فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۸۱ تا ۱۰٬۶۰۰ مورد از کل ۱۱٬۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیر زمان در تمدن اسلامی و مسیحی، متفکران و الهیدانان، درباره مفهوم ایمان و کفر و مسائل پیرامون آن ها با رویکردهای مختلف تفسیری، فلسفی، کلامی و عرفانی مباحث فراوانی مطرح نموده اند. این مباحث بازتاب اجتماعی فراوانی همچون تکفیر و تقدیس به همراه داشته است. عین القضاه همدانی پس از بیان تفاوت علم و معرفت، راه شناخت حقیقی را طوری ورای طور عقل دانسته و با انتقاد از فیلسوفان در بحث مفهوم ماهوی ایمان، معنای آن را تصدیق قول انبیاء و پایین ترین مرتبه آن را عمل مطابق با اوامر و نواحی الهی بیان می کند. ایمان دارای دو جنبه است: علم و عمل و نشانه آن، «تعظیم لامرالله» «مهرورزی به خلق خدا» است. وی پس از بیان اقسام کفر، اقسامی از آن را پسندیده بلکه لازمه ایمان می داند. در مقابل، ملاصدرا با نگاهی معرفت شناختی فلسفی، در معنای ایمان و کفر، اصالت را به علم و معرفت داده و در همه مراتب ایمان همچون ایمان لفظی، تقلیدی، برهانی و حتی کشفی، نقش اصلی را به معرفت و علم می دهد. او کفر را شدیدترین مرتبه جهل می داند. در این مقاله، دیدگاه عین القضاه همدانی (492- 525 ق) و ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق) در باره ایمان و کفر و برخی مسائل مهم آن ها با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته است.
واکاوی ادلّه اثبات امامت در قصائد ابن یمین با تأکید بر منابع اهل سنّت
حوزههای تخصصی:
ابن یمین شاعر شیعی قرن هشتم در اشعار خود نه تنها به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) اظهار ارادت می نماید، بلکه همچون فردی مسلّط به مسائل کلامی به دلائل اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) و فرزندان معصوم ایشان می پردازد. وی در سروده های خویش آیات ولایت و هادی امّت؛ احادیث ردّ الشمس، غدیر و منزلت؛ صفات متعدّدی مانند حکمت، عصمت، سخاوت، فتوّت، علم، قدرت و غیره را در اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) مورد توجّه قرار داده است. ابن یمین توانسته است با به خدمت گرفتن همزمان دو بعد مهم احساس و شناخت، ضمن خلق تصاویر بدیعی ا ز مقام معنوی ائمّه (علیهم السلام)، معارف بلند شیعی را نیز به طرز ماهرانه ای در شعر خود به کار گیرد و از همین رو می توان قصائد وی درباره ائمّه شیعه (علیهم السلام) را جزو آثار تعلیمی محسوب داشت که به تعلیم بُعد کلامیِ امامت از منظر شیعی می پردازند. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
اثبات قضاوت داوودیِ امام زمان عج، بیان کارکردها و پاسخ به شبهات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
83 - 104
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که در روایات مهدوی به صورت گسترده مطرح شده است، قضاوت بدون بیّنه و براساس واقع است. از ظاهر روایات استفاده می شود که این نوع از قضاوت با علم خدادادی و به صورت خارق العاده می باشد. براساس این پژوهش امام زمان؟عج؟ حداقل در برهه ای از حکومت خود از قضاوت داوودی بهره می برد و چنین قضاوتی نقش به سزایی در گسترش عدالت در جامعه پس از ظهور و کاهش جرم دارد و امام زمان؟عج؟ به سبب آن، مجرمان خاص و حرفه ای را محاکمه و مجازات می نماید که برای سایرین نیز بازدارنده خواهد بود. چنین قضاوتی به اقتضای ضرورت است، هرچند رویه عمومی دستگاه قضایی در حکومت آن حضرت، قضاوت براساس ظواهر و شواهد است. این تحقیق با روش جمع آوری کتابخانه ای و تحلیل داده ها، ابتدا به گزارش روایی این مسئله و اثبات صحت و سقم روایات پرداخته و پس از تحلیل و بیان کارکردها، شبهات این مسئله را پاسخ خواهد داد.
