فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از رمان هایی که نویسندگان زن ایرانی در چند سال اخیر نگاشته اند، از جهات مختلفی مانند پیرنگ، زاویة دید، شخصیت و... با هم شباهت دارند. این مقاله می کوشد چهار رمان از این نویسندگان را از منظر درون مایه مقایسه و بررسی کند. با مطالعة این گونه آثار، می توان به مشکلات و معضلاتی پی برد که وجود دارند یا در آینده پدیدار خواهند شد و هنرمندان توانسته اند با ذهنیّت هنری خود، آن ها را زودتر تشخیص و هشدار دهند.
در این چهار رمان، مشترکاتِ مضمونیِ فراوانی وجود دارد که به ظاهر برآمده از گفتمانی مشترک است. برای بررسی این موضوع، ابتدا در بخش مقدمه، توضیحاتی درباب درون مایه و چیستی و اهمیت آن آمده است. سپس در بخش های بعدی، درون مایة رمان ها از دو منظر درون مایه های کلی و درون مایه های جزئی مطالعه شده است. در پایان، دریافتیم که درون مایة این چهار رمان تاحد زیادی شبیه به هم هستند و به نظر می رسد سبب آن، گفتمان مشابه نویسندگان آن هاست. چهار رمانی که در این مقاله بررسی شده اند عبارت اند از: خط تیرة آیلین ( اثر ماه منیر کهباسی)، چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیم (از زویا پیرزاد) و چهل سالگی (نوشتة ناهید طباطبایی).
جایگاه شرق ودیوان حافظ در اندیشة گوته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرچه آشنایی اولیه غرب با شرق‘ با شک و تردیدهایی همراه بود‘ اما به تدریج و به خصوص در دوره روشنگری‘ با پی بردن به غنای فرهنگ و ادب مشرق زمین ‘ از پیشداوری های منفی غرب کاسته شد و روند گرایش به شرق شتاب بیشتری گرفت. در دوره رمانتیسم ‘ ادبیات مشرق زمین منبع الهام نویسندگان ‘ متفکران و ادبای غرب شد. هردر از پیشگامان نهضت فکر ی گرایش به فرهنگ و ادب شرق در ادبیات آلمان بود و بر باورهای گوته درباره شرق تاثیر عمیقی نهاد. به دنبال هردر ‘ نویسندگان آلمانی دیگری نیز به این نهضت فکری پیوستند. شرق در ابتدا برای گوته محملی برای فرار از دنیای پر آشوب غرب بود. آشنایی او با دیوان حافظ و تاثیری که حافظ از نظر فکری بر او داشت‘ آن چنان عمیق بود که او را بیش از پیش به سوی شرق سوق داد و زمینه ساز سفرعرفانی ‘ خیالی و هجرت گونه او به شرق شد.
طرح چند مشکل از یشت هشتم اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی چارچوب مشاهده و ارزشیابی براساس نظر معلمان زبان انگلیسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند مشاهده تدریس از دیرباز مورد توجه متخصصان آموزشی بوده است. برای مشاهده تدریس معلمان زبان انگلیسی مدلهای مختلفی توسط ناظران طراحی گردیده اما با وجود تاکید فراوان بر لزوم مشاهده تدریس، محققان دریافتند که معلمان از این فرایند رضایت ندارند. پس از تحقیقات فراوان مشخص شد دلیل این نارضایتی در نظر نگرفتن نگرش معلمان در طراحی مدلهای مشاهده بوده است. پیشرفتهای اخیر در زمینه آموزش زبان نیز بر ضرورت توجه به نگرش معلمان در زمینه های مختلف تدریس تاکید می کند. برای پاسخ به این نیاز مدلهای مشاهده جدیدی توسط محققان طراحی گردیده است. مطالعه حاضر برای حرکت در راستای تحقیقات اخیر در آموزش زبان و تبدیل فرایند مشاهده تدریس به تجربه ای مثبت برای معلمان زبان انگلیسی ایرانی انجام گرفته است. در نتیجه این تحقیق مدلی جدید برای مشاهده تدریس کاملا براساس نظر معلمان طراحی گردیده است.این تحقیق در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، تحقیق کیفی، 20 نفر از معلمان زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل محتوای متن مصاحبه ها نشان داد که 26 مولفه بیش از دیگران مورد تاکید قرار گرفته اند. این مولفه ها جمله های یک پرسشنامه را تشکیل دادند. برای این که نظر معلمان را در سطح وسیعتری بدانیم تعداد پرسشنامه های توزیع شده میان معلمان زبان انگلیسی، افزایش یافت و تعداد 61 پرسشنامه تکمیل شد. پرسشنامه ها شامل 26 مولفه به صورت بله/ خیر بود که نظر معلمان را در مورد مدل ایده آل آنها برای مشاهده تدریس جستجو می کرد. پاسخها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا فراوانی پاسخهای مثبت و منفی به هر سوال اندازه گیری شود. همچنین آزمون خی دو مورد استفاده قرار گرفت تا مشخص شود آیا تفاوت معناداری بین پاسخهای مثبت و منفی وجود دارد یا خیر. مولفه هایی که مورد تایید اکثر معلمان بودند، در مدل جدید مشاهده تدریس قرار گرفتند.
