فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۸۱ تا ۸٬۵۰۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 71
حوزههای تخصصی:
یکی از استدلال هایی که هم به سود واقع گرایی اخلاقی قوی مطرح می شود و هم بر علیه آن، استدلال تاثیرات علّی ویژگی های اخلاقی است؛ که آیا ویژگی های اخلاقی تاثیری علّی در دنیای بیرونی و مادی دارند تا واقعیت آنها اثبات شود یا نه. اولین کسی که این استدلال را بیان کرده است، گیلبرت هارمن است که ویژگی های اخلاقی را فاقد تاثیرات علّی می داند. همچنین شیفر لاندو تقریری هستی شناسانه از آن بدست داده و آن را بررسی کرده است. در این مقاله به بررسی استدلال هارمن و لاندو و اشکالاتی که بر آنها وارد شده است پرداخته ایم و نتیجه بدست آمده این است که استدلال کسانی که ویژگی های اخلاقی را فاقد تاثیرات علّی می دانند دارای اشکالات مهمی است و قابل دفاع نیست. همچنین با تبیین هایی می توان از دارا بودن تاثیرات علّی برای ویژگی های اخلاقی دفاع کرد و از آن به سود واقع گرایی بهره برد.
تعامل بین ساختار و عاملیت و اشارات تربیتی آن برای دوره کودکی؛ با تأکید بر نظریه انسان عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی تعامل ساختار و عاملیت در نظریه انسان عامل و اشارت تربیتی آن برای دوران کودکی است.
روش: بدین منظور این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیلی استنتاجی در سه گام مشخص انجام شد. ابتدا مؤلفه های مفاهیم عاملیت و ساختار در نظریه انسان عامل تحلیل و توصیف شدند. سپس، نسبت ساختار و عاملیت در چارچوبی سیستماتیک استنتاج گردید. درنهایت بر اساس تحلیل های صورت گرفته، دلالت هایی تربیتی و عملی برای کیاست و ریاست دوران اوان کودکی عرضه شد.
یافته ها: برمبنای اهتمام فلسفی نظریه انسان به مثابه عامل، ابتدا مؤلفه های عاملیت شامل(اراده و اختیار، اندیشه ورزی و...) و مؤلفه های ساختار در دو بخش درونی(نفس و فطرت) و بیرونی(شرایط زمانی و مکانی، ایدئولوژی ها و...) احصاء گردید. درخصوص نسبت دوگانه عاملیت ساختار، غفلت از اسباب عاملیت انسان و پذیرش کنش ناپذیری و بی ارادگی او در مصافِ ساختارها از سویی و از دیگرسو، ابرام توجیه ناپذیر بر نقش ساختارها، دو کرانه ی طیفی است که باید از آن ها رو گردانید. از این رو با پذیرش عاملیت به عنوان سخت هسته ی این نظریه، ساختار نیز دارای اصالت است. بنابراین، تعامل گرایی، به معنای میانه روی و پرهیز از گرایش به سوی کرانه های افراطی طیف مدنظر است. البته این نظریه برای تدقیق این تعامل، بیشترین استفاده را از مفهوم«گزینش و انتخاب عاملانه» نموده است.
نتیجه گیری: سرانجام بنا بر فقدان عاملیت در کودکی، اتخاذ انگاره کودک به مثابه شبه عامل و برداشت از دوران کودکی به مانند دوران گذار به عاملیت، دلالت های طرح شده می توانند تمهیدات رشد و توسعه ی پایه های عاملیت را براساسِ اهمیت تعامل پویای دوگانه ی عاملیت ساختار در دوران بزرگسالی فراهم سازند.
