فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی آوایی به عنوان یکی از شاخه های سبک شناسی از جایگاه مهمی در پژوهش های زبان شناسی برخوردار است. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی سبک شناختی سوره صافات از منظر دو سطح آوایی و واژگانی پرداخته است تا برجسته ترین زوایای آوایی و واژگانی سوره مذکور همچون نوعیت حروف و بسامد تکرار آن، سجع، جناس و هجاهای به کار رفته در آن را بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عناصر آوایی مثل تکرار، سجع، جناس و ... به عنوان نمونه هایی از عناصر آوایی نقش مهمی در رساندن مفاهیم و معانی بر دوش دارند. از منظر واژگانی نیز کاربرد جمع مذکر سالم با بسامد بالا و افعال ماضی در باب تفعیل جلوه بیشتری در سوره داشته است. و در نهایت اینکه، هم آواها و هم واژگان با موضوع سوره که بیان توحید خداوند و مجازات مشرکان است، همسو می باشد
تاثیر متقابل لغت نامه ها و تفاسیر در فهم واژه «اساطیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
167 - 196
حوزههای تخصصی:
تعبیر «اساطیر الاولین» در نه آیه قرآن آمده است. اختلاف دیدگاه های مفسران ذیل این آیات تا حدودی ریشه در اختلاف در فهم واژه «اساطیر» دارد. هدف این مطالعه بررسی اختلاف دیدگاه ها در فهم معنای این واژه و ریشه یابی آن از طریق مولفه های معنایی است. برای این کار معنای ارائه شده در منابع تفسیری، لغت نامه ها و منابع لغت قرآنی تفکیک و به ترتیب تاریخی مقایسه شده اند تا تاثیر متقابل آن ها شناسایی شود. این مطالعه برای معنای ریشه ای واژه «سطر»، «پیوسته و پیاپی قرار دادن یا بریدن، قطع کردن و هم اندازه کردن یا خط راست کشیدن» را که سازگار با چند واژه مرتبط با آن هست، پیش نهاد می نماید و به این یافته رسیده است که منابع کهن لغت در ارائه معنای این واژه متاثر از نگاه تفسیری به کاربرد آن در قرآن بوده اند و به جای ارائه معنا بر اساس کاربرد در زبان عربی یا زبانی که این واژه از آن به عربی منتقل شده است، مصادیق کاربرد قرآنی آن را، در محدوده دیدگاه خویش در تفسیر این آیات، به جای معنای واژه ارائه کرده اند. منابع لغت معاصر نیز متاثر از بحث ها و اختلاف نظرهای تفسیر ادبی معاصر قرآن پیرامون این واژه و مباحث مرتبط با آن، از ارائه صریح و روشن معنای آن خودداری کرده اند.
تحلیل دلالی حوزه های معنایی الفاظ در قرآن مجید بررسی موردی سوره واقعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان شناختی و معناشناسی الفاظ یک متن، واکاوی مجموعه ای از الفاظ هم معنا در آن متن حائز اهمیت است که در یک «حقل دلالی» (حوزه معنایی) قرار دارند. این رویکرد زبان شناختی، در شناسایی بهتر یک متن هدفمند مانند قرآن مجید، به مثابه عالی ترین نمونه متن بلاغی و گران سنگ ترین متن ادبی کارآمد است؛ زیرا قرآن از بسامد الفاظی برخوردار است که ازنظر معنایی همگرا و با یکدیگر مرتبط اند و در یک حوزه معنا قرار می گیرند. بی تردید با شیوه ها و رویکردهای مختلف ازجمله معناشناسی می توان به برخی از جنبه های دلالی این الفاظ و بلاغت قرآن پی برد؛ براساس این، در جستار پیش رو با روش تحلیلی – توصیفی، الفاظ مشمول حوزه معنی (حقل دلالی) استخراج شدند و روابط معنایی میان آنها بررسی، تبیین و معلوم شده است؛ واژگانی که باوجود اختلاف لفظی در حوزه معنایی وصف «قیامت» جای دارند و با نام این سوره و آیات آغازگر آن سازواری دارند. همچنین، الفاظ مختلفی که براساس رابطه تقابل (تضاد) در یک حوزه معنایی هستند، در توصیف واقعه قیامت اشتراک معنایی دارند و شمولیت الفاظ هم معنا، جامعیت توصیف صحنه های قیامت و بهشت را رقم زده است.
