و ترکیب اندیشه نورمن ال. گیسلر و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی نورمن ال گیسلر عینیت امر متعالی وجود متعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۳
یکی از مباحث مهمی که اندیشمندانِ حوزه فلسفه دین را به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به عبارت علمی تر، عینیت «متعالی» است. واقعی بودن بدین معنا که متعالی، حقیقتی مستقل از ذهن دارد. این مسئله در تجربه دینی، با عنوان ذات گرایی طرح شده است که در برابر آن، اندیشه ساخت گرایی مطرح می شود. نورمن گیسلر و علامه طباطبایی دو اندیشمند با رویکرد ذات گرایانه هستند که تلاش کرده اند تا با براهین خود، عینیت امر متعالی را به اثبات برسانند. مقایسه تطبیقی این دو اندیشه که امری بدیع است، موضوع این نوشتار است که وجوه تمایز و تشابه آن مورد تبیین قرار گرفته است. علامه از واژه «وجود متعالی» و گیسلر از واژه «امر متعالی» استفاده کرده اند. در مبنای گیسلر، جمع عقل فلسفی و تجربه دینی و در اندیشه علامه عقل گرایی اعتدالی مشاهده می شود. روش گیسلر تجربی و فلسفی و روش علامه گسترده و مشتمل بر روش فلسفی، جهان شناختی، شهودی- عرفانی و وحیانی است. نتیجه چنین تطبیقی، این است که مبانی و روش و مفاهیم در دو اندیشه متمایز هستند، اما در نتیجه، بیان مشابهی (عینیت خداوند) ارائه شده است. بنابراین، به فرضیه نهایی رسیدیم که حاصل جمع دو اندیشه است و بر اساس آن با تمایز مراتب «تحقیق پذیری» و «فرایند تعالی»، رویکرد علامه در امر «تحقیق پذیری» و رویکرد نورمن در «فرایند تعالی» ترجیح داده شده است. 
۵۶۴۶.

بررسی مسئله مرگ در سرمازیستی با تکیه بر آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ سرمازیستی ملاصدرا انسان شناسی صدرایی تبیین فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۱۶
مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم  فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که  سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند. مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم  فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که  سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند.
۵۶۴۷.

تحلیل حشر تبعی از منظر صدرالمتألهین و مواجهه با اشکالات رجوع الی اللّٰه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا حشر الی الله حشر تبعی حشر استقلالی معضلات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۰۷
ملاصدرا براساس مبانی خود، معاد و حشر را تبیین کرده است. یکی از نکات مهم و مفید که در تبیین او وجود دارد، ولی به آن کمتر توجه شده، حشر تبعی و استقلالی است. صدرالمتألهین خود اصطلاح تبعی و استقلالی را مطرح نکرده، ولی محقق سبزواری در تعلیقه خود بر اسفار به آن اشاره کرده است. صدرالمتألهین بر این باور است که حشر یعنی ارتقاء درجه وجودی و رهیافتی به عالم فوقانی که با حرکت اشتدادی جوهری امکان دارد. همه موجودات عالم طبیعت به حرکت جوهری اشتداد پیدا کرده و مرتبه وجودیِ شان ارتقاء می یابد. حشر آنان همین مرتبه ای است که به آن نائل آمده اند. علاوه بر این نوع حشر که استقلالی است، می توان حشر تبعی نیز برای موجودات پذیرفت. معلول عین ربط به علت بوده و به صورت اجمال در مرتبه علت موجود است. علت او نیز عین ربط به علت خویش بوده و نزد او حاضر است. حضور معلول نزد علتِ علت را حشر تبعی گویند. در این مقاله تلاش کردیم بحث حشر تبعی و استقلالی را به گونه ای تبیین کنیم تا راه حلّی برای مشکلات و معضلاتی پیش رویِ تبیین فلسفی حشر و رجوع الی اللّٰه باشد. بر این اساس، همه مراتب هستی از اخس مراتب گرفته تا اشرف مراتب، به سوی حق تعالی رجوع دارند.
۵۶۴۸.

