فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
205 - 232
حوزههای تخصصی:
هدف: در چند سال گذشته، جهان شاهد ظهور تعداد زیادی از محصولات و خدمات هوشمند، در دسترس بودن تجاری آنها و تأثیرات اجتماعی- اقتصادی آنها است. استفاده از هوش مصنوعی می تواند سطح عملکرد کسب وکارهای نوپا را افزایش دهد. با توجه به نقش و تاثیر هوش مصنوعی در سرعت بخشیدن به کارآفرینی و توسعه کسب وکارهای نوپا، هدف پژوهش حاضر واکاوی چالش ها و فرصت های هوش مصنوعی بر توسعه کارآفرینی و رشد کسب وکارهای نوپا است.
روش: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی و از نظر هدف کاربردی- توصیفی بوده، و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند، به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل خبرگان و صاحب نظران و کارآفرینان در حوزه کسب وکارهای نوپا هستند که از بین آنها ۱۲نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. به منظور حصول اطمینان از روایی تحقیق، تلاش شد نمونه آماری از افرادی باشند که از دانش و تخصص لازم در زمینه تحقیق برخوردار بوده و همچنین مداخله محققین در تحقیق را به حداقل برسانند. برای محاسبه پایایی از شیوه توافق درون موضوعی یا دو کدگذار استفاده شده، که برابر با 79 درصد است. با توجه به اینکه سطح پایایی بیش از 60 درصد است، پایایی کدگذاری تأیید شد و می توان ادعا کرد که سطح پایایی تحلیل مصاحبه مناسب است. پژوهش حاضر چند ایده در مورد چگونگی انطباق فرصت ها و عملکردها با فناوری های نوظهور هوش مصنوعی ارائه می دهد که عبارتند از: حفاظت از داده های کارکنان، ایجاد داده های واقعی همراه با کیفیت و حجم داده ها، نهادینه کردن مرحله آموزشی مناسب برای یادگیری، شناسایی و اصلاح الگوها، جلوگیری از ورودی داده های مغرضانه.
یافته ها: در تحقیق حاضر با نگاهی نو به نقش هوش مصنوعی در رشد کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای نوپا، به اهمّ نقش های آن نسبت به توسعه کارآفرینی و کسب وکارهای نوپا پرداخته شد. با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه های انجام شده با خبرگان و فعالان، نقش هوش مصنوعی را می توان در دو مضمون فرصت ها و چالش ها و 10 مضمون سازمان دهنده برای رونق و ارتقاء کارآفرینی و توسعه کسب وکارها طبقه بندی کرد. فرصت ها با 5 مضمون سازمان دهنده شامل قابلیت شبکه سازی برای کسب وکارهای نوپا، همگرایی تکنولوژی با اهداف کارآفرینان، مشتری محوری جهانی، ارزش آفرینی شغلی، تاب آوری کسب وکارهای نوپا شناسایی شدند. چالش ها نیز در قالب 5 مضمون سازمان دهنده شامل شکاف استعدادها، حریم خصوصی و امنیتی کارآفرینان، تعمیر و نگهداری مداوم، عدم قابلیت های یکپارچه سازی و کاربردهای ثابت و محدود، دسته بندی شده اند. در نهایت براساس تحلیل های صورت گرفته روی داده های کیفی، مدل پارادایمی نقش هوش مصنوعی در توسعه کارآفرینی و کسب وکارهای نوپا ارائه گردید.
نتیجه گیری: توصیه می شود هنگام استقرار سرویس های هوش مصنوعی، احتیاط شود. برای مدیریت موثر و کارآمد سیستم های هوش مصنوعی، بینش مناسب مورد نیاز است. امروزه سازمان ها با شرایط در حال تغییر اقتصادی، فنی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی مواجه اند که بقاء آنان در چنین شرایط رقابتی و بسیار پیچیده، به هوشمندی و پاسخ به موقع و مناسب به این تغییرات بستگی دارد. در حوزه کسب وکارهای نوپا، سیستم های هوش مصنوعی برای حل این مشکلات طراحی شده اند و می توانند وظایف را به خوبی اجرا کنند. با این حال، آنها قابلیت های محدودی دارند. مدل نهایی این تحقیق می تواند در پیاده سازی و عملیاتی کردن هوش مصنوعی مفید واقع گردد. این مطالعه با داشتن دو بازبین مستقل مسئول انتخاب مطالعه و استخراج داده ها، با توافق بسیار بالا در هر دو فرآیند، سوگیری انتخاب را به حداقل رساند.
میزان به کارگیری مؤلفه های کارآفرینی در کتاب های داستانی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت آموزش کارآفرینی در توسعه و ترویج کارآفرینی و نیز مناسب بودن دوران کودکی برای دریافت این آموزش ها، آموزش کارآفرینی به کودکان ضروری است و باید در جست وجوی روش هایی بود که این توانایی را در آنان رشد و پرورش دهد. از آنجاکه ادبیات کودک و به ویژه داستان ها نقشی مهم در آموزش کارآفرینی دارد، توجه به مؤلفه های کارآفرینی در داستان ها جایگاه خاصی دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف کشف میزان به کارگیری مؤلفه های کارآفرینی در کتاب های داستانی کودکان گروه سنی «ج» انجام شده است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف پژوهشی کاربردی است که به روشِ تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه پژوهش 80 عنوان کتاب داستان تألیفی منتخب توسط شورای کتاب کودک برای گروه سنی «ج» در طی سال های 1397-1399 بود که از این میان، 30 عنوان کتاب به روشِ نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار تحلیل داستان ها سیاهه وارسی محقق ساخته بود. برای بررسی روایی محتوای سیاهه، سیاهه وارسی در اختیار 10 نفر از اعضای هیئت علمی گروه روان شناسی قرار گرفت و پس از کسب نظرات آنان، شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا محاسبه شد و براین اساس اصلاحاتی در سیاهه اولیه صورت گرفت. برای تعیین پایایی سیاهه، 10 درصد از کل کتاب های داستان به صورت تصادفی انتخاب و توسط دو ارزیاب تحلیل شد و سیاهه وارسی برای این کتاب ها تکمیل شد. سپس درصد توافق بین نظرات ارزیابان با محاسبه ضریب پایایی اسکات بررسی شد. این ضریب 