فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۶۱ تا ۷٬۷۸۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
اخلاق دوره جدید سال اول تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
53 - 109
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث از شبیهسازی در کانون توجه صاحبنظران عرصههای گوناگون قرار دارد. مخالفان به کار بستن این تکنیک، دلایلی بر ضد آن اقامه میکنند. برخی از این دلایل کلامی، پارهای فقهی و برخی اجتماعیاند. اما کسانی با نگاه اخلاقی بر آن شدهاند تا شبیهسازی انسانی را از منظری اخلاق نقد کنند. با رویکرد اخلاقی عمدتاً پنج دلیل بر ضد شبیهسازی انسانی اقامه شده است: یک. نقض کرامت ذاتی انسان، دو. ایجاد انسانهای درجه دوم، سه. استفاده ابزاری از انسانها، چهار. ودیعه بودن جسم انسان و پنج. نابودی جنینهای ناخواسته. نویسنده مقاله این دلایل را گزارش و سپس به تحلیل آنها پرداخته و قوت آنها را سنجیده است.
ارائه الگوی مشارکت شهروندان در احساس مسائل عمومی مبتنی بر اخلاقیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به طراحی و ارائه مدل مشارکت شهروندان در احساس مسائل عمومی مبتنی بر اخلاقات پرداخته است. این تحقیق ازنظر هدف، اکتشافی و از نظر روش، تلفیقی از روش های کیفی و کمی بود. در مرحله اول از روش کیفی و از نوع تحلیل محتوا استفاده شد و در مرحله دوم تحقیق از تکنیک دلفی، جهت تعیین ابعاد و مولفه ها مشارکت شهروندان استفاده گردید. پس از طی سه مرحله دلفی، برای مشارکت شهروندان در احساس مسائل عمومی، بعداطلاع رسانی با مولفه های (حضوری و غیر حضوری). بعدحمایت با مولفه های (قانونی، سازمانی ،اقتصادی). بعد همکاری با مولفه های (فردی،سازمانی ،اجتماعی) و بعداختیار شهروندی با مولفه های (فردی، اجتماعی، سیاسی) مورد تایید خبرگان قرار گرفت. جهت پیمایش و آزمون مدل جامعه آماری شهروندانی بود که به عنوان ارباب رجوع به مجلس شورای اسلامی مراجعه نمودندکه با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی تعداد 388 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با کمک نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس تحلیل عاملی تاییدی ،مدل یابی معادلات ساختاری صورت پذیرفت و سازه الگو طبق تجزیه و تحلیل های بعمل آمده تایید شد. یافته ها حاکی از آن است که میزان واریانس تبیین شده احساس (89/0) اس ت. مثبت بودن مقادیر Q برای تمامی متغیرها نشان می دهد که این متغیرها موجبات ارتقاء مشارکت شهروندان را فراهم می کند.
بررسی ویژگی های اخلاقی استادان زبان انگلیسی با توجه به سطح دینداری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
137 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش، بررسی دیدگاه های دانشجویان درباره ویژگی های اخلاقی استادان زبان انگلیسی با توجه به سطح دینداری دانشجویان بود. در این پژوهش، روش ترکیبی پیمایشی به کار رفت. در آغاز پرسش نامه سطح دینداری با توجه به طبقه بندی 81 دانشجو به گروه های بیشتر یا کمتر مذهبی سازگار و پایایی این پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. از میان 53 نفر از دانشجویان سال آخر رشته مترجمی زبان در دو دانشگاه در شهر قم که پرسش نامه را تکمیل کردند، 22 نفر از آنان در مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. پس از تجزیه و تحلیل دقیق و چندباره از کدها و مقولات مصاحبه دانشجویان، یک موضوع اصلی (صداقت) شناسایی شد، سپس با توجه به سطح دینداری دانشجویان از طریق آزمون های خی دو و فیشر، مفهوم صداقت مورد بررسی قرار گرفت. از طریق تحلیل مفهومی، یک شبکه معنایی از ویژگی های اخلاقی استادان زبان براساس صداقت، به عنوان مهم ترین صفت اخلاقی استادان زبان به زعم دانشجویان شناسایی شد. از چنین پژوهش هایی می توان در برنامه ریزی آیین نامه های اخلاقی برای استادان زبان استفاده کرد.