بررسی تطبیقی تکون خلقت و عقلانی یا وحیانی بودن خلق از عدم از منظر آکویناس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلق از عدم آکویناس ملاصدرا حدوث و قدم حرکت جوهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
مسئله آفرینش و به تبع آن، خلق ازعدم، یکی از چالش های فلاسفه و متکلمان در همه اعصار بوده است. هدف این پژوهش که، به شیوه توصیفی تحلیلی تنظیم شده است، تحلیل، تطبیق و بررسی دیدگاه آکویناس و ملاصدرا درباره نحوه تکون خلقت و عقلانی یا وحیانی بودن خلق ازعدم است. در این مقاله، روشن می شود که آکویناس ضمن این که دلایل فلاسفه و متکلمین بر قدم یا حدوث زمانی عالم را نمی پذیرد، دلایل عقل را نیز مبنی بر اثبات حدوث ذاتی عالم ناتوان و نارسا می داند. وی اذعان دارد که تنها بر اساس وحی و آموزه های دینی است که می توان حکم به مسبوق به عدم بودن و حدوث ذاتی عالم نمود. از سویی دیگر، ملاصدرا با التفات به آموزه های دینی و بر اساس مبانی عقلی خویش، همچون اصالت وجود و حرکت جوهری، ضمن پذیرش خلق ازعدم، به اثبات عقلانی حدوث زمانی عالم(به معنای خاص) می پردازد. در مقام تطبیق آراء این دو اندیشمند، می توان به اصالت وجودی دانستن هر دو اشاره کرد. این که در نظام صدرایی و آکوئینی، ضمن آن که خداوند قدیم دانسته شده است، عالم امکان نیز بدون هیچ تصوری از زمان، مسبوق به عدم تعریف می شود. وجه اختلاف بارز این دو متفکر را می توان در تغییر پذیر بودن یا نبودن ماده نخستین عالم هستی دانست. ملاصدرا  با استناد به آیه «کل یوم هو فی شأن» فیض الهی را  چنان مستمر و غیر منفک از خداوند می داند که تصور آغازی برای خلقت در زمان حقیقی یا زمان موهوم رفع می گردد.
۵۶۴۹.

ارزیابیِ نقدهایِ ابنِ رشد بر روشِ متصوفه در الاهیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیاتِ متصوفه الهیاتِ ابنِ رشد روش شناسی در الهیات ابن رشد متصوفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۷
ابنِ رشد به هدفِ نقدِ روشی که «متصوّفه» در استنباط هایِ الاهیاتیِ خود برگزیده اند، دو ادعا به آنان نسبت می دهد: یک-متصوفه به روش هایِ نظری باور ندارند و، دو-به باورِ متصوفهْ معرفتْ تنها با پیراستنِ نفس از شهوت ، و القاء از جانبِ خداوند شکل می گیرد. او معتقد است، تنها دلیلِ صوفیان بر این دعاوی ظاهرِ آیاتی از قرآن است؛ امّا ظواهرِ آیاتِ یادشده برایِ اثباتِ مقصودشان بسنده نیست. یک روش برایِ آن که موجّه و مقبول افتد، باید هم زمان سه مؤلّفه یِ «عمومیّت»، «سازگاری با ظواهرِ قرآن»، و «سازگاری با چارچوبِ منطقِ ارسطویی» را برآورد. ازنظرِ اوْ روشِ «متصوّفه» هیچ یک از سه مؤلّفه یِ گفته شده را ندارد. ما فهمِ ابنِ رشد از متصوفه را مفروض می گیریم و در درستیِ آن چون وچرا نمی کنیم و؛ سپس استدلال می آوریم که: (1) می توان از مُدّعایِ نسبت داده شده به صوفیان، صورت بندیِ منطقی و نظری ارائه داد؛ صورت بندی ای که حتا با پیش فرض هایِ روش شناختیِ ابنِ رشد سازگار باشد. (2) ظواهرِ آیاتِ موردِنزاع، به یک سان می تواند هم مُدعایِ صوفیان را اثبات نماید و هم مُدعایِ ابنِ رشد را. (3) ابنِ رشد در ظهوریابیِ خود از آیاتِ قرآن به شکاکیّتِ معناشناختی دچار می شود، ازاین رو نمی تواند ازپسِ تبیینِ هیچ آیه ای برآید. (4) ابنِ رشد در معناشناسیِ خود، تأویل براساسِ مبانیِ فلسفه یِ ارسطویی را برگزیده است؛ این نحوه تأویل کردن نه عمومیّت دارد و نه با ظواهرِ قرآن سازگار است؛ ازاین رو ایرادی که ابنِ رشد به متصوفه وارد می کند، خودشکن است. (5) ابنِ رشد از یک سو حقِ تأویل را از متصوفه سلب می کند؛ اما خودْ فراوان با مفروضاتِ ارسطویی به تأویل مبادرت می ورزد. (6) ابنِ رشد بینِ «اطلاق» و «عمومیّت» خلط کرده است.
۵۶۵۰.

