فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی نقش رهبری آموزشی در هدایت پذیری دانش آموزان، در پی ترسیم فرایند هدایت پذیری دانش آموزان و دست یابی به راهبردهایی برای ایجاد آن فرایند در مدرسه بوده است. روش: روش پژوهش، روش نظریه پردازی داده بنیاد اشتراوس و کوربین است که در آن از آیات قرآن کریم به عنوان مبنا و از تجربه تجربه گران تربیتی استفاده شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، نظری، هدف مند و در دسترس و نمونه پژوهشی آن، در مرحله اول آیات شریفه مرتبط با سیره دو پیامبر اولوالعزم حضرت نوح (ع) (114 آیه) و حضرت ابراهیم (ع) (30 آیه) و آیات شریفه مرتبط با هدایت پذیری (78 آیه) و در مرحله دوم شانزده نفر از فعالان تربیتی است. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، عوامل و موانع هدایت پذیری از آیات قرآن کریم استخراج شد که نتیجه آن، دست یابی به 19 عامل بیرونی و درونی برای هدایت پذیری ازجمله انسان های الهی، خردمندی، تنبّه طلبی، کنش صبورانه شکرپایه و...؛ و 40 مانع بیرونی و درونی هدایت پذیری از جمله محیط ناهم گون، جهل متعصبانه، شک معاندانه، کنش ظالمانه و... است. در این بخش عوامل و موانع درونی هدایت پذیری در سه دسته بینشی، گرایشی و کنشی سامان دهی شده اند. در گام دوم پژوهش نیز، با بهره گیری از یافته های گام نخست و مصاحبه با تجربه گران تربیتی، پدیده محوری، راهبردهای رهبری آموزشی برای هدایت پذیری دانش آموزان و هم چنین عوامل و شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر هدایت پذیری متربیان، به دست آمد که نتیجه آن، تعیین «سبک رهبری هادی» به عنوان پدیده محوری؛ ارائه 23 راهبرد عام – در سه محور راهبردهای تربیتی هادی، راهبردهای مدیریتی هادی و راهبردهای محیطی هادی – و 11 راهبرد خاص – همانند ذائقه سازی دینی، عقل پروری علم پایه و عزم محور و – در زمینه هدایت پذیری و ترسیم شرایط زمینه ای در سه بخش نهادهای رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، می توان گفت، رهبری آموزشی با به کارگیری سبک رهبری هادی و اجرای راهبردهای هدایت پذیری، زمینه ساز ایجاد مؤلفه های هدایت پذیری در دانش آموزان خواهد بود.
ابعاد الگوی تربیت از منظر مرحوم آیت الله مهدوی کنی رحمه الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توجه بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان به اهمیت مسئله تربیت جلب شد و تلاش های فراوانی برای ایجاد تحول در فرآیند تربیت صورت گرفت. با این حال، پژوهش های انجام شده عمدتاً بر وجوه نظری تربیت متمرکز بوده و جنبه های عملیاتی آن مورد غفلت قرار گرفته است. آیت الله مهدوی کنیe، یکی از مبارزین انقلابی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر تربیت جوانان تمرکز داشتند، موفق شدند علاوه بر طرح مباحث نظری در حوزه تربیت، الگوی مدنظر خود را به صورت عملیاتی پیاده سازی کنند. ایشان این الگو را در مکان هایی مانند دانشگاه امام صادقj و حوزه مروی اجرا کردند. از این رو، واکاوی بیانات ایشان می تواند به ارائه الگویی نوین و عملیاتی در حوزه تربیت کمک کند. در این راستا، بررسی آثار مکتوب و سخنان آیت الله مهدوی کنیe در جلسات اخلاق مورد توجه قرار گرفته است تا با استخراج نکات مرتبط با تربیت، الگویی بازطراحی شده و منسجم از دیدگاه های ایشان به دست آید. آیت الله مهدوی کنیe تربیت را فرآیندی پیچیده و ظریف می دانستند که نیازمند هدایت و راهنمایی یک مربی توانمند و دلسوز است. ایشان به نقش کلیدی مربی و معلم در مسیر تربیت بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دادند. در دیدگاه ایشان، مربی باید فراتر از آموزش علم و دانش باشد و به عنوان یک الگوی اخلاقی و رفتاری برای تربیت شوندگان عمل کند. مربی با صبر و حوصله باید فضایل انسانی و ارزش های اسلامی را در افراد نهادینه کند. از این منظر، توجه به نقش مربی نه تنها به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک راهنما و الگوی رفتاری، بخش مهمی از فرآیند تربیت از دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe است. این نگرش جامع و عملیاتی به تربیت می تواند به ارائه الگویی کاربردی و موثر در حوزه تربیت اسلامی منجر شود.