جایگاه عدالت و جلوه های نقد اجتماعی در پند سیاسی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی (606 692 ه . ق.) را باید به یقین از موفق ترین سخنورانی دانست که از پند و اندرز جهت انتقاد سیاسی به عنوان جنگی نرم در زورآزمایی و برخورد با سوء رفتارهای صاحبان دین و دنیا در عصر خویش بهره می گیرد. او با آمیختگی طنز و پند و استفاده از هنر ایجاز، تشبیهات غافلگیرکننده، تضاد موجود در جامعه و... فاصله ی میان حقیقتِ زندگی و واقعیت حاکم را چنان زیبا بیان می کند که از یک حادثه ای جدی یک فانتزی خنده دار به وجود می آورد. در این پژوهش نخست درمی یابیم که برقراری عدالت اجتماعی یکی از مهمترین دغدغه های سعدی است. سپس با تحلیل و بررسی شواهد و نمونه های از کلام وی آشکار می سازیم که از منظر شیخ اجل، صاحب منصبانی چون قاضیان، کارگزاران حکومتی، بزرگان دینی به ویژه حاکمان و امیران، خود بیشترین جلوه های بی عدالتی در جامعه ی آشفته و آلوده ی دوران اویند.
واکاوی ارتباط بین رویکردهای مدیریت تعارض از منظر حضرت علی و عملکرد شغلی کارکنان ستادی آموزش و پرورش شهر اصفهان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، واکاوی ارتباط بین رویکردهای مدیریت تعارض و عملکرد شغلیِ کارکنان آموزش وپرورش شهر اصفهان است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعهٔ آماری تحقیق شامل 539 نفر از مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان اداره های آموزش و پرورش شهر اصفهان است که تعداد 220نفر به عنوان نمونهٔ مورد مطالعه از طریق جدول مورگان و به صورت روش نمونه گیریِ تصادفی طبقه ای متناسب با جامعهٔ آماری انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر، برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه استفاده شد؛ پرسش نامهٔ رویکردهای مدیریت تعارض و پرسش نامهٔ عملکرد. نتایج، نشان داده است که بین رویکردهای مدیریت تعارض (شناختی-ذهنی، نرم و سخت) و عملکرد در مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان اداره های آموزش و پرورش شهر اصفهان رابطهٔ معنادار وجود دارد و رویکرد نرم بیشترین نقش را در تبیین عملکرد دارد. هم چنین با دیدی تحلیلی نشان داده می شود که از دیدگاه نهج البلاغه عوامل مختلفی زمینه ساز بروز این گونه تعارضات هستند که می توانند ناشی از عوامل فردی، میان گروهی، اجتماعی، مدیریتی یا تلفیقی از آن ها باشند. سبک مدیریت تعارض حضرت علی7در مقابله با تعارضات منفی اجتماعی دارای سه شیوهٔ کلی است که شامل مدیریت ذهنی تعارض، مدیریت نرم تعارض و مدیریت سخت تعارض است و هر کدام در جایگاه خود و در مقابله با تعارضات یادشده دارای نقشی بسیار مؤثر، مهمّ و ارزشمند است.
رابطه بین متغیرهای هوش معنوی والدین و معلمان و شادکامی دانش آموزان دوره ابتدایی: نقش واسطه گری بهزیستی معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تأثیر میانجی گری بهزیستی معنوی دانش آموزان در رابطه بین هوش معنوی والدین و معلمان با شادکامی دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) کلاس پنجم و ششم ابتدایی شهر شیراز در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه پژوهش به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. معلمان و والدین به پرسشنامه هوش معنوی کینگ (King, 2008) و دانش آموزان به پرسشنامه های بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (Paloutzian and Ellison,1991) و شادکامی اکسفورد(Oxford, 2002) پاسخ دادند. روایی و پایایی ابزارها محاسبه و مطلوب بدست آمد. سؤالات پژوهش با استفاده از نرم افزار AMOS22 تحلیل شدند. نتایج تحلیل های آماری نشان داد هوش معنوی معلمان و والدین هر دو بر بهزیستی معنوی دانش آموزان تأثیر معنی دار دارد. همچنین هوش معنوی معلمان و والدین هر دو بر شادکامی دانش آموزان تأثیر معنادار نشان داد. علاوه بر این بهزیستی معنوی دانش آموزان بر شادکامی آن ها نیز تأثیر مثبت و معنی داری نشان داد. نتایج تحلیل میانجی نشان داد که اثر غیر مستقیم هوش معنوی معلم بر شادکامی دانش آموز معنی دار بود. هم چنین نتایج نشان داد که اثر غیر مستقیم هوش معنوی والدین بر شادکامی دانش آموز نیز معنی دار بوده است. درنهایت یافته های بدست آمده حاکی از تأثیر معنویت افراد تأثیرگذارهمچون معلمان و والدین بر بهزیستی معنوی دانش آموزان و همچنین شادکامی آنان است ونتایج لزوم توجه به معنویت در زندگی را مورد تأیید قرارداد.