لذت و رنج ازمنظر بوعلی سینا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لذت رنج بوعلی سینا علامه طباطبایی سعادت هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۲۴
طبیعت انسان برمبنای کسب لذت های پایدار و رهایی از هرگونه رنج و درد آفریده شده است؛ چنان که بسیاری از خواسته های او تحت الشعاع همین میل طبیعی قرار می گیرند. در این پژوهش کوشیده ایم ازمیان نظرات فلاسفه اسلامی، دیدگاه های بوعلی سینا و علامه طباطبایی درباره لذت و رنج را بسنجیم و با یکدیگر تطبیق دهیم؛ لذا پرسش اصلی نوشتار حاضر، این است که بوعلی سینا و علامه طباطبایی درباره لذت و رنج، چه دیدگاه هایی دارند و چه تفاوت ها و شباهت هایی میان دیدگاه هایشان درباره این مسئله وجود دارد. در رویکردی توصیفی- تطبیقی به دیدگاه های این دو دانشمند، وجوه اشتراک آنان درباره این مسئله، چنین سامان یافته است که هردوی آن ها لذت و رنج را ازسنخ ادراک دانسته و مهم ترین تقسیم بندی خود را بر همین پایه بنا نهاده اند. برخی تفاوت های موجود میان دیدگاه های آنان نیز چنان است که ازنظر بوعلی سینا لذت و رنج، کیفیاتی نفسانی و عارض بر نفس اند و ازنظر علامه طباطبایی، لذت و رنج، اموری وجودی و عین نفس قلمداد می شوند. تفاوت در برخی اقسام، مصادیق و نوع تقابلشان نیز از دیگر اختلافات این دو متفکر در بحث پیشِ روی است.
۵۶۵۱.

نقد و تحلیل رویکرد دنت درباره برهان معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برهان معرفت کیفیت ذهنی درون نگری فیزیکالیسم شبه پدیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۰۵
براساس فیزیکالیسم، تمام واقعیت های جهان امور فیزیکی هستند که برای تبیین آنها تنها به علوم فیزیکی نیاز داریم. فرانک جکسون برای رد فیزیکالیسم آزمونی فکری مطرح کرده است که به برهان معرفت معروف شده است. ایده اصلی این برهان باور به وجود کیفیات ذهنی است. این کیفیات دارای ویژگی های غیرفیزیکی، درونی و ذاتی، خطاناپذیری و بیان ناشدنی هستند که از راه درون نگری و به شکل مستقیم در دسترس شخص قرار دارند. دنت معتقد است که کیفیات ذهنی دارای این ویژگی ها نیستند و درنهایت نتیجه می گیرد که اصلاً کیفیات ذهنی وجود ندارند و فیزیکالیسم را نمی توان انکار کرد. مسئله اصلی این مقاله بررسی و تحلیل انتقادهای دنت بر برهان معرفت است تا مشخص شود که تا چه اندازه در رد این برهان موفق بوده است. نتیجه تأکیدی است بر اینکه دنت در انجام چنین کاری موفق نبوده است؛ زیرا دنت معرفت به کیفیت را که تنها از منظر اول شخص امکان پذیر است در تبیین خود نادیده انگاشته است و قادر به رد ویژگی ذاتی بودن و دسترسی درون نگرانه مستقیم آگاهی شخص به کیفیات ذهنی نیست.
۵۶۵۲.

