فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۴۸۱ تا ۱۰٬۵۰۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
183 - 206
حوزههای تخصصی:
آیه Gبقیهالله خیر لکم ان کنتم مؤمنینF به چندین گونه تفسیر شده است که سود شرعی و یا نعمت و روزی حلال، پیروی از دستورات و توصیه های خدا، بهره و ثواب الهی، رحمت و مراقبت خداوند، فطرت پاک و روح ایمان، و تقوای حاصل از عمل به دستورات الهی، روزی حلال در دنیا و ثواب در آخرت، احکام و فرایض الهی و هر موجود نافع الهی از جمله آنهاست؛ بنابر تفسیر آخر، انبیاء و اوصیاء الهی یکی از مصادیق بقیهالله خواهند بود، و ائمه؟عهم؟ نیز این وصف را درباره خود به ویژه در مورد امام زمان؟عج؟ به کار برده اند، این تحقیق با روش جمع آوری کتابخانه ای و تحلیل محتوا، در پی ارائه تحلیل درست برای تطبیق این آیه بر امام مهدی؟عج؟ است؛ به ویژه که در روایات بیان شده که در زمان ظهور، حضرت مهدی؟عج؟ با این لقب خوانده خواهد شد؛ آخرین هادی باقی مانده، مایه رحمت الهی، و منتظَر الهی، سه تحلیلی است که در رابطه با کاربرد لقب بقیهالله درباره امام زمان؟عج؟ قابل ارائه است.
بررسی سندی روایت امام هادی (ع) در معرفی مادر امام مهدی (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
201 - 230
حوزههای تخصصی:
مهدویت از آموزههای معروف و معتبر در اسلام است. اعتقاد به ولادت امام مهدی4 بهعنوان امام دوازدهم یکی از اساسیترین عقاید شیعه است. در میان موضوعات مرتبط با ولادت ایشان بحث از هویت مادر امام مهدی4 اهمیت ویژهای دارد. یکی از مستندات بیانگر این موضوع حدیث امام هادی7 در مورد جریان مادر امام قائم4 است. این حدیث در سه کتاب دستاول شیعه آمده است. این تحقیق با بررسی اعتبار این سه کتاب و سند آنها نشان میدهد در میان این سه کتاب دو کتاب کمالالدین شیخ صدوق و غیبت شیخ طوسی معتبرند؛ اما اعتبار کتاب دلائل الامامه طبری قابلاثبات نیست. در میان دو کتاب معتبر نیز سند روایت کتاب کمالالدین معتبر نیست؛ اما سند کتاب غیبت شیخ طوسی صحیح است. از این رو میتوان گفت حدیث امام هادی7 که جریان رومی بودن ملیت مادر امام زمان4 و به اسارت درآمدن ایشان را بیان میکند در کتابی معتبر و با سندی صحیح به ما رسیده است و جریانی معتبر است.
مقایسه انتقادی رابطه علم و ایمان از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
47 - 66
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد رابطه ایمان و علم را از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی بررسی کند. هردوی آنها عمل را از دایره ایمان خارج می دانند و عقد قلب و اذعان نفسانی را رکن ایمان می دانند. اما دیدگاه آنها درباره دخالت علم استدلالی در ایمان متفاوت است. علامه طباطبایی حصول ایمان به خدا را بدون علم استدلالی ممکن نمی داند، اما آیت الله جوادی آملی ایمان را بدون علم به وجود خدا و صرفا از روی تقلید نیز قابل تحقق می داند. این مقاله با استفاده از روش انتقادی و مقایسه ای، ضمن تقریر صحیح نظر علامه طباطبایی و نقد بعضی برداشت ها از دیدگاه ایشان قائل است علامه طباطبایی ایمان تقلیدی را ایمان نمی داند اما علامه جوادی ایمان تقلیدی را هرچند ایمان به حساب می آورد اما برای ثمربخش بودن قائل است ایمان باید از روی علم باشد و تقلید صرف کافی نیست. در این مقاله به روش عقلی و تحلیل مفهومی ضمن انتقاد به هر دو نظریه، ذکر خواهد شد که ایمان تقلیدی و از روی شک نیز در بعضی موارد برای انسان مفید خواهد بود.
