فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۷۸۴ مورد.
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
169 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق طراحی سازوکاری برای افزایش مشارکت سهامداران خرد در اداره بنگاه های اقتصادی می باشد. از طریق این افزایش، بهبود حاکمیت شرکتی، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و افزایش آگاهی سهامداران خرد اتفاق می افتد. این تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای، از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان و سهامداران خرد به ارائه مدل مشارکت سهامداران خرد در مدیریت شرکتهای بورسی و فرابورسی پرداخته و از طریق روش دلفی فازی مدل تایید گردید. در مدل پیشنهادی سهامداران خرد می توانند حق رأی خود را در زمان نزدیک به مجمع سالیانه از طریق نهاد واسط خریدوفروش کنند. بنابراین طی این فرایند سهامدارانی که تمایل دارند از قدرت اعمال رأی بیشتری در مجامع برخوردار باشند، حق رأی دیگر سهامداران خرد را خریداری می نمایند. علاوه بر این قادر هستند با استفاده از بستر فراهم شده در مدل پیشنهادی به وسیله ائتلاف رأی خود، یک نماینده از بین خودشان جهت حضور در هیئت مدیره شرکت ها انتخاب کنند. با پیاده سازی چنین سازوکاری به طورکلی امکان اخذ 511 کرسی هیئت مدیره توسط سهامداران خرد در شرکت های بورسی و فرابورسی امکان پذیر خواهد شد. نتایج تحقیق نشان داد مدل پیشنهادی موجب افزایش انگیزه سهامداران خرد جهت شرکت در مجامع، افزایش آگاهی سهامداران و ارتقاء شفافیت خواهد شد.
ناکارآمدی قیمت گذاری و معاملات بازخورد در صندوق های قابل معامله طلا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
147 - 168
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع دارایی های مالی که از اواخر دهه 1990 رشد چشمگیری داشته، صندوق های قابل معامله در بورس است که نشان دهنده یک نوآوری با محبوبیت زیاد در بین سرمایه گذاران خرد و نهادی می باشد. وجود انحراف قیمت بین صندوق های قابل معامله و خالص ارزش دارایی آن ها می تواند منجر به ایجاد استراتژی معاملات بازخورد در بین معامله گران این دارایی ها شود. در این راستا با استفاده از مدل سنتانا-وادوانی (1992) و داده های صندوق های قابل معامله طلا در بورس کالای ایران طی دوره زمانی 1396/03/20 الی 1401/06/12، به بررسی وجود معاملات بازخورد بین معامله گران این بازار پرداخته شد. نتایج نشان داد که نوسان بازدهی این صندوق ها در مقابل اخبار مختلف، نامتقارن و منفی بوده که نشان از تأثیر بیشتر اخبار مثبت نسبت به اخبار منفی دارد. ضریب مربوط به معاملات بازخورد نشان داد که هیچگونه شواهدی مبنی بر وجود معاملات بازخورد در بازار این صندوق ها وجود ندارد. به دلیل وجود دو بازار رسمی (گواهی سپرده با هم پوشانی کامل زمان معاملات) و غیررسمی (بازار آزاد با هم پوشانی ناکامل زمان معاملات) برای معاملات دارایی پایه در ایران، معامله گران توجهی به انحراف قیمت صندوق ها نسبت به خالص ارزش دارایی آن ها ندارند. ضریب مربوط به ناکارآمدی بازار نشان داد که معامله گران این صندوق ها رفتار هدایت شده اطلاعاتی دارند. معاملات صندوق های مورد بررسی، بر پایه ناکارآمدی بازار بوده و اخبار و اطلاعات منتشره در بازار بیشترین تأثیر را بر معاملات آن ها دارد.
