فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۴۱ تا ۵٬۶۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد مطالعات میان رشته ای در عصر حاضر و با عنایت به اینکه قرآن کریم کتابی است ذو وجوه که با گسترش علوم مختلف، وجوه تازه ای از آن برای بشر مکشوف می گردد، مطالعات میان رشته ای در حوزه قرآن کریم اهمیت روزافزونی می یابد. «همرنگی با جماعت» پدیده ای روانشناختی است که روانشناسان اجتماعی آن را مورد آزمایش و بحث و بررسی قرار داده، علل و عوامل روانی مختلفی برای آن یافته اند. فیلسوفان اگزیستانسیالیست نیز با بررسی پدیده مذکور، نسبت به عواقب آن هشدار داده اند. مسئله مزبور در قرآن کریم نیز مورد توجّه عمیق قرار گرفته و پیامدهای مثبت و منفی آن با صراحت تمام تبیین شده است. در این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی به نگارش درآمده، پدیده همرنگی از سه دیدگاه مذکور مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق اجمالاً حاکی از آن است که همرنگی، واقعیتی روانی است که انسان به دلیل زندگی در اجتماع، از آن ناگزیر است. اگر این همرنگی از روی تأمّل و تدبّر صورت گیرد، امری پسندیده؛ و در غیر این صورت مذموم خواهد بود که از منظر فلسفی، فردیت انسان و از دیدگاه قرآن کریم سعادت دنیوی و اخروی وی را با چالش مواجه می سازد.
جستاری تفسیری در حلیت ذبیحه کتابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 5 سوره مائده از جمله آیاتی است که در بحث حلیت ذبیحه اهل کتاب مورد اختلاف مفسران است. در این آیه شریفه به حلال بودن طعام اهل کتاب برای مسلمانان تصریح شده است: «و طعام الذین اوتوا الکتاب حل لکم». طعام، از نظر لغویون به معنای ذبیحه یا اعم از ذبیحه است. اما در روایات تفسیری درباره چیستی طعام در آیه مزبور، تعارض وجود دارد؛ بخشی از روایات آن را به معنای ذبیحه اهل کتاب دانسته اند و در مقابل، بخش دیگری از روایات آن را به حبوب تفسیر نموده اند. این مقاله پس از بررسی های تفسیری، تفسیر طعام به حبوب را از باب ذکر مصداق طعام می داند. در صورت عدم پذیرش این نظر و باقی ماندن تعارض در روایات، این دو دسته از روایات متعارض از درجه اعتبار ساقط می گردند. در این هنگام باید به ظاهر آیه رجوع نمود و یا اینکه روایات حلیت ذبیحه را به جهت داشتن تطابق با آیه، دارای رجحان دانست.
ترجمه فارسی دو نمونه از معربات فارسی قرآن کریم «ابریق» و «استبرق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن واژگانی وجود دارند که از اصالت عربی برخوردار نیستند؛ این واژه ها، معرّب یا دخیل نامیده می شوند. درباره تعداد معرّبات فارسی در قرآن، اختلاف نظر وجود دارد، اما اصل وجود آنها مورد اتفاق است. درباره ترجمه معربات فارسی، زبان اصلی این کلمات و زبان مقصد در ترجمه، یکسان است. در نتیجه، این سؤال مطرح می شود که آیا می توان این واژگان را بی نیاز از ترجمه شمرد؟ و یا می توان شکل پیش از تعریب کلمه را بدون در نظر گرفتن دگرگونی های معنایی لغت، به کار گرفت؟ این نوشتار با محور قرار دادن دو واژه معرّب از فارسی «ابریق» و «استبرق»، پاسخ این سؤالات را جست وجو می نماید.
روش پژوهش، کتابخانه ای و مبتنی بر توصیف و تحلیل بوده و بعد از معناشناسی و نقد ترجمه های ارائه شده از این دو واژه، به این نتیجه رسیده است که نمی توان شکل معرّب کلمه و نیز شکل پیش از تعریب آن را بدون در نظر گرفتن معانی جدیدی که نزد مخاطب امروزین یافته است در ترجمه به کار گرفت. در نتیجه، معادل «آبریز» برای لفظ «ابریق»، و «دیبای ضخیم» یا «دیبای درشت بافت» برای «استبرق» برگزیده می شوند.