بررسی نقش جریان وضع حدیث در برخی آموزه های مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
91 - 108
حوزههای تخصصی:
از برجستهترین آسیبها در حوزه نقل روایات، ورود روایات برساخته و نیز دستبرد در روایات صادر از معصومین: است. و این، البته یکی از جبرانناپذیرترین آسیبهای ممکن در تاریخ اسلام، است که خود سبب شده تا سند و متن برخی روایات از جایگاه بلند اعتماد به زیر آمده، همواره با نگاه تردیدآلود، دیده شوند. یکی از عرصههایی که با ورود این آفت، آسیبهای جدّی دیده، روایات و بحث مهدویت است. اگرچه همواره معصومین: تلاشهای وافری در زمینه پرهیز مردم از این آسیب از خود نشان دادند، اما ورود این معضل برخی از گسترههای معارف مهدوی را دستخوش دگرگونیهایی اگرچه اندک ساخته است. این پژوهش در بازنمایی میزان این تأثیر در برخی از این گسترهها سامان گرفته و پس از بررسی برخی شواهد روایی به تحلیل سند و محتوای آنها پرداخته است. یافتههای پژوهش؛ حاکی از آن است که در مواردی که قطع به صدور روایت از معصوم7 حاصل نمیشود، و احتمال وضع و تحریف به میان میآید، دقت و تأمل در منبع، سند و محتوای روایت امری بایستهتر مینماید، چرا که بیشتر آسیبهایی که آموزههای مهدویت را در بر گرفته است، معلول همین جعل و تحریف در روایات مزبور است. و این آسیبها، بر کارایی آموزههای یادشده تأثیر منفی و معناداری دارد.
نفی علم حجت الهی به قرائت قرآن و قواعد عرب در جریان های انحرافی با تأکید بر ادعای احمد اسماعیل بصری
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳)
88 - 114
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های حجج الهی، دارابودن علم مخصوص به امامت است و متکلمان و محدثان شیعه محدوده هایی را برای علم امام× تعریف کرده اند. آنچه تمام شیعیان بر آن اتفاق دارند علم امام به حلال و حرام الهی و معارف قرآنی است که از جمله معارف آن، علم به قرائت صحیح قرآن و قواعد ادبیات عرب ذکر شده است. در این میان، مدعیان دروغینی همانند احمد اسماعیل بصری، پس از رسوایی در قرائت ناصحیح قرآن، در نفی ضرورت قرائت صحیح قرآن و مذمت علم به قواعد ادبیات عرب تلاش کرده اند و به برخی ازآیات و روایات در این زمینه پرداخته اند. این تحقیق با روش آمیزه ای تلفیقی و داده پردازی توصیفی- تحلیلی، با ذکر پیشینه ای از این نوع ادعاها، ضمن تبیین ادعای این جریان بدین نتایج رسیده است که نخست علم قرائت قرآن و آگاهی از ادبیات عرب از لوازم ادعای امامت است. دوم آیات مورد ادعای مدعیان دروغین درباره عدم فصاحت حضرت موسی× دلالتی بر اشتباهات این پیامبر در قرائت اشتباه ندارد، بلکه نهایتاً سخن در عدم فصاحت در ابلاغ است. سوم مراد روایات مورد ادعا که دچار ضعف در سند و منابع نقل اند افراط در ادبیات عرب و تغییر در قرآن با اجتهادهای بدون دلیل است.