اصول طنز اجتماعی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
28 - 57
حوزههای تخصصی:
نقد به وسیله طنز، از مهم ترین شیوه های انتقال پیام به مخاطب است و به آن دلیل که این امر با نشاط و خندیدن همراه است، می تواند عمیق ترین مرادهای مخاطب را در عبارت هایی آسان انتقال دهد و به سهولت، احساسات و عواطف مخاطب را به گونه ای تحت تأثیر قرار دهد که در کلام عادی، امکان آن وجود ندارد. دستیابی به اصول قرآنی طنز اجتماعی مبتنی بر نظام جامع آموزه های قرآن کریم به عنوان کامل ترین کتاب آسمانی مصون از تحریف، هدف اصلی این نوشتار است. اکنون این سؤال مطرح است که قرآن کریم در راستای معرفی طنز اجتماعی مقبول و صحیح، کدام اصول را معرفی می کند؟ این پژوهش از نوع بنیادی و روش پژوهش در دستیابی به اصول یادشده، از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی و توصیف و تحلیل بهره می برد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مبتنی بر آموزه های قرآنی، جهت گیری اصول قرآنی طنز اجتماعی، تک بُعدی و یک جانبه نگری نیست بلکه با رویکردی معناگرا و جامع، در ساحت دوگانه زیست مادی و معنوی و در بستر سیر عبودیت الهی به سمت غایت رشد آن (قرب الهی) مبتنی بر فطرت و سرشت لایتغیر انسانی، سامان می یابد که درنتیجه آن، اصولی همچون «اصلاح گری فرد و اجتماع، عقلانیت محوری، دو ساحتی محوری در محتوا، حفظ کرامت انسانی و واقع گرایی» از آیات قرآن استنباط گردیده است.
تحلیل کنش های گفتاری در استنادات قرآنی منابع دوره صفویه (مطالعه موردی تاریخ جهان آرای عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه یکی از ادوار مهم تاریخ ایران محسوب می شود. درک وی ژگی های تاریخ این روزگار از خلال متون برجای مانده امکان پذیر است. برخی مفاهیم پرکاربرد متون برجای مانده با رویکردهای مذهبی مسلط بر ساختار قدرت همخوانی جدی دارد. کاربرد فراوان آیات و روایات، به خصوص مواردی که هویت بخش شعائر شیعه است، در این مکتوبات خودنمایی می کند. از جمله منابع شاخص این دوره کتاب جهان آرای عباسی است. نوشتار پیش رو در نظر دارد با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کمّی و کیفی، به تحلیل کنش های گفتاری و استنادات قرآنی کتاب مزبور بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که استنادات قرآنی این کتاب چگونه و بسامد هر کنش گفتار به چه میزان است؟ به نظر می رسد با توجه به رویکرد تشریحی و توضیحی نویسندگان و مورخان دوره صفویه، بیشترین کنش گفتاری استنادات قرآنی کتاب تاریخ جهان آرای عباسی از نوع کنش اظهاری است.