تأثیر سیاق در ترجیح قرائات در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن جریر طبری صاحب تفسیر «جامع البیان عن آی القرآن» در تفسیر آیات به مسئله اختلاف قرائات توجه داشته و با توجه به ضوابط و معیارهای خود یکی از وجوه قرائت را اختیار کرده است. با تأمل در مواردی که ابن جریر یک وجه از قرائت را اختیار کرده، در می یابیم وی در بسیاری از موارد هماهنگی قرائت با سیاق را مؤید یک وجه از قرائت دانسته و بر اساس آن قرائت خود را اختیار کرده است.
با توجه به اهمیت موضوع، این نوشتار، ضمن بیان معنای واژه های اختیار، سیاق و پیشینه کاربست آن در تفسیر و قرائات، به بررسی و تحلیل یکی از معیارهای طبری در اختیار قرائت که هماهنگی قرائت با سیاق است، پرداخته و برخی مسائل در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.
تفسیر آیات نماز شب در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن کریم، به مسئله نماز شب پرداخته شده است که عبارتند از: آیات 1-8 و 20 سوره مزمل و آیات 17و18 سوره ذاریات. این نوشتار به تفسیر این آیات می پردازد. از بررسی این آیات، این نتیجه حاصل می شود که نماز شب مستحب مؤکد است؛ زمان دقیق آن در آیات مشخص نشده است، اما روایات به آن اشاره کرده اند؛ تعداد رکعات نماز شب در قرآن ذکر نشده است، ولی روایات آن را 11رکعت دانسته اند؛ عظمت نماز شب به اندازه ای است که پیامبراکرم(ص) به وسیله آن آمادگی برای دریافت قول ثقیل (قرآن) را پیدا می کند؛ خداوند در آیات برای نماز شب تخفیفی قائل شده است، از این رو هرکس هرچقدر که توان داشته باشد می تواند به این فضیلت بپردازد.
بررسی و تبیین مفهوم «انسان متعالی» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان اصلی ترین موجود در جهان آفرینش و به سبب دارا بودن ویژگی های خاصّ خود، همواره به نوعی محور توجّه اندیشمندان مختلف بود و هر گروه با توجّه به بینش های خاصّ خود، شناخت انسان را مورد بحث و بررسی قرار داده است.جامع ترین و در عین حال، مطمئن ترین راه شناخت انسان، رجوع به خالق او و بهره گیری از منابع الهی در این زمینه است. این مقاله با استفاده از این منابع و با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی ویژگی های انسان و آفرینش او نموده، سپس به جستجوی تعریف مصطلح «انسان» از منظر قرآن پرداخته است و بر اساس همین تعریف، عوامل سیر انسان و باریابی او به مقام «انسان متعالی» و موانع صعود و تعالی وی را تبیین می نماید. با دقّت در آیات قرآن کریم چنین دریافت می شود که انسان به عنوان «احسن المخلوقین»، موجودی است که از نظر آفرینش با سایر موجودات عالم هستی متفاوت می باشد و با استعانت از علوم و معارف وحیانی و ایمان و اعتقاد صحیح، قادر به باریابی به مقام خلیفةاللّهی می باشد.
قرآن و جامعة آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف بلند قرآن کریم ایجاد زندگی نیکو یا جامعة آرمانی بوده است. البتّه اصطلاح مدینة فاضله یا جامعة آرمانی در قرآن یا متون روایی وجود ندارد، بلکه ریشه در تعالیم انبیا دارد و مجموعة آیات و روایاتی که دربارة اهداف و کیفیّت زندگی مطلوب بشری سخن می گوید، ما را به این سمت و سو هدایت می کند. از نظر قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نه تنها دست یافتن به جامعة آرمانی امکان پذیر است، بلکه هدف بعثت انبیا همین بوده است. پرسش اصلی ما در این پژوهش این است که از منظر قرآن کریم جامعة آرمانی چه ویژگی هایی دارد؟ قرآن و عترت دو یادگار بی نظیر پیامبر اکرم (ص) است. بدیهی است بدون آموزه های پیامبر اکرم(ع) و عترت پاک آن حضرت امکان تبیین و تفسیر قرآن وجود ندارد. امامان معصوم(ع) وارثان انبیای بزرگ الهی هم در حکمت نظری و هم در حکمت عملی. این آرزوی دیرینة بشر یعنی جامعة مطلوب قرآنی را ترسیم کرده اند. در حدّ مجال این مقاله، به ویژگی های مستخرج از آموزه های قرآن دربارة جامعة آرمانی پرداخته خواهد شد. متفکّران اسلامی در کُتُب اخلاقی به بحث های کلّی و تا حدّی دسته بندی موضوعات یا بحث هایی پیرامون آزادی، حقوق بشر، منزلت عقل، ارزش علم و ... پرداخته اند، امّا تمرکز این مقاله بر تحلیل ابعاد یک موضوع خاصّ و مورد نیاز ضروری بشر معاصر و آینده، یعنی «جامعة آرمانی از منظر قرآن» استوار است. مهم ترین ویژگی های به دست آمده از آموزه های قرآن و عترت در این باره عبارتند از: عقل گرایی، برپایی عدل، حاکمیّت امام، احسان، گسترش دانش، شکوفایی اقتصادی.
