فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی راهکارهایی در راستای کاهش رقم سیاه جرائم علیه اطفال و کشف و نمایان سازی این جرائم با لحاظ خصیصه آسیب پذیری آنان می باشد. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. مطالعات انجام شده درباره موضوع، مبین آن است که بنا به علل مختلفی اطفال بزه دیده، جرائم ارتکابی علیه خود را گزارش نمی نمایند و از این رهگذر نه تنها مورد حمایت های پیش بینی شده در قانون قرار نمی گیرند بلکه آسیب های مضاعفی را در قالب بزه دیدگی ثانوی و تکرار بزه دیدگی متحمل می گردند. اطفال بزه دیده که از آنها تحت عنوان «قربانیان خاموش» و یا «رنج دیدگان در سکوت» یاد شده، برای بهره مندیشان از حمایت های کیفری و غیرکیفری، باید توان بازتاب وقایع رخ داده نسبت به آنان که منجر به نقض حقوقشان شده است را داشته باشند. لذا در این نوشتار تلاش گردیده تا ضرورت فرهنگ سازی و حساسیت سازی عمومی در جهت شناخت حقوق بنیادین اطفال و گزارش دهی موارد نقض این حقوق، همچنین حق بر بیان بزه دیدگی و حق بر شنیده شدن آنها در جهت شکستن سکوتِ اطفال، و نیز جلب اعتماد اطفال بزه دیده به سیستم عدالت کیفری با ایجاد تسهیلاتی در فرآیند رسیدگی به تصویر کشیده شود. نتیجه چنین اقداماتی، کشف و نمایان سازی بیشتر جرائم علیه اطفال می باشد
کارکردهای تفسیر انسان به انسان در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
69-90
حوزههای تخصصی:
نسان شناسی از اهم مسائل فلسفی و بستری برای مباحث اخلاقی تلقی می گردد. در این پژوهش برای تبیین ماهیت انسان، سه تفسیر بیان شده است: «تفسیر انسان به طبیعت» که در دوره مدرنیسم جریان داشت و طبق آن انسان موجودی هم رتبه با طبیعت است؛ «تفسیر انسان به مثابه خدا» که برآمده از تحولات تکنولوژیکی دوره پست مدرنیسم است و حاکی از فرارَوی انسان از محدودیت های مادی و تحقق آرمان جاودانگی است و «تفسیر انسان به انسان» که مستخرج از اندیشه اسلامی می باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین جایگاه تفسیر انسان به انسان در کنار دو تفسیر دیگر و تعیین کارکرد این تفسیر در حوزه اخلاق، نگاشته شده است. یافته ها حاکی است با مبنا قرار دادن تفسیر انسان به انسان، مغالطات تفاسیر دیگر آشکار می شود و با رجوع انسان متشابه به انسان محکم، این مغالطات رفع می گردد. همچنین با این مبنا می توان لزوم اخلاقی بودن را استنباط کرد و میان فهم اخلاقی و وجوبِ عمل اخلاقی، لازمه ای برقرار کرد.
تحلیل مبانی اخلاقی نظارت قضایی در دادرسی های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضع و تدوین قوانین و مقررات متعدد منطبق با موازین اخلاقی همگی ناشی از شناخت و احترام به وجود کرامت ذاتی برای افراد می باشد. کرامت ذاتی انسان ایجاب می نماید که در فرآیند رسیدگی های کیفری الزاماتی در راستای حفظ و رعایت این شاخصه جهت حمایت از حقوق طرفین خصوصاً متهمین پیش بینی گردد. فرض بی گناهی یا اصل برائت، اصل حاکمیت قانون، اصل پاسخگویی و جلوگیری از انحراف دادرسی و اشتباهات قضایی را می توان در زمره مهم ترین مبانی اخلاقی نظارت قضایی قلمداد نمود. در این راستا رعایت حقوق شهروندی، در بعد داخلی و بین المللی که نمود آن در قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 متجلی گردیده، منجر شده، نظارت قضایی برعملکرد مقامات قضایی در فرآیند تعقیب و تحقیق بدین لحاظ که با حقوق اساسی افراد در ارتباط می باشد موردتوجه خاص مقنن قرارگیرد.ب اشناسایی قانون در دادرسی های کیفری و به تبع آن مسولیت و پاسخگو بودن مقامات قضایی مرتبط از تعدی و نقض حقوق افراد خصوصاً متهمین جلوگیری به عمل می آید؛ با این اوصاف نگارندگان در این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی به واکاوی تعیین فلسفه و مبانی اخلاقی وجودی تأسیس حقوقی نظارت قضایی در نظام-های دادرسی کیفری نوین می باشند.