روش پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت و استخراج الگوی تربیتی ایشان با استفاده از روش تحلیل مضمون کیفی انجام شده است. تحلیل مضمون کیفی روشی مناسب برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند متون، سخنرانی ها و اسناد است که در این پژوهش با بررسی آثار مکتوب و بیانات آیت الله مهدوی کنیe به کار گرفته شده است. این روش شامل مراحل مختلفی از جمله کدگذاری، مفهوم بندی، مقوله بندی و تدوین گزارش است. در مرحله کدگذاری، محقق به دنبال مضامین و مفاهیم کلیدی در متن است. در مرحله مفهوم بندی، کدها بر اساس شباهت ها و تمایزاتشان در دسته های مجزا قرار می گیرند. در مرحله مقوله بندی، محقق روابط بین دسته ها را مشخص می کند و در نهایت در مرحله تدوین گزارش، یافته های پژوهش به صورت منسجم و سازمان یافته ارائه می شود. استفاده از تحلیل مضمون کیفی در این پژوهش به محقق کمک می کند تا دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت را به طور عمیق و دقیق درک کند و الگوی تربیتی ایشان را استخراج نماید.در همین راستا منابع مختلفی از جمله کتب منتشر شده از ایشان و همچنین صوت جلسات اخلاق برگزار شده در دانشگاه امام صادقj در نرم افزار MaxQDA بارگذاری و سپس در مرحله اول قطعاتی از متن که حاوی مضامین مرتبط با تربیت بودند استخراج و کدگذاری شدند. سپس کدها بر اساس وجوه مشترکشان در دسته های مجزا (مفاهیم) قرار گرفتند. در نهایت، مفاهیم مرتبط با یکدیگر تحت عنوان مقوله هایی (دسته بندی های عام تر) جمع شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار استفاده شده است.یافته ها: آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به منزله سازندگی، تزکیه و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه تعریف کرده اند که بدون ریاضت و رعایت اصل تدریج میسر نمی شود. ایشان معتقدند تربیت باید بر محور آموزه های «وحیانی - اسلامی» باشد و به صورت توأم از وجوه عاطفی و عقلانی بهره ببرد، ضمن اینکه در تقابل رویکرد نظری و عملی، تأکید بیشتری بر آموزه های عملی دارد. در این رویکرد تربیتی، خود فرد در اولویت قرار می گیرد و باید پیش از ورود به عرصه تأدیب دیگران، نسبت به تربیت خود همت گمارد. در فرآیند تربیت، آیت الله مهدوی کنیe اصولی همچون تحصیلی بودن، تقدم نفی رذائل بر کسب فضائل، واقع نگری، اختیاری بودن، رابطه معکوس سن و تربیت پذیری و ... را مطرح کرده و اصل تدریج را مهم ترین اصل در تربیت می دانند که تحقق سایر اصول را تسهیل می کند.در راستای تبیین الگوی تربیتی مدنظر آیت الله مهدوی کنیe، «مجراهای تربیت» نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مجراها شامل عامل تربیت، لوازم، الزامات، امکانات، روش های تربیت و موانعی است که در مسیر تربیت ممکن است به وجود آیند. مقوله «مقصد تربیت» نیز از سه مفهوم اهداف، مخاطبان و خروجی تربیت تشکیل شده است که هر یک از این موارد در فرمایشات آیت الله مهدوی کنیe مورد اشاره قرار گرفته اند. از جمله عوامل دخیل در تربیت، عوامل قابل کنترل مانند محیط زندگی و عوامل غیرقابل کنترل نظیر اقتضائات زمانی و توارث مورد توجه هستند. به اعتقاد ایشان، نیت سازنده روح انسان است و شاکله آدمی از آن تشکیل می شود. این شاکله می تواند نیت ساز هم باشد، به این معنا که جنبه های روحی انسان به واسطه توارث، تربیت یا تأثیر از محیط باقی می مانند. این دیدگاه جامع و همه جانبه به تربیت، تأکیدی بر نقش فرد در خودسازی و ضرورت تدریجی بودن فرایند تربیت دارد و به تربیت به عنوان یک فرآیند پویا و پیچیده می نگرد که نیازمند هماهنگی بین وجوه مختلف عقلانی، عاطفی و عملی است.نتیجه گیری: الگوی طراحی شده از منظر آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به صورت فرآیندی تدریجی، تحصیلی، اختیاری و واقع نگرانه تعریف می کند که منشأ آن الهی و محتوای آن ثابت است. این فرآیند بر محور آموزه های وحیانی-اسلامی و با توجه به اقتضائات زمان به صورت برنامه مند در بستر خانواده و جامعه به معرفت بخشی می پردازد. نقطه آغازین این فرآیند مربی است که اقدامات وی با بهره گیری از روش های اصلاحی پیش برنده و مانع زدا، و با تکیه بر اصول تربیت، به صورت تصاعدی و هم افزا گسترش می یابد. هدف این فرآیند به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه با تمرکز بر وجوه عاطفی و عقلانی انسان در راستای تکامل فرد و جامعه است و نتیجه نهایی آن، افراد و جامعه ای کارآمد، منطقی و خاضع در برابر حق خواهد بود.