ارزیابی یا هدایت عمل؟ راهی برای تمایز عمل درست از فضیلت مندانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
115-126
حوزههای تخصصی:
بر اساس بازتقریری از اخلاق فضیلت، عمل، درست است، تنها اگر چیزی باشد که فاعل فضیلت مند در این شرایط انجام خواهد داد. از جمله ایرادهای معناشناختی که براین دیدگاه وارد شده، ایراد «درست اما غیر فضیلت مندانه» است که بر اساس آن، خطاست که عمل درست را براساس فعل فاعل فضیلت مند تبیین کنیم، زیرا گاهی فرد غیرفضیلت مند در شرایطی است که فاعل فضیلت مند هرگز در آن شرایط قرارنخواهد گرفت. در پژوهش حاضر، ابتدا به تحلیل این مشکل پرداخته و نشان خواهیم داد که ایراد مزبور ناشی از خلط حوزه تعیین وظایف و ارائه هدایت عملی، با محدوده ارزیابی افعال است، درنتیجه در مقام «هدایت عمل»، عمل درست است، اگر و تنها اگر، چیزی باشد که فاعل فضیلت مند در این شرایط تصمیم می گیرد، هرچند در مقام «ارزیابی عمل»، این تصمیم ممکن است «قابل تحسین» نباشد. بدین ترتیب مواردی وجود دارد که فاعل «باید» عملی را انجام دهد، اما درعین حال نمی توان عمل او را «درست»، به معنای «فضیلت مندانه» و «قابل تحسین» دانست. در پایان به ارائه راه حل های کاربردی تری برای رفع این مشکل خواهیم پرداخت.
تحلیل محتوای کتاب های جدیدالتألیف «علوم تجربی» دوره ابتدایی ایران با توجه به مؤلفه های «کفایت اجتماعی» فلنر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های جدیدالتألیف «علوم تجربی» دوره ابتدایی با توجه به مؤلفه های کفایت اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق ترکیبی از روش توصیفی پیمایشی و تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. جامعه آماری تحقیق 150 تن از متخصصان علوم تربیتی و محتوای پژوهش شش کتاب درسی «علوم تجربی» دوره ابتدایی است. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر، روش «تمام شماری» بوده است. ابزار جمع آوری داده ها در تحقیق حاضر را پرسش نامه و سیاهه ثبت داده ها تشکیل می دهد. روایی ابزارها از طریق مراجعه به خبرگان ارزیابی و تأیید شد و برای آزمون پایایی ابزارها، برای پرسش نامه، از آزمون «همبستگی» بهره گرفته شد و به منظور سنجش پایایی سیاهه ثبت داده ها، از ضریب توافق استفاده گردید. ضریب همبستگی 82/0 و ضریب توافق 78/0 محاسبه گردید که نشان از پایایی بالای ابزارهای تحقیق دارد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 53/60 درصد کل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دروه ابتدایی ایران به مؤلفه های کفایت اجتماعی پرداخته اند که این نسبت خوبی است، اما نقطه ضعف موجود در عدم توازن بین میزان تأکید بر چهار مهارت کفایت اجتماعی است که البته این مسئله در تک تک کتاب های درسی نیز وجود دارد، بدین گونه که در کل محتوای کتاب ها، بیشترین تأکید بر مهارت های شناختی، و کمترین تأکید بر مهارت های هیجانی بوده است.
