فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
تمایزات اهل بیت(ع) به عنوان انسان برتر در نظر ابن حنبل و ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن حنبل در کتب خود همانند المسند و فضائل الصحابه و مطالب منقول در کتب تاریخ و سیر، نگاه اجلالی و تثبیتی و احترام آمیز به اهل بیت(ع) دارد. هرچند وی از سلسله جنبانان اهل حدیث و سلفی گری است در شکستن فضای عثمانیه و مروانی ضد علی(ع) نقش ممتازی ایفا کرد. نقش و اهتمام او در تربیع و تثبیت خلفای راشدین در چهار نفر، که منتهی به علی(ع) می شود، بسیار برجسته است. دیدگاه های ابن تیمیه، خلف ابن حنبل نیز، با وجود اشتراکات فراوان، گاه متفاوت با ابن حنبل است و گاه نیز با وی اختلاف دارد و بعضاً نسبت به اکثریت علمای اهل سنت در موضوع منزلت اهل بیت(ع) متفرد می شود. موضع ابن تیمیه راجع به اهل بیت(ع) اجلالی و تثبیتی است اما در اثر عواملی گاه گرفتار جدل های بی حاصل و تفریط در حق اهل بیت(ع) شده است. شیعیان، ائمه اهل بیت(ع) را به عنوان انسان کامل قبول دارند که مظهر تجلی اسما و صفات الهی است. این نگاه در اهل سنت طرفدار ندارد و دو اندیشمند حنبلی مذکور با وجود اعتقاد به منزلت والای آن ذوات مقدسه آنها را از نمونه انسان های برتر جامعه بشری و اسلامی می شناسند. در این مقاله، دیدگاه این دو عالم حنبلی را درباره منزلت اهل بیت(ع) بررسی تطبیقی می کنیم.
معاد جسمانی در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
اعتقاد به معاد و بازگشت انسان، فطری و همزاد با خلقت بشربوده است و در طول تاریخ، زندگی و فعّالیّت انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. ادیان آسمانی نیز این اعتقاد بشر را تأیید و تأکید کرده اند. امّا این بازگشت با چه کیفیّتی در مقولة معاد جسمانی قرار می گیرد که در آموزه های ادیان سه گانه به صُوَر گوناگونی تبیین شده است. کیفیّت معاد و بازگشت انسان در ادیان آسمانی اسلام، مسیحیّت و یهود به صورت جسمانی عنصری و ترابی می باشد. نحوة تبیین معاد جسمانی در آیات قرآن کریم و فقرات کتاب مقدّس، در مواردی مشابه و در مواردی با هم تفاوت دارد.تأکید بر بدنی بودن رستاخیز و عود همان بدن از خاک، از شاخصه های معاد جسمانی در آیات قرآن کریم و عبارات کتاب مقدّس است. گستردگی و شمول این آموزه در آیات قرآن کریم و عبارات کتاب مقدّس با تفاوت هایی همراه است. سخن گفتن اعضا و جمادات، حشر حیوانات، عینیّت بدن اُخروی با بدن دنیوی، سرنوشت جسمانی بشر از موارد اختلاف معاد جسمانی در قرآن و عهدین است.موارد اشتراک قرآن و کتب عهدین نیز متعدّد است.
حکومت نبوی در حکمت سینوی ؛ نیاز بشر به دین از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی ضرورت بعثت پیامبران
سهم انسان در ایجاد افعال(بررسى نظریه کسب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان اسلامى درباره سهم انسان در ایجاد افعالش، آراء متفاوتى ارائه داده اند. از متکلمان اسلامى، معتزله قایل به تفویض اند و جبریان اختیار انسان را نفى مى کنند، اما اشاعره نظریه «کسب» را ابداع کرده اند. در مقاله حاضر، با تحقیق در کتاب ها و مقالات کلامى، به انگیزه اشاعره براى بیان نظریه «کسب» و مهم ترین ادله عقلى و نقلى ایشان اشاره و عدم کفایت ادله شان اثبات شده است. همچنین تقریرات مختلف اشاعره از کسب، تبیین و نقد و بررسى گردیده است. اما افزون بر آنکه ادله اشاعره در اثبات مدعاى ایشان ناکافى است، تقریرهاى متعددشان از کسب نیز مفهوم صحیحى به دست نمى دهد. ازاین رو، نظریه «کسب» اسمى است بدون مسماى صحیح. در نتیجه، تلاش اشاعره براى مقابله با جبر به نتیجه نرسید؛ زیرا بازگشت نظریه «کسب» به نظریه «جبر» است. ازاین رو، همه اشکالاتى که متوجه جبریه است، بر کسبیه نیز وارد است، مگر برخى از اشاعره مانند جوینى و تفتازانى که تقریر ایشان از کسب به نظریه امامیه (الامر بین الامرین) بازمى گردد.
بحث وجود در مذهب اشعری
اروپا و اسلام .. تاریخی از سوء تفاهم
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۵۰
حوزههای تخصصی:
بقاء روح پس از مرگ (5)
معرفی معتزلیان معاصر
حوزههای تخصصی:
دجّال در نگاه احادیث فریقین؛ نماد و سمبل یا شخص معین؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از میان نشانه های آخر الزمان و علائم ظهور، موضوع دجّال از پردامنه ترین موضوعات در روایات فریقین است. در بین ویژگی های شخصی و پیرامونی دجّال، موضوع نماد یا شخص بودن دجّال از چالش برانگیزترین مباحث به شمار می رود. این نوشتار با روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و شیوه اسنادی در استناد به منابع و روش توصیفی تحلیلی در تجزیه و تحلیل داده ها، این مسئله را که دجّال شخص انسانی است یا نماد و سمبل برای یک جریان، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که از سویی هیچ یک از ادلّه طرف داران نماد بودن دجّال قابل دفاع نیست و از سوی دیگر، برخی از دلایل طرف داران شخص بودن دجّال نیز غیرموجه است. با این حال، بسیاری از ویژگی هایی که طرف داران نماد بودن دجّال برای اثبات دیدگاه خود ارائه کرده اند، از باب مجاز، از ویژگی های شخص دجّال به شمار می آید.
ادیان ایرانی از نظر فخر رازی
منبع:
معارف ۱۳۶۵ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
مبانی و ماهیت خاتمیت پیامبر گرامی اسلام
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
از ظهور تا قیامت
حوزههای تخصصی:
رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خدا در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مفهوم «رابطه» یک صد و پنجاه سال پیش هرگز به معنای امروزی به کار نمی رفت. با این وجود، مفاهیم جانشین آن از قبیل «انس» در نهج البلاغه به کرّات آمده است که هریک از آنها بیان کننده اصناف و مراتب رابطه اعم از رابطه انسان و خدا و سایر رابطه هایند. در زمینه روابط انسان، در مجموع با چهار رابطه مواجهیم: رابطه انسان با خدا، خودش، انسان های دیگر و طبیعت. هریک از این روابط هم در پنج ساحت وجودی انسان تحقق می یابند که در مجموع بیست نوع رابطه را دربر می گیرد که یکی از آنها، رابطه عقیدتی - معرفتی انسان و خداست. این رابطه شامل روابط بندگی، خلیفگی، عاشقانه و همکاری است که روابط اول و سوم و دوم به ترتیب از بسامد بالایی در نهج البلاغه برخوردارند. اما رابطه همکاری به آن شکلی که در ادیان خاور دور نظیر دائویی (Taoism) مطرح است، در نهج البلاغه طرح نشده است؛ اما در عین حال، خدا و بنده همکاری می کنند تا رفتارهای انسان بهتر و به کمال خود نزدیک شود.