ادراک و انگیزشِ عقل عملی در اندیشه صدرایی؛ تأملی بر دیدگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل عقل نظری عقل عملی بعد ادراکی عقل عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۳۹
عقل به مثابه منبعی از منابع معرفت به دو قسم نظری و عملی منقسم می شود؛ وجود عقل نظری و نقشی که در ادراک کلیات ایفا می کند، مورد پذیرش همگان است، اما وجود استقلالی عقل عملی (مستقل از عقل نظری) و نیز مدرِک بودنش مسئله ای چالش برانگیز و اختلافی است. فیلسوفان در این زمینه به دو گروه تقسیم می شوند: برخی منکر وجود عقل عملیِ مستقل از عقل نظری گشته و گروهی قائل به آن شده و به اثباتش مبادرت ورزیده اند. در میان دسته دوم نیز جماعتی منکر کارکرد ادراکی عقل عملی گشته و در مقابل، طائفه ای قول به مدرِک جزئی بودن آن را اختیار کرده اند. ملاصدرا در آثارش با تکیه بر دو ملاک (انفکاک و افعال وجودی متناقض)، وجود عقل عملی را مستقل از عقل نظری دانسته و با اِسناد مفاهیمی چون «استنباط»، «فکر»، «تروّی»، «حدس»، «الهام»، «اعتقاد» و «حکم» که ملازم ادراک هستند، ادراک جزئی را برای عقل عملی اثبات می کند. از برخی عبارات وی کارکرد انگیزشی نیز فهم می شود. ما در این نوشتار ضمن ارائه صورت بندی نوینی از نظریه صدرا به مناقشه صغروی (و نه کبروی) در دو ملاک مذکور پرداخته و با عنایت به اینکه همه انواع ادراک جزئی، قوای مناسب به خود (مانند حاسه، متخیله و متوهمه) را دارند، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رهنمون شده ایم که عقل عملی وجودی مستقل از عقل نظری ندارد و بالتبع کارکرد ادراکی و انگیزشی نیز برای آن متصور نیست.
۵۶۵۳.

مبانی رحمانی و قرآنی و عقلانی نفی بلایا در سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رحمانی عقلانی بلایا قرآنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۰۹
اساس نظام وجودی و آفرینش عالم بر مبنای فیض رحمانی خداوند متعال استوار است و این بدان معنی است که رحمت اصل و اساس وجود بخشی به عالم است و همه پدیده ها چه نیک و چه بد(البته با نگاه ظاهربینانه) مبنائی رحمانی دارد بنا بر این تمام مصائب و سختی ها و مشکلات دنیوی و تمام نعمت های بهشتی و عذاب های اخروی بر اساس رحمانیت الهی شکل گرفته یا شکل می گیرد. دلایل تنزیهی ذات حق متعال و برهان لطف و نظم و هماهنگی جهان بیانگر آن است که اساسا شرّ عدمی است و ارسال رسل و تشریع دین در جهت ارائه سبکی از زندگی است که انسان و سایر مخلوقات در شرایطی به سر برند که دائما از فیض رحمانی حق متعال بهره مند شوند. بر این اساس بلایا معنایی نخواهند داشت مگر اینکه خودساخته باشند که آن هم در جهت عبرت گرفتن و بازگشت به سوی رحمت رحمانیه حق متعال جلّ و علا است.
۵۶۵۴.

