فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
89-110
حوزههای تخصصی:
کاوش در حوزه معنایی واژگان و تامل در کاربست قرآنی آنان با دقت در سیاق آیات، از ساحت های مهم در تفسیرقرآن است که در فهم آیات نقش بسزایی دارد؛ چرا که هر معنا بازخورد و نتیجه تفسیری و گاه فقهی متفاوت در حوزه انحصاری خویش دارد.فراز" فَأَمْسِکُوهُنَّ " در سه آیه از آیات قرآن تکرار گردیده است و یک مورد آن که در آیه 15 سوره نساء، با عبارت " فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ " آمده، محل مناقشه فراوان قرار دارد. عموم مفسران آن را به معنی حبس در خانه و به عنوان حدی که بعدها منسوخ شده، دانسته اند. این پژوهش با درنگ درمعنای لغوی فراز و توجه به گستره معنایی آن در قرآن و نیز با تامل در سیاق آیات به کنکاش در فهم دقیق آن پرداخته است. نتیجه حاصل، نشان می دهد که این فراز همچون دو فراز دیگر و نیز در اشتراک معنایی با دیگر مشتقات قرآنی خود، در معنای نگهداشت و مراقبت با توجه، کاربرد داشته و در آیه مورد بحث نیز با تایید سیاق آیات قبل و بعد و بافت سوره، به همین معنا جهت حفظ خانواده اسلامی از فروپاشی با اولین خطا و خیانت به کار رفته است. این معنا تصریحی در اثبات حد بودن فراز یاد شده نداشته و صرفا جنبه پیشگیرانه دارد؛ به همین جهت هیچ نسخی نیز اتفاق نیفتاده است.
تحلیل متن شناسی گفتگوی امام علی(ع) با گروه خوارج بر اساس نظری کنش گفتاری «سرل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
171-202
حوزههای تخصصی:
بنابر نقل سیدرضی امام علی(ع) در ضمن چهار خطبه 36 ،58، 122 و 127 خوارج را مورد خطاب قرار داده است. از آنجا که حضرت، خوارج را افرادی گمراه می دانست، پیوسته می کوشید اندیشه انحرافی آنان را از راه گفتگو و من اظره اص لاح کن د.پژوهش حاضر درصدد است با پرداختن به گفتگوی امام علی(ع) با خوارج وبا بهره گیری ازنظریه کنش گفتار «جان سرل»، تحلیلی ازانواع کنش های گفتاری پنجگانه؛کنش گفتاری اظهاری، اعلامی، ترغیبی، عاطفی و تعهّدی، ارائه نموده و با تحلیل داده های به دست آمده، خوانشی نو از این گفتگو-ها ارائه نماید. نویسندگان در پژوهش حاضر بر آن هستند انواع کنش های گفتاری موجود در این گفتگوها و نوع بسامد و نتایح آن ها را شناسایی نماید .یافتهپژوهش نشان می دهد در مجموع 71 پاره گفتار، کنش گفتاری اظهاری از بیش ترین و کنش گفتاری اعلامی از کم ترین بسامد برخوردار بوده است. به نظر می رسد مهم ترین عامل موثر بر فزونی کنش گفتاری اظهاری، شبهه افکنی و تشویش اذهان عمومی از سوی خوارج و لزوم پاسخ گویی به شبهات آنان بوده است.امام (ع) قصد داشت با پاسخ هاى بسیار روشن و منطقى، اشتباهات خوارج را آشکار سازد. بنابراین کنش گفتاری اظهاری با هدف و مقصود گوینده سخن در خطبه ها متناسب و همگون است.