تحلیل برنامه درسی هدیه های آسمانی پایه پنجم براساس میزان تأکید بر مؤلفه های تربیت معنوی ازمنظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل کتاب هدیه های آسمانی پایه پنجم براساس میزان تأکید بر تربیت معنوی از دیدگاه امام خمینی(ره) بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای مقوله ای و واحد تحلیل، جمله و تصویر است. جامعه آماری این پژوهش کتاب هدیه های آسمانی پایه پنجم ابتدایی می باشد. براساس روش سرشماری، حجم نمونه با حجم جامعه برابر است. ابزار جمع آوری اطلاعات فهرست وارسی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی فراوانی و درصد استفاده شده است. یافته ها نشان داد که در 448 جمله به مؤلفه های تربیت معنوی ازمنظر امام خمینی(ره) اشاره شده است که مؤلفه ارزش های معنوی با 208 جمله معادل 46.37 درصد دارای بیشترین تأکید و مؤلفه باورهای معنوی با 81 جمله معادل18.09 درصد دارای کم ترین تأکید بودند. همچنین در42 تصویر؛ به مؤلفه های تربیت معنوی اشاره شده است که مؤلفه رفتارهای معنوی با 24 تصویر معادل57.12 درصد دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه باورهای معنوی با 6 تصویر معادل 14.29درصد دارای کم ترین فراوانی بودند.
تبیین انتقال از جهان اول اخلاق به جهان دوم آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
5 - 24
حوزههای تخصصی:
قانون علیتی و معلولیتی امکانیْ به دو بخش طبیعی و عقلی تقسیم می شود. بخش اول، بر جهان طبیعت و بخش دوم بر جهان عقلْ حاکم است. انسان ، از آن جهت که صاحب بدن و صاحب عقل است ، این دو جهان را در خود جمع کرده است، لیک در درون این اجتماعْ ْ میان این دو جهان نبردی شکل می گیرد تا قلمرو هر یک در سیطره دیگری درآید. پیروزی عقل بر غرایز یا پیروزی اراده عقلی بر امیال طبیعی، جواز ورود انسان ساکن طبیعت را به جهان اولِ اخلاق می دهد. آنچه در این نوشتار می آید، تبیین حرکت عقل از جهان اول به جهان دوم اخلاق است؛ جهانی دورتر از جهان طبیعت و خطرهای آن و جهانی فراتر از جهان اول اخلاق در تعین اراده بر حسب قوانین اخلاق. در این جهان دوم ، همه قوانین جهان اول برقرار است ، لیک یک محتوا به همه آنها افزوده می شود که چونان فصل مقوِّم جهان دوم است و کسانی را در خود می پذیرد که آن فصل را در نیروی عقل خود فعّال کرده باشند.