آسیبشناسی تاریخی انتظار از دیدگاه آیتالله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
7 - 22
حوزههای تخصصی:
فرهنگ انتظار در عین کارآمدی و جایگاه ویژهای که در جامعه بشری بهویژه مسلمانان دارد، مانند هر پدیده فرهنگی دیگری با آسیبهایی مواجه و نیازمند آسیبشناسی است. از سوی دیگر دستیابی به نظریه انتظار از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای نیازمند تبیین همهجانبه به ویژه آسیبشناسی آن از نگاه ایشان است. در این میان سابقه تاریخی انتظار و مهدویت در میان مسلمانان و اهتمام و نگاه ویژه مقام معظم رهبری به دانش تاریخ، آسیبشناسی تاریخی انتظار از نگاه ایشان را اهمیت مضاعف میبخشد. نگاهی به سخنان حضرت آیتالله خامنهای درباره مهدویت و انتظار نشان میدهد ایشان با حساسیت ویژهای به آسیبشناسی تاریخی انتظار توجه داشته و بر دوری از این آسیبها تأکید کردهاند. مباحث خرافی و غیر علمی، ادعاهای دروغین در اینباره مانند ادعای مهدویت و یا رؤیت و دیدار با امام مهدی4 و نیابت از طرف آن حضرت از نکاتی است که میتوان به عنوان آسیبهای تاریخی به آنها اشاره کرد که هم در تاریخ اسلام نمونههای فراوان دارد و هم حضرت آیتالله خامنهای بر توجه به آنها و جلوگیری از پیدایی یا افتادن در آن تأکید دارند. در این نوشتار بر آنیم تا آسیبهای تاریخی انتظار را کاویده و با بررسی سخنان معظم له در باب انتظار این موضوع را از دیدگاه ایشان تبیین نموده و به این پرسش پاسخ دهیم که دیدگاه ایشان در اینباره چگونه است؟
پیوند سیاست أعلی و أدنی: نقش سردار سلیمانی در تصویرسازی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماد مقاومت
حوزههای تخصصی:
بر اساس تقسیم بندی کلاسیک، موضوعات روابط بین الملل به سیاست أعلی و سیاست أدنی تقسیم می گردد. موضوعات و مسائل نظامی <strong>– امنیتی همواره در طبقه بندی سیاست أعلی می گنجد و صاحب نظران و تحلیل گران فعالیت های مقامات نظامی در این حوزه را بررسی می کنند و این موضوع به حوزه سیاست أدنی که مختص موضوعات اقتصادی، رفاهی و فرهنگی است، ارتباطی ندارد. در این میان سردار سلیمانی نمونه نادری بود که توانست میان دو حوزه سیاست أعلی و أدنی پیوند بزند. مقاله حاضر با روش توصیفی <strong>– تحلیلی و با تمرکز بر الگوی رفتاری سردار سلیمانی به این پرسش اصلی می پردازد که شهید سلیمانی چه نقشی در تصویرسازی فراملی از جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده است؟ در پاسخ به این نتیجه دست یافته ایم که شهید سلیمانی به رغم هویت نظامی شان، به دلیل توجه ویژه به مظاهر قدرت نرم و ابزار دیپلماسی عمومی توانست از طریق رابطه سازی، مدیریت تصویر، اعتباربخشی و برندسازی ملی و ارائه یک الگوی سیاست خارجی بشردوستانه و غیرمنفعت طلبانه، وجهه جمهوری اسلامی ایران را نزد دولت ها و ملت های هدف به طرز قابل توجهی ارتقا بخشد. ضرورت طرح چنین موضوعی از آن روست که الگوی موفق سردار سلیمانی در عرصه عمل نیازمند تبیین، تنقیح و نظریه پردازی است تا جنبه علمی پیدا کند و قابلیت ارائه در محافل دانشگاهی و نخبگانی را داشته باشد.