رابطه عدم اطمینان اقتصادی و همزمانی بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
225 - 252
حوزههای تخصصی:
هدف: پیامدهای منفی اقتصادی منتج از عدم اطمینان سیاست های اقتصادی، موجب شکل گیری نگرانی هایی بین نهادهای نظارتی، حاکمیتی، صاحب نظران و شرکت ها شده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین عدم اطمینان اقتصادی در ایران و همزمانی بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، اطلاعات مالی 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفت و فرضیه ها با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره آزمون گردید؛ ضمن آن که جهت اندازه گیری عدم اطمینان اقتصادی (شاخص های نرخ رشد اقتصادی، نرخ ارز، نرخ تورم و نرخ بهره) و همزمانی بازده سهام به ترتیب از مدل گارچ و ضریب تعیین مدل بازار استفاده شده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها مبین این موضوع است که بین عدم اطمینان در نرخ رشد اقتصادی و نرخ بهره با همزمانی قیمت سهام رابطه ای منفی و معنی دار و بین عدم اطمینان در نرخ ارز و همزمانی بازده سهام رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد. ضمن آن که نتایج تحقیق نشان دهنده وجود رابطه ای مثبت بین عدم اطمینان در نرخ تورم و همزمانی قیمت سهام است که از نظر آماری این نتایج معنی دار نمی باشد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین عدم اطمینان در برخی سیاست های اقتصادی و همزمانی بازده سهام رابطه ای معنی دار وجود دارد که این رابطه در برخی موارد منفی (نرخ رشد اقتصادی و نرخ بهره) و در برخی دیگر (نرخ ارز) مثبت است
مقایسه دقت مدل های منتخب یادگیری ماشین جهت پیش بینی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
75 - 102
حوزههای تخصصی:
رشد بازار سرمایه با سرعت چشمگیری در حال افزایش است. همین امر باعث تقاضای بالاتر برای اطلاعات، تلاش بیشتر برای پیش بینی و ابداع مدل های جدید پیش بینی آینده بازار شده است. مدلهای پیش بینی در سه دسته قابل طبقه بندی هستند. دسته اول از تحلیل تکنیکی، دسته دوم از تحلیل بنیادین و دسته سوم از داده کاوی و یادگیری ماشین استفاده می کنند. در پژوهش پیش رو با تمرکز بر روش داده کاوی به مقایسه دقت مدل های منتخب یادگیری ماشین شامل شبکه عصبی، رگرسیون لجستیک، نزدیک ترین همسایه k، ماشین بردار پشیبان و اعتبارسنجی ضربدری جهت پیش بینی قیمت سهام برای 12 شرکت منتخب بورس اوراق بهادار تهران که از طریق روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند در قالب مدلهای یادگیری ماشین پرداخته و نتایج این مقاله نشان داد از بین الگوریتمهای یادگیری ماشین، الگوریتم ماشین بردار پشتیبان بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی در قیمت سهام را به خود اختصاص داده است. کلمات کلیدی: بورس اوراق بهادار، پیش بینی؛ قیمت سهام، الگوریتم، یادگیری ماشینکد طبقه بندی JEL: C8،G1
بررسی تکامل پژوهش تامین مالی جمعی: استفاده از تحلیل کتاب سنجی و مصورسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
195-222
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار فکری و مفهومی تامین مالی جمعی به پژوهشگران این امکان را می دهد تا علاوه بر شناخت چارچوب فکری حاکم بر این موضوع، روندهای جاری و زمینه های پژوهشی آتی را شناسایی کنند. برای این منظور، پژوهش حاضر مروری کمی است که تلاش دارد تا با استفاده از تحلیل های کتاب سنجی و نرم افزارهای تصویرسازی، که به لحاظ روش شناسی در تامین مالی جمعی نوآورانه است، روند تحول علمی در زمینه تامین مالی جمعی را مشخص کند. این پژوهش کتاب سنجی 1210 تولید علمی بازیابی شده از پایگاه داده W.O.S تا پایان دسامبر ۲۰۲۱ را تحلیل کرده است و از نرم افزار VOSviewer برای ترسیم نقشه و نشان دادن ارتباط ها استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان دهنده سیر صعودی پژوهش ها به خصوص از سال 2016 است و از نظر تعداد تولیدات علمی و استنادها سال 2021 بیشترین تعداد مقاله با 273 و با استناد 7011 داشته است. پژوهش حاضر در مرحله اول اقدام به شناسایی مؤلفان، مقالات، مجلات، نهادها و کشورهای پیشرو در این حوزه کرد. سپس براساس تحلیل هم استنادی، چهار خوشه به دست آمد که ساختار فکری این پژوهش ها را نشان می دهد. همچنین، استفاده از تحلیل هم آیندی واژگان این یافته ها را تأییدکرد و روند تحول این موضوع و مکاتب فکری تشکیل دهنده آن را نیز نشان داد. پژوهش حاضر چند شکاف تحقیقاتی را برجسته کرده است.
