فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
189 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی کلان سوادرسانه ای در نظام تعلیم وتربیت جمهوری اسلامی ایران در دو بعد مفهومی و عملیاتی بود. ابعاد مفهومی مبتنی براسناد تحولی آموزش وپرورش و روش مطالعه کتابخانه ای، اسنادی و ابعاد عملیاتی براساس روش داده بنیاد بود. جامعه پژوهش اسناد تحولی آموزش وپرورش و اساتید،کارشناسان حوزه های ارتباطات، تعلیم وتربیت و معارف اسلامی که به روش نمونه گیری هدفمند و نظری،12 نفر انتخاب شد. ابزارگردآوری اطلاعات تحلیل محتوا و مصاحبه عمیق بود.درتحلیل اسناد تحولی آموزش وپرورش از روش تحلیل محتوای استقرایی و کدگذاری باز و از کدگذاری نظری در تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. سنجش روایی و پایایی، براساس اعتمادپذیری و باورپذیری بود.یافته هادرالگوی کلان سوادرسانه ای با مشخصه های ساختاری ومحتوایی شناسایی شد: ساختار مدیریتی و اجرایی سوادرسانه ای دارای متولی قانونی است. نهاد حاکمیتی به عنوان متولی، به سیاست گذاری و قانون گذاری می پردازد همچنین نهادبینابینی به عنوان هماهنگ کننده راهبردی میان-کنشگران سوادرسانه ای درسطح(کلان، میان وخرد) نقش آفرین است و با استفاده از اهرم های مدیریتی خود، بازوهای اجرایی را رهبری می نماید. این نهاد دارای ساختار شورایی متشکل از نمایندگان حکومتی، دولتی و مردمی و ارتباطات منظومه ای دوایر و واحدها است. در نهایت با توجه به اهمیت نقش بستر آفرینی خانواده در حوزه سواد رسانه ای در دوران پسا کرونا، پیشنهاد می شود کمیته های شورایی-آموزشی ویژه باهدف تعالی سازی خانواده در کنشگران میان و خرد تشکیل شود.
تحلیل سبک زندگی شهید حسین خرازی بر اساس ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل سبک زندگی شهید خرازی بر اساس ساحت های شش گانه تربیت بود. روش: روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه آماری کلیه کتاب های منتشرشده با موضوع زندگی شهید خرازی را شامل می شد که با روش نمونه گیری هدف مند مورد بررسی قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و ابزار فیش پژوهش و برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. برای سنجش روایی یافته ها از نظرات و راهنمایی های افراد متخصص بهره گرفته شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد در ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، مؤلفه های اعمال عبادی، حالات معنوی درونی، تواضع، انتقادپذیری و خودکنترلی، در ساحت اجتماعی و سیاسی، مؤلفه های روحیه انقلابی و وطن دوستی، به کارگیری راهبرد نظامی، اقتدار، عدم ریاست طلبی، عدالت طلبی، اهمیت به خانواده، حفظ کرامت انسانی، روحیه کار گروهی، حسن خلق و محبوبیت، در ساحت زیستی و بدنی، سلامت و بهداشت روانی و جسمی و حفاظت از محیط زیست، در ساحت زیبایی شناسی و هنری، ذوق زیبایی شناسی و ترجیح زیبایی معنوی، در ساحت اقتصادی و حرفه ای، مؤلفه های ساده زیستی، تدبیر امر معاش، تخصص مرتبط، اخلاق اقتصادی و حرفه ای و در ساحت علمی و فناورانه، تخصص مرتبط، عمل مبتنی بر آگاهی و ترکیب نگاه آیه ای و ابزاری، نشان گر سبک زندگی شهید خرازی است. نتیجه گیری: از آن جایی که ساحت های شش گانه تربیت در سبک زندگی شهید خرازی به خوبی تجلی یافته است، می توان از طریق آشناسازی معلمان و دانش آموزان با زندگی وی، به تحقق این ساحت ها در ایشان، کمک کرد
پیشگیری از ضعف اخلاقی در روان شناسی شناختی؛ با تأکید بر نظریه های پیاژه، کلبرگ و بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
141 - 168
حوزههای تخصصی:
ضعف اخلاقی یکی از مسائل مهم دانش روان شناسی اخلاق است که به چرایی و چگونگی پدیداری شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی می پردازد. این پدیده را می توان در یک تعریف جامع، کنش آگاهانه بر خلاف باور، قضاوت و اصولی که شخص به لحاظ اخلاقی پذیرفته است دانست. ضعف اخلاقی یا مسئله شکاف میان باور و عمل اخلاقی و راه حل پر نمودن این فاصله از جمله دغددغه های بنیادین همه افرادی است که دل در گرو حیاتی فضیلت مندانه دارند. در این میان یکی از دانش هایی که دارای ظرفیت مناسبی جهت تبیین این پدیده و بیان راهکار جهت درمان یا پیشگیری این پدیده را داشته و کمتر بدان توجه شده است دانش روان شناسی است. بدین جهت پژوهش پیش رو با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای بر آن است تا با عطف توجه به ظرفیت فراوان این دانش و معطوف به رویکرد شناختی آن، عوامل مؤثر بر پدیداری این مسئله و نیز راهکار پیشگیری از این پدیده را تبیین نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تقلید، عدم تقویت قدرت و استدلال عقلی و نیز توجیه غیرمنطقی می توانند از عوامل پدیدایی ضعف اخلاقی به شمار آیند که این ضعف را می توان با دوری از پذیرش سخنان تقلیدی و عمدتاً از طریق بحث و گفتگوی استدلالی میان متربیان و نیز طرح معماهای اخلاقی جهت تقویت این امر توسط مربیان و همچنین الگوپذیری از افراد اخلاقی برطرف نمود.