اقالیم معرفت دینی: نگاهی فراسوی معرفت سکولار و معرفت دینی در نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه جعفری با تکیه بر مفهوم «فرهنگ مشترک بشری» اندیشمندان مختلف در ازمنه و جوامع گوناگون را با یک دید کل نگرانه مورد توجه قرار می دهد و با روش شناسی خاص خود، معرفت دینی را به گونه ای صورت بندی می کند که توجه به آن، ما را به بازنگری و بازاندیشی حوزه های متفاوت اندیشه و الگوهای فکری رایج دعوت می کند. او معرفت دینی را برآیند اقالیم هفت گانه معرفتی (علمی، فلسفی، شهودی، حکمی، اخلاقی، عرفانی، مذهبی) می داند. بر این اساس تقسیم معرفت به دو طیف دینی و سکولار کارکرد و مفهوم خود را از دست می دهد. سکولار اساسا نه به معنی غیر دینی یا ضد دینی بلکه مفهومی خاص جامعه مسیحی به معنای غیررهبانی است که مسلمانان با درونی کردن این مفهوم، آن را به عنوان بنیان نظری و فکری زیست جهان خود برگزیده اند؛ در حالی که دین اسلام هم تفسیر رهبانی و هم تفسیر روحانیتی از دین را نفی می کند و تفقه و ارتباط بی واسطه با خدا را مدنظر قرار می دهد. لذا می توان به جای دوگانه دینی/ سکولار با توجه به مفهوم «عرف» و «فرهنگ مشترک بشری» صورت بندی جدیدی از زیست جهان اسلام ارائه کرد که ریشه در سنت تاریخی و تعابیر فرهنگی و دینی مسلمانان داشته باشد.
حکم تکلیفی انتظار با تأکید بر دیدگاه امام خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
51 - 78
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش اجتهادی تلاش دارد آموزه انتظار را از منظر فقهی مورد بررسی قرار دهد و حکم تکلیفی انتظار را بر پایه نصوص دینی بیان کند و با تحلیل دیدگاه و بیایات امام خامنه ای حکم شرعی انتظار را از منظر ایشان ذکر نماید. می توان این تحقیق را تحلیل فقهی و روایی دیدگاه امام خامنه ای در مسئله انتظار به شمار آورد. دستاورد این پژوهش اثبات وجوب انتظار ظهور با ادله عقلی و نقلی است. حکم فقهی انتظار در سه مرحله موضوع شناسی، حکم شناسی و حل تعارض بیان می شود. از نظر موضوع شناسی انتظار دو صورت دارد: حالت نفسانی و عمل. حالت نفسانی انتظار دوگونه است: انتظار قلبی و انتظار انفعالی. عمل نیز سه گونه است: انجام تکالیف شرعی عام، انجام تکالیف شرعی با رویکرد انتظار و اعمال خاص زمینه سازانه. براساس موضوع شناسی یادشده، احکام تکلیفی انتظار عبارت است از: 1. انتظار قلبی یکی از واجبات شرعی بر هر مسلمانی است؛ 2. انتظار انفعالی، انتظار منفی و حرام است؛ 3. انجام تکالیف شرعی عام درحقیقت انتظار نیست و اقتضای مسلمانی است؛ 4و5. انجام تکالیف شرعی با رویکرد انتظار و اعمال خاص زمینه سازانه، وابسته به ظرفیت افراد، نهادها و دولت است و برخی از مراتب آن واجب می باشد.
