فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اخلاق، معجزه دوم نبوی است؛ این نظریه جدیدی است که یکی از اسلام پژوهان معاصر ارایه کرده است. این نظریه، اخلاق رسول خدا(ص) را برحسب مفهوم سازی رایج از معجزه در منابع کلامی، معجزه می داند که در میان معجزه های پیامبر(ص) منزلتی فروتر از قرآن و فراتر از سایر معجزات آن حضرت دارد. این معجزه مانند قرآن، خاص پیامبر اسلام(ص) است و برخلاف قرآن، فعل باری تعالی نیست، بلکه فعل یداللهی نبی است. این نظریه به دلیل اهمیت و تاثیر ژرفی که بر فهم ما از نبوت و دین دارد، محتاج تحلیل مبانی و نقد لوازم و شناخت آثار و نتایج آن است. مقاله حاضر، نخستین مطالعه ای است که دیدگاه یاد شده را به عنوان نظریه ای قابل دفاع، مورد تحلیل و نقد قرار می دهد.
درآمدى بر اندیشه هاى تربیتى علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با روش توصیفى تحلیلى، درصدد تبیین نظریه علامه طباطبائى در خصوص اندیشه هاى تربیتى مى باشد. علامه به تناسب، در مباحث علمى فلسفى خود به بحث هاى مرتبط با فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته است. نظرات ایشان با توجه به رویکرد فلسفى و توجه ویژه به حکمت متعالیه و تکمیل آن، بستر مناسبى براى طرح ریزى یک نظام جامع تربیتى برآمده از فلسفه اسلامى است. خصوصیات کم نظیر و گاهى هم منحصردبه فرد ایشان، از جمله اشراف بر مباحث فلسفه اسلامى و ارائه نظرات مبتکرانه از طرفى و آشنایى با فلسفه غرب و مبانى آن از سوى دیگر، مى تواند از دلایل اقبال عموم فرهیختگان حوزوى و دانشگاهى به ایشان باشد.
ازاین رو، پرداختن به آراى این اندیشمند فرزانه، گامى به سوى نظام تعلیم و تربیت اسلامى مى باشد. در این تحقیق سعى شده است با بیان دیدگاه علامه طباطبائى درباره فلسفه آموزش و پرورش، بعد نگرشى آن و استلزامات تربیتى آن در آموزش و پرورش، با نقل قول مستقیم و گاهى هم با برداشت هاى محتاطانه از تفسیر شریف المیزان، به طور اجمالى نظام تربیتى اسلامى بر اساس دیدگاه ایشان ترسیم شود.
طراحی الگوی دسته بندی روش های تربیت اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سعادت دنیا و آخرت انسان در گروه تزکیه نفس میباشد که در اصطلاح از آن به «تربیت اخلاقی»، یاد میشود. در این مسئله، یافتن روش ها و تنظیم آنها امری ضروری است. در این مقاله، سعی شده است الگویی برای روش های تربیت اخلاقی ارائه شود. روش ها بر اساس حقیقت شکل گیری عمل، و همراه با نظم منطقی و عملیاتی و با در نظر گرفتن درجات مختلف مردم و توان آنها تنظیم میشوند. و با توجه به اینکه عمل اختیاری بر سه امر بینش، گرایش و قدرت تصمیم گیری و عمل مبتنی میباشد، روش ها از این جهت به سه دسته تقسیم میشوند. از یک سو، عوامل مؤثر در تربیت اخلاقی به عوامل زمینه ساز، ایجابی و رفع موانع تقسیم میشوند. و در نتیجه، از این جهت هم روش ها به سه دسته دیگر تقسیم میشوند و همچنین با توجه درجات مختلف مردم حداقل سه درجه در نظر گرفته شده و روش ها از این جهت نیز به سه دسته دیگر تقسیم خواهند شد. از مجموعه این مقدمات و حاصل ضرب دسته بندیهای یاد شده، الگوئی با بیست و نه دسته از روش ها به دست میآید. ویژگیهای این الگو دارد، عبارتند از: عمومیت، نظم منطقی، تأکید بر بعد شناخت، و تشکیکی و طولی بودن روش ها.