تحلیل و بررسی رویکرد شیخ طوسی در تفسیر آیات «امامت» و «ولایت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
5 - 31
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به امامت منصوص و بلافصل امیرالمؤمنینG به عنوان شاخصه اصلی اعتقاد امامیه به شمار می رود و عالمان امامیه از دیرباز به تثبیت آن از مسیر تفسیر آیات توجه داشته اند. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل و بررسی رویکرد شیخ طوسی در تفسیر آیات امامت و ولایت است که با مقایسه تفسیر شیخ با تفسیر همفکران وی در مکتب کلامی امامیه بغداد همچون سید مرتضی و شیخ مفید و نیز روش تفسیری سابق مفسران امامیه همچون قمی و عیاشی انجام پذیرفته است. برای رسیدن به این هدف با روش تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، همه آثار شیخ مطالعه و تفسیر وی از این آیات از جهاتی همچون جایگاه روایت در تعیین مراد از آیات، رویکرد تأویلی مبتنی بر روایات، نگاه تقریبی در استدلال ها و جایگاه اقوال مفسران در تفسیر شیخ تحلیل شده است. تفسیر شیخ طوسی از آیات ولایت و امامت را می توان تفسیری اجتهادی مبتنی بر فهم عقلایی از کلام وحی و با لحاظ تراث روایی امامیه و امتداد مکتب تفسیری امامیه بغداد دانست که با توجه به جایگاه ویژه موضوع امامت در مرزبندی مذاهب اسلامی تلاش دارد تا با رویکردی تعاملی در عین دفاع از مبانی قرآنی اندیشه امامت و لزوم نص برای تعیین ولی، زمینه طرح دیدگاه تفسیری شیعه و ارائه مبانی قرآنی امامیه در موضوع امامت را در محیط فکری جامعه اسلامی آن دوران فراهم کند.
باز پژوهی منطق مواجهه اهل بیت علیهم السلام با پدیده «الحاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
117 - 135
حوزههای تخصصی:
جریان فکری الحاد و زندقه یکی از جریان های انحرافی پویا در دوران پیشوایان معصوم: بوده است، به گونه ای که تشکیل «حلقه الحاد» را می توان ناشی از این جریان دانست. الحاد در زمان پیشوایان معصوم: بر پایه «حس گرایی»، «نفی لایه های فرامادی و متافیزیکی» و«شبهات مبتنی بر عقلانیت مغالطه محور» استوار بوده است. اهل بیت: با اتکا به شیوه های خاصی با الحاد برخورد نموده اند. به طور کلی می توان سه شیوه «اخلاقی»، «صوری»، و «محتوایی» را استخراج نمود. برجسته ترین شیوه ای صوری «بر انگیختن درونی پرسشگر»، «دفع ضرر محتمل»، «نفی استبعاد» و «استناد به امور در دسترس» می باشد. همچنین از روش «معادله معکوس»، «استناد به خویشتن»، «برهان چند سطحی»، «تأکید بر اصل علیت» و استفاده از علوم تجربی و دانش طب» می توان به عنوان مهم ترین شیوه های محتوایی برخورد با الحاد در سخنان اهل بیت: نام برد. در این تحقیق گونه های مختلف الحاد و زندقه تبیین شده و سرچشمه های الحاد در عصر اهل بیت: نیز کاویده شده است. به طور کلی سه منشأ اساسی را می توان برای این جریان برشمرد؛ «فتوحات اسلامی»، «نهضت ترجمه»، «آموزه های مسیحیت و یهودیت». در این مقاله با روش نقلی، تحلیلی منطق مواجهه با الحاد باز پژوهی شده است.
بررسی تحلیلی روایات توقیت گران در روزگار معاصر
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
49-74
حوزههای تخصصی:
با بررسی روایات مهدوی و تشکیل خانواده حدیثی در زمینه توقیت، دانسته شد که بیان هرگونه علائم و نشانه های ظهور، اگر منجر به نوعی تعیین وقت شود، انحراف بوده و گوینده اش دروغ گو محسوب می شود. این مسئله در روایات به شدت نهی شده است؛ چراکه در بعضی روایات زمان ظهور را از اسرار الهی یا مثل الساعه دانسته اند. برخی معاصران، توقیت را به صورت احتمالی و اجمالی بیان کرده اند. در اثر مسئله توقیت آسیب های زیادی بر دین و جامعه اسلامی وارد خواهد شد. مهم ترین یافته ها در این نوشتار که به صورت توصیفی و تحلیلی آماده شده مبنی بر آن است که توقیت در روایات به شدت نهی شده است. علاوه بر آن تعیین وقت موجب صدمه زدن بر اصل اعتقاد به منجی موجود موعود خواهد شد. چه بسا موجب انکار اصل مهدویت، یأس و ناامیدی، سوءاستفاده از اعتقادات و به وجودآمدن مدعیان دروغین در جامعه اسلامی نیز خواهد شد.