تحلیل فلسفی چگونگی دستیابی افراد عادی به مقام عصمت بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
255 - 280
حوزههای تخصصی:
در جستار حاضر، ضمن پذیرش اختصاص عالی ترین درجات عصمت به پیامبران و امامان (س): ، تلاش شده است با رویکرد فلسفی کلامی و با بهره گیری از برخی مبانی حکمت متعالیه مانند «اصالت وجود»، «تشکیک وجود» و «اتحاد علم و عالم و معلوم» به این مسئله پاسخ داده شود که آیا مقام عصمت، تنها در اختیار پیامبران و امامان (س): است یا افراد عادی نیز می توانند به فراخور ظرفیّت علمی و ایمانی خود، به برخی از درجات عصمت دست یابند؟! در پایان این نتیجه به دست آمده است که عصمت، فضیلت و کمالی نفسانی است که به پیامبران و امامان (س): اختصاص ندارد، بلکه هر انسان مومنی به فراخور ظرفیت علمی و ایمانی خود، امکان دستیابی به برخی از درجات عصمت را دارد. به دیگر سخن، آنچه سبب پدید آمدن عصمت در انسان می شود «علم یقینی انسان به سودمندی و زیان مندی فعل» است که سبب می شود در صورت توجه انسان به سود و زیان فعل، اراده انسان به سوی جلب منافع و دفع مفاسد برانگیخته شود. همچنین از آنجا که «علم» به عنوان یکی از مبادی عصمت، ذومراتب و تشکیکی است، عصمت نیز به عنوان برآیند آن، ذومراتب بوده و مقول به تشکیک خواهد بود. همچنین براساس نظریه «اتحاد علم و عالم و معلوم» این نتیجه به دست می آید که با ارتقاء وجودی مدرِک، قوای ادراکی او نیز که با نفس اتحاد دارد، شدت وجودی می یابد و در پی آن، ادراک انسان کامل تر شده و حقیقت فعل برای او بیشتر آشکار می گردد و همین امر سبب می شود حالت نفسانی عصمت در انسان پدید آید و شخص به طور قطعی، امور زیان مند را ترک نماید و امور سودمند را انجام دهد.
بررسی فقه الحدیثی روایت ابن ابی یعفور از امام صادق علیه السلام در موضوع جایگاه و میزان همراهی اعراب با قیام مهدوی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با محورقراردادن روایت ابن ابی یعفور از امام صادق7 به بررسی جایگاه و میزان همراهی اعراب با قیام مهدوی4 می پردازد. روایاتی که در رابطه با این مسئله در کتب حدیثی وارد شده به جهت اختلاف ظاهری که در محتوایشان وجود دارد، سبب گردیده دو رویکرد متفاوت در ارتباط با این قضیه به وجود بیاید. چراکه بعضی روایات دلالت بر عدم همراهی آنان با امامشان دارد. عده ای به این اخبار استناد کرده و امام مهدی4 را فردی عرب ستیز معرفی می کنند. در حالی که دسته ای اخبار، نویدبخش همراهی و یاری آنان با قیام امام است. با تشکیل خانواده حدیثی این موضوع در منابع شیعه و بر اساس قراین خارجی همچون روایات همگونی سیره امام مهدی4 با سیره حضرت رسول6 و اصل عدم نژادپرستی در اسلام، معلوم می گردد که به طور طبیعی افراد مؤمن از هر گروه و طائفه ای، عرب و غیرعرب، هیچ گونه منعی برای یاری قیام امام ندارند. بر این اساس اگر در پاره ای روایات از عدم همراهی عرب و مقابله حضرت با ایشان سخن به میان آمده، بر فرض صحیح بودن سند، مراد آن ها گروه هایی خاص از عرب است که بر گمراهی خود اصرار دارند.
شاخصه های سیاسی جامعه منتظر در اندیشه آیت الله خامنه ای
منبع:
جامعه مهدوی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
56 - 82
حوزههای تخصصی:
انتظار، با «شوق وافر و تکاپوی دائم برای فراهم ساختن زمینه های حضور موعود» تعریف می شود. در این رویکرد، هر حرکت و کنشی که با تفکر امام، همسو و همجنس باشد در تسریع در امر ظهور مؤثر است. از اینجا ضرورت زمینه سازی برای ظهور، با این پرسش مطرح می شود که برای قرب به عصر ظهور چه باید کرد و لوازم و زمینه هایی که باید تدارک دیده شود چیست و شاخص های سیاسی جامعه منتظر کدامند؟ آیت الله خامنه ای – حفظه الله- در این خصوص، اهتمام نظری و بیانی جدی داشته و به مناسبت های مختلف به آن پرداخته است. این مقاله با هدف بررسی نظرگاه این بزرگوار در خصوص شاخص های سیاسی جامعه منتظر تدوین شده است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی است و تلاش شده با مراجعه به مجموعه مطالب رهبر معظم انقلاب اعم از کتب، سخنرانی ها، پیام ها، گفت وگوها و نامه ها، شاخص های سیاسی جامعه منتظر در چارچوبی منسجم بررسی و تبیین گردد. یافته ها نشان می دهد در نظرگاه رهبر انقلاب، مهم ترین شاخص های سیاسی جامعه منتظر عبارتند از: «وحدت کلمه»، «ولایت مداری و نفی طاغوت»، «تمام خواهی و کمال طلبی»، «تحول خواهی و انقلابی گری»، «امید و اعتماد به وعده الهی» و «عدالت و مبارزه با ظلم».