واکاوی آیات مالکیت خداوند و نقش مؤثر آنها در تقویت باورهای مؤمنان
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۲۱۴-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
واکاوی در آیات الهی نشان می دهد خداوند مالک هستی است و بر همه چیز سلطه دارد و این تسلط حقیقی و تکوینی خویش را به طور اعتباری و قراردادی، به انسان ها نیز سپرده است. این نوشتار به شیوه تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای در صدد آن است که با بهره از آیات دال بر مالکیت پروردگار ثابت کند که نه تنها خداوند مالک آسمان ها و زمین است، بلکه در مملوک خویش نفوذ دارد و آنها را تدبیر می کند؛ همچنین خداوند این مالکیت را به گونه ای اعتباری به انسان ها تفویض کرده و آدمی باید از این مالکیت اعتباری جهت ارتقای وجودی خویش بهره ببرد. حال با حصول این اعتقاد اگر انسان ها مستکبرانه از این مالکیت سوء استفاده کنند، از مکر خداوند غافل شده اند؛ هرچند درک مالک حقیقی بودن پروردگار برای همگان میسر نیست و ظهور این عقیده ظرف متناسب خویش را می طلبد؛ از این روست که مستکبران از مکر الهی غافل بوده و موحدان فرصت را غنیمت شمرده اند و با دارایی خویش، خیر را به سوی خود روانه می سازند. باور به اینکه انسان ها تنها کارگزار حق تعالی هستند و سرمایه شان از اوست، از بروز صفات رذیله جلوگیری می کند و ثمرات اعتقادی آن در جامعه و روابط میان مؤمنان ظاهر می شود. این پژوهش در تلاش است با استفاده از آیات الهی، مالکیت حقیقی خداوند و در ادامه، مالکیت اعتباری انسان ها را به اثبات برساند و به تأثیر این نگاه در عمل ایمان آورندگان بپردازد.
تأملی در مبانی تأویلی انسان شناسی قرآنی آیت الله جوادی آملی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تمرکز بر جایگاه انسان در نظام تأویلی آیت الله جوادی آملی، به تبیین مفهومی و تحلیل نظری تأویلات قرآنی در باب هویت، فطرت و غایت انسانی می پردازد. هدف اصلی، بررسی نحوه صورت بندی انسان شناسی قرآنی در پرتو مبانی حکمت متعالیه، عرفان اسلامی و اصول تفسیر تأویلی است. مقاله با اتخاذ رویکردی تحلیلی و مفهومی، به بازسازی دستگاه فکری جوادی آملی در حوزه تأویل می پردازد و ضمن تحلیل مفاهیمی چون خلافت الهی، عقل قدسی، فطرت توحیدی و حرکت جوهری، انسان را نه تنها به مثابه مفسر قرآن، بلکه به عنوان محور تأویل معرفی می کند. ویژگی تأویل در اندیشه ایشان، بر تعامل عقل، شهود، و سلوک باطنی استوار است که در پیوندی وثیق با مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی، ساختار انسان شناختی تأویلات قرآنی را سامان می دهد. دستاورد مقاله در برجسته سازی نقش انسان کامل به مثابه آیینه اسماء و واسطه تجلی حق، بازخوانی تأویلی از انسان به مثابه خلیفه الله و ارائه الگویی وحدت گرا از فهم باطنی قرآن است. یافته های این مطالعه زمینه ای برای توسعه نظام انسان شناسی تأویلی در الهیات اسلامی معاصر فراهم می آورد
بررسی تحلیلی نظریه پیوند معنایی آیات از نظر نوع، جهت و گستره، در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
88 - 106
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریاتی که در حوزه علوم قرآنی مطرح می شود؛ نظریه پیوند معنایی آیات است. در این نظریه به هماهنگی و انسجام آیات و وحدت موضوعی قرآن توجه می شود و برای تبیین مفهوم یک آیه به سایر آیات مراجعه شده و با برقراری پیوند صحیح بین آیات، مراد الهی کشف می شود. این پژوهش به بررسی پیوند معنایی آیات از نظر نوع، جهت و گستره، در تفسیرالمیزان می پردازد. روش جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و روش پردازش به آن ها به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد، یافته های به دست آمده نشان می دهد که توجه به مشترکات مفهومی یا ساختاری، جمع بین مفاهیم و بررسی تفکیکی اجزای پیوند از مؤلفه های تأثیرگذاری معنایی آیات بر یکدیگر است. همچنین در انتخاب جهت پیوند معنایی، مؤلفه هایی نظیر مبنا قرار دادن احادیث معصومین(ع)، استفاده ترکیبی از تضاد و تفصیل، اصل قرار دادن اشتراک معنایی، قابل طرح است. در خصوص بررسی پیوند معنایی از نظر گستره توجه به آیات کلیدی که گستره وسیعی از آیات به وسیله آنها تفسیر می شود، آیات غرر، آیاتی که از منتها درجه صراحت برخوردارند و آیاتی که مفاهیم عام و پایه ای دارند، راهگشاست.
