فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۰۲۱ تا ۹٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۲۹۴ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
137 - 159
حوزههای تخصصی:
شرکت دیزنی از سال 1937 تا سال 2018 ، 18 پویانمایی با محوریت شاهدخت (princes) ارائه کرده که نماینده ذهنیت و گفتمان زنانه نگر زمانه خود بوده اند . این پویانمایی ها با به چالش کشیدن اخلاق سنتی ، اخلاق زنانه نگری را ارائه می دهند که متناسب با نظریه های غالب جامعه آمریکا در آن زمان بود و بدین ترتیب، گرایش های لیبرال و رادیکال در این 18 اثر مشاهده می شود . در این پژوهش، تحوّلات اخلاق زنانه نگر شاهدخت های دیزنی، در 80 سال اخیر بررسی و تحلیل شده است . روش ، تحلیلی ۔تاریخی متناسب با گفتمان زنانه نگر دوره پخش آثار ، یکی از ابزارهای پژوهش این مقاله است . برای بررسی پیام و استخراج اخلاق زنانه نگر در پویانمایی ها ، روش تحلیل محتوا به کار گرفته شده است . بر اساس نتایج این پژوهش، اخلاق مراقبت محور در دهه نود قرن بیستم، محور اصلی اخلاق زنانه سینمای دیزنی بود . در دهه اول قرن بیست و یکم این امر کمرنگ تر شده و در دهه دوم قرن بیست و یکم با تغییراتی جهت مراقبت محور به سمت حمایت زن از زن تبدیل می شود . به همین نسبت فاعلیت زنان در دهه دوم قرن بیست و یکم افزایش یافته و افزون بر وظیفه حامی ، هدایت گر نیز می شود . آزادی روند پویانمایی ها از مقابله با سنّت برای رسیدن به انتخاب (مسیر زندگی) و شکوفایی استعداد تغییر یافته است .
بررسی انتقادی «نظریه قلمروی اجتماعی۔شناختی» در باب رشد اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از مطالعات روان شناسی به مطالعه پدیده های اخلاقی (قضاوت اخلاقی، رفتار اخلاقی و ...) اختصاص دارند. از جمله نظریه های متأخر در این حوزه، «نظریه قلمروی اجتماعی۔ شناختی» است. این نظریه که از نگاه انتقادی به دیدگاه های لارنس کلبرگ شکل گرفته، امروزه با طیف وسیعی از مطالعات تجربی حمایت می شود. در این پژوهش، پس از مرور اصلی ترین ادعاهای این نظریه، در خصوص شناخت اخلاقی و رشد اخلاقی، به نقاط ابهام یا کاستی های آن - بر اساس دیدگاه های تجربی و ملاحظات نظری - پرداخته شده است . ادعای اصلی این نظریه این است که سه قلمرو «اخلاق، قراردادی و شخصی» از سنین پایین کودکی متمایز می شوند و هر کدام مسیر رشد خود را طی می کنند. در این نظریه بر تجربه های زیسته کودکان برای رشد اخلاقی تأکید می شود و به عواملی همچون تعامل با همسالان، تعامل با والدین، تعاملات میان قلمروی اشاره می شود. فرایند تعامل کودک با محیط (از جمله والدین) به شکل دیالکتیک دیده می شود. این نظریه به رغم نقاط قوّتی که دارد، از کاستی های نظری رنج می برد که از جمله آنها، می توان به «برداشت عقلی از اخلاق و قضاوت اخلاقی»، «نابسندگی معیارهای تمایز میان قلمروها»، «تلقی ناکافی از هنجارهای دینی» اشاره کرد.
نگاهی نقادانه به نظریه بخت اخلاقی برنارد ویلیامز(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
129 - 150
حوزههای تخصصی:
برنارد ویلیامز با جعل اصطلاح «بخت اخلاقی» در پی آن بود تا در تقابل با این ادعا که ارزش اخلاقی مستقل از اوضاع و احوال خارجی و از جمله بخت است، بر این ادعا و انگاره تاکید کند که ارزش ها و داوری های اخلاقی - تا حد زیادی - منوط و مبتنی بر بخت اند. در زندگی روزمرّه، چه بسا عاملان اخلاقی به سبب انجام اعمال و ارتکاب رفتارهایی نکوهش یا تحسین شوند که نسبت به آنها - دست کم به شکل کامل - کنترلی نداشته اند. در واقع، این نکوهش ها / تحسین ها تا اندازه ای به پیامدهای خیر یا شوم / شرّی گره خورده اند که به سبب بخت سعید یا سیاه افراد برایشان حاصل شده است و این جاست که پای بخت اخلاقی به میان می آید. مسئله بخت اخلاقی از این منظر با مسئولیت اخلاقی نیز ارتباطی تنگاتنگ می یابد و این مسئله را پررنگ تر می سازد که چرا در برخی مواقع قضاوت های ما بر امور خارج از اراده فاعل تعلق می گیرد. در این مقاله ضمن طرح و تبیین رویکرد و نظریه ویلیامز در باب بخت اخلاقی، به بررسی ونقد آن پرداخته شده است.
