فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و توصیف ادراک دانش آموزان از مهدویت است. روش انجام این تحقیق پدیدارشناسی است که کانون توجه خود را بر تجارب زیسته و ادراک بشر قرار می دهد و ابزار آن مصاحبة نیمه ساختاریافته است که با دانش آموزان شهرستان کاشمر که فارغ التحصیل سوم دبیرستان در سال 1392 بودند، انجام شد. پس از اشباع داده ها، با استفاده از روش اسمیت، تجزیه وتحلیل داده ها انجام و بر اساس آن، پنج مضمون اصلی استخراج شد که عبارت اند از: باور به امام زمان (عج)، معرفت به امام زمان (عج)، علت غیبت، فلسفه ظهور، و انتظار ظهور. یافته های تحقیق نشان داد که همهٔ دانش آموزان وجود امام زمان (عج) را قبول دارند و علاقه مند به ظهور و یاری حضرت هستند؛ تنها شناخت ظاهری و کلی نسبت به امام زمان (عج) دارند و آگاهی های عمیقی دریافت نکرده اند؛ به مواردی هم که آگاهی دارند، در عرصهٔ عمل توجه لازم را نمی کنند و از لحاظ رفتاری ضعیف هستند؛ و خود را منتظر حقیقی نمی دانند.
معناشناسی اوصاف الهی در اندیشه علامه حلّی و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
معناشناسی یکی از مسائل مهم در بررسی اسماء و صفات الهی است و در آن از چگونگی تفسیر و تأویل مفاهیم و محمولاتی که در مورد خداوند به کار می رود بحث می شود. سیر تاریخی این بحث نشان می دهد که متکلمان امامیه دیدگاه های اعتقادی خود را برگرفته از قرآن و سنت پیامبر و امامان معصوم می دانسته اند. در قرآن کریم صفاتی برای خداوند به کار رفته است که اندیشمندان را به بحث و تحلیل واداشته تا چگونگی اطلاق این صفات برای خداوند را بررسی کنند. بر این اساس، دیدگاه های مختلفی پدید آمده است، از جمله نظریه بازگشت ایجابی به سلبی علامه حلی که با طریقه سلبی–ایجابی توماس آکوئینی مشابهت دارد. در اینجا دو معنا از طریقه سلبی–ایجابی را بیان می کنیم. دو مورد متعلق به علامه حلی و توماس آکوئینی، که نظر این دو با هم همخوانی دارد. علامه از طریق سلب ضد صفات، و توماس از طریق سلب صفاتی که خاص مخلوقات است، صفاتی را که خاص خداوند است برای او اثبات می کنند. سپس به تبیین معنای صفات برای خداوند و مخلوقات و بررسی نظریه تشکیک علامه و تشابه آن با نظریه توماس می پردازیم
برهان وجودی آنسلم و نقد آن بر اساس مبانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
«انسان کامل»؛ مبنای انسان شناختی عرفانی در کثرت گرایی دینی
حوزههای تخصصی:
حقانیت یا عدم حقانیت ادیان، از مباحث چالش برانگیز عصر جدید است که صفحات پرشماری از اندیشه های دین شناسان را به خود اختصاص داده است. در این زمینه، سه دیدگاه عمده مشاهده می شود: انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی دینی. کثرت گرایان، به طور گسترده در اثبات این دیدگاه خود به گفته هایی از عارفان استناد می کنند و بر این باورند که عارفان نیز از قائلان به این اندیشه اند.
از سوی دیگر، اندیشة عارفان در این زمینه، برگرفته از مبانی خاصی است که بدون پرداختن به آنها، بحث به درستی سامان نمی یابد. این تحقیق با پرداختن به مبنای انسان شناختی عرفانی و بحث انسان کامل، درصدد است تا جایگاه هستی شناختی و معرفت شناختی منحصر به فردی را که عارفان برای حضرت ختمی صل الله علیه و آله قائل هستند، تبیین کرده و در نتیجه، برتری دین اسلام را از نگاه آنان، که آن را تجلی برترین کشف ممکن برای مخلوق می دانند، به اثبات برساند.