مبانی معرفت شناختی تربیت معنوی در تحقق دانشگاه تمدن ساز مبتنی بر اندیشه امامین انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
225 - 254
حوزههای تخصصی:
تربیت معنوی به عنوان یکی از رویکردهای اساسی تربیت در زندگی انسان، نقشی کلیدی در ارتقای کیفیت حیات فردی، اجتماعی و تمدنی ایفا می کند. در محیط دانشگاهی نیز این نوع تربیت اهمیت ویژه ای دارد، چرا که تربیت معنوی می تواند به پرورش ابعاد اخلاقی و معنوی در کنار رشد علمی کمک کند. هدف این پژوهش تبیین مبانی معرفت شناسی تربیت معنوی مبتنی بر اندیشه امامین انقلاب اسلامی بود که از روش تحلیل یا برهان فرا رونده استفاده شد و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی و با مراجعه به منابع دست اول بوده و محتوای به دست آمده با استفاده از کتب و همچنین نرم افزارهایی که به جمع آوری سخنان امام خمینی (ره) و امام خامنه ای پرداخته اند گردآوری شد. یافته ها نشان داد مبانی معرفت شناختی تربیت معنوی در تحقق دانشگاه تمدن ساز عبارتند از: وحیانی بودن معرفت، ارزشی بودن معرفت، توحیدی بودن معرفت، عقلانی بودن معرفت، تقلیدی نبودن معرفت و نافع بودن معرفت؛ که این مبانی معرفتی می توانند به دانشگاه ها کمک کنند تا نقش های فعال تری در شکل دهی و پیشبرد تمدن نوین اسلامی ایفا کنند.
الگوی تربیت دینی در گستره تولد تا 3 سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
55 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف ارائه «الگوی تربیت دینی در گستره تولد تا سه سالگی» انجام شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که مرتبه قابل تحقق هدف غایی در این گستره سنی چیست و نقشه راه تحقق آن چگونه است. نقشه راه دربرگیرنده مباحثی درباره ماهیت محتوای خاص این گستره سنی، روش های شکل دهی به پایه های اولیه دینداری، نقش مربی و ویژگی های شناختی، عاطفی و مهارتی مورد نیاز و شیوه ارزشیابی است.روش: روش پژوهش، روش توصیفی − تحلیلی − استنباطی مسئله محور است. پرسش ها بر مبانی نظری تدوین الگوی تربیت دینی عرضه می شود و با جمع آوری اطلاعات مرتبط و تحلیل آنها پاسخ ها استنباط می شود.یافته ها: نتایج یافته در بخش اهداف به کشف نظامواره اهداف تربیت دینی در قالب مرتبه قابل تحقق هدف غایی از تولد تا سه سالگی و اهداف واسطی انجامیده است. در بخش روش ها از چهار روش: درونی سازی پایه های اولیه احساسات دینی و شناخت خدا، افزایش تعالی جویی و توانمندسازی بعد جسمی بحث شده است. در مبحث نقش مربی، به نقش مربی در ذیل نقش خداوند به عنوان مربی اول اشاره شده و ویژگی های شناختی، عاطفی و مهارتی لازم برای انجام مطلوب فعالیتی توضیح داده شده است. در پایان شیوه ارزشیابی میزان رشدیافتگی دینی آمده است.