تحلیل انتقادی رویکردهای مبتنی بر دانش انسانی به اختلالات رفتاری و تبیین دیدگاه قرآن در این باره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
67 - 95
حوزههای تخصصی:
اختلالات رفتاری به معنای رفتار انحرافی حاد است که کنش های پژمرده گونه یا یورش آمیز را شکل می دهد. این رفتارها، مورد پسند اطرافیان و مخاطبان نیستند، ولی کنشگر از آن ها احساس رضایت می نماید. این پژوهش به روش اکتشافی- تحلیلی، به دنبال ایجاد ارتباط معرفتی بین داده های استقرایی علوم انسانی و داده های تفسیری قرآنی می باشد. در گام نخست این جستار در مورد سرمنشأ پیدایش این اختلالات، چهار رویکرد ذیل، با عنوان عمومی رویکردهای مبتنی بر دانش انسانی، تبیین شده است: بیولوژیکی، روان تحلیل گری، رفتاری و انسان گرایی. پس از تبیین و نقد این دیدگاه ها، به تبیین نظریه قرآن بنیان اسلامی درباره بسترها و مناشی این اختلالات پرداخته شده است. دستاورد نوشتار آن است که هر یک از رویکردهای چهارگانه پیش گفته بیانگر بخشی از سرچشمه های اختلالات رفتاری اند، اما به گونه ای فراگیر قابل استدلال نیستند. در رهاورد قرآنی، بنیادی ترین مایه ایجاد اختلالات رفتاری، خدا فراموشی است. پیامد این غفلت، به فراموشی سپردن گوهر ارزشمند وجود آدمی و اهداف اصلی آفرینش است که نتیجه اش ایجاد ناهنجاری های رفتاری است. هدف از این تحقیق ارائه رویکردی مستدل، جامع و قرآنی، برای محققان علوم رفتاری به منظور شناسایی و تبیین عوامل و زمینه های این اختلالات در نظام عملکرد آدمی است تا بابی جدید در این عرصه برای ایشان باز شود.
تحلیل و مقایسه سبک نوشتاری اشعار حافظ شیرازی با آیات متشابه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ، تخلص بزرگ ترین شاعر زبان و ادبیات فارسی می باشد؛ چرا که میان اشعار او و قرآن کریم پیوند ژرف و ناگسستنی وجود دارد. او حافظ قرآن بوده و تأثیر قرآن کریم بر اشعار او از زوایای مختلفی قابل بررسی است. اشعار نغز و دلکش او بسیار پررنگ و پرمایه است. وی در سبک معنایی اشعارش از کلام الهی به صورت تأویل بردار، ایهام آور و ... بهره مند گردیده است. در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، تلاش بر این است تا سبک معنایی این شاعر با آیات متشابه قرآنی بررسی گردد.. هدف و مبنای کار در این پژوهش کشف و شناسایی تأثیرپذیری حافظ در نمونه ابیات ارائه شده از قرآن کریم می باشد. ماحصل این پژوهش آن شد که حافظ در شعر خود به طور گسترده و سرشاری از قرآن کریم بهره برده و در سبک معنایی او مضمون ابیات با آیات قرآنی مورد اشاره تناسب و همخوانی دارد.
امکان سنجی جریان «نظریه حجیت فقهی» در حوزه تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
تفسیر متون وحیانی، نیازمند اتخاذ اهداف، مبانی، قواعد، و روش های خاصّی است که مطالعات روش شناختی تفسیر نامیده می شود و برآیند آنها به شکل گیری سنت های تفسیری مختلف می انجامد. نظریه حجیت یکی از این سنّت هاست. براساسِ این نظریه، دستیابی به مراد الهی در چارچوب برنامه رسیدن به «حجت شرعی» از راه اصول لفظیه و امارات شرعیه ممکن است که در آن باید از مبانی، ابزارها و روش های متداول فقهی در حوزه اعتبارسنجی قراین تفسیری بهره گرفت. این نظریه با بیان های مختلفی از منجزیت تا وسطیت و غیره مواجه است و بر اساس آن نیز دیدگاه های مختلفی درباره امکان پذیرش آن در تفسیر قرآن، مطرح می شود. نویسنده در این مقاله می کوشد ضمن نقد این دیدگاه ها و بیان دو اشکال مهم فقدان اثر شرعی و مغایرت با رسالت مفسر، فرایند اعتبارسنجی قراین فهم و تفسیر را خارج از فضای گفتمان این نظریه مطرح نماید.