میان کنش عبادات و تربیت با تأکید بر ابعاد تربیتی و اخلاقی کفارات مذکور در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر گذاری عبادات، بر اخلاق و تربیت دینی بندگان موحد، غیر قابل تردید و انکار است. اینکه این کنش گری، در چه ساحت هایی از ابعاد فردی و اجتماعی زندگی انسان متعبّد محقق می شود، مسأله ای است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. مفهوم شناسی و بیان ماهیت کفارات (به عنوان یک عبادت شرعی) و اثرگذاری ادای آن ها در اخلاق فردی و تربیت اجتماعی، موضوعات دیگری است که با روش تحلیل و توصیف متون دینی، به ویژه آیات مربوط به کفارات، مورد بررسی قرار گرفته است. این نوشتار بر این فرض استوار است که آثار متعدد تربیتی و اخلاقی بر انجام این عبادت، یعنی ادای کفارات، مترتّب است. برجسته ترین اثرهای عمل به این حکم شرعی عبارت است از: «بازگشت به درگاه ربوبی»، «استحکام پایه های ایمانی» و «تنبیه و تطهیر مرتکب فعل حرام از طریق مجازات وی» از جمله این آثار دانسته شده است.
نقش اخلاق پرسشگری مربیان در پرورش تفکر متربی با تکیه بر سیره معصومین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135 - 154
حوزههای تخصصی:
موضوع تفکر و اندیشه همواره مورد توجه قرآن و روایات بوده تا جایی که در روایات ارزش یک ساعت تفکر برابر هفتاد سال عبادت قرار داده شده است. سعی نظام تعلیم و تربیت هم بر این اساس است که بتواند دانش آموزان متفکر و خردمند تربیت کند تا آن ها بتوانند بینش صحیحی نسبت به چالش های رو بروی خود در آینده داشته باشند. یکی از مؤثر ترین کارها برای پرورش تفکر در دانش آموز استفاده از روحیه پرسشگری در آن ها است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی اهمیت پرسشگری در نظام آموزشی برای پرورش قوه تفکر دانش آموز با تکیه بر روایات پرداخته است. روش مقاله اسنادی تحلیلی است. نتیجه این پژوهش به این شرح است که مطلوب ترین شیوه پرورش فکری متربی استفاده از شیوه پرسشگری است که معصومین (ع) به عنوان یک مربی از این روش آموزشی به طور متداول استفاده می کردند. چنین شیوه ای ضمن اینکه مخاطب را در فرایند فکری فعال قرار می دهد، به مربی این امکان را می دهد تا با طرح سئوالات هدفمند و انگیزشی، متناسب با ظرفیت وجودی متربی، او را به سطح بالایی از شناخت و ظرفیت فکری سوق دهد.
شناسایی مؤلفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی انجام یافته است. روش: روش تحقیق، توصیفی (تحلیل محتوای کیفی) و از نوع قیاسی، با مراجعه به متن قرآن کریم، اسناد بالادستی و منابع علمی و پژوهشی بود. جامعه آماری شامل تمام سوره ها و آیات قرآن کریم، ترجمه و تفسیرهای آن، اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی بود. با توجه به ماهیت پژوهش نمونه برابر جامعه بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، چک لیست بررسی آیات قرآنی و اسناد بالادستی بود که روایی آن توسط 5 نفر از اساتید علوم تربیتی، گروه معارف و معلمان علوم قرآنی دانشگاه تبریز تایید و پایایی آن نیز از طریق ضریب توافق لاوشه با نظر خواهی از همین اساتید بررسی گردید. یافته ها: در بخش تحلیل اقدام به استخراج مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم شد که این مولفه ها در 3 حوزه اصلی تولید، توزیع و مصرف طبقه بندی شدند. در حوزه تولید، 9 مولفه اصلی و 119 مولفه فرعی، در حوزه توزیع، 24 مولفه اصلی و 56 مولفه فرعی و در حوزه مصرف، 6 مولفه اصلی و 52 مولفه فرعی شناسایی شد. در مرحله بعد، شناسایی مولفه ها از اسناد بالادستی و میزان انعکاس مولفه های استخراج شده از قرآن کریم با اسناد بالادستی بررسی گردید. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که میزان انعکاس مولفه های تربیت اقتصادی در اسناد بالادستی حدود 22 درصد در حوزه تولید، 12 درصد در حوزه توزیع و 20 درصد در حوزه مصرف بود که نتایج بسیار اندکی می باشد. واژگان کلیدی : تربیت، تربیت اقتصادی، قرآن کریم، اسناد بالادستی
انطباق پذیری آیین نامه انضباطی نیروهای مسلح با آیات قرآن کریم و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنبیه در نظام اسلامی دارای اهداف، اصول و روش های ویژه ای است که در متون اسلامی تبیین شده است. هدف از این تحقیق، بررسی فصل سیزدهم از آیین نامه انضباطی نیروهای مسلح و تعیین میزان انطباق پذیری آن با آیه های قرآن و روایات اسلامی و یافتن خلل های احتمالی است، تا اولاً بستری برای تبیین ضرورت اجرای تنیبه به روش اسلامی و گفتمان سازی درمورد آن فراهم گردد، و ثانیاً باتوجه به آشکارشدن خلأها و موارد مغفول مانده، گامی درجهت اصلاح و تکمیل آیین نامه انضباطی برداشته شود. روش: تحقیق حاضر را با رویکرد کیفی و به روش داده بنیاد انجام دادیم. به منظور استخراج گزاره های موردنظر از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده کردیم. برای مطالعه ادبیات تحقیق از نرم افزارهای قرآنی و کتاب های تفسیری شیعه و اهل سنت استفاده کردیم. برای سازماندهی گزاره ها از نرم افزار سیتاوی و مکس کیودی ای بهره گرفتیم. در فرایند تولید نظریه داده بنیاد سه نوع کُد گذاری باز، محوری و انتخابی انجام دادیم و الگوی نهایی تحقیق ترسیم نمودیم. یافته ها: مطالعه تطبیقی آیین نامه انضباطی با آموزه های اسلامی نشان داد که در موارد بسیاری قابلیت تطبیق وجود دارد، اما درعین حال مواردی در آیین نامه مغفول مانده است که عبارتند از: لزوم تنبیه بجا، به موقع و به اندازه؛ لزوم پرهیز از تنبیه بیش ازظرفیت؛ لزوم تنبیه همراه با رفق و نرمی؛ پرهیز از تنبیه خشونت آمیز؛ لزوم تنبیه به صورت مرحله ای و آغاز از مراتب خفیف و ضعیف و پرهیز از تکرار زودهنگام تنبیه. نتیجه گیری: برای پیشگیری از آسیب های احتمالی لازم است موارد مغفول مانده در حوزه های آداب و اصول تنبیه در آیین نامه انضباطی لحاظ شوند و به تمامی فرماندهان و مدیران در رده های مختلف ابلاغ شوند.
ضمان درک در ترازوی ارزیابی اخلاقی با محوریت ارا وحدت رویه دیوان عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازکار پیش بینی شده ازنظرحقوقی واخلاقی در قانون مدنی در خصوص ضمان درک بایع نسبت به رد ثمن، از منظر اقتصادی قسمت زیادی از خسارت ها را غیر قابل جبران می گذارد. علی الخصوص خسارت های اخلاقی وحقوقی ناشی از تفاوت قیمت مبیع. رای وحدت رویه شماره 733 در حالی که همین سوال را پیش رو داشته آن را با خسارت ناشی از کاهش ارزش پول یکی دیده است. با این حال هنوز سرنوشت امکان اخذ خسارت ناشی از تفاوت قیمت مبیع مبهم است. راه حل هایی پیشنهاد شده از سوی حقوقدانان برای جبران این زیان، ضمان درک را از شکل اصلی خود بیرون می آورد. بنظر می رسد با مطالعه دقیق ماهیت پول امروزی به عنوان کالایی مبادله ای نه مصرفی نه تنها می توان تکلیف این خسارت را روشن ساخت، بلکه ضمان درک را در تطبیق با مفهوم جدید پول باز تعریف کرد.
