فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
توجه به ادعیه مأثوره واصله از سوی امامان طاهرین(ع) و بهره مندی از آن در ابعاد مختلف، سیره علمی و عملی علمای بزرگوار شیعه در طول تاریخ تشیع بوده است. شارحان ادعیه از بین عالمان سلف، هریک براساس مشی علمی و ذوق خاص خویش به بُعدی از ابعاد ادعیه توجه کرده اند که شروح در دسترس نشانگر این تفاوت در رویکردهاست. توجه تربیت محور علامه مصباح یزدی به دعا، یکی از این شیوه هاست. حضرت استاد بیشتر در چند کتاب، ازجمله کتاب های بدرود بهار، دعای مکارم الاخلاق، صهبای حضور، شکوه نجوا، سجاده های سلوک، بر درگاه دوست، و ره توشه، به شرح مجموعه ای از دعاهای واصله از سوی ائمه معصوم(ع) عمدتاً با این نگاه پرداخته و نظامی از مسائل تربیتی را به نوعی بیان داشته اند. تلاش برای ترسیم سیری عملی و مرحله ای از تربیت اسلامی براساس شرح استاد بر ادعیه و بیان روش استاد در این امر، موضوعی است که این پژوهش دنبال می کند. پژوهش حاضر براساس ماهیت تحلیل محتوای آن، روش استنتاجی را در پیش گرفته است؛ به این معنا که مفاد به دست آمده، استنتاجی از شروح استاد بر ادعیه موردنظر می باشد و بالطبع، استناد محتوای ارائه شده به حضرت استاد، صرفاً براساس برداشت نویسنده از آن منابع است. براساس این تحقیق، سیر تربیت ایمانی و ارتباط انسان با خدای متعال از شناخت خدا و خود شروع می شود؛ در گذر روابط عاطفی و گرایشی رشد می کند و در بستر ابعادی از رفتار نتیجه می دهد.
طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
175 - 196
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسناد شامل قرآن و روایات، کتاب ها، مقالات، رساله ها و گزارش های کاری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بوده و در بخش مصاحبه، متخصصان تعلیم و تربیت که با کمک روش نمونه گیری هدفمند نظری و براساس قاعده اشباع با15 نفر از آنان مصاحبه شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش تحلیل و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها منجر به شناسایی شاخص های رشد اخلاقی دانش آموزان در چهار بعد ارتباط با خدا، ارتباط با خویشتن، ارتباط با دیگران و ارتباط با طبیعت شد که مؤلفه های آن براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در 6 ساحت تنظیم شد. برای رشد اخلاقی دانش آموزان بیش از 100 شاخص استخراج گردید و در نهایت با رویکردی سیستمی، مدل نهایی رشد اخلاقی دانش آموزان براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی طراحی گردید.
وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
363 - 388
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی «وجوب تربیت نوجوان توسط والدین با تأکید بر استقلال در تصمیم گیری از منظر فقه تربیتی» طرح ریزی شده است. ویژگی بارز دوره نوجوانی استقلال طلبی است و از آنجایی که وظیفه تربیت فرزند برعهده والدین است، این سؤال مطرح می شود که میزان استقلال و حدود مداخله والدین در تصمیم گیری نوجوان به چه مقدار است؟ این پژوهش با گردآوری اطلاعات و بررسی آثار تربیتی و فقهی مربوط به تربیت نوجوان به روش تحلیلی- تفسیری و بررسی ادله ای همچون آیات، روایات، قواعد فقهی و عقل انجام شده است. مهمترین یافته های این تحقیق عبارت است از: 1. تربیت فرزندان برعهده والدین است؛ هرچند در چگونگی آن دو دیدگاه در فقه تربیتی مطرح است: الف. والدین برای تربیت فرزندان خود می توانند آنها را تنبیه بدنی کنند. ب. والدین اجازه استفاده از تنبیه بدنی را در تربیت فرزند ندارند. 2.قاعده های فقهی «سلطنت بر اموال و نفس» و «اکراه» هرچند شخص را مستقل در تصمیم گیری می داند اما مقید به انجام افعالی شده است که از دید عقلا با شأن انسانی مغایرتی نداشته باشد. 3. با توجه به محدودیت عقل در مسائل شرعی و مطرح شدن وظیفه تقلید، می توان نتیجه گرفت که عقل استقلال کامل در تصمیم گیری شرعی را ندارد. 4. والدین می توانند زمینه هدایت و راهنمایی نوجوان در تصمیم گیری درست را با تربیت صحیح و همه جانبه او فراهم کنند. در نتیجه، در مواردی که تصمیم گیری نوجوان موجب ترک واجب یا انجام فعل حرام یا ضرر و زیانی می شود که با کرامت انسانی تناسبی ندارد، والدین می توانند در فرآیند تصمیم گیری نوجوان مداخله کنند.