جامعیّت تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر المیزان تألیف استاد علاّمه سیّد محمّدحسین طباطبائی، دارای سه ویژگی عمده است که آن را در بین تفاسیر شیعه و اهل سنّت ممتاز ساخته است: خلوص، جامعیّت و ابتکار. ویژگی «خلوص» پیشتر توسّط نگارنده تشریح شده است و بیان ابتکارات علاّمه در تفسیر قرآن موضوع چندین مقالة دیگر تواند بود. امّا «جامعیّت» بر حسب نگاه این مقاله دو جنبه دارد: جامعیّت محتوا و جامعیّت منابع که هریک جداگانه همراه با شواهد کافی توضیح داده شده است و نظریّات بدیع و کم سابقه ای در این تفسیر پیرامون موضوعات مهمّ تفسیری و مسائل خاص قرآنی ابتکاری که توسّط مؤلّف آن ارائه شده است. نمونه های این ویژگی به لحاظ تنوّع مسائل و موضوعات فراوانند که برخی از آنها در وسع این مقاله آورده شده است.
تحلیل انتقادی روش و منابع تفسیری محمد عزّت دروزه در تفسیر تنزیلی الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف روش و نوع بهره گیری از منابع تفسیری، موجب پدید آمدن تفاسیر گوناگون شده است. روش غالب مفسران، تفسیر ترتیبی است و در تفسیر خود از آیات قرآن، و از منابع برون متنی مانند روایات و علوم قرآنی بهره جسته اند. «محمد عزّت دروزه» از علمای فلسطینی و مجاهد اهل سنت، مدعی است که تفسیر «الحدیث» را با اقتباس از قرآن امام علی(ع)، به شیوه تنزیل سوره ای تدوین کرده و مانند همه مفسران از منابع مذکور بهره جسته است.
این نوشتار پس از آسیب شناسی روش تفسیر تنزیلی، به بررسی شیوه استفاده دروزه از آیات قرآن در تبیین مفهوم واژه ها، سیاق و نظم آیات و همچنین شیوه بهره گیری وی از منابع برون متنی مانند احادیث، مکی و مدنی و اسباب نزول پرداخته است. این مقاله از نوع پژوهش های بنیادی است و نگارنده تلاش دارد تا با توصیف و تحلیل منابع تفسیر الحدیث، برخی امتیازات و کاستی های آن را نشان دهد.
ضرورت، ماهیت و روش استنطاق از منظر روایات اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دستورالعمل زندگی بشر تا روز رستاخیز است و لذا باید همواره پاسخگوی نیازهای وی باشد. لازمة این غرض، جامعیت و جاودانگی این کتاب است که هر دو لازمة خاتمیتِ نبوت می باشند. یکی از انواع ارتباط با قرآن که اهل بیت(ع) بر آن تأکید داشته و بر لزوم آن تصریح نموده اند، استنطاق است. «به نطق آوردن کلام الهی» یعنی حضور جدی این متن صامت در جوامع بشری، و حلّ معضلات و دغدغه ها، و ایفای نقش. استنطاق به معنای «عرضة سؤالات به قرآن و دریافت پاسخ» امری فراتر از تفسیر ترتیبی، تفسیر قرآن به قرآن، و تأویل قرآن است و با آن ها تفاوت ماهوی دارد. چه، این تعامل ها از متن قرآن آغاز می شود ولی شروع استنطاق، از متن جامعه و مشکلات آن است.