بسامدهای اجتماعی داوری پذیری در حقوق ایران و مقارنه آن با مقررات حقوقی آلمان و انگلیس و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
285 - 302
حوزههای تخصصی:
داوری پذیری به معنای قابلیت ارجاع یک دعوی به داوری دارای آثار و بسامد های اجتماعی است . مبانی داوری پذیری که در ماده 34 قانون داوری تجاری بین المللی بیان شده است،شامل نظم عمومی،اخلاق حسنه قواعد امری است , وریشه در اموراجتماعی دارد .مبانی همچون نظم عمومی و اخلاق حسنه با تحولات اجتماعی تغییر می نماید . بنابر این تغییرات اجتماعی بر روی مبانی داوری پذیری تاثیر می گذارد این پژوهش به بررسی بسامد های اجتماعی داوری پذیری در حقوق ایران می پردازد و آن را با حقوق سه کشور اروپایی آلمان و انگلیس وفرانسه مقایسه می نماید. . یافته های تحقیق نشان می دهد هم در حقوق ایران و هم در حقوق سه کشور اروپایی نظم عمومی و اخلاق حسنه که ریشه های اجتماعی دارد بر داوری پذیری دعاوی تاثیر می گذارد. در حقوق ایران اگر موضوعاتی در تضاد با مبانی داوری پذیری باشد به علت مخالفت با اخلاق و نظم اجتماعی قابل ارجاع به داوری نیست.در حقوق انگلیس در قانون داوری 1996 بحث مبانی داوری پذیری نشده است. با توجه به رویه قضایی این کشور که حقوق عرفی و برگرفته از اجتماع است نظم عمومی مهمترین مبنای داوری پذیری است.در حقوق انگلیس نظم عمومی مانع ارجاع موضوعات به داوری نمی شود و این موضوع به دلیل پذیرش اجتماعی است . لیکن رای داور نباید مخالف با مبانی داوری پذیری باشد. حقوق فرانسه از لحاظ مبانی شبیه به حقوق ایران است و طبق ماده 20 آئین دادرسی مدنی فرانسه نظم عمومی و اخلاق حسنه و قواعد امری از مبانی اصلی داوری پذیری محسوب می شود که مصادیق آن نیز در اجتماع مشخص می شود..منتها به علت یکی بودن داوری داخلی و بین المللی موضوعات بیشتری در حقوق این کشور نسبت به حقوق ایران قابل داوری پذیری است. در حقوق آلمان نیز نظم عمومی و قواعد اجتماعی از جمله اخلاقی رفتاری و امنیت عمومی از مبانی داوری پذیری محسوب می شود.در حقوق این سه کشور اروپایی علاوه بر مبانی داخلی داوری پذیری باید به نظم عمومی بین المللی و قوانین اتحادیه اروپا نیز در موضوعات توجه نمود.
دلالتهای ارتباط معنایی حیات و تربیت درآیه 24 سوره انفال و تاثیر آن بر مبانی تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
137 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق، کشف پیوند معنایی تربیت با حیات در آیه 24 سوره انفال است که در آن تصریح شده که اجابت دعوت خدا و رسول او سبب زنده شدن انسان ها است. از آن جا که سول خدا نیز در این آیه موضوعیت دارد؛ موضوع ولایت نیز به پل ارتباطی بین تربیت و حیات انسانی تبدیل می شود که جای تحقیقات دقیق تری دارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و روش استنباطی انجام شده است.بخش اول آیه مورد نظر، میدان تحقیق و جامعه نمونه تحقیق را تشکیل می دهد. آیه مذکور این است که :أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ"(انفال : 24) ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که خدا و رسول شما را خواندند استجابت کنید تا بدین وسیله به حیات دست یابید. همان طور که در آیه مشاهده می شود مفردات بنیادین آیه فوق این موارد است که در این تحقیق تلاش می شود رابطه آن ها با تعلیم و تربیت روشن شود : ایمان، استجابت، خدا و رسول، هنگامه دعوت، حیات بخشی. اولا بخش اول آیه، به لحاظ اجزاء چه ارتباطی به تعلیم و تربیت دارد؟ دوم این که این معانی با سایه های معنایی خود و سایر آیات و روایات مرتبط چه شبکه ای از معانی را تشکیل می دهند؟ سوم این شبکه معنایی چه مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، دین شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی ای را برای تعلیم و تربیت فراهم می کند؟ چهارم این مبانی تربیتی چه اهداف، اصول، روش هایی را برای تعلیم و تربیت اقتضا می کنند؟ دریافته های تحقیق پس از تفاصیل مبنایی مشخص می شود از جمله علائم حیاتی انسانی بر اساس مبانی تربیتی حیات طیبه، هماهنگی او با اولیاء الله در اعتقادات، تحیت و سلام در روابط اجتماعی و همچنین حیاء و عفاف در حوزه اخلاقی است.
نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان: تبیین دیدگاه معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
151 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین دیدگاه معلمان ابتدایی و متخصصان تعلیم و تربیت از نقش آموزه های دینی در تربیت شهروندی دانش آموزان در سال تحصیلی 1401-1402، بود. رویکرد پژوهش کیفی به شیوه تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان پژوهش معلمان دوره ابتدایی شهرستان مرودشت و متخصصان تعلیم وتربیت دانشگاه شیراز بودند که به صورت هدفمند (14 معلم ابتدایی و 6 متخصص تعلیم و تربیت)، با شیوه معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضامین اتراید استرلینگ (2001) بود که منجر به شناسایی مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه شد. اعتبار یافته ها از روش ساخت مسیر ممیزی و مطابقت دادن با اعضا به دست آمد. نتایج به دست آمده از مصاحبه ها شامل 124 مضمون پایه، از جمله ارتقا امیدواری، امانت داری، رازداری، پرهیز از قضاوت عجولانه، احترام و ادب، حفظ محیط زیست، رعایت قوانین کشور، امربه معروف و نهی از منکر، توجه به سلامت روح و جسم و شش مضمون سازمان دهنده بُعد اول شامل «اعتقادی اخلاقی»، «اجتماعی سیاسی»، «اقتصادی حرفه ای»، «زیبایی شناختی هنری»، «زیستی بدنی» و «علمی فناورانه» متناسب با ساحت های سند تحول بنیادین و 18 مضمون سازمان دهنده بُعد دوم برمبنای طبقه بندی هر ساحت در سه بُعد «شناختی»، «عاطفی» و «رفتاری» و درنهایت، یک مضمون فراگیر باعنوان دین و شهروندی بود. نتایج به دست آمده در خصوص نقش دین در تربیت شهروندی، حاکی از نگاه جامع و عمیق آموزه های دینی در چگونگی تربیت شهروندی در ابعاد فردی اجتماعی بود که باید موردِ توجه متخصصان، معلمان، برنامه ریزان و والدین قرار گیرد.