تبیین شکلی عوامل فهم های متقابل از متون دینی
حوزههای تخصصی:
امروزه، برداشت های متقابلِ نافی یکدیگر بسیاری از آیات و روایات در میان مفسران، متکلمان و... دیده می شود. اندیشمندان پرشماری به شناسایی عوامل این موضوع پرداخته اند، ولی هیچ یک به توصیف شکلی مسئله نپرداخته، بلکه به تبیین اخباری این عوامل بسنده نموده اند. آیا می توان عوامل فهم های متقابل از متن دینی واحد را به صورت شکلی (جدول یا نمودار) نشان داد؟ اهمیت این مسئله، هنگامی آشکار می شود که با توصیف شکلی، می توان عوامل ایجاد دو یا چند فهم متقابل از متن واحد را، در یک شکل کوتاه جدول یا نموداری عرضه نمود. به کمک این روش، می توان اطلاعات بسیاری به تعداد زیادی از افراد در مدت زمان کوتاه ارائه نمود. این مقاله، با روش توصیف و تحلیل و به شیوه ساده ای عوامل ایجاد فهم های متقابل از متن واحد را تبیین شکلی جدولی یا نموداری نموده است.
بررسی تطبیقی دلالت معجزه بر صدق ادعای نبوت از دیدگاه ابن رشد و علّامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
پدیدة معجزه امری خارق عادت است که آن را انبیای الهی به منزلة دلیلی بر صدق نبوت خود به مخاطبان نشان می دهند. یکی از پرسش های مهم در این باره، نوع دلالت معجزات و رابطة آن با صدق ادعای نبوت است. در میان اندیشمندان اسلامی دیدگاه ابن رشد و علّامه طباطبائی در این زمینه کاملاً مخالف یکدیگر است. ابن رشد با تأکید بر عدم سنخیت میان معجزات فعلی و ادعای نبوت، رابطة منطقی میان معجزات و اثبات نبوت را رد می کند و دلالت آن را اقناعی می داند، درحالی که علّامه طباطبائی با استناد به قاعدة حکم الامثال، این دلالت را از نوع دلالت های عقلی، و یقین حاصل از آن را یقین منطقی می داند. از نظر ابن رشد تنها راه اثبات صدق نبوت، تأمل در محتوای وحی الهی و درک تفاوت آن با دیگر معارف بشری است، درحالی که از منظر علّامه طباطبائی اثبات صدق نبوت انبیای الهی تنها در پرتو تحقق معجزات امکان پذیر است.
نقش غالیان در انتشار روایات با مضامین «فوق بشری بودن ائمه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ همیشه چه در داخل جریان شیعه و چه فراسوی آن در مورد محدوده صفات ائمه اطهار (ع) نزاع واختلاف بوده است که شاید پرهیاهو ترین نمونه آن در سال های اخیر کتاب «مکتب در فرایند تکامل» باشد، در این پژوهش با بررسی و نقد مسائل مطرح شده در فصل دوم کتاب «غلو، تقصیر، راه میانه»، بررسی روایات با مضمون «فوق بشری ائمه»، تاثیر غالیان در نشر این روایات، عقاید خواص اصحاب ائمه در مورد این صفات امام، بررسی اعتبار کتب مورد نقد مدرسی طباطبایی و همچنین بررسی روایات با مضمون «ائمه خزانه داران علم خداوند هستند» و رسم نموداری راویان در جهت شناسایی عوامل احتمالی جعل روایت، توا تر این روایات را بررسی خواهیم نمود. و استدلال اشتباه نویسنده را نمایان خواهیم ساخت.