تحلیل تطبیقی دیدگاه های شیخ طوسی و آیت الله معرفت پیرامون نسخ در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
289 - 312
حوزههای تخصصی:
موضوع نسخ در طول تاریخ تفسیر، علوم قرآن و اصول فقه، از جمله مباحث چالش برانگیز و پراهمیت بوده است. بررسی آثار نگاشته شده در این موضوع نشان می دهد که همچنان درباره تبیین وجوه تفاوت و تشابه دیدگاه اندیشمندان پژوهش های زیادی صورت نگرفته است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه شیخ طوسی در اولین تفسیر جامع شیعی، التبیان فی تفسیر القرآن، و آیت الله معرفت در اولین مجموعه علوم قرآنی شیعه، التمهید فی علوم القرآن پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که آیت الله معرفت به جز در دو قسم از اقسام نسخ، یعنی «نسخ لفظ بدون حکم» و «نسخ لفظ و حکم»، که قائل به عدم وقوع نسخ است، در سایر مباحث نظری با شیخ طوسی اشتراک دارد. علاوه بر این، آیت الله معرفت با ارائه ابداعات نظری نظیر تقسیم بندی «نسخ مشروط» و «نسخ متدرج»، مفهوم نسخ را با شرایط اجتماعی-زمانی تطبیق داده است. از نظر مصداقی نیز، با وجود اشتراک نظر در نسخ برخی آیات، آیت الله معرفت برخلاف شیخ طوسی در آیات 240 و 109 سوره بقره قائل به عدم نسخ است. این پژوهش بر اهمیت بازنگری در مفهوم نسخ برای تبیین بهتر روابط میان تشریعات قرآنی تأکید می کند.
معناشناسی حوزه معنایی واژه «حَرَفَ» در هندسه معرفتی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی از معانی واژه هاوجملات، درون نظام زبان بحث می کند و در کاربست قرآن، به واکاوی معنا در بافت مصحف شریف، می پردازد. از آن جهت که فهم دقیق واژگان با تفسیر و فهم متن ارتباطی تأثیرگذار دارد، مداقه در واژگان ضرورت می یابد. دراین مقاله باروش توصیفی_تحلیلی به معناشناسی واژه ی حرف در قرآن کریم پرداخته شده است. بدین صورت که با نظر به مسئله ی سیاقمندی آیات قرآن با یکدیگر، به تحلیل حوزه ی معنایی حرف و مفاهیم مرتبط با آن در آیات مختلف پرداخته ایم. که این کار با محوریت شش آیه ی حرف در قرآن و سیاق های متصل و منفصل این آیات، صورت پذیرفت. دستاورد تحقیق حاضر عبارتست از: واژه ی حرف در دستگاه قرآن، به معنای تغییر، تبدیل،تأویل، عدول، کناره گیری و نفاق می باشد؛ و با حفظ ارتباط با معنای لغوی خود، از معنای مثبت و مرتبط با مکان، به معنای منفی تغییر یافته است و به عنوان صفت و ویژگی برای انسان های کافر بکاربرده شده است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، حوزه های معنایی،
Examination and Analysis of the Reasons for Rejecting the Popular Claim Regarding the Position and Order of Revelation of Surah al-Qalam(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dating or arranging the surahs according to their order of revelation has long been considered, at least to the extent of identifying them as Meccan or Medinan. However, it has not received much attention in traditional Tafsir (exegesis). Today, descending (Tanzīlī) exegesis, relying on methods other than the customary reliance on narrations of the order of revelation, has attracted the attention of Quranic researchers to facilitate a better understanding of the Quran. Accordingly, the present study, using a descriptive-analytical method, aims to investigate the date of revelation of Surah al-Qalam, considered the second revealed surah according to narrations of the order of revelation. This will be done by examining the surah's content and style, comparing it to the stages of Quranic revelation in terms of the arrangement of the Prophet's call, and referencing historical documents and the Prophet's biography (Sīrah). The findings indicated that this surah depicts an atmosphere of a period of revelation that is incompatible with the early period of the Prophet's mission and his cautious call, and its position as the second revealed surah. Therefore, considering the content analysis and stylistic features of the surah, as well as supporting historical evidence regarding the use of various methods by opponents to express their opposition and hostility towards the Prophet, and comparing these with the verses revealed in surahs al-Shuʻarāʼ and al-Aʻrāf onwards, and based on a comparison that shows historical similarities between surah al-Qalam and Surahs Yāsīn, al-Furqān, and al-Isrāʼ, it seems that the approximate date of revelation of this surah is during the second phase of the Prophet's mission, after the cautious call and after surahs al-Anʻām and al-Ṣāffāt, but very close to them