الگوی مفهومی یکپارچگی شخصی بر پایه قرآن و روایات معصومین: استنتاج اصول تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
53 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارائه الگوی مفهومی یکپارچگی شخصی بر پایه قرآن و روایات معصومین انجام شد. گام نخست برای ایجاد یک جامعه سالم و متعادل، توجه به تربیت انسان سالم و یکپارچه است. بدین منظور پژوهش حاضر به استنتاج اصول یکپارچگی شخصی در ساحات درونی و بیرونی انسان پرداخته است تا افراد بتوانند با دریافت این آموزش ها و قرار دادن آن ها به عنوان راهنمای عمل خویش، وضعیت مطلوبی در سطح فردی و اجتماعی فراهم آورند. روش شناسی: این پژوهش با به کارگیری صورت بازسازی شده الگوی استنتاج عملی فرانکنا انجام شد. جامعه مورد تحلیل، منابع اصیل اسلامی یعنی قرآن کریم و روایات معصومین (ع) بوده است که پس از متن خوانی و فیش برداری اطلاعات موردنظر هدفمندانه گردآوری شده اند. یافته ها: بر پایه قرآن و روایات معصومین، انسان موجودی آزاد و مختار است که قادر است با انتخاب آگاهانه ی خود، یکپارچگی را در خود رقم بزند و به قرب الی الله نائل آید. نتایج: اصول مستخرج عبارتند از: یک رو بودن، صداقت، فضیلت مندی، ثبات در رفتار، پایبندی به باورها و ارزش ها، تعهد، هماهنگی ظاهر و باطن، همسویی گفتار و عمل.
تبیینی از شبکه حقوق و تکالیف تربیتی از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
57 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مطالعات اسلامی در تربیت به دلیل اهمیت نگاه بومی و اسلامی لازم و ضروری است. فقه تربیتی هم جریان تازه ای در تربیت پژوهی اسلامی است و ضرورت دارد مطالعات نظام واره در آن برای استنباط سیستم تربیتی توسعه یابد و از رویکرد فقه فردی گذر نماید. به بیان دیگر از آنجا که تربیت، ذاتاً امری اجتماعی است و در عصر حاضر، عرضَاً امری سازمانی، فرهنگی و حتی حکومتی / حاکمیتی است، اقتضاء چنین نگاهی به تربیت در فقه تربیتی چیست؟ در اینباره نگاه نظام وار، کل نگر و جامع در تفقه تربیتی ضروری است. یکی از این مسائل بنیادین این است که آیا تربیت یک مکلف خاص دارد و یا اینکه گروه های مختلف به آن مکلف شده اند؟ آیا تربیت به مثابه یک تکلیف شرعی است که جایگاه بسیار مهمی در شریعت دارد و به مثابه «یکی از امور مهمه شریعت که لایرضی الشارع بترکه» می باشد؟ آیا با نگاه نظام وار و شبکه مند و با هدف استخراج الگویی از حکمرانی تربیتی، می توان احکام تربیتی را ناظر به مکلفان و عاملان تربیتی، صورت بندی کرد؟ بنابراین پرسش های نوشتار حاضر به قرار زیر است: 1. تربیت (به مثابه امری اجتماعی) از منظر فقه تربیتی در پهنه اجتماع، چه مکلفانی دارد؟ 2. تکالیف تربیتی برای هریک از عوامل / بازیگران / مکلفان در چه سطحی از الزام و رجحان است؟ 3. تکالیف تربیتی عوامل / بازیگران نسبت به همدیگر چیست؟ 4. و آیا می توان این تکالیف را به صورت شبکه ای از حقوق و تکالیف تنظیم کرد؟ در ادامه در بخش اول به سوال 1و2 و در بخش دوم به سوال 3و4 پاسخ داده می شود.
روش: روش تحقیق در نوشتار حاضر، روش توصیفی استنباطی است و محقّق برای کشف حقوق و تکالیف و احکام تربیتی مکلفان به تربیت از روش اجتهادی و استنباطی و اصطلاحاً «تفقه تربیتی» بهره می جوید و برای کشف و صورت بندی تناسب احکام مستنبطه و ترسیم شبکه حقوق و تکالیف تریبتی از روش تحلیلی و استنتاجی بهره می برد.
نتایج: طبق بررسی های تفصیلی هدایت و تربیت برعهده چند نهاد در اجتماع گذاشته شده است که عبارتند از: خانواده، نخبگان، عموم مکلفان و حاکمیت. بنابراین تربیت امری است که در میانه وظایف والِد، عالِم، حاکِم و مردم جای دارد. در این پژوهش تلاش شد به اجمال و اختصار، مهمترین ادله وظیفه مندی اصناف مذکور اشاره شود. این پژوهش نشان داد که تربیت در فقه تربیتی و شریعت اسلامی به میزانی مهم است که هیچ گاه بدون متولی نخواهد ماند. به صورت همزمان و درعرض یکدیگر، تربیت بر والد و حاکم واجب و بر عالِم و توده های مردم مستحب و در مواردی نیز واجب است. همچنین در کنار این مسئولیت / ولایت تربیتی در برخی موارد، ولایت طولی و ترتّبی با سازوکار ولایت، تسبیب، نیابت و وصایت نیز قابل تصویر است و درنهایت شبکه ای طولی و عرضی از احکام تربیتی و ناظر به خانواده، عالمان، حاکمان و عموم مکلفان ترسیم می شود که می تواند آغازی برای طراحی یک الگو از حکمرانی تربیتی برای تسهیم اقتدار تربیتی قرار گیرد.