تحلیلی از نقش معاشرت در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی( با تاکید بر شیوه الگویی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد نظری، تحلیلی و بررسی اسنادی، به واکاوی نقش معاشرت به شیوه الگویی در بازآموزی رفتارهای اجتماعی بر اساس آموزه های دینی می پردازد. دین اسلام، بر اولویت اخلاق بر همه امور تاکید و رسالت پیامبر اسلام را بر آن مبتنی می کند. در جامعه اسلامی، اهداف نظام تربیتی بر رشد ارزش ها و فضایل اخلاقی، بر اساس ایمان به خدا، تربیت افراد متعهد و تحکیم برادری و سایر ارزش های اخلاقی و اجتماعی تاکید دارد. یافته های پژوهش حاکی است که روش الگویی در تربیت اسلامی و معاشرت با الگوهای ماندگار در جامعه، موجب شکوفاسازی استعداهای فطری، خودشناسی، کمال خواهی، زیبایی جویی، آزادی و استقلال طلبی و نیز شکل گیری شخصیت فرد به شیوه الگوپردازی، الگودهی و الگوزدایی می شود. دراسلام، الگوپردازی و الگودهی، به شیوه ایجابی است، و الگوزدایی، گونه ای از تربیت سلبی است. در شیوه ایجابی، اصل بر «آماده س ازی و رغبت انگی زی» است، اما در رویکرد س لبی، بر استخراج و استکشاف درون مایه های مخاطب از طری ق پیرای ش و زدای ش موان ع راه رش د، ب ا هدف ش کوفاسازی قابلیت ه ای نهفت ه فرد استوار است. در شیوه نخست، با بیان ویژگی های مثبت الگوها، نوعی جذب، انجذاب و دلدادگی و در الگوزدایی، با بیان ویژگی های منفی، نوعی دلزدگی در فرد ایجاد می شود. بنابراین، در آموزه های دینی بر خلاف نظریه ساترلند و کرسی، افزون بر الگوزدایی و توصیه به اجتناب از معاشرت با دوستان ناباب، بر ارائه الگوهای ناب و الگوپردازی و الگودهی نسبت به همنشیان و دوستان شایسته در بازآموزی رفتارهای اجتماعی تاکید شده است.
تحلیل مسائل اخلاقی در عصر رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی( ارائه چارچوب اخلاقی و راهکارهای کاربردی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
75 - 106
حوزههای تخصصی:
چهاردهه گذشته شاهدهمگرایی بازارهای متفرق به یک بازارجهانی یکپارچه، همزمان بارشد سریع جمعیت بودهاست.ظهور رسانه های نوین وفناوری های اینترنتی، تسریع و جهانی شدن انتشاراطلاعات راشتاب بخشیده و ازمرزهای سنتی ژئوپلیتیک فراتر رفته است. این تغییر پارادایم منجربه ظهوربستر رسانه های اجتماعی به عنوان منابع اصلی تولیدوتوزیع محتوای خبرنگاری شده است.ماهیت تعاملی این بسترها،ارتباطات بین فرهنگی بی سابقه ای را تسهیل کرده است. با این حال این انقلاب دیجیتال همچنین مجموعه ای ازچالش های اخلاقی رابه وجودآورده است.ادغام محتوای تولید شده توسط کاربرازرسانه های اجتماعی در رسانه های خبری اصلی و گسترش استفاده ازهشتگ درمیان خبرنگاران، حوزه های مناقشه برانگیز اخلاقی ایجاد کرده که نیازمند بررسی دقیق هستند. این تحولات مسائلی چون نقض مالکیت معنوی، انتشار اطلاعات نادرست و نقض حریم خصوصی را در پی داشته است. علاوه بر این، گسترش رسانه های اجتماعی نگرانی های اخلاقی از جمله دستکاری محتوا، استفاده ازتیترهای گمراه کننده و ترویج گفتار نفرت انگیز را تشدید کرده است.این مطالعه تحلیل جامعی ازاخلاق رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی انجام می دهد، مسائل اخلاقی موجود را شناسایی می کند و رویکردهای مختلف اخلاقی در این اکوسیستم های دیجیتال را به طور انتقادی ارزیابی می نماید. بر اساس این تحلیل ها، پژوهش حاضر یک چارچوب اخلاقی جامع ارائه می دهد که بر اصولی چون شفافیت،مسئولیت پذیری واحترام به حقوق فردی ومنافع جمعی استوار است. همچنین، راهکارهای عملی برای مقابله با چالش های چندوجهی ناشی از فضای رسانه های دیجیتال پیشنهاد می دهد، از جمله توسعه سواد رسانه ای، بهبود سیستم های تأیید اعتبار محتوا و تقویت مکانیسم های نظارتی. این پژوهش با هدف کمک به ایجاد یک فضای رسانه ای اخلاقی تر و مسئولانه تر، زمینه را برای حل معضلات اخلاقی در عصر دیجیتال فراهم می کند.