کارکردهای مستقل عقل در علم اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
45 - 64
حوزههای تخصصی:
تحلیل کارکردهای عقل از مسائل مهمی است که سبب رشد اخلاق اسلامی می شود. کارکردهای عقل در اخلاق اسلامی گاهی به نحو ابزاری است که در منابع نقلی کاربرد دارد و گاهی به نحو مستقل است که در احکام و مباحث کلان علم اخلاق استفاده می شود. توجه به کارکردهای عقل زمینه عمق بخشی به مفاهیم و گزاره های اخلاقی را فراهم می کند. هدف پژوهش پیش رو ضرورت به کارگیری عقل در اخلاق اسلامی به نحو مستقل است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است که برخی از یافته های پژوهش بدین شرح است: عقل دارای نقش های مختلف از جمله تعیین کلیات و فروعات احکام اخلاقی و مسائل کلان علم اخلاق بدین ترتیب است: کشف علل و حِکَم احکام اخلاقی؛ کشف قواعد عام اخلاقی به منظور کشف احکام موارد جزئی؛ تحلیل موضوعات احکام اخلاقی و تشخیص مصادیق موضوعات اخلاقی؛ مشارکت در تنسیق علم اخلاق، تعیین حکم اخلاقی در موارد خلاء حکم.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
265 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی معنوی است. روش مورداستفاده برای انجام دادن پژوهش، برمبنای هدف ازنوع کاربردی و برمبنای ماهیت، جزء روش های ترکیبی با رویکرد اکتشافی متوالی هدایت شده است. جامعه آماری تحقیق را معلمان ابتدایی شهر کرمانشاه به تعداد 4080 نفر تشکیل می دهند. نمونه آماری طبق جدول کرجسی، 352 نفر و روش نمونه گیری ازنوع تصادفی ساده بوده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از آرای صاحب نظران تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روایی محتوایی تأییدی (CVR) و آلفای کرونباخ استفاده کرده ایم. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی انجام شده و بررسی شاخص های برازش مدل پیشنهادی توسط نرم افزار LISERAL صورت گرفته است که نتیجه آن نشان می دهد مدل از برازش خوبی برخوردار است. یافته های بخش کیفی، بیانگر آن است که ابعاد شناسایی شده برای الگوی برنامه درسی معنوی، شامل بایسته های پیش قراردادی، بایسته های قراردادی، بایسته های پس قراردادی، بایسته های فراتر از پس قراردادی، فرارَوَندگی و فرورَوَندگی هستند. یافته های بخش کمّی نشان می دهند مدل برنامه درسی معنوی استخراج شده نیز تأیید شده است و شاخص های AGFA، GFI، RMSEA و خی دو بیانگر آن هستند که ابعاد شناسایی شده در یک ساختار متجانس، سازه های الگوی یک مفهوم تحت عنوان برنامه درسی معنوی را حمایت می کنند.
پژوهشی درباره مبانی قرآنیِ آداب معاشرت با تأکید بر دیدگاه های آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
5 - 42
حوزههای تخصصی:
ساحت ارتباطی انسان با دیگر انسان ها و سبک زندگی اجتماعی او بخش مهمی از معارف و احکام قرآن کریم را به خود اختصاص داده اند. قرآن، هم خطوط کلی بسیاری از آموزه های معاشرتی را در قالب «بایدها و نبایدها» و هم برخی مبانی و زیرساخت های این آموزه ها را در قالب «هست ها و نیست ها» بیان کرده است. درباره آموزه های معاشرت، هم پژوهش ها و هم نگاشته ها فراوان اند؛ ولی مبناپژوهی معاشرت مورد توجه قرآن پژوهان قرار نگرفته و همین، بایستگی این پژوهش را توجیه می کند، از این رو مسئله اصلی این پژوهش، یافتن مبانی و پایه-های قرآنی آداب معاشرت است و یافته های آن چنین اند: برخی مبانی قرآنیِ آداب معاشرت، مبنای آموزه های همگانی معاشرت اند و برخی دیگر مبنای آموزه های معاشرت با خصوص مؤمنان. دسته نخست عبارت اند از: 1. حرمت انسان؛ 2. ملازمه حق و تکلیف در روابط اجتماعی؛ 3. موازنه حق و تکلیف؛ 4. تقدم مصالح اجتماعی بر منافع فردی، و دسته دوم بدین شرح اند: حرمت ایمان؛ 2. برادری دینی؛ 3. ولایت ایمانی مؤمنان بر یکدیگر. این مقاله، به اجمال، اثرگذاری مبانی یادشده بر آموزه های معاشرتی را نیز بررسی می کند. روش تحقیق در این مقاله، نقلی- وحیانی و روش پردازش اطلاعات آن (داده پردازی) تبیینی و تحلیلی، و روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است.