بحث و نتیجه گیری: مساله نوشتار حاضر عبارت است از تبیین شبکه حق و تکلیف تربیتی از منظر فقه تربیتی که به چهار پرسش باید پاسخ می داد. برای این منظور در بخش اول تلاش شد احکام تربیتی عموم مکلفان، عالمان، حاکمان و خانواده تعیین گردد و وجوب و استحباب تربیت برای آنان استنباط شد. در ادامه در بخش دوم برای پاسخ به سوال سوم و چهارم، تلاش شد نسبت ادله و اطلاقات تربیتی در مورد مکلفان چهارگانه فوق با یکدیگر تعیین شود و شبکه حق و تکلیف تربیتی که به صورت طولی و عرضی درهم تنیده است، ترسیم شود و این نتیجه حاصل شد که تربیت به مثابه امری مهم که «لایرضی الشارعُ بِترکه» می باشد و در سپهر جامعه در هر شرایطی، کسی به تربیت تکلیف شده است که تکلیف آن یا به صورت
ترتّبی و لولایی و یا به صورت عرضی، تنجّز می یابد.
دلالت این نتیجه در شبکه طولی و عرضی حقوق و تکالیف تربیتی، تمهید شرایط برای نقش آفرینی اَصالی و بالعرضِ خانواده، نهادهای مردمی و نخبگان در تربیت (رسمی و غیررسمی) است که این مهم نیز، برعهده حاکمیت است. تجربه حکمرانی تربیتی در جمهوری اسلامی ایران با فراز و فرودهایی مواجه بوده و هست و تربیت در وجه رسمی و مدرسه ای آن مطابق دیدگاه فوق، به مشارکت خانواده ها، دیگر عوامل / ذی نفعان / بازیگران نیازمند است و الگوی مشارکت و تسهیم اقتدار / نفوذ در تربیت جای تاملات جداگانه ای دارد که در این مجال نمی گنجد. لزوم احیای ولایت های طولی و عرضی تربیتی مبتنی بر فقه اسلامی را با برخی تجارب در مسائل فتنه و اغتشاشات سال 1401 می توان تایید کرد. توضیح آنکه بنابر برخی گزارشات، میانگین سنی بسیاری از دستگیرشدگان، 15 سال بوده است. این وضعیت درحالی بوده که نقش های تربیتی و ولایت های طولی و عرضی تربیتی در خانه، محله و جامعه حذف شده و در پایان این فرایند، نوبت اقدام قضایی و پلیسی رسیده است. باید سهم ولایت های تربیتی و تعاضد تربیتی را افزایش داد و پیش و بیش از اقدام قضایی و امنیتی به احیای نقشهای تربیتی حذف شده (مانند نقش بزرگان فامیل و عشیره، نقش های محله محور مسجد و امام جماعت، نقش های اصلاحی معلمان و فرهنگیان و اساتید حوزه و دانشگاه) همت گماشت. اساساً در نظم اجتماعی مدرن و از منظر مکتب لیبرالیستی که با ابزار رسانه در جامعه ایرانی در حال نهادینه سازی است، چنین نقش هایی هیچ جایگاهی ندارند.
نقش ویژگی های اخلاقی رسول خدا (ص) در گرایش به اسلام در دوران بعثت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 53
حوزههای تخصصی:
پیامبر اکرم (ص) برای همه انسان ها در همه زمان ها و در همه زمینه ها الگو و سرمشق است. یکی از ابعاد مهم زندگی پیامبر (ص) شخصیت اخلاقی رسول خدا(ص)است. حضرت محمد(ص) شخصیتی معروف گرا داشت که این مهم در سیره و عملکرد ایشان نمود عینی و عملی یافته بود. آنچه در این مقاله مدنظر است، بررسی نقش ویژگی های اخلاقی پیامبر(ص) در گسترش اسلام در عصر بعثت است که می تواند به عنوان یک الگو در همه دوران ها استفاده شود. یافته های مقاله حکایت از آن دارد که شخصیت اخلاقی والای پیامبر(ص) از اصلی ترین عوامل بنیادین در گرایش به اسلام است. جایگاه و موقعیت اخلاقی پیامبر(ص) پشتوانه گران بهایی بود که قدرت فراوانی به حضرت بخشید. این امر در میزان نفوذ و تأثیری که بر افراد داشت، تجلی یافت. تأثیر این امر به اندازه ای بود که از آن به «معجزه دوم» یاد می شود و در میان گروندگان به آیین اسلام در دو محور نمودار شده است: گرایش به اسلام و پذیرش آیین جدید و تحمل شدیدترین دشواری ها و سختی های طاقت فرسا که در این مسیر بر نومسلمانان تحمیل شد.