94/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار بود. سیاهه وارسی نهایی شامل شش مؤلفه کارآفرینی و 40 زیرمؤلفه به دست آمد. در نهایت، داده های گردآوری شده ازطریق سیاهه وارسی با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: درمجموع، میزان به کارگیری مؤلفه های کارآفرینی در کتاب های داستانی 9/38 درصد بود. طبق نتایج آزمون فریدمن، بین اولویت مؤلفه های کارآفرینی اختلافی معنادار وجود داشت، به طوری که مؤلفه های خلاقیت و نوآوری، و نیاز به موفقیت پرکاربردترین مؤلفه ها و سپس به ترتیب مؤلفه های نیاز به استقلال، خطرپذیری، تحمل ابهام و مرکز کنترل درونی قرار داشتند. در سطح جامعه، به طور متوسط میزان توجه به هریک از مؤلفه های کارآفرینی به این شرح بود: مؤلفه خلاقیت و نوآوری 5/36 تا 5/57 درصد؛ مؤلفه نیاز به موفقیت 8/33 تا 5/53 درصد؛ مؤلفه نیاز به استقلال 6/28 تا 6/52 درصد؛ مؤلفه خطرپذیری 5/26 تا 5/48 درصد؛ مؤلفه تحمل ابهام 22 تا 4/44 درصد؛ و مؤلفه مرکز کنترل درونی 22 تا 37 درصد. همچنین، پس از بررسی 30 عنوان کتاب داستان، تنها 7 عنوان کتاب داستان با دارا بودن بیش از نیمی از مؤلفه های کارآفرینی در زمره آثار غنی و مناسب برای آموزش کارآفرینی قرار گرفتند. در این میان، داستان «پوشکا» غنی ترین اثر ازنظر به کارگیری مؤلفه های کارآفرینی شناخته شد. اصالت/ارزش: در این پژوهش برای اولین بار، کتاب های داستانی کودکان ازنظر به کارگیری مؤلفه های کارآفرینی تحلیل شدند. یافته های این پژوهش می تواند راهنمای نویسندگان در تألیف کتاب های مناسب برای پرورش کارآفرینی در کودکان باشد. همچنین، آثار ارزشمندی که ازنظر مؤلفه های کارآفرینی در این پژوهش شناسایی شد می تواند به مربیان، والدین و کتابداران به عنوان کتاب های مناسب برای آموزش کارآفرینی به کودکان معرفی شوند.
طراحی و معرفی چارچوبی هنجارین برای تدوین کدهای اخلاق در پژوهش: موردکاوی منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منشور اخلاق پژوهش، مجموعه کدها و رهنمودهای اخلاقی است که حدود اخلاقی اجزای پژوهش را ترسیم می کند. کارکرد اصلی این منشورها و رهنمودهای اخلاقی، کمک به دانشجویان، استادان و پژوهشگران و هیئت های اخلاق پژوهش برای تحقق اخلاقی طرح ها و فعالیت های پژوهشی و همچنین کمک به فرآیند ارزیابی و انتخاب های اخلاقی مقتضی با چالش های اخلاقی بالفعل و بالقوه در تمامی مراحل پژوهش است. مسئله اصلی این طرح پژوهشی چگونگی تدوین و توسعه منشورهای اخلاق در پژوهش است. از این رو، ابتدا به بررسی ماهیت و کارکرد منشورهای اخلاق در پژوهش پرداخته شد و در ادامه با گردآوری 36 معیار، چارچوب هنجارینی برای تدوین و توسعه منشورهای اخلاق پژوهش پیشنهاد و ارائه گردید. این معیارها از سه منظر طراحی و تدوین (با 20 معیار)، اجرا و نظارت (با 9 معیار)، و آموزش و ترویج (با 7 معیار) به چگونگی توسعه و اجرای منشورهای اخلاق در پژوهش می پردازند. در پایان، مطابق با این چارچوب هنجارین و معیارهای 36 گانه، از سه منظر مذکور، «منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف (1390)» بررسی و نقد شد. این پژوهش در دو گام تحقق یافته است: در گام اول، از طریق روش کتابخانه ای به بررسی ماهیت و کارکرد منشورها و کدهای اخلاق پژوهش و هم چنین مطالعه متون و منابع متعدد برای شناسایی معیارهای مؤثر در تدوین و توسعه منشورهای اخلاق در پژوهش پرداخته شد. سپس، چارچوب هنجارینی برای تدوین و توسعه منشورهای اخلاق در پژوهش پیشنهاد گردید. این چارچوب توسط گروهی کانونی از متخصصان این حوزه، نظرسنجی، اعتباریابی و نهایی شد. در گام دوم، منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف به عنوان تنها منشور رسمی اخلاق در پژوهش که اجرای آن به دانشگاه ها و مؤسسه های پژوهشی آن وزارتخانه ابلاغ شده است، مطابق با معیارها و چارچوب هنجارین به دست آمده در گام اول نقد و بررسی شد. بر این اساس، دستاوردهای نهایی این طرح پژوهشی عبارت است از: 1) معرفی و پیشنهاد چارچوبی هنجارین برای تدوین کدهای اخلاق در پژوهش، و 2) ارزیابی و بررسی نقادانه منشور و موازین اخلاق پژوهش وزارت عتف و پیشنهادهایی برای بازنگری صوری و محتوایی در تهیه و تدوین آن.
به کارگیری فناوری های معنایی - اجتماعی در کتابخانه های دیجیتال: الگویی مبتنی بر خرد و تخصص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
111 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی مفهومی به کارگیری فناوری معنایی- اجتماعی در کتابخانه های دیجیتالی ایران است.
روش : این پژوهش کاربردی با استفاده از روش های دلفی و پیمایشی- تحلیلی انجام گرفت. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل سه بخش ساختار معماری فناوری معنایی-اجتماعی، ابزارهای فناوری معنایی-اجتماعی و کارکرد فناوری معنایی- اجتماعی می شد. جامعه آماری مورد مطالعه در بخش دلفی 15 تن از متخصصان و خبرگان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و در بخش پیمایشی 80 نفر کارشناسان کتابخانه های دیجیتالی و مراکز اطلاع رسانی ایران و 9 نفر از کارشناسان شرکت های نرم فزاری فعال در زمینه کتابخانه های دیجیتالی بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش معادلات ساختاری و مدل سازی حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) استفاده شد.
یافته ها: الگوی پیشنهادی اکثر گویه ها بار عاملی بالایی را داشتند. بر همین اساس در مؤلفه های اصلی پژوهش شامل ساختار معماری فناوری معنایی- اجتماعی، ابزارهای فناوری معنایی- اجتماعی و کارکرد فناوری معنایی- اجتماعی گویه های دارای اهمیت از دیدگاه جامعه پژوهش مشخص شدند.