A Semantic Critique of the Translation of the Word "Ummī" in the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
171 - 198
حوزههای تخصصی:
One of the key aspects of structural semantics is the consideration of the issue of signification that paying attention to the types of denotative, implicative, and entailment significations is a strategy for discovering the meanings of words. The present study aims to translate the word "Ummī" based on its denotative significations and to present the meanings and interpretations of translators and commentators that are often based on entailment signification. It also seeks to refute their theories based on other verses and provide a new meaning. Accordingly, it begins by stating the primary meaning of the root "Umm," and based on that, it interprets all the roots of this word in terms of denotative signification. It then views the meaning of "Ummī" as illiteracy or other interpretations as entailment signification, which reflect a certain influence of the translators’ prior theological backgrounds, thereby hindering their ability to convey the original meaning of the word effectively. However, based on the denotative signification of the word "Ummī," meaning "Original," this meaning is evident in all its derivatives and aligns more closely with the root of the word. Also, based on the text and context, it is more consistent with sentences and phrases than other meanings.
Exploring Three Levels of Biodiversity: Genetic, Species, and Ecosystem, as Presented in the Qur’anic Verses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, the world faces environmental crises that have led to the loss of biodiversity. Biodiversity, which is essential for the processes supporting all life on Earth, refers to the variety of life at all levels—ranging from genes to ecosystems—and is classified into three levels: genetic, species, and ecosystem diversity. This research, employing a descriptive-analytical approach and based on careful interpretations, examines the scientific concepts related to the three levels of biodiversity as mentioned in the Holy Qur’an, to highlight the importance of biodiversity for the continuity of life, which is addressed in various forms within the Qur’anic verses. The results show that at the genetic diversity level, there are verses expressing genetic variation within the human species and other organisms. At the species diversity level, numerous verses reflect the diversity among plants and animals from different perspectives. At the ecosystem diversity level, some verses refer to the variety of ecosystems present on Earth, including forests, grasslands, gardens, agricultural lands, pastures, rivers, mountains, valleys, deserts, marine environments, and others. Overall, the research results indicate that many Qur’anic verses emphasize the diversity of life and its components.
The Role of Uplifted Mountains in the Hydrological Cycle: A Linguistic, Exegetical, and Geological Analysis of Qur’an 77:27(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Holy Qur’an is a guide for humanity toward felicity in all eras, and at the same time, it contains precise scientific indications intended to guide scholars. This study, using a descriptive-analytical method and drawing upon library-based sources, examines one such scientific indication in verse 27 of Sura al-Mursalāt. This verse addresses the conditions and characteristics of water storage in elevated mountains for the benefit of human populations dwelling in foothills and plains. The data collected for this study were categorized into two groups: Qur’anic and scientific. The Qur’anic data were extracted from both classical and contemporary exegetical sources, while the scientific data were derived from academic articles in the fields of geography and geology. In the first step, five key terms— jaʿalnā , rawāsī , shāmikhāt , asqaynākum , and furāt —were subjected to etymological and semantic analysis. In the second step, scientific findings were compared with these exegetical insights. The results indicate that the Qur’an in this verse alludes to the hydrological cycle, specifically the movement of water from high elevations on the Earth’s surface toward foothills and plains. Scientific findings clarify the significance of God’s designation of “uplifted mountains” as the primary source of water for humanity. This significance lies in two main aspects: first, such mountains have a higher capacity than plains for receiving precipitation—especially in the form of snow—which is generally more voluminous and less polluted; second, these mountains are more capable of storing water, enhancing its quality, and conveying it through surface and subterranean channels to consumer ecosystems, including vegetation, wildlife, and human settlements. In the absence of towering mountains, the global water cycle would be deficient and limited primarily to coastal regions. The results also indicated that the phrase rawāsī shāmikhāt reflects the Qur’an’s explicit reference to a remarkable scientific fact: the gradual growth of mountains. This progressive uplift is today corroborated by findings from geology and geodesy in the major mountain ranges of the world.