تحلیل روش ها و رویکردها در الهیات تطبیقی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات تطبیقی رویکرد اعتقادی رویکرد فرااعتقادی الهیات مقایسه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
الهیات تطبیقی جدید، شاخه ای از الهیات معاصر مسیحی است که نگاهی متفاوت به «دیگری دینی» و الهیات سایر ادیان دارد. این گرایش درصدد است با نگاهی تطبیقی و مقایسه ای، مقوله های ایمانی را بررسی، بازخوانی و بازتفسیر کند و فهم عمیقی به ایمان دینی ببخشد. الهیات تطبیقی با تنوع رویکردی مواجه است و این تنوع باعث طرح مسئله در نوع روش پرداختن به این الهیات و اتخاذ موضع مناسب در مواجهه با «دیگری دینی» شده است. سه رویکرد تاریخی، اعتقادی و فرااعتقادی را می توان در این الهیات شناسایی کرد که تفاوت هایی در روش و هدف با یکدیگر دارند. رویکرد تاریخی، مطالعه چگونگی شکل گیری دگرگونی های الهیاتی در بستری از روابط بین دینی به نحو تاریخی است. رویکرد اعتقادی راهی برای تعمیق یا غنی سازی حقیقت ایمانی است که در یک سنت خاص آشکار شده و رویکرد فرااعتقادی وسیله ای برای دستیابی به درکی جهان شمول تر از حقیقت دینی است؛ اما با وجود این، همپوشانی میان این دو رویکرد در برخی آثار الهیات تطبیقی دیده می شود. در این پژوهش، به بازشناسی رویکردهای عمده در الهیات تطبیقی و بیان تفاوت و چالش های این رویکردها پرداخته شده و این نتیجه حاصل است که می توان به ترکیبی سازنده از رویکرد اعتقادی و فرااعتقادی اندیشید و از هر دو توأمان بهره برد. روش پژوهش این مطالعه، توصیفی تحلیلی است.
۵۶۵۵.

مبانی انسان شناختی اخلاق در اندیشه شیخ مفید(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی اخلاق أمر بین الأمرین استطاعت نیت شیخ مفید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۰۱
انسان شناسی اخلاق یکی از موضوعات جدید و میان رشته ای است که به تبیین اخلاق بر پایه مبانی انسان شناختی و رابطه میان آن دو می پردازد. متکلمان اسلامی از گذشته تا کنون، در تبیین رابطه انسان شناسی و اخلاق، تلاش هایی درخور انجام داده اند. شوربختانه امروزه این تلاش ها، در معرض فراموشی قرار گرفته است و در نتیجه، هر روز بیش از پیش، شاهد گسترش اخلاق سکولار در جوامع اسلامی با رویکرد انسان شناختی تجربی هستیم. بر همین اساس، نویسندگان در پژوهش حاضر بر آن شدند تا با روش توصیفی- تحلیلی به بازخوانی آرای شیخ مفید، یکی از متکلمان برجسته شیعه، در تبیین رابطه انسان شناسی و اخلاق بپردازند. براساس پژوهش انجام شده، برخی از مهم ترین آراء ایشان در این باره عبارتند از: دو ساحتی بودن انسان، حادث و فانی بودن نفس، نفی جبر و اثبات أمر بین الأمرین، حسن و قبح عقلی افعال، قبح تکلیف ما لایطاق، تقدم استطاعت بر فعل و ملاک بودن نیّت برای ارزش گذاری فعل اخلاقی.
۵۶۵۶.

