از جمله مسائلی که از دهه نخست هجری توجه دانشمندان علم قرائت و تفسیر را به خود جلب نمود و موجب پیدایش آراء و نظریاتی گردید ، پیدایش اختلاف قرائت در عرصه کتاب الهی بود. پدیده اختلاف قرائت به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر قرنها افکار دانشمندان علوم قرآنی و نیز قاریان را تحت تأثیر قرار داد و به نوبه خود آثار و مکاتبی در حوزه قرائت ه وجود آورد که آثار آن تا عصر حاضر باقی است. پدیده اختلاف قرائت در عین حال در دوره های مختلف از ماهیت واحدی برخوردار نبوده بلکه در هر دوره ای ، عللی توجیه گر اختلاف قرائت است. اینکه قراءات مختلف تا چه میزان با واقعیت قرآن در ارتباط بوده و در این میان کدام قرائت و با چه ضابطه ای بر دیگر قراءات ارجحیت یافته است ، این خود مطلب دیگری است که به نظر می رسد در کنار نزاعهای تاریخی قاریان ، نحویون متکلمان ، فقها ، مفسران ، ... حرکت و هویتی مخصوص به خود دارد که در این مقاله برآنیم تا به اختصار – پس از بررسی اختلاف قرائت در دوره های مختلف – به آن بپردازیم اما قبل از هر کلام دیگر ابتدا بحث کوتاهی در باب موضوعیت قرائت قرآن به میان می آوریم .
چگونگی نزول قرآن و از جمله فروع آن ، یعنی : نزول قرآن بر هفت حرف از موضوعاتی است که محور چالشهای فکری بسیاری از اندیشمندان بوده و هنوز هم نکات فراوانی درباره نزول قرآن بر هفت حرف مبهم و مجهول باقی مانده است، البته این ابهامات نزد علمای شیعه با توجه به مدارک اسناد روایت مذکور تا حدود زیادی بر طرف شده و ایشان به اظهار نظر صریح و قطعی در این خصوص پرداخته اند، ولی نزد علمای اهل سنت همچنان معرکه آراء و محل اختلاف نظراست و پرسشهای بسیاری را در پی دارد. این رساله به بحث در ریشه اصلی اسناد حدیث مذکور ، چگونگی ظهور این حدیث و پیامدهای آن پرداخته و برخی از دیدگاههای دانشمندان و مستشرقین را در این باره مورد نقد و بررسی قرار داده است. کلام نورانی امام صادق (ع) مبنی بر نزول قرآن بر یک حرف و منزلت «احرف سبعه » نزد علمای شیعه نیز در این پژوهش تبیین شده است.