عوامل و موانع «گرایش به تفکر» در قرآن کریم و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد گرایش به تفکر» رویکردی است که اخیراً برای پرورش تفکر در نظام های آموزشی جهان موردِ توجه قرار گرفته است؛ چرا که صرفاً با آموزش مهارت» اندیشیدن به فراگیران، نمی توان اندیشه ورز شدن آنها را تضمین کرد. از آنجا که گرایش فکری پدیده فرهنگی است و از تعامل با باورها، ارزش و هنجارهای محیطی نشئت می گیرد، توجه به عناصر فرهنگی در گرایش به تفکر»، بسیار حائز اهمیت است؛ از این رو، هدف در پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و موانع گرایش به تفکر، براساس قرآن کریم و ارائه پیشنهاداتی برای نظام های تربیتی، بود. برای این منظور 232 آیه که حیطه مفهومی و مضامین آنها نمایان گر موضوع تفکر در قرآن کریم بودند، شناسایی و موردِ تحلیل قرار گرفتند. پس از استخراج مفاهیم اولیه (28 مفهوم پایه)، در نهایت، 4 محور کلیدی برای عوامل و موانع گرایش به تفکر»، از دیدگاه قرآن کریم، شناسایی شد. نتایج پژوهش حاضر، از نگاه قرآن کریم، بیانگر آن است که به جریان انداختن تفکر نیازمند عواملی چون منابع و موضوعاتی برای تفکر، روش مناسب، مصون سازی تفکر از عوامل بازدارنده (موانع) و تقویت و راهبری تفکر، از طریق عوامل تسهیل کننده، است. بر همین اساس، لازم است مربیان با ایفای نقش الگویی برای تفکرورزی، تهیه محتوای غنی و نافع، فراهم کردن فرصت ها و فعالیت هایی برای تفکر و چالش های فکری، فرضیه آزمایی، گسترش ظرفیت درک شهودی و باطنی، تربیت اخلاقی و تهذیب نفس و زمینه گرایش به تفکر را در فراگیران فراهم نمایند.
رویکرد تربیت دینی برپایه مدیریت تمایلات؛ تربیت دینی در اندیشه حجت الإسلام والمسلمین پناهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
59 - 82
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت مبتنی بر مدیریت تمایلات یکی از رویکردهای جدید در تربیت دینی است که راهکار اصلی آن جهاد با نفس و هدف اساسی آن افزایش توانایی متربیان در مدیریت گرایش هاست. مقاله پیش رو در صدد است این رویکرد به تربیت دینی را در اندیشه های پناهیان بررسی کند. تبیین این رویکرد با آسیب شناسی وضعیت موجود تعلیم و تربیت کشور و با نقطه کانونی تربیت دینی آغاز می گردد و به بازنگری در مفهوم شناسی تربیت دینی منجر می شود و با استفاده از روش تحلیل کیفی، چارچوب کلی این رویکرد شامل ویژگی های تربیت دینی بر پایه مدیریت تمایلات، مبانی، اهداف، محتوا، روش های ارائه، فضای آموزشی و مراحل تربیت دینی معرفی می شود. در این رویکرد هدف تربیت دینی ارائه برنامه ای برای مدیریت تمایلات و توان مندسازی متربی در راستای مخالفت با دوست داشتنی هاست. آگاه ساختن متربی از انواع تمایلات و ارائه تمرین هایی برای افزایش قدرت مخالفت با هوای نفس از ویژگی های محتوا، روش ها و فضای تربیتی در این رویکرد است. در مراحل تربیت دینی، در دوره اول تمرکز بر شناخت تمایلات است و در دوره دوم تمرکز بر توجه دادن به تمایلات عمیق تر و پنهان تر است.
تحلیل شبکه مضامین اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
149 - 176
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی امروزه به مثابه یک ضرورت پایه در نظام های تربیتی و آموزشی مطرح می شود. حرکت در مسیر تمدن سازی مستلزم برخورداری از نظام آموزش وپرورشی است که تصویر روشنی از مفاهیم پایه و رایج داشته و الگوی برجسته ی خود را ارایه نماید. این پژوهش با هدف تدوین شبکه مضمونی اندیشه ورزی در آثار شهید مطهری صورت گرفته است. پس از بررسی اسنادی منابع مکتوب شهید مطهری، بر اساس اصول روش تحلیل مضمون (روش اترید-استرلینگ)، مفاهیم مرتبط با موضوع اندیشه ورزی در آرای ایشان دسته بندی شد. نتایج پژوهش در قالب 59 مضمون پایه ظاهر شدند و در گام بعدی 12 مضمون سازمان دهنده شناسایی گردید: استقلال فکری، توانایی تدبر، تصمیم گیری منطقی، روشن اندیشی، خوداصلاحی، نقادی، تجزیه و تحلیل، استدلال، کل نگری، خلاقیت، شخصیت توسعه یافته و ارزیابی. تعامل مضمون های ظهوریافته در قالب شبکه مضمونی اندیشه ورزی (مضمون مرکزی) ارایه شده است و زمینه ی نظری مناسبی برای پژوهش های میدانی و محتوایی در نظام آموزش وپرورش محسوب می گردد. شکل گیری این زنجیره مطالعاتی می تواند جایگاه اندیشه ورزی را در تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش تصریح کند.