دوازده امامی بودن، اصل مشترک مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
7 - 42
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به وجود دوازده خلیفه به عنوان جانشینان پیامبر؟ص؟ و رهبران امّت اسلامی، پس از آن حضرت، جزء اصولی است که پیروان همه مذاهب اسلامی، اعم از شیعه و اهلسنت، بر آن اتّفاقنظر دارند. این اصل مهم اعتقادی، نشأت گرفته از روایات متواتری است که محدّثان و دیگر عالمان مذاهب اسلامی به نقل از رسول خدا؟ص؟ در منابع معتبر دینی و مذهبی خود ثبت کردهاند. دوازده امامی بودن شیعه امری است روشن، چون نام پیروان این مذهب «شیعه امامی اثناعشری» است. این اعتقاد در میان دانشمندان اهلسنّت نیز مسئلهای ریشهدار است، چنانکه عالمان اهلسنّت، اعم از عالمانی که قبل از پیدایش و رسمیت یافتن مذاهب چهارگانه فعلی میزیستهاند، و عالمانی که از یکی از مذاهب چهارگانه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی پیروی میکردهاند، این روایات را با اسناد صحیح و به نشانه قبول در آثار خود ثبت کردهاند. هر چند در مقام عمل تنها مذهبی که به این روایات پایبند میباشد مذهب شیعه امامیه است، و پیروان دیگر مذاهب اسلامی در عین حال که در مقام اعتقاد و نظر، این اصل را پذیرفته، و شماری از روایات خلفای اثناعشر را دهها سال زودتر از محدّثان شیعه امامیه در آثار خود ثبت کردهاند، امّا در مقام عمل خود را به این اصل ملتزم ندانستهاند. آن دسته از عالمان اهلسنّت که روایات اثناعشر را توجیه کردهاند نیز کوشیدهاند تا مصادیقی غیر از آنچه شیعه به آن معتقد است برای روایات ارائه دهند، اما این اختلاف مصداقی، زیانی به اعتبار این اصل مشترک وارد نمیسازد. به باور ما در متن روایات اثناعشر ویژگیهایی وجود دارد که دیدگاه عالمان شیعه را تأیید و نظر دانشمندان اهلسنّت را ردّ میکند.
ریشه شناسی نام "الله" در ادیان و سنت های قبل از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
7 - 18
حوزههای تخصصی:
برخی از مستشرقین در قرن بیستم مدعی شدند که عنوان «الله» در قبل از اسلام نام خدای ماه اعراب بت پرست بوده و پس از اسلام به خدای یگانه و لایزال تغییر یافته و این ادعا ابزاری برای تبلیغات مبشرین مسیحی منتقد اسلام قرار گرفته است. در این تحقیق به دنبال آن هستیم که نشان دهیم آیا بین «خدای ماه» و «الله» ارتباطی وجود دارد یا نه. برای بررسی این ادعا، ابتدا استنادات باستان شناسان مورد بررسی قرار گرفت و هیچ سندی یافت نشد که نشان دهد میان «خدای ماه» و «الله» رابطه ای وجود داشته است. در مرحله ی دوم به بررسی استعمال این واژه در میان مسیحیان قبل از اسلام پرداختیم. نتایج نشان داد که مشتقات نام «الله»، در کتاب مقدس به عنوان خدای مسیحیت به کار رفته است و مسیحیان عرب زبان قبل از اسلام، خدا را با نام «الله» مورد پرستش قرار می دادند. همچنین در باور اعراب قبل از ظهور اسلام، یک خدای اصلی به نام «الله» وجود داشته است و تعداد زیادی بت هم بودند که این بتان وظایف کوچکی بر عهده داشتند؛ ولی هیچ بت یا خدای دیگری غیر از خدای قادر مطلق و خالق متعال به نام «الله» نامیده نشده است.