بررسی اثر تعدیلی ویژگی های اخلاقی مدیران بر رابطه حجم بدهی ها و کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
285 - 317
حوزههای تخصصی:
هدف اولیه گزارشگری مالی در بازارهای سرمایه این است که قضاوت ها و تصمیمات خاصی پشتیبانی کند، لذا کیفیت سود در درجه اول به دلیل این دیدگاه که اطلاعات با کیفیت بالا به قضاوت ها و تصمیمات با کیفیت تری منجر می شود، مورد توجه است. در این میان ویژگی های اخلاقی مدیران از عوامل موثر و مغفول در این حوزه می باشد از این رو پژوهش حاضر به بررسی اثر تعدیلی ویژگی های اخلاقی مدیران بر رابطه حجم بدهی ها و کیفیت سود می پردازد. انجام این پژوهش در چهار چوب استدلالات قیاسی - استقرایی انجام شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. مبانی نظری و تحقیقات انجام شده به عنوان مبنای کتابخانه ای مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره های مالی 1401-1392 است. با توجه به روش حذف سیستماتیک 217 نمونه نهایی انتخاب شد. بر طبق یافته های پژوهش توانایی مدیران اثر تعدیلی بر رابطه غیرخطی حجم بدهی ها و کیفیت سود دارد. همچنین کوته نظری مدیران اثر تعدیلی بر رابطه غیرخطی حجم بدهی ها و کیفیت سود دارد که ادبیات پژوهش ارتباطی مثبت بین بدهی و مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی را پیش بینی می کند و در نهایت رفتار نمایندگی مدیران اثر تعدیلی بر رابطه غیرخطی حجم بدهی ها و کیفیت سود دارد.
اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر اثر بخشی آموزش مفاهیم دینی به شیوه قصه گویی بر کنترل خشم و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. در ابتدا بسته آموزشی استخراج شده و توسط متخصصین از لحاظ اعتبار محتوایی با روش شاخص نس بت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه ششم مدرسه خلیج فارس ارومیه بودند که در سال ۱۴۰۲-۰۳ تحصیل می کردند و ۳۰ نفر از دانش آموزان به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته و به مدت ۱۳ جلسه توسط نویسنده سوم در تاق سمعی بصری مدرسه خلیج فارس آموزش مفاهیم دینی به صورت قصه را دریافت نمودند. لازم به ذکر است قبل از اجرای جلسات آموزشی، از هر دو گروه پیش آزمون و در انتها پس آزمون به عمل آمد. در این مطالعه دانش آموزان پرسش نامه های رشد اخلاقی لطف آبادی (۱۳۸۸) و والدین پرسشنامه خشم محمدکریمی (۱۳۹۱) را در مرحله پیش و پس آزمون تکمیل نمودند و داده های مطالعه به روش تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم افزار اس پی اس اس 21 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مفاهیم دینی به روش قصه منجر به افزایش رشد اخلاقی (۰۵/۰>p) و کاهش خشم (۰۰۱/۰>P) دانش آموزان پایه ششم شد. نتیجه گیری: از نتایح مطالعه استنباط می شود استفاده از روش های آموزشی مانند قصه مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی بر بهبود رفتار و شناخت دانش آموزان مؤثر است.
واکاوی راهکارهای اثربخشی تبلیغ دینی در فضاهای مجازی و برون رفت از مشکلات پیش رو با تاکید بردیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر ارتباطات، بهره گیری مناسب از رسانه های مدرن در فضای های مجازی برای تبلیغ دینی ضروری است؛ زیرا سلطه رسانه ها بر زندگی بشر، تبلیغ سنتی را با چالش جدی مواجه ساخته است. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و اسنادی و با تاکید بر آراء آیت الله مصباح یزدی تدوین یافته و درصدد پاسخ به این پرسش است که راهکارهای اثربخشی تبلیغ دینی در فضاهای مجازی و برون رفت از چالش های پیش رو از منظر آیت الله مصباح کدامند؟ یافته های پژوهش حاکی است که امروزه رسانه های مدرن رقیب دین، سنت ستیز، و عامل تغییر نگرش و رفتار نسل جدید شده است. ازاین رو، ورود جدی مبلغان دینی به فضاهای مجازی، به عنوان فرصتی مغتنم برای تبلیغ دین ضروری است. بدین منظور، در سه رکن ارتباطات(پیام، فرستنده و گیرنده)، پایبندی به دین و آموزه های دینی و اخلاقی، راهکار برون رفت از چالش های پیش روست. در «پیام»، پایبندی به اخلاق حرفه ای در تولید محتوای دینی جذاب و در »فرستنده»، بی نیازی ازخلق، مدارا و امانتدای و در «گیرنده»، مخاطب شناسی، رعایت سطح فهم مخاطب و اعطای بینش درست از جمله راهکارهای برون رفت از چالش های پیش رو و کارآمدسازی تبلیغ دینی در فضای مجازی است.
اعترافات شیطان از منظر قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
89 - 101
حوزههای تخصصی:
شیطان به مثابه یکی از آیات و مخلوقات خداوند، دارای حُسن است، ولی به سبب نافرمانی، ملعون و مطرود درگاه الهی واقع شده است. درباره شیطان، کتاب ها و مقالات گوناگونی به نگارش درآمده و هرکدام از زاویه خاصی این موجود را بررسی کرده اند. از جمله موضوعات مرتبط با شیطان، اعترافات مستقیم و غیرمستقیم اوست که در قرآن بیان شده است. این مقاله با تأکید بر آیات الهی، به اعترافات مستقیم شیطان پرداخته که عبارتند از: (1) وجود خداوند و صفاتی، مانند خالقیت، ربوبیت تکوینی و عزت الهی؛ (2) معاد و اموری، مانند عذاب الهی و قطع رابطه در قیامت؛ (3) تصرفات و کارهای مربوط به خود. شیطان اعتراف می کند که در صراط مستقیم کمین کرده و با استفاده از غفلت و تزیین درصدد فریب و سلطه بر انسان است. مشکل اصلی شیطان در بُعد خداشناسی، نپذیرفتن توحید تشریعی و نرسیدن به حد نصاب توحید است. علاوه بر این، او با اینکه مسائل مربوط به معاد را قبول داشت و بدان معترف بود، ولی عالِم غیر عامل بود و علم او برایش فایده ای نداشت. نهایت اینکه او به جای حرکت در صراط مستقیم، در آنجا کمین کرده و به شکل های گوناگون به رهزنی مشغول است. پژوهش حاضر با محوریت قرآن، و با روش «توصیفی تحلیلی» درصدد تبیین اعترافات صریح و مستقیم شیطان است.