تجربه اخلاقی دختران سِن بالا از تجرّدی در مواجهه اجتماعی؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
105-131
حوزههای تخصصی:
گزارش ها حاکی از رشد فزاینده نرخ دختران مجردِ سن بالا در دو دهه اخیر در ایران است. شرایط بوم شناختی فرهنگی نیز نشان می دهد که این دختران در تیررس مستقیم نگاه های متفاوت اجتماعی بوده و نسبت به زنان متأهل در قضاوت های اخلاقی جامعه در وضعیت هنجاری ۔ اخلاقی، منطقی قرار ندارند. با این نگاه ، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که دختران به لحاظ جامعه شناختی چه تفسیری از تجربه اخلاقی حاصل از زیست تجردی شان در مواجهه اجتماعی با دیگران دارند. رویکرد این پژوهشْ کیفی است و از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیم ساختاریافته با 20 نفر از دختران مجرّد 40 تا 50 سال شاغل و ساکن شهر اصفهان جمع آوری شده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. پس از تنظیم متن مصاحبه ها و کدگذاری داده ها تجربه اخلاقی دختران در مواجهات اجتماعی در ۶ مضمون سازمان دهنده شناسایی و در سه مقوله فراگیر «کالاشدگی جنسی» ، «هویت اخلاقی ناپایدار» و «منزلت اجتماعی فروکاسته» سامان یافت.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های رهبری آموزشی در آثار منتشرشده مبتنی برآموزه های اسلامی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، در قلمرو ادبیات مدیریت آموزشی، مهم ترین ابعاد و مؤلفه های رهبری آموزشی در آثار منتشرشده مبتنی برآموزه های اسلامی شناسایی شدند. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن فراترکیب به شیوه مرور نظام مند است. جامعه پژوهش را تمامی منابع علمی اعم از کتب، مقالات علمی-پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و رساله هایی که مرتبط با حوزه مدیریت و رهبری اسلامی با تأکید بر مدیریت و رهبری آموزشی تشکیل دادند که پس از غربال گری درنهایت تعداد بیست ونه منبع (بیست و سه پژوهش، پنج پایان نامه و یک کتاب) مورد تحلیل قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاکی از مفهوم شناسی مدیریت و رهبری آموزشی در شش بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی و ویژگی های فردی مدیران و راهبران آموزشی می باشد که بر اساس دوازده مقوله و شصت وچهار مفهوم کلیدی معرفی شدند. یافته های حاصل از پژوهش از حاکی از شناسایی شش بُعد اصلی ناظر به بعد اخلاقی، مدیریتی، رهبری، توسعه حرفه ای، زیستی، و ویژگی های فرد مدیران و راهبران آموزشی می باشد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر جامعیت ابعاد رهبری آموزشی با اتکاء به آموزه های اسلامی در مفهوم وسیع دانش و مهارت های مدیریت و رهبری سازمانی، رشد و توسعه فردی و اخلاق حرفه ای دلالت دارد. از این رو با اتکاء به این ابعاد و مؤلفه ها می توان برای توسعه شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی و ارزیابی عملکرد مبتنی بر شایستگی ها بهره برداری نمود.
نقش همدلی در درک و تحقّق اصول عدالت کیفریِ مطلوب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
49 - 72
حوزههای تخصصی:
عدالت کیفری ناظر به معیارها و ضوابطی برای تحقّق عدالت در فرایند مواجهه با جُرم است.تحقق عدالت کیفری مطلوب در گروپایبندی به اصولی نظیر حفظ کرامت انسانی ،اصلاح بزهکار، ترمیم آسیبهای مادی و معنوی قُربانیان و در نهایت، مشارکت جویی شهروندان در فرایندهای کیفری است تا بدین وسیله روابط انسانی مختل شده ترمیم و بازسازی شود. تحقق چنین اصولی منوط به عوامل متعددی و از جمله التزام به هنجارهای اخلاقی است.در این مقاله پس از تبیین ویژگی های عدالت کیفری مطلوب ماهیت و نقش همدلی به عنوان یکی از مهم ترین مهارت ها و خصائل اخلاقی که شرط لازم تحقّق آن اصول کلی و التزام به آنها است، بررسی شده و نشان داده شده که چگونه همدلی از طریق ارتباط عمیق شناختی و عاطفی با موقعیت افرادی که هر یک به نوعی در پدیده بزهکاری درگیر شده اند، می تواند با گذر دادن انسان از خودگرایی و خودمحوری که مانعی اساسی برای تحقّق اصول مذکور است، زمینه توجه به نیازهای دیگران را در پدیده کیفری فراهم آورده تا اصول عدالت کیفری مطلوب و به تبع آن تسهیل اموری نظیر جبران خسارات معنوی و مادی وارده به افراد ، آگاه ساختن بزهکار نسبت به این آسیب ها ، پشیمان ساختن او از تکرار وقایع مشابه وایجاد سازگاری اجتماعی ، قابل دسترسی شود.
