فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۲۱ تا ۸٬۶۴۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
مبلغان ۱۳۸۵ شماره ۷۶
تفاوت تعبیر در آیات مشابه قرآن بر پایه تخطی از اصول همکاری گرایس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز قرآن پژوهان و مفسران مسلمان در پی یافتن اسرار حِکمی، نکات بلاغی، و پیام های ضمنیِ نهفته در تعبیرات و ساختارهای قرآنی بوده اند. در این میان، آیات متشابه لفظی که در آن ها با تکرار یک مفهوم با اندک تفاوت لفظی و دستوری روبه روییم از جایگاهی ویژه در این گونه مطالعات برخوردار بوده اند. از آنجا که تبیین اختلاف دو جمله مشابه بیشتر به سطح مراد جدی گوینده یا نویسنده مربوط می شود، بررسی آیات مشابه نیز باید از این دریچه انجام گیرد. در میان علوم جدید، دانشی که به بررسی معنای مورد نظر تولیدکننده گفته بپردازد، علم کاربردشناسی است. از جمله مؤلفه هایی که در سال های اخیر وارد این دانش شده و مباحث مفصلی را به دنبال داشته است، موضوع معنای ضمنی یا تلویح است. تلویح مقصودی است که متکلم از تولید یک پاره گفت در نیت دارد و در جمله تنها به آن اشاره شده است و از این رو مخاطب باید با توجه به قرائن زبان شناختی، بافت و تلاش فکری خود، آن معنا را استنباط کند. در این نوشتار در صددیم با استفاده از اصول همکاری پیشنهادی گرایس، به استخراج تلویحات محاوره ایِ نهفته در برخی آیات مشابه لفظی پرداخته و از این منظر تفاوت معنایی این آیات را ترسیم نماییم.
خاتمیّت، نفى بابیّت(به ضمیمه ى کتاب شناسى نقد بابیّت)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر کلام جدید
عقل مبنای معتزلی؛ عقل قانون گذار معتزلی تأمّلی در نسبت عدالت طبیعی و اراده ی تشریعی الهی در مبنای اعتبار هنجار حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح عدالت طبیعی و قانون طبیعی در نوشته های متکلّمین و اصولیین اسلامی، سابقه ی چندانی ندارد، ولی نمی توان این امر را به معنای عدم پذیرش اندیشه ی عدالت طبیعی در اخلاق و حقوق اسلامی دانست. در نگاه اول، نتیجه ی پذیرش عدالت طبیعی ورود نوعی کثرت گرایی استقلالی در مبنای اعتبار قاعده ی حقوقی و آغاز تقابل عقل و وحی است، اما به نظر می رسد اندیشه ی عدالت طبیعی، با تحلیلی که جریان معتزلی از آن ارائه می دهد، ورود نوعی کثرت گرایی سلسله مراتبی را به نظام حقوقی موجب شده، بستر تعامل اراده ی تشریعی و عقل مبنا را فراهم می آورد. بااین حال، باید پذیرفت که این تعاملْ نقش اراده ی تشریعی الهی را به تفصیل و تکمیل همان قوانین طبیعی ناشی از عقل مبنا تقلیل می دهد؛ نتیجه ی چنین رویکردی ارتقاء جایگاه عقل در بین منابع و حتی فراتر از کتاب و سنت، اعلامی بودن کتاب و سنت و ارتقاء جایگاه دکترین و اراده ی دولت در ایجاد قاعده ی حقوقی است؛ آثاری که می تواند زمینه ساز گذار از حقوق دینی به حقوق مدرن باشد.
پرورش و آموزش (37): باری که بر دوش اجتماع سنگینی میکند
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
معرفت شناسی گواهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
معرفت شناسی گواهی از شاخه های جدید معرفت شناسی است و سعی دارد به سؤالاتی درباره معرفت بخشی گواهی، جایگاه گواهی نسبت به سایر منابع معرفتی و نحوه ایجاد باور توسط گواهی بپردازد. به نظر می رسد که این مباحث برای قاضی عبدالجبار نیز مطرح بوده است. وی گواهی را راهی برای حصول معرفت دانسته و شبهات سمنیه که برای گواهی ارزش معرفتی قائل نبوده اند را رد کرده است. همچنین معتقد است در فرآیند تبادل از راه گواهی، این باور گوینده و خصائص معرفتی اوست که به شنونده منتقل می شود. از سوی دیگر، وی مانند ابوعلی جبائی اعتقاد دارد که گواهی ارزشی همردیف با سایر منابع معرفتی دارد و فروکاستنی به آنها نیست. این دیدگاه های معرفتی زیربنایی برای برخی آرای دین شناختی عبدالجبار ازجمله مبحث اثبات وقوع معجزات شده است.