تبیین فلسفی اخلاق معلمی از دیدگاه فیلسوفان تربیتی غرب و مربیان و اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
81 - 105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین فلسفی اخلاق معلمی از دیدگاه فیلسوفان تربیتی غرب و مربیان و اندیشمندان مسلمان به منظور ارائه منشور و اعتباریابی آن انجام شد. برای پاسخگویی به مسائل پژوهش از روش های توصیفی تحلیلی و گروه کانونی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد منشور اخلاق معلمی مورد نظر فیلسوفان و مربیان تربیتی را می توان در سه هسته ساحت ها، مؤلفه ها و شاخص ها ترسیم کرد. ساحت ها شامل جسمانی و ظاهری، اعتقادی و اخلاقی، علمی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و حرفه ای بودند. مؤلفه های ساحت اول شامل «آراستگی ظاهری، آراستگی پوشش، قدرت و توانایی جسمانی، توانمندی کلامی و رفتاری»، مؤلفه های ساحت دوم شامل «خدابینی، باور و عمل به ارزش های معنوی، تواضع، سازواری کردار و گفتار، انصاف و بزرگ منشی، برابری، رفق و مدارا، عشق و محبت، انسان سازی»، مؤلفه های ساحت سوم شامل «دانش عمومی، دانش تخصصی، شایستگی در تدریس، شناخت تفاوت های فردی، آگاهی از مراحل رشد، هدایت و اصلاح گری»، مؤلفه های ساحت چهارم شامل «مسئولیت پذیری، هشیاری اجتماعی، انتقال میراث فرهنگی، تعامل فرهنگی، انتقادگری» و مؤلفه های ساحت پنجم شامل «کفایت مالی و ساده زیستی» بودند. ذیل مؤلفه ها نیز صد و چهار شاخص جزئی شناسایی و معرفی شد. اعتبار درونی منشور طراحی شده و هسته های سه گانه آن توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت.
تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل در سال تحصیلی 1400 1399 بود که از بین آنها سی دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در یک دوره هشت جلسه ای نود دقیقه ای آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه بر یادگیری و یادداری درس فارسی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر زابل مؤثر است؛ به طوری که اندازه اثر بر یادگیری دانش آموزان 57/0 و بر یادداری دانش آموزان 64/0 بود. ازاین رو می توان گفت که با به کار بستن برنامه کاهش استرس مبتنی بر حضور پویای در لحظه می توان یادگیری و یادداری دانش آموزان را افزایش داد.
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا: مدل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی دوره اول و دین و زندگی دوره دوم متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» بود. جامعه آماری، شامل 9 کتاب درسی پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه چاپ 1402 بود که به روش نمونه گیری سرشماری، علاوه بر متن دروس، تصاویر، جملات، شعر ها، داستان ها و آیات نیز تحلیل شد. واحد تجزیه و تحلیل متون نوشتاری، جمله بود و برای بررسی تصاویر از تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار پژوهش، فرم وارسی مؤلفه های هفت گانه هوش اخلاقی نظریه بوربا بود. روایی پژوهش بر اساس دیدگاه اساتید و صاحبنظران دانشگاهی بدست آمد و و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 73/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Excel، از جدول توزیع فراوانی، درصد و ضریب اهمیت استفاده شد. یافته ها: در کتاب های مورد بررسی، مؤلفه خویشتن داری (216/0WJ=)، از بیشترین ضریب اهمیت برخوردار است و در مراتب بعدی به ترتیب مؤلفه های: انصاف (188/0WJ=)، بردباری (176/0WJ=)، همدلی (164/0WJ=)، احترام (122/0WJ=)، وجدان (106/0WJ=) و مهربانی (025/0WJ=) قرار دارند. بیشترین ضریب اهمیت مؤلفه ها در کتاب پیام های آسمانی هفتم و دین و زندگی دهم (170/0WJ=) است و در مراتب بعدی به ترتیب کتاب های: دین و زندگی دوازدهم (167/0WJ=)، پیام های آسمانی نهم (165/0WJ=)، دین و زندگی یازدهم (164/0WJ=) و کمترین ضریب اهمیت نیز در کتاب پیام های آسمانی هشتم (162/0WJ=) است. نتیجه گیری: در مجموع مؤلفه های هوش اخلاقی در مقایسه با یکدیگر توزیع متوازنی ندارند و کتاب های مورد بررسی در پایه های مختلف نیز به صورت نامتوازنی به مؤلفه ها پرداخته اند.