مطالعه تاریخی کاربست شیوه های آموزشی در خطب امیرالمؤمنین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
7 - 30
حوزههای تخصصی:
خطابه یا «سخنرانی» از قدیمی ترین روش های آموزشی است؛ روشی که در ادغام با سایر روش های آموزشی، می تواند به روش فعال در آموزش تبدیل شود؛ مسئله ای که در خطب امیرالمؤمنین(ع) قابل اثبات است؛ چراکه ایشان مطالب مورد نظر خویش را در ترکیب روش های متنوع آموزشی ارائه می فرمود؛ بر این اساس دو پرسش شکل می گیرد: 1. امیرالمؤمنین (ع) در خطب خویش از چه شیوه های آموزشی استفاده کرد؟ 2. هرکدام از شیوه های مورد استفاده حضرت ناظر به چه راهبرد آموزشی بود؟ با رجوع به منابع تاریخی و نهج البلاغه از یک سو و تلفیق داده های تاریخی با تحلیل های آموزشی از سوی دیگر، و بر مبنای روش توصیفی−تحلیلی، این نظر قابل ارائه است که امام به بهترین صورت از فن خطابه جهت آموزش عمومی استفاده فرمود تا مطالب برای مستمعینی که قادر به درک احتجاجات پیچیده نبودند قابل فهم ارائه شود؛ در این راستا شیوه های متعدد و متنوعی چون پرسش و پاسخ، مباحثه، عقل گرایی و تفکر، سازمان دهی مطالب و... را به منظور دوسویه کردن فضای جلسه، تسهیل و تسریع یادگیری به کار گرفت که به فعال شدن ذهن مستمع، منظم کردن اندیشه او و نیز استدلالی کردن قوای تفکر وی منجر می شد.
اثربخشی آموزش برنامه مبتنی بر معنویت وآموزه های اسلامی بر اضطراب و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه مبتنی بر معنویت و آموزه های دین اسلام بر اضطراب تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه صورت گرفت. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی جزء طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. برای این منظور تعداد 40نفر از دانش آموزان انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس 10 جلسه آموزشی در مورد گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد و روال عادی خود را طی کردند. برای پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب امتحان و تاب آوری تحصیلی استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش برنامه مبتنی بر معنویت و آموزه های دین اسلام بر کاهش اضطراب تحصیلی و نیز افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان اثرگذار بوده است.
استعاره تربیتی سفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین و تحلیل استعاره «تربیت، سفر است» با نگاهی عرفانی استعاری و به تبع عینی تر به حوزه انتزاعی تربیت است. چرا که یکی از اصلی ترین ویژگی های استعاره، ظرفیت استنباطی بسیار آن است که با تکیه بر آن می توان حوزه ای انتزاعی از دانش های بشری را در ظرفی عینی قرار داد و بازتعریف کرد. برای دست یافتن به این هدف، از روش تحلیل منطقی فرارونده بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استعاره «تربیت، سفر است» باتوجه به مبنای انتخابی در این پژوهش دو مبنای عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی معرفی شده دو مسیر جداگانه برای تربیت تعریف می کند که با وجود اشتراکات فراوان میان این دو مسیر، سرانجام متفاوتی برای آن ها تصور می شود. طرح کلی سفر تربیتی بر مبنای نگاه استعاری عرفانی به حوزه تربیت نیز شامل دو رکن اصلی «رهرو» و «راهبر» و پنج رکن فرعی «مقصد نهایی»، «مراحل»، «ره توشه، مسیریابی و ملزومات»، «راهبرد» و «رهاورد» است. همچنین بر پایه نتایج پژوهش حاضر می توان ادعا کرد که به کارگیری استعاره «تربیت، سفر است»، گامی مهم جهت دست یافتن به تعریفی برای تربیت و رسیدن به اشتراک بین الاذهانی میان صاحب نظران این حوزه خواهد بود.
تبیین فرایند شکل گیری مفهوم استعداد مبتنی بر تحلیل شبکه واژگانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر این است که باتوجه به اشراف خداوند به ساختارهای وجودی انسان، مؤلفه های مفهومی استعداد از قرآن کریم استخراج شده و تعریفی جامع و متفاوت از آن ارائه شود. برای این منظور تک تک واژگان قرآن کریم به روش تحلیل مضمون استقرا شده و شبکه ای از واژگان مرتبط با مفهوم استعداد شکل گرفت. درنهایت این شبکه واژگان با چینشی منطقی کنار هم قرار گرفته و تعریف جامعی از استعداد پدید آمد. جامعه مطالعاتی، تمام آیات مرتبط با استعداد در قرآ ن کریم است و آیاتی که به نحوی مرتبط با استعداد بودند، به عنوان نمونه بررسی شدند. یافته ها نشان می دهد تعریف به دست آمده از قرآن کریم، تفاوت منحصر به فردی با سایر تعاریف استعداد داشته که از آن جمله می توان به نگاه کل نگرانه قرآن به انسان، چند مؤلفه ای و فرایندی بودن، جهت مندی و هم راستایی آن با خداوند صاحب فضل و ماهیت اجتماعی و مسئولیت آور بودن استعداد اشاره کرد. به این ترتیب به واسطه نگاه کل نگرانه و جامع قرآن به انسان می توان ادعا کرد که نقص و محدودیت سایر نظریه ها که هرکدام از زاویه ای به انسان نگاه می کنند ، در این تعریف مشهود نبوده و همچنین فرایندی بودن آن می تواند همزمان اشاراتی نیز به گام های ایجاد و شکوفایی استعداد در انسان داشته باشد.