دلالت های تربیتیِ ادوار سه گانه کودک در متون اسلامی، برای مقطع بندی تحصیلی در نظام رسمی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
241 - 272
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دوره های هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روش های متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روش های زاینده (مقایسه ساحت های دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزئیات) و روش های تطبیقی ( انطباق جویی و مقایسه با اندیشه های متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روش ها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضائات مربوط به شرایط و نیاز به گفت و گو و تعامل با اندیشه های نوپدید پاسخ می دهند. بررسی این روش ها نشان می دهد گزاره های تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.
تحلیل دیدگاه علامه مصباح یزدی درباره فقدان گزاره بدیهی در اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پس از آنکه بپذیریم حسن و قبح افعالْ عقلی است و نه شرعی، و یقینی است و نه مشهوری و عقلایی، نوبت به این پرسش می رسد که آیا بدیهی است یا نظری؟ ثمره این بحث آنجا ظاهر می شود که در صورت وجود گزاره بدیهی در اخلاق، علم اخلاق دست کم در اثبات برخی گزاره های نظری خود، از علوم دیگر بی نیاز می شود. هرچند علامه مصباح یزدی گزاره ای مانند «عدل حسن است» را اوّلی می داند، اما در نهایت، علم اخلاق را فاقد گزاره بدیهی می شمرد. این نوشتار به روش توصیفی و تحلیلی به حل این تعارض ظاهری پرداخته و به این نتیجه دست یافته که از نظر علامه مصباح یزدی، قضیه مزبور یک قضیه حقیقیه است که بر وجود مصادیق در خارج دلالت ندارد. با توجه به انحصار قضایای حقیقتاً بدیهی در اولیات و وجدانیات، مصادیق عدل تنها زمانی بدیهی خواهند بود که افزون بر اوّلی بودن، وجدانی هم باشند، در حالی که این مصادیق به صورت وجدانی و با علم حضوری قابل شناخت نیستند. به بیان دیگر، هرچند قضیه مزبور اوّلی است، اما وجدانی نیست و صرف اوّلی دانستن کافی نیست تا به وجود گزاره بدیهی در اخلاق باور داشته باشیم؛ زیرا با صرف تحلیلی و اوّلی بودن حُسن عدل، مشکل ارتباط این قضایا با خارج و صدق آنها بر واقعیت های عینی حل نمی شود و نمی توان این قضایا را به واقعیت های عینی و خارج از ذهن نسبت داد، مگر آنکه اثبات گردند. بر این اساس و با توجه به نظریه «مبناگرایی»، علم اخلاق به مثابه یکی از اقسام حکمت عملی، برای اثبات گزاره های خود به بدیهیات حکمت نظری نیازمند است.
تبیین اندیشه های روان شناختی فلسفی ملاصدرا و کاربست دلالت های تربیتی آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت نفس و روان در پژوهش های فلسفی تعلیم و تربیت اسلامی به ویژه با رویکرد کاربست آن در تربیت رسمی و عمومی از با ارزش ترین موضوعاتی است که کانون آگاهی برخی از پژوهشگران این گستره از علوم انسانی قرارگرفته است؛ پژوهش حاضر در جستجوی تبیین اندیشه های روان شناختی فلسفی ملاصدرا و استنباط دلالت های آن در نظام تربیت رسمی و عمومی است. این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش استنتاجی ضرورت بالقیاس الی الغیر بهره برده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارند که حکمت صدرایی می تواند پاسخ گوی پرسش های بنیادین در حوزه نفس شناسی و تربیت آن در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی باشد. انسان در این مکتب، متصل به مبدأ و مقصد الهی است که وجودش مرکب از جسم و روح است. همچنین خجستگی او در دو جهان به سعادت عقلانی در بستر رشد تعقل خلاصه می گردد. با توجه به هدف اصلی سند تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی و عمومی یعنی تحقق حیات طیبه در تربیت و معنایابی حیات طیبه به حیات معقول و تربیت عقلانی در حکمت متعالیه می توان با برنامه ریزی این ساحت تربیتی در دوره های مختلف تحصیلی به این هدف سند تحول دست یافت.