درآمدی بر معیارهای شناخت امام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
امامت جایگاه بیبدیلی در میان آموزههای اسلامی دارد و از همین رو مسئله شناخت امام و معیارهایی که به کمک آن میتوان به این شناخت رسید نیز مسئلهای مهم و قابل توجه خواهد بود اما پیش از ورود به بحث معیارها میتوان با طرح پرسشهای مقدماتی در اینباره به تصویر روشنتری از ابعاد این مسئله دست یافت. پاسخ به پرسشهای یاد شده میتواند بر آنچه از اهلبیت: در اینباره رسیده پرتوافکنی کرده و ما را به فهم دقیقتری از فرمایشات آنان برساند. پرسشهای یاد شده بدین قرارند: چه کسی را و با چه ویژگیهایی را میخواهیم شناسایی کنیم؟ موقعیتهای نیاز به شناخت امام چند گونه است؟ و مشکلات آن کدام است؟ نقش امام در شناخته شدن چیست؟ نقش نیاز و اضطرار مردم به امام در شناخت امام چیست؟ معیارهای شناخت امام برای چه کسانی میتواند راهگشا باشد؟ چه چیزهایی میتوانند معیار شناخت امام باشند؟ آیا امام باید همه معیارهای مذکور در رَوایات را داشته باشد یا احراز برخی کافی است؟ کدام یک از معیارهای یاد شده در روایات مربوط به دوره حضورند و کدام مربوط به عصر غیبت؟
معیارشناسی اصل بودن امامت در واکاوی معیاری اصول دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
5 - 26
حوزههای تخصصی:
اصول دین که امروزه با پنج مولفه توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد شناخته می شود از اصطلاحاتی است که کاربردهای متفاوتی دارد و حسب همین کاربردهای متفاوت، معیارها و جهات مختلفی نیز پیدا می کند. از کاربردهای اصول دین می توان به اصول عقاید، علم کلام، اصول اعتقادی عملی و منابع معرفت دین اشاره کرد. مقاله حاضر سعی نموده با نشان دادن این تفاوت ها بیان کند که اصول دین در اندیشه شیعی با معیار فقهی و کلامی و همچنین با آثار فقهی و کلامی که معتقدات دینی دارند، معیار اصل قرار گرفتن واقع می شود. نمود این واکاوی در مسئله امامت جلوه می کند که سبب شده است امامت در اندیشه شیعی یک اصل دینی، معرفتی، اعتقادی، اسلامی، ایمانی، شیعی، عقلی، نقلی، کلامی و فقهی باشد. همچنین در این واکاوی روشن شده که تفکیک بین اصول دین و مذهب ثمره کلامی نداشته و ثمره آن فقهی است.