طراحی و اعتباریابی الگوی توسعه رهبری اخلاقی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
23 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: یکی از دغدغه های اصلی سازمان ها و پژوهشگران در چهار دهه گذشته، سبک های رهبری بوده است. به خوبی اثبات شده است که سبک های مختلف رهبری با سلامت روانی پیروان مرتبط هستند. رهبری یکی از مفاهیم اصلی در رویکردهای پست مدرن و معاصر به شمار می رود. شفقّت، مراقبت و عدالت اصول اخلاقی اساسی در رهبری و مدیریت هستند. یکی از عواملی که بر اثربخشی معلّمان تأثیر می گذارد، پایبندی آنها به اخلاق است. به نظر می رسد تعهّد اخلاقی یکی از نگرانی های بنیادین هر نظام آموزشی در جوامع مختلف است. اخلاق در قلب رهبری جای دارد. به عنوان تنظیم کننده روابط انسانی، اخلاق همواره از اهمیت قابل توجّهی برخوردار بوده است. در مباحث مدیریتی، این مکانیزم درونی، بدون نیاز به اجرای اجباری خارجی، می تواند عملکرد اخلاقی کارکنان را تضمین کند و یک سازمان اخلاقی ایجاد کند. رهبری اخلاقی به طور مستقیم با عملکرد خلاقانه مرتبط است. رهبری اخلاقی در قرن بیست ویکم توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بررسی پژوهش ها نشان می دهد که گستره و تنوع مطالعات در این حوزه ناشی از اهمیت روزافزون رهبری اخلاقی به عنوان یک نگرانی جدی برای سازمان ها و نیز دیدگاه های منحصربه فرد هر پژوهشگر در این زمینه است. بنابراین، با توجه به نکات فوق، پژوهش حاضر قصد دارد مدلی برای توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل طراحی و اعتبارسنجی کند.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت داده ها از روش ترکیبی (کیفی و کمی) بهره گرفته است. روش تحقیق، طرح اکتشافی بود. در مرحله کیفی، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد، در حالی که در مرحله کمی، مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) به کار گرفته شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بود. برای نمونه گیری در مرحله کیفی از روش نمونه گیری هدفمند، که یک روش نمونه گیری غیر احتمالی است، استفاده شد. کفایت نمونه براساس اشباع داده ها و تکرارپذیری تعیین شد و تعداد نمونه شامل ۱۵ استاد دانشگاه در حوزه علوم تربیتی از اردبیل بود. جمع آوری داده ها در این مرحله از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. در مرحله کمی، جامعه آماری شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر اردبیل بود. تعداد کل معلمان ابتدایی اردبیل در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ تقریباً ۲۶۰۰ نفر بود. براساس حجم جامعه آماری و فرمول کوکران، ۳۳۵ معلم به عنوان نمونه در مرحله کمی انتخاب شدند که از روش نمونه گیری غیرتصادفی و در دسترس استفاده شد. برای تحلیل داده ها، در مرحله اوّل کدهای ساختاری از طریق سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی جمع آوری شدند. در مرحله دوّم، تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از داده های مرحله اول انجام شد. با توجه به توزیع غیر نرمال داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و تکنیک بوت استرپینگ در نرم افزار Smart PLS برای به دست آوردن شاخص های برازش مدل استفاده شد.نتایج: پس از تحلیل کیفی که به شناسایی کدهای اولیه منجر شد، این کدها براساس شباهت ها و ارتباط داده ها در قالب چندین مضمون دسته بندی شدند. در نهایت، مضامین در دسته بندی های مشخصی سازماندهی شدند. پس از فرآیند مستمر کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده های جمع آوری شده براساس رویکردی نظام مند به ۱۳۰ کد باز، ۹۹ مفهوم، ۱۰ مضمون و ۶ دسته بندی سازماندهی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی شهر اردبیل در قالب مضامینی ازجمله ویژگی های شخصی و شخصیتی، تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، مدیریت بحران، تقویت انگیزه، حفظ و پاسداری از ارزش های اخلاقی، شفافیت، اثربخشی سازمانی، رشد حرفه ای و افزایش اعتماد و انسجام دسته بندی شده است. مدل مورد نظر اعتبارسنجی شد و برازش مناسبی داشت (p<0.05).بحث و نتیجه گیری: شرایط علّی در این پژوهش شامل ویژگی های شخصی و شخصیتی بودند. نتایج نشان می دهد که ویژگی های فردی و شخصیتی تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی دارند. این ویژگی ها می توانند به طور مثبت یا منفی بر اخلاق و رفتار رهبران در مدارس تأثیر بگذارند. همچنین یافته ها نشان می دهد که راهبردها نیز نقش مهمی در توسعه رهبری اخلاقی ایفا می کنند. در این پژوهش، راهبردها شامل تقویت ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران بودند. تحقیق نشان می دهد که بهبود ارتباطات و تعاملات، توسعه مهارت های فردی و حرفه ای، و مدیریت بحران برای پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی ضروری است. این راهبردها به تقویت روابط بین اعضای جامعه مدرسه، بهبود مهارت های رهبری اخلاقی، و ارتقای کیفیت تصمیم گیری های اخلاقی در محیط آموزشی کمک می کنند. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که شرایط مداخله گر نیز تأثیر قابل توجّهی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. در این پژوهش، تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر شناسایی شد. یافته ها نشان می دهد که مداخلاتی مانند ایجاد محیط انگیزشی، تقویت تفکر مثبت، ترغیب به شور و اشتیاق، افزایش انگیزه رهبران، و ارتقای پویایی در میان افراد می توانند به توسعه رهبری اخلاقی کمک کنند. تقویت انگیزه به عنوان یک عامل مداخله گر نقش مهمی در پرورش رهبری اخلاقی ایفا می کند. این مطالعه همچنین نشان می دهد که توجه به ارزش های اخلاقی و حفظ آنها، به همراه شفافیت، به عنوان شرایط زمینه ای، تأثیر مثبتی بر توسعه رهبری اخلاقی دارند. پژوهش بیان می کند که این شرایط زمینه ای به پرورش رهبرانی متعهّد به اصول و ارزش های اخلاقی کمک می کنند و محیطی شفاف و اخلاق مدار در مدرسه ایجاد می نمایند. ارزش های اخلاقی نظیر خودسازی، صداقت، امانت داری، و دوراندیشی، هنگامی که به طور دقیق رعایت شوند، می توانند به شکل گیری ذهنیتی اخلاقی کمک کنند و پایداری اصول اخلاقی را در تصمیم گیری ها و اقدامات رهبری تضمین کنند. پژوهش نشان می دهد که پرورش رهبری اخلاقی در مدارس ابتدایی می تواند به ایجاد سازمان هایی سالم و پایدار کمک کند و نتایج مثبت متعدّدی برای این محیط ها به همراه داشته باشد. توسعه رهبری اخلاقی در میان معلّمان و کارکنان مدارس ابتدایی می تواند به افزایش اعتماد و همبستگی منجر شود. درنهایت، محور اصلی این پژوهش حول محور رهبری اخلاقی می چرخد که بدون وجود عوامل و شرایط مناسب ممکن است به نتایج منفی منجر شود. رهبری اخلاقی مهمترین عنصر در مدارس ابتدایی است که می تواند عدالت و ارزش را به فرهنگ و محیط آموزشی مدرسه اضافه کند.