روش استخراج علوم انسانی قرآن بنیان مطالعه موردی: تحلیل ساختاری آیات مربوط به داستان هود(ع) در سوره اعراف در اثبات پیوستگی متن قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
107 - 122
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری روشی نظام مند جهت شناسایی الگوی روابط میان مجموعه ای از شاخص ها است. زمانی که در مطالعه یک سوره، شاخص های متعددی وجود داشته باشد برای یافتن الگوی روابط میان آن ها بهتر است از روش ساختاری به این الگو دست یافت. این مقاله با استفاده از نظریه هدفمندی سوره ها و روش ساختاری مبنا بر این که آیات سوره قابل دسته بندی در جهت هدف اصلی سوره می باشند، با بهره گیری از تحلیل گفتمان و پردازش صعودی با تقسیم متن به – واحدهای کوچک تر در پاسخ به چگونگی ارتباط سیاق مربوط به داستان هود(ع) در سوره اعراف با سایر سیاق ها و در ارتباط با غرض اصلی سوره برآمده است. سیاق مربوط به هود(ع) بیان کننده رفتار قوم نسبت به پیامبرشان و سرانجام آن ها می باشد. سیاق های دیگرسوره، علت رفتارها را تبعیت از نیاکان و غفلت بیان می کند. ارتباط سیاق محوری با غرض اصلی سوره تسلای خاطر پیامبر و دلایل رفتار مردم عصر نزول را بیان می کند.
امکان سنجی ولایت تکوینی انسان از دیدگاه علمای شیعه با استناد به قرآن و روایات
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
99 - 129
حوزههای تخصصی:
ولایت تکوینی یکی از مباحث مهم در میان اندیشمندان مسلمان و از باورهای اساسی شیعه است که براساس آن، خداوند در کنار ولایت تشریعی، بذاته دارای ولایت تکوینی نیز می باشد. اما اینکه انسان نیز می تواند دارای ولایت تکوینی باشد یا خیر، پرسش این تحقیق است که براساس نظر فلاسفه و متکلمین و بررسی دیدگاه آنها با استناد به قرآن و روایات به آن می پردازد. براساس یافته های تحقیق و بنابر دیدگاه فلاسفه و متکلمین که منبعث از آیات و روایات است، ولایت تکوینی انسان، نه فقط از حیث امکان وقوعی داری امتناع ذاتی نیست، بلکه ولایت تکوینی برخی از انسان ها که انبیا و ائمه در رأس آنها می باشند، مورد وفاق اندیشمندان شیعه به ویژه فلاسفه و متکلمین بوده و منجر به شرک و غلو در حق اولیا الهی به ویژه ائمه اطهار نمی شود و درنتیجه با توحید روبوبی منافات ندارد؛ بنابراین جمهور شیعه با مراجعه به نصوص دینی معتقد است تصرف در تکوین، اولاً و بالذات برای خداوند و ثانیاً و بالعرض برای برخی بندگان صالح با اذن خداوند قابل اثبات است. این تحقیق با روش کتابخانه ای به جمع آوری داده ها پرداخته و با روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخ به پرسش اصلی تحقیق برآمده است
ارزیابی نظریات رایج تفسیری پیرامون ارتباط شرط و جزا در آیه سوم سوره نساء؛ با تأکید بر انسجام، نظم شبکه ای و فرا عصری بودن متن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