با این وجود، تفسیر به رأی نیز نیست، زیرا مستنطق با سؤال به سراغ قرآن می رود، نه با جواب. از سوی دیگر، اگرچه سطح اعلای استنطاق خاصّ اهل بیت(ع) است، ولی به دلائل متعدد، منحصر در ایشان نمی باشد. این پژوهش ضمن پرداختن به میزان کاربرد روائیِ واژة استنطاق به طور کلی و نیز استنطاق قرآن، با اشاره به نظریة شهید صدر در تفسیر موضوعی، مسائل مرتبط را با روش تحلیلی-توصیفی مورد دقّت قرار می دهد.
آسیب شناسی زبان قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
9 - 23
حوزههای تخصصی:
مساله زبان قرآن از مباحث مهم در حوزه فهم و تفسیر قرآن کریم است و از موضوعات کلیدی چالش زا در این عرصه، «زبان دین » و پیوند عمیق آن با زبان قرآن است. «زبان دین » در طول تاریخ برای پژوهشگران و مفسران متون دینی کم و بیش مطرح بوده و اوضاع فکری جهان معاصر نگاهی ویژه بدان دوخته وابهام هایی را نیز در دل دین پژوهان پدید آورده است. اهتمام به تبیین زوایای زبان قرآن و هم چنین تعیین ویژگی های گزاره های قرآنی می تواند تأثیری بنیادین بر حل بسیاری از سوالات و چالش های معاصر بر جای نهد. پژوهش حاضر تلاش دارد تا با شناخت آسیب های فرا روی زبان قرآن، عناصر آسیب رسان به فهم زبان قرآن را مورد ژرف کاوی قرار دهد و به برخی از انحرافات و آسیب های وارده که ناشی از عدم مداقّه و تعمق لازم در بررسی ساختارمعنایی قرآن بوده است، پرداخته، پاسخ های لازم را ارائه نماید. بررسی ها نشان می دهد که قرآن کریم دارای زبان و شیوه ای ساده و بی پیرایه است ولی در عین حال لازمه دست یابی به مفاهیم عالیه و محتوای ناب آن، غواصی در اقیانوس بیکران آیات الهی است؛ قرآن کریم دارای سطوح مختلفی است که لایه رویین آن بسیار ساده و دست یافتنی برای هر طالب معرفتی است و رسیدن به لایه های درونی آن تابع اسلوب ها و قواعد خاص تفسیری است.
گذری بر معنی شناسی اسلوب تمنی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۵
100 - 112
حوزههای تخصصی:
از جنبه هایی که در معنی شناسی قرآنی می توان از آن مدد جست اسلوب های ادبی می باشند، که به طور محسوسی در آیات الهی جلوه گری می نمایند. قرآن کریم پیام های والای خود را در قالب زیباترین اسلوب های ادبی بیان می دارد، تا از این رهگذر بتواند هدایتگر و روشنی بخش راه جامعه بشری گردد. از جمله این اسلوب ها، اسلوب تمنی است. هدف از مقاله حاضر این است که به بررسی این اسلوب در قرآن کریم بپردازد، و اغراض بلاغی که در حروف تمنی یعنی لیتَ، لعلَّ، هَل و لو به کار رفته است را ذکر نماید. سپس این اغراض را در آیه های قرآنی مورد بررسی قرار دهد.
بازشناسی مفهوم «مثانی» در قرآن کریم با تأکید بر سیاق آیه 23 سوره زمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دارای ساختار ویژه الهی، سطوح و لایه های متنوع معنایی است که طی آن دریایی بیکران از معانی و معارف الهی را در لفافه حروف و کلمات مشهود عربی گردآورده و خود را این چنین معرفی نموده است: « اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِی» (زمر/23) تعبیر «مثانی» از جمله تعبیراتی است که وضع قرآن بوده و قرآن کریم برای اولین بار در معرفی خود از آن استفاده کرده است. بنابراین باید کوشید تا مفهوم «مثانی» را از خود قرآن به دست آورد.