نتیجه گیری: توجه به نتایج به دست آمده در الگوی پیشنهادی این پژوهش نشان می دهد در بحث فناوری معنایی- اجتماعی در نرم افزارهای کتابخانه های دیجیتالی آنچه باعث پیشبرد و موفقیت این فناوری می شود، ایجاد صحیح نرم افزار کتابخانه دیجیتالی بر مبنای استانداردهای کتابخانه های دیجیتالی، توجه به زبان های نشانه گذاری از جمله ایکس.ام.ال. و دابلین کور و تلفیق آن با ابزارهای معنایی مانند وب 2.0، هشتک ها و رده بندی مردمی، فراداده و ... در راستای فناوری های اجتماعی مانند شبکه های اجتماعی، مشاپ ها و ... است.
تحلیل ممیزی دانش پزشکان دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ممیزی دانش یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل و شناسایی نیازها، موجودی، جریان و نقشه دانش است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تحلیل وضعیت ممیزی دانش پزشکان دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 45 نفر از پزشکان شاغل در دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش سیاهه وارسی و پرسش نامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی تک نمونه ای از طریق نرم افزار SPSS انجام شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد که مؤلفه شناسایی نیازهای دانشی، وضعیت دارایی های دانشی موجود (دانش ذهنی و عیان) و جریان دانش پزشکان دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد در سطح معنا داری 05/0 در حد متوسط به پایین است؛ اما نقشه دانشی پزشکان دانشگاه شاهد در سطح متوسط به بالاست. به عبارت دیگر، توجه به ممیزی دانش پزشکان دانشگاه شاهد کم است.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که وضعیت ممیزی دانش پزشکان دانشگاه شاهد مطلوب نیست. بنابراین، سیاست گذاران دانشکده پزشکی این دانشگاه باید زمینه های لازم برای اجرای موفق ممیزی دانش پزشکان از طریق اﺷﺘﺮاک داﻧﺶ، ارزیابی دارایی های دانشی، نیازسنجی دانشی، ایجاد مخازن دانش، ایجاد شبکه های ارتباطی مناسب برای تقویت جریان دانش و شناسایی شکاف های دانشی، فراهم کردن زیرساخت های لازم برای فرایندهای ثبت و ضبط دارایی های دانشی، انتقال دانش مورد نیاز از طریق برگزاری دوره های آموزشی و سمینارها و تهیه نقشه های دانشی در حوزه های تخصصی در این زمینه فراهم کنند.
بررسی روند توسعه دسترسی آزاد در دنیا: نقش سیاست گذاری، فرهنگ سازی و تأمین اعتبار بر آینده جایگاه علمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های گذشته نشان داده اند که تعداد مدارک دسترسی آزاد دنیا در حال افزایش اند. هرچند سرعت این پدیده در خور توجه است، اما برخی از حامیان علم خواهان سریع تر شدن این روند هستند. یکی از چالش های مهم دسترسی آزاد برای کشور، تأمین هزینه های نسبتاً بالای آن است و در کنار آن به واسطه تحریم ها پیش بینی شیوه های پرداخت این هزینه ها نیز اهمیت پیدا می کند. پیش بینی تمهیدات لازم در این زمینه از جمله تأمین اعتبار، سیاست گذاری و فرهنگ سازی نیازمند آگاهی از سرعت پیشرفت دسترسی آزاد در دنیا است. از همین رو هدف مطالعه حاضر بررسی روند توسعه دسترسی آزاد در دنیا و تأثیر آن بر جایگاه علمی ایران در سطح بین الملل و ارائه راهکارهایی در این زمینه است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی با رویکرد علم سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر را داده های دسترسی آزاد طلایی 23 سال گذشته تشکیل داده که از پایگاه استنادی کلاریویت (آی.اس.آی) و این سایت استخراج شده اند.یافته ها: بین 10 تا 13 سال آینده غالب مدارک در معتبرترین مجلات دنیا به صورت دسترسی آزاد منتشر خواهند شد؛ اما سرعت رشد این روند در همه رشته ها یکسان نیست. یافته ها نشان داد که طی 5 سال اخیر، ایران در بین کشورهایی که کمترین سهم مدارک دسترسی آزاد از کل مدارکشان را دارند رتبه 5 دنیا را در اختیار دارد. این در حالی است که سهم مدارک دسترسی آزاد در غالب کشورها به سرعت در حال افزایش است. همچنین ناشرین بزرگ نیز به سرعت در حال افزایش سهم مدارک دسترسی آزادشان هستند. یافته ها همچنین نشان داد که هرچند مجلات با ضریب تأثیر بالاتر تعداد مدارک دسترسی آزاد بیشتری منتشر می کنند؛ اما سهم مدارک دسترسی آزاد از کل مدارک در نشریات با درجه های اثرگذاری استنادی مختلف تقریباً بسیار نزدیک است.نتیجه گیری: آینده دسترسی آزاد از رویکرد حامیان مالی در علم، ناشران و دانشگاه ها و مراکز پژوهش های متأثر خواهد شد؛ اما قدری دیرتر یا زودتر بخش بزرگی از مقالات به صورت دسترسی آزاد منتشر خواهند شد، مسئله ای که بر آینده جایگاه علمی کشور به ویژه با توجه به ابعاد مالی آن تأثیر بسزایی خواهد داشت. توسعه تعاملات علمی بین المللی، توسعه تعاملات با حامیان مالی علم بین الملل، سیاست گذاری، فرهنگ سازی و تأمین هزینه ها راه حل های مواجه با این پدیده هستند. تشکیل کنسریوم پرداخت هزینه پردازش مقالات به صورت واحد در سطح کشور و تشکیل یک کنسریوم که هم شامل اشتراک پایگاه های اطلاعاتی و هم پرداخت هزینه پردازش مقالات باشد از راه حل هایی هستند که امکان چانه زنی با ناشرین را افزایش می دهند. افزودن صندوق های علم و فناوری کشور به این کنسریوم نیز مجدداً امکان چانه زنی را افزایش خواهد داد.
عوامل مؤثر بر رفتار شهروندی سازمانی کتابداران کتابخانه های آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بهبود بهره وری عملکرد کتابخانه ها جهت بقا، توسعه و پیشرفت آن ها دارای اهمیت زیادی است. توجه به تأثیر رفتار شهروندی سازمانی کتابداران که مربوط به وظایف فرانقش تعریف نشده آن هاست و باعث بهبود عملکرد کتابخانه ها می شود، از ارزش ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت رفتار شهروندی سازمانی کتابداران کتابخانه آستان قدس رضوی در شهر مشهد و عوامل مؤثر بر آن است.