جنسیت و اخلاق از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره جنسیت و اخلاق از منظر آیت الله جوادی آملی و مقایسه آن با برخی دیدگاه ها در فلسفه، روان شناسی، جامعه شناسی و فمینیسم است. این مقاله درصدد است با پاسخ به پرسش هایی مانند «آیا هنجارهای اخلاقی زنان با مردان متفاوت است؟» و «آیا جنسیت در اخلاق تأثیرگذار است؟» از منظر آیت الله جوادی آملی، مشکلات تعامل های اخلاقی جامعه را رفع کند. ازآنجاکه روح انسان حقیقت واحدی دارد، اصول اخلاقی مطلق اند، احکام اخلاقی حاکم بر زنان و مردان ازسوی شارع مقدس نیز یکسان اند و فقط در برخی فروعات تفاوت هایی دارند؛ احکام اخلاقی جنسیت پذیر نیستند و اصول اخلاقی یکسانی بر زنان و مردان در تمامی عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم است.
دین پژوهی(ایمان)
اخلاق مدنى در اندیشه ملا احمد نراقى(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۱ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان مسلمان در مواجهه با اخلاق و سیاست به دو گونه عمل کرده اند. برخى چون فارابى با رویکرد سیاسى به ضرورت اخلاق رسیده اند و برخى چون مسکویه و نراقى از مجراى اخلاق نظریات سیاسى خود را مطرح ساخته اند. مهم ترین سوال فرا روى دسته دوم آن است که آیا سیاست و حکومت چیزى جز ایجاد فضیلت و تقوا و تهذیب شهروندان و شهریاران است؟ ملااحمد نراقى مى کوشد تا بر اساس نظریه ((اخلاق فلسفى ـ شرعى)) اصول و قواعد رفتارى جامعه سیاسى خود را تبیین نماید. از نظر او جامعه سیاسى مجموعه شهروندان فاضل و شهریاران عادلى است که با رعایت حقوق و وظایف متقابل, جامعه مطلوب و نظام سیاسى عادلانه را به وجود مىآورند.
کتابشناسی توصیفی اخلاق و آداب اسلامی
منبع:
آیینه پژوهش۱۳۷۰ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
«مایه های عرفانی در قصاید سعدی و مقایسه آن با مصیبت نامه عطّار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های شعری که شیخ سعدی در آن همچون بوستان، اثری ادبی تعلیمی خلق کرده، قصیده است. اگرچه قصاید سعدی چونان غزلیات او گسترده نیست و با ستایش شاهان زمانه آمیخته است، می توان روح تعالیم و آموزه های اخلاقی را در آن دید و با تأمل در بیت ها، حتی به مفاهیمی عرفانی دست یافت که اتفاقاً مورد ستایش و تأکید خود شاعر هم است. سعدی در ضمن مدح، گاه مستقیم و گاه غیرمستقیم، به مضامین و لوازم عرفان اشاره می کند و در بیشتر قصایدش، یک یا چند مفهوم عرفانی را بیان می دارد. او همانند شاعران عارف مَسلک، اصالت حقیقی را از آنِ معنی، و عزت را «در طریق حق بودن» می خواند. نیز، به مضامین و مفاهیمی توجه کرده است که در اثر عرفانی مصیبت نامه جزء عوامل محوری طریقت محسوب می شوند، مانند: جهد و عنایت، اصالت معنا دربرابر صورت، لزوم دردمندی کل کائنات در طلب معشوق الهی، پایداری بر سختی های راه عشق در مقام صبر، بی قراری در فراق معشوق در مقام بی صبری، تقابل عقل و دل، و نیز توجه به بار معنایی واژه «جان» به عنوان کلمه ای کلیدی در آثار عرفانی. در این مقاله، سعی شده است که جنبه های عرفانی قصاید سعدی در نگاهی تطبیقی با مصیبت نامه، به عنوان اثری سترگ در ادبیات عرفانی، تبیین و بررسی شود.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و باورهای دینی (مورد مطالعه کارکنان یگان های ویژه ناجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از عوامل مهم و تأثیر گذاری که می تواند در کارایی و اثربخشی و در نهایت بهره وری کارکنان ناجا مؤثر واقع شود و باعث ایجاد سازمانی سالم گردد ، توجه به ابعاد و ویژگی های شخصیتی و عمل به باورهای دینی نیروی انسانی سازمان می باشد . بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی پنج نوع از ویژگی های شخصیتی ( برون گرایی ، روان نژندی ، انعطاف پذیری ، دلپذیر بودن ، مسئولیت پذیری ) و رابطه آنها در عمل به باورهای دینی کارکنان انجام شده است. این تحقیق از نوع هدف/ کاربردی/ و از نظر