بررسی زایش معنا در ساختار روایی «حکایت نمازفروش» (از هزارویک شب) و روایت سه تار از جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی رابطة پیرنگ بین روایت «حکایت نمازفروش» از هزارویک شب و سه تار از جلال آل احمد است. بر این باوریم که ازلحاظ شکلی (فیگورتیو)، روایت سه تار به «حکایت نمازفروش» بسیار شبیه است. اما عنصر یا واژه یا چیز دیگری در سه تار وجود دارد که سبب ناهماهنگی در انسجام روایی این روایت شده و پیرنگ آن را تخریب و نامنسجم کرده است. براساس این، می خواهیم بدانیم این عنصر کدام است. مطرح شدن این پرسش نتیجة مقایسة تطبیقی است که بین این دو روایت صورت گرفته است. در تحلیل این دو اثر، این پرسش نگارندة مقاله را همواره به خود مشغول کرده بود که چرا بین فیگورها و ساختارهای درونی «حکایت نمازفروش» رابطه ای منطقی و همچنین انسجامی درونی وجود دارد؛ درحالی که در روایت سه تار این انسجام و هماهنگی درونی بین فیگورها از یک سو و ساختار درونی روایت از سوی دیگر دیده نمی شود. فرضی که به کمک آن نگارنده باید به پرسش بالا پاسخ گوید می تواند به این شکل فرمول بندی شود: در روایت «حکایت نمازفروش» شخصیت داستانی روایت یعنی نمازفروش به تخیل خود پناه می برد و آینده را مقابل خود ترسیم می کند؛ به همین سبب او می تواند کنش ها را به شکل خطی و به دنبال هم روایت کند. اما کنشگر سه تار یعنی جوان نوازنده با پناه بردن به ذهن خود به گذشته رجوع می کند. از یک سو، تمایز رجوع به گذشته و آینده باعث تفاوت این دو روایت از یکدیگر می شود و از سوی دیگر، سبب می شود پیرنگ روایت در «حکایت نمازفروش» کامل و منسجم و در روایت سه تار نامنسجم ارائه شود. در سه تار، پناه بردن به خاطرات گذشته سبب می شود شخصیت داستانی در وضعیت انتهایی روایت واقع شود و دیگر نتواند از کنش های آینده سخن بگوید. به همین سبب، سه تار دارای پیرنگی ناقص است؛ زیرا پیرنگ این روایت فقط دارای دو وضعیت است؛ در حالی که پیرنگ «حکایت نمازفروش» دارای هر سه پاره یا هر سه وضعیت است.
دربارة واژة bayaspān در زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این گفتار به واژة bayaspān در زبان پهلوی پرداخته شده است. این واژه تنها به معنی «پیک شاهی، پیغام آور» در فرهنگ های موجود زبان پهلوی درج شده است و معنی و کاربرد دیگر آن از قلم فرهنگ نویسان افتاده است. نویسنده، ضمن یادآوری واژة bayaspān به معنی «نوعی ازدواج» در متون فقهی و حقوقی زبان پهلوی و آوردن نمونه و مثال از آن متون، استدلال می کند که این واژه ریشه شناسی متفاوت نیز دارد. در نتیجه، بهتر است واژة یادشده در تدوین فرهنگ های آیندة زبان پهلوی، در دو سرواژه (مدخل) جداگانه و متفاوت ضبط و ثبت شود.