تحلیل مبانی و کارکردهای مفهوم «رهایی» و «موعودگرایی» در الهیات عمل گرای یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار درصدد به پرسش گرفتن مبانی و اندرکنش سطوح فکری و اجتماعی الهیات یهود است. بر پایه فرضیه پژوهش، الهیات و عرفان یهود را نمی توان جدای از ارتباط آن با بعد سیاسی - اجتماعی اش تحلیل کرد. بر این اساس، در کنار باور یهود به اینکه قوم برگزیده خدا است، آنان معتقدند رنج های تاریخی فراوانی (آوارگی، تبعید، کشتار، بردگی و...) گریبان گیر قومشان بوده است. شاید از همین رو است که برخلاف سایر ادیان توحیدی که بر مفهوم رستگاری تمرکز دارند، ادبیات الهیاتی عرفانی یهود، از رهایی و نجات سخن می گوید. این رهایی مبتنی بر دو بُعد فردی و جمعی است. بُعد جمعی که الهیات یهود را به زندگی اجتماعی پیوند می دهد، با موعودگرایی عمل گرایانه در هم آمیخته است. این امر نه تنها بر انتظارِ ظهور ماشیح استوار است، که بیش از آن دربردارنده لزوم اقدام عملی برای تحقق ظهور و رهایی نهایی است. چارچوب نظری پژوهش استوار بر نظریه تحلیل گفتمان (انتقادی) به ویژه خوانشی است که نورمن فرکلاف از آن به دست می دهد.
آراء کلامی طبرسی در مجمع البیان (قسمت سوم)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
کلام اسلامی ۱۳۷۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
مهدی (عج)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
منابع فرهنگ متعالی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلاح فرهنگ موجود و تلاش برای ایجاد فرهنگ مطلوب لازمة هر گونه برنامه تحوّل آفرین برای رشد بشر است و یکی از مهم ترین گام ها در این زمینه بکارگیری منابع مناسب برای تأثیر در فرهنگ می باشد. این پژوهش با روش تحلیلی استنباطی جهت استنباط از قرآن کریم و با مطالعة کتابخانه ای جهت بهره گیری از دیدگاه های برخی از صاحب نظران در زمینة فرهنگ و مفسّران قرآن کریم به گونه شناسی منابع فرهنگ مطلوب از دیدگاه این کتاب مقدّس می پردازد. این پژوهش ضمن آنکه طبیعت، غریزه، قلب، فطرت، دین، عقل، سیرة عقلا و تاریخ را به عنوان منابع فرهنگ مطلوب معرّفی می کند، گونه های مختلف بهره گیری فرهنگ از آن منابع در ساحت های معرفتی و وجودی را نیز مورد بررسی قرار می دهد و نشان می دهد که این منابع چگونه می توانند به نوبة خود راه دستیابی به فرهنگ مطلوب را هموار سازند.
سرمقاله: دین پژوهی در هفت آسمان
حوزههای تخصصی:
شیوه پاسخ به پرسشهای دینی (4)
حوزههای تخصصی:
نقش حقایق مشترک ادیان در صدق و حقانیت دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با این استدلال که «اولاً، خداوند یکی است و ثانیاً، حقیقت و فطرت انسان هم همواره ثابت است. در نتیجه، دین یعنی راهی که خداوند برای هدایت انسان در نظر گرفته، نیز باید در شاکلة کلی و حتی بسیاری از جزئیات، ثابت باشد»، می توان این نظریه را مطرح نمود که همة ادیان آسمانی در سه حوزة اعتقادات، اخلاق و احکام تا آنجا که به سرشت مشترک و ابعاد غیرمتغیرشان ارتباط داشته باشد، از حقایقی مشترک و ثابت برخوردارند. این مقاله با تکیه بر همین برهان، به بررسی و نقش این حقایق پرداخته و ضمن تبیین نمونه هایی از این دست، نتیجه می گیرد که هرچند از صرف وجود این چنین اشتراکاتی در دین نمی توان حقانیت و صدق آن دین را نتیجه گرفت، اما از عدم وجود آن می توان به عدم صدق و وجود انحراف در آن دین رسید. به عبارت دیگر، حقایق مشترکی در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام همواره در تمام ادیان آسمانی وجود داشته که با بررسی و تبیین آنها، نه تنها در مباحث مربوط به حقانیت و صدق دین، بلکه در تعریف دین و گفت وگوهای بین الادیان نیز می توان به نتایج قابل توجهی دست یافت.