ماهیت و روش توصیفی از نوع/ همبستگی/ و با روش میدانی است که در سطح فرماندهی یگانهای ویژه ناجا ( شهر تهران ) در سال 1393 انجام شده است . برای جمع آوری داده های پژوهش از : 1- پرسشنامه عمل به باورهای دینی ( معبد 2- فرم 25 سؤالی – دکتر گلزاری ) و 2- پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو – فرم کوتاه (NEO- FFI ) استفاده گردید و پس از بررسی و تایید روایی و پایایی در بین نمونه مورد بررسی 320 نفر از کارکنان یگان ویژه شهر تهران (222 نفر عملیاتی و 98 نفر اداری) که برابر جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند توزیع گردید.در پایان ، داده های به دست آمده با نرم افزار spss با استفاده از روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفته و نتایج ذیل حاصل شد : یافته های پژوهش ( در سطح 05/0 ) نشان داد که بین عمل به باورهای دینی و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد که در این خصوص رابطه باورهای دینی با ویژگی های شخصیتی نیز حاکی از ارتباط معنادارمنفی بین روان نژندی با باورهای دینی و ارتباط معنادار مثبت برون گرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت و دلپذیر بودن با باورهای دینی بود.
تحلیلی بر نسبت دنیا و آخرت و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتارتبیین مناسبات دنیا و آخرت و تعیین دلالت های تربیتیآن است.
این رویکرد می تواند نگریستن به رابطه دنیا و آخرت و تنظیم عملکرد و رفتارهای فردی و اجتماعی درجهت حیات طیبه را نحت تاثیر قرار دهد.
برای تبیین چگونگی نسبت دنیا و آخرت ، ماهیت این دو، مورد بررسی قرار گرفت و آشکارگردیدکه دنیا و آخرت از یکدیگر قابل تفکیک و تجزیه نیستند . جدا انگاری زمانی به وجود می آید که ماهیت اصلی حیات دنیوی و اخروی شناخته نشود .
برای تبیین چگونگی حرکت دردنیا و نایل شدن به حیات طیبه نیز با توجه به تجزیه و تحلیل سؤال نخست، اصولی معین شد . نگرش صحیح به دنیا ، باور به برتری آخرت بر دنیا، نیرومندسازی اراده، تقویت حس کرامت و محاسبه خود اهم اصول مورد نظر است .
برای استنتاج دلالت های تربیتی از روش توصیفی، تحلیلی استفاده شد و بوسیله استدلال عقلی دلالت هایی تعیین گردید. چند هدف تربیتی از قبیل: شناساندن ماهیت دنیا به افراد، توانایی عمران و آباد کردن دنیا، آگاه شدن از رابطه حقیقی دنیا وآخرت، تقویت روحیه صبر و پایداری و یادگیری سبک زندگی اهم هدف های تربیتی را تشکیل می دهد . درپایان مقاله نیز پیشنهاد های کاربردی ارائه شده است.
الگوی مفهومی ابعاد تصور از خدا بر اساس اسماء حسنا مبنایی برای مطالعات سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین ابعاد تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا و ارائه الگویی مفهومی برای مطالعات مربوط به سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دینی، انجام شده است. بدین منظور، آیات قرآن کریم و حدیث معروف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، که در آن 99 اسم خداوند بیان شده، مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و مبتنی بر روش تحلیل محتوی بود. نتیجه پژوهش نشان داد که تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا، به دو بعد کلی اشاره دارند: اول، اسمایی که منشأ آنها ملاحظه ذات خداوند، بدون در نظر گرفتن ِغیر می باشد و شامل ابعادِ ذات، تنزیه و عظمت و بزرگی می شوند. دوم، اسمایی که به ارتباط خداوند با جهان آفرینش اشاره دارند. این ارتباط، در دو زمینه است: 1. زمینه خلق: اسمایی که مربوط به آفرینش و ساختار عمومی آفرینش هستند. این اسماء ذیل ِابعاد دانایی، توانایی، کارآیی، کاردانی، حفاظت، هدایت و تسلط قرار می گیرند. 2. زمینه امر: اسمایی که به ربوبیت خدا و رابطه دوجانبه خدا و مخلوقات اشاره دارد. این اسماء ذیل ابعاد تدارک دهنده منافع و امکانات، بر طرف کننده موانع و آسیب ها، کنترل وحسابرسی، و استعانت و فریادرسی قرار می گیرند.