نگرشی به مسئله امانت در ترجمه
حوزههای تخصصی:
دوزبانگی و فراگیری زبان سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر کنش زبانی دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان را در فرایند یادگیری زبان سوم مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش های موجود درباره توانایی های فرازبانی و شناختی زبان آموزان کودک حاکی از این است که دو زبانه ها با توجه به کسب تجارب قبلی در یادگیری زبان دوم، در فراگیری زبان سوم موفق تر بوده و کنش زبانی آنها متفاوت تر از تک زبانه ها خواهد بود.در این تحقیق کنش زبانی دو گروه ده نفری از دو زبانه های آذری زبان و تک زبانه های فارسی زبان پس از آموزش های لازم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده و تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان می دهد که دو زبانه ها به کمک آگاهی های فرازبانی و تجارب قبلی و با استفاده از تشابهات و تفاوت های بین دو زبان، در فراگیری زبان سوم موفق تر هستند.
ترجمه واژگان بدیع از انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"کسانی که به نحوی در امر تدریس ترجمه متون مشغولند اغلب با این شکایت دانشجویان مواجهند که استاد! فان لغت را در فرهنگ لغات نیافتیم. فرومیکن و رودمن 1988 Fromian & Rodman)، ص 123) بر این باورند که رشته آواهای کلامی در یک زبان را می توان به سه گروه موجود (existing)، غیرممکن (impossible) و ممکن اما بدون بسامد (possible but non-occuring) تقسیم بندی نمود. نیومارک Newmark) 1988، صص 176 و (177 نیز کلماتی را که ممکن است در یک زبان به طور بالقوه موجود باشند ولی دسترسی به معنای آنها مشکل باشد تحت عنوان کلمات نایافتنی (unfindable words) به هجده مقوله تقسیم می نماید، اما در این مقاله قصد بر آنست که فقط به قسمتی از یک مقوله مهم تر تحت عنوان نوواژگان یا واژگان بدیع (neologisms) پرداخته شود. در واقع، نوواژگان یا واژگان بدیع می توانند هر نوع ساخت جدید از واژه ها یا عبارات (newly-coined words)، هماینده های جدید (new collocations)، اسامی مرکب (compound words)، اصلاحات جدید (new terminology)، عبارات قدیمی با کاربردهای جدید (old phrases with new senses)، سرواژه ها (aconyms)، اختصارات (abbrevional)، ترکیبات (blends)، کلمات مشتق از اسامی خاص (eponymous words) و ترکیبات اشتقاقی(derivational combinations) را در بر گیرند.
در این مقاله واژگان نو بر حسب نوع ساختار به نوزده گروه مختلف تقسیم بندی شده، سپس تلاش بر اینست که با بررسی روند ترجمه برخی از آنها با توجه به شفافیت و ویژگیهای زیبایی شناختی آوایی (phonaesthetic) و زیبایی شناختی معنایی (synaesthetic)، مثالهای بیشتری از هر مقوله ذکر گردیده تا راهگشای بحث مبسوط تری در این زمینه برای علاقمندان گردد.
"
افزایش تفکر انتقادی از طریق مباحثه ادبی در کلاسهای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و تاثیر آن بر جامعه، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا به تاثیر مباحثه ادبی در رشد تفکر انتقادی بپردازد. بدین منظور دو کلاس زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا از کالج دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند. پس از تعدیل زبان آموزان از حیث تفکر انتقادی، در هر دو گروه کنترل و آزمایش پژوهشگر از متون ادبی از جمله شعر، داستان کوتاه و بعضی قطعات ادبی جهت تدریس استفاده نمود. زبان آموزان هر دو گروه باید متون مربوطه را در منزل مطالعه می کردند. زبان آموزان گروه کنترل باید تنها متون ادبی را خلاصه و خلاصه های خود را فقط در کلاس بازگو می کردند و معلم هم نظر خود را راجع به متن ابراز می داشت (آموزش انتقالی)، ولی از زبان آموزان گروه آزمایش خواسته شد راجع به متون مورد نظر بحث کنند، آن را به زندگی روزمره خویش ربط دهند، و احساس خود را از متن بیان نمایند(آموزش تبدیلی). در پایان ترم، مجدداً آزمون تفکر انتقادی به افراد هر دو گروه داده شد و از آنها خواسته شد به آن پاسخ دهند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری میان دو گروه وجود دارد و مباحثه ادبی باعث رشد تفکر انتقادی گردیده است. در پایان، نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی هم برای پژوهش بیشتر ارایه گردیده است.