عوامل رشد اخلاقی کودکان در رابطه والد ۔ فرزند از منظر روان شناسی اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
113 - 135
حوزههای تخصصی:
تربیت نسلی که به هنجارهای اجتماعی و اخلاقی پایبند باشد و بتواند هم به عنوان عضوی مؤثر و سازگار با دیگر انسان ها زندگی کند و هم به عنوان انسان برخوردار از قابلیت تعالی ، از تعاملات اجتماعی برای رشد فردی بهره ببرد ، موضوعی است که پیشینه ای دیرینه دارد . شناسایی عوامل و ساز و کارهای تأثیر این عوامل ، در رشد اخلاقی ، نخستین گام برای اقدام مؤثر در راستای رسیدن به این هدف تاریخی است . این نوشتار در صدد است با مروری بر یافته های روان شناسی اخلاق و با روش اِسنادی ، عوامل رشد اخلاقی کودکان در خانواده را شناسایی و معرفی نماید . حوزه تأثیر این عوامل ، اخلاق اجتماعی است . این نوشتار به خانواده های هسته ای شامل والدین و فرزندان می پردازد و به خانواده گسترده نمی پردازد . شناسایی عواملی که در مناسبات دوسویه والد۔فرزند قلمروی این نوشتار است و دیگر عوامل از جمله آنها که به رابطه خواهر/برادرها مربوط هستند ، به مجالی دیگر واگذار شده است .
مقایسه منطق فکری حضرت آیت الله خامنه ای در مواجهه با پژوهش های قائل به شکاف نسلی نسبت به تحلیل نسل جدید ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
175 - 223
حوزههای تخصصی:
انقلاب های دنیا غالباً در پی مطالبه ارزش ها و آرمان های خاصی توسط مردم شکل می گیرند. تعلق یا عدم تعلق نسل های آتی به این ارزش ها، نقش اساسی در پیشرفت یا اضمحلال انقلاب ها ایفا می کند. در این میان، تحلیل تعلق خاطر نسل جدید در کشور ایران به آرمان های انقلاب اسلامی، راهنمای سیاستمداران و نخبگان در برنامه ریزی برای این نسل خواهد بود. این پژوهش به دنبال مقایسه منطق فکری دو دیدگاه متعارض پیرامون تعلق نسل جدید ایران به ارزش های انقلاب اسلامی و بیان شباهت ها و تفاوت های آن دو است: 1. دیدگاه رایج پژوهش های قائل به شکاف نسلی و رویگردانی نسل جدید ایرانی از ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی ایران و 2. دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای که قائل به پایبندی نسل جدید نسبت به این ارزش ها و آرمان ها و بلکه جلوتر بودن نسل جدید نسبت به نسل قدیم انقلاب اسلامی است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و از طریق مطالعه تطبیقی است که جهت تحقق این روش از مدل مقایسه ای بردی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که شباهت ها و تفاوت هایی میان این دو دیدگاه وجود دارد که با بررسی دقیق آن مشخص شد شباهت ها صرفاً ظاهری بوده است و اما تفاوت ها ریشه در مواردی چون «سطحی نگری یا عمق نگری در رفتارهای دفعی نسل جدید»، «توجه یا عدم توجه به مؤیدات انقلابی»، «توجه یا عدم توجه به نگرش کلان تطبیقی در مقایسه نسل جدید با زمان قبل از انقلاب و نیز سایر کشورها»، «توجه یا عدم توجه به فطرت الهی نسل جدید از حیث انسان شناسی»، «فلسفه سازی جهت تحلیل نسل جدید» و «توجه یا عدم توجه به شگرد و آرایش جنگی دشمن برای حمله به انقلاب اسلامی از طریق راهبرد شکاف نسلی» داشته است.
استخدام فن بیان در جهت تاثیرگذاری مفاهیم اخلاقی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
269 - 283
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علم بیان بر تأثیرگذاری مباحث این علم مانند حقیقت، مجاز، تشبیه، استعاره و کنایه در تبیین مفاهیم متون عربی، به ویژه قرآن، تأکید کرده اند. علم بیان نه تنها در فهم آموزه های دینی، اخلاقی، تاریخی و اجتماعی نقشی مهم ایفا می کند، بلکه به انتقال مؤثر مفاهیم به مخاطب کمک می نماید. این پژوهش به بررسی فلسفه و کارکرد علم بیان در قرآن پرداخته و نشان می دهد که چگونه استفاده از استعاره، تشبیه، مجاز و کنایه در قرآن باعث تأثیرگذاری بیشتر و تفهیم عمیق تر مفاهیم اخلاقی و اجتماعی می شود. قرآن، از طریق بهره گیری از فنون بیان، الگوهای اخلاقی را به گونه ای ارائه می کند که مخاطب به روشنی درک کرده و به عمل بپردازد. مهمترین فلسفه بکارگیری از فن بیان در آیات قرآن کریم که در این تحقیق به آن تأکید شد، استفاده از فن بیان در مواردی است که صحبت از شکلهایی از اخلاق می شود که برای خلق و خوی فرد عادی قابل فهم نیست. بر اساس این موضوع در مواضعی که رفتار اخلاقی بر اموری تأکید می کند که بواسطه آن انسان درک می کند که روش صحیح مقابله با شر، ظلم، تاریکی و بدکاران تلافی کارهای آنها و شباهت یافتن به آنها در امور زشت نیست. همچنین در این آیات به اخلاق به مثابه شناخت درون تأکید شده است و خصوصیات فطری اخلاق حسنه مورد تأکید بوده است.