روش: این پژوهش ترکیبی از نوع تبیینی متوالی است. نمونه آماری این تحقیق، 127 نفر از کتابداران کتابخانه آستان قدس رضوی شهر مشهد هستند که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از جامعه 200 نفری انتخاب شدند. گردآوری داده های کمی، با استفاده از پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. داده ها به دو شیوه کمی و کیفی تحلیل شد. نمونه گیری جامعه آماری در بخش کیفی 10 درصد از کتابدارانی که در مرحله کمی نمره میانگین بالاتری کسب نموده بودند، به صورت هدفمند تعیین شد. برای گردآوری داده های کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. همچنین داده های مورد نظر به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: یافته ها در بخش کمی نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی در بین کتابداران کتابخانه آستان قدس رضوی شهر مشهد بیش از حد متوسط بود. اطاعت سازمانی و وفاداری سازمانی و ابتکارات فردی به صورت معنی داری، رفتار شهروندی سازمانی را پیش بینی نمود. مشارکت سازمانی، رفتارهای کمک کننده و جوانمردی نقش مؤثری در پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی نداشتند. همچنین یافته های مصاحبه در بخش کیفی نشان داد عدالت سازمانی، وفاداری سازمانی و حمایت سازمانی، ویژگی های شخصیتی، تعهد و رضایت شغلی عوامل دخیل در بروز رفتار شهروندی سازمانی بوده اند.
ارزش: تاکنون پژوهشی که به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) رفتار شهروندی سازمانی کتابداران را بررسی نماید یافت نشد. یافته ها نشان داد که عوامل اثرگذار و دخیل در بروز رفتار شهروندی سازمانی قابل استحصال، متنوع و البته تبیین پذیر هستند.
الگوریتم های یادگیری ماشین برای پیشگیری از انتشار بیماری های واگیر بر پایه ویژگی های مؤثر در تشخیص کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف توسعه الگوریتم های هوش مصنوعی بر پایه اینترنت اشیاء انجام شده است که ضمن تشخیص و پیش بینی همه گیری در زمان واقعی با استفاده از مکان افراد، بر مراقبت و بهبود نیز تأکید می کند.بیماری هدف در این پژوهش باتوجه به اهمیت و فراگیری، کووید19 است.بر اساس نوع گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی بوده و باتوجه به توسعه الگوریتم ها، روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر علم طراحی است. رویکرد تحقیق آینده نگر است، به طوری که مکانیزم انتقال بیماری و ویژگی های تأثیرگذار آن ما را قادر به پیش بینی هایی در مورد بیماری و در نتیجه طرح استراتژی های کنترل بیماری و مراقبت های بهداشتی می نماید.پژوهش در یک فرایند 7 مرحله ای انجام شد. ویژگی های اینترنت اشیاء در پژوهش حاضر با نظر خبرگان استخراج شد و ویژگی های به دست آمده در آزمایش 2 الگوریتم مختلف «k نزدیک ترین همسایگی» و «درخت تصمیم» بر روی داده ها برای تعیین بهترین مدل ایجاد شد.پس از انتخاب بهترین عمق و بهترین همسایگی در الگوریتم ها، اعتبار و تصدیق مدل با تحلیل ماتریس ابهام انجام شد.نتایج اجرای الگوریتم ها برای پیش بینی بیماری کووید19، دقت بالاتر از 98 درصد را نشان دادند. حساسیت بالاتر (99 درصد) که برای تشخیص بیماری کووید19 اهمیت بالایی دارد و نشان دهنده حداقل موارد منفی کاذب در نتایج آزمون است، در الگوریتم درخت تصمیم به دست آمد.
واکاوی عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی مانع توسعه روابط و همکاری های علمی، آموزشی و پژوهشی میان آنها می شود. شناسایی عوامل ایجاد بی اعتمادی اولین قدم برای تقویت اعتماد و همکاری است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش گرندد تئوری انجام شد. جامعه این پژوهش اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد که فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با تعداد 38 نفر از اعضای نمونه ادامه پیدا کرد. برای تحلیل، تفسیر و کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: با تحلیل داده های کیفی 123 کد اولیه به عنوان عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران شناسایی شدند که این کدها در قالب 16 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی دسته بندی شدند. عوامل فرهنگی و اجتماعی، نارسایی در روابط میان فردی، عوامل فردی و عوامل سازمانی 4 مقوله اصلی بودند که در شکل گیری بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی اثر دارند.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دقیق دیدگاه اعضای هیئت علمی، عوامل مؤثر بر ایجاد بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران را شناسایی و پیش روی مدیران و مسئولان دانشگاه ها قرار داده است. توجه به یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش اعتماد و رفع کاستی های این حوزه میان اعضای هیئت علمی کمک نماید.
بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر یادگیری و نوآوری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ساختار سازمانی بر یادگیری و نوآوری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش جاری از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 63 نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز است. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه بود؛ برای سنجش روایی، پرسشنامه ها در اختیار 5 نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی قرار گرفت و بررسی پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون r=0/32 و p=0/011 نشان داد که بین ساختار سازمانی و یادگیری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. همچنین بین رسمیت و یادگیری سازمانی (0/05>p و 0/34=r) و بین تمرکز و یادگیری سازمانی (0/05>p و 0/28=r) رابطه مثبت معنا داری وجود دارد؛ اما بین پیچیدگی و یادگیری سازمانی رابطه معنا داری مشاهده نشد (0/05<p). همچنین نتایج نشان داد که بین ساختار سازمانی و نوآوری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. دیگر نتایج پژوهش نشان داد که بین نوآوری سازمانی و یادگیری سازمانی کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه مثبت معنا داری وجود دارد.نتیجه گیری: به نظر می رسد که چالش اصلی سازمان های امروزی، حمایت از نوآوری است که فرایند سازگاری با بسیاری از تغییرات محیطی را تسهیل کند. در نتیجه، انتخاب ساختار سازمانی مناسب یکی از شرایط ضروری جهت سازگاری موفقیت آمیز با تحولات است و این کار با طراحی مداوم ساختار سازمانی امکان پذیر خواهد بود.