چالش های نسبت میان «دولت» و «سازمان بورس اوراق بهادار»؛ با تأکید بر شورای عالی بورس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
1-30
حوزههای تخصصی:
سازمان بورس اوراق بهادار یکی از الگوهایِ نظارتی در بازار سرمایه ایران است. در نوشتار حاضر، سوال اصلی این است: از منظر حقوق عمومی، چالش های مربوط به نسبتِ میان «دولت» و «سازمان بورس اوراق بهادار»، با تأکید بر شورای عالی بورس چیست؟ در پاسخ به این سوال، با استفاده از روش پژوهش توصیفی تحلیلی چنین نتیجه گیری شده است:اولاً؛ ترکیب اعضایِ شورا تحت اقتدار عالیه دولت است. ثانیاً؛ حضور پررنگِ دولت در این سازمان، عملکرد و سیاست هایِ این سازمان را به عنوان نهاد عمومی غیردولتی به شدت تحت تأثیر قرار می دهد؛ به نحوی که شائبه «دولتی بودن» و «حکومتی بودن» سازمان بورس اوراق بهادار را تقویت می کند. ثالثاً؛ هرچند از نظر قانونی، سازمان مزبور نهاد عمومی غیردولتی تعریف شده است اما سطح گسترده حضور دولت در آن، زمینه سازِ نقضِ اصل استقلال و شخصیت حقوقیِ این سازمان گردیده است و چنین می نمایاند که چنین گستردگی در نظارت، مخاطراتی را برای این سازمان در پی داشته و فلسفه وجودی نهاد عمومی غیردولتی را به محاق برده است و نقش دولت در این سازمان، فراتر از یک نهادِ ناظر قیمومتی است. رابعاً؛ شورا توأمان درگیر دو هدف متعارض: حاکمیتی و تصدی است در نتیجه بهره وری و کارآمدی بورس کاهش یافته است. خامساً؛ بورس برای موفقیت راهبردی، نیازمند تبعیت از اقتصاد بازار در بستر دولت محدود است.
چارچوب تنظیم گری سازمان بورس و اوراق بهادار در ارتباط با تشکل های خودانتظام در بازار سرمایه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر بازار سرمایه ایران به تنظیم و نظارت بر تشکل های خودانتظام، نهاد های مالی و ناشران می پردازد. این سازمان، از طریق تشکل های خودانتظام شامل شرکت های بورس تهران، فرابورس، بورس کالا، بورس انرژی، سپرده گذاری مرکزی و تسویه وجوه و کانون ها با فراهم آوردن یک نظام داد و ستد مناسب و کارآمد برای تسویه و پایاپای داد و ستدها فعالیت می کند. این پژوهش در نظر دارد پس از مطالعه تطبیقی نظام تنظیم گری در ساختار بازار سرمایه کشورهای منتخب، ناکارآمدی های عملیاتی در ساختار ارتباطی مقام ناظر بازار سرمایه ایران و تشکل های خودانتظام را از طریق مصاحبه با خبرگان علمی و اجرایی این حوزه ریشه یابی کند و ضمن آسیب شناسی وضعیت موجود در ساختار فعلی بازار سرمایه، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی چارچوبی عملیاتی جهت تعیین حد و مرز تصمیمات، اختیارات و اقدامات ارکان بازار سرمایه در ابعاد سیاست گذاری، نظارت و اجرا ارائه دهد تا ضمن تشخیص و رفع خلاءها، از همپوشانی ها و تزاحم های احتمالی به ویژه در امور نظارتی نیز جلوگیری به عمل آمده و ضمن ارتباط بین ارکان، استقلال هر یک نیز در حد بهینه حفظ گردد. مضامین اصلی و فراگیر استخراج شده حاصل از این پژوهش عبارتند از: حاکمیت شرکتی، الگوی تنظیمی و نظارتی نهاد ناظر و استقلال نظام بورس و اوراق بهادار و تفکیک فرآیندی. در انتهای پژوهش نیز مکانیزم پیشنهادی محقق جهت تنظیم گری نهاد ناظر در ارتباط با تشکل های خودانتظام با هدف بیهینه سازی ساختاری ارائه شده است.