بررسی انتقادی استدلالِ ذات نوعی فرانسیس بکویث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
6 - 24
حوزههای تخصصی:
سقط جنین یکی از مسائل جنجال برانگیزی است که استدلال های مختلفی بر جواز یا عدم جواز اخلاقی آن از سوی موافقان و مخالفان، اقامه شده است . یکی از استدلال هایی که بر نادرستی سقط جنین اقامه شده ، استدلال ذاتِ نوعی است . به اعتقاد فرانسیس بکویث ، ازآنجا که در این استدلال، نوع انسان ذاتاً ارزشمند انگاشته می شود، بر دیگر استدلال ها برتری دارد . از نظر او ، ذات و نوع خاص انسان موجب ارزشمندی حیاتش می شود ، هرچند کارکرد و تحرکّی نداشته باشد . از این رو ، چون جنین از نوع انسانی است، حتی اگر فاقد کارکرد و فعّالیّت باشد، باز هم ارزش ذاتی دارد . او با ارائه این استدلال، جنین را از لحظه لقاح واجد حقِّ حیات و شأن و منزلت اخلاقی دانسته و سقط جنین را مگر زمانی که جان مادر در معرض خطر باشد، نادرست می داند . در این مقاله که به روش توصیفی۔تحلیلی و نقدی نگاشته شده است ، افزون بر تقریر این استدلال که مبتنی بر نگاهی مادی گرایانه به انسان است، به تبیین و نقد مثال های بکویث که در جهت تقویت و توضیح استدلالش ارائه کرده است، پرداخته شده و تقریری دیگر از استدلال ذات نوعی مبتنی دوگانه انگارای نفس و بدن ارائه خواهد شد .
بررسی مبانی اخلاقی تخلف از تعهد و وجه التزام در حقوق ایران و مقارنه آن با حقوق انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
127 - 145
حوزههای تخصصی:
تعهدات و بحث ایفا یا تخلف از آن موضوعی اخلاقی است که زیست اخلاقی روزمره ما و بخش مهمی از علم حقوق است. به همین دلیل توجه به شرایط و احکام انتقال تعهد، معیارهای اخلاقی حاکم بر آن برای شناخت قوانین و مقررات در این زمینه دارای ضرورت واهمیت است. این موضوع با بررسی حقوقی وجه التزام صورت می پذیرد که نهادی شناخته شده است. در نظام های تابع نظام رومی ژرمن وجه التزام به صورت نظریه ای مدون است، در حقوق اسلامی وجه التزام در هنگام نگارش قانون مدنی ماده ۲۳۰ از ماده ۱۱۵۲ قانون مدنی فرانسه اقتباس شده است و علیرغم اینکه قانون مدنی فرانسه، در جهت اصلاح و بهبود این نهاد بارها مورد اصلاح قرار گرفته است، ماده ۲۳۰ قانون مدنی که تنها ماده راجع به وجه التزام است از آن زمان تغییری ننموده است و به این لحاظ ماهیت و آثار اخلاقی آن، هم چنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. آنچه بسیار مهم می باشد ،این است که درباره چگونگی نحوه اعمال قواعد قضایی شروط جزایی حقوق انگلستان در حقوق ایران باید گفت:در حال حاضر در حقوق ایران، جریمه های قضایی ممنوع و یا دست کم بسیار محدود شده اند و جریمه های قضایی در حقوق ایران، دامنه محدودی دارند.
روش تربیتی تکریم و نقش، شیوه ها و آثار آن بر شخصیت کودک ازمنظر قرآن و روایات
منبع:
مطالعات تعلیم و تربیت با رویکرد اسلامی سال اول ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 113
حوزههای تخصصی:
دین اسلام جامع ترین مکتب تربیت انسان است که به بهترین روش های تربیتی دلالت دارد. یکی از روش های تربیت که در قرآن و روایت درقالب اولین و مهمترین منابع اسلامی به خوبی به آن پرداخته شده است روش تربیتی تکریم است. پژوهش حاضر باهدف بررسی روش تربیتی تکریم و نقش، شیوه ها و آثار آن بر شخصیت کودک ازمنظر قرآن و روایات باروش توصیفی-تحلیلی، بعد از توضیح مفاهیمی مانند تکریم، تربیت و کودک، مباحث ذیل مطرح شده است: تکریم کودک، اهمیت و نقش تربیتی آن در دوران کودکی، شیوه های تربیت تکریمی در لسان آیات و روایات مانند انتخاب نام نیکو، نام بردن به نیکی، سلام کردن به او، همبازی شدن با او و سخن گفتن مناسب با او و آثاری مانند تربیت پذیری بهتر، شکوفایی استعدادهای کودک، عزت نفس کودک، اعتمادبه نفس پیدا کردن کودک و جلوگیری از انحراف کودک. تکریم اگر براساس ضوابط باشد و به انحراف و یا افراط و تفریط کشیده نشود یکی از روش های اسلامی تربیت است که نقش قابل توجهی در تربیت کودک دارد.