Educating for Individual Freedom and Democratic Citizenship: In Unity and Diversity There Is Strength(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
17 - 41
حوزههای تخصصی:
This article addresses contentious questions concerning individual freedom and democratic citizenship education in the contemporary circumstances of multiculturalism. It suggests that educating children for civic equality is an ambitious aim for any democracy and not one that can ever be realized once and for all. It provides evidence that multicultural conditions can challenge the very aim of educating children for civic equality. It explains that democracies are variously multicultural and the varieties of groups make a difference in the kind of education and the progress toward civic equality that can realistically be expected at any time.
رابطه دین و اخلاق (با رویکرد فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه ی دین و اخلاق از پرسابقه ترین بحث های اندیشه ی دینی است. فیلسوفان دین و عالمان علم اخلاق در زمینه ی رابطه ی دین و اخلاق، اصالت دین یا اخلاق، ضمانت اجرایی اخلاق به وسیله ی دین، سرچشمگی دین از اخلاق یا اخلاق از دین و سایر وابستگی ها و نیازمندی های دین و اخلاق سخن گفته اند. اما هنوز پرسش از " رابطه ی دین و اخلاق " از مهم ترین مسائلی است که ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. پژوهش حاضر ابتدا معانی دین و اخلاق و اهداف هر یک از این دو مقوله را مطرح نموده، سپس دیدگاه های برخی از اندیشمندان مسلمان و غرب پیرامون روابط بین دین و اخلاق را در یک تقسیم بندی جدید بیان کرده است و در نهایت پس از ارزیابی نظرات مذکور، دیدگاه مورد نظر را ذکر می کند..
میزان درگیری اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران با مؤلفه های برنامه درسی معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوه ش با هدف بررسی میزان درگیری اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران با مؤلفه های برنامه درسی معنوی صورت پذیرفته است. روش پژوهش، توصیفی شامل تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتواست و داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوا با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون بررسی شده اند. ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر آن است که چارچوب مفهومی برنامه درسی معنوی را می توان بر اساس مدارک و مستندات مرتبط در چهار مؤلفه هنر و زیباشناسی، تعقل، اخلاق و روح تدوین کرد. افزون بر این، میزان توجه به مؤلفه های برنامه درسی معنوی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش متفاوت است؛ به طوری که در مجموع 510 مرتبه به مؤلفه های برنامه درسی معنوی در این اسناد بالادستی توجه شده که میزان تراکم آن در مؤلفه اخلاق 198 فراوانی (82/38 درصد)، در مؤلفه تعقل 155 فراوانی (39/30 درصد)، در مؤلفه هنر و زیباشناسی 95 فراوانی (62/18 درصد) و در مؤلفه اعتقاد به روح (ماوراءالطبیعه) 62 فراوانی (15/12 درصد) بوده است. همچنین میزان توجه به مؤلفه ها، در سند تحول بنیادین 232 فراوانی (49/45 درصد)، در برنامه درسی ملی 154 فراوانی (19/30 درصد)، در نقشه جامع علمی کشور 81 فراوانی (88/15 درصد) و در چشم انداز بیست ساله 43 فراوانی (43/8 درصد) بوده است. در بین اسناد مورد بررسی، بیشترین ضریب اهمیت، مربوط به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (323/0) و کمترین ضریب اهمیت مربوط به سند چشم انداز بیست ساله (109/0) بوده است.