کودک در شاهنامه
Transmission of Ideology through Translation: A Critical Discourse Analysis of Chomsky’s “Media Control” and its Persian Translations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Among factors that might manipulate translators’ mind while producing a text
is the notion of ideology transmission through text or talk. Adopting Critical
Discourse Analysis (CDA) with particular emphasis on the framework of Van
Dijk (1999)، the present investigation is an attempt to shed light on the
relationship between language and ideology involved in translation in general،
and more specifically، to uncover the underlying ideological assumptions
invisible in the texts، both source text (ST) and target text (TT)، and
consequently ascertain whether or not translators’ ideologies are imposed in
their translations.
The corpus consists of the full text of two different Persian translations of
the book Media Control by Noam Chomsky، written in English. In a qualitative
phase، a detailed contrastive/comparative study at the micro-level in terms of
fore/back-grounding mechanisms including explanation of lexical items and
dominant grammatical metaphors (passive vs. active، nominalization vs. denominalization،
addition vs. omission، and modalization) was conducted to
examine، describe and subsequently interpret the patterns in the English source
text and its Persian translated versions. In order to make the research data
interpretations as objective as possible، having computed frequencies of
ideologically significant instances، and percentages، Chi-square formula was
applied to find out any difference between proportions of information
extracted from the target text concerning their fore/back-grounding and their
positions against the source text as well as to test the research null hypothesis،
which was consequently rejected.
The findings reveal that there are significant changes made by the two
translators، either intentionally or unintentionally، in their selection of lexical
items and syntactic structures in comparison to those in the source text. The
findings of the study also show that many distortions or transformations
between the original and the two translated versions were not only arbitrary،
but also ideologically encoded in the texts، with specific purposes and functions
بررسی نقش بافت موقعیت در شکل گیری معنا در نمایشنامه من اورلاپی هستم/سجودی-زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه شناسی یکی از علومی است که به بررسی چگونگی تولید معنا می پردازد. یک اثر نمایشی از طریق نشانه ها و ارجاعاتی که به جهان بیرون دارد می تواند در مخاطب خود تولید معنا کند. یکی از عواملی که در شکل گیری معنای یک اثر دخیل است بافت موقعیت آن می باشد که به دلیل ارجاعات متن به آن رابطه ای تنگاتنگ با بافت درون متنی دارد. اما مساله ای که پژوهش حاضر به بررسی آن می پردازد این است که بافت موقعیت به چه میزان می تواند در تفسیر مخاطبان از آن چه می بینند تأثیر داشته باشد.روش: روش اجرای این پژوهش از نوع آزمایشی بوده، و برای دستیابی به این منظور متن نمایشنامه ای انتخاب شد که ارجاعات کمی به بافت موقعیت و بافت درون متنی خود دارد. متن انتخابی در دو بافت برون متنی مختلف اجرا شد. آزمودنی های این پژوهش نیز به دو گروه تقسیم شده و هریک از گروه ها یکی از این دو فیلم را تماشا کرده به سوالاتی درباره آن پاسخ دادند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که آزمودنی ها در ادراک بافت موقعیت دو فیلم با هم متفاوت بوده و این تفاوت در سطح معنی داری است. علاوه براین،پژوهش حاضر نشان دادکه عواملی از بافت موقعیت که در ارتباط با مکان فیلم است بیشتر در برداشت فضای فیلم تأثیر داشته حال ان که عواملی که در ارتباط با شخصیت ها و روابط میان آن ها است بیشتر در اداراک افراد از فیلم تأثیر داشته است.
تأثیر زیرنویسهای دوگانه، استاندارد و وارونه در درک و تولید واژگان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور بررسی تاثیر سه نوع زیر نویس (فیلم انگلیسی با زیرنویس انگلیسی، فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی، و فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی)، 90 دانشجو در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین به سه دسته تقسیم شدند. به هر یک از گروه ها، همان فیلم با یکی از انواع زیرنویس ارائه شد. به منظور بررسی تاثیر نوع زیرنویس در درک واژگانی، میانگین سه گروه با استفاده از فرایند آماری تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه مورد مقایسه قرار گرفت. نتیجه بررسی نشان داد که بین فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی و انگلیسی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما هر دو نوع از فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی مفیدترند. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه دیگری، میانگین سه گروه در آزمون تولیدی واژگانی مقایسه شد. نتیجه نشان داد که در تولید واژگان انگلیسی، فیلم انگلیسی با زیرنویس انگلیسی از دو نوع دیگر مؤثرتر است و فیلم انگلیسی با زیرنویس فارسی هم از فیلم فارسی با زیرنویس انگلیسی مؤثرتر است. نتایج تحقیق حاضر می تواند برای فراگیران، معلمان، و طراحان مطالب آموزشی کاربرد داشته باشد.