مدل معادلات ساختاری بین دینداری با سلامت روان: با آزمون نقش میانجی هوش معنوی در دانشجویان دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بین دین داری با سلامت روان دانشجویان دانشگاه ارومیه است. روش: روش پژوهش هم بستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال 1402 بود (13567N=)، که از این میان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 200 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. داده ها به وسیله سه پرسش نامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1979)، دین داری صافدل (1393) و پرسش نامه هوش معنوی فرهوش و همکاران (1398) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسش نامه ها از روش مدل یابی بر اساس نرم افزار اس پی اس اس 27 و لیزرل 8/8 انجام پذیرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مسیر مستقیم دین داری با سلامت روان (73/0=β، 07/8=T) مثبت و معنادار است (001/0P<). هم چنین مسیر مستقیم هوش معنوی با سلامت روان (75/0=β، 32/8=T) مثبت و معنادار است (001/0P<). هم چنین مسیر غیر مستقیم دین داری با سلامت روان از طریق هوش معنوی (51/0) نیز مثبت و معنادار بود (005/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدل طراحی شده بر اساس داده های پژوهش، برازش مناسب داشته و هوش معنوی، به عنوان یک عامل میانجی، رابطه بین دین داری با سلامت روان را تحت تأثیر قرار می دهد.
مفهوم شناسی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
29 - 66
حوزههای تخصصی:
مفهوم «نور» در کاربست های قرآنی، از معانی جامع و بنیادین برخوردار بوده و بالغ بر43 بار در سیاق های گوناگون به کار رفته است.این پژوهش به دنبال بروز و تجلی نور در وجود انسان ها به عنوان وجهی از منش مؤمنانه است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم بود. از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و با استفاده از 31 کد در مرحله کدگذاری باز، 83 کد محوری در مرحله اول، 22 کد محوری در مرحله دوم، مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن ترسیم گردید. یافته های پژوهش نشان دادکه پنج عامل عقلانیت، ایمان به غیب، ارتباط با قرآن، منبع کنترل درونی، باور به خواست خدا، شکل دهنده منش مؤمنانه، پنج عامل قابل درخواست، قابل رویت، ساخت در دنیا، پیوستاری بودن، اکتسابی بودن پیش فرضهای منش مؤمنانه و دوازده مولفه ایمان، اهل قرآن، ثبات درونی، انگیزش درونی، تجارب معنوی، سلامت روان، بهزیستی روان شناختی، تعالی خواهی، ، شادکامی حیات بخش، هدف در زندگی، خود شکوفایی، شکرگذاری نشانه منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم نور در قرآن می باشد. در این راستا، منش مؤمنانه را می توان به عنوان منشی معرفی کرد که به نور و هدایت الهی متصل است و از این رو به دیگران نیز نور و هدایت را منتقل می کند.
بررسی جایگاه اخلاق هم زیستی مسالمت آمیز در کتاب های درسی تاریخ در رشته علوم انسانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
166 - 196
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی وضعیت مؤلفه های اخلاق همزیستی مسالمت آمیز در کتاب های درسی تاریخ علوم انسانی با بهره گیری از اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. واحد تحلیل؛ متن و تصویر می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتاب های درسی تاریخ علوم انسانی در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که، کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده که روایی آن بوسیله متخصصان تعیین شده و برای تعیین پایایی از روش ویلیام اسکات استفاده شده است. داده های حاصل با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی «آنتروپی شانون» مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب های تاریخ علوم انسانی، 92 مرتبه به مؤلفه های اخلاق همزیستی مسالمت آمیز اشاره شده است. در این کتاب ها مؤلفه های «نفی خشونت» با ضریب اهمیت 126/0 و «اصل صلح جویی» با ضریب اهمیت 124/0، دارای بیشترین ضریب اهمیت و مؤلفه های «تألیف قلوب و گسترش حوزه نفوذ اجتماعی» با ضریب اهمیت 0.066 و «تعاون در مسائل بین المللی» با ضریب اهمیت 044/0 دارای کمترین ضریب اهمیت بوده است.