چارچوب ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی برای کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
318 - 295
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد اطلاعاتی به مجموعه ای از مهارت های مورد نیاز برای حرکت هدفمند در جامعه اطلاعاتی تعبیر می شود. کتابخانه های عمومی به عنوان یکی از مجاری مهم و پرکاربردِ ارائه اطلاعات، نقش مشارکتیِ مهم و قابل توجهی در آموزش و ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی دارند. امروزه در عصر پساسواد و با همه گیر شدن رسانه های مبتنی بر فناوری های نوین دیجیتالی و با پشت سر گذاشتن مراحل سنّتی سواد و ظهور سوادهای نوپدید، مطالعات سواد اطلاعاتی نیز با گذر از مدل ها و استانداردها، حرکت های نوینی را به سوی ارائه چارچوب ها آغاز نموده است. این امر باعث شده تا رویکردهای قابل توجهی در مطالعات این حوزه، با توجه به انعطاف پذیری و شمول بیشتر چارچوب ها نسبت به استانداردها، حاصل شود. در هزاره سوم، سواد اطلاعاتی یک قابلیت مهم برای تمام افراد جامعه محسوب می شود و پیشرفت هر جامعه، در گرو میزان حرکت آن جامعه در جهت نیل به جامعه اطلاعاتی کارآمد است. بنابراین، نقش کتابخانه های عمومی به عنوان یکی از زیرساخت های جامعه اطلاعاتی و یک سیستم مشارکت کننده و استمراردهنده مهارت های سواد اطلاعاتی، بسیار پررنگ تر از گذشته است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب ارتقای آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی برای مخاطبان کتابخانه های عمومیِ وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور می باشد. روش: نوع پژوهش کاربردی است و در زمره مطالعات آمیخته جای دارد. جامعه پژوهش 4 عنوان چارچوب سواد اطلاعاتی و 18 نفر از متخصصان و خبرگان سواد اطلاعاتی کشور بودند. داده های پژوهش با تلفیق سه رویکرد تحلیل محتوای چارچوب های سواد اطلاعاتی، سه دور رفت و برگشت پنل دلفی خبرگان سواد اطلاعاتی و تکنیک دیمتل، گردآوری شده و با استفاده از نرم افزارهای اِن ویووا، اکسل، متلب و نسخه 8 ایکس مایند، تحلیل و ارائه شدند. یافته ها: اجزاء چارچوب پیشنهادی با 7 مؤلفه و 52 شاخص مشخص شد. بیشترین مقدار وزن نسبی و درجه اهمیت مربوط به دو مؤلفه «اشاعه اطلاعات» (482/10) و «ارزیابی اطلاعات» (712/9) بود و مؤلفه «ترکیب اطلاعات» (434/9) کمترین درجه اهمیت را نسبت به سایر مؤلفه ها کسب کرد. نتیجه گیری: چارچوب حاصل از این پژوهش می تواند در بهبود خلأ ناشی از فقدان برنامه ریزی های منسجم و اجرای مستمر آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در کتابخانه های عمومی و تحقق هدف ها و مأموریت های آموزشی نهاد کتابخانه های عمومی کشور مؤثر واقع شود. این چارچوب می تواند در سطوح خُردتر، در طراحی و تدوین میکرو مدل های بافتی سواد اطلاعاتی در انواع مختلف کتابخانه های عمومیِ وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی (منطقه ای، شهری، روستایی، سیار) نیز به کار گرفته شود. همچنین می تواند با جریان سازی علمی مناسب در این زمینه، در پر کردن شکاف های پژوهشی در حوزه سواد اطلاعاتی در بافت کتابخانه های عمومی کشور، و در مهارت افزایی به جامعه بزرگ مخاطبان این کتابخانه ها مؤثر واقع شود. بهره گیری از چارچوب های سواد اطلاعاتی به عنوان یک راهبرد عملی، در جهت آموزش و ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی در کتابخانه های عمومی، می تواند یکی از راهبردهای زمینه ساز توسعه پایدار اطلاعاتی جوامع به شمار آید.
دلایل سلب اعتبار مقالات ایرانی ها: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، کشف دلایل سلب اعتبار مقالات ایرانی ها در مجلات علمی بر اساس مرور نظام مند متون است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، به روش مرور نظام مند متون انجام شده است و در زمره پژوهش های توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مقالاتی است که به دلایل سلب اعتبار آثار پژوهشگران ایرانی در مجلات و انتشارات بین المللی پرداخته اند. مهمترین پایگاه های علمی جهان و ایران برای این موضوع مورد جستجو قرار گرفتند.
یافته ها: در نهایت از 559 مقاله بازیابی شده با مطالعه عنوان و چکیده، حذف تکراری ها و سرآخر مطالعه دقیق متون، 19 مقاله مرتبط انتخاب شد. به علاوه، دلایلی که پایگاه ریترکشن واچ درباره دلیل سلب اعتبار آثار ایرانیان درج کرده پردازش و جهت مقایسه با نتایج مرور نظام مند ثبت و ضبط شد. یافته های پژوهش نشان داد که مهمترین دلایل سلب اعتبار مقالات بین المللی پژوهشگران ایرانی (بدون در نظر گرفتن ترتیب) عبارتند از: 1. سرقت علمی، 2. انتشار دوباره، 3. مشکلات داوری، 4. مشکلات نویسندگی و 5. مشکلات داده ای و خطاها.
نتیجه گیری: با توجه به حساسیت امر پژوهش و مقوله تخلفات پژوهشی، سیاستگذاران حوزه پژوهش و مسئولان وزراتخانه ها، سازمان ها و دانشگاه ها می توانند از یافته های این پژوهش جهت تقویت اخلاق پژوهش و به منظور پیشگیری از وقوع انواع تخلفات پژوهشی در میحط دانشگاه ها استفاده کنند. با توجه به دلایل ذکر شده، به نظر می رسد که آموزش، توجه به موضوع و نظارت دقیق و البته استفاده از فناوری های مشابهت یابی، ایجاد محیط اخلاق مدار و جو سازمانی اخلاقی و مدیریت متون پژوهشی در این زمینه مهمترین راهکارها باشند.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مناسب و یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مناسب و یکپارچه انجام شد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر ابعاد توانمندسازی روان شناختی در سازمان های دانش محور و ارائه الگوی مفهومی مناسب و یکپارچه است. برای این منظور مدیریت دانش در پنج مؤلفه (اکتساب دانش، ایجاد دانش، ذخیره دانش، توزیع دانش، و نگهداری دانش) و توانمندسازی در پنج بعد (معنادار بودن، احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن، حق انتخاب، و احساس اعتماد) تعریف و در این راستا یک هدف اصلی و شش هدف جزئی تنظیم شده است.روش پژوهش: روش مطالعه از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی با رویکرد کمی است. همچنین این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است که تحلیل کمی داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و مدیرانِ شرکت های مشاوره مدیریتی فعال در حوزه مدیریت دانش و انتخاب نمونه به صورت تصادفی در مقطع 1399 انجام شد که بین 325 نفر توزیع خواهد شد. ابزار جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و مدیریت دانش پاتریک و دیگران (2009) استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که ضرایب مسیر فرضیه های پژوهش بالاتر از 4/0 است. بنابراین، فرضیه ها تأیید شدند. همین طور تجزیه و تحلیل داده ها نمایانگر وجود تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان با شدت تأثیر 941/0 است. میان توانمندسازی روان شناختی و مدیریت دانش سازمانی رابطه با شدت 941/0وجود دارد. از سوی دیگر، بین احساس معنا دار بودن و مدیریت دانش رابطه با شدت 826/0 وجود دارد. قابل ذکر است که بین احساس شایستگی و مدیریت دانش رابطه با شدت 811/0 وجود دارد. بین احساس ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬاری و مدیریت دانش رابطه 786/0 وجود دارد. بین خودمختار بودن و مدیریت دانش رابطه با شدت 822/0 وجود دارد. بین احساس اعتماد و مدیریت دانش رابطه با شدت729/0 وجود دارد.نتیجه گیری: نتایح پژوهش نشان داد با اجراء و بهبود اقدامات مدیریت دانش که بی شک منجر به تمایل کارکنان سازمان مبنی بر دانش محور شدن خواهد شد، می توان تمایل آنها نسبت به افزایش روحیه توانمندسازی را ارتقاء داد. البته متغیرهای بسیاری را می توان در توانمندسازی کارکنان از بعد روان شناختی دخیل دانست؛ اما شدت تأثیرگذاری مدیریت دانش در این پژوهش، نشان دهنده سهم بسیار بالای این متغیر در افزایش بیش از پیش توانمندسازی روان شناختی است. این مطالعه با تمرکز بر توانمندسازی روان شناختی که کارکنان در محیط کار دارند، نشان داد که مهمترین و حیاتی ترین دارایی هر سازمان، نیروی انسانی آن سازمان است. کیفیت و توانمندی نیروی انسانی، مهمترین عامل بقاء و حیات سازمان است. بنابراین، نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را به وجود می آورد.