ارزیابی و اعتبار سنجی اخلاقی از مسئولیت های قانونی دفتر بودجه کنگره در تعیین بودجه سالیانه در ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارزیابی و اعتبار سنجی اخلاقی از مسئولیت های قانونی دفتر بودجه کنگره در تعیین بودجه سالیانه در ایالات متحده می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از رویکرد اسنادی استفاده شده است. اگرچه در بسیاری موارد بودجه سالانه علاوه بر تحمیل نظرات کارشناسان دفتر ریاست جمهوری و همچنین مجلس سنا دچار تغییراتی می-شود اما مهم ترین بخش تصویب آن در کنگره صورت می گیرد و در این میان دفتر بودجه نقش کلیدی برای تأیید و تصویب آن دارد. این موضوع بدان معنی است که بدون در نظر گرفتن نقش کلیدی این نهاد نمی توان فرایند بودجه ریزی در ایالات متحده را مورد بررسی قرار داد، چرا که وظیفه اصلی تعیین و تخمین بودجه سالانه و نظارت بر اجرای صحیح خرج کرد آن در ایالات متحده طبق قانون مصوب 1974 میلادی بر عهده دفتر بودجه است. تصویب بودجه از نظر قانونی و اخلاقی در ایالات متحده آمریکا متضمن بررسی دقیق بودجه، عملکرد و تفریق آن می باشد به نحوی که دفتر بودجه خود را از نظر قانونی و اخلاقی موظف می داند تا تمامی مراحل آن را دقیق به انجام برساند.
بررسی و نقد ساختار فضیلتِ فکری در معرفت شناسی فضیلت محور لیندا زاگزبسکی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
67 - 88
حوزههای تخصصی:
بر اساس معرفت شناسی فضیلت محورِ زاگزبسکی ، هدف فضیلتِ فکری تماس شناختی با واقعیت است و تمایزی بین فضیلتِ اخلاقی و فکری وجود ندارد. فضیلتِ فکری زیر مجموعه فضیلت اخلاقی است. به همین منظور او به دنبال ارائه تعریفی از فضیلت است که دربر گیرنده هر دو دسته فضایل شود. از نظر زاگزبسکی «فضیلت» یک ویژگی اکتسابی عمیق و پایدار است که مستلزم انگیزه ای خاص برای به وجود آوردن غایت مطلوب و موفقیت قابل اعتماد در به وجود آوردن آن غایت است. مؤلفه «انگیزه» ، در این تعریف، بر ساختار درون گرایانه و مؤلفه «موفقیت قابل اعتماد »، بر ساختار برون گرایانه دیدگاه زاگزبسکی دلالت دارد و به همین دلیل، ساختار فضیلتِ فکری زاگزبسکی را «ترکیبی» می نامیم. در این پژوهش تحلیلی، با استفاده از داده های معرفت شناختی و اخلاقی در ادبیات موضوع ، مؤلفه های اساسی دیدگاه زاگزبسکی درباره ساختار فضیلت فکری ، استخراج و نقش هر کدام در شکل گیری این نظریه تبیین شده است. سپس نقاط ضعف و قوّت هر یک از این مؤلفه ها مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته و در نهایت ، این نتیجه به دست آمد که ساختار صحیح «فضیلتِ فکری» باید از سنّت درون گرایی در معرفت شناسی که متأثر از «اخلاق فضیلت» است ، پیروی کند و ساختار برون گرایانه با مبانی معرفت شناسی فضیلت محور زاگزبسکی، سازگاری ندارد.