ترکیب اتحادی ماده و صورت نزد سیدسند و ملاصدرا و قابلیت تبیین آن به وسیله مبانی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماده صورت ترکیب اتحادی ترکیب انضمامی سیدسند ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۱۱
نحوه ترکیب ماده و صورت از مسائلی است که مورد اختلاف فلاسفه است. مشهور فلاسفه پیشین قائل به ترکیب انضمامی هستند. در این میان، سیدسند قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت شد و ملاصدرا نیز همین نظر را اختیار کرد. مباحث وی به جهت محتوا و عبارات بسیار شبیه به مباحث سیدسند است، لذا این نظریه قوت می یابد که ملاصدرا در پذیرفتن این نظریه مقلد صرف بوده است و هیچ نحو ابداعی نداشته است، اما نکته شایان توجه این است که با این حجم از تشابه در اصل نظریه، دلایل اثبات و پاسخ به شبهات، ملاصدرا نظریه خویش را غیر از نظریه سیدسند معرفی می کند. پس از بررسی نظریه و مبانی هر یک از دو فیلسوف موردنظر، این نتیجه به دست می آید که  صحت ترکیب اتحادی ماده و صورت بر اصولی چون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری مبتنی است. صرف نظر از اصالت وجود که در مورد اعتقاد سیدسند به آن، اختلاف نظر است، سیدسند به تشکیک وجود و حرکت جوهری قائل نیست و بنابراین می توان گفت: ملاصدرا با مبانی خویش تفسیر بدیعی از نظریه ترکیب اتحادی ماده و صورت ارائه داده است.
۵۶۵۷.

تقلیل گرایی بر مبنای اندیشه اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اعتبارگرایی اخلاقی تقلیل گرایی واقع گرایی اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف پژوهش حاضر کمک به سامان­دهی اندیشه فرااخلاقی ابن ­سینا است تا بستری برای ملاحظه نظامی اخلاقی، مبتنی بر آرای بن­ سینا فراهم آید. مسئله اصلی این است که رویکرد کلی ابن­سینا درباره وجود اوصاف و گزاره­ های اخلاقی چیست. نگارنده در پاسخ به این سؤال می­کوشد سه مدل تقلیل­ گرایی را براساس آرای ابن­ سینا صورت بندی کند. این مدل های تقلیل ­گرایی می­توانند در سطوح نگرش متعارف، نگرش حکیمانه و همچنین نگرش عرفانی و توحیدی ابن ­سینا نسبت به حقایق اخلاقی صورت بندی شوند؛ به نحوی که وعی انسجام بین آن ها وجود داشته باشد. در آغاز دیدگاه ابن ­سینا در بخش مواد منطق بررسی، و رویکرد برساخت ­گرایانه او که معطوف به شهرت و توافق عقلا است، در سطحی متعارف، مدلی از تقلیل­ گرایی معرفی می­شود. سپس نگرش ابن ­سینا برمبنای علم ­النفس فلسفی و حقیقت سعادت نفس انسانی ملاحظه، و در آنجا نیز براساس آرای ابن­ سینا نوعی تقلیل­ گرایی اخلاقی معرفی می­شود. سرانجام با توجه به نگرش عرفانی و توحیدی ابن ­سینا، مدلی دیگر از تقلیل­ گرایی تقریر می شود. حاصل پژوهش این است که نمی­توان برمبنای مباحث ابن­ سینا در حوزه وجودشناسی، واقع ­گرایی واقعی بود؛ زیرا براین اساس حقیقتی مستقل برای اوصاف اخلاقی وجود ندارد.
۵۶۵۸.

خیال و کارکردهای آن نزد فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیال کارکردهای خیال معرفت شناسی فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۳۲
بسیاری گمان کرده اند بحث از خیال، بعد از شیخ اشراق و بعدتر، نزد ملاصدرا بطور جدی مطرح شده است، اما حقیقت اینست که بسیاری از ایده های مهم در زمینه خیال را فارابی پیش کشیده و در میان مباحث وجودشناختی و معرفت شناختی، به مبحث خیال نیز پرداخته است. برخلاف سنت یونانی که خیال در آن وجه معرفت شناسانه نداشت، فارابی برای نخستین بار، و برخلاف افلاطون و ارسطو، به وجه معرفتی آن نیز التفات اساسی پیدا کرده و بسیاری از ساحتها را در پیوند با خیال تبیین و تحلیل کرده است. بنابرین، خیال در منظومه معرفتی فارابی کارکردهای متنوع دارد؛ ازجمله: حفظ صور محسوس، تجزیه و ترکیب صور، محاکات، مقایسه، تنظیر، تقلید، تفکر استعاری، تعلیم و تربیت و تأدیب، تحریک بر عمل، رساندن مردم به سعادت، ادراک معانی، بویژه در مسئله رؤیا، وحی و مکاشفات. برخی از این موارد، امروزه در علوم متعدد مورد توجهند. البته اگر خیال ما را از تعقل بازدارد یا جایگزین عقل گردد، نگاه فارابی به آن منفی است، اما سایر کارکردهای خیال در آثار فارابی مثبتند.
۵۶۵۹.