A New Perspective on the Meaning of the Phrase "Mā Taqaddama wa mā Taʼakhkhara" in the Second Verse of Surah al-Fatḥ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Translating the Quran is an extraordinarily sensitive and challenging task due to its miraculous eloquence, its position within religious texts, and its deep connection to the beliefs of Muslims. Furthermore, the complexity of certain verses and the inconsistency between their superficial translations and the definitive principles of Islam add further difficulty to this process. The second verse of Surah al-Fatḥ is one of these verses, which, due to its connection to the impeccability of the Prophet (PBUH) and the consensus of Muslims on this matter, requires greater attention and examination. The phrase "Mā Taqaddama wa mā Taʼakhkhara" in this verse has traditionally been translated by most Quran translators as referring to the past and the future, suggesting that Allah forgives the Prophet's past and future sins. While the forgiveness of past sins is understandable and reasonable, the forgiveness of future sins appears unacceptable. This study aims to resolve this issue by exploring an accurate and precise translation of this phrase through the theories of commentators and hadiths, employing a descriptive-analytical method.
A Critical Analysis of the View on the Permissibility of Beating Rebellious Wives Due to Committing Immorality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Among the controversial verses in the field of family law in the Holy Quran is verse 34 of Surah al-Nisāʼ regarding the treatment of rebellious wives. The physical punishment of rebellious women in this verse has been criticized. Therefore, contemporary exegetes have each sought to justify it in their own way. In the midst of this, some exegetes and Quranic scholars, based on certain narrations, have considered the meaning of a wife's rebellion ( Nushūz ) and the subsequent permissibility of beating her to be related to committing immorality and defilement, rather than the refusal of sexual relations. With slight differences in its scope, this group has presented views on this matter based on some narrations. For example: "The permissibility of beating a rebellious wife is specific to cases of committing immorality, including both adultery and other forms, or the beating of a rebellious wife is specific to defilement less than adultery." These views face challenges both in terms of their reliance on narrations and their incompatibility with other established principles of criminal law for women who commit immorality. The goal of the present research is to respond to the view that permits the beating of rebellious women due to committing immorality, which was conducted using a descriptive-analytical processing method and a library-based information gathering approach. Based on the selected view, rebellion in the verse under discussion means challenging the guardianship of men and rebelling and seeking superiority against the husband, not committing immorality.
نقد و بررسی جایگاه اولیای الهی و انسان کامل در اندیشه ابن تیمیه با تاکید بر آراء قرآنی آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
78-100
حوزههای تخصصی:
با بررسی آثار ابن تیمیه که در جایگاه پدر فکری سلفیان قرار دارد در می یابیم که وی در معرفت شناسی ، ظاهر گرا و درهستی شناسی ، حس گرا بوده است. ایشان به منظور حفظ توحید عبادی، خلافت الهی انسان را نمی پذیرد و منظور از خلافت انسان که در قرآن به آن اشاره شده را خلافت حضرت آدم(ع) از دیگر انسان ها می داند اما از سوی دیگر با توجه به صراحت آیات قرآن مجبور به پذیرش وجود اولیای الهی است اما در این راستا تاکید می کند که بحث ولایت تنها در معنای دوستی قابل طرح بوده و ویژگی خاصی را برای ایشان نمی پذیرد و مساله ولایت به معنای سرپرستی را به عنوان مظاهر کفر و ارتداد معرفی می نماید، در مقابل آیت الله جوادی با استناد به قرآن ضمن پذیرش مساله خلافت الهی انسان با تاکید بر صفاتی چون ولایت تکوینی ، عصمت و علم برای امام، مساله ولایت در معنای سرپرستی را به عنوان حقیقتی در جهان هستی معرفی نموده اند.قابل ذکر است که این تحقیق با روش کتایخانه ای و رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است .