مرزگشایی مفهوم قرآنی تربیت: در تکاپوی ارائه تبیینی بدیع از تربیت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
231 - 252
حوزههای تخصصی:
مفهوم تربیت در عصر کنونی یکی از دشوارترین مفاهیمی است که مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و هنوز با ابهاماتی روبه روست. باوجوداینکه در باب ضرورت و اهمیت تربیت مناقشه ای جدی وجود ندارد اما تحلیل های متفاوت و گاه متناقضی که از این مفهوم صورت می گیرد نشان می دهد این مفهوم نتوانسته معنای واقعی خود را در جوامع دینی و غیر دینی پیدا کند؛ لذا تأمل و تدقیق در آن همچنان ضروری به نظر می رسد. به این سبب مقاله حاضر با روش استنتاجی و معناشناسی توصیفی بر آن است که ضمن ایضاح مفهوم تربیت با واژگان بدیع بر اساس آیات قرآن، دلالت های تربیتی آن را واکاوی کند. داده های حاصل از پژوهش نشان می دهد که واژگانی مانند: اِصْطَنَاع، اِستِطاعت، وُدَّ با سازه اصلی تربیت قرآنی پیوند معنایی وثیقی دارد که علی رغم اهمیت بالای تربیتی مورد بی توجهی پژوهش های انجام شده قرار گرفته است. اهمیت بالای تربیت در قرآن، بسط حدود و ثغور مفهوم تربیت، استطاعت به عنوان پیش نیاز یادگیری، جایگاه وُدَّ در فرآیند هدف گذاری و تدوین محتوا از مهم ترین دلالت های تربیتی برآمده از واژگان مورد بررسی می باشد.
کاوش الگوی تربیت مدنی از دیدگاه ابونصرفارابی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
71 - 88
حوزههای تخصصی:
تربیت مدنی به عنوان یکی از کارکردهای مهم تعلیم و تربیت شناخته می شود، که لزوم آموزش و فراگیری آن مستلزم وجود الگوی تربیت مدنی است. یکی از نظریه های مهم در رابطه با تربیت مدنی مربوط به فارابی که فیلسوف ایرانی−اسلامی است. هدف پژوهش حاضر کاوش الگوی تربیت مدنی از دیدگاه فارابی می باشد. رویکرد پژوهش مطالعه کیفی و روش تحلیل محتوا است. کلیه منابع ترجمه شده ی دست اول و دوم مربوط به فارابی که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک در دسترس انتخاب شده بودند، مورد کاوش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل مضمون در قالب 50 مقوله، 34 مضمون پایه، 7 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر سازماندهی شد. نتایج پژوهش حاکی از این امر بود که بایستی موضوع تربیت مدنی و ابعاد آن که متناسب با فرهنگ و ارزش های جامعه است را وارد سیستم آموزشی نمود. همچنین این پژوهش به معرفی برخی روش های تعلیم مدنی فعال و مشارکتی و نحوه کاربرد آنها از دیدگاه فارابی پرداخته است.