اسنی ها و مندائیان: مقایسه باورها و آئین ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسنی ها فرقه ای از یهود هستند که در قرن دوم پیش از میلاد در فلسطین و سوریه سکونت داشته و در تاریخ یهود به عنوان زهاد شناخته شده اند. این گروه به علت تعالیم و آئین های خاص خود که متمایز از دیگر فرقه های یهودی است، منادیان آئین مسیحیت به حساب می آیند. آنچه در مورد تعالیم و آئین های این فرقه در اختیار محققان است، برگرفته از منابع یونانی اسناد قمران است که احتمال داده شده مربوط به جماعت اسنی می باشد. محور تعالیم این جماعت، براساس رعایت اصول اخلاقی و محور آئین های آن ها تطهیر و عبادت است. هرچند اصول الهیاتی این فرقه به اصول رهبانی دیگر ادیان شبیه است؛ اما قواعد نظری و عملی خاصی برای این جماعت ذکر شده که آن را از دیگر فرقه های رهبانی و زاهدانه متمایز می سازد. از آنجا که، بعضی از این باورها و آئین ها بخشی از اصول الهیاتی جماعت مندائی را که در حال حاضر در مناطقی از ایران و عراق به حیات خود ادامه می دهند، تشکیل می دهد، بعضی از پژوهشگران تصور می کنند، میان این دو جماعت ارتباط وجود دارد. البته از طرفی به دلیل اینکه اصول اعتقادی مندائی ریشه در ادیان مختلف دارد و نیز پراکندگی اصول الهیاتی آن ها و تمایزات اساسی که بین بعضی از اصول اعتقادی آن ها با تعالیم دینی اسنی وجود دارد، احتمال ارتباط میان این دو جماعت تنها درحد یک فرضیه است که توسط معدودی از محققان ارائه شده است. به هر حال، تصور اینکه مندائیان، بازماندگان اسنی های قرن اول میلادی باشند، موجب شد تا مقایسه ای میان باورها و آئین های این دو فرقه انجام شود.
بررسی روابط متنی قرآن (مطالعة موردی سورة احقاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات میان رشته ای در تمامی علوم به ویژه علوم انسانی از اهمیّت زیادی برخوردارند. از جملة این مطالعات، می توان به مطالعات بین رشته ای علوم قرآنی و زبان شناسی اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر، ارائة یک نظریّة معنایی نظام مند برای توجیه روابط متنی موجود در قرآن می باشد. در این پژوهش، پژوهندگان به دنبال بررسی انسجام، پیوستگی و روابط متنی در سورة احقاف می باشد. بدین منظور، علاوه بر نظریّة انسجام، از نظریّة ربط که از رویکردهای جدید مطالعات زبان شناسی می باشد، نیز استفاده شده است. در راستای نیل به این هدف، ابتدا متن سوره به چند حوزة معنایی تقسیم شده، سپس انسجام درون و بین آیه ای هر حوزة معنایی بررسی شده است. ربط هر حوزة معنایی و عوامل ارتباطی که مجموعه ای از آیات را در یک حوزة معنایی قرار می دهد، در مرحلة بعد بررسی شده اند. در پایان انسجام بین همة حوزه های معنایی تشکیل دهندة سوره و نیز ربط و عوامل ربط بین حوزه ای نیز مشخّص شده اند. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که آیات سورة احقاف علاوه بر انسجام درون و بین آیه ای، از انسجام بین حوزه ای نیز برخوردار است. آیه های هر حوزة معنایی و نیز حوزه های معنایی مختلف، از طریق عوامل ربط همچون شمول معنایی، ارجاع ضمیر پیش آیندی، ارجاع ضمیر پس آیندی، قیاس، تقابل و تمثیل، به هم مرتبط می شوند.