تحلیل شبکه ای از اتصالات نامتقارن نوسانات و کاربرد آن در سبدسازی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از رویکرد اتصالات مبتنی بر مدل خودرگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در طول زمان (TVP-VAR) به بررسی پویایی های ریسک سیستمی و سرریز تلاطمات در 24 صنعت بورس ایران طی دوره زمانی 06/01/1390 تا 28/12/1402 می پردازد. همچنین عملکرد به کارگیری روش حداقل اتصالات را در سبدسازی سهام با دو روش متداول «حداقل همبستگی» و «حداقل واریانس» مقایسه می کند. نتایج برآوردها حکایت از آن دارد که اولاً میانگین شاخص اتصالات کل (TCI) طی دوره مورد بررسی حدوداً 68 درصد است که بیانگر وجود ریسک سیستمی قابل ملاحظه و انکارناپذیر در بازار سهام ایران است. شواهد بیانگر افزایش بی سابقه ریسک سیستمی در بازار سهام طی سه سال اخیر است به طوری که سرریز تلاطمات بین صنایع بیش از 80 درصد بوده است. ثانیاً در میان 24 صنعت مورد مطالعه، بخش های «سرمایه گذاری»، «کانه های غیرفلزی»، «املاک» و «فلزات اساسی» به عنوان انتقال دهندگان خالص ریسک ها عمل می کنند در حالی که صنایع «حمل و نقل»، «زراعت»، «قند و شکر» و «محصولات کاغذی»، مهم ترین دریافت کنندگان ریسک ها هستند. ثالثاً سرریز تلاطمات در بین دو مجموعه از صنایع بسیار قوی است؛ نخست 4 صنعت بزرگ کامودیتی محور صادراتی (فرآورده نفتی، پتروشیمی، فلزات اساسی، کانه های فلزی) و دوم، 4 صنعت غیر کامودیتی (سرمایه گذاری، بانک، خودرو و املاک). رابعاً عملکرد روش حداقل اتصالات در سبدسازی سهام، بهتر از دو رویکرد استاندارد دیگر بوده است. تحلیل اتصالات بین بخشی در تدوین سیاست های محرک رشد و طراحی اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از انتشار ریسک سیستمی به سیاستگذاران کمک میکند. همچنین ابزار کارآمدی برای تعدیل انتخاب سبد سهام توسط سرمایه گذاران در انطباق با ریسک های سیستمی است.
کاربرد اختیارهای معامله در بازار مالی با استفاده از روش شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار سرمایه ایران اوراق اختیار معامله فقط از نوع اروپایی خرید و فروش می گردد. در صورتی که در بازارهای جهانی، سایر اختیار معامله ها مثل اختیار آمریکایی، اختیار آسیایی، اختیار مانع، اختیار گذشته نگر و ... خرید و فروش می شوند. از آنجایی که اوراق اختیار معامله یک ابزار مناسب و پر استفاده برای پوشش ریسک است و خاصیت اهرمی نیز دارد لذا تنوع در بازار اوراق اختیار معامله، هم بازار مالی را گرم تر می کند و هم علاقمندان زیادی را به سمت خود جذب می کند. مدل های بسیاری زیادی برای ارزش گذاری اوراق اختیار معامله وجود دارد که مهم ترین آن مدل بلک-شولز کلاسیک است. اما این مدل به دلیل ضعف هایی که دارد از مدل های واقعی بازار دور است. بنابراین نیازمند به مدل های توسعه یافته است. مانند، مطالعه روی سری زمانی نشان می دهد که قیمت دارایی پایه با نوسانات آن رابطه عکس دارد. مدل الاستیسیته ثابت واریانس یک مدل مناسب برای نشان دادن این رابطه معکوس است. در این پژوهش، مدل الاستیسیته ثابت واریانس برای ارزش گذاری اوراق اختیار آمریکایی درنظر گرفته شده است که نوسان پذیری آن به صورت یک تابع از دو پارامتر الاستیسیته نوسان پذیری و مقیاس ثابت نوسان اولیه لحظه ای است. مطالعات نشان می دهد که روش های غیرپارامتریک مانند شبکه عصبی و ماشین یادگیری بهتر از سایر روش ها برای مدل سازی اقتصاد مناسب هستند. بنابراین در این پژوهش، از روش شبکه عصبی برای ارزش گذاری عددی اختیار معامله آمریکایی استفاده خواهد شد.