رویکردی به انگیزش اخلاقی درآیات وروایات از منظر روانشناسی اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
39 - 76
حوزههای تخصصی:
انسان در ذات خودش وبه لحاظ فطری انگیزه بر انجام رفتار اخلاقی دارد.اما چرا انسانها در برخی موقعیت ها انگیزه بررفتارهای اخلاقی ندارند؟ویا حتی انگیزه بر رفتار غیر اخلاقی دارند.ودچار بی پروایی وشرارت می شوند. همین مسأله در آموزه های اخلاقی دین هم وجود دارد.سؤال اصلی مقاله این است که«چرا افراد متدین ویا مدعی دین داری با علم به الزامات اخلاقی دین، انگیزه برای انجام فعل اخلاقی ندارند؟». ویا گاهی برخلاف دستورات اخلاقی دین عمل می کنند. بنابراین چه نسبتی بین باورهای دینی معطوف به گزاره های اخلاقی وانگیزش اخلاقی وجود دارد؟ از آنجائیکه مفهوم «انگیزش» و نظریه های مربوط به آن در«روان شناسی» مورد بحث قرار می گیرد ومفهوم«انگیزش اخلاقی»در«روانشناسی اخلاق »از مباحث مهم وکلیدی است. به همین جهت این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی درصدد تبیین عوامل وموانع «انگیزش اخلاقی» از منظر نویی موسوم به «روانشناسی اخلاق دینی» با استناد به برخی آیات وروایات است .حاصل ونتیجه اینکه، عوامل درونی مانند«ضعف اراده»،«ضعف ایمان»و«بی تقوایی» وغلبه«امیال وغرایز»و«عدم آگاهی» وغفلت، موانع انگیزش اخلاقی است.همچنین عوامل بیرونی مانند خانواده،نظام تربیتی وآموزشی جامعه،ارتباطات اجتماعی حقیقی ومجازی ورفتارهای حکومت، مؤثر در انگیزش اخلاقی افراد هستند.
آسیب شناسیِ پژوهش های ایرانی در حوزه اخلاق فناوری اطلاعات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهش هایی - هرچند ناکافی - درباره موضوعات و مسائل اخلاقی فضای مجازی و هوش مصنوعی در ایران انجام شده، اما پایایی و پویایی این شاخه پژوهشی نوپدید مستلزم شناخت نقاط ضعف این آثار و به طور کلی، هر گونه فعالیت در این زمینه و چاره اندیشی برای اصلاح آنهاست. هدف پژوهش حاضر که در این راستا انجام شده، شناسایی و بررسی برخی از کاستی ها و معرفی عوامل و زمینه های آنهاست، تا زمینه اصلاح فراهم شود. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به جهت بررسی، تحلیلی و انتقادی بوده است. یافته های تحقیق بیان گر آن است که حوزه پژوهشیِ اخلاق فناوری اطلاعات (اَخفا) در کشور ما با آسیب هایی چون ورود دیرهنگام و ناکافی، ضعف تحلیل اخلاقی، پراکنده پژوهی، کمبود پژوهش های تولیدیِ مبتنی بر آموزه های دینی و فقدان ارتباط مناسب با جامعهٔ هدف دست به گریبان است. در این مقاله پس از بررسی این کاستی ها، مواردی چون نوپدید بودن این شاخه پژوهشی، کمبود محقّقانِ اَخفاپژوه، فقدان مراکز تخصصی و کم رونق بودن فضای نقد علمی، به عنوان علل و عوامل بروز این کاستی ها معرفی شده اند.
هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
221 - 246
حوزههای تخصصی:
«هدف گذاری تربیت جنسی برای مدارس دوره ابتدایی با نظر به آموزه های اسلامی» و به عبارت دیگر، تعیین هدف نهایی، اهداف میانی و اهداف جزئی تربیت جنسی برای این دوره تحصیلی، هدف اصلی این پژوهش است. اهداف تربیت جنسی، ویژگی هایی در ساحت جنسی متربی اند که فرایند تربیت در پی تحقق آنها است. تعیین این اهداف در محیط ها و دوره های سنی مختلف، نقشه راه تربیت را تا حد زیادی ترسیم می کند. روش پژوهش، ترکیبی از روش قیاس عملی و روش اجتهادی است. جامعه تحقیق همه آیات و روایات مرتبط با امر جنسی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اهداف تحصیلی مصوب سال 1397 است. نمونه گیری صورت نگرفته و نمونه با جامعه یکسان است. بر اساس یافته های این پژوهش، هدف نهایی تربیت جنسی در دوره ابتدایی، بر اساس آموزه های اسلامی «صیانت کودک از بلوغ جنسی زودرس و انحراف جنسی و ایجاد آمادگی برای زندگی عفیفانه در آینده» است. اهداف میانی در این دوره عبارتند از: احساس خودارزشمندی، خویشتن داری، حیا و صیانت از سوء استفاده جنسی. اهداف جزئی در سه دسته اهداف شناختی مانند آشنایی با الگوهای عینی حیا و عفاف، اهداف گرایشی مانند علاقه به حیا، عفاف و پوشش مناسب و اهداف رفتاری_مهارتی مانند خویشتن داری در امور روزمره، صورت بندی شده اند.