بکاء ممدوح از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بکاء از جمله احوال انسانی است که ظاهر و باطنی دارد. ظاهر آن، امری فیزیولوژیک است و باطن آن همان عوامل درونی و عاطفی مربوط به روح آدمی است. گریه همانند خنده یکی از نعمت های بزرگ الهی به انسان است و در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوت دارد. مقالة حاضر با هدف شناسایی و بیان جایگاه بکاء ممدوح در قرآن و روایات تدوین شده است. اسلام برای بکاء ممدوح اهمیّت خاصّی قائل شده است و برای آن جایگاه ویژه ای در نظر گرفتهاست. این پژوهش نشان می دهد که بکاء ممدوح سه قِسم اصلی است: بکاء از خوف عذاب، بکاء به شوق ثواب و بکاء در مقابل عظمت و کبریایی الهی و نیز حقارت و صغارت خود.
نقش ابر ذهن در رمزگشایی از چند دستگاه الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و انگاره بنیادین این مقاله، پاسخ به این پرسش است که آیا می توان الگویی به دست داد تا از رهگذر آن بتوان چندین دستگاه عرفانی، فلسفی و کلامی را بهتر فهمید و دقیق تر بازشناسی کرد؟ ادعای این مقاله آن است که می توان این کار را انجام داد. روش این مقاله به این صورت است که در وهله اول، با مدد گرفتن از عالم خیال چنین فرض می کنیم که همه آنچه از زمان مهبانگ (big bang) تاکنون رخ داده، که شامل هزاران میلیارد ستاره و سیاره می شود، همگی کل یکپارچه ای را تشکیل می دهد که از آن به ""جهان هستی"" تعبیر می کنیم. سپس این گونه فرض می کنیم که این جهان بزرگ یا جهان ماده، فاقد شعور و آگاهی نیست، بلکه جزء جزء آن از اتم هایی تشکیل شده است که یک شعور و آگاهی بسیار مرموز و اسرارآمیز همه اینها را به هم به گونه ای پیوند داده که این طرح کلان از آن برآمده و حاصل شده است (جالب است که در فیزیک امروز نظریه ریسمان بسیار به این فرض ما نزدیک است). این مقاله اصلاً در پی اثبات این فرض یا نفی آن نیست. روش این است که اگر جهان هستی به این صورت فرض شود و در واقع، آن را همچون یک کل و یک ذهن بزرگ انگاشته شود، این فرض دست کم دو کارکرد خواهد داشت. الگوی مورد نظر تصویری از جهان به مثابه یک اَبَرذهن یا ذهن برتر است؛ یعنی، می توان کل هستی و پدیده های آن را همچون یک ذهن بزرگ فرض کرد و همه کارکردها و نقش ها و فرآیندهای ذهن انسانی را برای آن متصور شد. در یک ذهن، پدیدارهای ادراکی بسیار گوناگون و متنوعی وجود دارد. اینک اگر کل هستی؛ یعنی این صدمیلیارد کهکشان و این کیهان بسیار بسیار بزرگ را به منزله یک ذهن بینگاریم، همان حکم ها را می توانیم در میان پدیده های هستی جاری کنیم. به دیگر سخن، همه باشندگان و هستی ها را می توان از جنس آگاهی انگاشت و در عین حال، با یک نگاه خُردنگر و چیستی نگر، می توان پدیده های موجود را از یکدیگر سلب کرد و گفت درخت سنگ نیست؛ اما از سوی دیگر، با نگاهی کلان نگر، می توان به همه پدیده ها به عنوان امر یکپارچه واحدی نگاه کرد و همه اموری را که از هم سلب می کردیم، به یکدیگر نسبت دهیم و میان آنها اتحاد برقرار کنیم و بگوییم مثلاً درخت سنگ است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد که دستگاه عرفانی ابن عربی و دستگاه های فلسفی اسپینوزا و وایتهد (الهیات پویشی) چنین طرحی را دنبال کرده اند. از این گذشته، از رهگذر کشف این کلید می توان دستگاه کلامی کرامیه و الهیاتشان را نیز به صورت قابل فهمی بازخوانی کرد.