قیمت گذاری ریسک های نقدشوندگی در روندهای متفاوت بازار با استفاده از بهینه ترین معیار عدم نقدشوندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
103 - 138
حوزههای تخصصی:
میزان بازدهی دارایی ها و فرصت های مختلف سرمایه گذاری، از اساسی ترین مبانی تخصیص بهینه منابع در اقتصاد کشورها هستند. میزان نقدشوندگی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر ریسک و بازده مورد انتظار دارایی ها است و ریسک های نقدشوندگی از آن ناشی می شوند. هدف اصلی این پژوهش، تعیین تأثیر ریسک های مختلف نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام شرکت ها با به کارگیری مدل LCAPM و استفاده از بهینه ترین معیار عدم نقدشوندگی است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای و اسنادکاوی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای متشکل از 167 شرکت طی سال های 1389 تا 1398 انتخاب شده است. جهت انتخاب معیار عدم نقدشوندگی از بین شش معیار مختلف از روش های تحلیل مؤلفه های اصلی استفاده شده و معیار شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به عنوان بهینه ترین معیار انتخاب شده است. جهت تخمین مدل نیز از ساختار داده های تابلویی و روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاران در بازار نزولی علاوه بر کسب صرف ریسک از عامل عدم نقدشوندگی، به صورت مجزا اقدام به قیمت گذاری ریسک های نقدشوندگی نیز می نمایند، هرچند در بازار صعودی به این ریسک ها توجه اندکی دارند.
چارچوبی برای گزارشگری پیش بینی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
275-298
حوزههای تخصصی:
گزارش پیش بینی سود یکی از منابع اطلاعاتی ذینفعان در بازار سرمایه است. نحوه ارائه این گزارش در سال های اخیر موضوعی چالش برانگیز بوده است. هدف پژوهش حاضر، تدوین چارچوبی برای گزارشگری پیش بینی سود در بازار سرمایه ایران است. در این پژوهش، از روش پژوهش کیفی و رویکرد مبتنی بر تحلیل تم استفاده شده است. برای دستیابی به هدف پژوهش، ابتدا با مطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهش چارچوب اولیه شناسایی شد. سپس با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی با 21 نفر از خبرگان حوزه گزارشگری مالی و بازار سرمایه به صورت نیمه ساختاریافته مصاحبه صورت پذیرفت. در نهایت داده های پژوهش با روش تحلیل تم مورد بررسی قرار گرفت و چارچوب گزارشگری پیش بینی سود متناسب با ویژگی های محیطی کشور استخراج شد. مطابق با یافته های پژوهش، 14 تم فرعی و 6 تم اصلی شامل کلیات، پیش زمینه ها، مشخصات، پیامدها، چالش ها و ارزیابی شناسایی شد که به عنوان مولفه های چارچوب گزارشگری پیش بینی سود تعیین شدند.نتایج این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی جهت اصلاح مقررات و تدوین استانداردهای گزارشگری مالی باشد.
چالش های عرضه و پذیرش شرکت ها در بازار سرمایه ایران و ارائه راهکارهای مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم مزایای عرضه و پذیرش سهام شرکت ها در بازار سرمایه و اقبال دنیا به این سمت، در ایران این امر با موانعی همراه است که باعث عدم پذیرش شرکت ها و یا عدم تمایل صاحبان بنگاه ها برای عرضه در بازار سرمایه می شود. از این رو هدف این پژوهش ابتدا شناسایی موانع عرضه و پذیرش شرکت ها در بازار سرمایه و سپس ارائه راهکارهای عملیاتی جهت رفع آن ها است. موانع و راهکار ها از طریق انجام 10 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان با رویکردی هدفمند گردآوری شد و مبتنی بر نگرش گلوله برفی و اشباع نظری تعداد مصاحبه ها تعیین گردید. سپس داده ها، از روش تحلیل مضمون تحلیل شد و نکات مستخرج از مصاحبه ها در سه مضمون پایه، سازمان دهنده و فراگیر قرار گرفت. در نهایت نتایج به مصاحبه شوندگان عودت گردید و نظر آن ها جهت حصول تأیید اخذ شد. 30 مضمون پایه ذیل پنج مضمون سازمان دهنده ذیل چالش های: 1. فرهنگی 2. قانونی 3. نظارتی 4. مالی و اقتصادی و 5. اداری، از مجموع 76 کد در زمینه چالش های عرضه و پذیرش استخراج شد. در نهایت 11 راهکار مربوط به مضامین سازمان دهنده به تفکیک از مصاحبه های مزبور استخراج گردید.