بازخوانی جایگاه پدر در تربیت اخلاقی با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۱۷۲-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
در بحث های مربوط به نقش والدین در فرایند فرزندپروری، باید به نقش پدر و مادر به طور عادلانه توجه کرد و نقش پدر را در این فرایند تنها به برآورده کردن نیازها و تأمین منافع مادی و اقتصادی خلاصه نکرد؛ زیرا آموزه های دینی همسو با مطالعات و پژوهش های علمی و تجربی جایگاه پدر را بسیار با اهمیت دانسته اند و پدر را مسئول زندگی فرد می دانند. در این پژوهش با هدف نشان دادن ضرورت نقش آفرینی پدران در تربیت اخلاقی فرزندان و مؤلفه های اثربخش در این رابطه، از روش توصیفی تحلیلی با تأکید بر آیات و روایات اسلامی استفاده شده است. این مسئله که آیا پدر در تربیت اخلاقی سهمی معادل مادر دارد یا خیر و اساساً آیا تربیت اخلاقی به واسطه پدران از دیدگاه اسلامی ضرورت دارد مهم ترین مسئله پژوهش پیش رو است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ضرورت تربیت اخلاقی به واسطه پدران هم راستا با نقش تربیتی مادران دارای دلایل عقلی و نقلی بسیاری در آموزه های اسلامی است و پدران با ایجاد رابطه عاطفی مناسب، الگودهی صحیح، تنبیه و تشویق درست و بجا، نظارت و تأیید مثبت و راهنمایی و نصحیت مدبرانه و به موقع می توانند این نوع تربیت را از جانب خود تسهیل بخشند.
چهار فضیلت اخلاقی متناظر در قرآن و تورات؛ بررسی ریشه شناختی و تطورات معنایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
77 - 96
حوزههای تخصصی:
متون مقدّس ادیان ابراهیمی در بسیاری از مفاهیم با هم مشترک اند و این در موضوع اخلاق به نحو برجسته ای نمایان می شود. این مقاله بر چهار فضیلت اخلاقی در قرآن و تورات متمرکز خواهد بود که افزون بر پیوندهای ریشه شناختی، به جهت کاربست های معنایی نیز به صورت حداکثری متناظر هم هستند. این چهار ریشه فعلی عبارتند از: بِرّ (ברר/ḇrr) «نیکی»، زکو زکی (זכה/zkh) «خلوص»، صِدق (צדק/ṣdq) «راستی» و طُهر (טהר/ṭhr) «پاکی». پس از مقدمه و بیان مسئله، مقاله متضمن چهار بخش، به ترتیب واژه های مذکور است. طبق یک الگوی تقریباً ثابت، ابتدا مباحث ریشه شناسی تاریخی ۔تطبیقی مطرح و از دورترین معنای حسّی تا تحولات معنایی واژه ها بررسی می شود و بعد از آن کاربست های معنایی مشترک - به ترتیب تاریخی - در تورات و قرآن آمده و در نهایت، در ضمن یک تحلیلِ معنایی پیوند آنها را بررسی شده است. بخش نتیجه گیری نیز به جمع بندی کلی، سِیر مباحث و برخی بایسته های پژوهشی اختصاص یافته است.
هرمنوتیک فلسفی گادامر در آینه فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 26
حوزههای تخصصی:
هسته مرکزی و غایت هرمنوتیک گادامر، تأمل فلسفی در ماهیت فهم و تبیین چگونگی دستیابی به آن است. فهمی که تاریخ مندی، زبان مندی و بازی مندی شاخصه های آن هستند و در بستر ساحات وجودی انسان (سنت، تاریخ و فرهنگ) متعین می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا بر پایه شاخصه های تعیین کننده یادشده، هرمنوتیک فلسفی گادامر را در آینه وظیفه گرایی و پیامدگرایی اخلاقی بررسی کند و در متن این بررسی به امکان سنجی واگرایی وظیفه گرایی اخلاقی و هم گرایی پیامدگرایی اخلاقی با رویکرد هرمنوتیکی گادامر بپردازد. از منظر فلسفه گادامر، هر کنشی (اخلاقی/ سیاسی) در موقعیت هرمنوتیکی رخ می دهد. این بدان معناست که دانش اخلاقی ای با هرمنوتیک فلسفی گادامر منطبق است که در تقابل با مطلق انگاری، ماهیت وجودی و تاریخی کنشگر را در خود جای دهد. از این رهگذر به نظر می رسد دانش اخلاقی پیامدگرا دانشی است که امکان این کنش اخلاقی را برای کنشگر فراهم می کند و در نقطه مقابل، دانش اخلاقی وظیفهگرا بر پایه مطلق انگاری، این امکان را سلب خواهد کرد و کنش اخلاقی را تا سطح عمل بازتولیدی صرف، فرو خواهد کاست. البته شاخصه های خاص هرمنوتیک گادامر راه را برای امکان انطباق پذیری با اخلاق وظیفه گرا نیز هموار می کند.