اخلاق ژنتیک؛ چالش ها و ملاحظات اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
109 - 130
حوزههای تخصصی:
توسعه چشمگیر و رشد فزاینده فناوری های نو پدید - در دهه های اخیر و به ویژه در زمینه ژنتیک - بارقه های امیدی بر دلها تاباند و افقهایی کران ناپیدا پیش چشم بشر گشود- اما ظرفیتهای بی بدیل و بالقوه این فناوریها و ترس از تبعات ناشناخته و ناخوشایند بکارگیری غیر مسولانه آنها بر دلنگرانی ها و دهشت بشر افزود و ضرورت توجه به ملاحظات اخلاقی این حوزه و به ویژه «اخلاق ژنتیک» را دوچندان ساخت. اخلاق ژنتیک - به عنوان شاخه و شعبه ای از اخلاق زیستی - مجموعه ای از معضلات اخلاقی بغرنج و بحران آفرین را در برگرفته است و به بحث از ملاحظات اخلاقی و مرزو محدوده بکارگیری و مهار و محدودسازی مهندسی ژنتیک و پژوهش های ناظر به ژن می پردازد. در این مقاله ضمن اشاره به جایگاه و قلمرو اخلاق ژنتیک و طرح مهمترین موضوعات مطرح در این حوزه ، با رویکردی جستارگشایانه و تحلیلی، گزیده ای از چالش بر انگیزترین مسایل حوزه اخلاق ژنتیک مربوط به این حوزه - به اجمال و ایجاز- واکاوی، برجسته /تبیین می شوند.
تبیین مؤلفه ها و خرده مؤلفه های حقوق بشر و تعیین جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش وپرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مؤلفه های حقوق بشر و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش وپرورش ایران انجام شد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی شامل تحلیل اسنادی و تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی، شامل دو بخش؛ متون مرتبط با حقوق بشر و محتوای چهار سند بالادستی نظام آموزش وپرورش است که باتوجه به ماهیت موضوع، از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل واقع شده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است. داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوی با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفته است. ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر آن است که: 1. چارچوب مفهومی حقوق بشر را می توان در سه حقوق اساسی، حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی تدوین نمود. 2. درمجموع 364 مرتبه به مؤلفه های حقوق بشر توجه شده که میزان تراکم آن در مؤلفه حقوق اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با 53/36 درصد زیاد و در مؤلفه حقوق مدنی و سیاسی با 21/30 درصد بسیار کم است. 3. بین اسناد موردبررسی، بیشترین ضریب اهمیت به سند تحول بنیادین (542/0) و کم ترین ضریب اهمیت مربوط به سند برنامه درسی ملی (202/0) است.
ارائه مؤلفه های تفکر انتقادی باتوجه به تربیت آیه ای مستخرج از سوره مبارکه بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی به منزله یک مهارت اساسی برای تربیت عاقلانه انسان در جامعه اسلامی شناخته شده است. قرآن کریم به عنوان منبعی جهت دعوت به تفکر برای همه انسان ها حاوی مؤلفه های تفکر انتقادی است. هدف پژوهش حاضر ارائه مؤلفه های تفکر انتقادی باتوجه به تربیت آیه ای مستخرج از سوره مبارکه بقره است. روش پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. توصیفی به این دلیل که هدف پژوهشگر توصیف عینی، واقعی و منظم موضوع بوده است و ازسوی دیگر تحلیلی، به این دلیل که هدف آن تبیین ویژگی تفکر انتفادی حاصل از بررسی آیات سوره مبارکه بقره بود. برای رسیدن به هدف پژوهش، آیات مرتبط به صورت هدف مند از قرآن کریم انتخاب شده است، سپس ازطریق تحلیل کیفی، با استفاده از تحلیل محتوایی استقرایی قیاسی به شیوه کدگذاری باز داده های جمع آوری شده تجزیه وتحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تفکر انتقادی ازجمله موضوعاتی است که در آموزه های اسلام تصریح و در قرآن مؤلفه هایی برای تفکر انتقادی ذکر شده است. درنهایت برای هریک از مؤلفه ها مصادیقی از سوره مبارکه بقره استخراج شد. نتایج پژوهش به تبیین مؤلفه هایی برای تفکر انتقادی انجامید که عبارتند از: قصه گویی، پرسشگری، داوری با معیار مشخص، تمثیل، استدلال، تحلیل انتقادی، پرهیز از تعصب و اغراض شخصی، عدالت ورزی و حقیقت جویی.