بررسی فقهی مالیت در رمزارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین جرقه مفهوم پول مجازی به معنای پول رمزگذاری شده، در سال 1998 به منظور تسهیل انجام امور مالی و ایجاد پولی بدون حضور واسطه (بانک ها) و توسط افراد جامعه مطرح شد. پیشنهاد نوع جدیدی از پول الکترونیک داده شد که از روش رمزگذاری رایانه ای برای کنترل تولید پول و انجام معاملات بدون واسطه و مرجع مرکزی استفاده می کرد. با توجه به توسعه فضای مجازی و کارکردهای آن در زندگی بشر شاید گریزی از استفاده از پول های مجازی نباشد و ضروری است تا سیاست گذران اقتصادی با روشن بینی نسبت به پول مجازی مواجه صحیح در تنظیم و تدوین مقررات داشته و سیاست هایی برای ارتباط اقتصادی مجازی و حقیقی اتخاذ نمایند. در این مقاله ضمن شناخت جایگاه رمزارزها در عرصه اقتصاد جهانی، به تحلیل و واکاوی فقهی و حقوقی مالیت به عنوان یکی از شروط مهم معاملات تجاری، در رابطه با رمزارزها پرداخته شده است. همچنین جنبه نوآوری تحقیق پیش رو بحث از مالیت رمزارزها از دیدگاه های مختلف در مورد مالیت می باشد. برخی مالیت را بر عین خارجی محدود نموده و برخی آن را اعتباری محض و برخی انتزاعی می دانند. در این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی شکل گرفته است، تلاش بر آن است که با تبیین این دیدگاه ها، عدم تفاوت در اعتباری و انتزاعی بودن مفهوم مالیت را در تحقق مالیت رمزارز بیان نمود.
مبانی توجیه تنظیم گری در مواجهه با تخلفات بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
319 - 348
حوزههای تخصصی:
تخلفات بازار سرمایه متعدد و مدل های برخورد با آن نیز متنوع است. مدل قضایی، مدل شبه قضایی و مدل اداری از رایج ترین مدل های برخورد با تخلفات است. تنظیم گری به عنوان مدل برگزیده این مقاله است. مدلی توافقی و قراردادی میان فعالان بازار سرمایه، که با اراده جمعی خود، صلاحیت رگولاتور برای وضع و اعمال مجازات انضباطی در این حوزه را تعیین نموده اند. در این مدل صلاحیت تنظیم گر در مواجهه با تخلفات و جرایم بازار سرمایه توسط اشخاص و با اراده جمعی آنها به او اعطا گردیده است. براین مبنا، رگولاتور بازار سرمایه یعنی سازمان بورس و اوراق بهادار باید نهادی غیرانتفاعی و غیردولتی باشد تا بتواند اهداف تعیین شده جهت تشکیل آن را برآورده نماید. تصریح قانون گذار بر اختیارات سازمان بورس و اوراق بهادار در قانون نیز نوعی تأکید بر امری واضح است که تنها اثر آن شناسایی رسمی چنین نهادی است و عدم ذکر اختیارات در قانون هیچ خدشه ای به حیطه اختیارات این نهاد وارد نخواهد کرد. سازمان بورس به عنوان رگولاتور بازار سرمایه، جهت دستیابی به اهداف تشکیل خود نیز ابزارهای لازم را در اختیار دارد که از جمله این ابزارها مقررات گذاری، وضع و اعمال مجازات انضباطی است. بنابراین وضع و اعمال مجازات انضباطی برای متخلفین این حوزه هیچ تعارضی با اصول و قواعد کیفری و نیز اصل تفکیک قوا ندارد.
آزمون تجربی تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی در عرضه های عمومی اولیه با توجه به سن و اندازه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
349 - 403
حوزههای تخصصی:
دستکاری های مدیریت همواره یکی از حوزههای مهم ادبیات حسابداری به شمار می رود. مدیران ابزارهایی در اختیار دارند،که از طریق آنها می توانند سود و درآمد بنگاه تحت مدیریت خود را دستکاری نمایند. یکی از این ابزارها تغییر طبقه بندی است. هدف این پژوهش بررسی تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی در شرکت های با عرضه های عمومی اولیه در بورس اوراق بهادار تهران با توجه سن و اندازه آنها است. برای همین منظور نمونه ای متشکل از 70 عرضه عمومی اولیه طی سال های 1383 تا 1398 با استفاده از رگرسیون چندگانه و با الگوی داده های مقطعی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های کوچک (همچنین شرکت های جوان) بین هزینه های غیر عملیاتی و سود عملیاتی غیرمنتظره در سال قبل از عرضه، ارتباط مثبت و با تغییرات در آن، ارتباط منفی وجود دارد؛ اما در شرکت های بزرگ (همچنین شرکت های با تجربه) ارتباط درآمدهای غیرعملیاتی و درآمدهای عملیاتی مورد انتظار و تغییرات در آن معنادار نیست. یافته های پژوهش از درگیر شدن شرکت های کوچک (همچنین شرکت های جوان) در تغییر طبقه بندی هزینه ها ، از طریق جابجایی هزینه های عملیاتی به هزینه های غیرعملیاتی، در سال قبل از عرضه حمایت می کند؛ اما شواهدی حاکی از درگیر شدن شرکت های بزرگ (همچنین باتجربه)، از طریق جابجایی درآمدهای غیرعملیاتی به درآمدهای عملیاتی در تغییر طبقه بندی درآمدها بدست نیامد. یافته های این پژوهش می تواند در تصمیم گیری سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، تحلیل گران، مؤثر واقع شود.
