فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۴۱ تا ۷٬۸۶۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
پلورالیزم دینی
درآمدى بر دینشناسى و شاخههاى آن
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
کتابشناسى وحى
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۰
حوزههای تخصصی:
عقل و دین
حوزههای تخصصی:
عنصر ایمان و نقد قرائتهاى موجود _2
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۱ شماره ۸۸
حوزههای تخصصی:
آخرین دولت
منبع:
موعود ۱۳۸۱ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
عقل و دین از منظر ابوحامد غزّالى
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
فقه و سکولاریسم
رواداری و ماندگاری
حوزههای تخصصی:
سرمقاله راه میانه
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۱ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
عقل و دین
حوزههای تخصصی:
تکامل و نظم
حوزههای تخصصی:
چکیده
نظریه تکامل طبیعى و رابطه آن با وجود نظم و تدبیر در طبیعت، در تفکر غربى هنوز از بحتهاى مطرح و مهم است . این موضوع سخنرانى پروفسور الوین پلانتینگا در دانشگاه قم است که مؤلف محترم متن ویراسته شده آن را جهت چاپ در اختیار فصلنامه گذاشته است . وى ابتدا مفاد نظریه تکامل و نیز معناى مورد نظر خود را از نظم بیان مىکند و اظهار مىدارد که علم به خودى خود هیچ دلالتى بر نفى نظم ندارد، بلکه ترکیب علم با طبیعتگرایى فلسفى است که منتهى به نفى نظم مىشود .
وى سپس به بیان تفصیلى دلایل ادعاى خود مىپردازد، همچنین درباره انواع مختلف دارویناندیشى سخن مىگوید و در نهایت، نتیجه مىگیرد که هیچکدام با وجود نظم در طبیعت ناسازگار نیستند .
یکى از رشتههاى علمى که در دهههاى اخیر شهرت پیدا کرده زیستشناسى اجتماعى یا روانشناسى تکاملى است . طرفداران این رشته مىکوشند که ویژگىهاى انسانى را براساس انتخاب طبیعى تبیین کنند . پلانتینگا ضمن نقل برخى اقوال به این نتیجه مىرسد که خداباوران مسیحى نتایج علم را ناقض باورهاى خود نمىبیند، زیرا از دیدگاه آنها دو منبع معرفت وجود دارد: ایمان و عقل . در نتیجه، علم مستلزم آن نیست که آن دسته از عقاید مسیحى که با علم ناسازگار است، نقض شود، همچنانکه باور به عقاید مسیحى که با باورهاى علمى ناسازگارند به معناى نقض باورهاى علمى نیست .
مسیحیت و اخلاق
منبع:
هفت آسمان ۱۳۸۱ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
جرعه هایی از کوثر نور
خدا محورى یا اومانیسم؟
حوزههای تخصصی:
در هفتمین شماره مجله، بحث مدرنیته مطرح گردید و نویسنده در ادامه این بحث در شماره حاضر وارد بحث در باره مؤلفههاى جهانبینى مدرنیته شده است که اومانیسم یکى از مهمترین این مؤلفههاست .
در اندیشههاى بشرى، انسان مهمترین امرى است که در طول تاریخ مورد توجه و بحث و بررسى واقع شده است . در برخى از اندیشهها، انسان در جایگاهى قرار گرفته است که هیچ موجودى کاملتر و بالاتر از او قابل فرض نبوده است و در برخى رویکردهاى واقع نگر، با عنایتبه وجود ضعف هاى مختلف در ابعاد معرفتى و غیر معرفتى انسان، ارزش و توانایى انسان محدود تلقى شده و نیازمند به هدایت موجود کاملتر دانسته شده است . این نوشتار در صدد تبیین دو نوع رویکرد مهم اسلامى و مدرن به انسان و مقایسه میان آندو است .