تهاجم فرهنگى
رابطه اعتقاد و اخلاق و عمل
منبع:
مکتب تشیع ۱۳۳۹ شماره ۵
هنر خوشنویسی و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی در جستجوی تربیت منبعث از مبانی اعتقادی و اسلامی است که از ملزومات فرهنگ اسلامی می باشد. هنر اسلامی به دلیل غنای فرهنگی و مذهبی بهترین شیوه استفاده از قابلیت های اخلاقی و معنوی می باشد. چنانچه ترویج و ارائه آداب و تربیت اخلاقی به گونه ای که هم در تربیت هنرمند و هم در اشاعه آن در فرهنگ جامعه مؤثر باشد در تفکر و تمدن اسلامی امری ضروری بوده است.
پرسش های اصلی مقاله عبارتند از: رابطه هنر و اخلاق در فرهنگ اسلامی چگونه است؟ قالب های هنری و بیانی هنر خوشنویسی برای انتقال مفاهیم تربیتی کدامند؟ هدف این نوشتار تبیین جایگاه و اهمیت اخلاق دینی و تربیت معنوی در یکی از قدسی ترین هنرهای اسلامی یعنی خوشنویسی می باشد.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که عامل معنوی تقدّس هنر خوشنویسی یعنی حفظ حرمت و عزّت محتوا و محمول خط یعنی کلام الهی، هنرمندان خوشنویس را در خلق اثر هنری و کسب فیض مدام ملزم به رعایت آداب و اخلاق نموده است و از زیباترین تجلیّات این ابعاد اخلاقی خوشنویسی ضرورت تهذیب نفس بوده که در میان خوشنویسان به عنوان یکی از مهم ترین اصول اخلاقی و تربیتی از واجبات اشتغال به این هنر بوده است.
دموکراسی و اخلاق لیبرالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
دموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانة «قانون گرایی»، «مشارکت سیاسی» و «نظارت پذیری» است. ولی هدف یاد شده با تکیة صرف بر این اضلاع، دور از دسترس به نظر می رسد. صفحات تاریخ اقدامات سیاه پرشماری از دموکراسی ها را به ثبت رسانده است. آنچه موجب شده دموکراسی با ظاهری انسانی به فرجامی چنین غیرانسانی گرفتار شود، ضعف و یا به عبارت دیگر، فقدان ضلع چهارمی به نام «اخلاق» بوده است. واقعیت این است که دموکراسی با موجودی به نام انسان سروکار دارد که در عین بهره مندی از قوّة خرد، سودجو، خودخواه و استخدام گر است. افتادن قدرت به دست چنین موجودی از هر طریقی، او را به سمت طغیان و زیر پا نهادن هر محدودیتی، از جمله قواعد محدود کنندة دموکراسی سوق می دهد. آنچه موجب می شود انسانی با این خصوصیات، به تکالیف صادره شده از سوی دموکراسی، که نوعاً همسنخ قواعد اخلاقی هستند، گردن نهد، این است که دموکراسی در یک بستر عقلانی و منطقی موجّه ساز اخلاق کشت شود. تنها در چنین صورتی است که انسان سودجو التزام به قواعد دموکراسی را منطقی خواهد یافت و به محدودیت های آن سر خواهد سپرد. اما واقعیت نه چندان آشکاری که وجود دارد، این است که بسیاری از مکاتب مدعی دموکراسی، از فراهم ساختن چنین بستری برای دموکراسی عاجز مانده اند و ادعاهای دموکراسی خواهانة آنها در واقعیات اجتماعی مجال بروز پیدا نمی کند.
مقالة پیش رو مسئلة یاد شده را در خصوص لیبرالیسم، به عنوان بزرگ منادی دموکراسی، بررسی کرده است. نتیجة به دست آمده نامناسب بودن عقلانیت لیبرالی برای کشت و باروری دموکراسی را نشان می دهد. در واقع، لیبرالیسم با ترتیب دادن عقلانیت مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی، سکولاریسم و سودگرایی در وهلة اول، قواعد اخلاقی را بی اعتبار ساخته، و سپس التزام به قواعد دموکراسی را جز در مواقعی که برای فرد سودی در میان باشد، غیرمعقول نشان داده است.