الگوی تربیتی توانمندسازی و ارتقاء استعدادها در خبر رسانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بکارگیری استعدادها بعنوان منابع انسانی پیش برنده در سازمانهای مختلف از جمله خبر رسانه ملی به امری ضروری تبدیل شده که بایسته است الگوی تربیتی ویژه ای نیز مختص آنها طراحی و ارائه شود؛ توانمندسازی و ارتقاء بخشی از این الگوی تربیتی است که این پژوهش تلاش می کند به آن دست یابد. بدین منظور در جهت تعیین معیارها و روشهای توانمندسازی مبتنی بر الگو هاتوم و با بهره گیری از پژوهش ترکیبی کثرت گرا (گردآوری همزمان داده های کیفی و کمی، ترکیب آنها و استفاده از نتایج برای درک مسئله) و با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه، از جامعه هدف 50 نفره متشکل از خبرگان خبر سیما، داده های مورد نیاز در بخش کیفی با حجم نمونه 20 نفره مبتنی بر اشباع نظری و انتخاب با تکنیک گلوله برفی و در بخش کمی با حجم نمونه 44 نفر مبتنی بر فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده با جایگزین، جمع آوری گردید. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و با بهره گیری از رویکرد آتراید-استرلینگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که در نهایت شبکه مضامین شامل 35 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و نیز 2 مضمون فراگیر حاصل شد که در نتیجه معیارهایی برای توانمندسازی استعدادها متناسب با عملکرد قوی در گذشته و پتانسیل قوی در آینده بعنوان دو مضمون فراگیر پیشنهاد و نیز روشهایی برای افزایش یادگیری شناختی، هوش عاطفی و تجربه برای بهبود شایستگیهای فنی، صلاحیت های بین فردی و شایستگی های مدیریتی ارائه گردید.
بررسی دلالی حدیث مکارم الاخلاق با تمرکز بر ساختار و ادبیات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
۱۵۶-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
رسول اکرم| هدف از بعثت خویش را اکمال مکارم اخلاقی می داند. این انحصار، موجب شبهه و گاه حتی ذهنیت تعارض، با سایرِ اهداف پیامبر| گردیده است. برخی با استفاده از دلالت حدیث، تنها وظیفه رسول اکرم| را مکارم اخلاقی و معنویت دانسته اند، و از این طریق جدایی اخلاق از سیاست را نتیجه گرفته اند. و برخی دیگر به برجسته سازی سیاست و قدرت پیامبر|، در راستایِ تضعیفِ حدیث مکارم الاخلاق برآمده اند. روش: این تحقیق، با روش توصیفی تحلیلی، در تلاش است به رفع شبهات دلالیِ حدیث مکارم الأخلاق بپردازد. یافته ها: این پژوهش علاوه بر پاسخ به شبهات مذکور، درصدد اثباتِ صحتِ حصر حقیقی و اضافی از نوع صفت بر موصوف بوده و در ثانی به عدم تنافیِ حصر حدیث با سایر اهداف پیامبر| از جمله سیاست و حکومت پرداخته است. بنابراین حصر در حدیث، از نوع موصوف بر صفت نبوده است، تا جدایی اخلاق از سیاست نتیجه گرفته شود.
اثر بخشی هوش معنوی تربیت محور بر سبک رهبری تحول آفرین مدیران و اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و تحلیل اثر بخشی ابعاد هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین پرداخته شده است. این پژوهش با توجه به هدف آن کاربردی بوده و در زمره تحقیقات توصیفی، از نوع تحقیق همبستگی قرار دارد. جامعه آماری آن را مدیران و اساتید بسیجی دانشگاه با تعداد ۱۰۶ نفر تشکیل داده اند. برای تعیین سطح ابعاد هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران (۱۳۸۹) و برای تعیین امتیاز سبک رهبری تحول آفرین از پرسشنامه چند عاملی رهبری بس و آولیو (۱۹۹۰) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و از بین ابعاد هوش معنوی، بعدهای تفکر کلی و اعتقادی، سجایای اخلاقی و خود آگاهی و عشق از سطح متوسط بالاتر می باشند، به عبارتی در سطح مطلوب هستند. ولی بعد توانایی مقابله با مشکلات در سطح متوسط پایین تر است. همچنین سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن از سطح متوسط بالاتر است. به عبارتی سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن در بین مدیران و اساتید در سطح مطلوب می باشد.