ساخت هستان نگاری بورس و بازارهای مالی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی سهام و شاخص قیمت سهام و کالا به دلیل وجود عدم قطعیت های فراوان و تاثیرگذار بسیار دشوار است. با کمک اطلاعات انباشته موجود در عصر دیجیتال فعلی و قدرت ماشین های محاسباتی قوی، تمرکز زیادی بر طراحی الگوریتم هایی وجود دارد که می توانند روند بازار سهام را بیاموزند و قیمت های سهام را با موفقیت پیش بینی کنند. بنابراین ایجاد پایگاه های دانش مناسب در راستای افزایش دقت و بهره وری این سیستم ها و تسهیل روال استفاده از دانش عرفی موجود در سیستم های یادگیری ماشینی، بسیار مفید خواهد بود. هدف از این پژوهش توسعه یک هستان نگاری فارسی برای مدل سازی حوزه بورس و تشخیص عوامل تاثیرگذار بر بازار سهام است. هستان نگاری ایجاد شده منجر به غنی سازی و تکمیل ظرفیت های پاگاه دانش های موجود در این حوزه خواهد شد.بدین منظوردر این پژوهش یک هستان نگاری خاص دامنه در حوزه بورس و بازارهای مالی توسعه داده شده که به زبان فارسی توسط نویسندگان این پژوهش تهیه شده است . پس از معرفی این هستان نگاری، جزئیات گام های مورد نیاز برای جمع آوری دادگان مرتبط، توسعه نیمه خودکار و ارزیابی این منبع دانش بیان می گردد. هستان نگاری ساخته شده شامل 565 مفهوم، 496 رابطه سلسله مراتبی، 137 رابطه غیر سلسله مراتبی و 937 نمونه است که با معیارهای مختلفی ارزیابی شده است و وضعیت مطلوبی دارد. به نظر می رسد این هستان نگاری در شرایط فعلی و با توجه به حجم و کیفیت ارزیابی شده، کاملا مناسب برای استفاده به عنوان منبع دانشی برای بهبود عملکرد سیستم های یادگیری ماشین برای پیش بینی سهام بوده و همچنین می توان از آن در جهت آموزش تحلیلگران بورس و ایجاد پایگاه دانش برای کارگزاری ها، بهبود فرایند بازیابی اطلاعات معنایی و کمک به تعیین استراتژی های سرمایه گزاری افراد در صندوق های سرمایه گزاری استفاده نمود.
امکان سنجی ایجاد کتابخانۀ دیجیتال درکتابخانه های عمومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه دیجیتال مجموعه ای از اشیای دیجیتالی مانند کتاب ، مجله ، فایل شنیداری، ویدئو و سایر اسنادی است که به صورت الکترونیکی در دسترس هستند. کتابخانه های عمومی نیز برای بهبود کیفیت خدمات خود از کتابخانه های دیجیتال استفاده می کنند. هدف این پژوهش، امکان سنجی ایجاد کتابخانه دیجیتال در کتابخانه های عمومیِ زیرنظر نهاد کتابخانه های عمومی کشور، مستقر در سطح شهر کرمان است.روش : پژوهش حاضر با روش پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه آماری شامل 62 نفر از مسئولان و کارمندان شاغل در 9 کتابخانه عمومی شهر کرمان بود. به علت محدود بودن حجم جامعه، نمونه گیری انجام نشد و تمام افراد به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه وارسیِ محقق ساخته، که اعتبار ساختاری و محتوایی آن به تأیید رسیده، انجام شد. سؤالات سیاهه وارسی، باتوجه به اهداف پژوهش و منطبق با پرسش های اساسی تهیه و تنظیم شد. اعتبار این سیاهه وارسی ازطریق کسب نظر متخصصان موضوعی و بررسی ابعاد مؤلفه های پژوهش و انطباق با متون و پژوهش های مشابه تأیید شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش تاپسیس استفاده شده است. امکان سنجیِ ایجاد کتابخانه دیجیتال با استفاده از شاخص اولویت بندی و بر اساس شباهت به راه حل ایدئال (تاپسیس) در کتابخانه های عمومی شهر کرمان انجام شد. برای این منظور مشخصه های مختلفی ازجمله مهارت های کتابدار دیجیتال، امکانات و تجهیزات سخت افزاری، زیرساخت های مخابراتی، وضعیت منابع و وضعیت بودجه بررسی و پس از وزن دهی به معیارهای رتبه بندی کتابخانه ها، مؤلفه ها در پنج گام تبیین شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کتابخانه ملی مرکزی با ضریب نزدیکی 0/590 به ضریب ایدئال، در مقایسه با سایر کتابخانه ها، در اولویت اول؛ و کتابخانه یزدانی فر با ضریب 0/248 در رتبه نهم قرار دارد. تقویت فناوری دیجیتالی، تبیین ماهیت، کارکرد، مزایا و معایب کتابخانه دیجیتال، حفاظت دیجیتال و امنیت اطلاعات، حفاظت از حریم خصوصی کاربران، روش های اشتراک منابع و برنامه های آموزشی از مسائل مهم در ایجاد کتابخانه های دیجیتال هستند.نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش، مشخص شد که کتابخانه های عمومی شهر کرمان ازلحاظ زیرساخت های مخابراتی در وضع مطلوبی نیستند. آموزش استفاده از فناوری های مرتبط، بالا بردن سرعت اینترنت، مهیا ساختن زیرساخت های ضروری و تهیه تجهیزات لازم از پیشنهادهای پژوهش است.اصالت/ارزش: ایجاد کتابخانه دیجیتال در استفاده مؤثر از منابع اطلاعاتی سودمندی بالایی دارد. توجه به زیرساخت های ضروری و مؤلفه های اساسی در دیجیتال سازیِ کتابخانه های عمومی شهر کرمان برای استفاده از فناوری اطلاعات یکی از سودمندی های این پژوهش است.