نقش «قدرت مدیریت» در توسعه اخلاقی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
83-104
حوزههای تخصصی:
توجه زیاد به ترویج اخلاق حرفه ای در دو دهه اخیر در ایران، حاصلی بیش از نگاه ابزاری و تزیینی سازمان ها و ادارات دولتی به اخلاق نداشته است. در این مقاله با روی آوردی میان رشته ای به بررسی چرایی این مسئله پرداخته ایم. تجربه اجتماعی و تاریخی نشان می دهد که غفلت از اهمیت و نقش قدرت مدیریت، مهم ترین عامل این ناکامی است. این امر ریشه در تعلیمات برخی عرفا و اخلاقیون در توجه افراطی به آفات فردی قدرت و غفلت از آثار مثبت و اجتماعی آن دارد. نگرش منفی مسیحیت به قدرت، زمینه ساز توجه افراطی «نیچه» به آن و انکار دین گردید. اسلام با واقع بینی به نقش ابزاری قدرت مدیریت در اصلاح سازمان ها و جوامع نگریسته و تکامل فردی و معنوی انسان را در متن زندگی اجتماعی او می داند. با این نگاه، تحصیل و حفظ جایگاه مدیریت برای افراد شایسته لازم و بخشی از فرایند تکاملی آنان است و انعطاف در برخی ارزش های فقهی و اخلاقی ابزاری، جایز و گاهی واجب است.
پیش بینی فضیلت گرایی معلمان براساس مؤلفه های «سرمایه معنوی» و «التزام حرفه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی فضیلت گرایی معلمان براساس مؤلفه های «سرمایه معنوی» و مؤلفه های «التزام حرفه ای» در سال1398 است که به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل 278 نفر از معلمان ابتدایی شهرستان ترکمن است که حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان به تعداد 162 نفر از معلمان با روش تصادفی طبقه ای براساس جنسیت انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های استاندارد سرمایه معنوی گل پرور، مصاحبی، عابدینی، ادیبی و عبدلی (1394) ، التزام حرفه ای معلمان ایمانی (1389) و فضیلت گرایی سازمانی کمرون، برایت و کازا (2004 ) است. تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره بااستفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس 18 صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های ارزش گرایی معنوی، خلوت با خدا، اهمیت معنویت و اثرگذاری معنوی با فضیلت گرایی معلمان مدارس ابتدایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین مؤلفه های مشارکت شغلی، پایبندی به ارزش های کاری، وابستگی سازمانی و وابستگی حرفه ای با فضیلت گرایی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نیز نشان می دهد همه مؤلفه ها به جز مؤلفه های ارزش گرایی معنوی، اهمیت معنویت و وابستگی سازمانی در فضیلت گرایی معلمان اثرگذار هستند. مؤلفه خلوت با خدا، اثرگذاری معنوی، پایبندی به ارزش های کاری و مشارکت شغلی بیشترین نقش را در پیش بینی فضیلت گرایی معلمان دارند. بنابراین چنین نتیجه گیری می شود که با رشد و افزایش سرمایه معنوی و التزام حرفه ای معلمان، فضیلت گرایی آنان نیز افزایش می یابد.
معیارهای شناختی حل اخلاقی برادران دروغین «استقلال» و «استبداد» قضات براساس منابع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
۱۱۹-۱۴۲
حوزههای تخصصی:
استقلال قضات در داوری، فرآیند مهمی است که در اصل صد و پنجاه و ششم قانون اساسی بدان اشاره شده است. مسئله اصلی این پژوهش حل اخلاقی برادران دروغینِ استقلال و استبداد در قضاوت است. قضات در زمان تصمیم گیری و صدور حکم، گاهی دچار تحیر میان آن دو می گردند که تنها با شناخت ماهیت و معیارهای تمایز آنها قابل حل است. حل این چالش اخلاقی، در حوزه های دیگری نیز قابل طرح است ولی براساس آموزه های قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع)، حوزه «شناختی» (داده سازی و داده پردازی های وابسته) اهمیت مبنایی دارد. آثار نوشته شده در این زمینه به استقلال قاضی، عدالت قضایی، آداب القضا و یا استبداد سیاسی پرداخته اند که فاقد شناخت و بررسی آن دو از حیث اخلاقی اند. این پژوهش تا حد امکان معیار، نشانه و مصداق استقلال و استبداد را در این حوزه، بیان کرده است تا قضات در موقعیتی که پیش می آید توانایی خروج از این تحیّر و سردرگمی اخلاقی را داشته باشد.