اثربخشی بازشناسی تعریف دلالت لفظی در تمامیت ارکان آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دلالت ارکان دلالت تعریف دلالت ابن سینا قطب الدین رازی علامه مظفر منطق دانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۹۱
یکی از مسلمات دانش منطق اسلامی و از تاثیرگذارترین مولفه های فهم براهین عقلی از منظر این دانش، کارکرد موثر دلالت های لفظی در استدلالات یقینی است. تعریف سازنده از دلالت میتواند در جهت شناخت ساختار کامل آن، راهگشا باشد و برای تعریف دلالت، توجه تام به ارکان آن، مهمترین نقش را در این راستا خواهد داشت زیرا مجموعه ارکان و عناصر دلالت، شاکله اصلی آن را تشکیل داده اند؛ اما بررسی ها نشان می دهد غالب منطق دانان و محققان مشهور در این حوزه، توجه ناقصی به این مسأله داشته اند؛ بنابراین ضرورت می یابد تعاریف آنان پیرامون این موضوع، مورد بررسی و نقد قرار گیرد.       نوشتار حاضر با رویکرد انتقادی به این تعاریف، نظیر عدم توجه به هیچ یک از ارکان دلالت، عدم ذکر گزاره وضع، عدم تفکیک بین دال و مدلول، عدم ذکر گزاره التفات و اکتفا به واژه علم و... در صدد تبیین فرآیند و تمامیت ارکان در تعریف دلالت ارائه کرده است. در پایان، با ارائه تعریفی نو با ذکر تمامی ارکان، در طریق متناسب ساختن جایگاه ارزشمند دلالت در استدلال برآمده است.
۵۶۶۰.

بازخوانی انتقادی دیدگاه قیصری درباره ماهیت زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیصری ارسطو زمان حرکت وجود بقا کمیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۰۵
یکی از مباحث اختلافی در باب زمان، حقیقت و ماهیت آن است. مشهور فلاسفه مسلمان به تبع ارسطو، زمان را از مقوله کمّ می دانند و عدمِ قرار را به عنوان ذاتی زمان برمی شمارند. قیصری در رساله ای با عنوان نهایه البیان فی درایه الزمان با این رأی مخالفت می کند و بعد از نقل اقوال مختلف در این باب و نقد آنها، به تبیین دیدگاه خود می پردازد. قیصری زمان را به «بقای وجود» یا «مقدار بقای وجود» تفسیر می کند و آن را حقیقتی عرضی که لازمه ذات حق تعالی و متأخر از وجود اوست، معرفی می نماید که در عینِ معیتِ وجودی با حقایق عالم، بر همه آنها، تقدم ذاتی دارد. در این نوشتار که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری مطالب و با روش توصیف و تحلیل عقلانی داده ها به نگارش درآمده، ضمن تبیین دیدگاه قیصری و تأیید آن، نظر مشهور ارسطوییان مبنی بر اینکه زمان کم متصل غیرقارّ است، پذیرفته می شود و براساس مبانی قویم فلسفی و عرفانی، عدم تنافی این دو نظریه با یکدیگر تبیین می گردد و در تأیید این ادعا، به کلماتی از بیانات صدرالمتألهین استناد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان