فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۴۲۱ تا ۱۳٬۴۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
از نگاه قرآن کریم و روایات، نسبت به رفتارهای گوناگون بشری احکامی انشا گردیده که برخی از آنها الزام آور است و انجام آن رفتارها خواه از جنس فعل و خواه ترک فعل، به دلیل نقض و مخالفت با احکام الزامی مستوجب عقوبت و مجازات هایی گردیده است. ارتکاب رفتارهای مزبور که مخالفت و نقض احکام شرعی است در ادبیات دینی با عنوان گناه، معصیت و جرم دینی شناخته می شوند و هر گاه در قانون جرم انگاری شوند از منظر قانونی نیز جرم به حساب می آیند. یکی از مسائل مهم بررسی ثبات و تغییر پذیری معاصی شرعی، اعم از بخش جرم انگاری شده و غیر آن است. این پژوهش در صدد آن است که جرائم شرعی را از جهت ثبات و تغییر و ادلّه آن با روش توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش و واکاوی قرار دهد. جرائم و گناهانی که اولاً با فطرت اولیه و مصالح انسان منافات داشته باشد و موجب ضرر و فساد و افساد در حیات دنیوی و اخروی وی گردد و ثانیاً به حکم اولی جرم شناخته شده باشند، همگی ثابتند و دچار تغییر و دگرگونی نمی شوند. در مقابل، آن دسته از معاصی که به نیازهای تغییرپذیر انسان مربوط باشد و عادت ها و آداب و رسوم و عوامل دیگر در آن موثر باشد، جزء جرائم متغیر و غیر ثابت قرار می گیرند.
بایسته های جرم انگاری فضاسازی رسانه ای در پرتو آیه اِرجاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
133 - 156
حوزههای تخصصی:
به موازات گسترش نقش رسانه ها در زندگی اجتماعی و افزایش تأثیرپذیری عموم مردم از آن ها، بازار اخبار و اطلاعات غیرواقعی و شوک آور، به ویژه اخبار مربوط به مسائل امنیتی و درگیری های مسلحانه، داغ تر شده است. از سوی دیگر، نهی از «اِرجاف» و تعیین کیفر شدید و تأکید بر سنت بودنِ برخورد با «مُرجِفُون» در آیات 60 تا 62 سوره مبارکه احزاب، مبنای فقهی حمایت از «امنیت روانی شهروندان» و مکمل جرم محاربه (تضمین کننده امنیت مادی شهروندان) است. از جنبه حقوقی، قانون گذار با جرم انگاری «بغی» و «تبلیغ علیه نظام»، نظام سیاسی را در برابر هر دو نوع آسیب سخت و نرم حمایت کرده است، لکن حمایت از مردم منحصر به جرم انگاری «محاربه» و محدود به آسیب سخت (جانی، مالی و امنیتی) است و در قبال آسیب به امنیت روانی مردم، از طریق خبرسازی و خبرپراکنی های سازمان یافته که موجب دلهره، ناامیدی و ناراحتی مردم و شهروندان می شود، سکوت اختیار کرده است. پرسش این است که چه ضرورتی برای جرم انگاری «فضاسازی رسانه ای» وجود دارد؟ نوشتار حاضر با شیوه توصیفی - تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده است و یافته های پژوهش نشان می دهد که تضمین امنیت روانی شهروندان (از مصادیق بارز حقوق عامه) نیازمند جرم انگاری جداگانه فضاسازی رسانه ای است.
مبانی مرجعیت علمی قرآن کریم از منظر دکتر صادقی تهرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
133 - 160
حوزههای تخصصی:
مرجعیت قرآن به معنای اثرگذاری قرآن بر سایر دانش های ساخت یافته بشری است. یکی از پیشگامان معتقد به مرجعیت علمی قرآن کریم در علوم مختلف اسلامی و انسانی که بیش از دیگران به این مسأله پرداخته، دکتر صادقی تهرانی، مؤلف تفسیر «الفرقان» است. وی بر این باور است که قرآن کریم به عنوان کتاب دین، در مرجعیت علمی بر همه چیز، حتی روایات نیز مقدم بوده و یک فقیه، بیش و پیش از هر منبع دیگری، باید به خود قرآن کریم مراجعه و نیازهای معرفتی و علمی خود را از آن برگیرد. این پژوهش در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهد که دکتر صادقی، دیدگاه خود در مرجعیت علمی قرآن را بر چه مبانی ای استوار ساخته است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که از منظر دکتر صادقی، اساسی ترین مبانی مرجعیت علمی حداکثری قرآن عبارت اند از: باور به فراعصری بودن قرآن، جامعیت موضوعی قرآن، قابلیت قرآن برای پاسخگویی به نیازهای عصری، دلالت الفاظ قرآن بر چندمعنا، توسعه پذیری معنای الفاظ قرآن و حجیت آن، و الگو دهی روایات تبیینی اهل بیت (ع) در مراجعه به قرآن.
بررسى تطبیقى برخى تشبیهات کتاب مزامیر با مفاهیم قرآنى(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۷
211 - 230
حوزههای تخصصی:
کتاب مزامیر منسوب به حضرت داوود(ع) و مشتمل بر تشبیهات فراوانى ازجمله تشبیهاتى درباره خدا، انسان، گناه، گناهکار و مؤمن است، با وجود اینکه فقراتى از این کتاب، خداوند را به طور شایسته مورد خطاب قرار نداده و توصیف نکرده است اما م ىتوان گفت که تشبیهات آن در بسیارى از موارد از لحاظ لفظ و معنى با قرآن کریم قابل انطباق است. تشبیه خداوند به پناهگاه و تشبیه گناه به بارى سنگین و مشقت آور و تشبیه گناهکار به گیاه بى ثمر و تشبیه مؤمن به درخت پربار از جمله مشترکات مفهومى در تشبیهات کتاب مزامیر و قرآن کریم است. اما تشبیه خدا به پدرى مهربان که در فقرات متعددى از کتاب مزامیر مطرح شده جزء مواردى است که قرآن کریم به دلیل امکان توهم معناى ظاهرى آن، از آن منع نموده است. وجه تمایز دیگر این دو کتاب درنحوه ترسیم ارتباط خدا و انسان است. در کتاب مزامیر این ارتباط به رابطه خدا با بنى اسرائیل منحصر شده و سعادت و شقاوت، مفهومى دنیایى یافته است. و همچنین عقوبت الهى به مفهوم محروم ساختن گناهکاران از مواهب مادى و یا مرگ و انقطاعشان از این دنیا محدود شده وبه تأثیر گناه بر جان آدمى و نیز عقوبت اخروى آن هیچ اشار هاى نشده است.
واکاوی مبانی نقلی اعتقاد به تأثیر آیه «وَ اِن یَکاد» برای دفع چشم زخم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۵۵
181 - 213
حوزههای تخصصی:
آخرین آیات سوره قلم از مشهورترین آیات بین مردم است که به آیه «وان یکاد» مشهور است. شهرت و رواج این آیه در بین مردم بیشتر از آن جهت است که به عنوان حرزی در برابر چشم زخم شناخته شده است. در این نوشتار به ریشه یابی این باور پرداخته شده است. در منابع اهل سنت روایتی به نقل از کلبی گزارش شده که نشان می دهد در پی تلاش مشرکان برای آسیب رساندن به پیامبر از طریق چشم زخم این آیه نازل شد. این شان نزول باعث شده بیشتر مفسران نیز این آیه را مرتبط با چشم زخم بدانند در حالی که این روایت معتبر نیست و روایات صحیحی در منابع شیعی نزول این آیات را مرتبط با موضوع امامت دانسته اند. برخی از مفسران منظور از آیه را نگاه از روی خشم و دشمنی دانسته و ارتباط آیه با مسأله چشم زخم را انکار کرده اند. از سویی هیچ روایت و دلیل معتبری که نشان دهد این آیه برای دفع چشم زخم مؤثر است یافت نشد، تنها مستند این باور قول حسن بصری است که به پیامبر(ص) منتسب نشده و احتمالا برداشت او از آیه بوده است و در برخی منابع متاخر شیعه به اشتباه به امام حسن(ع) منتسب شده است.