تجارب زیسته دانش آموزان مقطع متوسطه دختر از چالش کشف حجاب در مسیر مدرسه ( یک مطالعه پدیدارشناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از اجرای پژوهش حاضر، احصاء تجارب زیسته دانش آموزان دختر مقطع متوسطه از چالش کشف حجاب در مسیر مدرسه بود. روش : روش پژوهش؛ مبتنی بر رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی بود. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و برای تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل مضمون بهره گرفته شد. یافته ها:در این مطالعه، ده مضمون کلی در سه بعد محوری شامل برداشت ناصواب ارزش حجاب، دستاویز نمودن ارزش حجاب و القاء تفکر حجاب مانع آزادی جای گرفتند. همچنین ابعاد زمینه های فرهنگی، اجتماعی و شخصی و خانوادگی مبتنی بر تسهیل پدیده حجاب و ابعاد درک شدن به جای طرد شدن، عدم تبیین و روشن نگری مطلوب و مغفول بودن الگو های عملی و شعارزدگی مبتنی بر بازدارنده بودن پدیده حجاب شناسایی شد. نتیجه گیری : بر اساس یافته های این پژوهش می توان استنتاج نمود که مواجهه با چالش کشف حجاب دانش آموزان در مسیر مدرسه مستلزم تغییر نگاه دستگاه های اجرایی به مقوله حجاب است و باید از مواضع برخورد های سطحی و شتاب زده دوری نموده و مسیر تبیین و روشن نگری را جایگزین ساخت. هم چنین نیاز است که در زمینه نیاز های واقعی دانش آموزان و نسل جوان، توسط جامع عمومی و ذینفعان، فرهنگ سازی شده و از پتانسیل نهادهای اجتماعی، آموزشی و رسانه ای و حتی سیاسی بهره گیری شود. چنانچه رویه موجود در رابطه با پدیده حجاب دانش آموزان و نسل جوان تداوم یابد و به فرایند مواجه آن کم توجهی شود؛ موجب شکاف عمیق تری در آینده نزدیک خواهد شد.
مبانی انسان شناختی علّامه حسن زاده آملی و اصول تربیت اجتماعی منتج از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی مبانی انسان شناختی علامه حسن زاده آملی واصول تربیت اجتماعی منتج از آن با استفاده از الگوی فرانکنا است. در این روش، با ترکیب گزاره های توصیفی مبانی انسان شناختی و گزاره های تجویزی ناظر به هدف تربیت اجتماعی، می توان به گزاره های تجویزی مربوط به اصول تربیت اجتماعی دست یافت. نتایج نشان داد مبانی عمده انسان شناختی علامه عبارتند از: اصالت فردواجتماع؛ وجود تفاوتهای فردی درعین برابری انسانها؛ قدرت اندیشه ورزی درانسان؛ گرایش نوعدوستی ومهربانی درانسان؛ فطرت عدالتخواهی درانسان؛ آزادی، اراده و اختیار درانسان. براساس مبانی فوق، اصول تربیت اجتماعی شامل: «باید به تأثیر متقابل فردو اجتماع بریکدیگر توجه شود»؛ «باید به تفاوتهای فردی توجه شود»؛ «باید قوای عقلانی انسان پرورش یابد»؛ «باید جامعه عقلانی انسانی ایجاد شود»؛ «باید به تأثیر متقابل علم وعمل توجه شود»؛ «باید با فطرت نوعدوستی و مهربانی بامردم رفتارشود»؛ «باید به دیگران احترام گذاشته واز آنها قدردانی نمود»؛ «باید بایکدیگر تعاون وهمکاری نمود»؛ «باید باارحام، صله داشت»؛ «باید عدالت طلب بود وبا ظلم وستم مبارزه نمود»؛ «باید درزندگی اعتدال داشت»؛ «باید انسان آزاده پرورش داد»؛ «باید مسئولیت پذیر بود»؛ «باید به عدم طفره(تدریجی بودن) درتربیت اجتماعی توجه نمود» می باشد.