انگیختگی آوایی در سوره طه (با تأکید بر نظریه هینتون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه تصویرگونگی آوایی که از زیرشاخه های دانش نشانه شناسی است، پیوند انگیخته دال را با مدلول نشان می دهد. این نظریه، بافت و ساختار زبان را متاثر از شناخت حسی انسان از جهان پیرامون می داند. در واقع انگیختگی آوایی از برجسته ترین ارکان زیبایی شناختی و آفرینش هنری در قرآن است که به منظور انتقال معنا و عینیت بخشیدن به مفاهیم انتزاعی مورد استفاده قرار می-گیرد. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که در سوره طه با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از الگوی پیشنهادی هینتون و همکاران او، ضمن بررسی چگونگی ارتباط دال با مدلول، ذاتی یا قراردادی بودن این ارتباط مورد مطالعه قرار گیرد همچنین درجات انگیختگی نشانه ها بر روی یک پیوستار از شفاف ترین درجه تا تیره ترین آن، معین گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انواع نمادهای تصویرگونه در سوره طه عبارتست از: عینی، تقلیدی، ترکیبی و قراردادی. در این سوره، نشانه های عینی شامل عبارت های ندا، تحضیض و تعجب دارای بیشترین میزان انگیختگی هستند، پس از آن به ترتیب نشانه های تقلیدی شامل واژگان صوت آوا، نمادهای ترکیبی که به واسطه تکرار همخوان یا واکه خاص پدید می آیند و نشانه های قراردادی که با توالی دو واج معین ایجاد می شوند، در سطوح دوم، سوم و چهارم پیوستار جای می گیرند.
The Concept of the "The World of Dharr": A Re-examination of Interpreters View on Verse 172 of Surah al-Aʻrāf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۱
159 - 185
حوزههای تخصصی:
Verse 172 of the Holy Quran, Surah al-Aʻrāf , is considered one of the foundational verses in Islamic thought. This verse speaks of a covenant and a promise that God Almighty made with human beings and asked them to fulfill. Islamic scholars, generally relying on certain narrations, have mentioned a concept called the "The World of Dharr " in the context of this verse. Although this concept is not explicitly mentioned in the Quran itself, its early presence in a diverse range of hadith, exegetical, theological, and mystical discourses in the early Islamic centuries indicates its importance. Despite the extensive research that has been conducted on this concept in general and specifically in the context of Verse 172 of al-Aʻrāf , there are still serious disagreements about it. The present study aims to analyze the narrations that are the source of this concept in order to deconstruct it. It also critiques the exegetical views using an approach of "Quran-by-Quran" exegesis and concludes that: first, Verse 172 of Surah al-Aʻrāf is structurally similar to other verses that emphasize the divine covenant taken from prophets, the Children of Israel, the Children of Adam, etc.. Second, contrary to what is widely believed, no confirmation of the aforementioned concept can be found in this holy verse.