بررسی کاربست عقل ابزاری در اخلاق نقلی با تکیه بر متون اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
85-103
حوزههای تخصصی:
گزاره های اخلاقی ، گاهی از منبع نقلی توسط عالمان و فقیهان اخلاقی استنباط می شوند که در این فرض گرچه منبع نقلی است ، اما در این روش نقلی نیز عقل می تواند حضور داشته باشد. در پژوهشِ پیش رو ، تلاش شده است تا ضرورت نحوه به کارگیری عقل در استفاده از متون نقلی در کسب معرفت اخلاقی نشان داده شود. البته ، در کتاب های اخلاقی کمتر به این امر مهم پرداخته شده است و بیشتر به تبیین نقش های کلی عقل اشاره شده است. هدف از این نوشتار تبیین نقش های مختلف عقل به منزله ابزاری در اختیار نقل - با اتکا و استفاده از متون اخلاقی مأثور - است. برای رسیدن به این هدف ، از روش توصیفی ۔تحلیلی بهره گرفته شده است. این حضور همراه با شیوه های درون منبعی است که منجر به استنباط و تبیین گزاره های اخلاقی می شود. برخی از کارکردها و نقش های عقل در روش نقلی اخلاق عبارتند از: نقش استنباطی ، نقش تبیینی۔ دفاعی ، و نقش اعتبار بخشی.
نگاهی به اقتضائات اخلاقی در تعامل چهره به چهره از چشم انداز آموزه های اسلامی و با تحلیل روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
97 - 126
حوزههای تخصصی:
التزام به هنجارهای اخلاقی در روابط اجتماعی و به ویژه در تعامل چهره به چهره، از انتظاراتی است که به گونه های مختلف در آموزه های قرآنی و حدیثی مورد توجه قرار گرفته است. سوال اساسی این است که از چشم انداز اسلامی چه انتظارات اخلاقی در تعامل چهره به چهره وجود دارد و آثار روان شناختی التزام به هنجارهای اخلاقی چیست ؟ در پژوهش پیش رو با روش پردازش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و تبیین برخی از اقتضائات اخلاقی تعامل چهره به چهره پرداخته می شود. با تامل در آموزه های قرآنی و حدیثی و با بهره گیری از تحلیل های روان شناختی می توان ادعا کرد که در آموزه های اسلامی و در راستای بهبود و پایداری روابط اجتماعی و به ویژه در تعامل چهره چهره، عناصری وجود دارد که التزام به آن ها فواید زیادی در بهبود روابط اجتماعی و به ویژه در افزایش کیفیت و کمیت تعامل چهره به چهره دارد. التزام به این عناصر اخلاقی در تعامل چهره به چهره، باعث تسهیل روابط اجتماعی، افزایش ادراک صحیح، افزایش سرمایه اجتماعی، افزایش حسّ همدلی، ارتقاء صمیمیت ، توسعه همزیستی مسالمت آمیز و باعث افزایش اعتماد متقابل و کاهش تعارض های اجتماعی-فرهنگی می شود.
ابعاد الگوی تربیت از منظر مرحوم آیت الله مهدوی کنی رحمه الله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توجه بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان به اهمیت مسئله تربیت جلب شد و تلاش های فراوانی برای ایجاد تحول در فرآیند تربیت صورت گرفت. با این حال، پژوهش های انجام شده عمدتاً بر وجوه نظری تربیت متمرکز بوده و جنبه های عملیاتی آن مورد غفلت قرار گرفته است. آیت الله مهدوی کنیe، یکی از مبارزین انقلابی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر تربیت جوانان تمرکز داشتند، موفق شدند علاوه بر طرح مباحث نظری در حوزه تربیت، الگوی مدنظر خود را به صورت عملیاتی پیاده سازی کنند. ایشان این الگو را در مکان هایی مانند دانشگاه امام صادقj و حوزه مروی اجرا کردند. از این رو، واکاوی بیانات ایشان می تواند به ارائه الگویی نوین و عملیاتی در حوزه تربیت کمک کند. در این راستا، بررسی آثار مکتوب و سخنان آیت الله مهدوی کنیe در جلسات اخلاق مورد توجه قرار گرفته است تا با استخراج نکات مرتبط با تربیت، الگویی بازطراحی شده و منسجم از دیدگاه های ایشان به دست آید. آیت الله مهدوی کنیe تربیت را فرآیندی پیچیده و ظریف می دانستند که نیازمند هدایت و راهنمایی یک مربی توانمند و دلسوز است. ایشان به نقش کلیدی مربی و معلم در مسیر تربیت بیش از هر چیز دیگر اهمیت می دادند. در دیدگاه ایشان، مربی باید فراتر از آموزش علم و دانش باشد و به عنوان یک الگوی اخلاقی و رفتاری برای تربیت شوندگان عمل کند. مربی با صبر و حوصله باید فضایل انسانی و ارزش های اسلامی را در افراد نهادینه کند. از این منظر، توجه به نقش مربی نه تنها به عنوان یک معلم بلکه به عنوان یک راهنما و الگوی رفتاری، بخش مهمی از فرآیند تربیت از دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe است. این نگرش جامع و عملیاتی به تربیت می تواند به ارائه الگویی کاربردی و موثر در حوزه تربیت اسلامی منجر شود.