آسیب شناسی مفهوم حجاب و عفاف از نگاه صاحب نظران حوزه تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آسیب شناسی آموزش و نهادینه سازی مفهوم حجاب و عفاف در دوره دوم ابتدایی است، که از نظر هدف کاربردی است . روش:روش این پژوهش کیفی می باشد و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیان انجام پذیرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با روش نمونه گیری هدفمند و بکار گیری معیار اشباع نظری با 39 نفر از ﻣﻌﻠﻤﺎن دوره اﺑﺘﺪایی شهر تهران، کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺎرکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ مصاحبه انجام شد. برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کد گذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده ی استخراج بالغ بر 298 کد باز از مصاحبه ها و نیز احصاء 50 کد محوری و 7 کد انتخابی است. یافته ها:نتایج نشان دهنده آسیب های آموزشی-درسی، عرفی-اجتماعی، پرورشی- تربیتی، روانی-عاطفی، حاکمیتی-قانونی، فرهنگی-هویتی و فلسفی - اعتقادی می باشد که لازم است مورد توجه سیاستگذاران این حوزه قرار گیرد. نتیجه گیری : لازمه مواجهه با آسیب ها توجه به آسیب ها و راهکارهای احصاء شده است .
تحلیل و نقد نظریۀ دیویی درزمینۀ عمل و عناصر تربیت اخلاقی ازنظر علّامه طباطبایی (ره)
حوزههای تخصصی:
قضاوت درباره عقلانی بودن یا نبودن تصمیم های اخلاقی، یکی از دغدغه های مهم فلسفه اخلاقی و ازجمله مهم ترین مسائل فیلسوفان تربیتی است. جان دیویی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تربیتی قرن بیستم، در این زمینه نظریه پردازی کرده است؛ وی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی به تبیین نحوه تأمل آدمی در موقعیت های اخلاقی پرداخته و به تبع آن به تشریح دیدگاه خود درباره عنصرهای تربیت اخلاقی پرداخته است. در این پژوهش، با روش تحلیلی – انتقادی به بررسی و نقد دیدگاه دیویی از منظر علامه طباطبایی می پردازیم. نتایج نشان می دهد که دیویی با طرح نظریه تمرین عملی نمایشی، در انجام عمل اخلاقی، به نیازهای طبیعی توجه داشته و در تصمیم گیری برای انجام عمل اخلاقی به حسن فعلی نظرکرده است؛ درحالی که علامه طباطبایی با طرح نظریه اعتباریات عملی، در انجام عمل اخلاقی هم به نیازهای فطری، و هم به نیازهای طبیعی توجه کرده و در تصمیم گیری درباره انجام عمل اخلاقی نیز هم به حسن فاعلی نظر داشته و هم به حسن فعلی، به تعبیری تصمیم گیری در موقعیت های اخلاقی به زعم علامه طباطبایی هم مسبوق به حسن فاعلی و هم مسبوق به حسن فعلی است. (در بخش تربیتی) سه نقد بر دیدگاه دیویی از منظر علامه مطرح است: 1- نگاه مادی و زمینی دیویی به امر تربیت اخلاقی 2- نادیده گرفتن عنصر فطرت به عنوان یکی از شروط لازم در تربیت اخلاقی و 3- عدم توجه به عنصر ایمان به عنوان یکی از عنصرهای مهم تربیت اخلاقی.
تحلیل مفهومی واژۀ «عسر» در قرآن کریم به منظور تبیین هدف غایی و اهداف واسطی مرتبط با آن
حوزههای تخصصی:
فهم مسائل و مفاهیم قرآنی، تفهیم آنها و حقیقت پنهان شده امور در آن از دیرباز تا به امروز مورد توجه اندیشمندان بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم «عسر» و مشخص ساختن اهداف واسطی ذیل هدف غایی «هدایت» است. بدین منظور تمامی آیاتی که واژه «عسر» در آنها به کاربرده شده است، در آیات 6 و 7 سوره طلاق، آیه 8 سوره قمر، 280 و185 سوره بقره، 5 و 6 سوره شرح، 73 سوره کهف، 117 سوره توبه، 10 سوره لیل، 9 سوره مدثر و 26 سوره فرقان با استفاده از روش تحلیل زبانی و مفهومی به منظور استخراج هدف غایی و اهداف واسطی تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که واژه «عسر» به صورت ارتباط اندراجی میان مفهوم «هدایت» به عنوان هدف غایی و سایر شئون اعتقادی، دینی، اقتصادی، اجتماعی و شأن فکری و عملی و تربیتی به عنوان اهداف واسطی قابل تحلیل است. اهداف واسطی در شأن اعتقادی با رشد فردی و خودشناسی، در شأن دینی با دشواری برخی احکام و امور عبادی، در شأن اقتصادی با تاکید بر انفاق، و بخشش و...