سخن سردبیر: پژوهش در زمینه تجربه های کتابخانه های عمومی در مواجهه با کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۲۹۶-۲۹۲
حوزههای تخصصی:
کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از نهادهای خدماتی محسوب می شوند که بسته به وظایف محوله و جامعه خدمت گیرنده، طیف وسیعی از خدمات اطلاعاتی، آموزشی، فرهنگی و سرگرمی را به اقشار مختلف اجتماع ارائه می دهند. در این میان، کتابخانه های عمومی به دلیل قرارگیری در بافت جامعه و ارتباط با همه اقشار جامعه، نقش برجسته تری ازنظر خدمت رسانی به شهروندان ایفا می کنند و به همین دلیل، از آن ها با عنوان مکان سوم یا محل دیدار و اجرای برنامه های مرتبط با گروه های محلی نیز یاد می شود. به عبارت دیگر، اگرچه که در سال های گذشته و با توسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی، خدمات غیرحضوری متنوعی ازسوی کتابخانه ها در بستر فضای دیجیتال ایجاد شده است، اما هنوز هم انواع کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های عمومی به عنوان مکان هایی برای اجتماع مردم به منظور کتاب خوانی و استفاده از خدمات و برنامه های فرهنگی و آموزشی محسوب می شوند. در اواخر سال 2019، اخبار مرتبط با شیوع بیماری ناشی از ویروس کووید-19 در رسانه ها منتشر شد و با ورود به سال 2020، کرونا به یک پاندمی یا بیماری جهانی تبدیل شد. اخبار و اطلاعات منتشرشده نشان داد که کشورهای مختلف به منظور جلوگیری از انتقال ویروس مذکور به سرعت به تعطیلی یا محدودسازی فعالیت مراکز اجتماعی و ازجمله کتابخانه های عمومی اقدام کردند. در ماه های بعد و با طولانی شدن دوره شیوع کرونا، پروتکل های بهداشتی و زیرساخت های فنی و انسانی برای ازسرگیری فعالیت این مراکز ایجاد شد و طی دو سالی که این بیماری در سطح جهانی پراکنده بود، فعالیت محیط های آموزشی، تفریحی و فرهنگی به شکل مجازی و حضوری با محدودیت ادامه یافت. آمارهای مربوط به فعالیت های کتابخانه های عمومی در ایالات متحده نشان می دهد که در سال 2020 مجموع ساعت کاری کتابخانه ها در هفته نسبت به سال قبل کاهش یافته و مراجعه حضوری به این مراکز به نصف کاهش یافته است. همچنین، درحالی که درمجموع از میزان امانت منابع کتابخانه ای نسبت به قبل از کرونا در حدود 25 درصد کاسته شد، اما اقبال بیشتری به خواندن کتاب های الکترونیکی به وجود آمد، به گونه ای که در سال 2020 درمجموع حدود 23 درصد افزایش در این زمینه اتفاق افتاد و درمجموع نزدیک به 428 میلیون منبع الکترونیکی در کتابخانه های عمومی این کشور به امانت داده شد (کورسیک، 2023). روی هم رفته، این آمار و موارد مشابه حاکی از کاهش شدید مراجعه حضوری، کم شدن تعداد برنامه ها و مخاطبان و حتی کاسته شدن از میزان مجموعه سازی در کتابخانه های عمومی بوده است، در حالی که برنامه ها و خدمات مجازی و نیز مجموعه سازی منابع الکترونیکی در این کتابخانه ها روندی افزایشی داشته است. فعالیت کتابخانه های عمومی در ایران نیز در سال های اخیر تحت تأثیر اوج گیری، ماندگاری و توقف رشد کووید-19 بوده است. شیوع بیماری کرونا در نیمه دوم سال 1398 به ویژه در هفته های آخر این سال، وضعیت ارائه خدمات در مراکز آموزشی، فرهنگی و خدماتی ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داد و به مرور برنامه هایی برای کاهش ساعت کار، توقف خدمات حضوری و ارائه راهکارهای جایگزین طراحی و اجرا شد. هدف این اقدامات، ادامه فعالیت این مؤسسه ها، بدون ملزم شدن مخاطبان به مراجعه حضوری بود. در ابتدا در مواردی که مصادف با موج همه گیری ویروس در کشور بود، با توجه به تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا، فعالیت برخی از مراکز ارائه دهنده خدمات عمومی برای مدتی متوقف شد اما پس از مدتی کوتاه، بسیاری از آن ها با رعایت پروتکل های بهداشتی و نیز با بهره گیری از زیرساخت های فناورانه، اقدام به شروع مجدد خدمات خود به صورت حضوری یا غیرحضوری کردند. این وضعیت کم وبیش تا پایان سال 1400 ادامه داشت و درمجموع، مراکز فرهنگی، هنری، مذهبی، خدماتی و اجتماعی کشور در یک دوره دوساله، تحت تأثیر بیماری کرونا، شیوه های نوینی از کسب وکار و خدمت رسانی به مخاطبان را تجربه کردند. کتابخانه های عمومی در شهرها و روستاهای ایران هم در طی حدود دو سال شیوع کرونا، از جنبه های مختلف تحت الشعاع این همه گیری قرار گرفتند. تا مدت زمان قابل توجه، درب کتابخانه ها به روی مراجعان بسته بود و امکان مراجعه و امکان استفاده از خدمات حضوری آن ها فراهم نبود. بعدها، امکان مراجعه برای دریافت و بازپس دادن منابع فراهم شد و پس از مدتی در بیشتر کتابخانه ها، امکان حضور مراجعان با رعایت پروتکل های بهداشتی فراهم شد و برنامه ها و خدمات حضوری کتابخانه ها، هرچند به صورت محدودتر، از سر گرفته شد. بااین حال، مشخصه اصلی این دو سال،
Providing Smart Model of Professional Skills Development of Secondary Education in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
311 - 333
حوزههای تخصصی:
The present study was aimed at providing a smart model of professional development of second high school principals in Tehran province. This study was based on a combined strategy of successive explorations. The research method was qualitative case study and in the form of content analysis. The selection of the sample in the qualitative section was made by a targeted sampling method with a criterion-based technique. The sample size was up to 20 people emerging in order. The data collection tool consisted of two sections, semi-structural interviews in the field and a review of upstream documents and training documents in the library section, and data analysis in the qualitative section based on the content analysis using ATLASTI software. The quality of this study was observed, from the point of view of experts , and 6 dimensions and 29 components were considered in the professional development of second high school principals. The identified dimensions are educational, research, service, ethical, cultural, and executive. This is not only an evaluation of the candidates for the second-high school administrative candidates in the field, but also the role of a way to promote the material and the competence of these scholars. Due to the limited resources of some organizations, it is not possible to set up an office or deputy for the subject of digital transformation.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش شخصی کتابداران با بهره وری نیروی انسانی (مورد مطالعه: کتابخانه های عمومی استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