نقش الگویی و هدایتی حضرت ابراهیم (ع) در سبک زندگی دینی با استناد بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
23-42
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی به مجموعه ای از الگوهای رفتاری نسبتا پایدار اطلاق می گردد که از بینش ها و ارزش های آدمیان متاثر بوده و به صورت عینی در رفتار متجلّی می شود و این تجلی می تواند الگوی دیگران شود. قرآن حضرت ابراهیم (ع) را به عنوان اسوه سبک زندگی معرفی می کند (ممتحنه/ 4) و بیش از 60 مورد از ایشان نام برده و عالی ترین سجایا و صفات انسان کامل را به ایشان نسبت داده و عناصر شخصیتی آن حضرت را بیان کرده و به صراحت در چند مورد فرموده که اسلام دین حضرت ابراهیم (ع) است. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی در صدد ارائه شاخص های الگویی هدایتی حضرت ابراهیم (ع) درسبک زندگی دینی، که به عنوان اسوه بیان شده است می باشد. امّا یافته های این تحقیق نشان داده، «دین» فطرت است، راه است، بشر یک فطرت دارد، که آن فطرت دینی است و خداوند رسولانش را نفرستاد جز برای آنکه بندگان در پیام های الهی تعقل کنند، و آنان که در تعقل و تفکر برترند، نسبت به فرمان های الهی داناترند.نگارنده در صدد است با توجه به نتیجه ای که از شیوه هدایتی حضرت ابراهیم (ع) در پایان بدست می آید، بتواند روش درستی از سبک زندگی دینی وی را به عنوان «حیات طیّبه» به جامعه معرفی کند.
بررسی و نقد دیدگاه جان برتون در دشواری های نحوی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاره ای از آیات قرآن به دلیل پیچیدگی های ادبی و معنایی همواره محل تأمل اندیشمندان اسلامی بوده اند و نظراتی متعدد را نسبت به آن ارائه کرده اند. گوناگونی دیدگاه ایشان درباره دشواری های دستوری برخی از واژگان قرآن بستری را فراهم کرده است تا تعدادی از پژوهش های پژوهشگران غربی که در سده های گذشته در رابطه با قرآن و زبان قرآن پدید آمده اند بر آن دشواری ها تمرکز یابند. جان برتون از جمله مستشرقان قرآن پژوهی است که با تدوین مقاله ای با عنوان «اشتباهات نحوی قرآن» در مواجهه با برخی از واژگان دشوار متن قرآن آن ها را از اشتباهات زبانی پیامبر برمی شمارد. وی استناد به اخباری که بر اساس آن ها دشواری های نحوی برخی از آیات قرآن از جمله آیات 177 سوره بقره، 162 سوره نساء، 69 سوره مائده و 64 سوره طه ناشی از خطای کاتبان وحی برشمرده شده اند را رد کرده است و این به اصطلاح خطاهای زبانی را به صادرکننده آیات یعنی شخص پیامبر اکرم (ص) منتسب می داند. این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی رویکرد جان برتون را هم از نظر محتوا و هم از نظر ساختار بررسی و در نهایت یادآور کند که دیدگاه او از عدم توجه به تاریخ تدوین دانش های زبانی پس از تدوین مصحف و بی توجهی به مصدر قرائت ها و آرای نحویان شکل گرفته است.
صورت های بازنمایی «دیگری» در سوره توبه بر اساس الگوی جامعه شناختی-- معنایی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بررسی قرآن به صورت روشمند مورد استقبال بسیاری از مفسران و قرآن پژوهان قرار گرفته است. از جمله علومی که در راستای دست یابی به این هدف مقدس به کار گرفته می شود، تحلیل گفتمان است. در تحلیل گفتمان قرآن، با ارزیابی سطوح گوناگون متن قرآن، امکان دست یابی به برداشتی جدید و عمیق از آن فراهم می شود و تعاملات زبان با ساختارهای فکری اجتماعی تحلیل می شوند. پژوهش حاضر در تلاش است تا با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و با استناد به الگوی جامعه شناختی معنایی وَن لیوون (2008م) صورت های بازنمایی کارگزاران اجتماعیِ «دیگری» در سوره توبه را بررسی کند. این سوره گزارشی فشرده از حضور «دیگری» است که در قالب مشرکان، منافقان و کفار معرفی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در این سوره کارگزار اجتماعیِ «دیگری» بیشتر به واسطه صورت های اظهار بازنمایی شده است تا صورت های حذف. این کارکرد گفتمانی ارتباطی مستقیم با پیام اصلی سوره توبه دارد؛ به این ترتیب که در این سوره مسلمانان به مسئله مهم تولّا و تبرّا ارجاع داده شده و اندیشه و عمل آنان از شائبه های گوناگون کفر و نفاق پیرایش گشته و از اسلامِ سودجویانه و مصلحت طلبانه برحذر داده شده اند؛ بنابراین، برای تحقق این پیام لازم است از تمامی صورت های اظهار برای تعیین هویت کارگزاران اجتماعی «دیگری» استفاده شود تا پنهان سازی و حذف آنها.