، در شأن اجتماعی با تکیه بر رفتار فاضلانه و عادلانه و در شأن فکری و عملی و تربیتی با بازشناسی و رفتار عامدانه تبیین شده است. از این منظر هدف خداوند از سختی ها و مصائب پیش روی بشر و حتی ابتلائات و آزمایش های الهی هدایت و تعالی انسان است. این سختی ها به پهنای ساحات مختلف تربیت، جامه ی گوناگون به تن کرده و در شئون مختلفی ظهور می کنند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشیِ ارزش آفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
141 - 168
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی ارزش آفرین صورت گرفته و بدین منظور، داده های موردنیاز در دو بخش کیفی (براساس تحلیل مضمون) و کمّی (برپایه روش پیمایشی) گردآوری شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، شامل متون و پژوهش های مرتبط و در بخش مصاحبه، مشتمل بر هجده نفر از معلمان متخصص با تحصیلات عالی بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری، تمام معلمان مدارس ابتدایی شهرستان صحنه به تعداد 250 نفر را شامل می شده است که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای، 150 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ با 66 گویه مستخرج از مصاحبه بوده است. برای تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است؛ سپس در بخش کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار AMOS داده ها تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد الگوی آموزش ارزش آفرین، هفت بُعد (اهداف، مربّی، متربی، محتوا، برنامه درسی، یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) و 26 مؤلفه دارد و از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه کلی به دست آمده از پژوهش، آن است که تحول در نظام آموزش وپرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و در این حوزه باید بر آموزش دهی ارزش ها تأکید شود؛ لذا بهتر است این مدل یاددهی- یادگیری در مدارس اجرا شود تا شکاف ایجادشده بین درک دانش آموزان و معلمان از ارزش های اسلامی کاهش یابد.
اثربخشی بسته اموزشی درس دین و زندگی مبتنی برتئوری انتخاب پر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف سنجش اثربخشی بسته آموزشی درس دین و زندگی مبتنی بر نظریه انتخاب بر مسئولیت پذیری و عمل به باورهای دینی در دانش آموزان دختر پایه دهم در سال تحصیلی 1403-1402 بود.
روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به تفکیک جنسیت بود. جامعه آماری شامل 360 نفر از دانش آموزان دختر پایه دهم منطقه 18 تهران بودند، که نمونه آماری شامل دو گروه 30 نفره انتخاب شد. ابزار پژوهش، بسته آموزشی و پرسش نامه مسئولیت پذیری کردلو و پرسش نامه عمل به باورهای دینی معبد بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود.
یافته ها: بسته آموزشی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر در سطح اطمینان 95% اثر معنادار است. (266/15F=، 01/0P<) و مقدار اندازه اثر نشان می دهد که میزان اندازه اثر آموزش بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر نوجوان برابر 35 درصد بوده است، هم چنین این آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان در سطح اطمینان 95 درصد اثر معنادار ندارد. (117/0F=، 05/0P>) و میزان اندازه اثر آموزش برعمل به باورهای دینی دانش آموزان دختر نوجوان کم تر از 1 درصد بوده است.
نتیجه گیری: مداخله پژوهش گر منجر به افزایش میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان در نمونه آماری شد و با فراگیری اصول نظریه انتخاب، دانش آموزان دست به انتخاب های مسئولانه و مؤثر می زنند، این روش آموزش و مداخله منجر به افزایش میزان عمل به باورهای دینی دانش آموزان در نمونه آماری نشد.