بررسی و نقد ربط وجود خالق به مخلوق از منظر میرزا مهدی اصفهانی بر پایه مبانی حکمی صدرالمتالّهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
25 - 46
حوزههای تخصصی:
صدرالمتالهین در تحلیل دقیق ربط وجود خالق و مخلوق که محصول تحلیلی جدید از اصل علیت و همچنین سنخیت میان علت و معلول می باشد به این نتیجه می رسد به دلیل تعلقی بودن و عین الربط بودن معلول نسبت به علت، وجود مخلوق حیثیتی جز تجلّی وجود خالق ندارد. و این امر را با بیان مبانی بنیادی ای چون اصالت وجود، تشکیک و تشأن وجود به اثبات می رساند. اما در مقابل، میرزا مهدی اصفهانی در مسئله چگونگی ربط وجود خالق و مخلوق با رد تمامی مبانی صدرالمتألهین موضع متفاوت و پیچیده ای را اتخاذ می کند که صرفا در جهت تخریب مبانی نظری ملاصدرا و حفظ عقاید کلامی خویش است نه دادن نظریه ای جدید. ایشان به دلیل عدم ایجاد تشابه میان خالق و مخلوق نظریه علیت و نظریه سنخیت را زیر سوال برده و در جهت حفظ مبانی کلامی خویش در باب قدرت لایتناهی خداوند قاعده الواحد و همچنین نظریه وجود صدرایی را نیز مورد نقد قرار داده است. اما نکته مهم این است که ایشان مبنای جدیدی برای نظریه وجود وضع نمی کند و صرفاً در جهت تبیین فرضیه های پیش داوری شده مثل نفی وحدت وجود، عدم سنخیت وجود خالق و مخلوق و ابطال اصل علیت، از آن سود می برد. در این مقاله موضع فلسفی صدرا و موضع تخریبی میرزا مهدی اصفهانی را در جهت نقد و بررسی اندیشه های میرزای اصفهانی در مباحث ذکر شده مورد واکاوی و مقایسه قرار می دهیم
تبیین رابطه شأن حقیقی و حقوقی امام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹
21 - 36
حوزههای تخصصی:
در دوران حیات رسول خدا تبیین و تفسیر معارف شریعت و سامان دادن به امور سیاسی اجتماعی، شأن پیامبر بود که خداوند تمام این امور را به لحاظ علم گسترده و خطاناپذیر پیامبر وظیفه انحصاری او قرار داده بود، اما پس از رحلت ایشان همواره این پرسش فراروی افراد پژوهشگر قرار می گیرد که جانشین پیامبر دارای چه شئون حقیقی و حقوقی است؟ هدف این نوشتار کشف و تبیین ریشه اصلی اختلاف علمای عامه و دانشمندان امامیه درفهم مقام امام، دفع شبهات و تناقضات احتمالی برخی آموزه های دینی با شئون امام و ترسیم نقشه علمی و عملی برای رسیدن به نقاط مشترک فرق اسلامی و تنها راه رسیدن انسان ها به حقیقت امامت بوده که با روش تحلیلی- توصیفی این مطالب را به اثبات می رساند: شأن به لحاظ منشأ ظهور خود به شأن حقیقی و حقوقی تقسیم می شود؛ از آیات و روایات استفاده می شود امام همانند پیامبر دارای شئون حقیقی و حقوقی است؛ بین شئون حقیقی و حقوقی امام همچون شئون پیامبر رابطه معنادار وجود داشته تکوین و تشریع در آن کاملاً هماهنگ است به گونه ای که نادیده گرفتن ارتباطی بین شئون حقیقی و حقوقی امام مستلزم نفی تمامی شئون حقوقی امام و انکار اصل امامت خواهد بود، اگرچه بین شئون حقیقی و حقوقی امام رابطه تولیدی از نوع علت تامه با معلول آن وجود ندارد.