دنیای اسلام و آداب و رسوم و جشن های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
ورود اسلام به ایران سر آغاز دوره ی تازه ای برای ایرانیان و دنیای اسلام بود. این دوره دارای پستی و بلندی های فراوانی بود. نفوذ اعتقادی اسلام گسترده بود و تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی غیر قابل انکار. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که به چه میزان آداب و رسوم و جشن های ایرانی به حیات خود ادامه داده و دنیای اسلام تا چه حد آن را پذیرفته و با آن مدار کرد؟ آیا با سقوط ساسانیان همه ابعاد زندگی ایرانیان دچار تغییر شد؟ فرضیه اصلی تحقیق ادامه حیات جنبه های گوناگون آداب و رسوم و سنن ایرانی در بعد اسلام است که در دوره خلافت اول عباسی جامعیت می یابد و در دیگر حوزه های تمدنی گسترش می یابد. شواهد تاریخی به ما نشان می دهد بسیای از این آداب و رسوم دستکم در سه قرن اول به قوت خود باقی بوده و حتا حاکمان مسلمان با آن همراهی می کرده اند.
الگوی پیشنهادی ارزیابی راهبردی نظام آموزش و پرورش مبتنی بر تحلیل اسناد و سیاست های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش و پرورش نقش حائز اهمیتی در تحول فرهنگی و تربیت نسل آتی کشور دارد. از این حیث بازطراحی و اصلاح سازوکارهای برنامه ریزی و نظارت بر این نهاد، نیازمند توجه بیشتری از جانب سیاستگذاران است. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، استخراج الگویی برای ارزیابی راهبردی نظام آموزش و پرورش مبتنی بر اسناد و سیاست های کلان کشور میباشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیق کیفی بوده که با روش مطالعات اسنادی انجام گرفته و به منظور تحلیل و دسته بندی یافته ها، از روش تحلیل مضمون بهره گیری شده است در یافته ها، در بعد «مدیریت و حکمرانی»؛ مؤلفه هایی مانند برنامه و بودجه، ارزشیابی و تضمین کیفیت، اصلاح ساختارها و رویه ها و گسترش عدالت آموزشی، در بعد «نظام آموزشی»؛ مؤلفه های محتوا و کتب درسی، الگوهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، در بعد «نظام تربیتی»؛ مؤلفه های شش ساحت تربیتی سند تحول، در بعد «نیروی انسانی»؛ مؤلفه هایی از جمله گزینش و جذب، آموزش و تربیت و منزلت اجتماعی، در بعد «زیرساخت»؛ مؤلفه های تجهیزات و فناوری های مدارس و فضاهای آموزشی، معماری و کالبد مدارس و فضاهای آموزشی، زیرساخت های آموزشی-تربیتی و در بخش «ارتباطات و تعاملات» مؤلفه های تعاملات بیرونی، به همراه شاخص های اصلی هریک، استخراج و با نشان دادن ساختار مفهومی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مذکور در قالب یک نظام جامع، الگوی ارزیابی راهبردی ارئه شده و در نهایت، توصیه های سیاستی، جهت تقویت نظام ارزیابی راهبردی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد گردیده است.
جستاری در نگرش های اخلاقی به عدالت کیفری مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
عدالت از قدیمی ترین مفاهیمی است که بشر از آغاز تمدن خود می شناخته و برای استقرار آن کوشیده است عدالت اشکال مختلفی دارد که می توان به عدالت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره اشاره نمود. در این میان عدالت کیفری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دانشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی عوامل متعددی را موثر بر عدالت کیفری دانسته اند که در این میان اصولی چون اصل برائت و اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها به علاوه شخصی بودن مسئولیت کیفری مورد توجه است لکن مسئولیت کیفری در میان آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که لازم است در این خصوص موشکافی های جدی صورت گیرد و نگرش های اخلاقی به عدالت کیفری خصوصاً عدالت کیفری مشارکتی به صورت علمی انجام شود. بی توجهی به حوزه های مسئولیت اخلاقی در زمینه عدالت کیفری حق مراجعه کنندگان به دستگاه قضایی را تضییع نموده و موجبات بی عدالتی را فراهم می نماید. بنابراین توجه به شخصیت و کرامت انسانی افراد از ضروریت عدالت کیفری مشارکتی است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای به نگرش های اخلاقی در زمینه عدالت کیفری مشارکتی پرداخته و به مجهولات چندی در این خصوص پاسخ داده است.
نگاهی به مقوله ی ایثار و شهادت در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین مضامین مختلفی که در شعر انقلاب و پایداری می توان دید، مضمون زیبای شهادت و ایثار است. از دوران گذشته این موضوع در شعرهای کلاسیک حضور داشته، می توان زیباترین نمود آن را در اشعار عاشورایی و توصیف واقعه عاشورا و ایثارگرهای یاران امام حسین (ع) مشاهده کرد. این مضمون همچنان در اشعار بوده تا زمان جنگ تحمیلی ایران و هشت سال دفاع مقدس. شاعران این دوره به شکل های مختلفی و توصیفات ناب و زیبا سعی کردند یاد این شهیدان را برای همیشه جاودان کنند. قیصر امین پور یکی از شاعران مطرح انقلاب است که مفهوم شهادت و ایثار را به لطافت هرچه تمام در اشعار طرح کرده است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی این مضمون خاص در اشعار قیصر امین پور است تا بتوانیم بسامد و توجه قیصر امین پور به این مقوله را بیشتر بشناسیم. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به شیوه ی پژوهش کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، سه کتاب از قیصر امین پور با عناوین «دستور زبان عشق، تنفس صبح و مجموعه کامل اشعار» که توسط انتشارات سخن منتشر شده است. با بررسی هایی که انجام شد به این نتیجه دست یافتیم که اصلی ترین ترفند قیصر برای سخن از شهادت و ایثار، سخن از عاشورا و امام حسین (ع) و اتفاقات مربوط به آن واقعه بوده است. درواقع قیصر برای زنده نگه داشتن فلسفه، هدف و انگیزه ی هشت سال دفاع، مضمون شهادت و ایثار، را انتخاب کرده است.