113 - 154
حوزههای تخصصی:
نوع پژوهش بر اساس هدف بنیادی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان خوزستان در سال 1399(378 نفر) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با کمک جدول کوکران 191 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه محمودی و باقری (۱۳۹۲) در بعد مدیریت دانش شخصی و پرسشنامه هرسی و گلداسمیت (۱۹۸۰) در بعد بهره وری نیروی انسانی استفاده شده است. در این پژوهش از آزمون t تک نمونه ای برای تعیین معنی داری اختلاف بین متغیرها، آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین دو متغیر و آزمون t مستقل دو نمونه ای و آزمون واریانس در نرم افزار اس پی اس اس 24 استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که کارکنان کتابخانه های عمومی با کسب نمره 18/3 در سطح مطلوب در مدیریت دانش شخصی قرار دارند. بین مهارت های مدیریت دانش شخصی، در مهارت توانایی از متوسط بالاتری برخوردار بوده و این نشان داد که از اعتمادبه نفس لازم جهت فراگیری سایر ابعاد مدیریت دانش لازم برخوردارند. برخلاف انتظار، افزایش تجربه و دانش ناشی از بالا رفتن مدرک تحصیلی و سابقه خدمت بر مهارت مدیریت دانش شخصی کارکنان مؤثر واقع نشد و تنها متغیر شخصی سن با مهارت های مدیریت دانش شخصی ارتباط دارد. متغیر سن به لحاظ برخورداری از تجربه و اعتمادبه نفس بالاتر در این سطح از میانگین نسبت به سایر متغیرها قرار گرفته است. مدیریت دانش شخصی نقش بسزایی در موفقیت مدیریت دانش سازمانی دارد. کتابداران کتابخانه های عمومی نیز مانند کارکنان سایر سازمان ها نیازمند برخورداری از مهارت های مدیریت دانش شخصی هستند تا بتوانند عملکرد شخصی و سازمانی را بهبود بخشیده و درنهایت بهره وری سازمان خود را افزایش دهند. مدیریت دانش شخصی نقش مهمی در فرایند مدیریت دانش برای فرد و سازمان ایفا می کند. مدیریت دانش شخصی به بحث خود کارآمدی و ارزشمندتر ساختن افراد برای سازمان و درنتیجه ایجاد ارزش بیشتر برای تک تک کارکنان می پردازد. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین مدیریت دانش شخصی کتابداران کتابخانه های عمومی با بهره وری نیروی انسانی در این کتابخانه ها پرداخته است.
طراحی و اعتباریابی ابزار سنجش سواد داده ای برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور تدوین ابزاری استاندارد برای سنجش سواد داده ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است.
روش: برای تهیه پرسشنامه اولیه سنجش نظرات دانشجویان در راستای تهیه ابزار نهایی سنجش سواد داده ای، منابع مرتبط در خصوص صلاحیت ها و شایستگی های دانشجویان از نظر سواد داده ای بررسی شده و از میان آن ها برخی از مهم ترین شاخص ها استخراج شد. در گام بعدی، برای سنجش روایی صوری و محتوایی، سؤالات طراحی شده در اختیار اساتید گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی و برخی از دیگر متخصصان قرار گرفت. پس از کسب حداقل های شاخص های روایی محتوایی، پرسشنامه اولیه به منظور بررسی پایایی، در بین 27 نفر از دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی توزیع گردید. ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای این پرسشنامه اولیه، 91/0 بدست آمد. پس از کسب حداقل های شاخص های روایی محتوایی سؤالات، و بررسی آن از نظر شاخص پایایی، برای ابزارسازی نهایی بر مبنای نظرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی، این پرسشنامه در اختیار 363 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز که به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده بودند، قرار گرفت. برای تحلیل داده ها و شناسایی ابعاد مهم و اساسی ابزار سواد داده ای، از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
یافته ها: نتیجه تحلیل عاملی داده های پژوهش به منظور طراحی و اعتبارسنجی ابزار سنجش سواد داده ای برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، کاهش 20 شاخص یا متغیر به 4 عامل یا معرف شامل: درک داده؛ جمع آوری، سازمان دهی و ارزیابی داده ها؛ تجزیه وتحلیل و تفسیر داده ها؛ و اشتراک گذاری داده ها با ملاحظه مسائل حقوقی و استنادی است. این ساختار مجموعاً 58 درصد از واریانس سواد داده ای را پوشش می دهد و نشانگر رضایت بخش بودن تحلیل عاملی و متغیرهای مورد مطالعه می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه بررسی ابزار پیشنهادی، نشانگر اثربخشی آن در سنجش سواد داده ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی است، استفاده از آن برای سنجش سطح سواد داده ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های مختلف کشور پیشنهاد می شود.
Digital Content Management and Virtual Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
For years, virtual learning has been proposed as a dominant approach to overcome the limitations of traditional education. The spread of emerging technologies and the connection of citizens to the Internet has made virtual courses much more accesible than before. As the citizens of the third millennium refer to electronic shopping centers to purchase their goods, they expect to receive the instruction they require through virtual means. This trend, along with the increasing expectations, has created a gap between the current and the desired situation in the education process. Digital content management is considered as a facilitator to respond to emerging requirements. In this article, while explaining the dimensions of transformation in Virtual learning, the importance of digital content management in improving the effectiveness of virtual learning has been emphasized. The article would be a starting point for further research on the integration of digital content management in the virtual learning process.