بررسی کاربرد قاعده «الواحد» در مکتب اصولی آخوندخراسانی و پیامدهای اعتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پس از بیان قاعده «الواحد» و ذکر براهین آن به بررسی نوآوری های آخوند خراسانی در بهره گیری از قاعده «الواحد» در کفایه الاصول پرداخته است و با ذکر اقوال متکلمین و حکما به پیامدهای اعتقادی این قاعده از جهت تأثیر در تبیین قدرت مطلقه الهی و توحید افعالی، اشاره می کند. در مورد کاربرد قاعده «الواحد» در اصول فقه باید گفت با وجود اینکه مفاد قاعده «الواحد» از علوم حقیقی بوده و فلاسفه به شدت از خلط احکام حقایق با اعتباریات به دلیل تفاوت ماهوی و منطق استدلال در این دو علم پرهیز می کنند، مرحوم آخوند در مباحثی مانند وضع مرکبات، صحیح و اعم، تعدد شرط و جزا و... از قاعده «الواحد» و عکس آن استفاده کرده است. بنابراین هدف اصلی طرح مسئله علاوه بر اثبات عدم تنافی قاعده «الواحد» با قدرت مطلقه الهی و توحید افعالی خداوند، بیان نوآوری آخوند خراسانی همراه با توضیح دو دیدگاه نقد و تأیید کاربرد قاعده «الواحد» در اصول فقه است. مهم ترین نتایج این پژوهش آن است که اولاً کاربرد علوم حقیقی در علوم اعتباری خطا نبوده و چه بسا در موارد بسیاری باعث تبیین صحیح مسائل و رشد و بالندگی آن علم می شود؛ ثانیاً علم اصول فقه از علوم اعتباری محض نمی باشد. این پژوهش توانسته است با تبیین نظرات دو گروه موافق و مخالف در کاربرد قاعده «الواحد» در کفایه الاصول، نوآوری مکتب اصولی آخوند خراسانی را در این زمینه به اثبات رساند.
تحلیل فترت و انقطاع امامت بر اساس روایت «عَلَى فَتْرَهٍ مِنَ الْأَئِمَّهِ...»
منبع:
مطالعات مهدوی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۱
42-58
حوزههای تخصصی:
از مجموع روایات و گزارش ها چنین برداشت می شود که بعد از شهادت امام یازدهم امام مهدی به عنوان امام دوازدهم شیعیان معرفی گردیده است. فراوانی روایات اثناعشر و روایات خاص دیگر مانند روایات تولد و گزاره های تاریخی مؤید همین باور است. کلینی روایتی را گزارش داده است که ظاهر آن گویای وجود فترت و انقطاع مسئله امامت بوده و پس از آن، زمین به وسیله امام دوازدهم پر از عدل وداد خواهد شد. در این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی، به بررسی روایت مزبور پرداخته شده است. منبع شناسی و بررسی سندی این روایت آغازی است که این تحقیق برای ارائه اعتبار حدیث برمی گزیند. سپس فقره اصلی روایت با استعانت از روایات دیگر مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به معانی فترت و روایات هم خانواده می توان گفت: مراد از فترت در حدیث، به معنای نبود امام و وجود انقطاع در امامت نیست؛ بلکه به دوران ضعف و سکون اهل بیت اشاره دارد.
تمایز میان غیلانیِ فیلسوف از غیلانیِ متکلم؛ کوششی مقدماتی بر پایه شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
203 - 220
حوزههای تخصصی:
افضل الدین غیلانی یکی از شاگردان برجسته حکیم ابوالعباس لوکری است که با واسطه بهمنیار از شاگردان ابن سینا به شمار می رود. او فلاسفه بزرگی را تربیت نموده که سلسله شاگردانش با دو واسطه به خواجه نصیرالدین طوسی می رسد. در مقابل فریدالدین غیلانی معاصر با افضل الدین غیلانی از همفکران و هم مسلکان غزالی است که مخالفت و اعتراض خود نسبت به فلسفه و فلاسفه را در کتابی با عنوان حدوث العالم منعکس نموده است. برخی از اصحاب قلم، این دو شخصیت متفاوت و متمایز را یکی دانسته و به دنبال آن، قضاوت های نادرستی کرده اند. در این نوشتار که به شیوه اسنادی و با تحلیل منطقی به تحریر درآمده است، با شواهدی چند، تمایز شخصیت علمی و فردی افضل الدین و فریدالدین غیلانی تبیین می گردد. از جمله این شواهد مبتنی بر سال های عمر فریدالدین که در آثار خود به مناسبت ذکر کرده و نیز شواهدی از محتوای کتاب حدوث العالم است که می تواند احتمال دوگانگی غیلانی فیلسوف از غیلانی متکلم را قوت ببخشد.