تحلیل روش های تربیتی مواجهه با «طول امل»در سبک زندگی اخلاق مدارانه بر اساس نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
126 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین روش های تربیتی مواجهه با «طول امل» (آرزوهای دور و دراز) در سبک زندگی اخلاق مدارانه از منظر نهج البلاغه انجام شد. مساله اصلی، چگونگی مواجهه و مهار آرزوهای فناپذیر مادی و بعضاً غیراخلاقی در عصر حاضر بود که با گسترش زندگی مادی و نفوذ سبک زندگی غربی، به مانعی برای تحقق حیات طیبه تبدیل شده اند. پرسش محوری پژوهش این بود که مهم ترین روش های تربیتی امام علی(ع) در مواجهه با طول امل، مبتنی بر مفاهیم اخلاق کاربردی، چگونه می تواند به شکل گیری سبک زندگی اسلامی بینجامد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و با استناد به خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، شش روش تربیتی استخراج شد: تبشیر (امیدواری به فضل الهی و بازتعریف آرزوها در قالب «خیر مأمول»)، اسوه سازی (الگوگیری از متقین و خاندان پیامبر(ص) برای هدایت آرزوها به سمت ارزش های متعالی)، انذار (هشدار درباره عواقب ویرانگر آرزوهای دنیوی و فریبندگی آن ها)، عبرت آموزی (درس گیری از سرنوشت پیشینیان و ناپایداری دنیا)، مواجهه با نتایج اعمال (آگاهی بخشی درباره پیامدهای اخلاقی و اخروی رفتارها) و تحمیل به نفس (مدیریت آرزوها از طریق زهدورزی و خودکنترلی). یافته های تحقیق نشان می دهد، امام علی(ع) با محوریت بخشیدن به تغییر نگرش به حیات و تأکید بر فناپذیری دنیا، در پی ایجاد بصیرتی عمیق در مخاطب هستند تا آرزوهایش را در چارچوب حیات معناساز، بازتعریف کند.
آسیب های حضور زنان در اجتماع و راهکارهای حل آن در نظام تعلیم و تربیت اسلامی
منبع:
مطالعات تعلیم و تربیت با رویکرد اسلامی سال دوم ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 114
حوزههای تخصصی:
حضور زن در اجتماع از صدر اسلام با شکستن تفکرات جاهلی حضوری ارزشمند و مورد تأیید و متناسب با رویکرد کمال گرای اسلامی همراه با قوانینی بوده است. این موجب شده است زنان با حفظ شئونات اسلامی به راحتی و با کمترین آسیب ها در عرصه های مختلف ایفای نقش کنند. امروزه گسترش تفکرات غیراسلامی مانند فیمنیسم در جوامع اسلامی که با شعارهایی مانند برابری زن و مرد با هدف آزادی بی قید و شرط در سراسر عالم گسترش یافته اند حضور زن در اجتماع را دچار آسیب کرده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی درپی تبیین این آسیب ها و راهکارهای حل آن است. بررسی ها نشان دهنده این ادعاست که این آسیب ها در سه دسته فردی، خانوادگی و اجتماعی قرار دارند. آسیب های فردی مانند آسیب های روحی و جسمی، دور شدن از حجاب و عفاف، خستگی مضاعف، آسیب های خانوادگی مانند کاهش روابط اعضای خانواده، مشکلات عاطفی فرزندان، انحرافات اخلاقی فرزندان و آسیب های اجتماعی مانند کاهش فرزندآوری، کاهش ازدواج، افزایش آسیب های اجتماعی و راهکارهای فردی مانند توجه به مصالح اساسی و اولویت بندی، رعایت عفت در نگاه و پوشش، راهکارهای خانوادگی مانند اهمیت دادن به نقش الگویی والدین، نظارت بر جامعه دوستان، انتخاب محیط تحصیلی مناسب و راهکارهای اجتماعی مانند وضع قوانینی مناسب برای حضور در اجتماع، آموزش عمومی، فرهنگ سازی و... است.