اصطلاحات ورزشی و دوگانگی معنایی در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اقبال روزافزون رسانه های گروهی از ورزش و رویدادهای ورزشی، واژگان و اصطلاحات بسیاری در این زمینه وارد زبان انگلیسی گردیده اند. به علاوه، نقش اساسی ورزش در توسعه تفاهم و ارتباطات بین المللی لزوم احاطه بر واژگان ورزشی را آشکارتر می سازد. از سوی دیگر، اصطلاحات و واژگان ورزشی در فرآیند ترجمه عمدتا چالش برانگیز بوده و وجوب آشنایی مترجم با مقررات و زبان حرفه ای ورزشی را بیشتر نمایان می سازند.
دستور زبان ایلامی هخامنشی: بخش نخست: درآمد؛ آواشناسی؛ صرف اسم و فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان ایلامی هخامنشی چندان متفاوت با دوره های پیشین این زبان است که می توان و بجاست دستور زبانی مستقل بر آن نوشته شود، چنان که پِیپِر (1955) نزدیک به شصت سال پیش چنین کرده است. نوشته حاضر دستور مستقلی است بر این زبان بنا بر متن های ایلامی هخامنشی در کتیبه های شاهی هخامنشی و گل نوشته های دیوانی ایشان که بخش های درآمد، آواشناسی و صرف اسم و فعل را شامل می شود. بخش های دیگر این دستور در مقاله ای مستقل منتشر خواهد شد.
مقاله به زبان انگلیسی: سبکهای یادگیری و آموزشی در کانون توجه: زبان آموزان و مدرسان زبان انگلیسی در ایران (Learning and Teaching Styles in the Focus: The Case of Iranian EFL Learners and Teachers)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هر فرآیند آموزشی و یادگیری استوار بر مجموعه ایی از سبکهای یادگیری و آموزشی است که مبین سیاستهای کلی آموزشی بوده و شناسایی آنها شرط نخستین هر گونه اصلاح در سیستم آموزشی می باشد. هدف پژوهش کیفی و .... حاضر بررسی گرایش معلمان ایرانی زبان انگلیسی نسبت به پنج سبک یادگیری متخصص، دست اندرکار رسمی، الگوی شخصی، تسهیلگر، و مشارکتی و نیز مطالعه تمایلات زبان آموزان ایرانی نسبت به سه سبک یادگیری دیداری، شنیداری، و جنبشی-حرکتی بود. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه سبکهای آموزشی گرآشا (1996) و نیز پرسشنامه سبکهای یادگیری بارش (1991) به دست آمد که از نمونه 30 نفری معلمان و 300 نفری زبان آموزان به دست آمده بود. آمار توصیفی داده های تحقیق نشان داد که بیشتر زبان آموزان ایرانی به سبکهای یادگیری دیداری و جنبشی-حرکتی و اکثر معلمان به سبکهای آموزشی تسهیل گر و مدل شخصی تمایل دارند، در حالیکه سبک یادگیری شنیداری و سبک آموزشی مشارکتی کمترین فراوانی ها را نشان می داد. نتایج ضرورت توجه معلمان به سبکهای یادگیری زبان آموزان را مورد توجه قرار می دهد تا بتوانند تدریس خود را هماهنگ با تمایلات زبان آموزان تعدیل نمایند.
طرح کدبندی ابزارهای انسجام در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل انسجام در زبان فارسی هدفی است برای دست یافتن به تبیین روشن و دقیقی از زبان فارسی معیار امروز و گونه های آن.در این مقاله، ابتدا توضیح کوتاهی-بر اساس نگرش هلیدی و حسن در کتاب انسجام در انگلیسی(1976)-درباره ی مفهوم های انسجام و رابطه های انسجامی، پیش انگاری و انواع آن، وصل های انسجامی و ابزارهای زبانی آن ارائه می دهیم.آن گاه، یکی از ابزارهای انسجام، یعنی ارجاع و گونه های آن را به طور کامل معرفی می کنیم.سپس، به روش و مراحل تجزیه و تحلیل متن اشاره می شود.در پایان، ابزارهای ارجاع به شکلی کدبندی شده برای بهره گیری عملی در تحلیل های کلامی عرضه می گردد.