روی آورد وجودشناسانه «اوصاف الهی» در اندیشه کلامی علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
5 - 23
حوزههای تخصصی:
موضوع صفات خداوند در علم کلام از دو جنبه وجود شناسی و معنا شناسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. جنبه وجودشناسی به ارتباط صفات و ذات الهی می پردازد. ذات خداوند عین وجود اوست؛ بر این اساس صفات برآمده از حقیقت وجود و وجوب وجود اویند . دیدگاه های وجودشناسانه اوصاف الهی به شش دسته کلی تقسیم می شود . پرسش این است که علامه حلی چه روی آورد وجودشناسی در اثبات ذات و صفات انتخاب کرده است که از یک سو اشکالات متکلمان بر فیلسوفان بر اندیشه او وارد نشود و ازجهت دیگر اشکالات و نقدهای فیلسوفان بر متکلمان نیز بر دیدگاه ایشان وارد نشود و آیا روش ایشان با نقل نیز منطبق است؟ علامه حلی با تلفیق روش فلسفی و کلامی و تطبیق آن با نقل، روشی در اثبات ذات و صفات به وجود آورده که در این روی آورد اشکالات غزالی بر فیلسوفان(قدم عالم و علم خدا به جزئیات) رفع می شود و از طرف دیگر اشکالات فیلسوفان بر متکلمان در مورد هماهنگی نظام فکری شان مرتفع می گردد. وی در این راه قدم به قدم نظام خود را با نقل تطبیق می دهد.
تبیین نقش سلبی خوارق عادات در تشخیص مدعیان دروغین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
101 - 152
حوزههای تخصصی:
از جمله چالشهای مهم در مسیر مهدویت، وجود مدعیان دروغینِ مهدویت است، شناخت مدعیان در ابتدای امر و واکنش به موقع، تأثیر بهسزایی در مقابله با این جریانات انحرافی دارد. در روایات ما امور خارقالعادهای همچون داشتن معجزه، طول عمر، علم، ندای آسمانی، خسف و... درباره امام عصر؟عج؟ نقل شده است از جمله کارکردهای این خوارقِ عادات، کارکرد معرفتی و سلبی آنها میباشد. عدم قدرت مدعی دروغین بر معجزه از اموری است که براساس آن میتوان عدم امامت او را نتیجه گرفت. کسی که طول عمر خارقالعاده نداشته باشد، نمیتواند امام زمان باشد.کسی که دارای علم وسیع و عصمت نباشد نمیتواند امام باشد، کسی که مواریث انبیاء را به همراه ندارد و حضرت عیسی؟ع؟ برای تأیید و یاری او نازل نشود، امام مهدی؟عج؟ نمیباشد.
