فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۵۲۳ مورد.
روش ترویج وایجاد عادت به مطالعه در کودکان ،نوجوانان ،دانشجویان و خانواده
حوزههای تخصصی:
راه های علاقه مند کردن دانش آموزان ودانشجویان به کتابخوانی وعادت به مطالعه وهمچنین کاربرد ماهرانه ی ان، یکی از مهم ترین ارکانتعلیم وتربیت در جامعه امروزی به شمار می رود.آنچه درمقاله ی حاضر مطرح شده تحقیق روی کودکان ونوجوانان علاقه مند وغیر علاقه مند به کتاب است .
بررسی رفتار اطلاعیابی اعضای هیئت علمی...
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی سعی دارد رفتار اطلاعیابی (شامل هدف ها، انواع منابع اطلاعاتی، روش ها، ابزارها و موانع دستیابی به اطلاعات) اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در اینترنت را مورد بررسی قرار دهد. بعلاوه تفاوت رفتار اطلاعیابی آنان در حوزه های علوم انسانی، علوم، مهندسی و کشاورزی، و تأثیر عواملی همچون مرتبة علمی، سابقة کار، مهارت در زبان انگلیسی و مهارت رایانه ای جامعة آماری بر رفتار اطلاعیابی آنان مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که رفتار اطلاعیابی اعضای هیئت علمی در حوزه های مختلف متفاوت است و متغیرهای «مرتبة علمی»، «سابقة کار»، «مهارت زبانی و رایانه ای» از جمله عوامل مؤثر بر رفتار اطلاعیابی آنان از اینترنت محسوب میشوند.
ارزیابی نسبت عامل بندی در توصیفگرهای اصطلاحنامه های اصفا و علوم اسلامی: رویکرد کمی به تحلیل سطح پیش هم آرایی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات ذخیره و بازیابی اطلاعات
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری نمایه سازی و چکیده نویسی اصطلاح نامه ها و هستی شناسی ها
تحلیل استنادی مآخذ پایان نامه های کارشناسی ارشد حوزه شیمی دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه شیراز در سال های 1387-1380(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی قواعد لوتکا و پائو با تعداد نویسندگان و مقالات آنان در حوزه های علوم رایانه و هوش مصنوعی در پایگاه استنادی وب آو ساینس در سال های 1986 تا 2009 (ویژه نامه علم سنجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی انطباق قواعد لوتکا و پائو با تعداد نویسندگان و مقالات آنان در حوزه های علوم رایانه و هوش مصنوعی در پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس در سال های 1986 تا 2009 است. اهداف فرعی پژوهش عبارتند از الف) جایگزینی «تعداد همکاری در تالیف» نویسندگان به جای تعداد مقالات آنان در قاعده پائو؛ ب) بررسی معیارهای بررسی قواعد لوتکا و پائو. پژوهش حاضر از نوع نظری بوده و با استفاده از قواعد علم سنجی انجام شده است. نتایج حاکی از این است که تعداد نویسندگان و تعداد مقالات آنان در حوزه های علوم رایانه و هوش مصنوعی با قاعده لوتکا انطباق ندارد، اما مطابق قاعده پائو است. رابطه بین تعداد نویسندگان و تعداد «همکاری در تالیف» آنان در این دو حوزه با قاعده پائو انطباق ندارد. برای مقایسه پذیر ساختن یافته-های پژوهش های مختلف، هماهنگ سازی استفاده از روش های بررسی قواعد علم-سنجی ضروری به نظر می رسد، از این رو در پایان، پیشنهادهایی برای هماهنگ سازی روش مطالعه این قواعد ارائه شده است. تفاوت های موجود در مطالعات در ارتباط با مطالعه نحوه رشد بروندادهای علمی نویسندگان براساس قاعده لوتکا یا پائو، روش شمارش نویسندگان مقالات، دامنه حوزه موضوعی یا موضوعات مورد مطالعه، بازه زمانی مورد مطالعه، و آزمون آماری است. یکسان سازی استفاده از روش شناسی ها در قواعد لوتکا و پائو در مطالعات علم سنجی و نتایج و یافته های حاصل از این گونه مطالعات در سطح ملی و بین المللی می تواند تا حدود زیادی حاصل تحقیقات را مقایسه-پذیر کند و در مسیر انجام پژوهش های هماهنگ گام بردارد
حکایت استفاده کاربردی از پژوهش ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های بنیادی نظام آموزش عالی در ایران، همخوانی ضعیف آن با نیازهای بومی جامعه است. از پیامدهای این وضعیت، فاصله یا شکاف میان پژوهش های دانشگاهی، به ویژه پایان نامه ها، با نیازهای جامعه است. این شکاف را می توان به روشنی در عدم استفاده از یافته ها و نتایج پژوهش ها در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مانند آنها مشاهده کرد. در طول چند دهه اخیر که آموزش عالی در ایران رو به گسترش بوده است، انتقادها و واکنش های بسیاری در این مورد از سوی اندیشمندان از یکسو و نیز کارفرمایان صنایع و اقتصاد از سوی دیگر مطرح شده است. گسترش کمی دانشگاه ها و افزایش پذیرش دانشجو در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری باعث شده است تا ظرفیت و توانایی استادان، بیشتر صرف آموزش گردد. در مقابل، عرصه پژوهش شاهد دوباره کاری های بسیار بوده است که دلیل عمده آن، عدم توانایی دانشجویان و یا استادان راهنما در یافتن مساله پژوهش در حوزه های موضوعی مورد نیاز جامعه است. بارها شاهد آن بوده ایم که دانشجویان دچار نوعی سرگشتگی در یافتن مساله مناسب برای تحقیق بوده اند و نتوانسته اند موردی را بیابند که ارزش کاربردی برای پژوهش داشته باشد. دکتر محمدحسین دیانی در سرمقاله خود در فصلنامه کتابداری و اطلاع رسانی به این نکته مهم اشاره دارد که جامعه دانشگاهی به جای توانایی در «مساله یابی»، دچار «مساله سازی» شده است.1 دلیل این امر را می توان دور شدن برنامه های درسی از نیازهای بومی و رویکرد نظام آموزشی به نیازهای بومی دانست که خود متاثر از عوامل گوناگون است. نکته قابل تامل آنکه، بیشتر دانشجویان، پس از فراغت از تحصیل و جذب بازار کار شدن، به ندرت دست اندرکار استفاده از دستاوردهای پایان نامه خود در محیط کاری می شوند. این وضعیت نیز یک انقطاع میان نظام آموزش عالی، پژوهش و جامعه به شمار می رود.