واکاوی انگاره اجتماعی امام موسی صدر و دلالت های آن در تبیین ماهیت تربیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
278 - 312
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تحلیل مؤلفه ها و مقولات اجتماعی مورد نظر امام موسی صدر تصویر کلی ایشان از ماهیت اجتماعی شدن را شناسایی کرده و دلالت های آن را برای حوزه تربیت اجتماعی روشن سازد. در این تحقق از روش های توصیفی - تحلیلی و استنتاج عملی مورداستفاده قرار گرفته است. بر مبنای این پژوهش انگاره کلی امام موسی صدر از اجتماع، انگاره ای مبتنی بر تصویر ارگانیزمی جامعه و مبتنی بر نگرش توحیدی است که مؤلفه های اصلی آن در یازده مؤلفه؛ (وحدت، کنشگری انسان، اجتماعی بودن هویت انسان، تفکر تشکیلاتی و تمدنی، کیفیت رابطه فرد و جامعه، آزادی، تعامل و همزیستی، گشودگی و رواداری، گفت وگو، احترام متقابل، ارزش ها)، مورد بررسی قرار گرفته است. دلالت های این انگاره کلی و مؤلفه های تشکیل دهنده آن برای ماهیت تربیت اجتماعی نیز، در هشت دلالت کلی مشخص گردیده است. این دلالت ها عبارت اند از؛ اصل نگرش توحیدی، ا اصل انسان گرایی فطری، اصل نگاه مشفقانه به دیگری، اصل نگاه به دیگری به مثابه خویشتن، اصل باور به آزادی چون ارزش، اصل مبتنی ساختن رشد بر عمل، اصل برخورداری از اندیشه و منش تشکیلاتی، اصل ضرورت گفت وگو چون بینش، منش و روش، اصل هویت سازی بر محور انسانیت
بازنمایی تجربه زیسته مادران در مهیاسازی فرزندان دختر برای انجام تکالیف عبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پ ژوهش حاضر با هدف بازنمایی تجربه زیسته مادران در مهیاسازی فرزندان دختر برای انجام تکالیف عبادی صورت گرفته است. روش : روش تحقیق، پدیدارشناسی است. جامعه آماری، مادرانِ دختران نوجوان شهر قم می باشند، که از میان ایشان براساس روش نمونه گیری هدفمند، سیزده نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب، و برای گردآوری اطلاعات از ایشان از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافته ها : پس از تحلیل و تنظیم نتایج، مولفه های مربوط به مهیاسازی دختران برای انجام تکالیف عبادی، در قالب 7 مضمون اصلی و 20 مضمون فرعی مورد اشاره و تبیین قرار گرفته است که مضامین اصلی عبارتند از: بهره جویی از فضاها و مراسمات مذهبی، بهره گیری از سرگرمی ها و ابزارهای کودکانه، استفاده از مشوق ها، الگودهی و مراقبت بر الگوها، مشارکت طلبی و تکلیف سپاری ، تعلیم و تمرین، نظارت و اصلاح. نتیجه گیری : براساس نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود مادران، سنین کودکی فرزندان شان را دریابند و تربیت عبادی دختران خویش را به تعویق نیندازند و برای تحقق این مهم، از راهکارهای تجربه شده بهره گیرند تا بعد از سن تکلیف، فرزندان شان با سهولت و تعهد بیشتری، پیگیر انجام وظایف عبادی خویش گردند.
الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ودلالت های تربیتی آن می باشد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و استنتاجی انجام شده است. منظور از تحوّل وجودی صیرورت و حرکت استعلایی وجود انسان به سوی خداگونگی در قوس صعود و عروج نفس انسان از سلسله مراتب عالم برای دستیابی به مقام فنای فی الله و بقای بالله می باشد. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست. براساس نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، آدمی موجودی همواره در حرکت و بالتبع هستیِ سلسله مراتبی اش، موجودی ذومراتبی است که در سیر استکمالی خویش و با تغییر و دگرگونی در جوهر خود، قادر به طی مراتب مختلف وجودی و در نهایت قرب الی الله خواهد بود. پس از تبیین مفهوم تحول وجودی، مبانی فلسفی تحول وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ارائه شده ؛ سپس به کمک روش استنتاجی پیش رونده دلالتهای تربیتی (اهداف، اصول و روشهای تربیتی) ناظر بر تحوّل وجودی انسان استخراج شدند.این اصول تربیتی شامل کسب معرفت و بینش توحیدی، محبت و عشق ورزی، تبعیت، مراقبت، ملازمت یاد خدا با انسان، کمال گروی، کفایت الهی، عقلانیت و وحدت می باشد. در نهایت براساس موارد بدست آمده، الگوی تحول وجودی انسان ترسیم گردید.