در همین راستا نوشتار حاضر انجام مقدماتی را لازم و ضروری فرض کرده است، ابتدا با جستجو در معنای واژه «مثانی» آن را به معنای «انعطاف و پیچشی که مستلزم دو رکن است» دانسته، چنان چه بررسی مشتقات واژه «مثانی» در سایر آیات قرآن کریم نیز مؤید چنین معنایی است و سپس به بررسی و نقد نظرات مفسران و مستشرقان درباره مفهوم «مثانی» اهتمام ورزیده و با توجه به این که اکثر نظرات محققان قرآن برخاسته از نگاه برون متنی و مستقل از سیاق آیه شریفه 23 سوره زمر است بر آن شده تا این بار با توجه به سیاق و فضای حاکم بر آیه مذکور به بازشناسی مفهوم «مثانی» بپردازد و در نهایت به این باور رسیده که «مثانی» بودن قرآن بیان گر دو نمود از قرآن کریم است، یک نمود در لوح محفوظ و دیگری قرآن نازل شده در قالب عبارات عربی مشهود که هر دو یک حقیقت اند ولیکن در دو شکل و نمود که به یکدیگر معطوف هستند.
حوزه معنایی تدبر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
مفهوم تدبر در شبکه معنایی قرآن با برخی از مفاهیم قرآنی پیوند خورده است که از کنار هم قرار دادن این مفاهیم، حوزه معنایی تدبر در قرآن شکل می گیرد. این حوزه معنایی در آیات مکی شامل مفاهیم؛ قول، کتاب و اولوالالباب و در آیات مدنی شامل مفاهیم؛ قلب،آیات و قرآن است. در چهار آیه ای که واژه تدبر در آنها بکار رفته، چهار طیف از مخاطبان قابل شناسایی است که عبارتند از: مشرکان، کافران، منافقان و مؤمنان. از آنجا که تدبر، امری مؤمنانه است، شامل مشرکان، کافران و منافقان نمی شود با این حال، در سه آیه، عدم تدبر آنها گوشزد شده است که به نظر می رسد مراد از تدبر برای این گروه، تدبر در کلیّت کتاب و قول الهی با هدف دریافت پیام الهی و ایمان به کتاب و قول است. تدبر در تفاصیل آیات و اتباع عملی آنها نیز نصیب مؤمنان خواهد شد که قرآن کریم بیشتر بر این مورد تأکید کرده است. این مقاله با رویکردی معناشناختی به بررسی تک تک مفاهیم موجود در حوزه معنایی تدبر در قرآن می پردازد و مراتب تدبر و اختلاف تعابیر بکار رفته برای آنها را مشخص خواهد کرد و در نهایت حوزه معنایی تدبر را ترسیم می کند.
تأویل گرایی در اندیشة مولوی و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی دیدگاه غزالی و مولوی در مورد تأویل می پردازد؛ نخست معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و موارد آن در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته، سپس قوانین تأویل، شرایط مؤول و مسألة تأویل مجاز و غیرمجاز و تفسیر به رأی به بحث گذاشته شده و نشان داده شده است که غزالی ِبه رغم رساله هایی که در رد باطنیه و اسماعیلیه نوشته، در فهم متون متأثر از رویکرد تأویل گرایانة آن ها است. بخش سوم مقاله به دیدگاه تأویل گرای مولوی می پردازد که برمبنای آن تأویل در سه سطح تأویل آیات و احادیث، رمزها و نشانه ها و اصطلاحات عرفانی صورت گرفته است. بخش چهارم مقاله، دربارة مقایسة دیدگاه های غزالی و مولوی دربارة تأویل و قوانین آن، تأویل قرآنی و کلامی، شرایط و دلایل تأویل، تأویل مجاز و غیرمجاز و قراین تأویل است که اندیشة تأویل گرای مولوی را در تأویل های صوفیانه غزالی تاحدودی متأثر از او نشان می دهد.