روش پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت و استخراج الگوی تربیتی ایشان با استفاده از روش تحلیل مضمون کیفی انجام شده است. تحلیل مضمون کیفی روشی مناسب برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی مانند متون، سخنرانی ها و اسناد است که در این پژوهش با بررسی آثار مکتوب و بیانات آیت الله مهدوی کنیe به کار گرفته شده است. این روش شامل مراحل مختلفی از جمله کدگذاری، مفهوم بندی، مقوله بندی و تدوین گزارش است. در مرحله کدگذاری، محقق به دنبال مضامین و مفاهیم کلیدی در متن است. در مرحله مفهوم بندی، کدها بر اساس شباهت ها و تمایزاتشان در دسته های مجزا قرار می گیرند. در مرحله مقوله بندی، محقق روابط بین دسته ها را مشخص می کند و در نهایت در مرحله تدوین گزارش، یافته های پژوهش به صورت منسجم و سازمان یافته ارائه می شود. استفاده از تحلیل مضمون کیفی در این پژوهش به محقق کمک می کند تا دیدگاه آیت الله مهدوی کنیe در خصوص تربیت را به طور عمیق و دقیق درک کند و الگوی تربیتی ایشان را استخراج نماید.در همین راستا منابع مختلفی از جمله کتب منتشر شده از ایشان و همچنین صوت جلسات اخلاق برگزار شده در دانشگاه امام صادقj در نرم افزار MaxQDA بارگذاری و سپس در مرحله اول قطعاتی از متن که حاوی مضامین مرتبط با تربیت بودند استخراج و کدگذاری شدند. سپس کدها بر اساس وجوه مشترکشان در دسته های مجزا (مفاهیم) قرار گرفتند. در نهایت، مفاهیم مرتبط با یکدیگر تحت عنوان مقوله هایی (دسته بندی های عام تر) جمع شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار استفاده شده است.یافته ها: آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به منزله سازندگی، تزکیه و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه تعریف کرده اند که بدون ریاضت و رعایت اصل تدریج میسر نمی شود. ایشان معتقدند تربیت باید بر محور آموزه های «وحیانی - اسلامی» باشد و به صورت توأم از وجوه عاطفی و عقلانی بهره ببرد، ضمن اینکه در تقابل رویکرد نظری و عملی، تأکید بیشتری بر آموزه های عملی دارد. در این رویکرد تربیتی، خود فرد در اولویت قرار می گیرد و باید پیش از ورود به عرصه تأدیب دیگران، نسبت به تربیت خود همت گمارد. در فرآیند تربیت، آیت الله مهدوی کنیe اصولی همچون تحصیلی بودن، تقدم نفی رذائل بر کسب فضائل، واقع نگری، اختیاری بودن، رابطه معکوس سن و تربیت پذیری و ... را مطرح کرده و اصل تدریج را مهم ترین اصل در تربیت می دانند که تحقق سایر اصول را تسهیل می کند.در راستای تبیین الگوی تربیتی مدنظر آیت الله مهدوی کنیe، «مجراهای تربیت» نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مجراها شامل عامل تربیت، لوازم، الزامات، امکانات، روش های تربیت و موانعی است که در مسیر تربیت ممکن است به وجود آیند. مقوله «مقصد تربیت» نیز از سه مفهوم اهداف، مخاطبان و خروجی تربیت تشکیل شده است که هر یک از این موارد در فرمایشات آیت الله مهدوی کنیe مورد اشاره قرار گرفته اند. از جمله عوامل دخیل در تربیت، عوامل قابل کنترل مانند محیط زندگی و عوامل غیرقابل کنترل نظیر اقتضائات زمانی و توارث مورد توجه هستند. به اعتقاد ایشان، نیت سازنده روح انسان است و شاکله آدمی از آن تشکیل می شود. این شاکله می تواند نیت ساز هم باشد، به این معنا که جنبه های روحی انسان به واسطه توارث، تربیت یا تأثیر از محیط باقی می مانند. این دیدگاه جامع و همه جانبه به تربیت، تأکیدی بر نقش فرد در خودسازی و ضرورت تدریجی بودن فرایند تربیت دارد و به تربیت به عنوان یک فرآیند پویا و پیچیده می نگرد که نیازمند هماهنگی بین وجوه مختلف عقلانی، عاطفی و عملی است.نتیجه گیری: الگوی طراحی شده از منظر آیت الله مهدوی کنیe تربیت را به صورت فرآیندی تدریجی، تحصیلی، اختیاری و واقع نگرانه تعریف می کند که منشأ آن الهی و محتوای آن ثابت است. این فرآیند بر محور آموزه های وحیانی-اسلامی و با توجه به اقتضائات زمان به صورت برنامه مند در بستر خانواده و جامعه به معرفت بخشی می پردازد. نقطه آغازین این فرآیند مربی است که اقدامات وی با بهره گیری از روش های اصلاحی پیش برنده و مانع زدا، و با تکیه بر اصول تربیت، به صورت تصاعدی و هم افزا گسترش می یابد. هدف این فرآیند به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه با تمرکز بر وجوه عاطفی و عقلانی انسان در راستای تکامل فرد و جامعه است و نتیجه نهایی آن، افراد و جامعه ای کارآمد، منطقی و خاضع در برابر حق خواهد بود.