اعتبارسنجی و هنجاریابی مقیاس فروتنی فکری (CIHS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انسان ها خواسته یا ناخواسته ارزش های اخلاقی ومعرفتی را نقض می کنند و به دنبال پیدا کردن راه های متعددی برای توجیه رفتار غیراخلاقی و غیر فکری خود هستند. به همین خاطر فهم و پرورش فضیلت فروتنی فکری اهمیت ویژه ای دارد. این درحالی است که نه تنها دانشجویان درحال تحصیل در دانشگاه بلکه اساتید و عالمان دین هم چون دیگر اندیشه ورزان به صورت آشکار و پنهان دست خوش آفت ها و آسیب های اخلاقی می شوند. تواضع فکری به معنای آن اس ت ک ه انس ان بدان د واعتراف کند از دیگران برتر و بهتر نیست و دچار تکب ر در س احت اندیش ه و اجتهاد، احساس و تعلقی خاص ب ه اندیش ه و رأی به خ ود نشود، زیرا امکان داوری بی طرفانه را از او سلب می کند. هدف این پژوهش هنجاریابی و اعتبارسنجی مقیاس فروتنی فکری است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، هم بستگی از نوع تحلیل عاملی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که ۳۳۵ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به روش آنلاین جمع آوری شدند. ابزارهای به کارگرفته شده مقیاس فروتنی فکری و مقیاس فروتنی ارتباطی، مقیاس خودکارآمدی و مقیاس قدردانی بود. به منظور تعیین روایی از تحلیل عاملی تأییدی، روایی هم گرا و روایی صوری و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی آزمون - بازآزمون استفاده شد. داده ها نیز توسط نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و ایموس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، برازش قابل قبولی برای ساختار مکنون پرسش نامه برای چهار عامل استقلال منطق و خود، گشودگی به بازنگری در دیدگاه خود، احترام به دیدگاه دیگران، نداشتن تعصب فکری به دست داد. هم چنین نتایج روایی هم زمان نشان داد پرسش نامه از روایی مطلوبی برخوردار است. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که پایایی عوامل چهارگانه از ۶۲/۰ تا ۸۶/۰ است که نشان می دهد پرسش نامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است و همین طور روایی هم گرای مقیاس نشان داد که بین مقیاس فروتنی فکری و فروتنی ارتباطی، خودکارآمدی، قدردانی هم بستگی معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش، مقیاس فروتنی فکری دارای ویژگی های روان سنجی مناسبی است و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب در جهت بررسی فروتنی فکری استفاده کرد.
نقش تربیتی مدارا در تحکیم نظام خانواده از منظر صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفق و مدارا یکی از عناصر مهم وکلیدی در تمدن سازی و نهادهای اجتماعی، بویژه در نظام خانواده است. ازطرفی صحیفه سجادیه، به عنوان یکی ازمستندترین منابع اسلامی است که به طور مشخص به مساله خانواده پرداخته، و مرجع معتبر برای استخراج مولفه های اخلاقی و تربیتی در این حوزه محسوب می شود. هدف از این پژوهش استخراج نظرامام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه در خصوص رفق و مدارا در تحکیم خانواده است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادکه، مدارا به عنوان یک مولفه کارآمد، همواره مورد تاکید امام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه بوده که شامل، مدارای خدا با بندگان ومدارای انسان با اعضای خانواده بویژه ارحام و خویشاوندان ، پدر و مادر، فرزندان و همسر می گردد. همچنین، تبیین راهکارهای پیشنهادی از جمله ترویج عفو وگذشت، ترجیح رحمت بر نقمت و پرورش حس فضیلت جویی، می تواند به حل مشکلات انبوه نهاد خانواده در دنیای امروز کمک شایانی نموده و از معضلاتی همچون اختلافات، طلاق عاطفی و جدایی و مشکلات ناشی از آن پیشگیری نماید.
اثر بخشی هوش معنوی تربیت محور بر سبک رهبری تحول آفرین مدیران و اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و تحلیل اثر بخشی ابعاد هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین پرداخته شده است. این پژوهش با توجه به هدف آن کاربردی بوده و در زمره تحقیقات توصیفی، از نوع تحقیق همبستگی قرار دارد. جامعه آماری آن را مدیران و اساتید بسیجی دانشگاه با تعداد ۱۰۶ نفر تشکیل داده اند. برای تعیین سطح ابعاد هوش معنوی از پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران (۱۳۸۹) و برای تعیین امتیاز سبک رهبری تحول آفرین از پرسشنامه چند عاملی رهبری بس و آولیو (۱۹۹۰) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش معنوی و سبک رهبری تحول آفرین رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد و از بین ابعاد هوش معنوی، بعدهای تفکر کلی و اعتقادی، سجایای اخلاقی و خود آگاهی و عشق از سطح متوسط بالاتر می باشند، به عبارتی در سطح مطلوب هستند. ولی بعد توانایی مقابله با مشکلات در سطح متوسط پایین تر است. همچنین سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن از سطح متوسط بالاتر است. به عبارتی سطح رهبری تحول آفرین و ابعاد آن در بین مدیران و اساتید در سطح مطلوب می باشد.
الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی تحوّل وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ودلالت های تربیتی آن می باشد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و استنتاجی انجام شده است. منظور از تحوّل وجودی صیرورت و حرکت استعلایی وجود انسان به سوی خداگونگی در قوس صعود و عروج نفس انسان از سلسله مراتب عالم برای دستیابی به مقام فنای فی الله و بقای بالله می باشد. تحوّل وجودی ناظر بر استکمال وجود آدمی و احسن شدن نظام بینشی، گرایشی و کنشی اوست. براساس نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، آدمی موجودی همواره در حرکت و بالتبع هستیِ سلسله مراتبی اش، موجودی ذومراتبی است که در سیر استکمالی خویش و با تغییر و دگرگونی در جوهر خود، قادر به طی مراتب مختلف وجودی و در نهایت قرب الی الله خواهد بود. پس از تبیین مفهوم تحول وجودی، مبانی فلسفی تحول وجودی انسان با تکیه بر اندیشه عرفانی علامه طهرانی ارائه شده ؛ سپس به کمک روش استنتاجی پیش رونده دلالتهای تربیتی (اهداف، اصول و روشهای تربیتی) ناظر بر تحوّل وجودی انسان استخراج شدند.این اصول تربیتی شامل کسب معرفت و بینش توحیدی، محبت و عشق ورزی، تبعیت، مراقبت، ملازمت یاد خدا با انسان، کمال گروی، کفایت الهی، عقلانیت و وحدت می باشد. در نهایت براساس موارد بدست آمده، الگوی تحول وجودی انسان ترسیم گردید.
فراتحلیل کمّی نتایج پژوهش های پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، فراتحلیل کمی پژوهش ها پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور بود. روش: رویکرد پژوهش کمی و روش پژوهش فراتحلیل بود. جامعه آماری کلیه پژوهشهای انجام شده پیرامون دروس معارف اسلامی در بازه زمانی 1392تا 1399بود.نمونه آماری کلیه پژوهش هایی بودند که واجد شرایط مفروضات فراتحلیل کمی بودند.ابزار اندازه گیری چک لیست سنجش معیارهای مقالات واجد شرایط جهت فراتحلیل بود.برای تعیین اعتبار ابزار، چک لیست در اختیار سه نفر از متخصصان سنجش و اندازه گیری که سابقه حداقل یک پزوهش فرا تحلیل را داشتند،قرار گرفت و روایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل سؤالات از آزمون ناهمگونی مطالعات، شاخص g هگز و مدل ثابت و تصادفی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار CMA 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج آزمون ناهمگونی مطالعات، فرض صفر ناهمگونی مطالعات تایید گردید. همچنین مقدار شاخص I2 نشان دهنده اثر ناهمگونی مطالعات بر 97/33درصد از تغییرات کل بود. اندازه اثر و Z محاسبه شده برای 15 متغیر از 22 متغیر در سطح آلفا 05/0 معنادار بود. بیشترین اندازه اثر بر اساس شاخص g هگز مربوط به متغیر نگرش دینی دانشجویان ، با اندازه اثر 488/1 و پس از آن مربوط به متغیر استاد با اندازه اثر 450/1 و پس از آن ارتباط متقابل استاد دانشجو با اندازه اثر 215/1بود. اندازه اثر کلی برای همه مطالعات در مدل ثابت و تصادفی در سطح متوسط بود که بیانگر ارتباط متغیرها با اثربخشی دروس معارف بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سه عامل نگرش دینی، استاد و ارتباط متقابل استاد و دانشجو بیشترین اندازه اثر را در اثربخشی این دروس دارا بودند.لذا بر اساس نتایج فراتحلیل و با تمسک بر عوامل شناسائی شده مرتبط با اثربخشی برنامه درسی دروس معارف اسلامی،ضرورت باز اندیشی و تحول دربرنامه درسی دروس معارف اسلامی باید همواره یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران و طراحان برنامه درسی معارف اسلامی باشد.