بررسی طرح کلی حرکت رهبران الهی بر محور روایات دولت حق و باطل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
223 - 246
حوزههای تخصصی:
رهبران الهی برای اجرای مأموریت خود دارای طرح و برنامه بودهاند و کار خود را با تبیین هدایت و دعوت افراد آغاز کرده و پس از نیرو سازی و تشکیل هسته اولیه (انتظار)، و نفوذ در جبهه باطل (تقیه)، حرکت خود را علنی میکردند و در صورت موفقیت، تشکّل دینی خود را علنی کرده و با موانع راه رستگاری مبارزه میکردند و گستره این اجتماع دینی را تا آنجا که توفیق مییافتند بسط میدادند، (قیام) آرزوی تمامی رهبران الهی، نابودی کامل باطل و هدایت تمامی انسانها بود، و رهبران الهی؟عهم؟ این حرکت را با سه گام انتظار، تقیه و قیام، پی میگرفتند، این طرح به صورت مشترک در زندگی تمامی انبیاء؟عهم؟ مشاهده میشود، البته برخی از ایشان موفق به پیمودن تمام راه نشده و بر اثر همراهی نکردن مؤمنان و توسط اهل باطل در میانه راه به شهادت میرسیدند. این تحقیق، با شیوه توصیفی _ تحلیلی و روش کتابخانهای، سعی در استخراج طرح کلی رهبران الهی با تمرکز بر روایات دولت حق و باطل دارد، و به این نتیجه رسیده که تمامی مراحل طرح از قبیل دعوت، هدایت و نیروسازی (انتظار)، حفظ رهبر و نیروها و نفوذ پنهان در جبهه باطل (تقیه) و نبرد علنی با باطل (قیام)، از این روایات قابل برداشت است، به عنوان نمونه: روایت «عُلَمَاؤُهُمْ و أَتْبَاعُهُمْ خُرْسٌ، صُمْتٌ فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ، مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَهِ الْحَقِ، و سَیحِقُ اللَّهُ الْحَقَ بِکَلِمَاتِهِ، و یمْحَقُ الْبَاطِلَ» در بردارنده سه گام انتظار (مُنْتَظِرُونَ)، تقیه (خُرْسٌ، صُمْتٌ) و قیام (سَیحِقُ اللَّهُ الْحَقَ بِکَلِمَاتِهِ، و یمْحَقُ الْبَاطِلَ) است، و روایت «وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ لِأَنَّهُ یجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللَّهِ تَعَالَى فِی دَوْلَهِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیهِ وَ فِی دَوْلَهِ الْحَقِّ بِالسَّیفِ» ارتباط دو گام انتظار و تقیه را در بر دارد.
نظری بر تفسیر علامه طباطبایی از آیات «شهادت» در اثبات علم پیامبر(ص) و امام(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷
5 - 21
حوزههای تخصصی:
علم پیامبر, و امام}همواره میان اندیشمندان مسلمان، پرسشی بحث انگیز بوده است. علامه طباطبایی در تفسیر خود از آیات متضمن «شهادت» کوشیده است علم پیامبر, و ائمه] بر نهان اعتقادات و اعمال مردم را اثبات کند، اما مفسران دیگر چنین نظری ندارند. علامه «شهادت» را به معنای علم اولیاء بر اعمال بندگان حین انجام آنها گرفته است، درحالی که مفسران دیگر آن را به معنی «شهادت» بر ادای رسالت گرفته اند. علامه به دلایل اصالت اطلاق و حقیقی بودن نظام عالم، علم مذکور را برای پیامبر, اثبات می کند و این علم، به اعتقاد شیعه برای امام هم مهیا است. این برهان مورد پذیرش نویسندگان مقاله است.
بررسی شبهه طول عمر حضرت مهدی (عج) براساس ادله عقلی و نقلی
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
23 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد پاسخ به شبهه بسیار مهم امکان طول عمر حضرت حجت (عج) براساس نگاه عقل و دین است. بسیاری از مستشکلان درون دینی و برون دینی به دلیل اهمیت منجی در ادیان و فطرت بشر به چیستی و چگونگی حیات موعود مورد انتظار توجه و سؤال های متعددی در این باره مطرح کرده اند. این گونه سؤال ها در خاستگاه بین المللی اهمیت و ضرورت بیشتری دارد که می طلبد هر دانش پژوهی در شیوه احتجاج و پاسخ دهی به این شبهات توانمندی لازم را به دست آورد. مقاله حاضر با ادله عقلی ثابت می کند که جهان پهنه بی نهایت ها و ممکن هاست. طول عمر زیاد با پیشرفت های بشری درمقابله با بیماری ها و کنترل سلامتی، امر محال عقلی یا متناقض نیست که قابل توجیه نباشد. نمونه های افراد با طول عمر زیاد در تاریخ بشر نیز مؤید این مطلب است. ازنظر قرآن نیز آیات مربوط به داستان اصحاب کهف، یونس پیامبر (ع)، عزیر نبی (ع) و نوح نبی (ع) نشان دهنده امکان طول عمر بیشتر است. ازنظر روایات، بحث قدرت و اراده الهی که محیط بر تمام کائنات است و بحث اعجاز و خرق عادت بودن حیات امام مهدی (عج) بیشتر به چشم می خورد.