فراترکیب مطالعات مؤلفه های اخلاقی مؤثر در مدیریت منابع انسانی با اشاره به سیستم پشتیبان تصمیم گیری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
82 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزار های کلیدی، مدیران منابع انسانی در اتخاذ تصمیمات مؤثر، سیستم های پشتیبان تصمیم گیری هستند؛ لذا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه های اخلاقی مؤثر در مدیریت منابع انسانی با اشاره به سیستم پشتیبان تصمیم گیری ، به صورت فراترکیب انجام شده است. در پژوهش حاضر مقاله های مرتبط با مسئله پژوهش، طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴ مورد بررسی قرار گرفتند. منابع این مقاله از پایگاه های اطلاعاتی - استنادی، شامل آی اس سی، گوگل اسکالر، اس آی دی، ساینس دایرکت، جی استور و وب آو ساینس به دست آمدند. درنهایت ۱۱۱ مقاله انتخاب و متن کامل ۶۹ مقاله مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد مؤلفه های اخلاقی مؤثر در مدیریت منابع انسانی با اشاره به سیستم پشتیبان تصمیم گیری را می توان در دو بعد، ارتباط با کارکنان (بی طرفی و عدالت در ارزیابی، شفافیت در اطلاع رسانی، حفظ حریم خصوصی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، توسعه و یادگیری اخلاقی، حمایت از تعادل، انصاف، توجه به ایمنی، رعایت حقوق فردی و اساسی کارکنان، توجه به شایستگی، صداقت، دوری از تعارضات) و ارتباط با سازمان (افزایش کارایی و عدالت سازمانی، حفظ امنیت اطلاعات، تقویت اعتماد عمومی، شفافیت در فرایند های تصمیم گیری، ایجاد فرهنگ سازمانی اخلاق مدار، رعایت قانون، دانش اخلاقی، عدم سوگیری) تحلیل کرد. نتایج مشخص کرد ویژگی های اخلاقی در سیستم های پشتیبان تصمیم گیری موجب بهبود فرایندهای تصمیم گیری، افزایش کارایی، ایجاد فضایی عادلانه و مبتنی بر اعتماد در میان کارکنان و مدیران می گردد.
کارکرد تبری در فضای هم زیستی اخلاقی و چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۶۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
تبری به عنوان عنصر مکمل تولی، آموزه ای اساسی در دین اسلام و مانند تولی به مثابه روحی فراگیر بر تعالیم تشیع است. به دلیل کم توجهی به جایگاه برائت، این آموزه مورد بی مهری و در معرض چالش های اخلاقی قرار گرفته است؛ به گونه ای که آن را تهدید کننده آزادی، مانع رشد، عامل تنفر، و برهم زننده مدارا و برادری معرفی کرده اند. موضوع این تحقیق، بررسی جنبه های چالشی و پیامدهای معضل گونه تبری برای اخلاق است. هدف این مقاله نیز ارائه راه های برون رفت از چالش های طرح شده است. فرضیه نخستِ تحقیق، آن است که تبری از جهت نظری و نیز در مرحله اجرا و عمل، با فرمان ها و توصیه های اخلاق اسلامی تنافی ندارد. فرضیه دوم، نقش تبری به مثابه یک اصل راهبردی در پیشگیری از آسیب ها و آلودگی های اخلاقی و تربیتی است. فرضیه سوم، کارآمدی و اثربخشی تبری در آراستگی فردی و اجتماعی به نیکویی های اصیل اخلاق دینی است. بر اساس این فرضیه ها که با روش تحلیل منطقی انتقادی بررسی می شود، تبری، آدمی را از موانع آزادی و رشد رها می سازد؛ میان دوستان خداوند محبت و مدارا ایجاد می کند؛ و زمینه برادری را فراهم می سازد.
نظام تربیتی غزالی؛ مبانی، اصول، ارکان و ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
99 - 137
حوزههای تخصصی:
به جهت اهمیت «نوع جهت گیری نظام تربیتی» و نیز «مؤلفه های مورداستفاده در طرح ریزی الگو های تربیتی آن» از حیث انطباق با معیارهای اصیل دینی و تأمین غایات این نظام فکری، پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن هدف فوق و به روش «تحلیلی تفسیری»، به احصاء و ارائه نظام تربیتی «محمد غزالی»، به عنوان یک منظومه کاملاً دینی پرداخته است. براین اساس نتایج حاصله حاکی از آن است که در بخش مبانی تعلیم وتربیت، تأکید بر کرامت ذاتی و الهی و نیز جنبه نفسانی و روحانی وجود انسان، محور و فَعّالِ مایشاء بودن خداوند در جهان، برخورداری عالم هستی از دو بُعد ماده و ملکوت، توجه بر احوالات ایجادکننده رفتار به جای خود رفتار، مخالفت با ریشه کنی غرایز از وجود آدمی و نیز تبیین امکان و نحوه کسب معرفت، غایت اخلاق ورزی، چگونگی قضاوت و انگیزش اخلاقی، روش های کسب فضائل اخلاقی، نقش عقل و اراده در شکل دهی رفتار آدمی و ملاک و هدف اعتدال قوا براساس امر دینی، مهم ترین معتقدات غزالی در این زمینه را تشکیل می دهند. در زمینه اصول تعلیم وتربیت، اصول تشریحی غزالی از یک ساختار 5وجهی برخوردار است که شامل «امکان تربیت»، «پایه های تربیت»، «الزامات و بایسته های تربیت»، «تمهیدات حین تربیت» و «محتوا و فحوای تربیت» است که به واسطه 18 اصل تربیتی، معتقدات او در این زمینه را تشریح می کنند. غزالی همچنین نظام تربیتی خویش را بر 3 رکن «نفْس»، «اخلاق» و «علم» استوار کرده و براساس آن ها به سازمان دهی روابط فی مابین مربیان و متربیان و والدین، برنامه درسی، مراحل تربیت و شیوه های تعلیم وتربیت می پردازد.