41 - 75
حوزههای تخصصی:
آیه سوم سوره نساء تنها آیه ای از قرآن است که چندهمسری را مجاز می داند. مشکلی که در فهم این آیه وجود دارد، این است که ابتدای آیه، درباره یتیمان و ادامه آن مربوط به جواز چندهمسری است و این دو موضوع با هم ناسازگارند. به عنوان یک ایراد کلی بر فهم مفسران می توان گفت: در نظریات رایج تفسیری شیعه و سنی و همچنین نظریات جدیدی که گستره جواز چندهمسری را محدود به ازدواج با مادران یتیمان می دانند، این آیه به گونه ای فهمیده شده است که در حکم به دست آمده برای چندهمسری، شرطِ «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى» نادیده گرفته شده است. در این مقاله، با در نظر گرفتن قرآن به عنوان یک متن منسجم و دارای نظم شبکه ای و با تمرکز بر ارتباط مضمونی و مفهومی آیات 3 و 127 سوره نساء، برای این آیات ترجمه و تفسیری ارائه شده است که هم ناهماهنگی ابتدا و ادامه آیه سوم را برطرف می کند و هم دامنه جواز چندهمسری را بسیار محدود می سازد. اگر بپذیریم که ابتدا آیه 127 و سپس آیه 3 نازل شده است و زنانی که در آیه 3 درباره آنان حکمی داده شده، همان زنانی هستند که در آیه 127 معرفی شده اند، حکم چندهمسری در قرآن، فقط منحصر به ازدواج یک مرد با مادرِ یتیمانی می شود که آن مرد از قبل سرپرستی امور مالی آن کودکان یتیم را بر عهده گرفته باشد؛ مادرانی که توانایی مدیریت امور مالی کودکان یتیم خود را نداشته و مسئولیت امور مالی فرزندانشان را به آن مرد سپرده اند.
منطق فهم آیت الله جوادی آملی در صحنه سجده بر آدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث سجده فرشتگان بر آدم از جهت خوانش مضامین و تفحص در حواشی آن، یکی از مسائل قرآنی مورد مناقشه میان مفسران بوده است. در این میان دیدگاه آیت الله جوادی آملی درخور التفات و شایسته تعمق است. ایشان این واقعه را تمثیل حقیقتی می نامد که بنا به دیدگاه صدرایی در عالم مثال نزولی و در مراتب بالاتر از عالم ماده رخ می دهد و هدف اصلی یادکرد آن را یادآوری مقام انسانیت و تواضع فرشتگان و گوشزد کردن خطر عدوات شیطان می داند. در این مقوله تمرکز ایشان بر تبیین دشمن و روش های فریب اوست. مفسر روند همراهی روح را با جسم پس از استواء بر مبنای نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا قابل توجیه می داند. تفکیک عوالم طولی و تبیین خصوصیات و قواعد هریک و اصرار بر عدم اختلاط قواعد، اعتقاد به استقرار عرفان قرآنی در بالاترین مراتب معرفت شناسی و لزوم بهره مندی از آن در حل معضلات و اختلافات تفسیری، مرجعیت قرآن به هنگام تباین روایات با آن و خوانش روایات در راستای منطق فهم خود از اهم مبانی معرفت شناسی ایشان در این باب است.
بررسی اصول گرایس در قرآن: گفتگوی موسی (ع) و فرعون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان کتاب مقدس اسلامی، شامل انواع گفتگوهای افراد در موقعیت های متفاوت است. بنابراین می تواند همانند متون گفتگو محور، به لحاظ زبان شناسی موردبررسی قرار گیرد. در این راستا پژوهش پیش رو به بررسی گفتگوهای موسی(ع) و فرعون در قرآن می پردازد. ازآنجاکه مدل نظری گرایس که به عنوان مدلی مناسب برای بررسی گفتگوها و تعاملات افراد به شمار می رود، چارچوب نظری پژوهش حاضر است. این مدل مشهور به «اصل همیاری گرایس» است که شامل چهار اصل کمیت، کیفیت، ربط و شیوه برای داشتن ارتباط ایده آل است هرچند به خاطر برخی از دلایل، این اصول مورد خلل قرار می گیرند. پژوهش پیش رو در پی پاسخ به دو سؤال اساسی است: آیا اصول گرایس در گفتگوی موسی(ع) و فرعون در قرآن قابل مشاهده است؟ کاربرد و عدم کاربرد اصول گرایس در گفتگوی موسی(ع) و فرعون چگونه است؟ به این منظور تمامی آیه های گفتگویی موسی(ع) و فرعون در قرآن، داده های پژوهش حاضر هستند که پس از بازسازی داستان، بر اساس اصول همکاری تحلیل شده اند و کاربرد و نقش این اصول بیان شده است. ازاین رو روش اتخاذی پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بررسی این گفتگوهای قرآنی نیز (همچون دیگر متن های گفتگویی) نشان از کاربرد و عدم کاربرد این اصول (نقض اصول گرایس) دارند. برخی از آیات شامل کاربرد چند اصل به طور همزمان هستند.
نقد ادبی روش یوری روبین در زائده شمردن حرف باء در نخستین آیه علق
حوزههای تخصصی:
یوری روبین که از اسلام شناسان معروف است در مقاله خود با عنوان «نکاتی در تفسیر نخستین آیات سوره علق» ، فرمان « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ » را به معنای برشمردن نعمت های پروردگار فهم می کند و در نهایت دیدگاه وی این می شود که هدف اصلی سوره علق، ترغیب پیامبر به ستایش قدرت مطلق پروردگار خویش است؛ روبین این فهم خود از آیه نخست سوره علق را بر چند مقدمه مبتنی ساخته است که مهم ترین و اساسی ترین مقدمه او، یک روش ابتکاری است که با اتکای به آن، حرف باء در آیه مذکور را زائده می شمارد؛ از آن جا که نظریه های عالمان غیر مسلمان درباره آیات قرآنی تأثیر به سزایی در معرفی قرآن به محافل و جوامع غیر اسلامی دارد، ضروری است که این نظریه ها با دقت بررسی گردد تا نقاط قوت آن کشف و نقاط ضعف آن نیز تذکر و بازتاب داده شود. در این نگاشته که روش تحقیق در آن از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکرد انتقادی است، ضمن گزارش روش روبین، ادله ای از قبیل تقطیع ساختار آیه، بی توجهی به ظرافت های معنایی ساختارهای مشابه و بی توجهی به عرف قرآنی حاکم بر استعمال واژه های هم خانواده بر نادرستی روش ابتکاری او، اقامه شده اند؛ که البته با توجه به ترتب مقدمات دیدگاه او بر یکدیگر، نادرستی آن نیز در پی خواهد بود.
حقوق شوهر بر عهده زن در آیه 34 سوره نساء بر اساس مقایسه تفاسیر شیعه و اهل سنت با تفسیر المیزان
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۱۰-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
حقوق متقابل زن و شوهر از مسائلی است که در سوره نساء بیان شده و تفاسیر شیعه و اهل سنت اصول مشترکی را ذیل آیات مطرح کرده اند. بررسی نظرات مفسران متقدم تا عصر حاضر و مقایسه آنها با المیزان بیانگر آن است که نظرات علامه طباطبایی متمایز از دیگران، کاربردی و منطبق بر عصر حاضر است. بیشتر مفسران وجوب اطاعت زن را اطاعت الهی دانسته اند، ولی علامه آن را اطاعت زن از شوهر بیان کرده است. حفظ اسرار و اموال همسر از دیدگاه غالب مفسران و علامه به معنای حفظ حقوق شوهران دانسته شده و تمامی مفسران نافرمانی نکردن زن در مقابل شوهر را جزء وظایف زن دانسته اند. سه مرحله بازداری زن از نافرمانی در قرآن طبق نظر غالب مفسران بر اساس «پند و اندرز»، «هجر» و «زدن» بیان شده که در مورد «هجر» برخی مفسران آن را به معنای «دوری از بستر» گرفته اند؛ حال آنکه علامه طباطبایی و برخی آن را به معنای «قهر و دوری» دانسته اند. «زدن» تنبیهی آرام است که موجب تحت تأثیر قرار گرفتن عواطف زن و در نتیجه فرمان برداری وی می گردد و مرد در صورت تأثیرپذیری زن، حق هیچ گونه تعرضی به زن ندارد. این مقاله با سامان دادن دیدگاه های مفسران ذیل آیات سوره نساء با روش گردآوری کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی به جمع آوری داده ها پرداخته و نظرات آنان را با علامه طباطبایی مقایسه کرده است.