Reviewing the Concept of "Doubt" in Verse 94 of Surah Yūnus(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۱
137 - 158
حوزههای تخصصی:
One of the theological principles discussed among theologians is the impeccability of prophets, including the Prophet of Islam (PBUH). However, the seemingly ambiguous nature of certain Quranic verses, such as verse 94 of Surah Yūnus , where God attributes doubt to the Prophet (PBUH), appears to contradict this principle. The incorrect interpretation of this verse has led some Christian orientalists to raise doubts about the Prophet's impeccability and the necessity of the testimony of the People of the Book to alleviate his uncertainty. The present study aims to answer the question, ‘Who is the addressee of this verse?’ using a descriptive-analytical method while also presenting the views of various interpreters. Given the Prophet's impeccability and the fact that divine revelation is a form of direct and certain knowledge, ‘How can doubt be reconciled with his impeccability?’ ‘Why does God attribute doubt to the Prophet (PBUH) in this verse?’ Both Sunni and Shia interpreters, based on a negative understanding of the concept of "doubt," have rejected its attribution to the Prophet (PBUH) in verse 94 of Surah Yūnus . As a result, they have offered various interpretations that diverge from the apparent meaning of the verse. However, by focusing on the word "Doubt," a new reading of this verse can be achieved that goes beyond the different interpretive views discussed in this research. The research findings indicate that the addressee of the verse is the Prophet himself, and the doubt mentioned in the verse is an initial, involuntary doubt that arises from a mental fluctuation aimed at seeking the truth. This natural doubt does not carry a negative connotation, so it does not conflict with impeccability, and it can occur to all individuals, including the Prophet.
بررسی و تحلیل فرایندهای فعلی در سورل مریم از منظر فرانقش اندیشگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های جدید زبان شناسی که به کمک آن می توان به تحلیل انواع متون پرداخت، دستور نقش گرای هلیدی است. کاربست این الگو در بررسی سوره های قرآنی می تواند مخاطب را با دلالت های جدید و معانی ضمنی و نهفته موجود در آیات قرآنی آشنا کند. بدین منظور، پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و در چهارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، به بررسی، ارزیابی و تحلیل انواع فرایندهای فعلی در سوره مریم خواهد پرداخت. مهمترین نتایج پژوهش بیانگر آن است که تنوع سبکی ناشی از به کارگیری فرایندهای مختلف، سکون، رتابت و یکنواختی را از متن سوره دور کرده و سبب پویایی و تحرک آن شده است. فرایندهای مادی بیشترین بسامد را در متن سوره دارد و آن را از فضای انتزاعی و دورنگرایی دور کرده است. مهمترین کنشگر فرایندهای مادی، خداوند متعال است که حضور برجسته او در سوره، حاکی از اهمیت نام و یاد او و نیز اهمیت افعال و اعمالی دارد که انجام می دهد. بسامد بالای فرایندهای رابطه ای از نوع وصفی، جنبه توصیفی متن را بالا برده است. فرایندهای کلامی نیز به اشکال مختلف در سوره مریم مورد استفاده قرار گرفته و عمل داستان را در جهت یا جهات مشخصی پیش برده است. خداوند متعال برای بیان تجریبات درونی شخصیت های مورداستفاده در سوره، از فرایندهای ذهنی که بیانگر احساسات و عواطف و مکنونات آنهاست، استفاده معناداری کرده است.