اهداف تربیت عقلانی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه اسلامی، به پرورش جنبه های عقلانی در سازماندهی به نظام فکری و ایدئولوژی انسان اهمیت بسیاری داده شده است. این تحول نیازمند آگاهی از هدف یا اهدافی است که مسیر این تحول را مشخص می کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی تبیین اهداف تربیت عقلانی بر اساس اندیشه های ابن سینا و تبیین راهکارهای تربیتی در چالشهای پیش رو در نظام تعلیم و تربیت در جهت تحقق اهداف وی است. نتایج مبیین آن است که اهداف تربیت عقلانی از منظر ابن سینا شامل دو بخش هدف غایی و اهداف واسطه ای می باشند. هدف غایی از نظر ابن سینا رسیدن به قرب حق معرفی شد و اهداف واسطه ای شامل تعمیق شناخت، تعامل نفس با عقل فعال ، تحول شناختی، تدبیر در عمل، کسب مهارت اجتماعی و کسب مهارت حرفه ای و شغلی مطرح شدند. همچنین مؤلفه های حافظه محوری شامل ضعف توانمندی های تعقل ، سطحی اندیشی ، کاهش سطح ثبات و معناداربودن یادگیری ، ضعف رشد اخلاقی، ضعف مسئولیت پذیری و وابستگی اقتصادی تببین شدند و به ارائه راهکارهای تربیتی هر یک تا نیل به اهداف تربیت عقلانی از نظرابن سینا پرداخته شد.
الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور (الگوی تعالی انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور مبتنی بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های تربیت اخلاق فردی و اجتماعی زمینه ساز ظهور بود. روش: پژوهش حاضر از منظر ماهیت و روش جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و راهبرد پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) است. جامعه مورد مطالعه، خبرگان سازمان های مذهبی و فرهنگی بودند و نمونه گیری به شکل هدف مند انجام و در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی، کتابخانه ای و تحلیلی متون اسلامی مرتبط با تربیت اخلاقی، ابعاد و مؤلفه های متغیرها از طریق روش دلفی و پرسش نامه پژوهش گرساخته گردآوری شد و براساس روش های آماری کیفی توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 تحلیل و نهایتاً تناسب الگو به اجماع خبرگان رسید. در ادامه تحلیل عاملی تأییدی هر یک از متغیرهای پژوهش توسط نرم افزار اسمارت پی ال اس3 انجام شد. یافته ها: براساس یافته ها، الگوی تعالی انسان دارای ۵ بُعد (اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی، رفتار اجتماعی، شناخت اجتماعی و احساس اجتماعی) با 18 مؤلفه (تقوای فردی، هدایت یافتگی فردی، عمل به واجبات و مستحبات، تواضع و فروتنی، استقامت، ارتقای سطح تربیت و تهذیب، محبت در میان مردم، احترام و اعتماد میان مردم، رشد علمی و عقلی مردم، وحدت و عدم تفرقه، عدالت خواهی فراگیر، مبارزه با امتیازات طبقاتی، مقابله با تبعیض نژادی، حذف تجمل گرایی و امنیت همه جانبه، ویژگی های رفتاری، ویژگی های شناختی و ویژگی های احساس اخلاق اجتماعی) می باشد. نتیجه گیری: از آن جایی که ساخت روایی مشترک متقاطع، میزان پایایی مرکب و میانگین واریانس های استخراج شده در الگوی پژوهش در سطح قابل قبول بود، الگوی مناسبی تشخیص داده شد.
عملکرد حوزه علمیه قم در حیطه اخلاق اجتماعی در یکصد سال اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از زمان تأسیس حوزه علمیه قم که قریب یکصد سال می گذرد، این حوزه نقش تأثیرگذاری در تحولات اجتماعی داشته است. این تحولات از منظر اخلاقی قابل بررسی و واکاوی است. مقاله حاضر با گونه شناسی این تأثیرات بر اساس شاخص هایی همچون جغرافیای تأثیر، قلمرو تأثیر، نوع مخاطب متأثر از حوزه، نوع برونداد تأثیر و نیز زمان و تاریخ این تأثیرگذاری به ابعاد گوناگون تأثیرات اخلاقی حوزه می پردازد. این گونه شناسی نشان می دهد که در یکصد سال تأسیس حوزه علمیه قم- چه قبل از انقلاب اسلامی ایران وچه بعد از آن - این حوزه توانسته است با تأثیرات اخلاقی خود در برخی مقاطع تاریخی، تحولات قابل توجهی را ارائه کند. مبارزات سیاسی- اجتماعی، خدمات عمومی و عام المنفعه، تواصی و خیرخواهی اجتماعی و مشارکت های همدلانه، و پس از انقلاب اسلامی در مقاطعی مثل جنگ، محرومیت زدایی و سازندگی کشور همواره حوزه ها الهام بخش اخلاقی اجتماع بوده اند. این تأثیر فراتر از کشور ایران در کشورهای دیگر نیز قابل رصد است.