آیه «عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ» و پیوند آن با دو مقوله «خودسازی» و «دیگرسازی» (با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه شریفه یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْدر سوره مائده،از جمله آیات مشکل تفسیری است که در باب ارتباط آن با فریضه امربه معروف و نهی از منکر دیدگاههای گوناگونی وجود دارد. برخی،ازنسخ حکم امربه معروف سخن گفته و شماری، تقیید و تخصیص آن حکم را از آیه فهمیده اند.در این میان نگارنده با نقد دیدگاهها و ترجیح دیدگاه علامه طباطبایی، امربه معروف را از شئون و مصادیق اشتغال به نفس دانسته است.علامه با عنایت به مبنای حکمت متعالیه و حرکت جوهری، معتقد است:نفس، همان مسیر سلوک انسان و نه رهرو این مسیر است. مقصد و انتهای این مسیر تکوینی خدای متعال بوده و پیمودن آن برای همگان - اعم از مؤمن و کافر-اضطراری است.این رویکرد نسبت به آیه، ثمرات مهمی در عرصه خودسازی و تربیت نفس به همراه دارد که مورد واکاوی و بررسی قرار گرفته است.
نفاق؛ اصطلاح سیاسی قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، اصطلاحات سیاسی منحصر به فردی دارد. یک نمونه از آن اصطلاح «منافقین» است. این واژه از اختصاصات کتاب آسمانی قرآن کریم است که تا پیش از نزول وحی در مفهوم سیاسی، استعمال نشده است. البته واژة نفاق و مشتقات آن فقط در سوره های مدنی آمده است. برخی از مفسرین؛ مانند مرحوم علامه طباطبایی، استعمال این واژه در سوره های مدنی را دلالت بر نکته خاصی نمی دانستند؛ حال آنکه در این تحقیق، ثابت شده که استعمال واژة منافقین در سوره های مدنی به دلیل شکل گیری حکومت اسلامی است؛ چرا که اگر چنین حکومتی شکل نگرفته بود، هویتی سیاسی به نام منافقین به وجود نمی آمد.
الاهه اساطیر: بررسی تحلیلی دیدگاه قرآن کریم درباره الوهیت حضرت عیسی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تثلیث» از آموزه های بنیادینِ الهیات رایج مسیحی است که بر اساس آن، حضرت عیسی (پسر) یکی از شخصیت های سه گانه تثلیث، و در کنار پدر و روح القدس دارای الوهیت است. آموزه تثلیث متأثر از فرهنگ ها و ادیان شرک آمیز به مسیحیت راه یافت. قرآن کریم با روایتی متفاوت و ارائه شخصیت بشری از عیسی علیه السلام، بنیان های فکری اعتقاد به الوهیت مسیح را به چالش کشیده است. این نوشتار با هدف تبیین دیدگاه انتقادی قرآن کریم، با روش توصیفی تحلیلی به این موضوع پرداخته است. قرآن کریم اعتقاد به الوهیت حضرت عیسی را باوری شرک آلود و آمیخته به تحریف دانسته و با تأکید ویژه بر مفاهیمی مانند پسر مریم، عبدالله و مخلوق بودن عیسی و نیز گزارش بارداری مریم علیهاالسلام و تولد حضرت عیسی ضمن ارائه شخصیت بشری از آن حضرت و مادرش، هرگونه اعتقاد به الوهیت آنها را از اساس به چالش می کشد. روایت قرآن نشان می دهد که اعتقاد به الوهیت عیسی علیه السلام در زمان آن حضرت وجود نداشته و در دوره های بعد پدید آمده است.
تحلیل معناشناختی «توجه به علم خدا و آثار آن در رفتار انسان» از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیات و روایات، «توجه انسان به علم خدا» آثار نیک فراوانی برای او دربردارد. در میان این آثار، تاثیرهای اخلاقی این موضوع چشمگیرتر به نظر می رسد. «توجه به علم خدا»، هم سبب «پرهیز از رذائل» است و هم «آراستگی به فضائل». مقصود از «پرهیز از رذائل»، ترک «گناه، ظلم، هواپرستی و مانند آن» است. تعدادی از مصادیق جزئی تر این موضوع در آیات و روایات نام برده شده؛ مانند: پرهیز از بخل، بدگویی، تهمت، خیانت، خودستایی و ریا. با بررسی آیات و روایات، رابطه میان کلید واژه های این حوزه معنایی، قرار داشتن همه آنها در خویشتن داری انسان از گناهان و رذائل است. میان این حوزه معنایی و برخی دیگر از حوزه های معنایی، رابطه ای نزدیک وجود دارد؛ مانند رابطه «آثار توجه به علم خدا» و «آثار ذکر الله» که «عموم و خصوص من وجه» است.