تحول معنایی واژه «هَوَی» و مشتقات آن از اشعار جاهلی تا متن قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی پدیده ای رایج در زبان هاست که در پی گسترش معنایی رخ می دهد و رواج آن به دلیل کاستن از بار حافظه گویشوران است. برای اثبات چندمعنایی واژه ها، طی شدن مراحلی مورد نیاز است که در این جستار شرح آن بیان خواهد شد. پژوهش حاضر پژوهشی نظری و میان رشته ای در حوزه معناشناسی و قرآن پژوهی است و به منظور بررسی مقایسه ای تحول معنایی واژه «هوی» در اشعار دوران جاهلی و متن قرآن انجام شده است. در این پژوهش، در پی آن هستیم تا مشخص کنیم: 1- واژه هَوَی و مشتقات آن در اشعار جاهلی با چه معانی به کار رفته است؟ 2- معنای واژه هَوَی و مشتقات آن در قرآن کریم با چه معانی به کار رفته است؟ 3- تغییرات معنایی واژه هَوَی در کدام دسته از گونه های اصلی تغییر معنی قرار میگیرند؟ و 4 – معانی مشترک واژه هَوَی و مشتقات آن در اشعار دوره جاهلی و قرآن کریم کدام اند؟ تحلیل ها بر اساس طبقه بندی های انجام شده از تغییرات معنایی و بر اساس تحلیل مؤلفه ای معنی، با رویکردی درزمانی ارائه شده اند. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند؛ به این ترتیب که واژه «هَوَی» از حوزه مفهومی عشق انتخاب و با استناد به لغت نامه های اصلی زبان عربی ریشه یابی شد، سپس معانی آن در 21 بیت از مجموع 1389 بیت از اشعار دوران جاهلی، از«مفضلیّات ضبّی» (167ق)، «أصمعیّات أصمعی» (216ق) و«معلقات» استخراج و در مقایسه با معانی آن در متن قرآن تحلیل کیفی شدند. بررسی و تحلیل داده ها نشان داد واژه «هَوَی» در اشعار دوران جاهلی در مفهوم «افتادن و فرود آمدن» و نیز «عشق» (عشقی که با سقوط همراه است) به کار رفته است. در قرآن کریم، معنی واژه از طریق تضمین، مجاز و استعاره دستخوش تحول شده که به پدید آمدن چندمعنایی منجر شده است. در بررسی این تحولات معنایی، تخصیص و ترفیع معنایی، مبالغه و تخفیف در تغییرات غیرقیاسی معنای صریح دیده نشد؛ اما تنزل معنایی واژه قابل ملاحظه بود. مؤلفه معناییِ حرکتِ عمودی در جهت بالا به پایین در معنی «بردن همراه با افکندن»، «غروب کردن»، «خراب کردن»، واقعی و در معنی «خواهش های نفسانی»، «نابودی»، «فریب دادن» و«تهی (شدن)» مجازی است.
Explaining Wilāya-based Education and Proposing an Educational Model with Emphasis on Ziyārat Jāmiʿah Kabīrah(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background and Objective: Considering the various educational approaches, ( Wilāyah ) education is considered the most effective due to its link with the Almighty God. The use of Wilāyah education is crucial to the achievement of a genuine Islamic education. This study therefore focuses on the teachings of the Wilāyah in the light of Ziyārat Jāmiʿah Kabīrah as an example of the sources that link the teachings of the Imams to the Almighty God. The aim of the Wilayat education system is to present a comprehensive model of education to the community teachers.
Method : This research employed purposeful sampling, utilizing the Ziyārat Jāmiʿah Kabīrah as a profound document on Imamate and Wilāyah . Based on this, a thematic analysis method was applied to continuously study the Ziyārat Jāmiʿah Kabīrah and its related interpretations. After extracting passages with similar content, the sub-themes of the research were compiled. Subsequently, the common themes were categorized under organizing themes: scientific, moral, social, emotional, spiritual, and biological education. All these themes were then subsumed under the overarching theme of Wilāyah education. Finally, the themes of Wilayat education were analyzed, and the necessity of placing them under the authority of God's representative was elucidated.
Results and Conclusion : The results showed that Wilāya-based education is an effective educational model for achieving Islamic education. Following the Imam, who embodies the perfect and fully developed human being in all aspects of education, can lead to success in both worldly and eternal life