رویکرد امام علی (ع) به اخلاق در حوزه سیاست و کارکرد آن در تولید قدرت نرم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵
124 - 144
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم، برآیندی از چهره مثبت و لطیف قدرت است که در آن جلوه مثبتی از سیاست ها ارائه می شود؛ به طوری که مردم بدون هیچ اجبار و اِکراهی، اهداف حکومت را محقّق سازند. یکی از منابع مهم تولید قدرت نرم، رعایت اخلاق در حوزه سیاست است. در این مقاله به روش اِسنادی و با رویکرد توصیفی۔ تحلیلی به بررسی رویکرد امام علی (ع) به اخلاق در حوزه سیاست و کارکرد آن در تولید قدرت نرم، پرداخته شده است . نتیجه پژوهش، مشخص می سازد که امام علی (ع) به شدّت و سرسختانه به رعایت ارزش های اخلاقی پایبند بوده اند و رویکرد آن حضرت به اخلاق در حوزه سیاست، بر پایه چهار اصل «اصالت اخلاق و عدم استفاده ابزاری از آن»، «ثبات ارزش های اخلاقی و انعطاف ناپذیری آن حتی در حادترین شرایط سیاسی»، «کنترل و مهار قدرت توسط اخلاق» و «همبستگی و پیوستگی اخلاق و سیاست» استوار است. این رویکرد، سبب نهادینه شدن ارزش های اخلاقی در جامعه شده و مانع بروز فساد در مراکز تجمیع قدرت و سیاست خواهد بود و به همین دلیل، کارآیی و کارآمدی بالایی در تولید قدرتِ نرم دارد. شناخت رویکرد علوی به اخلاق، اشکالات نظریه قدرت نرم همچون نگاه ابزاری و سودگرایانه به اخلاق، نسبی و سلیقه ای بودن ارزش ها، و جدایی اخلاق از سیاست را بیش از پیش آشکار می سازد.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۸۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
نظام اخلاقی قرآن کریم همانند سایر نظام ها دارای سه عنصرِ اهداف، مبانی و اصول می باشد که هریک از این سه عنصر در سلامت معنوی تأثیرگذارند. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی تحلیلی در این مورد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که تأثیر نظام اخلاقی قرآن بر سلامت معنوی چیست؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که نظام اخلاقی قرآن با سه نقشِ معرفتی، عاطفی و رفتاری، بر سلامت معنوی تأثیرگذار است. باورها و اعتقادات، خودشناسی، ذکر ظرفیت ها و کاستی های انسان و آگاهی از آنها از نقش های معرفتی؛ فطرت، محبت و مهرورزی، معرفی الگوها، و کمال جویی، از نقش های عاطفی؛ و آراستن به فضایل اخلاقی و پیراستن از رذایل اخلاقی، توکل، توبه، توسل و تعدیل غرایز، از نقش های رفتاری نظام اخلاقی قرآن هستند که هریک از آنها در سلامت معنوی، نقش بنیادی دارند.
دلالتهای ارتباط معنایی حیات و تربیت درآیه 24 سوره انفال و تاثیر آن بر مبانی تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
137 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق، کشف پیوند معنایی تربیت با حیات در آیه 24 سوره انفال است که در آن تصریح شده که اجابت دعوت خدا و رسول او سبب زنده شدن انسان ها است. از آن جا که سول خدا نیز در این آیه موضوعیت دارد؛ موضوع ولایت نیز به پل ارتباطی بین تربیت و حیات انسانی تبدیل می شود که جای تحقیقات دقیق تری دارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و روش استنباطی انجام شده است.بخش اول آیه مورد نظر، میدان تحقیق و جامعه نمونه تحقیق را تشکیل می دهد. آیه مذکور این است که :أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ"(انفال : 24) ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که خدا و رسول شما را خواندند استجابت کنید تا بدین وسیله به حیات دست یابید. همان طور که در آیه مشاهده می شود مفردات بنیادین آیه فوق این موارد است که در این تحقیق تلاش می شود رابطه آن ها با تعلیم و تربیت روشن شود : ایمان، استجابت، خدا و رسول، هنگامه دعوت، حیات بخشی. اولا بخش اول آیه، به لحاظ اجزاء چه ارتباطی به تعلیم و تربیت دارد؟ دوم این که این معانی با سایه های معنایی خود و سایر آیات و روایات مرتبط چه شبکه ای از معانی را تشکیل می دهند؟ سوم این شبکه معنایی چه مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، دین شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی ای را برای تعلیم و تربیت فراهم می کند؟ چهارم این مبانی تربیتی چه اهداف، اصول، روش هایی را برای تعلیم و تربیت اقتضا می کنند؟ دریافته های تحقیق پس از تفاصیل مبنایی مشخص می شود از جمله علائم حیاتی انسانی بر اساس مبانی تربیتی حیات طیبه، هماهنگی او با اولیاء الله در اعتقادات، تحیت و سلام در روابط اجتماعی و همچنین حیاء و عفاف در حوزه اخلاقی است.
تربیت معلم تراز جمهوری اسلامی براساس آموزه های مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
127 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کشف ویژگی های معلم تراز جمهوری اسلامی ایران براساس آموزه های مکتب سردار سلیمانی انجام شده است. روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با نخبگان تعلیم و تربیت و کسانی که علاوه بر آن با مکتب، خصوصیات و منش سردار سلیمانی آشنا بودند، صورت پذیرفت و اطلاعات در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. کدگذاری مفاهیم حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان، باعث شکل گیری 125 مفهوم اولیه، 60 مفهوم محوری و در نهایت 21 مضمون اصلی و تهیه الگوی پارادایمی معلم تراز جمهوری اسلامی در مکتب شهید سلیمانی گردید. الگوی به دست آمده در پژوهش شامل شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها است که با توجه به آن می توان ضمن برطرف نمودن موانع فراروی تربیت معلمان، با تأسی از مکتب شهید سلیمانی، زمینه و بستر های شکل گیری و رشد نسلی خداجو و امیدوار را فراهم نمود.