بررسی مبانی حقوقی رفع تبعیض و خشونت نسبت به زنان با نگاهی به ﺗﻌﻬﺪات دوﻟﺖ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت به عنوان یک معضل جدی و جهانی حقوق بشری، علیه زنان در حال انجام است. اما این معضل در کشورهای توسعه نیافته همچون افغانستان رواج بیشتری داشته و به اشکال مختلف و به طور گسترده علیه زنان در خانواده، محل کار و اجتماع اعمال می گردد. با این حال در این کشور در راستای حمایت حقوقی از زنان تا کنون اقداماتی چون؛ گنجاندن مواد حمایت کننده از زنان در برابر خشونت های اعمال شده علیه آنان در قانون اساسی، تصویب قوانین متعدد حمایتی از زنان و تصویب بیشترکنوانسیون های حقوق بشری و .... انجام گرفته است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی سعی در بررسی مبانی حقوقی رفع تبعیض و خشونت نسبت به زنان با نگاهی به ﺗﻌﻬﺪات دوﻟﺖ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن شده است.
تأثیرآموزش سیره تربیتی معصومین (ع) بر مسئولیت پذیری، نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
81 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سیره تربیتی پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر مسئولیت پذیری و نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان پسر، مقطع متوسطه دوم، صورت گرفت. این تحقیق به روش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و دو گروه گواه انجام شد. جامعه آماریِ تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر، مقطع متوسطه دوم در شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی 1401-1402، بود و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، چهار مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب شد و 48 نفر در دو گروه آزمایش و 51 نفر نیز در دو گروه گواه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری چندبعدی، بر مبنایِ متون اسلامی و پرسشنامه نگرش و توانایی معنوی استفاده گردید. روایی این پرسشنامه ها به دستِ متخصصان موضوعی و پایایی پرسشنامه ها نیز به دستِ آلفای کرونباخ بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد، آموزش سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) بر روی یکی از مؤلفه های مسئولیت، همچون مسئولیت در برابر طبیعت، دارای تأثیر معنی دار نیست. امّا بر روی بقیه مؤلفه های مسئولیت پذیری، همچون مسئولیت دربرابرِ خود، مسئولیت در برابر اجتماع و مسئولیت در برابر خداوند، تأثیر معنی داری دارد. همچنین اجرای برنامه آموزش سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع) در گروه آزمایش بر روی نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان دارای تأثیر معنی داری داشت؛ در نتیجه با توسعه برنامه های آموزشی، مبتنی بر سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در مراکز آموزشی، می توان مسئولیت پذیری و نگرش و توانایی معنوی دانش آموزان را ارتقاء بخشید.
نتیجه گرایی در اخلاق اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در باب نظریه های اخلاقی در اخلاق هنجاری دو دیدگاه معروف وجود دارد که عبارتند از «وظیفه گرایی» و «نتیجه گرایی». مدافعان هریک از این دو دیدگاه، دلایلی برای اثبات یا تأیید دیدگاه خود ارائه می کنند. سؤال تحقیق حاضر آن است که دیدگاه آیت الله مصباح یزدی به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان معاصر در این زمینه چیست؟ یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، حاکی از آن است که ایشان از جمله کسانی است که توجهی ویژه به واقع گرایی اخلاقی دارد و معتقد است اساس تقسیم در نظریه های اخلاقی همین مسئله است. ایشان در آثار متعدد خود به تبیین نظریه اخلاقی اسلامی می پردازد و نظریه اخلاقی اسلام را در زمره نظریه های واقع گرا قرار می دهد. چون واقع گرایی اخلاقی در فرااخلاق، ما را به نتیجه گرایی اخلاقی در اخلاق هنجاری می رساند، می توان انتظار داشت که تقریر استاد مصباح یزدی از نظریه اخلاقی اسلام تقریری از نتیجه گرایی اخلاقی با قرائت خاصی از نتیجه و نتیجه گرایی باشد.