Quranic Allusions and Religious Enlightenment: Transtextual Reading of Twilight (2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ا
Resistance Literature is the dominating form of the contemporary current of poetry which is full of various intertextual relations such as quranic allusions. Twilight (2022) as the selected collection of poetry has its own formal and contextual characteristics which enhances the knowledge of the readers and leads into their religious enlightenment. Reading such meaning-based poems on the basis of Gerard Genette’s theory of transtextuality reveals the deep interactions between these hypertexts and their own hypoetexts. The present study aims to clarify the role of transtextual forms of the selected newly-composed poems in religious enlightenment and removing misconceptions of the readers. To this aim was used descriptive-analytic methodology based on Gerard Genette’s theory of "Transtextuality," the researchers scrutinizing the relationship between the collections of poems in Twilight (2022) and their hypoetexts. To conclude, the newly-composed poems of resistance are the powerful weapons in the way of explanation jihad and reproduction of the Islamic values which can be utilized for passing the present mutinous challenges.
منهج تاویلی تفسیر البرهان با تکیه بر قاعده جری و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
690 - 712
حوزههای تخصصی:
قاعده جری و تطبیقبه عنوان جاری شدن مفهوم های کلی آیات قرآن بر مصداق های خود در طول زمان است. این قاعده از قواعد متعدد منهج تاویلی است که به کشف مفاهیم نو و باطنی آیات الهی قرآن می پردازد. با توجه به اینکه مهمترین منبع برای تاویل قرآن ، روایات تاویلی حضرات معصومین علیهم السلام است ،محدث بحرانی تفسیر البرهان را بر مبنای روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار داده است که با دقت و تامل در نحوه چینش و گزینش روایات در ابواب مقدمه ومتن تفسیرالبرهان می توان قاعده جری و تطبیقرا به عنوان منهج تاویلی این تفسیرمورد مطالعه و پژوهش قرار داد . منظور از قاعده جری و تطبیق این است که الفاظ و تعبیرهای عام و مطلق قرآن به موارد و مصادیق قابل انطباق اشاره دارند وآنها را هدف گرفته اند .در این نوشتار بصورت پژوهش کتابخانه ای و اسنادی و به روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته ، می کوشد ضمن بررسی قاعده جری و تطبیقو تفاوت آن با تفسیر و تاویل ، با دقت و تأمل بر روایات تفسیر البرهان ، منهج تاویلی محدث بحرانی را در بکارگیری این قاعده تبیین و استخراج نماید.
The Role and Position of the "Spirit (Rūḥ)" in the Process of Revelation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The significance of revelation and God's communication with divine prophets has long been a focus of Islamic researchers. However, what holds substantial importance in this context is the role and position of the spirit in the process of Quranic revelation. The present study aims to analyze the verses and traditions through a descriptive-analytical method and an ijtihadi approach, considering previous research, to decode the true essence of the spirit in Quranic culture. Based on the analyses conducted, the "Spirit (Rūḥ)" is a creation that transcends angels, possessing a high and exalted rank, which God has attributed to Himself as a mark of honor and to express His greatness. Furthermore, the primary objective of this paper is to explore the role of the spirit in the process of revelation. According to the reasons and arguments derived from the verses and traditions, in direct revelation, the beginning and end of the process of transferring revelation to the heart of the prophet is carried out by the spirit (Waḥyan). In God's communication with humanity through the intermediary of the messenger, the spirit initially receives the content from the Lord, and Gabriel transmits it from the spirit (Yursilu Rasūlan) to the heart of the Prophet Muhammad (PBUH). It is also possible that there are other intermediaries in the process of transferring revelation from the spirit to Gabriel.
مهم ترین دیدگاه ها در تعیین مصداق «أنفُسَنَا» در آیه مباهله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در آیه مباهله موجب ارائه دیدگاه های متفاوتی شده است، تعیین مصداق «انفسنا» در این آیه است؛ یعنی مراد و مقصود از «انفسنا» چه فرد یا افرادی است. مصداق یابی «انفسنا» در این آیه دارای اهمیت زیادی است؛ زیرا آن فردی که خداوند متعال او را نفس رسول خدا (ص) دانسته است، باید دارای فضایل و کمالاتی همسنگ رسول خدا (ص) باشد. پس بر افضلیت و امامت آن فرد بعد از رسول خدا (ص) دلالت می کند. از آنجایی که در این باره چهار دیدگاه مهم مطرح است که شامل 1- رسول خدا (ص)، 2- اقوام و عشیره، 3- رسول خدا و امیرمؤمنان، 4- فقط امیرمؤمنان می باشد، هدف این مقاله آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، مصداق این آیه را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. پرسش اساسی این است که مصداق واقعی واژه «انفسنا» بر اساس آیه قرآن چه کسی است؟ با بررسی این دیدگاه ها به این نتیجه می رسیم که امیرمؤمنان (ع) مصداق «انفسنا» در این آیه است.
ارزیابی فرضیه شناختِ بدنمند در شکل گیری مفهوم «مالکیت» در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناختِ بدنمند یکی از چارچوب های نظری در علوم شناختی است که بر اساس آن، شناخت امری جسمانی شده است که از طریق تعامل بین بدن، محیط و ذهن شکل می گیرد. این مقوله با بسیاری از مفاهیم انتزاعی قرآن که «مالکیت» یکی از مهم ترین آن ها است در ارتباط است. در پژوهش حاضر کوشش شده است با شیوه توصیفی– تحلیلی و با رویکرد معناشناسی شناختی، تأثیر شناخت بدنمند در شکل گیری مفهوم انتزاعی «مالکیت» در زبان قرآن مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. داده های بررسی شده در این پژوهش عناصر واژگانی مرتبط با اعضای بدن و افعال مرتبط با این اعضا است که برای اشاره به مالکیت استفاده می شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شناخت و درک مفهوم مالکیت و انواع آن در زبان قرآن به تجربه جسمانی و فعالیت های بدنی انسان وابسته است و دانشِ تجربی انسان از اعضای بدنش، مانند دست، پا، سر، دهان و کنش های مرتبط با آن، مانند: گرفتن، ساختن، کسب کردن، به چنگ انداختن، ایستادن و خوردن، مبنای نگاشت استعاری برای شناخت مفهوم انتزاعی مالکیت بر مبنای استعاره مفهومی " رابطه انتزاعی به مثابه رابطه عینی» در زبان قرآن می باشد که می تواند به درک بهتری از این مفهوم در قرآن و ارتقای دانش ما در این زمینه کمک کند.
اقتباس و تضمین آیات قرآن در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲
129 - 138
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین شیوه های بهره گیری از آیات قرآن در نثر نویسندگان، اقتباس و تضمین است. تاریخ جهانگشای جوینی که یکی از برجسته ترین متون نگارش یافته به نثر فنی است از این شیوه بسیار بهره برده است. در این مقاله ضمن اشاره به تضمین و اقتباس و اغراض آن در تاریخ جهانگشا انواع آن را نیز از نظرگاه های متفاوت بررسی می کنیم.
یکی از مواردی که در این نوشته مورد توجه قرار گرفته جایگاه دستوری آیات قرآن در جملات است. از این منظر آیات قرآن به عنوان رکن تکمیل کننده جمله از جهت دستوری گاه نقش مفعول، مضاف الیه، صفت، مسند و مانند آن را ایفا می کنند. در این اثر، نویسنده به گونه ای هنرمندانه از آیات قرآن از سویی برای غنای معنایی و از سوی دیگر به منظور زیباسازی فضای کلام و نمایاندن هنر نویسندگی استفاده کرده است.
واکاوی تاثیر وجوه زیبایی شناختی قرآن بر هدفمندی پیام های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
406 - 420
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق و بررسی جنبه های زیبایی شناختی قرآن کریم تأثیر بسیار شگفت و بسزایی در کاربردی شدن مفاهیم این کتاب الهی دارد به گونه ای که مخاطب قرآن با هر سطح از تفکر و درک و فهمی که باشد می تواند با هرچه بارورتر کردن اندیشه خویش به جلوه هایی جدید و جذاب از زیبایی های کلام الهی پی برده و از آن بهره مند گردد. از آنجا که اثر هنری، مبدأ هنرمند است و هنرمند، مبدأ اثر هنری، بنابر این با بهره گیری از این اصل در این پژوهش کوشش گردیده تا با پردازش زبانی نمونه هایی از آیات قرآن کریم به عنوان نمادی از خلق هنری، عناصر مشترک و موثر در باب زیبایی شناسی آیات وحیانی را به تصویر درآورد، البته بررسی تصویر از حیث بافت و سیاق و ارائه معنای مطلوب، وحدت تصویر هنری در وحدت متن را محقق می سازد.در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر آیات الهی و نظریات متقن در پایان ابعاد زیبایی شناسی قرآن را با نگاه به دو قطب عینیت و ذهنیت تبیین نموده و تلاش دارد تا نشانه های زیبایی گرایانه قرآن را همراه با انعکاس جمال آفرینش و بیدار سازی حس زیبایی دوستی در مخاطبین خویش نمایان سازد.
بررسی تطبیقی اعلامیه بین المللی حقوق بشر با تعالیم قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
713 - 730
حوزههای تخصصی:
منشور جهانی حقوق بشر که به انگیزه حاکمیت عدالت و صلح جهانی تدوین شده و در ایجاد صلح و امنیت نیز کارایی داشته، بر پایه مبانی و مبادی خاصی استوار است. در این پژوهش حاضر ضمن بررسی مواد و مفاد سی گانه این اعلامیه و تطبیق آن با دیدگاه قرآن کریم از لحاظ نظریه پردازی و تطبیق و اجرا با استناد به آیات و روایات و کتب معتبر دینی و حقوقی مورد بررسی قرار گیرد. محور تعیین مهمترین اصول حقوق و آزادی های بشر از جمله اصل آزادی، اصل برابری و مساوات که در اعلامیه حقوق بشر قرار گرفته و با تعالیم دین مبین اسلام ظاهراً همخوانی دارد اما از سنخیت کافی برخوردار نمی باشد. على رغم جهانی بودن اعلامیه حقوق بشر، اما تاکنون چالش های بسیاری را در میان برخی ملل جهان و از جمله کشورهای مسلمان را برانگیخت که نادیده گرفتن مبنای اصلی حقوق بشر در اسلام یعنی یگانگی و وحدانیت خداوند و اکتفا نمودن به عقل بشری و نیز محور بودن انسان در تدوین این، اعلامیه دخالت داشته است. نتیجه کلی این پژوهش بررسی وجوه مشترک و نکات محل اختلاف مواد اعلامیه حقوق بشر با دیدگاه های قرآن کریم از لحاظ محتوی و مضمون در حیطه های زیر مورد مقایسه گرفت از جمله؛ کرامت انسانی، مبانی، دیدگاه ها، انواع آزادی ها، مالکیت، تفاوت در اجرا، تساوی ذاتی و اصل برابری، حق حیات و امنیت در زندگی شخصی، تفاوت در نوع نگرش به انسان، غفلت از رابطه انسان با خداوند، رفع چالشها و کاستی های حقوق بشر.
نگاهی تاریخی به مقوله فهم متون و نقش آن در فهم آینده پژوهانه از متون وحیانی
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
73 - 100
حوزههای تخصصی:
فهم آینده پژوهانه را می توان به اجمال فهم قرآن مجید در خارج از بافت و زمان نزول تعریف کرد. این فهم و چگونگیِ شکل گیری آن در درون آدمی، از اهمیت به سزایی برخوردار می شود. فهم، بیشتر حالتی برون دینی دارد و مترداف با هرمنوتیک است. حال آن که تفسیر و یا تأویل، بیشتر حالتی درون دینی دارند و بر پایه پیش فرض های کلامی– الاهیاتی جلو می روند. هدف این مقاله بررسی نقش رویکردهای فهم متون، بر فهم متون وحیانی است. سوال اصلی تحقیق این است که نقش دیدگاه های مختلف فهم متون، بر فهم متون وحیانی از جمله قرآن کریم چیست؟
روش پژوهش، تحلیل محتوای متون مرتبط با مسئله تحقیق است. ابتدا نحله های فکری درخصوص فهم متون، در سه مقطع هرمنوتیک باستان، هرمنوتیک میانی و هرمنوتیک متأخر مورد بررسی قرار گرفته اند. اگرچه خاستگاه و دغدغه نحله های فکری گوناگون بر روی انجیل بوده است، اما می توان رگه هایی از شباهت ها میان برخی از فهم های آینده پژوهانه از قرآن مجید را با نحله هرمنوتیک باستان یافت که در آن متن هم چنان وزن قابل تأملی دارد. در هرمنوتیک میانه و با شکل گیری رنسانس و تغییراتی که در برداشت از انسان پدید آمده است، این انسان به ما هو انسان است که می باید آن چه مد نظر مؤلف است را بیرون کشد.
در هرمنوتیک فلسفی، انسان برپایه دغدغه ها، پیش فرض ها و پیش فهم هایی که دارد با متن وارد گفتگو می شود. از آن جا که ساحت وجودی انسان ها می تواند در طول زندگی تغییراتی کند، در عمل باید گفت که یا نمی توان فهم آینده پژوهانه ای را از متن وحیانی متصور شد و یا آن که باید آن را در زمان حال تعریف کرد که از فردی به فرد دیگر و حتی در طول آن زمان برای آن شخص نیز متفاوت باشد. لذا فهم آینده پژوهانه از قرآن مجید، تابعی از زمان و شرایطی خواهد شد که انسان در آن قرار دارد و به نظر می رسد این شیوه از فهم، با جاودانگی معارف قرآن سازگار نیست.
The Capabilities of Component Analysis in Interdisciplinary Qur'anic and Humanities Studies: A Critical Methodological Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
After the decline of positivism, the interpretive paradigm (structuralism) gained favor among Qur'anic scholars due to its emphasis on subjectivity, the role of values in cognition, attention to human interactions, and the interconnectedness of the knower and the knowable. However, despite the fact that this paradigm seems to be more compatible with the religious view than the positivist paradigm, there are still significant paradigmatic differences between it and the Islamic paradigm that need to be considered. The purpose of this paper is to examine the challenges of using common qualitative methods in Qur'anic studies, while proposing the method of component analysis as a more appropriate approach. With the help of this method, it is possible to create a comprehensive set of verses that are related to and consistent with any concept of research in the field of humanities. The method consists of four stages: data collection, data coding, summarization, and searching for verses consistent with the extracted components.In this way, it can serve as a valuable tool for Qur'an scholars to overcome the challenges associated with the use of common qualitative methods, and it allows for a systematic and comprehensive approach that enables researchers to bridge the Holy Qur'an and the humanities, preparing the ground for interdisciplinary studies in these fields.
بررسی تناسب آوایی- محتوایی (فنوسمانتیک) در تصویرپردازی نمونه هایی از آیات سوره سجده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آوا، یکی از عوامل اثرگذار در خلق تصویرهای هنری قرآن کریم است که تناسب عمیق آن با محتوا، رمزگشای دلالات و گزاره های متن است و این همسویی آوا (فونتیک) و معنا (سمانتیک)، سطوح معرفتی جدیدی را به روی مخاطب می گشاید که با هر تغییر در واج ها، هجاها، واژگان و بافت موسیقایی، متغیّرهای معنایی نیز دستخوش تغییر می شوند و تصویر جدیدی از طریق این رهیافت های صوتی شکل می گیرد؛ به همین منظور، تناسب آوایی و محتوایی که در زبان شناسی از آن با عنوان «فنوسمانتیک» بحث می شود، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در حیطه این پژوهش قرآنی قرار گرفته و مطابقت حروف، حرکات، واژگان و ضرب آهنگ آیات سوره سجده با معانی بررسی و مشخص شده است؛ هرکدام از این آواها در سوره سجده به خوبی در نقش خود قرار گرفته اند؛ به گونه ای که آوا تحت لوای معنا از کوچکترین جزء به کل بافت سرایت می کند و یک همپوشانی آوا یی و معنایی متناسب با موضوع محوری، نقش تصاویر سوره را برجسته می کند.
A Critical Reflection on "Education and Curricular Perspectives in the Qur'an" by Sarah Risha(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسع معنایی آیه دوم سوره «انسان» مستند به قرائن درون متنی و بینامتنی و فرامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
139 - 159
حوزههای تخصصی:
خلقت انسان و مراحل و ابعاد آن، از شگفتی های قرآن کریم است که با تعابیر مختلفی مطرح شده است. خدای سبحان، در آیه دوم سوره انسان، به خلقت آدمی و ابتلای او در دنیا اشاره می کند. مفسران در تفسیر این آیه، بیش تر بر خلقت مُلکی و تطوّرات مادّی انسان نظر داده اند؛ امّا بررسی دقیق تر قرائن، معنای افزون تری را می نمایانند که بر اساس آن ها، آیه پیش گفته بر آفرینش ملکوتی و تطوّرات معنوی انسان نیز دلالت دارد. مسئله اصلی در این پژوهش، اثبات توسعه معنایی در آیه دوم سوره انسان مستند به قرائن درون متنی، بینامتنی و فرامتنی است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و پردازش آن ها نیز توصیفی- تحلیلی است. بر اساس یافته های تحقیق، این توسعه معنایی با قرائن درون متنی و پیوسته تثبیت می شود که عبارتند از: یادکرد قبلی از تطوّرات مادّی در آیه یکم، غلبه کاربست واژه انسان در تطوّرات معنوی او، هماهنگی صیغه جمع امشاج با بُعد ملکوتی انسان، تناسب ابتلای انسان بر بُعد ملکوتی او، ارتباط سمیع و بصیر با بُعد ملکوتی انسان و تناسب هدایتمندی و اختیار انسان با تطوّرات معنوی. همچنین مخاطب شناسی قرآن و بیان تدریجی و حکیمانه آفرینش انسان، ارتباط مقام خلافت الاهی انسان با جنبه ملکوتی او و نیز برخی روایات تفسیری، از قرائن بینامتنی دالّ بر توسعه معنایی است، همچنان که هماهنگی فضا و جوّ و اسباب نزول سوره انسان با تطوّرات معنوی از قرائن فرامتنی است که توسعه معنایی در آیه را تثبیت می کند
بازتاب ادب ورزی در ساخت زبانی قرآن کریم در پرتو نظریه ادب «براون و لوینسون»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب ورزی به عنوان یک پدیده مهم، به عملکرد مثبت ارتباط زبانی منجر شده و از بنیادی ترین عناصر ارتباطی در قرآن کریم بوده و در ساخت و بافت زبانی این کتاب آسمانی نمودی واضح داشته است. مقاله حاضر به روش توصیفیتحلیلی با بهره گیری از نظریه ادب «براون و لوینسون» که متکی بر تبیین انتخاب استراتژی خاص در ارتباطات زبانی است، به بازنمود ادب زبانی در قرآن کریم پرداخته است تا به عنوان الگویی تمامعیار برای پیاده سازی سبک بیانی ممتاز در تعاملات گفتمانی بین اثنینی براساس سبک زندگی اسلامی شایان توجه قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان دادند براساس نظریه ادب «براون و لوینسون» ساخت های زبانی عرض و تحضیض، استفهام، کنایه، تقلیب و حسن اسناد ازجمله مهم ترین ساخت هایی هستند که قرآن کریم به عنوان الگوی بیانی مطرح کرده و برای اثرگذاری و اقناع هرچه بیشتر و نفوذ در عقل و وجدان مخاطب، در گفتمان خود از آنها بهره گرفته است و می توان اذعان کرد قرآن کریم ضمن توصیه به حفظ وجهه مخاطب که یکی از مهم ترین اصول و راهبردهای نظریه ادب «براون و لوینسون» محسوب می شود، در ساخت زبانی خود نیز نسبت به این اصل مهم پایبند بوده و ادب ورزی در بافت زبانی گزاره های گفتاری نمودی واضح داشته است.
اشتراکات و افتراقات سبک زندگی اسلامی و غربی با تأکید بر قرآن و روایات اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مجموعه ای از سلیقه ها، ارزش ها، هنجارها، نوع ِمصرف، طرز تلقی ها و عمدتاً مبحثی مشترک و جمعی است که به صورت نمادین، برای افراد و مجموعه انسانی یک ملت، موجب هویت بخشی در جامعه می گردد؛ ازاین رو، بررسی تطبیقی سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی که برخاسته از تمدن غرب است، اهمیت می یابد. بر این اساس، این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، اشتراکات و افتراقات سبک زندگی اسلامی و غربی را مبتنی بر آیات و روایات اهل بیت C بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد هر دو سبک زندگی بر اصولی چون عدالت خواهی، آزادی، حقوق بشر، صلح طلبی و انسان دوستی تأکید دارد؛ اما از نظر تفاوت ها، سبک زندگی اسلامی و غربی دو الگوی متفاوت از سبک زندگی را در جنبه های اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشان می دهد. اسلام بیشتر به ارزش های اخلاقی و انسانی توجه می کند و به ترویج این مفاهیم می پردازد، درحالی که سبک زندگی غربی بیشتر به توسعه فنّاوری و اقتصاد تمرکز دارد و ارزش های فردی را بر ارزش های جمعی ترجیح می دهد. این تحقیق نشان داد که توسعه مشترک ارزش های انسانی و اجتماعی و بهبود و ارتقاء شرایط جامعه و تعالی انسانی، با توجه به تفاوت ها و اشتراکات این دو سبک زندگی ممکن است. این نتایج می توانند به سازمان دهی و تدوین سیاست های مناسب جهت تحقق این اهداف کمک کند.