نقش تعدیلی مسئولیت های اجتماعی شرکت بر ارتباط بین معاملات با اشخاص وابسته و ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
255-274
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق نقش تعدیل کنندگی مسئولیت اجتماعی شرکت بر ارتباط بین معاملات با اشخاص وابسته و ارزش شرکت بررسی گردیده است. جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1393 الی 1399 بوده است که برای تعیین حجم نمونه آماری از روش حذف هدفمند استفاده گردید. در نهایت تعداد 102 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. تحلیل و آزمون داده ها با بهره گیری از رویکرد داده های ترکیبی و استفاده از روش داده های اثرات ثابت انجام گرفته است. نتایج نشان داد معاملات با اشخاص وابسته با ارزش شرکت ارتباط معناداری دارد به طوری که معاملات فروش منجر به افزایش ارزش شرکت و معاملات خرید منجر به کاهش ارزش شرکت می شود. در بررسی آزمون فرضیه چهارم مشخص گردید مسئولیت اجتماعی شرکت بر ارتباط بین معاملات با اشخاص وابسته و ارزش شرکت نقش تعدیلی داشته است. نتایج پژوهش حاکی از اثرگذاری معاملات با اشخاص وابسته بر ارزش شرکت هستند و نشان دهنده واکنش بازار به این گونه معاملات است. همچنین مسئولیت های اجتماعی عاملی موثر بر ارتباطات فوق می باشد.
ارایه الگوی مناسب ارزشگذاری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
253 - 282
حوزههای تخصصی:
ارزشگذاری داراییها اعم از اوراق بهادار و داراییهای واقعی یکی از ارکان موثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است، ارزشگذاری منصفانه منجر به تخصیص بهینه منابع سرمایه ای می شود و تخصیص بهینه سرمایه در اقتصاد نقش بی بدیلی را در رشد و توسعه اقتصادی ایفا می کند. در حال حاضر فقدان چارچوب مدون و مشخصی که بتواند برآورد دقیقی از ارزش تبیین نماید اهمیت دو چندان یافته است. بنابراین ارائه چارچوبی که بتواند فارغ از قضاوتهای شخصی و سلایق مختلف به صورت علمی و مستدل جهت ارائه الگوی مناسب به منظور ارزشگذاری شرکتها مورد استفاده قرار گیرد، اهمیت یافته است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مصاحبه با خبرگان به انتخاب الگوی مناسب ارزشگذاری سهام در 14 گونه شرکت مختلف خواهیم پرداخت بدین صورت که ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و براساس نظر خبرگان وزن معیارها محاسبه شده و درنهایت الگویی جامع برای ارزشگذاری اقسام گوناگون شرکتها پیشنهاد شده است. در انتها هم آسیب شناسی جامعی از محیط ارزشگذاری ارائه شده است.معیارهای به کارگرفته شده در این پژوهش در 4 دسته رویکرد سودآوری گذشته (شامل میانگینEBIT، سود به قیمت گذشته)، رویکرد مبتنی بر دارایی(شامل ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش جایگزینی، ارزش خالص دارایی ها و ارزش تصفیه)، رویکرد تنزیل جریانهای نقدی(شامل fcff،fcfe،apv،eva و ddm) و رویکرد بازار(p/s،p/nav، p/e به جزگذشته، ev/ebit،p/c،ev/s،p/b،p/cf و p/dps) قرار گرفتند. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی است و از نظر ماهیت و روش جمع اوری داده ها، از نوع توصیفی و از شاخه مطالعه موردی می باشد.
