علم فقه و اخلاق از قدیمی ترین علوم اسلامی هستند که در رفتار انسان تأثیر مستقیم داشته و همچون گذشته، زنده و بالنده، به نقش آفرینی پرداخته و به توسعه و گسترش قلمرو خود ادامه می دهند، همانگونه که فقه، مجموعه ای از قوانین وآیین زندگی انسان است اخلاق نیز مجموعه ای از صفات روحی و باطنی بشمار می رود. از این رو شناخت فقه و مکاتب فقهی و در مقایسه با آن، دانستن اخلاق و مکاتب اخلاقی، به عنوان دو دانش رفتاری، ما را در مسیر عمق بخشی به فهم تعاملات و روابط آن دو یاری می رساند و با طرح مباحث گوناگون و مقایسه ای از جمله تعریف دقیق و منبع شناخت فقه و اخلاق، می توان به چگونگی نسبتِ میان آن دو دست یافت. بدین جهت این مقاله برآن است، تا با بررسی مفهوم و منابع معرفتی آن دو، چگونگی رابطه علمی و منطقی و یا تمایز میان آن دو را بیان کند.که باتوجه به وجود نوعی همپوشانی بین آن دو، قطعاً در مقام تعارض و تباین یک دیگر نیستند
امروزه با وقوع بحران های زیست محیطی، نحوه نگرش به ارتباط بین انسان و طبیعت به یکی از چالش برانگیزترین مسائل در حوزه اخلاق زیست محیطی تبدیل شده است. بدین خاطر بسیاری از اندیشمندان در تلاش اند راه حلی جامع برای فرارفت از بحران های خودساخته زیست محیطی بیابند. در این نوشتار برآنیم ضمن تبیین ابعاد گوناگون اخلاق زیست محیطی، به دو نحوه نگرش خاص نسبت به این موضوع بپردازیم: از سویی به طرح «نظریه گایا» که یکی از نظریات مطرح در علوم تجربی است، می پردازیم و از سوی دیگر به بررسی «قاعده بسیط الحقیقه» ملاصدرا به عنوان نظریه ای نوین جهت ارائه الهیات زیست محیطی خواهیم پرداخت. ازجمله نتایج این پژوهش، تحقق نظریه ای نوین با استفاده از قاعده فلسفی بسیط الحقیقه در حوزه اخلاق زیست محیطی خواهد بود.