موانع اصل حاکمیت اراده و جایگاه اخلاق حسنه در قراردادهای بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
107 - 122
حوزههای تخصصی:
اصل حاکمیت اراده بعنوان اصل اساسی در قانون مدنی مورد پذیرش قرار گرفته و بر قوانین و قواعد معاملات سایه انداخته است و هر جا تردید و شک در حکومت یا عدم حکومت این اصل شد باید به استناد حاکمیت اراده حکم بر تجویز و اباحه عمل حقوقی مورد نظر(اعم از عقد، ایقاع، شرط)نمود. موانعی که در دکترین حقوقی نیز برشمرده شده است ریشه در نقصان اراده و حاکمیت اراده نداشته بلکه ریشه در مصالح دارد که خود این مصالح نسبی و متغیر هستند لذا نمی توان این موانع را از موانع حاکمیت اراده دانست بلکه این موانع بیشتر در مرحله اجرا و اثرگذاری موثر در مقام هستند. البته این به معنی اعطای اعتبار و توسیع بیش از حد نخواهد بود چرا که لزوم نظارت در عالم حقوق غیرقابل انکار می نماید اما نظارت به معنای تضییق و تحدید نیست. در نتیجه شرایط مندرج در قراردادهای بانکی نباید با قوانین آمره و دستوری بانکی مخالفت داشته باشند در هر صورت رعایت قوانین آمره بانکی لازم و ضروری است و در صورتی که شرط یا قاعده خاصی بر خلاف قوانین بانکی در قراردادی درج شده باشد مشتری می تواند از طریق دادگاه ابطال آن را درخواست کند. این تحقیق با هدف بررسی موانع جریان اصل حاکمیت اراده در قرارداد های بانکی به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
طراحی الگوی مطلوب تربیت عقلانی در برنامه درسی دین و زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت عقلانی یکی از ابعاد مهم تربیت انسانی است؛ زیرا شرط توفیق در جنبه های دیگر، مانند عاطفی، اخلاقی و اجتماعی نیز معطوف به آن است. برای دستیابی به اهداف مهم این بُعد تربیت، به ارائه الگویی در زمینه برنامه درسی تربیت عقلانی نیاز است. شناخت جایگاه تربیت عقلانی در برنامه درسی «دین و زندگی» دوره دوم متوسطه ایران و ارائه الگوی مطلوب آن، هدف اصلی پژوهش حاضر است و برای شناسایی الگوی مورد نظر، از روش داده بنیاد استفاده شده است. حوزه مورد مطالعه این پژوهش، دیدگاه صاحب نظران رشته های برنامه ریزی درسی و فلسفه تعلیم و تربیت و معارف اسلامی بوده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، صاحبان آثار در این زمینه، شناسایی شدند و مورد مطالعه و مصاحبه قرار گرفتند. یافته های پژوهش، ارائه الگوی تربیت عقلانی در درس دین و زندگی است. در این الگوی پیشنهادی، شرایط علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله ای، کنش و واکنش ها و پیامدهای الگو تعیین شدند. الگوی پارادایمی طراحی شده می تواند به تحقق تربیت انسان و شهروند مطلوب بر اساس الگوهای اسلامی و رشد معنوی دانش آموزان منجر شود.