تبیین و تحلیل کارکرد اندیشه موعودگرایی در فرآیند فرهنگی- تمدّنی دولت صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
257 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی نوشتار حاضر مطالعه اندیشه موعودگرایی و مهدویت عصر صفویه با توجه ویژه به جایگاه این اندیشه در ظرفیت و فرآیند تمدّنی آن روزگار است. اهمیت این موضوع ناشی از آن است که با آغاز عصر صفویه و همزمان با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، بحث مهدویت بهعنوان رکن اصلی تشیع، با خردمندانه عملکردن دولتمردان وارد مرحله جدیدی شد که با مراحل قبل از خود دارای تفاوتهای آشکاری بود. اندیشه مهدویت در ابعاد مختلفی همانند تئوری اتصال حکومت صفویه به حکومت امام زمان؟عج؟، نیابت صاحبالزمان؟عج؟، فرهنگ انتظار منجی و نظایر آن موجب ایجاد تحولاتی بنیادین در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران شده است که تا به امروز نیز تداوم داشته است. این پژوهش درصدد است براساس الگوی نظری ماکس وبر و با روش توصیفی _ تحلیلی ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعهشناختی در تحلیل پدیدههای تاریخی و بر پایه منابع کتابخانهای، سیر تحولات اجتماعی و فرهنگی دولت شیعی صفویه را با تأکید بر اندیشه موعودگرایی در چشمانداز حیات تمدّنی جامعه بهعنوان پایه و زیربنایی برای دورههای بعد بررسی و تحلیل نماید. نتایج نشان میدهد فرهنگ تشیع با ارائه عناصر تمدّنسازی همچون رهبری عالمانه، شریعتمحوری، خردگرایی و عقلانیت، پویاییبخشی و تحقق جامعه آرمانی در قالب فرهنگ انتظار، میتواند نقش بسزایی در فرایند تمدّنسازی جامعه عصر صفوی ایفا کند.
طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه(ع) از منظر آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
179 - 207
حوزههای تخصصی:
حرکت هر موجود ذیشعوری براساس نوعی محاسبه و برنامهریزی قبلی است، حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ از این قاعده مستثنا نبوده ما در این تحقیق به دنبال به دست آوردن طرح کلی حرکت آنها هستیم بدون آنکه آن را منحصر به شخص یا زمان خاصی نمائیم تا در سایه آن ربط حرکات پراکنده یا متفاوت آنان را بفهمیم و نقشه کلی آن را در راستای الگوگیری به دست آوریم. مسئله قدرت و دولت زمینهای است که حرکت انبیاء و اولیا در این زمینه مطرح میگردد و خود به خود مسائلی را همچون منشأ، حفظ، توسعه و کیفیت تعامل با سایر قدرتها را به همراه دارد ما در این تحقیق به روش تحلیلی، مسائل قدرت را از نگاه اسلام مطرح و به طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه؟عهم؟ که عبارت از: انتظار، تقیه و قیام باشد رسیدهایم.
بررسی روایات جرجیر درباره عدم خلود در جهنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ادله نقلی که برخی به آن استناد کرده و بر اساس معتقدند عذاب جهنم، حتی برای کفار معاند هم ابدی نیست، روایتی است که با نام «روایت جرجیر» مشهور است. این گروه معتقدند: با روییدن گیاهی به نام «جرجیر» (شاهی) در جهنم عذاب از جهنمیان برداشته می شود. در مقابل این دیدگاه، موافقان جاودانگی عذاب جهنم، روایات مذکور را توجیه می کنند و به جاودانگی کفار معاند در جهنم اعتقاد دارند. در منابع روایی، روایات جرجیر به دو بخش قابل تقسیم است: بخش اول، روایاتی است که قائلان بر عدم خلود، آنها را در کتاب های خود ذکر کرده اند، اما عین الفاظ آن در منابع روایی وجود ندارد. بخش دوم، روایاتی است که در کتب معتبر حدیثی ذکر شده است. با توجه به تعارضی که در ظاهر روایات این باب دیده می شود، درباره جمع یا طرح این روایات، سه دیدگاه مطرح است: 1. انکار روایات جرجیر؛ 2. اثبات و جمع روایات؛ 3. تفصیل (بین معاد مثالی و معاد جسمانی). با توجه به تعارض آشکاری که در بین روایات باب جرجیر دیده می شود و طبق قاعده اصولی باب تعارض و عدم ترجیح برخی از روایات متعارض بر برخی دیگر، نتیجه این قاعده تساقط روایات این باب است. علاوه بر آن استناد به اخبار آحاد در اصول دین و مسائل مربوط به آن، قابل پذیرش نیست. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی دیدگاه های ناظر به حدیث جرجیر را نقد و بررسی کرده و راه درست برای اثبات یا انکار جاودانگی عذاب جهنم را تمسک به ادله عقلی و نقلی دیگر دانسته است.