تحلیلی بر نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه انسان حاصل پیوند نفس و بدن است، در مباحث انسان شناسی فلسفی، محور بررسی ها نفس است و بدن معمولاً به تبع نفس مطرح شده و جایگاه واقعی اش در سایه ی گران مایگی نفس، نهان مانده است. این مقاله تلاش دارد که با نگاه از زاویه ای متفاوت، این بار مباحث انسان شناسی ابن سینا را با محوریت بدن، تجزیه و تحلیل نماید و برای این کار، دو مقطع مهم آغاز و پایان حیات دنیوی را مدنظر قرار داده است. مطابق مبانی سینوی، تشکیل و تکوین ماده ی بدنِ هر انسان نقطه ی آغاز حیات دنیوی اوست و فراهم شدن مزاج مستعد بدنی، شرط حدوث نفس (بما هی نفس) و پدیدار شدن یک انسان است. ماده ی بدنی و هیئات و اعراض آن، تعین و تمایز اولیه ی نفوس را رقم می زنند و ملکات حاصل از هیئات طبیعی بدنی و نیز مکتسبات عقلی، عامل تعدد و تکثر نفوس پس از مرگ و در جهان آخرت اند. تمامی افعال انسانْ فعل مشترک میان نفس و بدن و قوا است به جز فعل قوه ی عاقله، یعنی ادراک کلیات، که آن هم در بدایت امر، نیازمند بدن است. از منظر ابن سینا، مرگ بدنْ حیات دنیوی را پایان می بخشد و فاعلیت نفس و استکمالات آن را متوقف می کند، اما زمینه ی توجه تام نفس به کمال حقیقی خود و اتصال دائم آن به عقل فعال را فراهم می کند. نقش بدن در ابتدا و انتهای حیات دنیوی، با توجه به آثار مثبت و منفی ای که بر بود یا نبود آن مترتب است در ضمن این مقاله روشن خواهد شد.
معیار فعل اخلاقی و رابطه دین و اخلاق از منظر استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه استاد مطهری در باب اخلاق، به طور پراکنده و گسترده در آثار ایشان آمده است و البته احصای اشارات مربوط به آن آسان نیست. هدف در این مقاله بیان نظر ایشان در دو مسأله مهم اخلاقی است: یکی این که معیار فعل اخلاقی چیست؟ استاد با تحلیل و نقد نظریات مهم اخلاقی همچون نظریه عاطفی، نظریه وجدانی و نظریه اراده می کوشد نظریه کرامت را به عنوان مبنای اخلاق اسلامی معرفی کند. مسأله دوم این که نسبت میان دین و اخلاق چیست و آیا اخلاق لزوماً باید بر دین استوار باشد؟ استاد در پاسخ به این پرسش، از یک سو دین را تنها پشتوانه اخلاق معرفی می کند و اخلاق بدون دین را چون اسکناس بدون پشتوانه، بی ارزش می داند و از سوی دیگر فعل اخلاقی انسان بی دین را دارای ارزش می داند. در این مقاله سعی شده است با توسل به معنای موسع دین و خداپرستی در اندیشه استاد و نیز تفکیک میان اخلاق فردی و اخلاق جمعی، تعارض ظاهری در کلام ایشان را برطرف کنیم.
«واژگان چند معنا و اهمیت آن در ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن کریم، زبانی با معانی چند لایه و چند بطنی است که از جنبه های اعجاز آن به شمار آید. بر اساس روایات، قرآن کریم در هفت یا در برخی دیگر از روایات هفتاد بطن معنایی ست که از دیرباز نگاه قرآن پژوهان را به خود جلب نموده و تلاش هایی فراوان در جهت کشف معانی آن انجام داده اند. واژگان «چند معنا» در مصحف شریف بیش از یک معنا و مفهوم را در نهاد خود جای داده اند؛ از این رو، همواره تبلور معانی دیگر در این دست از واژگان حضور دارد که توجه به آن در دریافت مقصود و ترجمه آیات نقشی به سزا ایفا می نماید. در نوشتار حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، ترجمه شماری از واژگان چند معنا مورد بررسی واقع گشته است. این بررسی بیان گر آن است که مترجمان همواره در برگردان این نوع از واژگان یکدست نبوده و گاه معانی متفاوت از یک دیگر انتخاب نموده اند. توجه به سیاق و بافت آیات، و اهتمام به جنبه هایی چون ریشه شناختی واژگان و بررسی متون تفسیری از مهم ترین راهکارها در فرآیند ترجمه واژگان چندمعنا به شمار می آید.