مبانی قرآنی جامعیت قرآن کریم در عرصه علوم انسانی
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
۲۵۶-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی، به عنوان پیش شرط اساسی پیشرفت و بالندگی جوامع اسلامی در عرصه حیات فردی و جمعی امت اسلامی، برای هیچ محقق دغدغه مند و موحدپنداری پوشیده نیست. در این راستا، اولین قدم ضرورت تدوین چارچوب نظری و مفهومی فرآیند اسلامی سازی علوم انسانی و تبیین مبانی، اصول و قواعد این امر بر اساس معارف اسلامی است و شاید یکی از اساسی ترین مباحث مطرح در این عرصه، تبیین مرجعیت قرآن کریم و صحت استناد به آن در حوزه علوم انسانی، به عنوان اصلی ترین منبع در عرصه اسلامی سازی علوم انسانی باشد. نوشتار پیش رو درصدد است تا مبانی جامعیت قرآن کریم در عرصه علوم انسانی را از دیدگاه خود این کتاب الهی بررسی نماید. در این نوشتار، با رویکردی برهانی و با بهره مندی از آیات قرآن کریم و استفاده از روش تحلیل متنی و استنطاق از کتاب الهی، قضایایی همچون ابزار و منبع معرفت بودن وحی، معرفت بودن علوم دستوری و گزاره های ارزشی، اشتراک انسان ها و جوامع در قوانین، مطابقت تعالیم قرآنی با فطرت انسانی، مطابقت تعالیم قرآنی با عقل، جاودانگی و عمومیت تعالیم قرآنی و جامع نگری آموزه های قرآنی به عنوان مبانی قرآنی نظریه «جامعیت قرآن کریم در عرصه علوم انسانی» تبیین شده اند.
واکاوی زبان قرآن در آیات سبک زندگی (موردپژوهی روابط خانوادگی)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث مهم علوم قرآنی که در تداوم بحث از زبان و فلسفه دین مطرح می گردد، زبان قرآن است. شناخت زبان قرآن، نقش مهمی در فهم معارف و آموزه های عمیق قرآنی دارد؛ از این رو، تحقیق در این زمینه، یکی از بایسته های پژوهشی شمرده می شود؛ با توجه به نقش مهم خانواده در سعادت و سازندگی فرد و اجتماع و لزوم عمل به سبک زندگی قرآنی و اسلامی، در جهت رسیدن به سعادت، محقق در صدد است تا به تبیین زبان قرآن در آیات مربوط به سبک زندگی خانوادگی بپردازد. بر اساس تحقیق حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به سرانجام رسید، زبان قرآن در این دسته از آیات، چندوجهی است؛ یعنی خداوند متعال برای تبیین سبک زندگی خانوادگی و مشخص نمودن نحوه تعامل زوجین با یکدیگر و والدین با فرزندان و فرزندان با والدین، از شیوه های متنوع و متعدد زبانی همچون: زبان حکمت، زبان تشریع، زبان انذار، زبان موعظه، زبان دفع شبهه، زبان تربیتی، زبان عقل محوری و زبان مودت بهره برده است.