پویایی های توسعه فاوا، توسعه مالی و رشد اقتصادی: کاربرد منطق فازی و تصحیح خطای پانل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
283 - 318
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه میان توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، توسعه مالی و رشد اقتصاد همواره مورد توجه محققان و سیاست گذاران بوده است و به دلیل اختلاف دیدگاه در تاثیر آنها و تنوع نحوه الگو و مدلسازی مطالعات در این حوزه، پژوهش ها به نتایج واحدی منتج نشده و از سوی دیگر با توسعه فناوری و معرفی منطق فازی، روش های مدلسازی توسعه یافته و امکان تجمیع نظر خبرگان در یک سیستم استنتاج هوشمند مبتنی بر خرد جمعی جهت ایجاد شاخص های توسعه فاوا و توسعه مالی اکنون وجود دارد. بر این اساس در این مطالعه پس از تجمیع نظر خبرگان در یک پایگاه دانش که از 414 پرسشنامه در خصوص روابط زیرشاخص های سازنده توسعه مالی و توسعه فاوا ساخته شد، شاخص های فازی توسعه مالی و توسعه فاوا به کمک سیستم استنتاج تطبیقی ممدانی( MFIS) برآورد و سپس به بررسی وجود روابط علیت کوتاه مدت و بلند مدت بین توسعه فاوا، توسعه مالی و رشد اقتصادی در قالب الگوی تصحیح خطای پانل با در نظر گرفتن اثرات همبستگی مشترک پویا(DCCE ) با استفاده از داده های استانی سالانه طی دوره زمانی 1380 تا 1398پرداخته شد. پس از تجمیع نظر خبرگان و ایجاد شاخص های فازی، تنها در حالت کوتاه مدت رابطه علیت یک طرفه مثبت، از توسعه فاوا به رشد اقتصادی تایید شد.
بررسی تأثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام است. این پژوهش با استناد به داده های بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 الی 1396 و بهره گیری از الگوهای رگرسیونی پانل دیتا تأثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام را مورد ارزیابی قرار می دهد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، اطلاعات 71 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که افزایش سرمایه داشتند به عنوان نمونه در دوره های قبل و بعد از عرضه ثانویه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین ریسک نقدشوندگی با زمان بندی عرضه ثانویه سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد و همچنین با بررسی دوره های قبل و بعد از عرضه ثانویه مشخص شد که شاخص ریسک نقدشوندگی در سه سال قبل، یک سال قبل و در سال عرضه ثانویه رابطه معناداری با قیمت گذاری سهام دارد و از این رو فرضیه زمان بندی مورد تائید قرار می گیرد، اما شاخص ریسک نقدشوندگی پس از عرضه ثانویه تغییر معناداری نکرده است.
تاثیر پیشینه مالی و ویژگی های دموگرافیک بر نگرانی و نشخوار ذهنی مالی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار با درنظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی عوامل مالی کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
191 - 222
حوزههای تخصصی:
در مباحث اقتصاد و مالی رفتاری از نگرانی مالی و نشخوار ذهنی مالی به عنوان دو نوع از پریشانی های سرمایه گذاران بازار مالی ذکر می شود. با وجود آنکه هم نشخوار ذهنی و هم نگرانی مرتبط با اضطراب و سایر وضعیت های منفی هیجانی هستند. نشخوار ذهنی بر احساسات بد و تجارب گذشته تمرکز دارد در حالی که نگرانی بر امکان بالقوه وقوع حوادث بد در آینده تمرکز می کند. با توجه به ارتباط نشخوار ذهنی مالی و نگرانی مالی با وضعیت مالی افراد در گذشته و حال و آینده از نظر مفهومی، در این تحقیق ارتباط پیشینه مالی و ویژگی های دموگرافیک با این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، سرمایه گذاران بورس منطقه ای یزد می باشد که با توجه به یکنواختی جامعه، روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب شد. تحقیق از نظر هدف کاربردی است و با به کارگیری پرسشنامه و حجم نمونه 123 نفر، داده های مورد نیاز جمع آوری و تایید روابط میان متغیر ها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک مدل سازی PLS انجام گرفته است. آزمون های انجام شده نشان دهنده روایی و پایایی پرسشنامه می باشد. نتایج تحقیق نشان داد متغیرهای شرایط کنونی مالی، شرایط آینده مالی، عوامل مالی کنونی و جمعیت شناختی بر روی ادراکات و عواطف نگرانی مالی تاثیر معنی داری دارند. همچنین متغیرهای شرایط گذشته و جمعیت شناختی بر روی ادراکات و عواطف نشخوار ذهنی مالی تاثیر معنی داری دارند.