نقد و ارزیابی جایگاه ابعاد و مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پ ژوه ش ح اض ر با هدف نقد و ارزیابی جایگاه ابعاد و مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه پژوهشی، شامل متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مصوب آذر ماه 1390 می باشد که با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهشی، از نمونه گیری صرف نظر شده و کل آن مورد بررسی و تحلیل واقع شد.ابزار اندازه گیری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است که پس از مطالعه و بررسی منابع نظری در حوزه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران جهت بررسی سند تحول بنیادین تهیه شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد تحلیل قرار گرفته اند. ع م ده ت ری ن ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر آن است که: در م ج م وع 226 مرتبه به مؤلفه های قدرت نرم توجه شده که میزان تراکم آن در بخش هدف های عملیاتی و راهکارها با 75 فراوانی و 33/2درصد زیاد و در بخش های بیانیه مأموریت و چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین با 7 فراوانی و 3/1 درصد کم است. در بین ابعاد مورد بررسی، بعد سیاسی با میزان بار اطلاعاتی 0/890 و ضریب اهمیت 0/275 بیش ترین و بعد علمی و فناوری با میزان بار اطلاعاتی 0/678 و ضریب اهمیت 0/210 کمترین توجه را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی دلالت نسبیت توصیفی ارزش بر نسبیت فراهنجاری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
147 - 185
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ ها و سنت های مختلف، ارزش های متنوعی وجود دارد که از آن به نسبیت توصیفی تعبیر می شود. هر قوم و فرهنگی اغلب، ارزش های خاص خود (چه اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا علمی) را والا می شمارد و به ارزش های دیگر فرهنگ ها بی توجه است یا حتی گاه آنها را ضد ارزش می شمارد. برخی بهترین تبیین از این واقعیت را نسبیت واقعی یا فراهنجاری ارزش دانسته اند و درحقیقت یکی از مهمترین پشتوانه های نسبیت فراهنجاری را همین تنوع فرهنگی می دانند. هر دو مدعای: «تحقق تنوع فرهنگی ارزش» و «دلالت آن بر تنوع واقعی و ثبوتی ارزش و نفی حقیقت مطلق، ثابت و فراگیر ارزشی» محل مناقشه است. فروکاهش اختلافات اقوام به آداب و رسوم، تلقی نادرست از روابط و ساختار پیچیده فرهنگ ها، قابل حل وفصل بودن اختلافات، احتمال خطا در ترجمه فرهنگی ارزش ها، چندفرهنگی بودنِ افراد و مشکل تعلق هر فرد به چند فرهنگ در عین تعارض ارزش ها و نیز غلبه ارزش های قشر حاکم بر فرودستان، ازجمله چالش های اصل پذیرش تنوع فرهنگی است که حاصل تأمل در آنها، به رسمیت نشناختن اختلافات رایج ارزشی نزد اقوام مختلف است؛ چراکه هم به لحاظ شهودی، اختلافات قومی و فرهنگی بسیاری در بین انسان ها یافت می شود و هم این اختلافات با فرض یکسان بودن همه متغیرات، ازجمله اختلافات زبانی و عدم حل وفصل آنهاست و بیان فروض یادشده، تأثیری در حل مقدمه اول و رفع اختلافات توصیفی ندارد. گام دوم این استدلال و ابتنای نسبیت فراهنجاری بر نسبیت توصیفی نیز مدعایی بدون دلیل کافی و تنها قوت بخشیدن به یکی از احتمالات در مسأله است که این خود یک مغالطه شمرده می شود. به عبارت دیگر، پل زدن از مقام اثبات به مقام ثبوت، امری نادرست و استدلال از معلول به علت، دلیلی ضعیف بر مدعا شمرده می شود. بنابراین نسبیت توصیفی، دلیل تام و قانع کننده ای برای نسبیت فراهنجاری نیست.
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناسی و رویکرد تربیت دینی آلوین پلانتینگا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناسی و رویکرد تربیت دینی آلوین پلانتینگا و علامه طباطبایی، و روش آن تطبیقی استنتاجی است. نتایج نشان داد معرفت شناسی دینی علامه و پلانتینگا در باور به خدا به عنوان گزاره پایه، نقش گناه در دوری از معرفت، ابعاد ایمان و فطری بودن خداشناسی مشابه است؛ اما علامه بر ارائه برهان و گزاره های مشخص پایه، اراده مسبوق به خرد و مؤلفه شناخت در ایمان تأکید می کند و پلانتینگا ناکارامد دانستن براهین، به کارگیری استقرا برای تعیین گزاره های پایه، اراده مسبوق به کشش الهی و تأکید بر عاطفه را مد نظر دارد. در بررسی تطبیقی رویکرد تربیت دینی، قرار گرفتن هر دو رویکرد در میانه طیف عقلگرایی ایمانگرایی، تأکید بر اصلاح محیط، تقوامحوری، توجه به تفاوتهای فردی، خرافه ستیزی، تدریجی بودن، بیداری فطرت خداجو، تهذیب و تنوع محتوا از وجوه اشتراک است؛ اما پلانتینگا بر رویکرد ایمانگرایی معتدل، فردگرایی، اصول دین به عنوان گزاره های پایه و تقدم عاطفه تأکید دارد و علامه رویکرد عقل ورزی، توجه به فردگرایی و جمعگرایی، تبیین اصول و فروع دینی و تقدم ایجاد شناخت را مد نظر دارد.