واژگان کلیدی: امام زمان (عج)، پاسخ به شبهات، طول عمر، ادله عقلی، ادله نقلی.
الهیات سلبی حمیدالدین کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
281 - 304
حوزههای تخصصی:
حمید الدین کرمانی(411-352ق) ملقب به حجه العراقین، یکی از پرنفوذترین و تأثیرگذارترین متفکران کیش اسماعیلی در دوره اقتدار حکومت فاطمیان است. او با بهره گیری از فلسفه نوافلاطونی و تأثیرپذیری از آموزه های اسلامی سعی می کند با تکیه بر الهیات سلبی، الگویی جدید از خداشناسی ارائه دهد. این الگو نه با خداشناسی فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا هماهنگ است و نه با رأی معتزله و اشاعره. او همچون استاد خود سجستانی، خدا را ماورای آن می داند که بتوان او را «موجود» یا «ناموجود»، «شیء» یا «لا شیء» خواند. از طرف دیگر نظریه تعطیل معتزله را با تفسیر و توضیح اشتباه آنان روشن می کند. این مقاله می کوشد ابتدا زمینه شکل گیری الهیات سلبی کرمانی را نشان دهد و سپس با دسته بندی دلایل وی، تصویر روشن تری از الهیات سلبی او ارائه کند. این دلایل به دو دسته دلایل معرفت شناختی و وجود شناختی تقسیم می شوند.
تبیین و تحلیل حقیقت اعجاز و گونه های آن در اندیشه فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
131 - 156
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا «معجزه» را به حسی، خیالی و عقلی تقسیم کرده است. حال این سؤال مطرح می شود که معجزات یادشده در اندیشه فلسفی ملاصدرا چگونه است؟ به طور کلی، معجزه فعل خارق عادتی است که به خلاف سنت و خارج از نظام علت ها و معلول های طبیعی واقع می شود. علت تحقق آن، فراطبیعی، ناشناخته و همراه با تحدی و عدم معارضه است. معجزه در اندیشه ملاصدرا از حیث مراتب ادراک های سه گانه با روش توصیفی، تحلیلی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف همانا تبیین عقلی و فلسفی معجزه نزد ملاصدراست. در اندیشه او، انسان به سبب عبودیت و ریاضت های مشروع و کسب کمال و معرفت از طریق قوه ادراک های سه گانه، به مبادی عالی متصل می گردد و با امداد غیبی و موهبت الهی قدرت بر انجام معجزه پیدا می کند. در نتیجه، معجزه دارای علت فراطبیعی و فراحسی است. دسته بندی معجزه به حسی، خیالی و عقلی، برگرفته از مراتب شئون ادراک انسان است. از این میان، معجزه عقلی به جهت فرازمانی و فرامکانی بودن آن از سایر معجزات برتر است. نبی مکرم(ص) اسلام جامع همه کمالات است و معجزه برتر را آورده است.
سیر تطور منجی باوری در عهدین با تکیه بر عنوان پسر انسان
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ همواره اعتقاد به منجی، دستخوش حوادث و القائات خاصی بوده است. اعتقاد به این آموزه بسته به شرایط جامعه متفاوت بوده، گاهی دارای شدت و گاهی دارای رخوت بوده است. گاهی منجی را با رسالتی قومی و این جهانی و گاهی او را فراقومی و فراکیهانی تصور میکردند. در هرصورت، این آموزه در طول تاریخ همواره در حال تغییر و تحول بوده است. عناوین مختلفی برای مفهوم منجی آخرالزمان در کتابهای عهد عتیق و عهد جدید ذکرشده است؛ یکی از این عناوین که مخصوصاً در عهد جدید، مکرر برای منجی آخرالزمان ذکرشده، عنوان «پسر انسان» است. این واژه، معنا و رسالتی فراتر ازآنچه برای ماشیح در یهود ذکر شده را برای منجی آخرالزمان ارائه میدهد. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی–تحلیلی، سیر تطورات و تحولات منجی باوری با تکیه بر عنوان «پسر انسان» و بسترهای شکلگیری اعتقاد به «پسر انسان» به عنوان منجی آخرالزمان را کنکاش نموده و سیری را که در معنا و مفهوم منجی آخرالزمان در هریک از کتابهای عهد عتیق و جدید رخ داده، بررسی کرده است.