اکتساب زبان از دیدگاه قرآن و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اکتساب زبان از دیدگاه قرآن کریم و روان شناسی می باشد. در بررسی اکتساب زبان از دیدگاه قرآن کریم، از روش تحلیلی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که دیدگاه قرآن کریم همسو با رویکردهای تعامل گرایی - به ویژه رویکرد پدیدارگرایی - اکتساب زبان را با توجه به سه بعد ذاتی، شناختی و یادگیری تبیین می نماید. اکتساب زبان (تکلم) در دیدگاه قرآن کریم به سه قسمت «تکلم بنیادی»، «قول» و «لسان» تقسیم می شود. قرآن کریم اکتساب «تکلم بنیادی» را ذاتی، «قول» را شناختی و «لسان» را اکتسابی می داند؛ تقسیم بندی ای که در هیچ رویکرد دیگری شبیه به آن مشاهده نشده است و می توان آن را از اعجازهای علمی قرآن کریم دانست. تحقیقات تحلیلی بیشتر بر روی تکلم بنیادی، قول و لسان و فهم سازوکارهای رشدی آن می تواند مبحث اکتساب زبان را در روان شناسی به اجماع برساند.
واکاوی دیدگاه استاد جوادی آملی در نسبت عقل و دین و تأثیر آن بر علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
93 - 112
حوزههای تخصصی:
استاد جوادی آملی درباره رابطه عقل و دین دیدگاه بدیعی ارائه کرده است. ایشان با بازخوانی محل نزاع و ارائه تعریفی متفاوت از عقل در این مباحث، دو حوزه نسبتاً منحاز انگاشته عقل و دین و علم و دین را به هم پیوند می زند. در نتیجه با بازشناسی نسبت عقل و دین، به پرسش امکان یا عدم امکان تحقق علمی دینی نیز پاسخ داده می شود. وی عقل را در این مباحث به معنای وسیعی که معادل تمامی دریافت های متعارف انسانی است به کار برده است. عقل به این معنا هر دریافت بشری را پوشش می دهد و از سوی دیگر مراد از دین نیز صرفاً معارف منقول نیست، بلکه اگر مؤدای قول خداوند دینی است، محتوای فعل او به طریق اولی چنین است. این گونه است که عقل در کنار نقل معتبر به منبعی از منابع معرفتی دین تبدیل و امکان تعارض آنها از اساس منتفی می شود. با تبیین رابطه عقل و دین، چگونگی رابطه علم و دین نیز روشن می شود. اگر علوم تجربی درهندسه معرفت دینی جایگاه خود را درست دریابند و در سایه فلسفه و دین به مطالعه جهان بپردازند به طبیعت به عنوان خلقت نگریسته و پرده از کتاب تکوین الهی بر خواهند داشت و به این اعتبار دینی خواهند بود. دیدگاه استاد جوادی در رابطه با علم دینی، دیدگاهی معتدل و واقع نگر است.
پیش بینی میزان انتظار فرج بر اساس امید، خوش بینی و منبع کنترل در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با کتاب المختار من کلمات الامام المهدی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این گفتار، به معرفی کتاب ""المختار من کلمات الامام المهدی علیه السلام "" نوشته آیة الله شیخ محمد غروی (1345-1430ق) می پردازد که برای نخستین بار، به شرح و تبیین کلمات امام مهدی علیه السلام پرداخته است. ضرورت توجّه به روایت و درایت سخنان آن حضرت، همراه با توضیح روش نگارش این کتاب، منابع آن، رویکردهای رجالی و فقه الحدیثی و فقهی و اعتقادی کتاب، در این مقاله آمده است.